Forwarded from شورای مدیریت گذار
🔵پرونده روح الله زم
حق بر افساد فی الارض
@irantc_official
در اولین جلسه محاکمه روح الله زم در ایران، تلاش شد تا در دادخواستی که بر علیه او تنظیم میشود اولاً او را از نظر شخصیتی «صغیر» نشان داده و دوم«فاقد کنترل برنفس» و در نهایت اتهام او را افساد فی الارض اعلام میکنند.
جمهوری اسلامی سالهاست تلاش میکند تصویری از مخالفان خود بسازد که آنها را از نظر اخلاقی «صغیر» میداند؛ صغیر از نظر حقوق کسی است که برای امور اجرایی خود به قیم احتیاج دارد و صلاحیت تصمیم سازی آزادانه برای سرنوشت خود را ندارد.
طنز ماجرا این است که در تئوری ولایت فقیه که مبنای سیاسی تنظیم حقوق مدنی و سیاسی شهروندان در جمهوری اسلامی است، ولی فقیه به صورت پیشفرض، حقی بیشتر از ما برای تصمیم سازی درباره ما دارد؛ حتی اگر ما به لحاظ عقلی صغیر نباشیم.
در این شرایط ولی فقیه قیومیت سیاسی شهروند را بر عهده می گیرد و هر نوع اقدام برای پس گرفتن حق فردی بر تعیین سرنوشت به منزله «افساد و اخلال در نظم سیاسی » توصیف شده است و به تعبیر فقه سیاسی حکومت، این رفتار نوعی بغی یا طغیان محسوب می شود.
این مطالب گفته شد تا بتوانیم مبنای مناسبی برای حمایت از روح الله زم بیابیم. فارق از اینکه با او تا چه حد موافقیم. روح الله زم نه یک سیاست ورز حرفهای بود و نه یک رسانه ای حرفهای . او به شکلی ناگهانی وارد فضایی شد که قدرت مانور مناسبی در آن داشت و به همین دلیل هم توانست مدتی تاثیر گذاری بالایی در فضای افکار عمومی ایران ایجاد کند.
نکته مهم در رفتار سیاسی و رسانه ای زم این است که او علی رغم شانس بالایی که در این مورد داشت نتوانست پیوندی عمیقاً سازنده و سیستماتیک با فضای مدنی ایران به وجود بیاورد و نوعی تنهایی سیاسی را در پیش گرفت.
از این نظر شاید جمهوری اسلامی حق داشته باشد او را به کینه توزی و انتقام جویی متهم کند اما این اتهام فقط یک راهنمای عمل برای ما ایجاد میکند نه بیشتر، راهنمایی که به ما میگوید برای گذر از جمهوری اسلامی باید تمام توان ها را بر هم افزود و همکاری سیستماتیک ایجاد کرد.
روح اله زم یک فرصت برای اپوزیسیون ایران است تا به این موضوع تأمل کند که نتیجه حرکتی که مبتنی بر تعامل و داد و ستد معقول و دموکراتیک بین اپوزیسیون نباشد، نمیتواند پیروزی باشد. ولو آنکه به خوش درخشیدن بینجامد.
اما حق افساد فی الارض روح الله زم چقدر صاحب اعتبار است! این اتهام جمهوری اسلامی فرصت مناسبی است که ما حق فساد در برابر حاکمی که ادعا می کند از جانب خداست را در تمام شؤون ولو سیاسی به رسمیت بپذیریم. زیرا در غیر این صورت هر حاکمیتی میتواند خود را از جانب خدا معرفی کند و مخالفان را به فساد متهم کند؛ در واقع در تعریفی که معلوم نیست خدا چگونه میتواند حاکمیت غیر پاسخگو داشته باشد و نماینده او تیز این عدم پاسخگویی را به ارث برده است حق بر فساد در امر و ارض مدنی ترین حقی است که یک شهروند میتواند داشته باشد.
@irantc_official
داشتن این حق است که به قول کانت به انسان اجازه میدهد از صغارت خود خارج شود، صغارتی که به دلیل ماندن در زیر پناه یک قیم به دست می آوریم.
