🔵 « وقتی به بازجو گفتم که من به هیچ گروه سیاسی تعلق ندارم و دیگر در تظاهرات شرکت نخواهم کرد، گفت: «نه، تو همکاری نمیکنی، من باید با تو به طریق دیگری برخورد کنم.» سپس دو نفر دیگر را صدا زد و گفت: «این فاحشه دوست دارد پاره شود.» آنها لباسهای مرا پاره کرده و به طور وحشیانهای به من تجاوز کردند. من بیهوش شدم و وقتی بر سرم آب ریختند، دوباره به هوش آمدم و دیدم که تمام بدنم غرق خون است.»
۲- « دو مرد از من بازجویی کردند، سپس زنی آمد و مرا به اتاق دیگری برد. او به من گفت که باید لباسهایم را درآورم تا مورد بازرسی بدنی قرار بگیرم و به بخش عمومی منتقل شوم. در حالی که مشغول درآوردن لباسهایم بودم، دو مرد دیگر وارد اتاق شدند. یکی از آنها با آن زن مرا گرفتند و در آن حال، مرد دیگر به من تجاوز کرد. وقتی که نفر اول کارش را تمام کرد . من نیمه بیهوش بودم و مرد دیگر شروع به تجاوز به من کرد.»
۳- «به من چشمبند زده بودند اما میتوانستم بفهمم که آنها به مرد دیگر هم تجاوز کردند چون ما پهلوی یکدیگر قرار داشتیم و من همچنین میشنیدم که او گریه و التماس میکرد که این کار را متوقف کنند. او بیست و چند سال داشت»
«آنها از وزارت اطلاعات و امنیت ایران در اشنویه بودند. من این را از روی کاغذهایی که به من دادند تا یک #اعتراف دروغین را امضاء کنم، فهمیدم. آنها در طی بازجویی به من لگد زدند به طوریکه از روی صندلی افتادم و سپس به لگد زدن به شکم و گوش من ادامه دادند و نهایتاً گوش چپ من دچار خونریزی شد. هر روز من را میبردند و به روشهای گوناگون شکنجه میدادند و از شوکر بر روی گردن و پشت من استفاده میکردند. روز دیگر من را ۴۳ ضربه شلاق زدند تا بیهوش شدم که سبب خونریزی از پشتم شد. یک روز یکی از بازجوها یک وسیله بُرّنده آورد و میخواست انگشت وسط دست راست مرا ببرّد که یک نفر دیگر آمد و مانع از انجام این کار شد.»
آنچه خواندید بخشی از مستندات گزارش سازمان دیدهبان #حقوق_بشر در مصاحبه با برخی از #زندانیان بین سپتامبر ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ است.
۲۶ ژوئن: روز جهانی حمایت از #قربانیان_شکنجه
⚡️@bardegi57
۲- « دو مرد از من بازجویی کردند، سپس زنی آمد و مرا به اتاق دیگری برد. او به من گفت که باید لباسهایم را درآورم تا مورد بازرسی بدنی قرار بگیرم و به بخش عمومی منتقل شوم. در حالی که مشغول درآوردن لباسهایم بودم، دو مرد دیگر وارد اتاق شدند. یکی از آنها با آن زن مرا گرفتند و در آن حال، مرد دیگر به من تجاوز کرد. وقتی که نفر اول کارش را تمام کرد . من نیمه بیهوش بودم و مرد دیگر شروع به تجاوز به من کرد.»
۳- «به من چشمبند زده بودند اما میتوانستم بفهمم که آنها به مرد دیگر هم تجاوز کردند چون ما پهلوی یکدیگر قرار داشتیم و من همچنین میشنیدم که او گریه و التماس میکرد که این کار را متوقف کنند. او بیست و چند سال داشت»
«آنها از وزارت اطلاعات و امنیت ایران در اشنویه بودند. من این را از روی کاغذهایی که به من دادند تا یک #اعتراف دروغین را امضاء کنم، فهمیدم. آنها در طی بازجویی به من لگد زدند به طوریکه از روی صندلی افتادم و سپس به لگد زدن به شکم و گوش من ادامه دادند و نهایتاً گوش چپ من دچار خونریزی شد. هر روز من را میبردند و به روشهای گوناگون شکنجه میدادند و از شوکر بر روی گردن و پشت من استفاده میکردند. روز دیگر من را ۴۳ ضربه شلاق زدند تا بیهوش شدم که سبب خونریزی از پشتم شد. یک روز یکی از بازجوها یک وسیله بُرّنده آورد و میخواست انگشت وسط دست راست مرا ببرّد که یک نفر دیگر آمد و مانع از انجام این کار شد.»
آنچه خواندید بخشی از مستندات گزارش سازمان دیدهبان #حقوق_بشر در مصاحبه با برخی از #زندانیان بین سپتامبر ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ است.
۲۶ ژوئن: روز جهانی حمایت از #قربانیان_شکنجه
⚡️@bardegi57