آقای #اکبر_اعلمی نماینده سابق مردم تبریز، خبری را مبنی بر #مرگ_مشکوک یک خانم به نام #زهرا_نویدپور انتشار داده‌اند اما جالب اینجاست باوجود اینکه هنوز خبر دقیقی از علت و چگونگی درگذشت ایشان منتشر نشده، رسانه‌های ضدانقلاب ضمن معرفی نماینده #ملکان بعنوان عامل مرگ ایشان، این نماینده را به #سپاه و اصولگراها نیز منتسب کرده‌اند درحالیکه سوابق وی از ارتباطش با جناب یونسی، ربیعی و هاشمی رفسنجانی حکایت دارد؛ فارغ از اینکه تشخیص فوریِ #لاشخورهای_سیاسی و ارتباط دادن آن با سپاه و جریان انقلاب، بنحوی تداعی کننده‌ی پروژه‌ی #ندا_آقا_سلطان است، بنظر میرسد مطالبه‌ی صحیح آنست که دستگاه قضایی کشور با بررسیِ دقیق و شفاف سازیِ فوری، مانع سوءاستفاده بیشتر از این خبر مبهم در جهت تخریب نظام گردد!!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
جناب آقای #عارف در کنار عکس گرفتن با حادثه دیدگان #علوم_تحقیقات سری هم به #دانشگاه_الزهرا بزنید و پاسخ گوی ساکنان مظلوم #ده_ونک باشید که درخواست خانم #زهرا_رهنورد و تایید شما در سال 81، مسبب آوارگی 90 خانواده شد
دستشان اگر بجایی نرسد مطمئن باشید آهشان دامانتان را خواهد گرفت
"علی‌اکبر رائفی‌پور"
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
دستشان اگر بجایی نرسد مطمئن باشید آهشان دامانتان را خواهد گرفت
"علی‌اکبر رائفی‌پور"
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
اعلام موجودیتِ "شورای سیاستمداریِ زنانِ اصلاح‌طلب" را باید یک بازیِ جدید برای بهره‌برداری در انتخابات آتیِ #مجلس دید، آنهم وقتی که #اصلاح‌طلبان به دلیل حمایت‌هایشان از جناب #روحانی و عملکرد فعلیِ دولت ایشان (بخصوص در زمینه‌ی اقتصادی و سیاست خارجی) حرف چندانی برای گفتن و دفاع ندارند؛ جالب اینجاست کسانی مثلاً پرچمدار #حقوق_زنان شده‌اند که خودشان سالها (در دولت و مجلس) مسئولیت داشته‌اند و اگر قصد انجام کاری را داشتند، تاکنون انجام داده بودند!!
#زهرا_شجاعی
#شهیندخت_مولاوردی
#فاطمه_راکعی
#ژاله_فرامرزیان
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#زهرا_شجاعی
#شهیندخت_مولاوردی
#فاطمه_راکعی
#ژاله_فرامرزیان
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
💢 #حافظه_تاریخی ؛ #زهرا_رهنورد : سودای سازش و نزدیکی با #آمریکا این خونخوار قسی حتی برای لحظه ای هم که باشد جنایت است
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
زنده زنده سوخت....
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
Forwarded from دیده بان انقلاب
زنده زنده سوخت....
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
Forwarded from دیده بان انقلاب
💢 سال ۸۸ تقلب شده؟
_بله که شده!
خب سند و مدرکت چیه؟
ببین میرحسین فرزند آذربایجانه
منم که لُر هستم و میرحسین داماد لرستانه، هیچ وقت مردم فرزند و دامادشون رو نمیذارن به احمدی نژاد رای بدن!
فکر میکنید این #لطیفه بود؟ سرکاری بود؟
نه! این مصاحبه #زهرا_رهنورد (همسر میرحسین)بود با شبکهbbc
اوج استدلال بودا
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
_بله که شده!
خب سند و مدرکت چیه؟
ببین میرحسین فرزند آذربایجانه
منم که لُر هستم و میرحسین داماد لرستانه، هیچ وقت مردم فرزند و دامادشون رو نمیذارن به احمدی نژاد رای بدن!
