◀️ اجتماعی یا سیاسی؛ مسئله این است!
🔸 نگاهی به تعریف و گسترۀ سینمای سیاسی
✍🏻نیوشا صدر
#فصلنامه_سینما_و_ادبیات
@CINEMAENGHELAB
❇️ برچسب سیاسی ابعاد غریبی دارد که اگر با توجه به آن ابعاد در جستوجوی سینمای سیاسی ایران باشیم، حتی پدیدههایی چون #پا_تو_کفش_من_نکن و #سلام_بمبئی که این اواخر روی پرده بودهاند (یا همچنان هستند) را نیز باید در زمرۀ سینمای سیاسی به شمار آورد. بخشی از علت نیز از دیرباز علاقۀ روزافزون دولتها به سیاسی دانستن هر پدیده و یافتن نشانههایی در آن است که به هر قیمتی با سیاست مرتبطش کند. تشخیص چنین نشانههایی دست دولتها را برای دخالت در اموری که چنین برچسبی را بر پیشانی دارند باز میگذارد و کدام پدیدهای است که اگر بخواهیم نتوانیم آن را سیاسی بدانیم؟ حقوق زنان؟ وضعیت محیط زیست و کیفیت آبوهوا و غذا؟ حقوق حیوانات؟ حقوق کودکان؟ شاید بگویید اینها که به هر حال سیاسی هستند، ساختوسازهای بیرویه چطور؟ بوی تعفن زبالهها؟ آزارها و مزاحمتهای خیابانی؟ خب… به گمانم اینها نیز میتوانند وجوهی سیاسی داشته باشند.
❇️ برای مثال میشود این طور تفسیر کرد که مزاحمتهای خیابانی به دلیل ناامنی ایجاد میشود و انگشت اتهام این ناامنی را میتوان به سمت دولت گرفت؛ صحبت از خشونت خانگی نیز به گفتوگو دربارۀ راهکارهای پیشگیری و کاهش آن منجر میشود که این نیز مسئلۀ وضع قوانین تازه یا تغییر قوانین پیشین را پیش میکشد؛ پس قاعدتاً میتوان آن را موضوعی سیاسی تلقی کرد. تورم که قطعاً سیاسی است و همینطور محتوای کتابهای درسی کودکان، حتی زلزله و سیل و آتشفشان هم میتوانند سیاسی تلقی شوند، همانطور که در طول سالها سیاسی تلقی شدهاند. زلزله و خانههای سست ویرانشده ناشی از آن، میتواند ضعف ساختوساز و نبود نظارت را پیش بکشد و سیل را نیز میتوان با قطع و فروش درختان و از بینرفتن جنگلها و ساختن سد مرتبط دانست که به هر حال به دولت مربوط میشود و…
❇️ در حقیقت بیشوکم با حرف آنانی که معتقدند جملۀ «سیاست ربطی به من ندارد» یا «من سیاسی نیستم» عبارتی فریبکارانه یا ناشی از ناآگاهی است موافقم؛ زیرا موسیقیای که گوش میکنیم، ابزاری که از آن استفاده میکنیم، غذایی که میخوریم، تعداد فرزندانمان و ازدواج و طلاقمان، امکان اشتغالمان و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید به نحوی با تصمیماتی که سیاستمداران برای ما میگیرند مرتبط است.
📸 yon.ir/uybqo
عضویت درکانال #سینما_انقلاب 🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
🔸 نگاهی به تعریف و گسترۀ سینمای سیاسی
✍🏻نیوشا صدر
#فصلنامه_سینما_و_ادبیات
@CINEMAENGHELAB
❇️ برچسب سیاسی ابعاد غریبی دارد که اگر با توجه به آن ابعاد در جستوجوی سینمای سیاسی ایران باشیم، حتی پدیدههایی چون #پا_تو_کفش_من_نکن و #سلام_بمبئی که این اواخر روی پرده بودهاند (یا همچنان هستند) را نیز باید در زمرۀ سینمای سیاسی به شمار آورد. بخشی از علت نیز از دیرباز علاقۀ روزافزون دولتها به سیاسی دانستن هر پدیده و یافتن نشانههایی در آن است که به هر قیمتی با سیاست مرتبطش کند. تشخیص چنین نشانههایی دست دولتها را برای دخالت در اموری که چنین برچسبی را بر پیشانی دارند باز میگذارد و کدام پدیدهای است که اگر بخواهیم نتوانیم آن را سیاسی بدانیم؟ حقوق زنان؟ وضعیت محیط زیست و کیفیت آبوهوا و غذا؟ حقوق حیوانات؟ حقوق کودکان؟ شاید بگویید اینها که به هر حال سیاسی هستند، ساختوسازهای بیرویه چطور؟ بوی تعفن زبالهها؟ آزارها و مزاحمتهای خیابانی؟ خب… به گمانم اینها نیز میتوانند وجوهی سیاسی داشته باشند.
❇️ برای مثال میشود این طور تفسیر کرد که مزاحمتهای خیابانی به دلیل ناامنی ایجاد میشود و انگشت اتهام این ناامنی را میتوان به سمت دولت گرفت؛ صحبت از خشونت خانگی نیز به گفتوگو دربارۀ راهکارهای پیشگیری و کاهش آن منجر میشود که این نیز مسئلۀ وضع قوانین تازه یا تغییر قوانین پیشین را پیش میکشد؛ پس قاعدتاً میتوان آن را موضوعی سیاسی تلقی کرد. تورم که قطعاً سیاسی است و همینطور محتوای کتابهای درسی کودکان، حتی زلزله و سیل و آتشفشان هم میتوانند سیاسی تلقی شوند، همانطور که در طول سالها سیاسی تلقی شدهاند. زلزله و خانههای سست ویرانشده ناشی از آن، میتواند ضعف ساختوساز و نبود نظارت را پیش بکشد و سیل را نیز میتوان با قطع و فروش درختان و از بینرفتن جنگلها و ساختن سد مرتبط دانست که به هر حال به دولت مربوط میشود و…
❇️ در حقیقت بیشوکم با حرف آنانی که معتقدند جملۀ «سیاست ربطی به من ندارد» یا «من سیاسی نیستم» عبارتی فریبکارانه یا ناشی از ناآگاهی است موافقم؛ زیرا موسیقیای که گوش میکنیم، ابزاری که از آن استفاده میکنیم، غذایی که میخوریم، تعداد فرزندانمان و ازدواج و طلاقمان، امکان اشتغالمان و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید به نحوی با تصمیماتی که سیاستمداران برای ما میگیرند مرتبط است.
📸 yon.ir/uybqo
عضویت درکانال #سینما_انقلاب 🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
💢 چیستی سینمای سیاسی!!
✍🏻محسن خیمهدوز
#فصلنامه_سینما_و_ادبیات
@CINEMAENGHELAB
⭕️ همانطور که ژانر وسترن پدیدهای ست که فقط در سینما میتوان آن را دید و فقط در سینما میتوان آن را ساخت، ژانر سیاسی هم «جهان ممکنی»ست که با تمام شباهتهایش به سیاستِ برونسینمایی، فقط در سینما قابل ساخت و قابل دیدن است. جهان ممکنی که در جهانِ خارج از سینما، هویتِ رئال ندارد هرچند به لحاظِ نشانهشناختی با جهانِ رئال همسانی نشان میدهد اما قابل فهم با مناسباتِ رئالِ برونفیلمی نیست. به عبارت دیگر، «جهان ممکنِ» سیاست در فیلمِ سیاسی، با «جهان رئال» سیاست در واقعیت، تمایز آنتولوژیک (هستیشناختی) دارد. دو جهانِ ممکن، با نامی واحد (سیاست)، اما با ماهیتی جداگانه و متمایز.
⭕️ جهانِ ممکنِ سیاست در گسترۀ سینما اما چگونه شکل میگیرد وقتی جهانیست مستقل از سیاستِ برونفیلمی؟یک پاسخ به این پرسش این است که این دو جهانِ کاملاً متمایز به لحاظ آنتولوژیک، از یک وحدتِ نشانهشناختی هم برخوردارند. نوعی وحدت نشانهشناختی، آنچنان که بتواند «مسئله سیاسی» را معنا کند و به تصویر بکشد (به فرم زیباشناختی تبدیل کند). عدم دقت به این رابطۀ «وحدت و تمایز»، سینمای سیاسی را، هم در «مقامِ ساخت»، هم در «مقام نقد» و هم در «مقام فهم»، یا ایدئولوژیک میسازد یا شبهسیاسی.
