This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پلیدی گناه، زندگیات را خراب میکند، روحت را در هم میشکند، شبها را پر از وحشت و روزها را ملالآور میسازد.
پلیدی گناه، روحت را در زندانی تنگ قرار میدهد؛ اما هنگامی که به یاد میآوری که یکی از نامهای الله متعال «غفور» است و اینکه از صفات او بخشیدن گناه است، این تنگی شروع به باز شدن میکند.
استغفرالله؛ ذکری است که لازم است آن را با قلب، روح و زبانت ادا کنی، چیزی زیباتر از آن نخواهی یافت.
پس با نام «غفور» عهدی جدید آغاز کن...
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
پلیدی گناه، روحت را در زندانی تنگ قرار میدهد؛ اما هنگامی که به یاد میآوری که یکی از نامهای الله متعال «غفور» است و اینکه از صفات او بخشیدن گناه است، این تنگی شروع به باز شدن میکند.
استغفرالله؛ ذکری است که لازم است آن را با قلب، روح و زبانت ادا کنی، چیزی زیباتر از آن نخواهی یافت.
پس با نام «غفور» عهدی جدید آغاز کن...
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
❤31👍8👏4🔥1😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راهب بودایی با سابقه ۵۰ ساله که مسلمان میشود☝️❤️
❤84👍4
تا به حال شده کانال ما رو به یکی از عزیزانتون که کلی شبهه داره معرفی بکنید؟ اگه جوابتون منفی هست، چرا این کار رو نمیکنید؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍43👎17❤2
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {12}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
10. نکوهشِ پیامبرﷺ در قرآن
توضیح: در قرآن آیاتِ زیادی به سرزنشِ پیامبرﷺ میپردازند که به آنها آیاتِ عتاب گفته میشود.
1. زمانیکه دندانِ رباعیِ پیامبرﷺ را شکستند و سرِ ایشان شکافته شد، ایشان ناراحت شده و فرمود: «كيف يفلح قوم شجّروا نبيهم وكسروا رباعيته وهو يدعوهم إلي الله» یعنی: «چطور قومی که پیامبرشان را -درحالیکه به توحید فرا میخواند- آزارواذیّت میکنند، رستگار خواهند شد؟» که آیه نازل میشود: «لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ أَوۡ يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡ أَوۡ يُعَذِّبَهُمۡ فَإِنَّهُمۡ ظَٰلِمُونَ» ﴿آل عمران: ۱۲۸﴾ یعنی: «هیچچیزی در این کارها به دستِ تو نیست؛ خدا اگر بخواهد آنها را میبخشد و یا عذابشان میکند که آنان ظالم هستند».
2. وقتی پیامبرﷺ برای ابوطالب که مشرک بود دعا میکرد، این آیه نازل شده و ایشان را منع میکند: «مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ» ﴿التّوبة: ۱۱۳﴾ یعنی: «پيامبر و مؤمنان را نسزد که برای مشرکین، هر چند خويشاوندشان باشند، آمرزش خواهند پس از آنكه برايشان روشن شد كه آنها اهلِ دوزخ هستند»
3. وقتی پیامبرﷺ به برخی از افراد اجازه میدهد که در جهاد شرکت نکنند، خداوند آیه نازل میکند که: «عَفَا ٱللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعۡلَمَ ٱلۡكَٰذِبِينَ» ﴿التّوبة: ۴۳﴾ یعنی: «الله تو را ببخشد؛ چرا پیش از آنکه راستگویان بر تو آشکار شوند و قبل از آنکه دروغگویان را بشناسی، به آنان اجازه دادی؟»
4. وقتی فردِ نابینایی نزدِ پیامبرﷺ آمد تا دربارهی اسلام بپرسد، پیامبرﷺ از او رویگردانی کردند چون برخی افرادِ ثروتمند نیز آنجا بودند و به دلیلِ اهمیّتِ زیادِ اسلامآوردنِ آنها، پیامبرﷺ به ایشان بیشتر توجّه میکردند. به همین دلیل خداوند آیاتِ ابتداییِ سورهی "عبس" را نازل میکند و در ۱۰ آیه پیامبرﷺ نکوهش میشود که چرا چنین کردی و از آن فردِ نابینا اعراض نمودی؟
5. وقتی پیامبرﷺ مأمور به ازدواج با زینب(رض) شد، از اعلامِ این حکم و واکنشِ مردم هراس داشت و آن را پنهان میکرد؛ سپس آیه نازل میشود که: «وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُۖ» ﴿الأحزاب: ۳۷﴾ یعنی: «و در نفسِ خود پنهان میکردی آنچه را خدا آشکار کرد و از مردم میترسیدی درحالیکه شایستهتر بود که از الله بترسی»
6. وقتی یهود از پیامبرﷺ سوالی دربارهی اصحاب کهف میپرسند، ایشان پاسخ میدهند که فردا به شما جواب خواهم داد امّا فراموش میکنند که "ان شاءالله" بگویند؛ به همین دلیل مدّتی وحی قطع میشود تا اینکه آیه نازل شده و میفرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ...» ﴿۲۳-۲۴﴾ یعنی: «و نگو فردا فلانکار را انجام خواهم داد مگر اینکه بگویی "ان شاءالله"»
7. در جنگِ بدر، خواستِ خدا این بود که برای درهمشکستنِ قوای مشرکین، از گرفتنِ اسیر و پرداختِ فدیه اجتناب شود امّا پیامبرﷺ و مسلمین چنین کردند و آیه نازل شد: «مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ» یعنی: «پیامبر را نسزد که اسیر بگیرد و فدیه بپردازد تا زمانی که کفّار را کاملاً درهم بکوبد».
وجهِ استدلال: اگر قرآن ساختهی محمدﷺ بود خودش را سرزنش و نکوهش نمیکرد مخصوصاً که نیازمند بود جایگاهِ خود را نزدِ اصحابش بسیار بالا ببرد تا ذرّهای در اطاعتِ از او شک نکنند و همچنین راهِ اعتراض و طعنهزدن برای مشرکین مهیّا نشود. فرض کن دشمنان، سر و دندانت را بشکنند و تو رستگاریِ آنها را زیرِسؤال ببری، امّا خدا بگوید این امور به تو مربوط نیست! یا حتّی از استغفار برای عمویی که با تمامِ توانش حامیِ تو بود منع شوی! یا خودت را الگویِ تمامِ مردم معرّفی کنی امّا خدا آیه نازل کند که بهجای ترس از مردم، باید از من میترسیدی و از عبارتِ "خدا تو را ببخشاید" استفاده کند و حتّی دهآیه را به مذمّتِ یکی از اعمالت اختصاص دهد! آیا احتمال نداشت مشرکین سوءاستفاده کنند و اصحاب به شک بیفتند؟ تصوّر کن یهودِ لجباز چیزی پرسیدهاند تا نبوّتت را زیرِسؤال ببرند امّا خدا بهجای پاسخگویی، تا مدّتی وحی را قطع کند و سرِ مسئلهای بهظاهر کوچک توبیخ شوی! آیا ممکن نبود سببِ طعنهزدنِ یهود بشود؟
ادامه دارد...
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
10. نکوهشِ پیامبرﷺ در قرآن
توضیح: در قرآن آیاتِ زیادی به سرزنشِ پیامبرﷺ میپردازند که به آنها آیاتِ عتاب گفته میشود.
1. زمانیکه دندانِ رباعیِ پیامبرﷺ را شکستند و سرِ ایشان شکافته شد، ایشان ناراحت شده و فرمود: «كيف يفلح قوم شجّروا نبيهم وكسروا رباعيته وهو يدعوهم إلي الله» یعنی: «چطور قومی که پیامبرشان را -درحالیکه به توحید فرا میخواند- آزارواذیّت میکنند، رستگار خواهند شد؟» که آیه نازل میشود: «لَيۡسَ لَكَ مِنَ ٱلۡأَمۡرِ شَيۡءٌ أَوۡ يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡ أَوۡ يُعَذِّبَهُمۡ فَإِنَّهُمۡ ظَٰلِمُونَ» ﴿آل عمران: ۱۲۸﴾ یعنی: «هیچچیزی در این کارها به دستِ تو نیست؛ خدا اگر بخواهد آنها را میبخشد و یا عذابشان میکند که آنان ظالم هستند».
2. وقتی پیامبرﷺ برای ابوطالب که مشرک بود دعا میکرد، این آیه نازل شده و ایشان را منع میکند: «مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ» ﴿التّوبة: ۱۱۳﴾ یعنی: «پيامبر و مؤمنان را نسزد که برای مشرکین، هر چند خويشاوندشان باشند، آمرزش خواهند پس از آنكه برايشان روشن شد كه آنها اهلِ دوزخ هستند»
3. وقتی پیامبرﷺ به برخی از افراد اجازه میدهد که در جهاد شرکت نکنند، خداوند آیه نازل میکند که: «عَفَا ٱللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعۡلَمَ ٱلۡكَٰذِبِينَ» ﴿التّوبة: ۴۳﴾ یعنی: «الله تو را ببخشد؛ چرا پیش از آنکه راستگویان بر تو آشکار شوند و قبل از آنکه دروغگویان را بشناسی، به آنان اجازه دادی؟»
4. وقتی فردِ نابینایی نزدِ پیامبرﷺ آمد تا دربارهی اسلام بپرسد، پیامبرﷺ از او رویگردانی کردند چون برخی افرادِ ثروتمند نیز آنجا بودند و به دلیلِ اهمیّتِ زیادِ اسلامآوردنِ آنها، پیامبرﷺ به ایشان بیشتر توجّه میکردند. به همین دلیل خداوند آیاتِ ابتداییِ سورهی "عبس" را نازل میکند و در ۱۰ آیه پیامبرﷺ نکوهش میشود که چرا چنین کردی و از آن فردِ نابینا اعراض نمودی؟
5. وقتی پیامبرﷺ مأمور به ازدواج با زینب(رض) شد، از اعلامِ این حکم و واکنشِ مردم هراس داشت و آن را پنهان میکرد؛ سپس آیه نازل میشود که: «وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ وَتَخۡشَى ٱلنَّاسَ وَٱللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخۡشَىٰهُۖ» ﴿الأحزاب: ۳۷﴾ یعنی: «و در نفسِ خود پنهان میکردی آنچه را خدا آشکار کرد و از مردم میترسیدی درحالیکه شایستهتر بود که از الله بترسی»
6. وقتی یهود از پیامبرﷺ سوالی دربارهی اصحاب کهف میپرسند، ایشان پاسخ میدهند که فردا به شما جواب خواهم داد امّا فراموش میکنند که "ان شاءالله" بگویند؛ به همین دلیل مدّتی وحی قطع میشود تا اینکه آیه نازل شده و میفرماید: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَاْيۡءٍ إِنِّي فَاعِلٞ ذَٰلِكَ غَدًا إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ...» ﴿۲۳-۲۴﴾ یعنی: «و نگو فردا فلانکار را انجام خواهم داد مگر اینکه بگویی "ان شاءالله"»
7. در جنگِ بدر، خواستِ خدا این بود که برای درهمشکستنِ قوای مشرکین، از گرفتنِ اسیر و پرداختِ فدیه اجتناب شود امّا پیامبرﷺ و مسلمین چنین کردند و آیه نازل شد: «مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُۥٓ أَسۡرَىٰ حَتَّىٰ يُثۡخِنَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ ٱلدُّنۡيَا وَٱللَّهُ يُرِيدُ ٱلۡأٓخِرَةَۗ» یعنی: «پیامبر را نسزد که اسیر بگیرد و فدیه بپردازد تا زمانی که کفّار را کاملاً درهم بکوبد».
وجهِ استدلال: اگر قرآن ساختهی محمدﷺ بود خودش را سرزنش و نکوهش نمیکرد مخصوصاً که نیازمند بود جایگاهِ خود را نزدِ اصحابش بسیار بالا ببرد تا ذرّهای در اطاعتِ از او شک نکنند و همچنین راهِ اعتراض و طعنهزدن برای مشرکین مهیّا نشود. فرض کن دشمنان، سر و دندانت را بشکنند و تو رستگاریِ آنها را زیرِسؤال ببری، امّا خدا بگوید این امور به تو مربوط نیست! یا حتّی از استغفار برای عمویی که با تمامِ توانش حامیِ تو بود منع شوی! یا خودت را الگویِ تمامِ مردم معرّفی کنی امّا خدا آیه نازل کند که بهجای ترس از مردم، باید از من میترسیدی و از عبارتِ "خدا تو را ببخشاید" استفاده کند و حتّی دهآیه را به مذمّتِ یکی از اعمالت اختصاص دهد! آیا احتمال نداشت مشرکین سوءاستفاده کنند و اصحاب به شک بیفتند؟ تصوّر کن یهودِ لجباز چیزی پرسیدهاند تا نبوّتت را زیرِسؤال ببرند امّا خدا بهجای پاسخگویی، تا مدّتی وحی را قطع کند و سرِ مسئلهای بهظاهر کوچک توبیخ شوی! آیا ممکن نبود سببِ طعنهزدنِ یهود بشود؟
ادامه دارد...
❤18👍10
وثاقتِ تاریخی: همهی این موارد دارای آیهای در قرآن بودند که در وثاقتِ آن شکّی نیست و متواتراً به ما رسیده است. در تمامِ موارد از روی خودِ آیه میتوان سرزنشِ پیامبرﷺ و کلیّتِ ماجرا را درک کرد و روایات ضرورت ندارند. مخصوصاً مواردِ ۳ تا ۵ کاملاً مشخّص هستند. موردِ ۱ نیز متَّفَقٌ علیه است و در صحیحینِ بخاری و مسلم، یعنی معتبرترین کتبِ تاریخِ اسلام وارد شده. حتّی برای این آیه شأنِ نزول دیگری ذکر شده که مضمونش دقیقاً همین سرزنشِ پیامبرﷺ بعد از دعا علیه مشرکین است زمانیکه ایشان را بسیار آزار داده بودند و شمارِ زیادی از حافظانِ قرآن را شهید کرده بودند. هر کدام از این دو مورد نیز به طرقِ متعدّدی ذکر شدهاند. موردِ ۲ نیز مانندِ موردِ قبلی در صحیحین ذکر شده و نقلِ دیگری هم با مفهومی شبیه به مضمونِ همین روایت وجود دارد و هر دو هم به طرقِ زیادی نقل شدهاند. ۳ تا ۵ هم که گفتیم در خودِ قرآن، داستان واضح است. دربارهی موردِ ۶ نیز تقریباً بینِ همهی مفسّرین اتّفاقِ نظر وجود دارد و سببِ نزولِ آن بسیار مشهور است. موردِ ۷ هم تنها در صحیحِ مسلم ۲ نفر نقل کردهاند و در خارج از آن نیز ۲ راویِ دیگر دارد. ضمنِ اینکه بسیار بعید است مسلمانان، برای پیامبرِ خود داستانهایی بسازند که در آن موردِ عتاب واقع شود!
والسّلام علی النّبیﷺ وعلی من اتّبع الهدی
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
والسّلام علی النّبیﷺ وعلی من اتّبع الهدی
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤14👍7
manteqeLiberal.pdf
2.2 MB
📚نام کتاب: منطق لیبرال، در تصنیف عقل و توصیف نقل
✍️نویسنده: عبدالعزیز الطریفی
📝مترجم: احمد معینی
📄تعداد صفحات: ۳۳۲
🗂ناشر: بینش
معرفی کتاب
موضوعاتی که علامه عبدالعزیز الطریفی در این کتاب گرانسنگ خود در نقد اصول و آثار تفکر لیبرالیسم بدان پرداختهاند:
🔹اشتباه من، اشتباه همه
🔸جعل حقایق
🔹حیرت ساختگی
🔸تندروی و بیبندوباری
🔹حواسپرتی قلبی
🔸لیبرالیسم، بذر و میوه
🔹سکولاریسم، مادر لیبرالیسم
🔸فلسفه لیبرالیسم
🔹لیبرالیسم ناقص الخلقة
🔸آگاهی به حد پایانی اندیشهها
🔹عقل و ایجاد یک اندیشه از هیچ
🔸کوتاهی عمر متأخرین و رابطهٔ آن با عقل
🔹لیبرالیسم سیاسی
🔸اصول لیبرالیسم
🔹بقای لیبرالیسم
🔸ترجمهٔ لیبرالیسم
🔹اصل نخست: تحلیل مادی
🔻تسلسل تحلیل مادی به محالات منجر میشود
🔻نامنضبط بودن تحلیل مادی
🔻آثار تحلیل مادی بر نفس
🔻درستی تحلیل مادی
🔻نصّ باز
🔸اصل دوم: آزادی
🔻آزادی دین
🔹اصل سوم: برابری
🔻برابری در ارث
🔸اصل چهارم: دوست داشتن خود بیش از دیگران (خودخواهی)
@anti_shobahat | آنتی شبهات
✍️نویسنده: عبدالعزیز الطریفی
📝مترجم: احمد معینی
📄تعداد صفحات: ۳۳۲
🗂ناشر: بینش
معرفی کتاب
موضوعاتی که علامه عبدالعزیز الطریفی در این کتاب گرانسنگ خود در نقد اصول و آثار تفکر لیبرالیسم بدان پرداختهاند:
🔹اشتباه من، اشتباه همه
🔸جعل حقایق
🔹حیرت ساختگی
🔸تندروی و بیبندوباری
🔹حواسپرتی قلبی
🔸لیبرالیسم، بذر و میوه
🔹سکولاریسم، مادر لیبرالیسم
🔸فلسفه لیبرالیسم
🔹لیبرالیسم ناقص الخلقة
🔸آگاهی به حد پایانی اندیشهها
🔹عقل و ایجاد یک اندیشه از هیچ
🔸کوتاهی عمر متأخرین و رابطهٔ آن با عقل
🔹لیبرالیسم سیاسی
🔸اصول لیبرالیسم
🔹بقای لیبرالیسم
🔸ترجمهٔ لیبرالیسم
🔹اصل نخست: تحلیل مادی
🔻تسلسل تحلیل مادی به محالات منجر میشود
🔻نامنضبط بودن تحلیل مادی
🔻آثار تحلیل مادی بر نفس
🔻درستی تحلیل مادی
🔻نصّ باز
🔸اصل دوم: آزادی
🔻آزادی دین
🔹اصل سوم: برابری
🔻برابری در ارث
🔸اصل چهارم: دوست داشتن خود بیش از دیگران (خودخواهی)
@anti_shobahat | آنتی شبهات
👍14🔥2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود اوزیل فوتبالیست مشهور جهان، کاری که همیشه انجام میده!❤️
❤56👍7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در دنیای پرداختن به جزئیات نامهم، باید یکی دوباره دلها را از این پرت شدنها برگرداند. نمازی برای دلِ پریشان. قرآنی برای یادآوری چیزهای مهمی که وسط این همه نقش سطحی گم شده
🖋 @aksemahtab
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
🖋 @aksemahtab
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
❤18👍3👏2🔥1
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {13}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
11. تفاوتِ فاحشِ اسلوبِ بیانیِ قرآن و حدیث
توضیح: بینِ استایلِ ادبیِ قرآن و روایات تفاوتِ بسیار محسوس و چشمگیری دیده میشود که امروزه بهراحتی از طریقِ علمِ سبکسنجی (Stylometry) درک خواهد شد. یکی از محقّقین به نامِ "حلیم سعیود" (Halim Sayoud) معتبرترین کتابِ رواییِ مسلمین یعنی "صحيح البخاري" را با قرآن مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده 83% لغاتِ قرآن اصلاً در احادیث نیستند و 62% واژگانِ روایات نیز در قرآن جای ندارند!!! [۱] البته هرکسی با ادبیاتِ قرآن و لحن و شیوهی بیانِ آن انس گرفته باشد نیازی به این تحقیقات ندارد و بهآسانی متوجّهِ تفاوتی اساسی میانِ قرآن و روایات خواهد شد.