فکر میکنید این #لطیفه بود؟ سرکاری بود؟
نه! این مصاحبه #زهرا_رهنورد (همسر میرحسین)بود با شبکهbbc
اوج استدلال بودا
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
مدح: قوت بازوی مولایی به مولا فاطمه
Haj Meysam Motiee
💠 قوت بازوی مولایی به مولا فاطمه (مدح)
🎙بانوای : #حاج‌میثم‌مطیعی
🌸 ویژه ولادت حضرت #زهرا (س)
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🎙بانوای : #حاج‌میثم‌مطیعی
🌸 ویژه ولادت حضرت #زهرا (س)
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرفهای شنیدنی دکتر زهرا_سعیدی_مبارکه کاندیدای میان دوره ای مجلس از تهران ری اسلامشهر و شمیرانات از حال و هوای لحظه دریافت نشان از دست مقام معظم رهبری
#رهبر #رهبری_معظم_انقلاب #دکتر_زهرا_سعیدی #جوان #جوان_موفق #جوان_نمونه #افتخارات #عملکرد #زهرا_سعیدی_مبارکه #لوح_تقدیر #دکترزهراسعیدی #خدمت #خدمت_به_مردم #تهران
#drzahrasaeedi_ir
#رهبر #رهبری_معظم_انقلاب #دکتر_زهرا_سعیدی #جوان #جوان_موفق #جوان_نمونه #افتخارات #عملکرد #زهرا_سعیدی_مبارکه #لوح_تقدیر #دکترزهراسعیدی #خدمت #خدمت_به_مردم #تهران
#drzahrasaeedi_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرفهای شنیدنی دکتر زهرا_سعیدی_مبارکه کاندیدای میان دوره ای مجلس از تهران ری اسلامشهر و شمیرانات از حال و هوای لحظه دریافت نشان از دست مقام معظم رهبری
#رهبر #رهبری_معظم_انقلاب #دکتر_زهرا_سعیدی #جوان #جوان_موفق #جوان_نمونه #افتخارات #عملکرد #زهرا_سعیدی_مبارکه #لوح_تقدیر #دکترزهراسعیدی #خدمت #خدمت_به_مردم #تهران
#drzahrasaeedi_ir
✍️دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
@didebane_enghelab
#رهبر #رهبری_معظم_انقلاب #دکتر_زهرا_سعیدی #جوان #جوان_موفق #جوان_نمونه #افتخارات #عملکرد #زهرا_سعیدی_مبارکه #لوح_تقدیر #دکترزهراسعیدی #خدمت #خدمت_به_مردم #تهران
#drzahrasaeedi_ir
✍️دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
@didebane_enghelab
زنده زنده سوخت....
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
✍️شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب
https://t.me/joinchat/O-GFli-ukpQ7lelN
اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
بعد از شهدا ما چه کردیم؟
شهدا شرمنده ایم!
✍️شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب
https://t.me/joinchat/O-GFli-ukpQ7lelN
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
🎯 مثلث برمودا در ایران (٢)
1⃣ فروشندهٔ باغ فوق به #حاج_علینقی_کاشانی، که پس‌کوچه و بدون آبِ روان و با قیمتِ بالا بود، به‌نحوی که #عین‌السلطنه را متحیّر کرد، «میرزا ابراهیم‌خان نبیل‌السلطنه» است که بعدها پسرش، #فضل‌الله_نبیل، رئیس دفتر #فرح_پهلوی شد و دخترش، #زهرا_نبیل، سناتور. #نبیل‌السلطنه و فرزندانش از #بهائیان سرشناس بودند.
2⃣ این نوع معاملات مشکوک (خرید ملک به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت متعارف) در زمان جنگ جهانی دوم، و بحران‌های مالی که قوانین نظارتی شدید وجود دارد، به معاملات صوری به‌منظور تبادل غیرقانونی پول (#پول‌شویی) شبیه است.
3⃣ علینقی کاشانی بخش مهمی از ثروت پیشین خود را از طریق کارخانهٔ ریسمان‌ریسی سمنان به دست آورد. او احداث کارخانهٔ فوق را در سال ۱۳۰۵، در زمینی که #حاج_میرزا_آقا_فامیلی، بزرگ طایفه فامیلی سنگسر و سمنان، در اختیارش گذارد (مجانی یا با قیمت نازل)، شروع کرد. کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان در شهریور ۱۳۱۰ با حضور #رضاشاه افتتاح شد.
4⃣ احداث این کارخانه در #سمنان به دلیل کشت وسیع پنبه در اراضی مابین #آرادان و #سرخه بود که در آن زمان مرغوب‌ترین پنبه ایران به‌شمار می‌ر‌فت. بخش مهمی از زارعین این اراضی از طوایف شبان #سنگسر بودند که از زمان صفویه به‌تدریج به سُرخه و آرادان مهاجرت کردند و شیوهٔ زیست و معیشت خود را از دامداریِ کوچنده به زراعت و یکجانشینی تغییر دادند.
5⃣ عین‌السلطنه در همان یادداشت ۵ تیر ۱۳۲۴ افزوده است:
📝 این آدم [حاج علینقی کاشانی] پنبه را از دولت (انحصار بود) به لطایف‌الحیل ارزان خرید و به هر قیمت دلش خواست فروخت (نخ را).
📚 روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه، ج۱۰، ص ۸۰۶۷
✍ استاد عبدالله شهبازی
@didebane_enghelab ak
1⃣ فروشندهٔ باغ فوق به #حاج_علینقی_کاشانی، که پس‌کوچه و بدون آبِ روان و با قیمتِ بالا بود، به‌نحوی که #عین‌السلطنه را متحیّر کرد، «میرزا ابراهیم‌خان نبیل‌السلطنه» است که بعدها پسرش، #فضل‌الله_نبیل، رئیس دفتر #فرح_پهلوی شد و دخترش، #زهرا_نبیل، سناتور. #نبیل‌السلطنه و فرزندانش از #بهائیان سرشناس بودند.
