#شعر_شب
#احمد_شاملو

بیهوده مرگ
به تهدید
چشم می‌دَرانَد:
ما به حقیقتِ ساعت‌ها
شهادت نداده‌ایم
جز به گونه‌ی این رنج‌ها
که از عشق‌های رنگینِ آدمیان
به نصیب برده‌ایم
چونان خاطره‌یی هریک
در میان نهاده
از نیشِ خنجری
با درختی.

□

با این همه از یاد مبر
که ما
ــ من و تو ــ
انسان را
رعایت کرده‌ایم
(خود اگر
شاهکارِ خدا بود
یا نبود)،
و عشق را
رعایت کرده‌ایم.

🔥پیوستن به #دیارمیرزا

🆔 t.me/joinchat/AbN-ADugA033ytQhV_oQnQ

📷 #دیارمیرزا را در واتس آپ دنبال کنید

https://chat.whatsapp.com/LrmhhqH5Oit5j9qOsM4n7N

#شعر_شب
#احمد_شاملو

کاشفانِ چشمه
کاشفانِ فروتنِ شوکران
جویندگانِ شادی در مجری آتشفشانها،
شعبده‌بازانِ لبخند در شبکلاهِ درد.
با جاپائی ژرف‌تر از شادی
در گذرگاهِ پرندگان.
در برابر تندر می‌ایستند
خانه را روشن می‌کنند
و می‌میرند.

🔥پیوستن به #دیارمیرزا

🆔 t.me/joinchat/AbN-ADugA033ytQhV_oQnQ

📷 #دیارمیرزا را در واتس آپ دنبال کنید

https://chat.whatsapp.com/IpOI671Ws7M3kLAp4D0vZT

«اجاق سرد»
شعر: #نیما_یوشیج
با صدای #احمد_شاملو

مانده از شب‌های دورادور
بر مسیر خامُش جنگل
سنگچینی از اجاقی خُرد،
اندر او خاکسترِ سردی.

همچنان کاندر غبار اندوده‌ی اندیشه‌های من ملال‌انگیز
طرح تصویری در آن هر چیز
داستانی حاصلش دردی.

روز شیرینم که با من آشتی داشت؛
نقش ناهمرنگ گردیده
سرد گشته، سنگ گردیده؛
با دم پاییز عمر من کنایت از بهار روی زردی.

همچنان که مانده از شب‌های دورادور
بر مسیر خامش جنگل
سنگچینی از اجاقی خرد
اندر او خاکستر سردی.

🔥پیوستن به #دیارمیرزا

🆔 t.me/joinchat/AbN-ADugA033ytQhV_oQnQ

📷 #دیارمیرزا را در واتس آپ دنبال کنید

https://chat.whatsapp.com/CfaDIaoKQb1LH8sf5qSyUo

#شعر_شب