🔴 یک حکایت قدیمی و البته تکراری! 😊👇
🔸روزی روزگاری در روستایی در هند، مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید.
🔸با کم شدن تعداد میمونها، روستاییها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد اینبار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستاییها فعالیت خود را از سر گرفتند. اما پس از مدتی موجودی میمون باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییها دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهایشان رفتند.
🔸اینبار پیشنهاد به ۲۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که بسختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. در نهایت مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۵۰ دلار خواهد داد. وی سپس برای کاری به شهر رفت و کارها را به شاگردش -شمشیرخان- محول کرد تا از طرف او میمونها را بخرد.
🔸در غیاب تاجر اصلی، شاگرد به روستاییها گفت: «اینهمه میمونِ در قفس را ببینید! من آنها را به ۳۵ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت تاجر، آنها را به ۵۰ دلار به او بفروشید.» روستاییها که [احتمالاً مثل شما] ذوقزده و وسوسه شده بودند پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند...
🔸البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستاییها ماندند و اعتماد به تاجر و یکدنیا میمون و پولهایی که به باد رفته بود...
#داستان_دلار
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
ایتا
https://eitaa.com/didebane_enghelab
🔸روزی روزگاری در روستایی در هند، مردی به روستاییها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستاییها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند و شروع به گرفتنشان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید.
🔸با کم شدن تعداد میمونها، روستاییها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد اینبار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستاییها فعالیت خود را از سر گرفتند. اما پس از مدتی موجودی میمون باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییها دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهایشان رفتند.
🔸اینبار پیشنهاد به ۲۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که بسختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. در نهایت مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۵۰ دلار خواهد داد. وی سپس برای کاری به شهر رفت و کارها را به شاگردش -شمشیرخان- محول کرد تا از طرف او میمونها را بخرد.
🔸در غیاب تاجر اصلی، شاگرد به روستاییها گفت: «اینهمه میمونِ در قفس را ببینید! من آنها را به ۳۵ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت تاجر، آنها را به ۵۰ دلار به او بفروشید.» روستاییها که [احتمالاً مثل شما] ذوقزده و وسوسه شده بودند پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند...
🔸البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستاییها ماندند و اعتماد به تاجر و یکدنیا میمون و پولهایی که به باد رفته بود...
#داستان_دلار
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
ایتا
https://eitaa.com/didebane_enghelab
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
تاریخ تاسیس: ۹۴/۷/۳
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab