۶ سال اسارت در قفس پرندگان و تجاوز به زنی جوان و دختر خردسالش توسط یک مرد در اهواز!
در شبکه اجتماعی ایکس کاربران از زنی مینویسند که خود و دخترش قربانی تجاوز و خشونت بودهاند، اما اینک در زندان سپیدار اهواز محبوس است!
خبری که چند روز پیش در توانا نوشته بودیم.
مادری جوان به همراه دختر خردسالش حدود شش سال در قفس پرندگان روی پشتبام خانهای در اهواز توسط مردی زندانی شده بودند. این زن که پس از چند تلاش سرانجام موفق به فرار شده، اکنون به اتهام قتل آن مرد در بازداشت موقت در زندان سپیدار اهواز بهسر میبرد. وکیل او با بیان اینکه نشانهای از مشارکت مستقیم موکلش در قتل وجود ندارد، اعلام کرد که بر اساس شواهدی که وجود دارد موکلش توسط مقتول در کفترخانهاش محبوس و زنجیر بوده و از او سوءاستفاده جنسی میکرد. همچنین با دخترش هم رابطه جنسی داشته است.
مریم، زنی جوان و دختر خردسالش که شش سال از زندگیاش را در قفس فلزی کبوتران در پشتبام خانهای در اهواز گذرانده، اکنون با اتهام معاونت در قتل مردی که آنها را حبس کرده بود، در زندان سپیدار به سر میبرد. او در تمام این سالها همراه با دختر خردسالش در شرایطی غیرانسانی، در معرض خشونت، گرسنگی، شکنجه، تجاوز قرار داشته است.
امین ریاحی، وکیل مدافع این زن عنوان کرده که این پرونده با صدور کیفرخواست برای پنج متهم به دادگاه کیفری اهواز ارجاع داده شده است. مردی که برای قتل اجیر شده بود، به عنوان متهم ردیف اول و همسر مرحوم مباشرت در قتل و خواهر همسر مرحوم و همچنین مریم (نام مستعار) به عنوان معاونان، در کیفرخواست ذکر شدهاند. بااینحال جز مریم، سایر متهمان منکر نقش خود در قتل شدهاند و وکلای آنها تأکید میکنند مرحوم با مریم ارتباط نامشروع داشته است.
وی افزود: در این میان، وکیل اولیای دم، سندی مبنی بر ازدواج موقت بین مرحوم و مریم ارائه داده است؛ درحالیکه «مریم» در عقد دائم شخص دیگری بوده و بالطبع عقد موقت باطل بوده است». او ادامه میدهد: «مریم، موکل من، به صراحت اعلام کرده که مرحوم او را در کفترخانه خود محبوس و زنجیر کرده بود و از او سوءاستفاده جنسی میکرد. همچنین با دختر صغیرش هم رابطه نامشروع داشته که شواهد آن موجود است. در جلسه دادرسی دادگاه که ساعتها طول کشید، دادگاه ایراداتی گرفت و دستور تحقیقات گستردهتری را برای مشخصشدن ابعاد پرونده و رفع نقص به دادسرا اعلام کرد».
روایت اسارت و شکنجه مریم در ادامه میآید:
“مریم زن جوانی است که از کودکی در خانوادهای آسیبدیده بزرگ شده و در سن کم ازدواج کرده است. حاصل این ازدواجها چهار فرزند بود، اما زندگیاش با چرخش به سمت تاریکی و اسارت همراه شد. او که در خانواده همسر اولش درگیر جرایم و قاچاق مواد مخدر شده بود، بار اول به همراه آنها دستگیر شد و پس از آن پدرش، به درخواست دوستش، با معاملهای غیرانسانی او را به قیمتی یک مغازه به مردی سپرد.
مریم در سنین جوانی و در حالی که همسر و فرزند داشت، توسط این مرد در خانهای زندانی شد که همه در و پنجرههایش جوش داده و قفل شده بود و حتی به پشتبام که تبدیل به لانه کبوتر شده بود، منتقل شد. او و دختر خردسالش به مدت شش سال در این شرایط سخت و وحشتناک، محبوس و تحت شکنجههای جنسی قرار گرفتند. مریم بارها تلاش کرد فرار کند اما دستگیر و بازگردانده شد، حتی زمانی که از پشتبام به کوچه پرید و پایش شکست.
زندگی در چنین اسارتی پر از رنج و آزار جسمی و روحی بود. پایهای شکستهاش را بدون مراقبت پزشکی و با گچهایی که خود مرد و همسرش زده بودند تحمل کرد. همه جای اتاق پر از پر کبوتر، فضله و جانوران بود و او هر شب برای دور نگه داشتن کرمها نمک میریخت. دخترش نیز بارها در این اسارت مورد آزار قرار گرفت.
بعد از بازگشت به زندگی بیرون، تلاشهای مریم برای ساختن زندگی دوباره به ویژه پس از جدایی از همسر اولش، با وحشتی جدید مواجه شد؛ همان مرد و همسرش دوباره او را پیدا کردند، در خیابان مقابل چشم مردم ربودند و به خانهای که مریم «خانه وحشت» مینامد، بازگرداندند. در این وضعیت، مریم با شجاعت و کمک اطرافیان بارها و بارها تلاش کرد تا زندگی خود و فرزندانش را نجات دهد.
آخرین تماسهای مریم از زندان نشان میدهد که حتی با وجود آزادی موقتی و فرارهای گاهوبیگاه، همچنان در چنگال قدرت و زور قرار دارد. او از نقشههای کمک به فرارش و فشار روانی مکرر سخن میگوید و از درد و رنجی میگوید که کلمات توان وصفش را ندارند.”
منبع: هرانا
#از_مریم_بگو
#ReleaseMaryam
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در شبکه اجتماعی ایکس کاربران از زنی مینویسند که خود و دخترش قربانی تجاوز و خشونت بودهاند، اما اینک در زندان سپیدار اهواز محبوس است!
خبری که چند روز پیش در توانا نوشته بودیم.
مادری جوان به همراه دختر خردسالش حدود شش سال در قفس پرندگان روی پشتبام خانهای در اهواز توسط مردی زندانی شده بودند. این زن که پس از چند تلاش سرانجام موفق به فرار شده، اکنون به اتهام قتل آن مرد در بازداشت موقت در زندان سپیدار اهواز بهسر میبرد. وکیل او با بیان اینکه نشانهای از مشارکت مستقیم موکلش در قتل وجود ندارد، اعلام کرد که بر اساس شواهدی که وجود دارد موکلش توسط مقتول در کفترخانهاش محبوس و زنجیر بوده و از او سوءاستفاده جنسی میکرد. همچنین با دخترش هم رابطه جنسی داشته است.
مریم، زنی جوان و دختر خردسالش که شش سال از زندگیاش را در قفس فلزی کبوتران در پشتبام خانهای در اهواز گذرانده، اکنون با اتهام معاونت در قتل مردی که آنها را حبس کرده بود، در زندان سپیدار به سر میبرد. او در تمام این سالها همراه با دختر خردسالش در شرایطی غیرانسانی، در معرض خشونت، گرسنگی، شکنجه، تجاوز قرار داشته است.
امین ریاحی، وکیل مدافع این زن عنوان کرده که این پرونده با صدور کیفرخواست برای پنج متهم به دادگاه کیفری اهواز ارجاع داده شده است. مردی که برای قتل اجیر شده بود، به عنوان متهم ردیف اول و همسر مرحوم مباشرت در قتل و خواهر همسر مرحوم و همچنین مریم (نام مستعار) به عنوان معاونان، در کیفرخواست ذکر شدهاند. بااینحال جز مریم، سایر متهمان منکر نقش خود در قتل شدهاند و وکلای آنها تأکید میکنند مرحوم با مریم ارتباط نامشروع داشته است.
وی افزود: در این میان، وکیل اولیای دم، سندی مبنی بر ازدواج موقت بین مرحوم و مریم ارائه داده است؛ درحالیکه «مریم» در عقد دائم شخص دیگری بوده و بالطبع عقد موقت باطل بوده است». او ادامه میدهد: «مریم، موکل من، به صراحت اعلام کرده که مرحوم او را در کفترخانه خود محبوس و زنجیر کرده بود و از او سوءاستفاده جنسی میکرد. همچنین با دختر صغیرش هم رابطه نامشروع داشته که شواهد آن موجود است. در جلسه دادرسی دادگاه که ساعتها طول کشید، دادگاه ایراداتی گرفت و دستور تحقیقات گستردهتری را برای مشخصشدن ابعاد پرونده و رفع نقص به دادسرا اعلام کرد».
روایت اسارت و شکنجه مریم در ادامه میآید:
“مریم زن جوانی است که از کودکی در خانوادهای آسیبدیده بزرگ شده و در سن کم ازدواج کرده است. حاصل این ازدواجها چهار فرزند بود، اما زندگیاش با چرخش به سمت تاریکی و اسارت همراه شد. او که در خانواده همسر اولش درگیر جرایم و قاچاق مواد مخدر شده بود، بار اول به همراه آنها دستگیر شد و پس از آن پدرش، به درخواست دوستش، با معاملهای غیرانسانی او را به قیمتی یک مغازه به مردی سپرد.
مریم در سنین جوانی و در حالی که همسر و فرزند داشت، توسط این مرد در خانهای زندانی شد که همه در و پنجرههایش جوش داده و قفل شده بود و حتی به پشتبام که تبدیل به لانه کبوتر شده بود، منتقل شد. او و دختر خردسالش به مدت شش سال در این شرایط سخت و وحشتناک، محبوس و تحت شکنجههای جنسی قرار گرفتند. مریم بارها تلاش کرد فرار کند اما دستگیر و بازگردانده شد، حتی زمانی که از پشتبام به کوچه پرید و پایش شکست.
زندگی در چنین اسارتی پر از رنج و آزار جسمی و روحی بود. پایهای شکستهاش را بدون مراقبت پزشکی و با گچهایی که خود مرد و همسرش زده بودند تحمل کرد. همه جای اتاق پر از پر کبوتر، فضله و جانوران بود و او هر شب برای دور نگه داشتن کرمها نمک میریخت. دخترش نیز بارها در این اسارت مورد آزار قرار گرفت.
بعد از بازگشت به زندگی بیرون، تلاشهای مریم برای ساختن زندگی دوباره به ویژه پس از جدایی از همسر اولش، با وحشتی جدید مواجه شد؛ همان مرد و همسرش دوباره او را پیدا کردند، در خیابان مقابل چشم مردم ربودند و به خانهای که مریم «خانه وحشت» مینامد، بازگرداندند. در این وضعیت، مریم با شجاعت و کمک اطرافیان بارها و بارها تلاش کرد تا زندگی خود و فرزندانش را نجات دهد.
آخرین تماسهای مریم از زندان نشان میدهد که حتی با وجود آزادی موقتی و فرارهای گاهوبیگاه، همچنان در چنگال قدرت و زور قرار دارد. او از نقشههای کمک به فرارش و فشار روانی مکرر سخن میگوید و از درد و رنجی میگوید که کلمات توان وصفش را ندارند.”
منبع: هرانا
#از_مریم_بگو
#ReleaseMaryam
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech