در انکارناپذیری فرگشت
@az_khorafe_ta_kheraD
پیشفرض استقبالِ علمی از هر فرضیه (Hypothesize) یا نظریهای (Theory)، ارائهی پیشبینیهایی توسط آن فرضیه/نظریه است که بتوانند اشتباه هم از آب دربیایند.
به دیگر کلام، امکان تکذیبشان نیز از ابتدا بایستی فراهم آمده باشد. هرچند عدهای مدعیاند که این گفته دربارهی نظریهی «فرگشت» (Evolution)، صدق نمیکند؛ اما دلیل چنین ادعایی در این نکته نهفته که ما پروای تصور تنوع سرسامآور سازوکارهای حیاتی، در نبود عاملی چون فرگشت را نداریم.
«جان بوردن هلدین» (John Burdon Haldane)؛ زیستشناس بریتانیایی؛ در پاسخ به این سؤال که «چهچیزی فرگشت را نقض میکند؟»؛ خشمگینانه میگفت: «فسیل خرگوشهای مربوط به عهد پرکامبریَن!». منظور وی البته این بود که پیشرفتِ مشاهدهگشته از ردپای حیاتِ باقیمانده در میلیونها فسیلی که از سرتاسر زمین جمع آمدهاند؛ عیناً همان چیزیست که فرگشت از پیش گفته بود.
مثلاً تکسلولیها، پیش از چندسلولیها ظهور یافتند. ماهیانِ بیآرواره هم پیش از آبزیانِ آروارهدار آمدند و آبزیانِ شُشدار؛ مقدّم بر دوزیستان بودهاند. دوزیستان، خود اسبق ِ بر خزندگان بودهاند و خزندهها هم بهنوعی، پیش از پستانداران و پرندهها ظاهر شده؛ و بوزینهها هم پیش از آدمی بودهاند. هرآنچه برای نقض نظریهی فرگشت نیاز است؛ ارائهی یک یا دو استثناء در این روندِ مسلّم تاریخیست.
شکی نیست اگر فسیل اجداد دوزیستانِ امروزی، قدیمیتر از اجداد ماهیان میبود؛ این نشان میداد که دوزیستان، از ماهی فرگشت نیافتهاند. چنین استثنائی که بتواند این گفته را ثابت کند هرگز تاکنون پیدا نشده است. البته دعاویِ انگشتشماری در اینباره ارائه گردیده؛ ولی غالبِ مخالفین ِ فرگشت هم حتی به بیاساسی ِ این گفتهها معترف شدهاند.
خرگوش ِ پَرداری هم اگر پیدا شود، #فرگشت نقض خواهد شد. حیواناتی مثل جوجهتیغی هم البته وجود دارند که مجهز به اجزایی مختلط از طیف اندام پستانداران و خزندگان هستند؛ و فسیلهایی هم پیدا شده که نشان از وجود موجوداتی بینابین ِ یک پرنده و خزنده میدهند اما هیچ حیوانی مجهز به اندامی مرکب از سلسلهی پرندگان و پستانداران، وجود ندارد. این، درست همان چیزیست که در صورت فرگشتیافتن ِ پرندگان و پستانداران از دو طیف مستقل از خزندگان، رخ میداد. هیچ دلیلی داعی بر اینکه یک وجود متشخص ٍ خارجی چنین خصائصی را در همآمیزد و مثلاً پستانداران پَردار؛ یا ریههای کارآمدِ مشابه با پرندگان و شترمرغ خزپوش و پستانداری را تولید کند، وجود ندارد.
از این گذشته، اگر تمامی ِ موجودات از برای بازی در نقش ِ از پیشتعیینشدهای بهوجود آمده بودند؛ آنگاه آنها دیگر قادر به فرگشت یافتن نمیبودند. حالآنکه بررسیهای متعددی نشان از فرگشت همگی ِ موجودات و سازگاریپذیریشان در قبال تغییر اوضاع ِ محیطی دادهاند؛ البته مشروط براینکه چنین تغییراتی آنقدرها مخرب و ناگهانی (همانند سقوط مرگبار یک شهابسنگ) ظاهر نشوند.(طراحی و هدف غایی در کار نیست ،انتخاب طبیعی نفی کننده طراحی و هدف غایی است)
جفتگیریِ گیاهان و جانوران، یا گزینش مصنوعی؛ گسترهای وسیع از موجودات، از قبیل تبدیل ِ برخی گرگها به «شیهواهوا»ها (chihuahuas – کوچکترین نژاد سگ) و «گریت دین» (Great Dane – از انواع سگهای درشتاندام نگهبان) را طی تنها چندینهزار سال ایجاد کرده است. پژوهشگران، در آزمایشگاه موفق به تولید باکتریها، گیاهان و حیواناتی با هر ویژگی ِ تازهای شدهاند. آنها حتی گونههای کاملاً نوین ِ حیاتی تولید کردهاند!
