🔻#کالیایف:
دیمیتری مقدس در جلگهای پهناور با خداوند وعدهی دیدار داشت. با عجله میرفت، آنوقت دهقانی را دید که گاریاش در گِل گیر کرده بود. دیمیتری مقدس به او کمک کرد. گل سفت و گودال عمیق بود. باید یک ساعت تلاش میکرد. وقتی کارش تمام شد، بسوی وعدهگاه دوید. اما خداوند دیگر آنجا نبود.
#فوکا:
خب، منظور؟
#کالیایف:
منظور اینکه بعضیها همیشه دیر به وعدهگاه میرسند، چون گاریهای در گل فرورفته فراواناند و برادران زیادی هم به کمک نیاز دارند.
📚#نمایشنامه_عادلها/#آلبر_کامو
@antioligarchie
دیمیتری مقدس در جلگهای پهناور با خداوند وعدهی دیدار داشت. با عجله میرفت، آنوقت دهقانی را دید که گاریاش در گِل گیر کرده بود. دیمیتری مقدس به او کمک کرد. گل سفت و گودال عمیق بود. باید یک ساعت تلاش میکرد. وقتی کارش تمام شد، بسوی وعدهگاه دوید. اما خداوند دیگر آنجا نبود.
#فوکا:
خب، منظور؟
#کالیایف:
منظور اینکه بعضیها همیشه دیر به وعدهگاه میرسند، چون گاریهای در گل فرورفته فراواناند و برادران زیادی هم به کمک نیاز دارند.
📚#نمایشنامه_عادلها/#آلبر_کامو
@antioligarchie