Forwarded from Videomarketing(+AI)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Videomarketing(+AI)
فقط ۳ ساعت تا پایان تخفیف ۶۰۰هزارتومانی⏳
Forwarded from Marigold
سلام خدمت آقای مازندرانی @Rezamazandarani استاد عزیزم، امروز داشتم درس آموزش کنوا رو گوش میدادم اولش یه جمله خیلی کلیدی گفتید برای همین این نوشته رو تقدیم حضورتون می کنم که به حق تو مسیر جدیدم واقعا یه خورشید کامل هستید. بمونید برای عزیزان تون
Forwarded from Marigold
📚 واژهپرداز وُرد 📚
سلام خدمت آقای مازندرانی @Rezamazandarani استاد عزیزم، امروز داشتم درس آموزش کنوا رو گوش میدادم اولش یه جمله خیلی کلیدی گفتید برای همین این نوشته رو تقدیم حضورتون می کنم که به حق تو مسیر جدیدم واقعا یه خورشید کامل هستید. بمونید برای عزیزان تون
فصل دوم: کاشتن دانه، بینیاز از نتیجه
یاد گرفته بودم از دانستنم لذت ببرم، از اینکه چیزی رو بفهمم، لمسش کنم، و بعد بتونم به کسی دیگه یادش بدم. انگار دانستن برای خودم کافی نبود، باید به جریان میافتاد، باید به دیگری میرسید تا کامل بشه.
اما همیشه اینطور نبود.
اوایل، وقتی چیزی رو با اشتیاق میگفتم و کسی گوش نمیداد، قلبم مچاله میشد.
فکر میکردم یعنی حرفم بیارزشه.
یعنی من بیارزشم.
با گذشت زمان، فهمیدم اون دردِ ناامیدی از جایی قدیمیتر میاد. از کودکیای که شنیده نشد، از صدایی که قطع شد، از نگاهی که دیده نشد.
اما حالا، صدای اون کودک هنوز هست، ولی دیگه هدایت نمیکنه.
امروز، وقتی چیزی رو یاد میدم،
فقط دونهمو میکارم.
بینیاز از اینکه کی برمیگرده قدردانی کنه، کی رشد میکنه، کی حتی متوجه میشه.
یاد گرفتم که اثرِ آموزش، در لحظه دیده نمیشه.
مثل کاشتن درخت توی شب.
تو نمیبینی ریشه میزنه، ولی میزنه.
و این، آزادترین شکل عشقورزیدنه:
یاد دادن بدون وابستگی به نتیجه.
یاد گرفته بودم از دانستنم لذت ببرم، از اینکه چیزی رو بفهمم، لمسش کنم، و بعد بتونم به کسی دیگه یادش بدم. انگار دانستن برای خودم کافی نبود، باید به جریان میافتاد، باید به دیگری میرسید تا کامل بشه.
اما همیشه اینطور نبود.
اوایل، وقتی چیزی رو با اشتیاق میگفتم و کسی گوش نمیداد، قلبم مچاله میشد.
فکر میکردم یعنی حرفم بیارزشه.
یعنی من بیارزشم.
با گذشت زمان، فهمیدم اون دردِ ناامیدی از جایی قدیمیتر میاد. از کودکیای که شنیده نشد، از صدایی که قطع شد، از نگاهی که دیده نشد.
اما حالا، صدای اون کودک هنوز هست، ولی دیگه هدایت نمیکنه.
امروز، وقتی چیزی رو یاد میدم،
فقط دونهمو میکارم.
بینیاز از اینکه کی برمیگرده قدردانی کنه، کی رشد میکنه، کی حتی متوجه میشه.
یاد گرفتم که اثرِ آموزش، در لحظه دیده نمیشه.
مثل کاشتن درخت توی شب.
تو نمیبینی ریشه میزنه، ولی میزنه.
و این، آزادترین شکل عشقورزیدنه:
یاد دادن بدون وابستگی به نتیجه.
Forwarded from ویراستار (Hossein Javid)
«غلط تایپی» و «غلط املایی»
❇️ «غلط تایپی» وقتی اتفاق میافتد که ما صورت درست کلمات را بلدیم اما بر اثر عواملی چون خستگی، بیدقتی، پردندانه و پرنقطه بودن خط فارسی، تسلط نداشتن بر جزئیات صفحهکلید و... در تایپ آنها دچار اشتباه میشویم.
مثلاً، وقتی «امیدها و آرزوها» را مینویسیم «امیدها و آروزها»، «خورشید» را مینویسیم «خورشبد»، «رفتهاند» را مینویسیم «رقتهاند» یا چیز کوچکی را جا میاندازیم، درواقع، «غلط تایپی» داشتهایم.
👈 معمولاً در بازبینی متن میتوانیم این اشتباهات خودمان را پیدا و رفع کنیم.
❇️ «غلط املایی» وقتی اتفاق میافتد که ما یک یا چند حرف از حروف تشکیلدهندهی کلمه را بر اثر ناآگاهی یا گاهی بیدقتی با حروف همصدایشان مینویسیم.
مثلاً، وقتی «تأثیرگذار» را مینویسیم «تأثیرگزار»، «مرهم» را مینویسیم «مرحم»، «قافله» را مینویسیم «غافله»، «انضباط» را مینویسیم «انظباط»، درواقع، «غلط املایی» داشتهایم.
👈 آن دسته از غلطهای املایی که بر اثر ناآگاهی پیش آمدهاند با ده بار بازبینی متن هم به چشممان نمیآیند (چون فکر میکنیم درست نوشتهایمشان) اما لغزشهایی را که از روی خستگی یا بیدقتی داشتهایم میتوانیم در بازبینی متن پیدا و رفع کنیم.
حسین جاوید
@Virastaar
❇️ «غلط تایپی» وقتی اتفاق میافتد که ما صورت درست کلمات را بلدیم اما بر اثر عواملی چون خستگی، بیدقتی، پردندانه و پرنقطه بودن خط فارسی، تسلط نداشتن بر جزئیات صفحهکلید و... در تایپ آنها دچار اشتباه میشویم.
مثلاً، وقتی «امیدها و آرزوها» را مینویسیم «امیدها و آروزها»، «خورشید» را مینویسیم «خورشبد»، «رفتهاند» را مینویسیم «رقتهاند» یا چیز کوچکی را جا میاندازیم، درواقع، «غلط تایپی» داشتهایم.
👈 معمولاً در بازبینی متن میتوانیم این اشتباهات خودمان را پیدا و رفع کنیم.
❇️ «غلط املایی» وقتی اتفاق میافتد که ما یک یا چند حرف از حروف تشکیلدهندهی کلمه را بر اثر ناآگاهی یا گاهی بیدقتی با حروف همصدایشان مینویسیم.
مثلاً، وقتی «تأثیرگذار» را مینویسیم «تأثیرگزار»، «مرهم» را مینویسیم «مرحم»، «قافله» را مینویسیم «غافله»، «انضباط» را مینویسیم «انظباط»، درواقع، «غلط املایی» داشتهایم.
👈 آن دسته از غلطهای املایی که بر اثر ناآگاهی پیش آمدهاند با ده بار بازبینی متن هم به چشممان نمیآیند (چون فکر میکنیم درست نوشتهایمشان) اما لغزشهایی را که از روی خستگی یا بیدقتی داشتهایم میتوانیم در بازبینی متن پیدا و رفع کنیم.
حسین جاوید
@Virastaar