🔻شوخی نکنید آقایان؛ #جهنم زیر پاهای شماست!
(✍️: محمد حبیبی؛ ۱۲ بهمن ۱۳۹۵)
اینجا راحله می فروشند. سیزده ساله، بی شناسنامه، بی هویت، ناقابل! دومیلیون تومان.
"دومیلیون را بده، بچه را ببر، هرجا که خواستی" برادرش می گوید که حالا تنها سرپرست اوست.
اینجا پسرکی پنج ساله را می فروشند به امید رسیدن به سرپناهی. شوهرم تصادف کرده و زمین گیر است، خودم مریضم و پول دکتر ندارم. چاره ای نداریم. هر جا رفتیم کسی کمکمان نکرد" مادرش می گوید. آگهی فروشش را گذاشته اند. نا قابل! در ازای اجاره یک خانه کوچک در شهرستان."
اینجا بچه پولدارهایی هستند، که پورشه های میلیاردی سوار می شوند. برای پارتی های آخر شب شان خاویار سرو میکنند، و برای دسرشان، شیرینی و بستنی با روکش طلا سفارش می دهند. ناقابل! دو میلیون تومان.
اینجا بیمارستانهایی دارد شبیه به وال استریت. بازاری برای خرید و فروش بچه. زنهایی میآیند. کودکشان را به دنیا میآورند، برگه ای را امضا می کنند و بچه را می فروشند. ناقابل! بین پانصد هزار تا یک و نیم میلیون تومان.
اینجا بازارهایی دارد برای خرید و فروش حیوان. آدمهایی میآیند تا برای سرگرمی روزانه شان، پول خرج کنند. حیواناتی از هر نوع و هر نژاد. ناقابل! از صدهزار تا سی میلیون تومان.
اینجا کودکانی دارد که آموزش می بینند. نه در مدرسه که در خیابان. آموزش می بینند که از طلوع صبح تا بوق سگ برای اربابشان کارکنند. کارگرانی که اگر خوب کارکنند، قیمت شان بیشتر می شود. قیمت این کودکان برده، ناقابل! از صد هزار تا پنج میلیون تومان.
اینجا دانش آموزانی هستند که تعطیلات آخر هفته شان مسافرت های اروپایی است. خجالت می کشند که همکلاسی هایشان بفهمند برای تعطیلات عید به مالزی رفته اند. شهریه این مدارس، ناقابل! بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان در سال.
اینجا آدمهایی هستند که در گور می خوابند. درساختمانهای مخروبه می خوابند. در میان لوله های فاضلاب میخوابند. تا از سوز سرمای زمستان در امان باشند.
اینجا مسئولینی هستند که گورخوابها را جمع می کنند و به گوشه خیابان می فرستند. مسئله شان را حل می کنند. در سرما گوشه خیابانها یخ می زنند و می میرند. بدتر از آنها، اینجا قلم بدستانی داریم که سر شان را بالا می گیرند، باد به غبغب شان می اندازند و با بی سوادی تمام می گویند: "شاید گورخوابها خودشان مقصر باشند."
اینجا آقا زاده هایی هستند که آب معدنی های مارک دار نروژی می نوشند. ناقابل!لیتری شصت هزار تومان.
اینجا کارگرانی هستند، که از صبح تا به شب، آویزان در میان زمین وهوا، بر روی داربست ها، با جانشان بازی می کنند، ناقابل! فقط برای چهل هزار تومان.
اینجا بچه پولدارهایی هستند که پول توجیبی ماهانه شان کفاف خرج شان را نمی دهد و معترض اند. ناقابل! ماهانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان.
اینجا معلمان بازنشسته ای هستند که پول بازنشستگی کفاف زندگی شان را نمی دهد. پس از شب تا به صبح نگهبانی می دهند. ناقابل! فقط برای ماهانه ششصد هزار تومان.
اینجا همه، از مسئول و کارشناس و روشنفکر و دانشگاهی و قلم بدست، هر روز اندرز می دهند و شما را می ترسانند. ازفقر و بدبختی، از روند رو به افزایش شکاف طبقاتی. و به شما هشدار می دهند، که ادامه آن، آتشی به پا می کند و همه را می سوزاند.
این جاست که بایدسر را بالا گرفت، چشم در چشمشان دوخت و با لبخندی بر لب چنین گفت:
"شوخی نکنید اقایان! جهنم همین جاست. همین لحظه، همین اکنون. ناقابل!درست زیر پاهایمان."
(منبع: روزنامه همدلی)
⚡️@bardegi57
(✍️: محمد حبیبی؛ ۱۲ بهمن ۱۳۹۵)
اینجا راحله می فروشند. سیزده ساله، بی شناسنامه، بی هویت، ناقابل! دومیلیون تومان.
"دومیلیون را بده، بچه را ببر، هرجا که خواستی" برادرش می گوید که حالا تنها سرپرست اوست.
اینجا پسرکی پنج ساله را می فروشند به امید رسیدن به سرپناهی. شوهرم تصادف کرده و زمین گیر است، خودم مریضم و پول دکتر ندارم. چاره ای نداریم. هر جا رفتیم کسی کمکمان نکرد" مادرش می گوید. آگهی فروشش را گذاشته اند. نا قابل! در ازای اجاره یک خانه کوچک در شهرستان."
اینجا بچه پولدارهایی هستند، که پورشه های میلیاردی سوار می شوند. برای پارتی های آخر شب شان خاویار سرو میکنند، و برای دسرشان، شیرینی و بستنی با روکش طلا سفارش می دهند. ناقابل! دو میلیون تومان.
اینجا بیمارستانهایی دارد شبیه به وال استریت. بازاری برای خرید و فروش بچه. زنهایی میآیند. کودکشان را به دنیا میآورند، برگه ای را امضا می کنند و بچه را می فروشند. ناقابل! بین پانصد هزار تا یک و نیم میلیون تومان.
اینجا بازارهایی دارد برای خرید و فروش حیوان. آدمهایی میآیند تا برای سرگرمی روزانه شان، پول خرج کنند. حیواناتی از هر نوع و هر نژاد. ناقابل! از صدهزار تا سی میلیون تومان.
اینجا کودکانی دارد که آموزش می بینند. نه در مدرسه که در خیابان. آموزش می بینند که از طلوع صبح تا بوق سگ برای اربابشان کارکنند. کارگرانی که اگر خوب کارکنند، قیمت شان بیشتر می شود. قیمت این کودکان برده، ناقابل! از صد هزار تا پنج میلیون تومان.
اینجا دانش آموزانی هستند که تعطیلات آخر هفته شان مسافرت های اروپایی است. خجالت می کشند که همکلاسی هایشان بفهمند برای تعطیلات عید به مالزی رفته اند. شهریه این مدارس، ناقابل! بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان در سال.
اینجا آدمهایی هستند که در گور می خوابند. درساختمانهای مخروبه می خوابند. در میان لوله های فاضلاب میخوابند. تا از سوز سرمای زمستان در امان باشند.
اینجا مسئولینی هستند که گورخوابها را جمع می کنند و به گوشه خیابان می فرستند. مسئله شان را حل می کنند. در سرما گوشه خیابانها یخ می زنند و می میرند. بدتر از آنها، اینجا قلم بدستانی داریم که سر شان را بالا می گیرند، باد به غبغب شان می اندازند و با بی سوادی تمام می گویند: "شاید گورخوابها خودشان مقصر باشند."
اینجا آقا زاده هایی هستند که آب معدنی های مارک دار نروژی می نوشند. ناقابل!لیتری شصت هزار تومان.
اینجا کارگرانی هستند، که از صبح تا به شب، آویزان در میان زمین وهوا، بر روی داربست ها، با جانشان بازی می کنند، ناقابل! فقط برای چهل هزار تومان.
اینجا بچه پولدارهایی هستند که پول توجیبی ماهانه شان کفاف خرج شان را نمی دهد و معترض اند. ناقابل! ماهانه بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان.
اینجا معلمان بازنشسته ای هستند که پول بازنشستگی کفاف زندگی شان را نمی دهد. پس از شب تا به صبح نگهبانی می دهند. ناقابل! فقط برای ماهانه ششصد هزار تومان.
اینجا همه، از مسئول و کارشناس و روشنفکر و دانشگاهی و قلم بدست، هر روز اندرز می دهند و شما را می ترسانند. ازفقر و بدبختی، از روند رو به افزایش شکاف طبقاتی. و به شما هشدار می دهند، که ادامه آن، آتشی به پا می کند و همه را می سوزاند.
این جاست که بایدسر را بالا گرفت، چشم در چشمشان دوخت و با لبخندی بر لب چنین گفت:
"شوخی نکنید اقایان! جهنم همین جاست. همین لحظه، همین اکنون. ناقابل!درست زیر پاهایمان."
(منبع: روزنامه همدلی)
⚡️@bardegi57
👍20🔥2😢1💯1
#جهنم_کجاست
جهنم نام دره ای است در نزدیکی اورشلیم بیت المقدسکه در جنوب کوه صهیون واقع است.
نام این دره در زبان عبری زبان یهودیان و دین یهود گِهینوم بوده است و از آنجایی که اعراب گ ندارند، آنها لغات را معرب می کنند یعنی گ را با ج جایگزین می کنند مانند گرگان که در عربی جرجان می خوانند، گوهر که جوهر و جواهر شده استاین واژه گِهینوم هم به جهینوم، سپس جهنم تبدیل شده است .
بله جهنم یک مکان واقعی و دره ای در نزدیکی شهر اورشلیم کشور اسراییل است و برای همین است واژه ی جهنم دره در مثل پارسی هم وجود دارد نمونه: کدام جهنم دره ای بوده ای؟
اما چه شد که این دره اینقدر مشهور شد را باید نگاهی به تاریخ بیاندازیم.
❌ گهینوم مختصر شده ی گه بن هینوم بوده = گه + بن + هینوم = دره + پسر + هینوم.
یعنی دره ی پسر هینوم.
اما چرا نام اینجا گهینوم شد کمی باز می گردد به زمانی که در این منطقه مردمان کنعان و فینیقیه به خدایانی بنام مُلِک و بَعل باور داشته اند و در این دره پرستشگاهی برای بت های این دو خدا آفریده بودند و برای این خدایان قربانی می کردند.
این قربانی کردن انقدر گسترش و متعصبانه شد که روزی فردی بنام هینوم پسر خود را در این مکان قربانی کرد و از آن پس نام این دره به گه بن هینوم یعنی دره ی پسر هینوم تغییر یافت و رفته رفته بن از نام حذف شد و گهینوم نام دره شد .
حال چه شد که نام این دره به متون مقدس ادیان ابراهیمی راه پیدا کرد ادامه ی این داستان تاریخی است و آن از این قرار است که پس از برچیده شدن ادیان پیشین این دره کاربری خود را تغییر داد و به محل سوزاندن زباله های شهر تبدیل شد.
بعد ها، افراد آن منطقه، بر اساس اعتقاد خود، جنازه ی کسانی را که از رستگاری نومید شده بودند، مثل جانیان، قاتلان و آدمهایی را که دست به خودکشی می زدند، در این مکان می سوزاندند.
همیشه بوی گندی می داد و جای بدی بود که مردمان این منطقه ضرب المثل از پلشتی و زباله دانی را به این دره نسبت می داده اند و چون مکان سوزاندن جسد آدم های بدکاره بود در میان مردم به صورت دشنام مثل بود که تو لایق گهینوم هستی یعنی جنازه ات را باید در آنجا سوزاند.
رفته رفته این نام و این مثل به درون کتاب های مقدس ادیان راه پیدا کرد و برای آن افسانه ها سرودند و آنرا زندگی رقت بار پس از مرگ کردند و با آب و تاب توصیفی از آن شده و جالب اینکه در خود آیین یهود زندگی پس از مرگ بهشت و جهنمی ندارد و این افزوده ها و برداشت نام گهینوم و جهنم به دو دین مسیحیت و اسلام باز می گردد.
مکانی که ادیان ما را از آن می ترسانند در حال حاضر به پارکی زیبا تبدیل شده است و شما می توانید از این مکان تاریخی بصورت توریست دیدار کنید.
⚡️@bardegi57
جهنم نام دره ای است در نزدیکی اورشلیم بیت المقدسکه در جنوب کوه صهیون واقع است.
نام این دره در زبان عبری زبان یهودیان و دین یهود گِهینوم بوده است و از آنجایی که اعراب گ ندارند، آنها لغات را معرب می کنند یعنی گ را با ج جایگزین می کنند مانند گرگان که در عربی جرجان می خوانند، گوهر که جوهر و جواهر شده استاین واژه گِهینوم هم به جهینوم، سپس جهنم تبدیل شده است .
بله جهنم یک مکان واقعی و دره ای در نزدیکی شهر اورشلیم کشور اسراییل است و برای همین است واژه ی جهنم دره در مثل پارسی هم وجود دارد نمونه: کدام جهنم دره ای بوده ای؟
اما چه شد که این دره اینقدر مشهور شد را باید نگاهی به تاریخ بیاندازیم.
❌ گهینوم مختصر شده ی گه بن هینوم بوده = گه + بن + هینوم = دره + پسر + هینوم.
یعنی دره ی پسر هینوم.
اما چرا نام اینجا گهینوم شد کمی باز می گردد به زمانی که در این منطقه مردمان کنعان و فینیقیه به خدایانی بنام مُلِک و بَعل باور داشته اند و در این دره پرستشگاهی برای بت های این دو خدا آفریده بودند و برای این خدایان قربانی می کردند.
این قربانی کردن انقدر گسترش و متعصبانه شد که روزی فردی بنام هینوم پسر خود را در این مکان قربانی کرد و از آن پس نام این دره به گه بن هینوم یعنی دره ی پسر هینوم تغییر یافت و رفته رفته بن از نام حذف شد و گهینوم نام دره شد .
حال چه شد که نام این دره به متون مقدس ادیان ابراهیمی راه پیدا کرد ادامه ی این داستان تاریخی است و آن از این قرار است که پس از برچیده شدن ادیان پیشین این دره کاربری خود را تغییر داد و به محل سوزاندن زباله های شهر تبدیل شد.
بعد ها، افراد آن منطقه، بر اساس اعتقاد خود، جنازه ی کسانی را که از رستگاری نومید شده بودند، مثل جانیان، قاتلان و آدمهایی را که دست به خودکشی می زدند، در این مکان می سوزاندند.
همیشه بوی گندی می داد و جای بدی بود که مردمان این منطقه ضرب المثل از پلشتی و زباله دانی را به این دره نسبت می داده اند و چون مکان سوزاندن جسد آدم های بدکاره بود در میان مردم به صورت دشنام مثل بود که تو لایق گهینوم هستی یعنی جنازه ات را باید در آنجا سوزاند.
رفته رفته این نام و این مثل به درون کتاب های مقدس ادیان راه پیدا کرد و برای آن افسانه ها سرودند و آنرا زندگی رقت بار پس از مرگ کردند و با آب و تاب توصیفی از آن شده و جالب اینکه در خود آیین یهود زندگی پس از مرگ بهشت و جهنمی ندارد و این افزوده ها و برداشت نام گهینوم و جهنم به دو دین مسیحیت و اسلام باز می گردد.
مکانی که ادیان ما را از آن می ترسانند در حال حاضر به پارکی زیبا تبدیل شده است و شما می توانید از این مکان تاریخی بصورت توریست دیدار کنید.
⚡️@bardegi57
👏14👍9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴ویدیویی پر بازدید از حضور بلاگر روس در عروسی عنزاده م.ح در تهران
ویدیوهایی که بلاگر روس از حضورش در مراسم عروسی یک رأس انگل زاده رژیم فاسد آخوندی در تهران منتشر کرده و گفته چنان مجلل بودکه حس کردم عروسی پادشاهه.
#جهنم_فومن ، #قطعی_برق، #قطعی_آب، نبودن نان میوه برنج گوشت دارو درمان.... برای ایرانیان به بردگی گرفته شده
و بهشت ، فراوانی ، زندگی لاکچری، اشرافی و... برای رهبر سران مسئولان سرداران مدیران #رژیم_اشغالگر_داعشی_شیعی_جمهوری_اسلامی توله ها و خانواده هاشون
بفرستید واسه مسلمانان مومن که در ایام محرم بیشتر خودشون رو واسه تازیان مهاجم به ایران جر بدهند.
⚡️@bardegi57
ویدیوهایی که بلاگر روس از حضورش در مراسم عروسی یک رأس انگل زاده رژیم فاسد آخوندی در تهران منتشر کرده و گفته چنان مجلل بودکه حس کردم عروسی پادشاهه.
#جهنم_فومن ، #قطعی_برق، #قطعی_آب، نبودن نان میوه برنج گوشت دارو درمان.... برای ایرانیان به بردگی گرفته شده
و بهشت ، فراوانی ، زندگی لاکچری، اشرافی و... برای رهبر سران مسئولان سرداران مدیران #رژیم_اشغالگر_داعشی_شیعی_جمهوری_اسلامی توله ها و خانواده هاشون
بفرستید واسه مسلمانان مومن که در ایام محرم بیشتر خودشون رو واسه تازیان مهاجم به ایران جر بدهند.
⚡️@bardegi57
💩33🤬12❤2