وجهِ استدلال: ملحدینی که قرآن را کلامِ ازخودبافتهی محمّدﷺ میپندارند چه توجیهی برای این اختلافِ عمیق دارند؟! این اختلاف به حدّی زیاد است که گویا کلاً دو شخصِ متمایز سخن میگویند و به هیچوجه با این نظرِ سطحی که پیامبرﷺ با دو لحن صحبت میکرده قابلِ تبیین نیست چون انسانها ناخودآگاه در بافتِ زبانیای که به آن عادت کردهاند گم میشوند و نمیتوانند هروقت خواستند آن را کنار گذاشته و جنسِ کلامشان را کلاً عوض کنند. آیا به گمانِ ملحدین، محمّدﷺ دو مجموعهواژهی بزرگ و کاملاً متفاوت در ذهنِ خود آپلود کرده بود تا هر وقت خواست صحبت کند انتخاب کند به کدام یک از آنها رجوع کند و نیز دو ساختارِ ادبی با اختلافی بسیار فاحش در ضمیرِ ناخودآگاهش شکل گرفته بود که این الفاظ را به انتخابِ خود در قالبِ هر کدام خواست بریزد؟! همان اتّهامِ سحروساحریِ مشرکینِ صدرِ اسلام از این نظریاتِ عجیبوغریب معقولتر بود! این شاهدِ بسیار قدرتمند را نیز به شواهدِ پیشین اضافه کنید و از خود بپرسید آیا شکّی در صداقتِ محمّدﷺ باقی میماند؟!
وثاقتِ تاریخی: بدیهیست کسی نمیتواند صحتِ تمامیِ این چندهزار روایتِ صحیحِ بخاری را به کل انکار کند! البته این تفاوتِ قرآن با تمامِ مجموعههای روایی چه در کتبِ شیعی و چه در کتبِ سنّی با همین حد و بلکه بیشتر برقرار است و فقط کافیست با قرآن اخت شوید و سراغِ روایات بروید تا به وضوح اختلافِ ادبیِ آنها را لمس کنید.
پن: برای مقایسهی عمیقترِ قرآن و احادیث، میتوانید به کتابِ «القرآن والحديث: مقارنة أسلوبية» از د. ابراهیم عوض مراجعه کنید.
📚ارجاعات
[۱] Author Discrimination
between the Holy Quran and Prophet’s Statements, Page 8
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
11. تفاوتِ فاحشِ اسلوبِ بیانیِ قرآن و حدیث
توضیح: بینِ استایلِ ادبیِ قرآن و روایات تفاوتِ بسیار محسوس و چشمگیری دیده میشود که امروزه بهراحتی از طریقِ علمِ سبکسنجی (Stylometry) درک خواهد شد. یکی از محقّقین به نامِ "حلیم سعیود" (Halim Sayoud) معتبرترین کتابِ رواییِ مسلمین یعنی "صحيح البخاري" را با قرآن مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده 83% لغاتِ قرآن اصلاً در احادیث نیستند و 62% واژگانِ روایات نیز در قرآن جای ندارند!!! [۱] البته هرکسی با ادبیاتِ قرآن و لحن و شیوهی بیانِ آن انس گرفته باشد نیازی به این تحقیقات ندارد و بهآسانی متوجّهِ تفاوتی اساسی میانِ قرآن و روایات خواهد شد.
وجهِ استدلال: ملحدینی که قرآن را کلامِ ازخودبافتهی محمّدﷺ میپندارند چه توجیهی برای این اختلافِ عمیق دارند؟! این اختلاف به حدّی زیاد است که گویا کلاً دو شخصِ متمایز سخن میگویند و به هیچوجه با این نظرِ سطحی که پیامبرﷺ با دو لحن صحبت میکرده قابلِ تبیین نیست چون انسانها ناخودآگاه در بافتِ زبانیای که به آن عادت کردهاند گم میشوند و نمیتوانند هروقت خواستند آن را کنار گذاشته و جنسِ کلامشان را کلاً عوض کنند. آیا به گمانِ ملحدین، محمّدﷺ دو مجموعهواژهی بزرگ و کاملاً متفاوت در ذهنِ خود آپلود کرده بود تا هر وقت خواست صحبت کند انتخاب کند به کدام یک از آنها رجوع کند و نیز دو ساختارِ ادبی با اختلافی بسیار فاحش در ضمیرِ ناخودآگاهش شکل گرفته بود که این الفاظ را به انتخابِ خود در قالبِ هر کدام خواست بریزد؟! همان اتّهامِ سحروساحریِ مشرکینِ صدرِ اسلام از این نظریاتِ عجیبوغریب معقولتر بود! این شاهدِ بسیار قدرتمند را نیز به شواهدِ پیشین اضافه کنید و از خود بپرسید آیا شکّی در صداقتِ محمّدﷺ باقی میماند؟!
وثاقتِ تاریخی: بدیهیست کسی نمیتواند صحتِ تمامیِ این چندهزار روایتِ صحیحِ بخاری را به کل انکار کند! البته این تفاوتِ قرآن با تمامِ مجموعههای روایی چه در کتبِ شیعی و چه در کتبِ سنّی با همین حد و بلکه بیشتر برقرار است و فقط کافیست با قرآن اخت شوید و سراغِ روایات بروید تا به وضوح اختلافِ ادبیِ آنها را لمس کنید.
پن: برای مقایسهی عمیقترِ قرآن و احادیث، میتوانید به کتابِ «القرآن والحديث: مقارنة أسلوبية» از د. ابراهیم عوض مراجعه کنید.
📚ارجاعات
[۱] Author Discrimination
between the Holy Quran and Prophet’s Statements, Page 8
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍15❤8
6- قَالَ النَّبِيِّ ﷺ : «العَائِدُ فِي هِبَتِهِ كَالكَلْبِ يَعُودُ فِي قَيْئِهِ».
[اخرجه بخاری (۲۵۸۹) ، مسلم (۱۶۲۲)] , حکم حدیث: صحیح
شرح: اگر کسی چیزی (چه اندک چه فراوان) را داوطلبانه و دلخواه به کسی ببخشد دیگر درست نیست که آن را پس بگیرد و پیامبر ﷺ چنین کسی را به سگی تشبیه نموده که آنچه که در شکم دارد را بالا می آورد و سپس آن را دوباره میخورد.
