به نام ایران
8K subscribers
14.4K photos
22.1K videos
22 files
745 links
هدف: رسیدن به جامعه سکولار و دموکرات
تلاش برای اتحاد بین تمامی اقوام ایرانی و تمام ادیان
مسیحی یهودی مسلمان آتئیست زرتشتی بهایی و...
همه در کنار هم برای میهنی آزاد

فعالیت های خود را به آیدی زیر ارسال نمایید

@babakirani7373
Download Telegram
🔴۱۵۰۰ نفر ایرانی در خیابان‌های ایران کشته شدند و خانواده‌هاشان نتوانستند حتی سوگواری کنند و چندهزار نفر زندانی شدند و شکنجه، اما نه پرچمی برای این جان‌ها نیمه‌افراشته شد نه تظاهراتی در جهان به حمایت کشته‌شدگان برگزار شد و نه پس‌کوچه‌ای حتی به نام‌شان شد.

اگر این نشان از نژادپرستی نیست که جان یک سیاه آمریکایی ‏برایش از این‌همه ایرانی ستم‌دیده ارزش‌مندتر است، پس نشان از چه دارد؟‌ مردم بی‌پناه ایران بدون توقعی از جهان مسیر خود را خواهند رفت و شاهد آزادی را در آغوش خواهند کشید. شک ندارم.‌‌‌

بهزادمهرانی

#فرقه_تبهکار
#کاوه_آهنگر_زمانه
#منوچهر_بختیاری
#اتحاد_ملی_و_نابودی_رژیم
#ایران_را_پس_می‌گیریم

@be_eshghe_vatan
❇️چگونه ایرانیان، مغولان را از ایران بیرون ڪردند
و ایران را آزاد ساختند؟

‏صدوبیست سال مغولها هر چه خواستند در ایران ڪردند.
جنایتے نبود ڪه از آن چشم پوشیده باشند.
از ڪشتن صدهزار نفر در یک روز گرفته
تا تجاوز و غارت ‏برخے از قبایل
مغول‌ها پس از فتح ایران ساڪن خراسان شدند
ولے چون بیابانگرد بودند در شهرها زندگے نمی‌ڪردند.

مغول‌ها همه حقے داشتند
‏مغولان مجاز بودند هر ڪه را خواستند بڪشند
به هر ڪه خواستند تجاوز ڪنند
و هر چه را خواستند غارت ڪنند.
ایرانیان برایشان برده نبودند احشام بودند


‏در تاریخ دوره مغول همه‌چیز باورنڪردنے است.
چنان یاسے میان مردم ایران وجود میداشته ڪه
حتے در برابر ڪشتن خودشان هم مقاومت نمی‌ڪردند.

‏ابن اثیر می‌نویسد:
یک مغول در صحرایے به هفده نفر رسید
و خواست همه را با طناب ببندد و بڪشد.
هیچڪس جرات نڪرد مقاومت ڪند
جز یک نفر ڪه او را ڪشت

‏داستان از روستاے باشتین و دو برادر ڪه همسایه بودند شروع می‌شود.
چند مغول بیابانگرد به خانهٔ این‌دو می‌روند
و زنان و دخترانشان را طلب می‌ڪنند
‏بر خلاف ۱۲۰سال قبلش دو برادر مقاومت می‌ڪنند
و مغولان را می‌ڪشند مردم باشتین اول می‌ترسند
ولے مرد شجاعے به نام عبدالرزاق دعوت بایستادگے میڪند

خبر به قریه‌هاے اطراف می‌رسد.
حاڪم سبزوار مامورانے را می‌فرستد
تا دو برادر را دستگیر ڪنند.
عبدالرزاق با ڪمک مردم روستا ماموران را می‌ڪشد.
‏در نهایت حاڪم سبزوار سپاهے چندصدنفره را به باشتین می‌فرستد
ولے حالا خیلی‌ها جرأت مقاومت می‌ڪنند.
عبدالرزاق فرمانده قیام می‌شود.
‏در چند روستا مردم مغولان را می‌ڪشند
و خبرهاے مغول‌ڪشے ڪم‌ڪم زیاد می‌شود.
عبدالرزاق نام سربداران بر سپاهیان از جان گذشته‌اش می‌گذارد.

‏فوج‌فوج مردمان به‌ستوه آمده از ستم مغول‌ها
به باشتین می‌روند تا به عبدالرزاق بپیوندند
و در برابر سپاه ارغونشاه [حاکم سبزوار] بایستند
‏عبدالرزاق بر ارغونشاه پیروز می‌شود و سبزوار فتح می‌گردد.

پس از صد و بیست سال ایرانیان بر مغول‌ها پیروز می‌شوند.

آن روز حتماً پرشڪوه بوده است!

طغای‌تیمور ایلخان مغول یک ایلچے مغول را می‌فرستد
تا سربداران از او اطاعت ڪنند.
سربداران او را می‌ڪشند
و از طغای‌تیمور می‌خواهند ڪه اطاعت ڪند
سربداران به جنگ می‌روند
و طغاے تیمور را شڪست می‌دهند و این نقطهٔ پایان ایلخانان مغول است


‏هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

باد خزان نڪبت ایام ناگهان
بر باغ
و بوستان شما نیز بگذرد

‏آن ڪس ڪه اسب داشت،
غبارش فرونشست
باد سُم خران شما نیز بگذرد

در مملڪت ڪه غرش شیران
گذشت
و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد...

👈ما بدنبال بازگشت به گذشته نیستیم،اما از گذشته
و تاریخ پرشکوه میهنمان درس میگیریم و رو به آینده حرکت می‌کنیم

#اتحاد_ملی_و_نابودی_رژیم
#ایران_را_پس_می‌گیریم
#دوباره_میسازمت_وطن

@be_eshghe_vatan