#نکته
⭕️سال سوم صدارت امیرکبیر بود که صدراعظم طبق صوابدید و مصلحت مملکت تصمیم گرفت به اتفاق اعلیحضرت همایونی به اصفهان رفته و پایتخت سلاطین صفویه را با مجموعه آثاری که از سلاطین این سلسله به یادگار مانده بود و تلاش و کوششی که آنها در راه عمران و آبادی اصفهان مصروف داشته بودند به شاه نشان دهد تا شاه را بیشتر با اقدامات و کوششهای همه جانبهاش در راه ترقی و تحول کشور موافق گرداند. وقتی این مسافرت صورت گرفت، امیر در مدت توقف در اصفهان دستور داد تا پل خواجو را که رو به ویرانی نهاده بود، تعمیر کرده و نسبت به تعمیر دیگر آثار صفویه نیز اقدام نمایند اما متأسفانه در خلال این مسافرت حوادث ناگواری اتفاق افتاد و امیرکبیر روشی بکار برد که ابرهای سوءتفاهم و نقار و کدورت را در آسمان روابط شاه و صدراعظم ترقیخواه به حرکت درآورد. امیرکبیر به هنگام استقبال و همچنین در سایر مواقعی که با شاه حرکت میکرد به انگیزه غروری که باید از نقاط ضعف وی دانست در توجه و تکریم و ابراز احساسات مردم اصفهان نسبت بخودش رعایت جنبه احتیاط را نمیکرد و همین امر هم موجبات رنجش باطنی ناصرالدینشاه را فراهم گردانیده، شاه را دستخوش بیم و هراس و نگرانی نمود. امیرکبیر هنگامی که در معیّت شاه از بازارهای اصفهان و سایر محلههای این شهر حرکت میکرد وقتی با ازدحام و احساسات مردم روبرو میگردید، خود در مقام پاسخگوئی بر میآمد و گاهی هم عنان اختیار از کف داده در حرکت، اندکی از شاه جلوتر میرفت و همین عدم رعایت حزم و احتیاط سبب گردید که بهانهها و دستاویزهایی تحریکآمیز بدست دشمنان امیرکبیر بدهد و از آن پس وسیلههای جدیدی برای سعایت و بدگوئی علیه وی باز شود.
📚چهره امیر، کاوشی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره امیرکبیر، ناصر نجمی
@antioligarchie
⭕️سال سوم صدارت امیرکبیر بود که صدراعظم طبق صوابدید و مصلحت مملکت تصمیم گرفت به اتفاق اعلیحضرت همایونی به اصفهان رفته و پایتخت سلاطین صفویه را با مجموعه آثاری که از سلاطین این سلسله به یادگار مانده بود و تلاش و کوششی که آنها در راه عمران و آبادی اصفهان مصروف داشته بودند به شاه نشان دهد تا شاه را بیشتر با اقدامات و کوششهای همه جانبهاش در راه ترقی و تحول کشور موافق گرداند. وقتی این مسافرت صورت گرفت، امیر در مدت توقف در اصفهان دستور داد تا پل خواجو را که رو به ویرانی نهاده بود، تعمیر کرده و نسبت به تعمیر دیگر آثار صفویه نیز اقدام نمایند اما متأسفانه در خلال این مسافرت حوادث ناگواری اتفاق افتاد و امیرکبیر روشی بکار برد که ابرهای سوءتفاهم و نقار و کدورت را در آسمان روابط شاه و صدراعظم ترقیخواه به حرکت درآورد. امیرکبیر به هنگام استقبال و همچنین در سایر مواقعی که با شاه حرکت میکرد به انگیزه غروری که باید از نقاط ضعف وی دانست در توجه و تکریم و ابراز احساسات مردم اصفهان نسبت بخودش رعایت جنبه احتیاط را نمیکرد و همین امر هم موجبات رنجش باطنی ناصرالدینشاه را فراهم گردانیده، شاه را دستخوش بیم و هراس و نگرانی نمود. امیرکبیر هنگامی که در معیّت شاه از بازارهای اصفهان و سایر محلههای این شهر حرکت میکرد وقتی با ازدحام و احساسات مردم روبرو میگردید، خود در مقام پاسخگوئی بر میآمد و گاهی هم عنان اختیار از کف داده در حرکت، اندکی از شاه جلوتر میرفت و همین عدم رعایت حزم و احتیاط سبب گردید که بهانهها و دستاویزهایی تحریکآمیز بدست دشمنان امیرکبیر بدهد و از آن پس وسیلههای جدیدی برای سعایت و بدگوئی علیه وی باز شود.
📚چهره امیر، کاوشی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره امیرکبیر، ناصر نجمی
@antioligarchie
#نکته
⭕️در عهد قدیم کشیشان عبای تنگ و ناراحتی به تن می کردند و این نشانهی آن بود که تن یک مرد روحانی باید مقید به قیود شرع بوده و همواره از نعمت و راحت دنیوی کناره جویی کند.
ولى در عهد ما کار دگرگونه شده و به طوری که می بینید جامه ی آنها گشاد و فراخ و از پارچه های نرم و لطیف دوخته می شود و در برش قبا و لبادهی خود از آخرین مد سال استفاده می کنند. با این وضع لباس اخلاقشان هم تغییر یافته، به طوری که از ارتکاب هرگونه عمل پستی، آن هم در کوچه و بازار بیم و هراس بدل راه نمی دهند. مال مردم می خورند و به عرض و ناموسشان تعدی روا میدارند.
در ازای درهم و دینار، حکم به باطل می دهند و حق و عدالت را زیر پای مینهند. روحانیان و رهبانان قدیم روح مردم را تزکیه می کردند. کشیش های کنونی زن مرد را ناپاک میکنند و بیت المال را غارت مینمایند.
📚 دکامرون، جووانی بوکاچیو، ترجمه محمد قاضی
@antioligarchie
⭕️در عهد قدیم کشیشان عبای تنگ و ناراحتی به تن می کردند و این نشانهی آن بود که تن یک مرد روحانی باید مقید به قیود شرع بوده و همواره از نعمت و راحت دنیوی کناره جویی کند.
ولى در عهد ما کار دگرگونه شده و به طوری که می بینید جامه ی آنها گشاد و فراخ و از پارچه های نرم و لطیف دوخته می شود و در برش قبا و لبادهی خود از آخرین مد سال استفاده می کنند. با این وضع لباس اخلاقشان هم تغییر یافته، به طوری که از ارتکاب هرگونه عمل پستی، آن هم در کوچه و بازار بیم و هراس بدل راه نمی دهند. مال مردم می خورند و به عرض و ناموسشان تعدی روا میدارند.
در ازای درهم و دینار، حکم به باطل می دهند و حق و عدالت را زیر پای مینهند. روحانیان و رهبانان قدیم روح مردم را تزکیه می کردند. کشیش های کنونی زن مرد را ناپاک میکنند و بیت المال را غارت مینمایند.
📚 دکامرون، جووانی بوکاچیو، ترجمه محمد قاضی
@antioligarchie