#حدیث_شب
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
[اخرجه بخاری (۲۵۸۹) ، مسلم (۱۶۲۲)] , حکم حدیث: صحیح
ترجمه: کسی که بخشش خود را باز میگیرد ، بسان سگی است که قیء میکند و سپس به قیء خود باز میگردد.
شرح: اگر کسی چیزی (چه اندک چه فراوان) را داوطلبانه و دلخواه به کسی ببخشد دیگر درست نیست که آن را پس بگیرد و پیامبر ﷺ چنین کسی را به سگی تشبیه نموده که آنچه که در شکم دارد را بالا می آورد و سپس آن را دوباره میخورد.
#حدیث_شب
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18❤8
یک جمله یا نصیحتی از پدر بزرگِ گرانقدرتون سراغ دارید که هرگز از یادتون نرفته باشه؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎17👍15❤3
سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {14}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
12. ردِّ پیشنهاداتِ وسوسهانگیزِ مشرکین و در مقابل، تحمّلِ سختیهای فراوان
توضیح: مشرکین همان ابتدای جدّیشدن دعوت پیامبرﷺ به او توصیه کردند که دست از این کار بردارد و بهجای آن او را از هرچیز مادّیای که نیاز داشته باشد بینیاز کنند. جابر بن عبدالله نقل میکند عتبة بن ربیعة به پیامبرﷺ گفت: «اگر تو از این کارها مالوثروت میخواهی، اموالمان را برایت جمع میکنیم تا تبدیل به ثروتمندترینِ ما شوی، و اگر دنبالِ جاهومقام هستی، تو را سیّدوسالار خود میگردانیم و هیچ کاری را جز به فرمان تو انجام نمیدهیم، و اگر پادشاهی میخواهی تو را پادشاه خود میکنیم» پیامبر صبر کرد و فرمود: «تمام شد اباالولید؟» و سپس این آیات را قرائت کرد: «حمٓ ﴿۱﴾ تَنزِيلٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ﴿۲﴾كِتَٰبٞ فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ﴿۳﴾...» [۱] بعد از ردِّ پیشنهاداتِ وسوسهانگیزِ قریش، پیامبرﷺ سختیهای فراوانی متحمّل شد. از شهر و دیارش رانده شد و خانهها و اموال مسلمین مصادره شدند. با هجوم تحریمهای اقتصادی و اجتماعی قریش، در شعب ابیطالب آنقدر به همراه مسلمین در فشار بودند که از گرسنگی با سنگ شکمشان را میبستند. عزیزترین دوستانش را شکنجههای دردناکی کردند؛ بِلال را روی ریگزارهای داغ میخواباندند و تخته سنگی روی سینهاش قرار میدادند و با عمّار و ابوفکیهه هم مشابه آن را تکرار میکردند، صهیب بن سنان را بهقدری شکنجه میکردند که از هوش میرفت و نمیدانست چه میگوید، روی گردن خبّاب بن ارت آهن گداخته میگذاشتند، عثمان را در حصیر میپیچیدند و روی آتش دود میدادند و... بارها نقشهی ترورش را کشیدند از جمله شبِ هجرت یا نقشهای که بنینضیر داشتند. دهها جنگ علیهِ او به راه انداختند که در بسیاری از آنها تعدادِ دشمنان چندین برابرِ مسلمین بود، مثلِ بدر (۳۱۳ در مقابل ۱۰۰۰) و اُحد (۸۵۰ در مقابل ۳۰۰۰) و خندق (۳۰۰۰ در مقابل ۱۰۰۰۰). در جنگ احزاب دههزار نفرِ تشنه به خونِ پیامبرﷺ و مسلمین و زنان و کودکانشان، با هم متّحد شده بودند تا جایی که یکی از صحابه میگفت نسبت به زنان و کودکان بیشتر از خودمان میترسیدیم و حتّی قرآن از شکوتروید برخی نسبت به پیامبرﷺ در این واقعه خبر میداد. دندان رباعیاش را شکستند و صورتش را خونآلود کردند [۲] او را به انواع اتّهاماتی چون سحر و جنون و کذب و آوردن اساطیر متّهم کردند. وقتی به سجده میرفت رویش شکمبهی گوسفند میریختند. [۳] وقتی تنها پسرش فوت کرد او را "ابتر" (=نسلبریده) خواندند و این بیاحترامیها درحالی بود که پیش از آن از محترمترین مردم مکّه بود. یکی از عزیزترین عموهایش را کشتند، به همسرش تهمت ناروا زدند، حتّی گفته میشود قصدِ ترورِ دخترانش را داشتند و طی این حمله یکی از نوههایش سقط شد. [۴] ماهها میگذشت و برای پختن غذا آتشی در خانهی او روشن نمیشد، بلکه به خرماوآب اکتفا میکردند [۵] به قول همسرش هرگز از نانوروغن در یک روز سیر نشد [۶] گاهی چیزی نمییافت و سعی میکرد با خرمای کهنه خود را سیر کند [۷] و هنگام مرگ هم زرهاش در گرو یک یهودی بود [۸] و...
ادامه دارد...
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص) از طریق سیره
12. ردِّ پیشنهاداتِ وسوسهانگیزِ مشرکین و در مقابل، تحمّلِ سختیهای فراوان
توضیح: مشرکین همان ابتدای جدّیشدن دعوت پیامبرﷺ به او توصیه کردند که دست از این کار بردارد و بهجای آن او را از هرچیز مادّیای که نیاز داشته باشد بینیاز کنند. جابر بن عبدالله نقل میکند عتبة بن ربیعة به پیامبرﷺ گفت: «اگر تو از این کارها مالوثروت میخواهی، اموالمان را برایت جمع میکنیم تا تبدیل به ثروتمندترینِ ما شوی، و اگر دنبالِ جاهومقام هستی، تو را سیّدوسالار خود میگردانیم و هیچ کاری را جز به فرمان تو انجام نمیدهیم، و اگر پادشاهی میخواهی تو را پادشاه خود میکنیم» پیامبر صبر کرد و فرمود: «تمام شد اباالولید؟» و سپس این آیات را قرائت کرد: «حمٓ ﴿۱﴾ تَنزِيلٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ﴿۲﴾كِتَٰبٞ فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ ﴿۳﴾...» [۱] بعد از ردِّ پیشنهاداتِ وسوسهانگیزِ قریش، پیامبرﷺ سختیهای فراوانی متحمّل شد. از شهر و دیارش رانده شد و خانهها و اموال مسلمین مصادره شدند. با هجوم تحریمهای اقتصادی و اجتماعی قریش، در شعب ابیطالب آنقدر به همراه مسلمین در فشار بودند که از گرسنگی با سنگ شکمشان را میبستند. عزیزترین دوستانش را شکنجههای دردناکی کردند؛ بِلال را روی ریگزارهای داغ میخواباندند و تخته سنگی روی سینهاش قرار میدادند و با عمّار و ابوفکیهه هم مشابه آن را تکرار میکردند، صهیب بن سنان را بهقدری شکنجه میکردند که از هوش میرفت و نمیدانست چه میگوید، روی گردن خبّاب بن ارت آهن گداخته میگذاشتند، عثمان را در حصیر میپیچیدند و روی آتش دود میدادند و... بارها نقشهی ترورش را کشیدند از جمله شبِ هجرت یا نقشهای که بنینضیر داشتند. دهها جنگ علیهِ او به راه انداختند که در بسیاری از آنها تعدادِ دشمنان چندین برابرِ مسلمین بود، مثلِ بدر (۳۱۳ در مقابل ۱۰۰۰) و اُحد (۸۵۰ در مقابل ۳۰۰۰) و خندق (۳۰۰۰ در مقابل ۱۰۰۰۰). در جنگ احزاب دههزار نفرِ تشنه به خونِ پیامبرﷺ و مسلمین و زنان و کودکانشان، با هم متّحد شده بودند تا جایی که یکی از صحابه میگفت نسبت به زنان و کودکان بیشتر از خودمان میترسیدیم و حتّی قرآن از شکوتروید برخی نسبت به پیامبرﷺ در این واقعه خبر میداد. دندان رباعیاش را شکستند و صورتش را خونآلود کردند [۲] او را به انواع اتّهاماتی چون سحر و جنون و کذب و آوردن اساطیر متّهم کردند. وقتی به سجده میرفت رویش شکمبهی گوسفند میریختند. [۳] وقتی تنها پسرش فوت کرد او را "ابتر" (=نسلبریده) خواندند و این بیاحترامیها درحالی بود که پیش از آن از محترمترین مردم مکّه بود. یکی از عزیزترین عموهایش را کشتند، به همسرش تهمت ناروا زدند، حتّی گفته میشود قصدِ ترورِ دخترانش را داشتند و طی این حمله یکی از نوههایش سقط شد. [۴] ماهها میگذشت و برای پختن غذا آتشی در خانهی او روشن نمیشد، بلکه به خرماوآب اکتفا میکردند [۵] به قول همسرش هرگز از نانوروغن در یک روز سیر نشد [۶] گاهی چیزی نمییافت و سعی میکرد با خرمای کهنه خود را سیر کند [۷] و هنگام مرگ هم زرهاش در گرو یک یهودی بود [۸] و...
ادامه دارد...
❤18👍2
وجه استدلال: قطعاً پیامبر -مانند هر کسی که جای او بود- میدانست قرار است سختیهای بیشمار و طاقتفرسایی در مقابل این قوم وحشی و جاهلومتعصّب تحمّل کند و -اگر به یاری حتمی خدا اعتقاد نداشت- باید احتمال بسیار زیادی میداد که نهضت او با شکست مواجه شود. پس اگر به دنبال اهداف دنیوی بود چرا همان اوّل پیشنهادهای مشرکین را قبول نکرد تا به آسانی به همه چیز برسد و زندگی بسیار راحت و متمکّنانهای داشته باشد و در مقابل، این همه سختی را به جان خرید و بیشتر این ۲۳سال را در اضطراب و سختی و تحمّل رنجهای گوناگون سپری کرد؟ این مورد هم کنار سایر شواهد نشان میدهد پیامبرﷺ هیچ انگیزهی مادّیای از رسالتِ خود نداشت.
● آیا پیامبرﷺ فقط یک مصلحِ اجتماعی بود؟
اینجاست که برخی ملحدین "اصلاحِ اجتماعی" را هدفِ پیامبرﷺ میدانند. نخست اینکه هر آنچه پیش از این قسمت در این سلسله گفتیم و بعداً خواهیم گفت همگی -در کنار هم- علیه این توجیه ملحدین قرار میگیرند از جمله شهامتِ تحدّی و پیشگویی، ردِّ ارتباطِ خورشیدگرفتگی و فوتِ ابراهیم، عتابهای قرآن و افشای نهانِ پیامبرﷺ در آن، تفاوتِ اسلوب و واژگانِ قرآن و حدیث، دستوراتِ جزئیای که ربطی به اصلاح اجتماعی ندارند مثلاً حرمت خوردن گوشت برخی حیوانات، حرمتِ نگهداری و فروش سگ، نواقض وضو، کفّارهی شصتروز روزهگرفتن برای تنها یکروز روزهخواری بدون عذر، احکامِ جزئیِ حج، تقدّمِ راست بر چپ در برخی امور، احکامِ جزئیِ شکار و حیوانات شکارشده و لباسپوشیدن و... امّا نکتهی مهمّی که این احتمال را مردود میکند، این است که هرکس سر سوزنی با قرآن و سنّتِ پیامبرﷺ آشنا باشد، میداند بیشترین تأکیدِ این دو روی باورهای غیبی و دوری از شرک و اعتقاد به قضاء و قدر و لوح محفوظ و ایمان به آخرت و بهشت و جهنّم و عذابِ قبر و نکیر و منکر و فرشتگان و عبادات و روزه و نماز و حج و... است و این تردیدی باقی نمیگذارد که مهمترین هدفِ پیامبرﷺ آموزشِ اعتقادِ صحیح دربارهی خدا و نحوهی درستِ عبادتِ او بود؛ همچنین از عباداتِ بیاندازه و گریههای پیامبرﷺ هنگام پرستشِ خدا (قبلاً دربارهی اینها مفصّل صحبت کردیم) مشخّص است ایشان ایمانِ بسیار راسخی به خدا داشته است. پس با این حساب، چطور چنین شخصی جرئت میکرده به همین خدا، بیشمار دروغ نسبت دهد و هزاران امرونهیِ دروغین را به عنوان فرمانِ ابدیِ خدا به تمام بشریت عرضه کند؟ این در حالیست که در همان قرآن این عمل یکی از شنیعترین اعمال دانسته شده و تنها در یک آیه سهبار گفته شده وای بر (=وَيْلٌ) چنین کسانی که از خودشان چیزهایی مینویسند و به خدا نسبت میدهند [البقرة: ٧٩] و بارها مشرکین را به دلیل اینکه بدون ارتباط با خدا دربارهی امور غیبی صحبت میکنند مذمّت کرده [القلم: ۴۷] و فقط 9 بار آمده "وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا" یعنی: «و چه کسی ستمکارترست از آن که به خدا دروغ میبندد؟». واقعاً فکر میکنید کسی که بدون هیچ تردیدی تمام همّوغمش "خدا" و تنزیه و تکبیر او بود، میتواند عامدانه چنین ظلمِ عظیمی در حقِّ خدایش مرتکب شود و از آنطرف کسانی که چنین کاری میکنند را از جانبِ همان خدا به شدّت محکوم کند؟ حاشاه وکلّا!
