💠فیلم سینمایی فروشنده، یک فیلم تمام قد معمولی است [۱]
نقدی بر تازه ترین اثر اصغر فرهادی
میلاد دخانچی
@cinemaenghelab
⭕ فیلم سینمایی فروشنده باعث امیدواری نیست. باعث سرافکندی هم نیست. فروشنده چیزی به ما نمیفروشد، چیزی هم نمیخرد.
⭕ فروشنده با انتظاری که از #اصغر_فرهادی میرود یک فیلم تمام قد معمولی است. چه بسا اگر یک ناظر غیر آگاه به ترتیبِ فیلمهای فرهادی بخواهد اولین فیلم او را حدس بزند فروشنده را انتخاب خواهد کرد. حتی «چهارشنبه سوری» از فروشنده بهتر بود. فروشنده تکرار مکررات است.
⭕ فرهادی معلوم نیست چرا از این نوع قصه گویی که چند تیکه و بد بیراه سیاسی است و یک تعلیق در فضای اجتماعی خسته نمیشود؟ اگر درباره الی و جدایی روایتی است در مذمت قضاوت زود هنگام و مدح نسبیت گرایی پست مدرن، فروشنده هیچ چیز نیست، اگر هم هست، چیز جدیدی نیست، همان قبلی هاست. کارگردانی نیز همان قبلی هاست چه بسا ضعیف تر. ضعیف از این منظر که همان است که بود، خلاقیتی دیده نمیشود. دوربین همچنان روی دست و زندانی در چند فضای آپارتمانی. همسایه ها هم همان قبلی هایند.
⭕ بگذارید درباره بازیها حرف نزنیم و بسنده کنیم به اینکه: علیدوستی شهرزاد سریال فتحی است و شهاب حسینی، نه قباد، بلکه خود شهاب حسینی است. ای کاش دوستان ژوری و لابی ایرانیش در کن به جای فروشنده جدایی را میدیدند و ای کاش بعد از «درباره الی» از فرهادی هیچ فیلمی نمیدیدیم. ولی شاید اهمیت فروشنده نه در بازی حسینی بلکه در #موضوع آن است: زن، تعدی به زن، خشونت و همان همیشگیها: غیرت و آبرو و قضاوت، اینبار در نسبت با زن. فرهادی اما نه درباره زن و نه درباره خشونت حرفی برای گفتن دارد.
⭕ درست است که با فلسفه نمیتوان قصه نوشت، اما به شرط تسلط به تکنیک با فلسفه میتوان قصه بهتر نوشت. قصههای فرهادی جز چند معما و تعلیق و چند نشانه، مسالههای فلسفی ندارند و چون بدون #فلسفه قصه میشوند لذا فلسفه نمیشوند. مخلص کلام: تقلای فرهادی در افاضه کلام درباره خشونت و مدرنیته و زن بینتیجه است و مقایسه متن فیلم با حرفهای خود فرهادی نیز این را تصدیق میکند. در مصاحبهها فرهادی از کنش عماد ناراضی است اما در فیلم عماد مورد اعتماد بیننده است. او درک میشود. او نه متعصب مذهبی است و نه یک تازه به دوران رسیده بیغیرت قرتی. هرچند او پریشان است و درگیر، اما انگ با غیرتی و بی غیرتی و عاشق بودن و عاشق نبودن به او نمیخورد. علیدوستی اما با این گزاره موافق نیست. او میگوید:": اینکه مرد فیلم در مقابل عرف جامعه سر خم میکند و به جای دفاع از عشقاش، که قربانی شده بود، کاری کرد که زن بار دیگر قربانی شود، از نکات اصلی این فیلم است. این چرخه غلطی است و اگر فیلم از این سمت، دیده شود حرفهای زیادی در خودش دارد."
⭕ معلوم نیست شهرزاد قصه ما چه انتظاری از عماد بیچاره داشت. کدام عرف؟ کدام سرخمی؟ و کدام قربانی؟ عماد دیگر چه کار میتوانست بکند؟ شاید تنها کاری که میتوانست بکند رفتن به پلیس بود، که نکرد و این البته انتظار بیجایی است چرا که در فیلمهای فرهادی، مردم بدون نیاز به #قدرت_سیاسی زیست میکنند و این بی نیازی نه از این حیث است که مردم مظلوماند و دولت جائر، از این منظر که در نگاه فرهادی قدرت سیاسی کلا چیز بی خاصیتی است.
⭕ یک "کلا" دیگر نیز درباره فیلمهای فرهادی وجود دارند: ضعفا و آسیب دیدگان فیلمهای فرهادی مذهبیهایند. مذهبیها در فیلمهای فرهادی آبژهاند. سوژه نیستند و این عجیب است. در نگاه فرهادی از طرفی هم حکومت مذهبی بی خاصیت است و هم مذهبیهای فرودست و درام و کنش اجتماعی فیلم توسط جامعه #سکولار_شهری رقم میخورد. این بدین معنی است که تلویحا در نگاه فرهادی ریشه مشکلات و بحرانها زاییده قشر متوسط و سکولار است و فرهادی با این حربه نه به جنگ مذهبیها میرود و نه به جنگ سیاست، فرهادی #طبقه_متوسط را هدف قرار گرفته است و شاید به خاطر همین است که فیلمهای او در ممیزی مشکل زیادی ندارند. فرهادی یک فیلمساز بیخطر است چرا که او به همان طبقهای میتازد که قدرت و مذهبیها دوست دارند کمی مورد تازش قرار گیرد و از این منظر او یک همدست است.
@cinemaenghelab
نقدی بر تازه ترین اثر اصغر فرهادی
میلاد دخانچی
@cinemaenghelab
⭕ فیلم سینمایی فروشنده باعث امیدواری نیست. باعث سرافکندی هم نیست. فروشنده چیزی به ما نمیفروشد، چیزی هم نمیخرد.