⭕️ اگر فقط به «تمایز» جهانِ ممکنِ سیاست در سینما، با جهانِ برونفیلمیِ سیاست در واقعیت، توجه شود، سینمای سیاسی فاقدِ«مسئله سیاسی» میشود، و بدون برخورداری از یک مسئله اصیل سیاسی. به همین دلیل استفاده از نشانه های سیاست در فیلم، سینمای سیاسی را به پدیدهای «شبهسیاسی» تبدیل میکند. و اگر فقط به«وحدت» جهان ممکنِ سیاست در سینما، با جهانِ برونفیلمیِ سیاست در واقعیت، توجه شود، سینمای سیاسی به نمایندۀ یک ایدئولوژی برونفیلمی تبدیل میشود که اولین قربانی آن «زیباشناسی روایت در مسئله سیاسی»ست.همین آسیبِ بزرگ، سینمای سیاستزده یا ایدئولوژیک را به «شبهفیلم» تبدیل میکند. شبهفیلمی که ممکن است فروش زیاد داشته باشد، معروف و ماندگار هم بشود، اما چون فاقدِ زیباشناسیِ روایت است، هرگز ارزش هنری نداشته و «شایستۀ نامِ اثرِ هنری» نیست.
📸 yon.ir/hnFXv
#سینمای_سیاسی
عضویت درکانال #سینما_انقلاب 🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
✍🏻محسن خیمهدوز
#فصلنامه_سینما_و_ادبیات
@CINEMAENGHELAB
⭕️ همانطور که ژانر وسترن پدیدهای ست که فقط در سینما میتوان آن را دید و فقط در سینما میتوان آن را ساخت، ژانر سیاسی هم «جهان ممکنی»ست که با تمام شباهتهایش به سیاستِ برونسینمایی، فقط در سینما قابل ساخت و قابل دیدن است. جهان ممکنی که در جهانِ خارج از سینما، هویتِ رئال ندارد هرچند به لحاظِ نشانهشناختی با جهانِ رئال همسانی نشان میدهد اما قابل فهم با مناسباتِ رئالِ برونفیلمی نیست. به عبارت دیگر، «جهان ممکنِ» سیاست در فیلمِ سیاسی، با «جهان رئال» سیاست در واقعیت، تمایز آنتولوژیک (هستیشناختی) دارد. دو جهانِ ممکن، با نامی واحد (سیاست)، اما با ماهیتی جداگانه و متمایز.
⭕️ جهانِ ممکنِ سیاست در گسترۀ سینما اما چگونه شکل میگیرد وقتی جهانیست مستقل از سیاستِ برونفیلمی؟یک پاسخ به این پرسش این است که این دو جهانِ کاملاً متمایز به لحاظ آنتولوژیک، از یک وحدتِ نشانهشناختی هم برخوردارند. نوعی وحدت نشانهشناختی، آنچنان که بتواند «مسئله سیاسی» را معنا کند و به تصویر بکشد (به فرم زیباشناختی تبدیل کند). عدم دقت به این رابطۀ «وحدت و تمایز»، سینمای سیاسی را، هم در «مقامِ ساخت»، هم در «مقام نقد» و هم در «مقام فهم»، یا ایدئولوژیک میسازد یا شبهسیاسی.
⭕️ اگر فقط به «تمایز» جهانِ ممکنِ سیاست در سینما، با جهانِ برونفیلمیِ سیاست در واقعیت، توجه شود، سینمای سیاسی فاقدِ«مسئله سیاسی» میشود، و بدون برخورداری از یک مسئله اصیل سیاسی. به همین دلیل استفاده از نشانه های سیاست در فیلم، سینمای سیاسی را به پدیدهای «شبهسیاسی» تبدیل میکند. و اگر فقط به«وحدت» جهان ممکنِ سیاست در سینما، با جهانِ برونفیلمیِ سیاست در واقعیت، توجه شود، سینمای سیاسی به نمایندۀ یک ایدئولوژی برونفیلمی تبدیل میشود که اولین قربانی آن «زیباشناسی روایت در مسئله سیاسی»ست.همین آسیبِ بزرگ، سینمای سیاستزده یا ایدئولوژیک را به «شبهفیلم» تبدیل میکند. شبهفیلمی که ممکن است فروش زیاد داشته باشد، معروف و ماندگار هم بشود، اما چون فاقدِ زیباشناسیِ روایت است، هرگز ارزش هنری نداشته و «شایستۀ نامِ اثرِ هنری» نیست.
📸 yon.ir/hnFXv
#سینمای_سیاسی
عضویت درکانال #سینما_انقلاب 🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA