عجیب زاده
1.55K subscribers
867 photos
261 videos
1 file
1.31K links
مایهٔ افتخار خواهد بود که نظراتتان را از لینک زیر به صورت بی‌نام و از طریق پیام عمومی یا خصوصی، با من در میان بگذارید:

در توییتر:

http://www.twitter.com/ajibzade
Download Telegram
گریه‌های ناجیه غلامی برای هموطنانش، بی‌اختیار بودند. دلم اما می‌سوزد که وقتی پای بچه‌های بی‌پناه ایرانی در میان بود، کارمندان بی‌شرف بی‌بی‌سی فارسی ناگهان بی‌طرف می‌شدند.
‏کارمندان ایرانی دست‌نشاندهٔ جمهوری اسلامی در بی‌بی‌سی فارسی لااقل از همکاران افغانشان معنی هموطن را بیاموزند.

عجیب زاده
ایرانی کمابیش یازده قرن فرصت داشت خودش را از چنگال اسلام برهاند. مگر می‌شود که یازده قرن کسی حتی در حد و اندازهٔ محمد، در این جغرافیای پهناور پرورده نشود؟ شاید چون متفکر ایرانی خواست مسلِم بماند. حتی باورمندان به بازیابی خردورزی ایرانشهری مانند یعقوب لیث و فردوسی هم مسلمان مردند. از فیلسوفان و متفکرانش هر که آمد جز از سوسوهای گُنگ و کم‌نوری از امثال رازی و خیام، که در لفافهٔ دینداری، مخاریق‌الانبیاء را پدید آوردند، اثری از شوریدن بر جهان‌بینی خمودهٔ تحمیل‌شدهٔ اسلام نمی‌توان یافت. نه تنها اثری از آن شورش نیست، که همهٔ همّ و غم‌شان را بر این بسیج کردند که حقانیت اسلام را به هزار سفسطه به اثبات برسانند. گویی پیش از اندیشیدن نتیجه را گرفته‌اند. حتی از حملهٔ مغول که صحنهٔ سیاست را برای مدتی از اسلام سیاسی زدود، نه تنها بهره نگرفت، که کوشید به همان چاه بازگردد. باید پذیرفت که این جغرافیا یازده قرن از تفکر سترون بوده است. اندیشهٔ ساختارشکن نداشته و منشأ تغییر مسیر فکریِ غالبی نشده است. امثال سهروردی و عین‌القضات کم نداشته است که به تکفیر عالمان دین جان سپرده‌اند، اما باز هم کسی که خروش اندیشه‌اش این تار سست را بجِرَد برنخاسته است. یعنی جان‌های بسیاری به پای اندیشه‌ها فدا شده‌اند، اما باز هم آن اندیشه‌ها، اندیشه‌های مترقی و ویرانگری نبوده‌اند. آنها هم در همان چارچوب الوهی-وحدانی تحمیل‌شده بر ذهن اندیشمند شکل گرفته‌اند. ما وارث یک یأس تاریخی هستیم. یأسی که یک سرش به سرکوب‌های دمادم دینی برساخته از جهان‌بینی بادیه‌نشینی می‌رسد و سر دیگرش به این باور که حتی در ذهن هم راهی برای رهایی از آن خدا و دین نیست.

عجیب زاده
فارغ از اینکه همه یادمونه که ایشون درکش از لیبرال دموکراسی از ما بالاتر بود و به همین خاطر به بایدن رای داد، حالا اگر همه اون هزار و یک دلیلش رو لیست کنه می‌بینید بنده خدا فقط یک قربانی رسانه‌های جریان اصلی بوده و هیچ ایده‌ای نداره که اصلا داره در مورد چی صحبت می‌کنه.

Mehdi MMJ
کاربری پیغام فرستاده که در اینستاگرام برای تبلیغ واکسن اسپایکوژن دعوت شده و ظاهراً نوع تبلیغ هم غیر مستقیم است. فکر می‌کنم در چند روز آینده شاهد کاربران توییتری شناخته‌شده‌ای که «من اسپایکوژن رو زدم و عالی بوده» و «دوستم که تو خط تولیدش کار می‌کنه می‌گه فلان» و... هم باشیم.

عجیب زاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم رو که امشب پخش کردند بچه که بودم دیدم
‏مادری که جوان خودشو به انقلابیون لو داده و با طیب خاطر به اعدامش راضیه!

‏اما نکته مهم اینه که من شاهد شادی و رضایت مردم بودم اون موقع!
‏تو خونه، مدرسه و محل همه ازین پیرزن پلشت و پلید و بی‌عاطفه تمجید می‌کردند!
‏مادر و مردمِ در مدار!

مسعود اعرابی
چُرتت به اتفاق بلاهت جهان گرفت

KERESHME
منطقاً کسی که با بی‌بی‌سی فارسی حال می‌کند، باید هم با سریال گاندو حال کند.

‏تیغه‌های دوگانهٔ قیچیِ پروپاگاندای جمهوری اسلامی که ظاهراً خلاف جهت هم حرکت می‌کنند اما نهایتاً هدف واحدی دارند و سفیر کبیرِ پدربزرگ هم که از تیزی‌شان مشعوف است.

عجیب زاده
آدمی را زیر تازیانه کشته‌اند. کسی که تا پیش از جاری شدن آن مجازات نفس می‌کشید، سخن می‌گفت، آرزو داشت و می‌اندیشید.
‏ضربه‌های تازیانه هر کدام یک مرگ جداگانه‌اند. در هر ضربهٔ آن، انسانی از کرامت تهی می‌شود، آدمیزادی در خود می‌میرد و نفْسی فرو می‌شکند.
‏ما با این تحقیر دمادم در جنگیم.

عجیب زاده
در سال 1994 در امریکا موسسه خیریه «بنیاد کودک» با ادعای کمک به کودکان فقیر ایران تاسیس شد. این مجوعه از ابتدا مورد حمایت گروهی معلوم‌الحال بود تا در سال 2010 با اتهام پولشویی، دور زدن تحریم و حمایت از تروریسم مواجه شد. همان افراد معلوم‌الحال این اتهامات را نادرست دانستند. کمی بعد مشخص شد اتهامات جدی هستند و حداقل 4 نفر در این مجموعه با جرائم سنگین مواجه شدند. مهرداد یثربی مدیر بنیاد کودک، احمد ایرانشاهی در ایران، حسین لاهیجی و نجمه وحید (زوج مقیم تگزاس) این اتهامات در دوره اوباما با فشار سیاسی، خیلی کم به رسانه رسید. در رسانه‌های معلوم‌الحال و با گزارش افراد معلوم‌الحال ادعا شد این احکام مهر تاییدی بر فعالیت موسسه است. اما مشخص شد آقای یثربی با اعتراف و همکاری با FBI (لو دادن بقیه) و پذیرش اتهامات تخفیف گرفته است. حسین لاهیجی (پزشک) و همسرش نجمه وحید برای پولشویی و نقض تحریمها و حمایت ضمنی از تروریسم به کمک یک بانک سوئیسی هرکدام 10سال حکم زندان گرفتند. این اخبار به ندرت به فارسی مورد توجه قرار گرفت. افراد معلوم‌الحال همچنان به حمایت ضمنی از این مجموعه مشکوک و تبلیغات برای آن مشغولند.
‏امروز همین افراد را در حال حمایت دیوانه‌وار از مجموعه محک می‌بینید. افرادی که جنایات سازمان‌یافته دیکتاتور جمهوری اسلامی را با حق پرسشگری یک شهروند در امریکا مقایسه می‌کنند.

پی‌نوشت: همان سال یک بنیاد خیریه امریکایی بنام «سرزمین مقدس، پیشرفت و آسایش» (اسم ر ببین تورو حضرت خیار!) که مثلاً برای صلح و آرامش فلسطین کار میکرد به ارسال حداقل 12ملیون دلار به گروه تروریستی حماس متهم شد و اعضای آن مجموعاً حکم 65 سال زندان گرفتند.

پی‌نوشت دوم:
‏نجمه وحید در واقع «نجمه رخساره وحید دستجردی» نام دارد و از اقوام نزدیک مرضیه وحید دستجردی وزیر دولت احمدی‌نژاده و از همین طریق برای پولشویی مامور شده.
‏او امروز پس از آزادی حجاب را کنار گذاشته و با اسم رخساره وحید در بریتانیا وکالت می‌کند و در BBC کارشناس تحریم است!

XIII
خاطرتان است که برای یک و اندی خبرنگاری که در آذربایجان غربی دچار حادثه شدند چه جنجالی به پا شد.
‏بیست نفر در حادثهٔ سقوط مینی‌بوسی در کامیاران کشته شدند و نه کسی از تهران تا لندن برایشان عزا گرفت و ویژه‌برنامه ساخت و نه کسی شأن آن مسافران را اجلِّ از سوار شدن بر آن قراضه دانست.