وثاقتِ تاریخی: هر موردی که اشاره کردیم، در روایاتِ حسن یا صحیح ریشه داشتند و تقریباً هر کدام به طرقِ زیاد و به شیوههای گوناگونی در تاریخِ اسلام تکرار شده بودند تا جایی که همهی آنها برای کسی که مطالعهی سطحیای در تاریخِ اسلام داشته باشد آشنا هستند. در سختیهای طاقتفرسایی که پیامبرﷺ در راهِ دعوتِ اسلام کشید هیچ شکّی نیست و قطعاً به تواترِ معنوی میرسند.
📚ارجاعات
[۱] الراوي : جابر بن عبدالله | المحدث : الألباني | المصدر : فقه السيرة الصفحة أو الرقم : 107 | خلاصة حكم المحدث : إسناده حسن
[۲] أخرجه البخاري (5722)، ومسلم (1790).
[۳] أخرجه البخاري (240)، ومسلم (1794).
[۴] سيرة إبن هشام، ج ٢، ص ٤١١
[۵] صحيح البخاري، ح٢٥٦٧
[۶] صحيح مسلم، ح٢٩٧٤
[۷] صحيح مسلم، ح٢٩٧٧
[۸] صحيح البخاري، ٢٩١٦
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
● آیا پیامبرﷺ فقط یک مصلحِ اجتماعی بود؟
اینجاست که برخی ملحدین "اصلاحِ اجتماعی" را هدفِ پیامبرﷺ میدانند. نخست اینکه هر آنچه پیش از این قسمت در این سلسله گفتیم و بعداً خواهیم گفت همگی -در کنار هم- علیه این توجیه ملحدین قرار میگیرند از جمله شهامتِ تحدّی و پیشگویی، ردِّ ارتباطِ خورشیدگرفتگی و فوتِ ابراهیم، عتابهای قرآن و افشای نهانِ پیامبرﷺ در آن، تفاوتِ اسلوب و واژگانِ قرآن و حدیث، دستوراتِ جزئیای که ربطی به اصلاح اجتماعی ندارند مثلاً حرمت خوردن گوشت برخی حیوانات، حرمتِ نگهداری و فروش سگ، نواقض وضو، کفّارهی شصتروز روزهگرفتن برای تنها یکروز روزهخواری بدون عذر، احکامِ جزئیِ حج، تقدّمِ راست بر چپ در برخی امور، احکامِ جزئیِ شکار و حیوانات شکارشده و لباسپوشیدن و... امّا نکتهی مهمّی که این احتمال را مردود میکند، این است که هرکس سر سوزنی با قرآن و سنّتِ پیامبرﷺ آشنا باشد، میداند بیشترین تأکیدِ این دو روی باورهای غیبی و دوری از شرک و اعتقاد به قضاء و قدر و لوح محفوظ و ایمان به آخرت و بهشت و جهنّم و عذابِ قبر و نکیر و منکر و فرشتگان و عبادات و روزه و نماز و حج و... است و این تردیدی باقی نمیگذارد که مهمترین هدفِ پیامبرﷺ آموزشِ اعتقادِ صحیح دربارهی خدا و نحوهی درستِ عبادتِ او بود؛ همچنین از عباداتِ بیاندازه و گریههای پیامبرﷺ هنگام پرستشِ خدا (قبلاً دربارهی اینها مفصّل صحبت کردیم) مشخّص است ایشان ایمانِ بسیار راسخی به خدا داشته است. پس با این حساب، چطور چنین شخصی جرئت میکرده به همین خدا، بیشمار دروغ نسبت دهد و هزاران امرونهیِ دروغین را به عنوان فرمانِ ابدیِ خدا به تمام بشریت عرضه کند؟ این در حالیست که در همان قرآن این عمل یکی از شنیعترین اعمال دانسته شده و تنها در یک آیه سهبار گفته شده وای بر (=وَيْلٌ) چنین کسانی که از خودشان چیزهایی مینویسند و به خدا نسبت میدهند [البقرة: ٧٩] و بارها مشرکین را به دلیل اینکه بدون ارتباط با خدا دربارهی امور غیبی صحبت میکنند مذمّت کرده [القلم: ۴۷] و فقط 9 بار آمده "وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا" یعنی: «و چه کسی ستمکارترست از آن که به خدا دروغ میبندد؟». واقعاً فکر میکنید کسی که بدون هیچ تردیدی تمام همّوغمش "خدا" و تنزیه و تکبیر او بود، میتواند عامدانه چنین ظلمِ عظیمی در حقِّ خدایش مرتکب شود و از آنطرف کسانی که چنین کاری میکنند را از جانبِ همان خدا به شدّت محکوم کند؟ حاشاه وکلّا!
وثاقتِ تاریخی: هر موردی که اشاره کردیم، در روایاتِ حسن یا صحیح ریشه داشتند و تقریباً هر کدام به طرقِ زیاد و به شیوههای گوناگونی در تاریخِ اسلام تکرار شده بودند تا جایی که همهی آنها برای کسی که مطالعهی سطحیای در تاریخِ اسلام داشته باشد آشنا هستند. در سختیهای طاقتفرسایی که پیامبرﷺ در راهِ دعوتِ اسلام کشید هیچ شکّی نیست و قطعاً به تواترِ معنوی میرسند.
📚ارجاعات
[۱] الراوي : جابر بن عبدالله | المحدث : الألباني | المصدر : فقه السيرة الصفحة أو الرقم : 107 | خلاصة حكم المحدث : إسناده حسن
[۲] أخرجه البخاري (5722)، ومسلم (1790).
[۳] أخرجه البخاري (240)، ومسلم (1794).
[۴] سيرة إبن هشام، ج ٢، ص ٤١١
[۵] صحيح البخاري، ح٢٥٦٧
[۶] صحيح مسلم، ح٢٩٧٤
[۷] صحيح مسلم، ح٢٩٧٧
[۸] صحيح البخاري، ٢٩١٦
#اثبات_نبوت
#اثبات_صداقت_پیامبر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤18
مغالطات خداناباوران.pdf
1.3 MB
🔻 «مغالطات خداناباوران»
📜 تعداد صفحات: ۳۹
◾نویسنده: کانال برهان
📌 ویژگیهای کلیدی متن:
🔸 علمی و کاملاً بهروز
🔸 دارای مراجع معتبر انگلیسی
🔸 معادلسازی برخی اصطلاحات انگلیسی
🔸 پینوشت برای فهم بهتر
🔸 اختصار و عدمزیادهگویی
📌 ویژگیهای کلیدی جزوه:
🔹 صفحهآرایی شده متناسب با نمایشگر موبایل
🔹 رنگ پس زمینۀ دوستدار چشم برای جلوگیری از خستگی چشمهای شما عزیزان
✅ @anti_shobahat | آنتی شبهات
📜 تعداد صفحات: ۳۹
◾نویسنده: کانال برهان
📌 ویژگیهای کلیدی متن:
🔸 علمی و کاملاً بهروز
🔸 دارای مراجع معتبر انگلیسی
🔸 معادلسازی برخی اصطلاحات انگلیسی
🔸 پینوشت برای فهم بهتر
🔸 اختصار و عدمزیادهگویی
📌 ویژگیهای کلیدی جزوه:
🔹 صفحهآرایی شده متناسب با نمایشگر موبایل
🔹 رنگ پس زمینۀ دوستدار چشم برای جلوگیری از خستگی چشمهای شما عزیزان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسن ظن به خدا سختیهای زندگی رو آسون میکنه و قدرت انسان رو براى حل مشكلات بالا میبره!
حسن ظن به الله، تمام كائنات رو با انسان مهربان و هماهنگ میکنه و بصيرت رو براى درک بهترين راهحلها افرايش میده!
اين حسن ظن از اعتقاد به قدرت و مهربانى خدای بزرگ نشأت میگیره.
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
حسن ظن به الله، تمام كائنات رو با انسان مهربان و هماهنگ میکنه و بصيرت رو براى درک بهترين راهحلها افرايش میده!
اين حسن ظن از اعتقاد به قدرت و مهربانى خدای بزرگ نشأت میگیره.
═══༻✿༺═══
✅ @zeinoullah
✅ @anti_shobahat
❤26👍4👏3🔥1
Forwarded from نیلوفرانه | نیلوفر دادور
با این اذکار و کارها به زندگیت برکت بده؛
_ذکر «حسبي الله ونعم الوکیل»
_ذکر «حسبي الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم». به معنیش دقیق شو و سعی کن با تمام وجودت عظمت "رب عرش عظیم" و کوچیکی ما و جهانمون رو احساس کنی.
_ذکر «لا حول ولا قوة الا بالله». عمیقا به این معنا فکر کن که تنها خدا است که میتونه خوشی بیاره و رنج رو دور کنه، تنها خداست که غم رو به شادی بدل میکنه و تنها خدا است که تدبیر میکنه و ما هیچ ارادهای در مقابل ارادهی اون نداریم.
_استغفار معجزه است.
{فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12»}
هیچ چیزی توی جهان وجود نداره که با استغفار خالصانه درست نشه.
_تاج الذکر« لا إله إلا الله وحده لا شریك له، له الملك وله الحمد وهو علی کل شیي قدیر»
_درود و صلوات
_سوره بقره
تنها کسی که اون رو به استمرار خونده میدونه که این سوره سراسر خیر، برکت، خوشبختی و آرامشه و به اذن خداوند باعث دوری تمام شر و بدیها.
_اذکار صبح و شب
اینو به جرئت میگم وقتی به استمرار خونده بشن و در معناشون تامل بشه از تو یه آدم دیگه میسازن.
_نماز حاجت و استخاره
چه چیزی آرامشبخشتر از طلب خیر کردن و مشورت خواستن از خدا است؟
حتی دو دقیقه هم از کل روز شما رو نمیگیره اما سراسر خیر و اطمینان است.
_تکرار مومنانهی دعاهای قرآنی و نبوی
_غنیمت شمردن وقت سحر، طلوع، غروب، در در نماز و سجده و بعد از نماز و پیش از خواب و دعا کردن
_اختصاص دادن لحظاتی از روز برای ذکر گفتن و حضورت با تمام قلب.
_عادت دادن زبان به ذکر
وقتی زبانت مدام با جملات و عبارات بینظیری مثل ذکر که حاوی مفاهیم والایی هستند مشغول باشه کمکم نشخوارهای ذهنیت، استرسها، افکار ناراحتکننده و مخرب و حتی سخنان بیهوده از وجودت دور میشن و تو انسان آرامتر، خوشبختتر و باوقارتری خواهی بود.
_ذکر «حسبي الله ونعم الوکیل»
_ذکر «حسبي الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم». به معنیش دقیق شو و سعی کن با تمام وجودت عظمت "رب عرش عظیم" و کوچیکی ما و جهانمون رو احساس کنی.
_ذکر «لا حول ولا قوة الا بالله». عمیقا به این معنا فکر کن که تنها خدا است که میتونه خوشی بیاره و رنج رو دور کنه، تنها خداست که غم رو به شادی بدل میکنه و تنها خدا است که تدبیر میکنه و ما هیچ ارادهای در مقابل ارادهی اون نداریم.
_استغفار معجزه است.
{فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12»}
هیچ چیزی توی جهان وجود نداره که با استغفار خالصانه درست نشه.
_تاج الذکر« لا إله إلا الله وحده لا شریك له، له الملك وله الحمد وهو علی کل شیي قدیر»
_درود و صلوات
_سوره بقره
تنها کسی که اون رو به استمرار خونده میدونه که این سوره سراسر خیر، برکت، خوشبختی و آرامشه و به اذن خداوند باعث دوری تمام شر و بدیها.
_اذکار صبح و شب
اینو به جرئت میگم وقتی به استمرار خونده بشن و در معناشون تامل بشه از تو یه آدم دیگه میسازن.
_نماز حاجت و استخاره
چه چیزی آرامشبخشتر از طلب خیر کردن و مشورت خواستن از خدا است؟
حتی دو دقیقه هم از کل روز شما رو نمیگیره اما سراسر خیر و اطمینان است.
_تکرار مومنانهی دعاهای قرآنی و نبوی
_غنیمت شمردن وقت سحر، طلوع، غروب، در در نماز و سجده و بعد از نماز و پیش از خواب و دعا کردن
_اختصاص دادن لحظاتی از روز برای ذکر گفتن و حضورت با تمام قلب.
_عادت دادن زبان به ذکر
وقتی زبانت مدام با جملات و عبارات بینظیری مثل ذکر که حاوی مفاهیم والایی هستند مشغول باشه کمکم نشخوارهای ذهنیت، استرسها، افکار ناراحتکننده و مخرب و حتی سخنان بیهوده از وجودت دور میشن و تو انسان آرامتر، خوشبختتر و باوقارتری خواهی بود.
❤29👍7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازسازی سازه قدیمی توسط مردم شریف مالی❤️☝️
❤58👍10👏4
از بین فضیلت های اخلاقی، کدام یکی بیشتر از همه بابِ میل شماست؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16😁1