⭕ فروشنده با انتظاری که از #اصغر_فرهادی میرود یک فیلم تمام قد معمولی است. چه بسا اگر یک ناظر غیر آگاه به ترتیبِ فیلمهای فرهادی بخواهد اولین فیلم او را حدس بزند فروشنده را انتخاب خواهد کرد. حتی «چهارشنبه سوری» از فروشنده بهتر بود. فروشنده تکرار مکررات است.
⭕ فرهادی معلوم نیست چرا از این نوع قصه گویی که چند تیکه و بد بیراه سیاسی است و یک تعلیق در فضای اجتماعی خسته نمیشود؟ اگر درباره الی و جدایی روایتی است در مذمت قضاوت زود هنگام و مدح نسبیت گرایی پست مدرن، فروشنده هیچ چیز نیست، اگر هم هست، چیز جدیدی نیست، همان قبلی هاست. کارگردانی نیز همان قبلی هاست چه بسا ضعیف تر. ضعیف از این منظر که همان است که بود، خلاقیتی دیده نمیشود. دوربین همچنان روی دست و زندانی در چند فضای آپارتمانی. همسایه ها هم همان قبلی هایند.
⭕ بگذارید درباره بازیها حرف نزنیم و بسنده کنیم به اینکه: علیدوستی شهرزاد سریال فتحی است و شهاب حسینی، نه قباد، بلکه خود شهاب حسینی است. ای کاش دوستان ژوری و لابی ایرانیش در کن به جای فروشنده جدایی را میدیدند و ای کاش بعد از «درباره الی» از فرهادی هیچ فیلمی نمیدیدیم. ولی شاید اهمیت فروشنده نه در بازی حسینی بلکه در #موضوع آن است: زن، تعدی به زن، خشونت و همان همیشگیها: غیرت و آبرو و قضاوت، اینبار در نسبت با زن. فرهادی اما نه درباره زن و نه درباره خشونت حرفی برای گفتن دارد.
⭕ درست است که با فلسفه نمیتوان قصه نوشت، اما به شرط تسلط به تکنیک با فلسفه میتوان قصه بهتر نوشت. قصههای فرهادی جز چند معما و تعلیق و چند نشانه، مسالههای فلسفی ندارند و چون بدون #فلسفه قصه میشوند لذا فلسفه نمیشوند. مخلص کلام: تقلای فرهادی در افاضه کلام درباره خشونت و مدرنیته و زن بینتیجه است و مقایسه متن فیلم با حرفهای خود فرهادی نیز این را تصدیق میکند. در مصاحبهها فرهادی از کنش عماد ناراضی است اما در فیلم عماد مورد اعتماد بیننده است. او درک میشود. او نه متعصب مذهبی است و نه یک تازه به دوران رسیده بیغیرت قرتی. هرچند او پریشان است و درگیر، اما انگ با غیرتی و بی غیرتی و عاشق بودن و عاشق نبودن به او نمیخورد. علیدوستی اما با این گزاره موافق نیست. او میگوید:": اینکه مرد فیلم در مقابل عرف جامعه سر خم میکند و به جای دفاع از عشقاش، که قربانی شده بود، کاری کرد که زن بار دیگر قربانی شود، از نکات اصلی این فیلم است. این چرخه غلطی است و اگر فیلم از این سمت، دیده شود حرفهای زیادی در خودش دارد."
⭕ معلوم نیست شهرزاد قصه ما چه انتظاری از عماد بیچاره داشت. کدام عرف؟ کدام سرخمی؟ و کدام قربانی؟ عماد دیگر چه کار میتوانست بکند؟ شاید تنها کاری که میتوانست بکند رفتن به پلیس بود، که نکرد و این البته انتظار بیجایی است چرا که در فیلمهای فرهادی، مردم بدون نیاز به #قدرت_سیاسی زیست میکنند و این بی نیازی نه از این حیث است که مردم مظلوماند و دولت جائر، از این منظر که در نگاه فرهادی قدرت سیاسی کلا چیز بی خاصیتی است.
⭕ یک "کلا" دیگر نیز درباره فیلمهای فرهادی وجود دارند: ضعفا و آسیب دیدگان فیلمهای فرهادی مذهبیهایند. مذهبیها در فیلمهای فرهادی آبژهاند. سوژه نیستند و این عجیب است. در نگاه فرهادی از طرفی هم حکومت مذهبی بی خاصیت است و هم مذهبیهای فرودست و درام و کنش اجتماعی فیلم توسط جامعه #سکولار_شهری رقم میخورد. این بدین معنی است که تلویحا در نگاه فرهادی ریشه مشکلات و بحرانها زاییده قشر متوسط و سکولار است و فرهادی با این حربه نه به جنگ مذهبیها میرود و نه به جنگ سیاست، فرهادی #طبقه_متوسط را هدف قرار گرفته است و شاید به خاطر همین است که فیلمهای او در ممیزی مشکل زیادی ندارند. فرهادی یک فیلمساز بیخطر است چرا که او به همان طبقهای میتازد که قدرت و مذهبیها دوست دارند کمی مورد تازش قرار گیرد و از این منظر او یک همدست است.
@cinemaenghelab
✅واکنش جالب ابوالقاسم طالبی در جشنواره عمار
⭕️ابوالقاسم طالبی هنگام تقدیر ازوی،در پاسخ به فردی که فریاد زد شمانقطه مقابل #اصغر_فرهادی هستید، گفت:من نقطه مقابل استکبارم نه اصغر فرهادی
@cinemaenghelab
⭕️ابوالقاسم طالبی هنگام تقدیر ازوی،در پاسخ به فردی که فریاد زد شمانقطه مقابل #اصغر_فرهادی هستید، گفت:من نقطه مقابل استکبارم نه اصغر فرهادی
@cinemaenghelab
#مسئله_شناسی منوچهر هادی؛ کارگردان فیلم سینمایی کارگر ساده نیازمندیم
💠دستیارسابق #اصغر_فرهادی در فیلم سینمایی چهارشنبه سوری بسیار به کارگردان مولف سینمای ایران از لحاظ سوژه یابی...
🔻🔻
yon.ir/9teQ
💠دستیارسابق #اصغر_فرهادی در فیلم سینمایی چهارشنبه سوری بسیار به کارگردان مولف سینمای ایران از لحاظ سوژه یابی...
🔻🔻
yon.ir/9teQ
⭕️فرصتی که «فرهادی» از دست داد/فرق «براندو»ی بزرگ با «فرهادی»!
@cinemaenghelab
💠چه فرصت مهم و بزرگی پیش روی اصغر فرهادی گسترده شد، اما «او» استفاده ای حداقلی از آن برد. بی تردید نام #اصغر_فرهادی با دومین اسکارش در تاریخ سینمای ایران و جهان ثبت و ماندگار شد اما آیا همو در تاریخ رنج کشیدگان و قربانیان جنگ و نظامی گری هم جایی کسب کرده است؟ او با تحریم #اسکار، قدمی مهم برداشت ولی با دریافت مجسمه ۷۰۰ هزار دلاری، همچنان خود را در جبهه کوچک اما قدرتمند بهره کشان جهان، ماندگار کرد، در حالی که فرصتی برایش مهیا شده بود تا نامی بزرگ در میان توده های استثمار شده دنیا به شمار برود. فرهادی نتوانست مرزبندی روشنی با نمایندگان نظامی گری دنیا رسم کند اگر چه متناسب با رسم حاکم، در میان دو جناح «بد» و «بدتر»، (که خواهان حفظ نظم جهانی به سرکردگی آمریکا هستند) جانب «بد» را گرفت و در این جبهه خیمه زد. فرق «براندو» ی بزرگ با «فرهادی» در همین نقطه تمایز است که آن بازیگر شهیر، با نگرفتن مجسمه طلایی، مرزبندی مبرهنی با ستم پیشه گان کرد و نماینده وقت رنج کشیدگان کشورش را، با همان شکل و شمایل بومی و محلی، برای اعلام انزار، به مراسم فرستاد، ولی فرهادی با تثبیت خود در جبهه «شر» بهتر، ضمن گرفتن مجسمه، نمایندگانی را به مراسم فرستاد که فقط نام ایرانی را با خود یدک می کشند، ولی در تمام وجوه زندگی شان، اعم از تفکر و سبک زندگی تا گویش و پوش ششان، واجد ارزش های آمریکایی هستند. (فیروز نادری : به مذهب اعتقادی ندارم).
💠حالا در نظر بگیرید که فرهادی به جای دو فرد ایرانی – آمریکایی، پدر و مادری از جمله ی خانواده هایی که قربانی عملیات انتحاری داعش و تکفیری ها و کلا افرادی متعلق به جبهه مظلوم جنگ دیدگان منطقه را به مراسم اسکار می فرستاد، آنوقت چه اتفاقی می افتاد؟ اگرچه چنین فرضی محال است و وجود سرمایه گزار قطری حامی داعش مانع ازاین اتفاق می شد ولی حداقل تلاش و تمنای فرهادی منجر به اتفاقی حداکثری در جهان کنونی می شد و نام فرهادی را در تاریخ مردمان واقعی کره زمین و اصلی ترین تولید کنندگان نعم اجتماعی، ماندگار می کرد.
yon.ir/7U7v
💠به واقع هم، با توجه به اطلاعات و دانش سیاسی – اجتماعی فرهادی، توقعی چنین از سوی کودکان، زنان و همه ی قربانیان جنگ و درد مندان ناشی از استثمار بی جا نبود، خصوصا که بعید است کسی مانند فرهادی نداند که وجود جنگ و خشونت و نفاق و اختلاف میان ملل دنیا و کشورهای جهان، تراست ها، کارخانجات و شرکت های بزرگ و کوچک اسلحه سازی هستند که محل و وطن اصلی این جنگ افروزان، در آمریکا است.
خلاصه اینکه باید این جایزه ناشی از اقدام مهم فرهادی را بزرگ دانست و به او تبریک گفت، ولی نمی توان از این نکته هم گذشت که این دستاورد حداقل فرصت پدید آمده برای فرهادی به شمار می رود.
✍محمد تقی فهیم
♦️به نقل از پایگاه خبری سینماپرس
⭕️ به #سینما_انقلاب بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_xbKapf0vPQlw
@cinemaenghelab
💠چه فرصت مهم و بزرگی پیش روی اصغر فرهادی گسترده شد، اما «او» استفاده ای حداقلی از آن برد. بی تردید نام #اصغر_فرهادی با دومین اسکارش در تاریخ سینمای ایران و جهان ثبت و ماندگار شد اما آیا همو در تاریخ رنج کشیدگان و قربانیان جنگ و نظامی گری هم جایی کسب کرده است؟ او با تحریم #اسکار، قدمی مهم برداشت ولی با دریافت مجسمه ۷۰۰ هزار دلاری، همچنان خود را در جبهه کوچک اما قدرتمند بهره کشان جهان، ماندگار کرد، در حالی که فرصتی برایش مهیا شده بود تا نامی بزرگ در میان توده های استثمار شده دنیا به شمار برود. فرهادی نتوانست مرزبندی روشنی با نمایندگان نظامی گری دنیا رسم کند اگر چه متناسب با رسم حاکم، در میان دو جناح «بد» و «بدتر»، (که خواهان حفظ نظم جهانی به سرکردگی آمریکا هستند) جانب «بد» را گرفت و در این جبهه خیمه زد. فرق «براندو» ی بزرگ با «فرهادی» در همین نقطه تمایز است که آن بازیگر شهیر، با نگرفتن مجسمه طلایی، مرزبندی مبرهنی با ستم پیشه گان کرد و نماینده وقت رنج کشیدگان کشورش را، با همان شکل و شمایل بومی و محلی، برای اعلام انزار، به مراسم فرستاد، ولی فرهادی با تثبیت خود در جبهه «شر» بهتر، ضمن گرفتن مجسمه، نمایندگانی را به مراسم فرستاد که فقط نام ایرانی را با خود یدک می کشند، ولی در تمام وجوه زندگی شان، اعم از تفکر و سبک زندگی تا گویش و پوش ششان، واجد ارزش های آمریکایی هستند. (فیروز نادری : به مذهب اعتقادی ندارم).
💠حالا در نظر بگیرید که فرهادی به جای دو فرد ایرانی – آمریکایی، پدر و مادری از جمله ی خانواده هایی که قربانی عملیات انتحاری داعش و تکفیری ها و کلا افرادی متعلق به جبهه مظلوم جنگ دیدگان منطقه را به مراسم اسکار می فرستاد، آنوقت چه اتفاقی می افتاد؟ اگرچه چنین فرضی محال است و وجود سرمایه گزار قطری حامی داعش مانع ازاین اتفاق می شد ولی حداقل تلاش و تمنای فرهادی منجر به اتفاقی حداکثری در جهان کنونی می شد و نام فرهادی را در تاریخ مردمان واقعی کره زمین و اصلی ترین تولید کنندگان نعم اجتماعی، ماندگار می کرد.
yon.ir/7U7v
💠به واقع هم، با توجه به اطلاعات و دانش سیاسی – اجتماعی فرهادی، توقعی چنین از سوی کودکان، زنان و همه ی قربانیان جنگ و درد مندان ناشی از استثمار بی جا نبود، خصوصا که بعید است کسی مانند فرهادی نداند که وجود جنگ و خشونت و نفاق و اختلاف میان ملل دنیا و کشورهای جهان، تراست ها، کارخانجات و شرکت های بزرگ و کوچک اسلحه سازی هستند که محل و وطن اصلی این جنگ افروزان، در آمریکا است.
خلاصه اینکه باید این جایزه ناشی از اقدام مهم فرهادی را بزرگ دانست و به او تبریک گفت، ولی نمی توان از این نکته هم گذشت که این دستاورد حداقل فرصت پدید آمده برای فرهادی به شمار می رود.
✍محمد تقی فهیم
♦️به نقل از پایگاه خبری سینماپرس
⭕️ به #سینما_انقلاب بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_xbKapf0vPQlw
✅اسکار و اصغر از نگاهی دیگر!
فرض کنید در جشنواره عمار، بخواهند به یک فیلمساز آمریکایی، مثلن شان استون ( پسر الیور استون که زیاد با استاد نادر طالب زاده می پِلِکد) جایزه بدهند. بعد وزارت خارجه آقای ظریف از ورود شان استون به ایران ممانعت کند حالا به دلیل برجام یا غضب جان کری یا هرچی ( که این کار را هم کرد و کنفرانس #هالیوودیسم و #افق_نو را در ایام مذاکرات معلق کرد) بعد آقای شان استون در اعتراض به لغو روادیدش توسط وزارت خارجه آقای ظریف؛ در پیامی به رئیس جشنواره عمار آقای وحید جلیلی که از قضا برادر آقای سعید جلیلی هم هست؛ خانم مرضیه هاشمی ( ملانی فرانکلین، زنِ سیاهپوستِ امریکاییِ شیعه چادریِ مقیم ایران که مجری پرس تی وی هم هست) را به نمایندگی از طرف خود به جشنواره عمار بفرستد تا جایزه اش را دریافت کند و بیانیه ای کنایی هم بخواند. بعد فرض کنید آمریکایی هایی که مملکتشان و ارزش های آن را دوست دارند و شان استون را کمی دور از این ارزش ها می دانند به این کار او مِن البیخ، اعتراض کنند. بعد یک کشیش آوانجلیس روشنفکر آمریکایی که اتفاقن اپوزیسیون نیست و به نظام و ارزش های امریکایی هم معتقد است در دفاع از عمل شان استون بگوید که "آهای هم وطن های تند روی من، شان استون که نمی تواند سردار ویلیام راجرز ( فرمانده دلاور! ناو وینسنس) یا مادران سربازان آمریکایی شهید جنگ های خاورمیانه را به ایران و جشنواره عمار بفرستد! او بر اساس شرایط داخل ایران و مخاطبان جشنواره عمار بهترین نماینده ای که می توانست برای جلب توجه مردم ایران به فرهنگ ارزشمند آمریکایی، گسیل کند همین خانم مرضیه هاشمی بود! این هوش و فراست شان استون در حفظ و تبلیغ ارزش های آمریکایی را نشان می دهد. حالا ما چرا از جایزه عمار خوشحال نباشیم؟ " آن وقت انتظار دارید هم وطنانِ هم مسلکِ این کشیش روشنفکر با چه نوع پاره آجری به فرق سر خویش توجه کنند؟
yon.ir/1i71
پی نوشت ۱: این قصه برگردان آداپته ای بود از ماجرای #اسکار ، #اصغر_فرهادی ، انوشه انصاری و برادر #محمدرضا_زائری .
پی نوشت ۲: نگارنده به هیچ وجه قصد توهین، تحقیر یا کنایه به شخص یا اشخاص خاصی را ندارد و صرفن یک نقدِ دراماتیزه شده به یک اعلام موضع از جانب یک شخص دغدغه مند فرهنگی ارائه نموده است.
پی نوشت ۳: اینهمانی های متن، در دفاع از کسی یا چیزی نیست. بخصوص در دفاع از کسانی که منتقد بودند چرا جناب فرهادی نمایندگان بی ارتباط با فرهنگ ایرانی به اسکار فرستاد! چرا که این بحث از اساس موضوعی فرعی و بی اهمیت است. مسئله ما با برادر متعهد و کتابخوان، آقای اسکار، ریشه ای تر از این حرف هاست.
✍محمد باقر مفیدی کیا
⭕️ به #سینما_انقلاب بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_xbKapf0vPQlw
فرض کنید در جشنواره عمار، بخواهند به یک فیلمساز آمریکایی، مثلن شان استون ( پسر الیور استون که زیاد با استاد نادر طالب زاده می پِلِکد) جایزه بدهند. بعد وزارت خارجه آقای ظریف از ورود شان استون به ایران ممانعت کند حالا به دلیل برجام یا غضب جان کری یا هرچی ( که این کار را هم کرد و کنفرانس #هالیوودیسم و #افق_نو را در ایام مذاکرات معلق کرد) بعد آقای شان استون در اعتراض به لغو روادیدش توسط وزارت خارجه آقای ظریف؛ در پیامی به رئیس جشنواره عمار آقای وحید جلیلی که از قضا برادر آقای سعید جلیلی هم هست؛ خانم مرضیه هاشمی ( ملانی فرانکلین، زنِ سیاهپوستِ امریکاییِ شیعه چادریِ مقیم ایران که مجری پرس تی وی هم هست) را به نمایندگی از طرف خود به جشنواره عمار بفرستد تا جایزه اش را دریافت کند و بیانیه ای کنایی هم بخواند. بعد فرض کنید آمریکایی هایی که مملکتشان و ارزش های آن را دوست دارند و شان استون را کمی دور از این ارزش ها می دانند به این کار او مِن البیخ، اعتراض کنند. بعد یک کشیش آوانجلیس روشنفکر آمریکایی که اتفاقن اپوزیسیون نیست و به نظام و ارزش های امریکایی هم معتقد است در دفاع از عمل شان استون بگوید که "آهای هم وطن های تند روی من، شان استون که نمی تواند سردار ویلیام راجرز ( فرمانده دلاور! ناو وینسنس) یا مادران سربازان آمریکایی شهید جنگ های خاورمیانه را به ایران و جشنواره عمار بفرستد! او بر اساس شرایط داخل ایران و مخاطبان جشنواره عمار بهترین نماینده ای که می توانست برای جلب توجه مردم ایران به فرهنگ ارزشمند آمریکایی، گسیل کند همین خانم مرضیه هاشمی بود! این هوش و فراست شان استون در حفظ و تبلیغ ارزش های آمریکایی را نشان می دهد. حالا ما چرا از جایزه عمار خوشحال نباشیم؟ " آن وقت انتظار دارید هم وطنانِ هم مسلکِ این کشیش روشنفکر با چه نوع پاره آجری به فرق سر خویش توجه کنند؟
yon.ir/1i71
پی نوشت ۱: این قصه برگردان آداپته ای بود از ماجرای #اسکار ، #اصغر_فرهادی ، انوشه انصاری و برادر #محمدرضا_زائری .
پی نوشت ۲: نگارنده به هیچ وجه قصد توهین، تحقیر یا کنایه به شخص یا اشخاص خاصی را ندارد و صرفن یک نقدِ دراماتیزه شده به یک اعلام موضع از جانب یک شخص دغدغه مند فرهنگی ارائه نموده است.
پی نوشت ۳: اینهمانی های متن، در دفاع از کسی یا چیزی نیست. بخصوص در دفاع از کسانی که منتقد بودند چرا جناب فرهادی نمایندگان بی ارتباط با فرهنگ ایرانی به اسکار فرستاد! چرا که این بحث از اساس موضوعی فرعی و بی اهمیت است. مسئله ما با برادر متعهد و کتابخوان، آقای اسکار، ریشه ای تر از این حرف هاست.
✍محمد باقر مفیدی کیا
⭕️ به #سینما_انقلاب بپیوندید:
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_xbKapf0vPQlw
🔶 «زرد»؛ متریال آماده برای فیلم تلخ ساختن!
#زرد
#اصغر_فرهادی
#فیلم_تلخ
🔹عضویت درکانال #سینما_انقلاب👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9b
#زرد
#اصغر_فرهادی
#فیلم_تلخ
🔹عضویت درکانال #سینما_انقلاب👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9b
✅ زرد، کپی دست چندم از آثار فرهادی
#اولین_ساخته_مصطفی_تقی_زاده
#اصغر_فرهادی
#زرد
🔻عضویت درکانال #سینما_انقلاب🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
#اولین_ساخته_مصطفی_تقی_زاده
#اصغر_فرهادی
#زرد
🔻عضویت درکانال #سینما_انقلاب🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
Forwarded from خبرنامه سینما انقلاب
✅ زرد، کپی دست چندم از آثار فرهادی
#اولین_ساخته_مصطفی_تقی_زاده
#اصغر_فرهادی
#زرد
🔻عضویت درکانال #سینما_انقلاب🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
#اولین_ساخته_مصطفی_تقی_زاده
#اصغر_فرهادی
#زرد
🔻عضویت درکانال #سینما_انقلاب🔻
https://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
♨️طنز روزگار اینجاست که #اصغر_فرهادی که رکورد دار #تحقیر ایران و ایرانی در فیلمهایش است؛ امروز گفته ریشه اعتراضات اخیر نتیجه تحقیر مردم بوده است!
امیرحسین ثابتی
@cinemaenghelab
امیرحسین ثابتی
@cinemaenghelab
🔴 کدام #وابسته است؟ #اصغر_فرهادی یا ابراهیم #حاتمی_کیا ؟!
#ما_همه_وابسته_ایم
#ما_همه_وابسته_نظام_هستیم
@CIMEMAENGHELAB
#ما_همه_وابسته_ایم
#ما_همه_وابسته_نظام_هستیم
@CIMEMAENGHELAB
🔸 پیچیدگیهای موضعگیریهای سیاسی #اصغر_فرهادی ادامه دارد.
http://yon.ir/2m7xa
🔹 او امروز در شرایطی از کار نکردن #بهروز_وثوقی در «سرزمین مادری»اش انتقاد کرده که به گفته #میلاد_دخانچی، در سالهای گذشته، از سیاستگذاران سیما بوده، که اگر این گونه است، در چنین تصمیمگیریهایی نقش داشته است.
🔸 میلاد دخانچی سال گذشته در گفتگویی با روزنامه صبا اعلام کرده بود: «همین اصغر فرهادی هم دورهای مسئول سیاستگذاری سیما بود و حالا پرچمدار روشنفکران! عقاید او که عوض نشده پس این نشان میدهد مدیران و تصمیمگیرندگان ما بیجهت دنبال خودی و غیرخودی هستند.»
@CINEMAENGHELAB
http://yon.ir/2m7xa
🔹 او امروز در شرایطی از کار نکردن #بهروز_وثوقی در «سرزمین مادری»اش انتقاد کرده که به گفته #میلاد_دخانچی، در سالهای گذشته، از سیاستگذاران سیما بوده، که اگر این گونه است، در چنین تصمیمگیریهایی نقش داشته است.
🔸 میلاد دخانچی سال گذشته در گفتگویی با روزنامه صبا اعلام کرده بود: «همین اصغر فرهادی هم دورهای مسئول سیاستگذاری سیما بود و حالا پرچمدار روشنفکران! عقاید او که عوض نشده پس این نشان میدهد مدیران و تصمیمگیرندگان ما بیجهت دنبال خودی و غیرخودی هستند.»
@CINEMAENGHELAB
💣 #کافه_سینما به سیم آخر زد!
دو نکته مهم درباره گزارش کافه سینما از پول بیتالمال و هزینههای دریافتی تهیه کنندگان و کارگردانان.
اول آنکه با تحلیل تیتری کافه سینما در حقیقت تمام سینماگران ایران زمین مگر اندکی دزد و پول پرست بیشتر نیستند و تقریبا چیزی به نام سینماگر واقعی در این کشور وجود ندارد. طوری کافه سینما این تحلیل را مینویسد که انگار فارابی و موسسات مانند آن وظیفه کمک مالی به پروژههای سنگینی مانند «رستاخیز» یا «ملک سلیمان» و یا «به وقت شام» را ندارند. حال آنکه از اصلیترین مشخصههای این دست سازمانها حمایت مالی از پروژههای سینمایی بزرگ است.
ابراهیم حاتمیکیا نیز در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق نیز به همین موضوع اشاره کرد و گفت که امکان ساخت آثاری مانند «چ»، «بادیگارد» و «به وقت شام» به صورت خصوصی وجود ندارد و به حمایت موسساتی مانند فارابی، حوزه هنری و سازمان اوج نیاز است.
کافه سینما هر کس را که حتی دو میلیارد کمک مالی گرفته باشد را نیز محکوم کرده است و به قول خودش آنقدر این لیست را طولانی کرده است که تا به حال تیتر به این طویلی نزده است!
جالب است که در این لیست به قول خودش ویکی لیکسی حتی اسامی بسیاری از کارگردانان سلبریتی ساز و مورد تایید کافه سینما نیز حضور دارند که رقمهای خوبی هم دریافت کردهاند اما سایه سنگین تیتر کافه سینما روی آنها نیز وجود دارد. که البته نباید فراموش کرد که هیچکدام از آنان پروژه بزرگ تولید نکرده اند.
اما نکته دوم؛ سوال مهم این که قبلا نیز پرسیده شده است این است که دیگر فیلمهایی که کارگردانان محترمی چون آقای #اصغر_فرهادی ساختهاند از کجا کمک مالی میگیرند؟ آیا #فروشنده یا #گذشته از وجود حامی یا اسپانسر مالی بیبهرهاند؟ البته آقای فرهادی از حمایت امیر قطری برخوردار بود و جای نگرانی نبود چون آن پول برای مردم قطر و فرانسه بود و دیگر خبری از سینمای نفتی و پولی نبود! و کارگردانش هم اهل ایران نبود!؟
این همه مردم مردم کردن کافه سینما برای چی است؟ سایت کافه سینما دغدغهاش مد و فشن و سلبریتیهای سینمای ایران و جهان است مانند سرویس طلای #لیدی_گاگا و اینکه نام بچه ریحانا خواننده آمریکایی و مارک ساعت #رضا_رشیدپور چیست؟ تمام این رفلکسها چیزی جز #پاپاراتزی است؟
اینبار هم این سایت فقط برای جنجال رسانهای و جلب توجه بیشتر مخاطبین به خود دست به تیتری به این طویلی زده است حتی به این قیمت که سینماگران مورد علاقه خودش را نیز زیر سوال ببرد. عاقبت پاپاراتزی و حاشیه سازی همین است که مجبور به خودزنی و انتحار خویش است، زیرا ولع بیشتر دیده شدن پایانی جز نابودی ندارد مانند سرنوشت Jordan Belfort در فیلم «گرگ وال استریت».
به همین دلیل است که میگوییم کافه سینما به سیم آخر زده است و نمیداند که چه میگوید، فقط میخواهد که دیده شود.
https://t.me/cinemaenghelab
دو نکته مهم درباره گزارش کافه سینما از پول بیتالمال و هزینههای دریافتی تهیه کنندگان و کارگردانان.
اول آنکه با تحلیل تیتری کافه سینما در حقیقت تمام سینماگران ایران زمین مگر اندکی دزد و پول پرست بیشتر نیستند و تقریبا چیزی به نام سینماگر واقعی در این کشور وجود ندارد. طوری کافه سینما این تحلیل را مینویسد که انگار فارابی و موسسات مانند آن وظیفه کمک مالی به پروژههای سنگینی مانند «رستاخیز» یا «ملک سلیمان» و یا «به وقت شام» را ندارند. حال آنکه از اصلیترین مشخصههای این دست سازمانها حمایت مالی از پروژههای سینمایی بزرگ است.
ابراهیم حاتمیکیا نیز در مصاحبه اخیر خود با روزنامه شرق نیز به همین موضوع اشاره کرد و گفت که امکان ساخت آثاری مانند «چ»، «بادیگارد» و «به وقت شام» به صورت خصوصی وجود ندارد و به حمایت موسساتی مانند فارابی، حوزه هنری و سازمان اوج نیاز است.
کافه سینما هر کس را که حتی دو میلیارد کمک مالی گرفته باشد را نیز محکوم کرده است و به قول خودش آنقدر این لیست را طولانی کرده است که تا به حال تیتر به این طویلی نزده است!