عجیب زاده
وکلای امنیتی و همدستان جنایت؛ پرونده‌ی کامران گودرزی:
کامران گودرزی، ۱۷ ساله و از معترضین آبان ۹۸ پس از آنکه نیروهای امنیتی چندین بار به خانه‌یشان برای دستگیری او و عمویش هجوم بردند تصمیم گرفت قاچاقی به ترکیه برود.
پلیس ترکیه، کامران را به درخواست وزارت جمهوری اسلامی به ایران تحویل داد. نیروهای امنیتیِ ایران زیر کتک دست‌ها و پاهای کامران را شکستند و او را برهنه در کوه‌ها رها کردند. سال ۹۹ همراه با آب شدن برف‌ها جنازه‌ی کامران هم پیدا شد…
علی مجتهدزاده، وکالت این پرونده را با ۳۰۰ میلیون برعهده گرفت.
‏در همان ابتدا تمامی عکس‌هایی که از حضور کامران در اعتراضات آبان وجود داشت توسط این وکیل از صفحات کامران پاک شدند و به خانواده‌اش تاکید کرد از دلیل پناهنده شدن کامران و حضورش در اعتراضات با هیچ رسانه‌ای صحبتی نکنند.
پس از آن مجتهدزاده ناگهان دو هفته پاسخ خانواده‌ی گودرزی را نداد. پس از دو هفته گفت برای پیگیری این پرونده بازداشت و تهدید شده است و به همین دلیل تمامی شکایات به اینترپل، سفارت و دیگر مراجع را نیمه‌تمام رها کرد و خانواده‌ی گودرزی را برابر جمهوری‌اسلامی به حال خود واگذاشت. پرونده‌ی قتل کامران گودرزی ۱۷ ساله توسط جمهوری اسلامی مانند صدها و هزارها پرونده‌ی دیگر با همراهی کسانی که خود را داعیه‌داران عدالت معرفی می‌کنند بی‌نتیجه باقی ماند.

+۱۵۰۰ تصویر
هنگامهٔ مرثیه نیست.
‏تقدیر افغانستان را قدرت‌های مسلط جهان چنین رقم زدند و آنچه به چشم دیدیم این حقیقت بود که ملت‌ها مانند دانه‌های کوچک گندم، زیر آسیای سهمگینِ ارادهٔ قدرت‌های قاهرِ جهان له می‌شوند، بی‌آنکه بتوانند فرصتی برای رُستن بیابند.
‏افسوس! بشریت مسیر قهقرا را می‌پیماید.

عجیب زاده
چه سان از فخر دم خواهی زد ای فرزند هندوکش؟
‏که تقدیر تو را جادوگر هندو بچرخاند

عجیب زاده
سه سال پیش در سحرگاهِ چون امروزی، دو بی‌گناه، زانیار و لقمان مرادی، به پای دار رفتند و به بالای دار هم.
‏بچه‌شیعه‌ها شیرینی پخش کردند و فرشتهٔ قاضی، با بی‌شرافتی تمام، آخرین پیام صوتی زانیار را که با مشقت برایش ارسال کرده بود، تا شاید مفرّی از اعدامش باشد، پس از اعدامش منتشر کرد.

عجیب زاده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جشن پیروزی طالبان در مشهد!
‏در همین شهر چندی پیش پیرمردی رو به جرم بلندکردن پرچم شیروخورشید سر چند ساعت دستگیر کردن!
‏ما با غیر ایرانی و ملی ترین حکومت تاریخ ایران مواجه ایم...

Amin
پادشاهی‌خواه نیستم ولی معتقدم که در هزارهٔ گذشته، ایران به هیچکسی بیشتر از رضاشاه پهلوی مرهون نبوده و نیست و هیچ پادشاهی خیرخواه‌تر و ایران‌دوست‌تر از او در این پهنه به قدرت نرسیده است.
‏این مخصوصاً خطاب به آن لودگانی است که برای هبهٔ اراضی و میاه ایران‌زمین به چین روس جشن گرفتند.

عجیب زاده
ما اسب تروا هستیم. از ما بترسید.

عجیب زاده
سیاه‌انگاری آینده و احساس امکان‌ناپذیری بهبود شرایط، جامعهٔ ایران را درگیر زوال‌گرایی کرده است. امید در جامعهٔ زوال‌گرا به قدری رنگ می‌بازد که جامعه، راه نجات خود را در تاب‌آوریِ رنجی بزرگ یا ظهور ابرانسانی از همه‌سو کامل می‌پندارد.

‏جمعه را شنبه‌ای نمی‌آید
‏پهلوان‌پنبه‌ای نمی‌آید

عجیب زاده
فرق «غیر» با «دشمن» در این است که اغیار جایی تعریف می‌شوند که «خود» تعریف نمی‌شود، اما اعداء جایی تعریف می‌شوند که خود نفی می‌شود.
‏از این رو دشمنی یک حق و ورای آن یک ضرورت آمیخته به اکراه برای بقا است.

عجیب زاده