در واقع افساد روح الله زم افساد فی الارض نیست بلکه افساد فی الامر است؛ آن امری که میگوید صغیر باش. در مقابل این امر به صغارت حق هر شهروندی است که اقدام کند هر چند این اقدام رفتاری فساد آمیز از نظر اخلاقی باشد، چرا که بزرگترین فساد، فسادی است که امر و اجبار به صغارت ایجاد می کند.
جمهوری اسلامی مدام رهبرانش را به پدری ملت ملقب میکند در حالی که در گفتمان تربیتی امروز چنین پدری که حق رشد را از کودک بگیرد به عنوان شخصیتی کینه توز و فاقد صلاحیت پدری ممکن است در دادگاه حتی حکم به زندان هم بگیرد.
درواقع دفاع از حق افساد روح الله زم دفاع از حق آزادی مردم ایران از گفتمان دینی اسارت ساز است.
@irantc_official
#روح_الله_زم
#اپوزیسیون
#افساد_فی_الارض
http://rizy.ir/jfu
حق بر افساد فی الارض
@irantc_official
در اولین جلسه محاکمه روح الله زم در ایران، تلاش شد تا در دادخواستی که بر علیه او تنظیم میشود اولاً او را از نظر شخصیتی «صغیر» نشان داده و دوم«فاقد کنترل برنفس» و در نهایت اتهام او را افساد فی الارض اعلام میکنند.
جمهوری اسلامی سالهاست تلاش میکند تصویری از مخالفان خود بسازد که آنها را از نظر اخلاقی «صغیر» میداند؛ صغیر از نظر حقوق کسی است که برای امور اجرایی خود به قیم احتیاج دارد و صلاحیت تصمیم سازی آزادانه برای سرنوشت خود را ندارد.
طنز ماجرا این است که در تئوری ولایت فقیه که مبنای سیاسی تنظیم حقوق مدنی و سیاسی شهروندان در جمهوری اسلامی است، ولی فقیه به صورت پیشفرض، حقی بیشتر از ما برای تصمیم سازی درباره ما دارد؛ حتی اگر ما به لحاظ عقلی صغیر نباشیم.
در این شرایط ولی فقیه قیومیت سیاسی شهروند را بر عهده می گیرد و هر نوع اقدام برای پس گرفتن حق فردی بر تعیین سرنوشت به منزله «افساد و اخلال در نظم سیاسی » توصیف شده است و به تعبیر فقه سیاسی حکومت، این رفتار نوعی بغی یا طغیان محسوب می شود.
این مطالب گفته شد تا بتوانیم مبنای مناسبی برای حمایت از روح الله زم بیابیم. فارق از اینکه با او تا چه حد موافقیم. روح الله زم نه یک سیاست ورز حرفهای بود و نه یک رسانه ای حرفهای . او به شکلی ناگهانی وارد فضایی شد که قدرت مانور مناسبی در آن داشت و به همین دلیل هم توانست مدتی تاثیر گذاری بالایی در فضای افکار عمومی ایران ایجاد کند.
نکته مهم در رفتار سیاسی و رسانه ای زم این است که او علی رغم شانس بالایی که در این مورد داشت نتوانست پیوندی عمیقاً سازنده و سیستماتیک با فضای مدنی ایران به وجود بیاورد و نوعی تنهایی سیاسی را در پیش گرفت.
از این نظر شاید جمهوری اسلامی حق داشته باشد او را به کینه توزی و انتقام جویی متهم کند اما این اتهام فقط یک راهنمای عمل برای ما ایجاد میکند نه بیشتر، راهنمایی که به ما میگوید برای گذر از جمهوری اسلامی باید تمام توان ها را بر هم افزود و همکاری سیستماتیک ایجاد کرد.
روح اله زم یک فرصت برای اپوزیسیون ایران است تا به این موضوع تأمل کند که نتیجه حرکتی که مبتنی بر تعامل و داد و ستد معقول و دموکراتیک بین اپوزیسیون نباشد، نمیتواند پیروزی باشد. ولو آنکه به خوش درخشیدن بینجامد.
اما حق افساد فی الارض روح الله زم چقدر صاحب اعتبار است! این اتهام جمهوری اسلامی فرصت مناسبی است که ما حق فساد در برابر حاکمی که ادعا می کند از جانب خداست را در تمام شؤون ولو سیاسی به رسمیت بپذیریم. زیرا در غیر این صورت هر حاکمیتی میتواند خود را از جانب خدا معرفی کند و مخالفان را به فساد متهم کند؛ در واقع در تعریفی که معلوم نیست خدا چگونه میتواند حاکمیت غیر پاسخگو داشته باشد و نماینده او تیز این عدم پاسخگویی را به ارث برده است حق بر فساد در امر و ارض مدنی ترین حقی است که یک شهروند میتواند داشته باشد.
@irantc_official
داشتن این حق است که به قول کانت به انسان اجازه میدهد از صغارت خود خارج شود، صغارتی که به دلیل ماندن در زیر پناه یک قیم به دست می آوریم.
در واقع افساد روح الله زم افساد فی الارض نیست بلکه افساد فی الامر است؛ آن امری که میگوید صغیر باش. در مقابل این امر به صغارت حق هر شهروندی است که اقدام کند هر چند این اقدام رفتاری فساد آمیز از نظر اخلاقی باشد، چرا که بزرگترین فساد، فسادی است که امر و اجبار به صغارت ایجاد می کند.
جمهوری اسلامی مدام رهبرانش را به پدری ملت ملقب میکند در حالی که در گفتمان تربیتی امروز چنین پدری که حق رشد را از کودک بگیرد به عنوان شخصیتی کینه توز و فاقد صلاحیت پدری ممکن است در دادگاه حتی حکم به زندان هم بگیرد.
درواقع دفاع از حق افساد روح الله زم دفاع از حق آزادی مردم ایران از گفتمان دینی اسارت ساز است.
@irantc_official
#روح_الله_زم
#اپوزیسیون
#افساد_فی_الارض
http://rizy.ir/jfu
Forwarded from ✍️کانال شخصی عباس واحدیان شاهرودی
💫 چالش پیشروی جمهوری
اسلامی با دولت جدید آمریکا
✍️عباس واحدیان شاهرودی
جامعه گیج و التهاب زده ایران در تکاپوی فهمی نسبی از آینده کشور بوده و در سوی دیگر حکومت ورشکسته ولایت فقیه نیز در تلاش برای یافتن کورسوئی امیدوار کننده به دقیقه شماری جهت آغاز حکومت جدید ایالات متحده آمریکا مشغول است.
سوالی که باید پاسخش را در بستر حقایق جاری بیابیم اینست: آیا احتمال عادی سازی روابط ایران و آمریکا در مدت زمان کوتاهی که رژیم سخت بدان نیازمندست وجود دارد؟
اگر پاسخ مثبت است چه سرنوشتی در انتظار مردم وبویژه مخالفین میباشد؟!
برای یافتن پاسخ درست ابتدا باید شرایط امروز و موقعیت هر دو کشور را نسبت به پنج سال پیش که معاهده #برجام امضا شد را ارزیابی کرده و با دقت در موانعی که مقابل رهبران ایران و آمریکا وجود دارد به تحلیل درستی از آینده سیاسی شان دست یابیم.
در دولت دموکرات باراک اوباما زمانی که لابیست های جمهوری اسلامی موفق شدند آنانرا پای میز مذاکره بیاورند رژیم با اتکا به درآمدهای نفتی نسبتا مناسب و ذخایر ارزی کافی توانسته بود با صرف میلیاردها دلار پول در عراق و سوریه ضمن تولید شبه نظامیان مزدور و ایجاد کمربند حمایتی از اسد توسط #سپاه قدس ،جنگ نیابتی اش را به موازنه مثبت تبدیل نماید.
پس استقرار نظام در پشت مرزهای اسراییلی که مورد بی مهری دولت #اوباما قرار گرفته بود یکی از برگ های برنده اش پای میز مذاکره بود.
از سوی دیگر حکومت با برگزاری انتخابات نمایشی و تمسک به ضعف #اپوزیسیون در ایجاد تشکیلات و تشکلی فراگیر و منسجم و البته کمک لابی های پر نفوذی چون #نایاک این پیام غلط را به غرب قالب کرده که بر خلاف اخبار منتشر شده اکثریت مطلق مردم ایران از وضعیت شان رضایت کامل را دارند!
مجموع این فرآیندها و سیاست دائمی حزب دموکرات آمریکا در مورد سرپا ماندن یک رژیم واپسگرا و منزوی و تسلط اش بر ایران باعث به سرانجام رسیدن #برجام گردید.
جشن باشکوه آخوندها در باره تثبیت ابدی حکومت شان و بر طرف شدن تحریمها و اعزام آقازادگان با چمدانها و کامیونهای پر از دلار و طلا و گرین کارتهای حسین اوبامای نازنین با روی کار آمدن دولت #ترامپ و خروج از برجام به مجلس عزا مبدل شد!
کار به اینجا ختم نگشت و رویکرد دوستانه ترامپ به اسراییل و تلاش برای زدودن دلواپسی یهودیان ،آغازگر تارومار کردن همه کاشته های دهها میلیارد دلاری رژیم در منطقه شد.
ترامپ با ورودش به کارزار سوریه و عراق از یکسو و تقویت ائتلاف عربی به رهبری عربستان در جبهه یمن سبب ساز تغییر بنیادین نقشه سیاسی منطقه خاورمیانه ای شد که در هر کجایش پرچم های جمهوری اسلامی برافراشته بود.
اسراییل نیز در طی سه سال اخیر جان تازه ای یافت و روزی نیست که مواضع نظامیان سپاه قدس و شبه نظامیان وابسته بدانها را شخم نزند!
اما برای تغییر اساسی این نقشه بی گمان مهلک ترین ضربه کشتن #قاسم_سلیمانی بعنوان مغز متفکر و هماهنگ کننده اصلی سیاست خونین رژیم در منطقه بود.
تحریمها و فشار حداکثری از دیگر سو سبب انسداد بزرگترین و کوچکترین روزنه های کسب در آمدهای مشروع(صادرات نفت و گاز و تولیدات) و در آمدهای نامشروع کارتل های قاچاق متعلق به سپاه و متعلقین نظام و دولت روحانی شدند!
و نکته آخر اینکه تا پیش از رویارویی نظامی با اسراییل تصور همگان از قدرت آفند وپدافند موشکی ایران چیزی فراتر ازین وادادگی و به گل نشستن امروزشان در شام و عراق بود.همین الان حوالی صبح ۳۰ دیماه مجددا هواپیماهای اسراییلی مواضع مزدوران وابسته به سپاه قدس و به تعبیری عصائب اهل حق در نزدیکی بغداد مورد حملات بی پاسخ دیگر قرار گرفتند تا تفاوت موشکهای از رده خارج و ایرانیزه شده کره شمالی و قزاقستان و حتی روسی را با تکنولوژی مدرن غرب و اسراییل متوجه شویم!
این موقعیت نظام ورشکسته جمهوری اسلامی از پنج سال پیش تاامروزش بود.
✅در بخش دوم به آمریکا خواهم پرداخت.
ادامه دارد
@ghalamban1398
اسلامی با دولت جدید آمریکا
✍️عباس واحدیان شاهرودی
جامعه گیج و التهاب زده ایران در تکاپوی فهمی نسبی از آینده کشور بوده و در سوی دیگر حکومت ورشکسته ولایت فقیه نیز در تلاش برای یافتن کورسوئی امیدوار کننده به دقیقه شماری جهت آغاز حکومت جدید ایالات متحده آمریکا مشغول است.
سوالی که باید پاسخش را در بستر حقایق جاری بیابیم اینست: آیا احتمال عادی سازی روابط ایران و آمریکا در مدت زمان کوتاهی که رژیم سخت بدان نیازمندست وجود دارد؟
اگر پاسخ مثبت است چه سرنوشتی در انتظار مردم وبویژه مخالفین میباشد؟!
برای یافتن پاسخ درست ابتدا باید شرایط امروز و موقعیت هر دو کشور را نسبت به پنج سال پیش که معاهده #برجام امضا شد را ارزیابی کرده و با دقت در موانعی که مقابل رهبران ایران و آمریکا وجود دارد به تحلیل درستی از آینده سیاسی شان دست یابیم.
در دولت دموکرات باراک اوباما زمانی که لابیست های جمهوری اسلامی موفق شدند آنانرا پای میز مذاکره بیاورند رژیم با اتکا به درآمدهای نفتی نسبتا مناسب و ذخایر ارزی کافی توانسته بود با صرف میلیاردها دلار پول در عراق و سوریه ضمن تولید شبه نظامیان مزدور و ایجاد کمربند حمایتی از اسد توسط #سپاه قدس ،جنگ نیابتی اش را به موازنه مثبت تبدیل نماید.
پس استقرار نظام در پشت مرزهای اسراییلی که مورد بی مهری دولت #اوباما قرار گرفته بود یکی از برگ های برنده اش پای میز مذاکره بود.
از سوی دیگر حکومت با برگزاری انتخابات نمایشی و تمسک به ضعف #اپوزیسیون در ایجاد تشکیلات و تشکلی فراگیر و منسجم و البته کمک لابی های پر نفوذی چون #نایاک این پیام غلط را به غرب قالب کرده که بر خلاف اخبار منتشر شده اکثریت مطلق مردم ایران از وضعیت شان رضایت کامل را دارند!
مجموع این فرآیندها و سیاست دائمی حزب دموکرات آمریکا در مورد سرپا ماندن یک رژیم واپسگرا و منزوی و تسلط اش بر ایران باعث به سرانجام رسیدن #برجام گردید.
جشن باشکوه آخوندها در باره تثبیت ابدی حکومت شان و بر طرف شدن تحریمها و اعزام آقازادگان با چمدانها و کامیونهای پر از دلار و طلا و گرین کارتهای حسین اوبامای نازنین با روی کار آمدن دولت #ترامپ و خروج از برجام به مجلس عزا مبدل شد!
کار به اینجا ختم نگشت و رویکرد دوستانه ترامپ به اسراییل و تلاش برای زدودن دلواپسی یهودیان ،آغازگر تارومار کردن همه کاشته های دهها میلیارد دلاری رژیم در منطقه شد.
ترامپ با ورودش به کارزار سوریه و عراق از یکسو و تقویت ائتلاف عربی به رهبری عربستان در جبهه یمن سبب ساز تغییر بنیادین نقشه سیاسی منطقه خاورمیانه ای شد که در هر کجایش پرچم های جمهوری اسلامی برافراشته بود.
اسراییل نیز در طی سه سال اخیر جان تازه ای یافت و روزی نیست که مواضع نظامیان سپاه قدس و شبه نظامیان وابسته بدانها را شخم نزند!
اما برای تغییر اساسی این نقشه بی گمان مهلک ترین ضربه کشتن #قاسم_سلیمانی بعنوان مغز متفکر و هماهنگ کننده اصلی سیاست خونین رژیم در منطقه بود.
تحریمها و فشار حداکثری از دیگر سو سبب انسداد بزرگترین و کوچکترین روزنه های کسب در آمدهای مشروع(صادرات نفت و گاز و تولیدات) و در آمدهای نامشروع کارتل های قاچاق متعلق به سپاه و متعلقین نظام و دولت روحانی شدند!
و نکته آخر اینکه تا پیش از رویارویی نظامی با اسراییل تصور همگان از قدرت آفند وپدافند موشکی ایران چیزی فراتر ازین وادادگی و به گل نشستن امروزشان در شام و عراق بود.همین الان حوالی صبح ۳۰ دیماه مجددا هواپیماهای اسراییلی مواضع مزدوران وابسته به سپاه قدس و به تعبیری عصائب اهل حق در نزدیکی بغداد مورد حملات بی پاسخ دیگر قرار گرفتند تا تفاوت موشکهای از رده خارج و ایرانیزه شده کره شمالی و قزاقستان و حتی روسی را با تکنولوژی مدرن غرب و اسراییل متوجه شویم!
این موقعیت نظام ورشکسته جمهوری اسلامی از پنج سال پیش تاامروزش بود.
✅در بخش دوم به آمریکا خواهم پرداخت.
ادامه دارد
@ghalamban1398