2⃣ این نوع معاملات مشکوک (خرید ملک به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت متعارف) در زمان جنگ جهانی دوم، و بحران‌های مالی که قوانین نظارتی شدید وجود دارد، به معاملات صوری به‌منظور تبادل غیرقانونی پول (#پول‌شویی) شبیه است.
3⃣ علینقی کاشانی بخش مهمی از ثروت پیشین خود را از طریق کارخانهٔ ریسمان‌ریسی سمنان به دست آورد. او احداث کارخانهٔ فوق را در سال ۱۳۰۵، در زمینی که #حاج_میرزا_آقا_فامیلی، بزرگ طایفه فامیلی سنگسر و سمنان، در اختیارش گذارد (مجانی یا با قیمت نازل)، شروع کرد. کارخانه ریسمان‌ریسی سمنان در شهریور ۱۳۱۰ با حضور #رضاشاه افتتاح شد.
4⃣ احداث این کارخانه در #سمنان به دلیل کشت وسیع پنبه در اراضی مابین #آرادان و #سرخه بود که در آن زمان مرغوب‌ترین پنبه ایران به‌شمار می‌ر‌فت. بخش مهمی از زارعین این اراضی از طوایف شبان #سنگسر بودند که از زمان صفویه به‌تدریج به سُرخه و آرادان مهاجرت کردند و شیوهٔ زیست و معیشت خود را از دامداریِ کوچنده به زراعت و یکجانشینی تغییر دادند.
5⃣ عین‌السلطنه در همان یادداشت ۵ تیر ۱۳۲۴ افزوده است:
📝 این آدم [حاج علینقی کاشانی] پنبه را از دولت (انحصار بود) به لطایف‌الحیل ارزان خرید و به هر قیمت دلش خواست فروخت (نخ را).
📚 روزنامهٔ خاطرات عین‌السلطنه، ج۱۰، ص ۸۰۶۷
✍ استاد عبدالله شهبازی
@didebane_enghelab ak
🔺هرچند از جماعتی که رییس دولت متبوع شان تا همین چند وقت پیش منتقدینش را به جهنم حواله میداد نباید زیاد انتظار داشت اما حتی اگر مجری برنامه (به اذعان آنها)، بدون هماهنگی دست به دعوت میهمان تلفنی زده نیز بهتر بود که برنامه را ترک نمیکردند (روی همان آنتن زنده، به ابهامات مطرح شده پاسخ میدادند و قضاوت را به افکار عمومی واگذار میکردند) تا لااقل ادعاهای همیشگی شان در طرفداری از آزادی بیان و گفتگو (بیش از این) خدشه بر نمیداشت!
زنده باد مخالف من
#شبکه_افق
#جهان_آرا
#مولاوردی
#زهرا_شجاعی
✍دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
زنده باد مخالف من
#شبکه_افق
#جهان_آرا
#مولاوردی
#زهرا_شجاعی
✍دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
نقاشی اثر استاد اعظم ماسون #میرحسین_موسوی و همسر ایشان #زهرا_ره_نورد
آیا باز هم ضحاکان ماردوش اصلاحات برای بقای خود تشنه خون شده اند؟
@didebane_enghelab ak
آیا باز هم ضحاکان ماردوش اصلاحات برای بقای خود تشنه خون شده اند؟
@didebane_enghelab ak
💢استاد علی اکبر رائفی پور:
♦مصاحبه #زهرا_امیر_ابراهیمی (ققنوس خانوم) با روزنامه اسرائیلی:
انقلاب بعدی ایران، انقلاب زنان خواهد بود
آرام آرام #کد_ققنوس در حال افشا و اجرا است !
طراحی آشوب اینبار به رنگ صورتی ( #انقلاب_صورتی )
که البته #پلنگ_صورتی بیشتر برازنده این جماعت دوزاری است
✍دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
♦مصاحبه #زهرا_امیر_ابراهیمی (ققنوس خانوم) با روزنامه اسرائیلی:
انقلاب بعدی ایران، انقلاب زنان خواهد بود
آرام آرام #کد_ققنوس در حال افشا و اجرا است !
طراحی آشوب اینبار به رنگ صورتی ( #انقلاب_صورتی )
که البته #پلنگ_صورتی بیشتر برازنده این جماعت دوزاری است
✍دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
مدح: قوت بازوی مولایی به مولا فاطمه
Haj Meysam Motiee
💠 قوت بازوی مولایی به مولا فاطمه (مدح)
🎙بانوای : #حاج‌میثم‌مطیعی
🌸 ویژه ولادت حضرت #زهرا (س)
✍️دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab
🎙بانوای : #حاج‌میثم‌مطیعی
🌸 ویژه ولادت حضرت #زهرا (س)
✍️دیده بان انقلاب
@didebane_enghelab