جالب است که در این لیست به قول خودش ویکی لیکسی حتی اسامی بسیاری از کارگردانان سلبریتی ساز و مورد تایید کافه سینما نیز حضور دارند که رقمهای خوبی هم دریافت کردهاند اما سایه سنگین تیتر کافه سینما روی آنها نیز وجود دارد. که البته نباید فراموش کرد که هیچکدام از آنان پروژه بزرگ تولید نکرده اند.
اما نکته دوم؛ سوال مهم این که قبلا نیز پرسیده شده است این است که دیگر فیلمهایی که کارگردانان محترمی چون آقای #اصغر_فرهادی ساختهاند از کجا کمک مالی میگیرند؟ آیا #فروشنده یا #گذشته از وجود حامی یا اسپانسر مالی بیبهرهاند؟ البته آقای فرهادی از حمایت امیر قطری برخوردار بود و جای نگرانی نبود چون آن پول برای مردم قطر و فرانسه بود و دیگر خبری از سینمای نفتی و پولی نبود! و کارگردانش هم اهل ایران نبود!؟
این همه مردم مردم کردن کافه سینما برای چی است؟ سایت کافه سینما دغدغهاش مد و فشن و سلبریتیهای سینمای ایران و جهان است مانند سرویس طلای #لیدی_گاگا و اینکه نام بچه ریحانا خواننده آمریکایی و مارک ساعت #رضا_رشیدپور چیست؟ تمام این رفلکسها چیزی جز #پاپاراتزی است؟
اینبار هم این سایت فقط برای جنجال رسانهای و جلب توجه بیشتر مخاطبین به خود دست به تیتری به این طویلی زده است حتی به این قیمت که سینماگران مورد علاقه خودش را نیز زیر سوال ببرد. عاقبت پاپاراتزی و حاشیه سازی همین است که مجبور به خودزنی و انتحار خویش است، زیرا ولع بیشتر دیده شدن پایانی جز نابودی ندارد مانند سرنوشت Jordan Belfort در فیلم «گرگ وال استریت».
به همین دلیل است که میگوییم کافه سینما به سیم آخر زده است و نمیداند که چه میگوید، فقط میخواهد که دیده شود.
https://t.me/cinemaenghelab
Telegram
خبرنامه سینما انقلاب
رسانه مستقل سینما انقلاب
ارتباط با ادمین : @ce_admin1
ارتباط با ادمین : @ce_admin1
#ترجمه_اختصاصی_سینما_انقلاب
💢 جیووانی اسپانیولتی داور ایتالیایی #جشنواره_بین_المللی_فیلم_فجر در مصاحبه با نشریه TEHRAN TIMES :
🔸سینمای ایران شاعرانه و واقعگرا (رئال) است
🔹 سینمای ایران سینمایی بود که باید آنرا از نزدیک میدیدم.
🔸من فکر میکنم سینمای ایران به سینمای ایتالیا بسیار نزدیک است و همان روح در آن وجود دارد.
🔹 سینمای #موج_نو ایران بعد از دهه ۶۰ و جنگ ایران-عراق آمد و از این نظر شبیه سینمای نئورئال ایتالیا است که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد. سینما در هر دو دوره جنگ،تلخی و مشکلات زندگی را نشان داده است اگرچه سینمای ایتالیا فیلمهای کمدی زیادی هم در این دوره ساخت.
🔸 برای من بسیار خوشایند است که افتتاحیه جشنواره کن با فیلم «همه میدانند» #اصغر_فرهادی شروع شد. این یک فیلم اسپانیایی با بازیگران اسپانیایی است. من فکر میکنم این اتفاق برای فیلم فرانسوی او یعنی «گذشته» نیز رخ داد که روح فرهادی در پشت فیلم مخفی شد ولی من گمان میکنم که اینبار هم روح ایرانی او را در پشت این فیلم اسپانیایی ببینم.
http://yon.ir/FDkVp
🔻لینک عضویت در سینما انقلاب👇
http://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
💢 جیووانی اسپانیولتی داور ایتالیایی #جشنواره_بین_المللی_فیلم_فجر در مصاحبه با نشریه TEHRAN TIMES :
🔸سینمای ایران شاعرانه و واقعگرا (رئال) است
🔹 سینمای ایران سینمایی بود که باید آنرا از نزدیک میدیدم.
🔸من فکر میکنم سینمای ایران به سینمای ایتالیا بسیار نزدیک است و همان روح در آن وجود دارد.
🔹 سینمای #موج_نو ایران بعد از دهه ۶۰ و جنگ ایران-عراق آمد و از این نظر شبیه سینمای نئورئال ایتالیا است که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد. سینما در هر دو دوره جنگ،تلخی و مشکلات زندگی را نشان داده است اگرچه سینمای ایتالیا فیلمهای کمدی زیادی هم در این دوره ساخت.
🔸 برای من بسیار خوشایند است که افتتاحیه جشنواره کن با فیلم «همه میدانند» #اصغر_فرهادی شروع شد. این یک فیلم اسپانیایی با بازیگران اسپانیایی است. من فکر میکنم این اتفاق برای فیلم فرانسوی او یعنی «گذشته» نیز رخ داد که روح فرهادی در پشت فیلم مخفی شد ولی من گمان میکنم که اینبار هم روح ایرانی او را در پشت این فیلم اسپانیایی ببینم.
http://yon.ir/FDkVp
🔻لینک عضویت در سینما انقلاب👇
http://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
Tehran Times
Iranian cinema poetic and realistic: Giovanni Spagnoletti
TEHRAN – Italian producer Giovanni Spagnoletti who is a member of the jury at the 36th Fajr International Film Festival has described Iranian cinema as poetic and realistic.
خبرنامه سینما انقلاب
#ترجمه_اختصاصی_سینما_انقلاب 💢 جیووانی اسپانیولتی داور ایتالیایی #جشنواره_بین_المللی_فیلم_فجر در مصاحبه با نشریه TEHRAN TIMES : 🔸سینمای ایران شاعرانه و واقعگرا (رئال) است 🔹 سینمای ایران سینمایی بود که باید آنرا از نزدیک میدیدم. 🔸من فکر میکنم سینمای ایران…
🔻 «همه میدانند» فرهادی ایرانی است یا خارجی؟
قبلتر از زبان یکی از متتقدین ایتالیایی به این نکته اشاره شده کرده بودیم که روح ایرانی #اصغر_فرهادی در پشت فیلمهای خارجیاش مخفی میشود. حالا خاویر باردم در مصاحبه با یک خبرگزاری فرانسوی گفته است که در فیلم فرهادی بوی #اسپانیا را استشمام میکنم و "همه میدانند" بیشتر از هر فیلم اسپانیایی که در اسپانیا ساخته شده است، اسپانیایی است.
حالا باید منتظر باشیم که ببینیم آیا این کارگردان ایرانی در تلاش برای جا زدن خود در مقام یک کارگردان خارجی موفق است یا خیر؟
🔗 http://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
قبلتر از زبان یکی از متتقدین ایتالیایی به این نکته اشاره شده کرده بودیم که روح ایرانی #اصغر_فرهادی در پشت فیلمهای خارجیاش مخفی میشود. حالا خاویر باردم در مصاحبه با یک خبرگزاری فرانسوی گفته است که در فیلم فرهادی بوی #اسپانیا را استشمام میکنم و "همه میدانند" بیشتر از هر فیلم اسپانیایی که در اسپانیا ساخته شده است، اسپانیایی است.
حالا باید منتظر باشیم که ببینیم آیا این کارگردان ایرانی در تلاش برای جا زدن خود در مقام یک کارگردان خارجی موفق است یا خیر؟
🔗 http://telegram.me/joinchat/AAAAADwdg_ziqjaBTL9bkA
نقد فیلم اخیر #اصغر_فرهادی در #کیهان
فیلم «همه میدانند»، آخرین ساخته اصغر فرهادی در مراسم افتتاحیه هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد ولی به دلیل مسائل حاشیهای شب افتتاح همچون سخنرانی ترامپ و اعلام خروج از برجام و همینطور ضعف ساختار و کشش خود فیلم چندان هدف استقبال قرار نگرفت!
چنانکه برای برخی از منتقدان اروپایی این سوال پیش آمده بود که چرا با چنین فیلم ضعیفی، برنامه افتتاحیه جشنواره شکل گرفته، در حالی که سالهای قبل همواره سعی میشد جشنواره با یک فیلم قوی و پر سر و صدا افتتاح شود ولو اغلب آنها در بخش مسابقه اصلی شرکت نداشته و خارج از مسابقه به نمایش درمیآمدند. اما فیلم «همه میدانند» از محصولات سفارشی شورای اروپا (وابسته به اتحادیه اروپا) و بخش سینمایی آن به نام «یورو ایمیج» بوده که براساس اعلام وب سایت رسمی خود، ۲۰ فیلم دیگر در بخشهای مختلف این جشنواره شرکت داده و به دلیل اینکه از حامیان اصلی جشنواره کن نیز به شمار میآید، علاوه بر اختصاص برنامه افتتاحیه به یکی از محصولاتش، پیشاپیش برخی از جوایز این دوره از جشنواره کن را نیز برای خود و تولیداتش تضمین نموده است.
ماجرای فیلم «همه میدانند»، قصه هزاران بار تکرار شده عشقی قدیمی و آدم دزدی و باجگیری است که این بار با شکل و شمایلی ضد مذهبی نیز ترکیب شده و مثل فیلم قبلی فرهادی، آش درهم جوشی بهوجود آورده که یک سوم اولش یک ساز میزند و دو سوم بقیهاش سازی دیگر که اصلا ربطی به آن یک سوم ابتدایی ندارد و فرهادی همچنان در کشاکش سفارشیسازی، گیج و گنگ در میان سینمای تعلیق و شوک و تهماندههای تصورات به اصطلاح هنری از سینما دست و پا زده است!
🌐 @CINEMAENGHELAB
فیلم «همه میدانند»، آخرین ساخته اصغر فرهادی در مراسم افتتاحیه هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد ولی به دلیل مسائل حاشیهای شب افتتاح همچون سخنرانی ترامپ و اعلام خروج از برجام و همینطور ضعف ساختار و کشش خود فیلم چندان هدف استقبال قرار نگرفت!
چنانکه برای برخی از منتقدان اروپایی این سوال پیش آمده بود که چرا با چنین فیلم ضعیفی، برنامه افتتاحیه جشنواره شکل گرفته، در حالی که سالهای قبل همواره سعی میشد جشنواره با یک فیلم قوی و پر سر و صدا افتتاح شود ولو اغلب آنها در بخش مسابقه اصلی شرکت نداشته و خارج از مسابقه به نمایش درمیآمدند. اما فیلم «همه میدانند» از محصولات سفارشی شورای اروپا (وابسته به اتحادیه اروپا) و بخش سینمایی آن به نام «یورو ایمیج» بوده که براساس اعلام وب سایت رسمی خود، ۲۰ فیلم دیگر در بخشهای مختلف این جشنواره شرکت داده و به دلیل اینکه از حامیان اصلی جشنواره کن نیز به شمار میآید، علاوه بر اختصاص برنامه افتتاحیه به یکی از محصولاتش، پیشاپیش برخی از جوایز این دوره از جشنواره کن را نیز برای خود و تولیداتش تضمین نموده است.
ماجرای فیلم «همه میدانند»، قصه هزاران بار تکرار شده عشقی قدیمی و آدم دزدی و باجگیری است که این بار با شکل و شمایلی ضد مذهبی نیز ترکیب شده و مثل فیلم قبلی فرهادی، آش درهم جوشی بهوجود آورده که یک سوم اولش یک ساز میزند و دو سوم بقیهاش سازی دیگر که اصلا ربطی به آن یک سوم ابتدایی ندارد و فرهادی همچنان در کشاکش سفارشیسازی، گیج و گنگ در میان سینمای تعلیق و شوک و تهماندههای تصورات به اصطلاح هنری از سینما دست و پا زده است!
🌐 @CINEMAENGHELAB