در #حیات وحش هم موارد بیشماری از فرگشتِ فعال، بهچشم میخورد. ویروسها و باکتریهای متعددی در بازهی عمر تنها یک انسان دچار دگرگونی میشوند؛ از ویروس HIV گرفته که با طبیعتِ آدمی سازگاری یافته تا ویروس H5N1 (آنفلوآنزای مرغی). چندینگونه ماهی، بهلطف گزینش ِ تحمیلی ِ ناشی از صید آبزیان بزرگتر، در حال کوچکتر شدناند. علفهای هرزی نظیر Crepis sancta؛ بهدنبال تغییر بذرشان، در حال سازگاری با محیط شهریاند.
اگر زمین بسیار جوان بود هم این، مشکلی برای نظریهی فرگشت محسوب میشد؛ چراکه فرگشت از مسیر انتخاب طبیعی، مستلزم اجرا در بازههای وسیع زمانی؛ یا «زمان ژرف» (Deep time)، بهتعبیر داروین، میباشد.
برخی در سدهی نوزدهم، بهدنبال ادعای فیزیکدان انگلیسی؛ «لرد کلوین» مبنی براینکه عمر زمین تنها ۳۰ هزار سال است، بر این شدند که نظریهی فرگشت اساساً نادرست است. برآورد کلوین، بارها کمتر از برآورد ۳۰۰ میلیونسالهی داروین بود که بر اساس ِ زمان کافی برای وقوع فرسایش؛ در منطقهی سنگلاخیای موسوم به Weald در انگلستان صورت پذیرفته بود. هرچند هر دو در برآوردشان اشتباه کردند؛
🆔 @az_khorafe_ta_kheraD
ادامه ⬇
@az_khorafe_ta_kheraD
پیشفرض استقبالِ علمی از هر فرضیه (Hypothesize) یا نظریهای (Theory)، ارائهی پیشبینیهایی توسط آن فرضیه/نظریه است که بتوانند اشتباه هم از آب دربیایند.
به دیگر کلام، امکان تکذیبشان نیز از ابتدا بایستی فراهم آمده باشد. هرچند عدهای مدعیاند که این گفته دربارهی نظریهی «فرگشت» (Evolution)، صدق نمیکند؛ اما دلیل چنین ادعایی در این نکته نهفته که ما پروای تصور تنوع سرسامآور سازوکارهای حیاتی، در نبود عاملی چون فرگشت را نداریم.
«جان بوردن هلدین» (John Burdon Haldane)؛ زیستشناس بریتانیایی؛ در پاسخ به این سؤال که «چهچیزی فرگشت را نقض میکند؟»؛ خشمگینانه میگفت: «فسیل خرگوشهای مربوط به عهد پرکامبریَن!». منظور وی البته این بود که پیشرفتِ مشاهدهگشته از ردپای حیاتِ باقیمانده در میلیونها فسیلی که از سرتاسر زمین جمع آمدهاند؛ عیناً همان چیزیست که فرگشت از پیش گفته بود.
مثلاً تکسلولیها، پیش از چندسلولیها ظهور یافتند. ماهیانِ بیآرواره هم پیش از آبزیانِ آروارهدار آمدند و آبزیانِ شُشدار؛ مقدّم بر دوزیستان بودهاند. دوزیستان، خود اسبق ِ بر خزندگان بودهاند و خزندهها هم بهنوعی، پیش از پستانداران و پرندهها ظاهر شده؛ و بوزینهها هم پیش از آدمی بودهاند. هرآنچه برای نقض نظریهی فرگشت نیاز است؛ ارائهی یک یا دو استثناء در این روندِ مسلّم تاریخیست.
شکی نیست اگر فسیل اجداد دوزیستانِ امروزی، قدیمیتر از اجداد ماهیان میبود؛ این نشان میداد که دوزیستان، از ماهی فرگشت نیافتهاند. چنین استثنائی که بتواند این گفته را ثابت کند هرگز تاکنون پیدا نشده است. البته دعاویِ انگشتشماری در اینباره ارائه گردیده؛ ولی غالبِ مخالفین ِ فرگشت هم حتی به بیاساسی ِ این گفتهها معترف شدهاند.
خرگوش ِ پَرداری هم اگر پیدا شود، #فرگشت نقض خواهد شد. حیواناتی مثل جوجهتیغی هم البته وجود دارند که مجهز به اجزایی مختلط از طیف اندام پستانداران و خزندگان هستند؛ و فسیلهایی هم پیدا شده که نشان از وجود موجوداتی بینابین ِ یک پرنده و خزنده میدهند اما هیچ حیوانی مجهز به اندامی مرکب از سلسلهی پرندگان و پستانداران، وجود ندارد. این، درست همان چیزیست که در صورت فرگشتیافتن ِ پرندگان و پستانداران از دو طیف مستقل از خزندگان، رخ میداد. هیچ دلیلی داعی بر اینکه یک وجود متشخص ٍ خارجی چنین خصائصی را در همآمیزد و مثلاً پستانداران پَردار؛ یا ریههای کارآمدِ مشابه با پرندگان و شترمرغ خزپوش و پستانداری را تولید کند، وجود ندارد.
از این گذشته، اگر تمامی ِ موجودات از برای بازی در نقش ِ از پیشتعیینشدهای بهوجود آمده بودند؛ آنگاه آنها دیگر قادر به فرگشت یافتن نمیبودند. حالآنکه بررسیهای متعددی نشان از فرگشت همگی ِ موجودات و سازگاریپذیریشان در قبال تغییر اوضاع ِ محیطی دادهاند؛ البته مشروط براینکه چنین تغییراتی آنقدرها مخرب و ناگهانی (همانند سقوط مرگبار یک شهابسنگ) ظاهر نشوند.(طراحی و هدف غایی در کار نیست ،انتخاب طبیعی نفی کننده طراحی و هدف غایی است)
جفتگیریِ گیاهان و جانوران، یا گزینش مصنوعی؛ گسترهای وسیع از موجودات، از قبیل تبدیل ِ برخی گرگها به «شیهواهوا»ها (chihuahuas – کوچکترین نژاد سگ) و «گریت دین» (Great Dane – از انواع سگهای درشتاندام نگهبان) را طی تنها چندینهزار سال ایجاد کرده است. پژوهشگران، در آزمایشگاه موفق به تولید باکتریها، گیاهان و حیواناتی با هر ویژگی ِ تازهای شدهاند. آنها حتی گونههای کاملاً نوین ِ حیاتی تولید کردهاند!
در #حیات وحش هم موارد بیشماری از فرگشتِ فعال، بهچشم میخورد. ویروسها و باکتریهای متعددی در بازهی عمر تنها یک انسان دچار دگرگونی میشوند؛ از ویروس HIV گرفته که با طبیعتِ آدمی سازگاری یافته تا ویروس H5N1 (آنفلوآنزای مرغی). چندینگونه ماهی، بهلطف گزینش ِ تحمیلی ِ ناشی از صید آبزیان بزرگتر، در حال کوچکتر شدناند. علفهای هرزی نظیر Crepis sancta؛ بهدنبال تغییر بذرشان، در حال سازگاری با محیط شهریاند.
اگر زمین بسیار جوان بود هم این، مشکلی برای نظریهی فرگشت محسوب میشد؛ چراکه فرگشت از مسیر انتخاب طبیعی، مستلزم اجرا در بازههای وسیع زمانی؛ یا «زمان ژرف» (Deep time)، بهتعبیر داروین، میباشد.
برخی در سدهی نوزدهم، بهدنبال ادعای فیزیکدان انگلیسی؛ «لرد کلوین» مبنی براینکه عمر زمین تنها ۳۰ هزار سال است، بر این شدند که نظریهی فرگشت اساساً نادرست است. برآورد کلوین، بارها کمتر از برآورد ۳۰۰ میلیونسالهی داروین بود که بر اساس ِ زمان کافی برای وقوع فرسایش؛ در منطقهی سنگلاخیای موسوم به Weald در انگلستان صورت پذیرفته بود. هرچند هر دو در برآوردشان اشتباه کردند؛
🆔 @az_khorafe_ta_kheraD
ادامه ⬇