Forwarded from نقد
🔹 نوشته های دریافتی 🔹
▫️ اوتیسم، «داغ ننگ»، معلولیت
▫️ میدانی تاریخی و در حال تغییر
نوشتهی: روی ریچارد گرینکر
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
18 آوریل 2020
📝 یادداشت مترجم: مقالهای که در ادامه از ریچارد گرینکر میخوانید، تلاش میکند در زمانهای که تجاری شدن ابعاد گوناگون حیات بشری را بلعیده است، تحلیلی از تطور داغ ننگ و دگردیسی آن به فراخور نیازهای سرمایهداری در رابطه با مسالهی معلولیت ارائه کند. این مقاله به میانجی اوتیسم نشان میدهد که طرد کردن و داغ ننگ زدن بر افراد اوتیستیک، چگونه شکل گرفتهاند و سپس در طی زمان تضعیف شدهاند، اما آن طبقهبندی روانشناختی و روانپزشکی که برسازنده داغ ننگ بود و به میانجی نامولد بودنْ افراد اوتیستیک را طرد میکرد، همچنان در خدمت سرمایهداری است و این بار در قالب دربرگیرندگی و زدودن داغ ننگ و به میانجی تجاری کردن اوتیسم. گرچه میتوان با همه مواضع نویسنده موافق نبود، اما باید چند نکته را در باره اهمیت این مقاله در نظر داشت. اولاً گرینکر، مفهوم داغ ننگ را، بر خلاف جریانات غالب آکادمیک متاثر از گافمن، در بستری تاریخی و مادی بررسی میکند. ثانیاً، او گرچه در بیان چندان از اصطلاحات رایج در کاربست روش ماتریالیسم تاریخی بهره نمیبرد، اما در عمل از این روش استفاده میکند که نمونههای پرشماری در حوزه مطالعات معلولیت ندارد. ثالثاً، او به درستی نشان میدهد که چگونه گفتارهای غالب میتوانند جنبشی اجتماعی را مستحیل و بدل به بخشی از صنعت و ابزار گردش و انباشت سرمایه کنند. رابعاً او با تحلیل خود از روندهایی که در جهان امروز با تبلیغات گسترده مدعی تحقق حقوق افراد دارای معلولیت در جهان سرمایهداری هستند، توهمزدایی میکند. و در نهایت اینکه این مقاله و به صورت کلی جریان انتقادی در مطالعات معلولیت، بخشی از تلاشی هستند در برابر سلطه بیچون و چرای گفتارها و ایدئولوژیهای پزشکی و روانشناختی که با تخصصی کردن و پزشکینه کردن حوزه معلولیت، انقیادی مضاعف را به افراد دارای معلولیت تحمیل کردهاند.
🔸 در حوزهی مطالعات معلولیت و سایر حوزهها از بحث بنیادین سال 1963 اروینگ گافمن دربارهی بدنامی و داغ ننگ هم استقبال شده است، هم انتقاد. در تحلیل میانکنشی و غیرتاریخی گافمن، فرض بر این است که داغ ننگ و بدنامی یکی از ویژگیهای طبیعی بشری است و این توجه را از تحلیل تاریخی پرت میکند. اما این مقاله استدلال میکند که داغ ننگ ــ مشخصاً بدنامی حول «بیماریهای روانی» ـ عمیقاً در شرایط ساختاری تاریخی سرمایهداری مدرن و ایدئولوژیهای فردمداری حک شده است که ایدئالهای کارگر مدرن را شکل دادهاند. من بهطور خاص از نمونه اوتیسم ــ و کالایی شدن آن در ایالات متحد ــ استفاده میکنم تا نشان دهم چگونه یک «بیماری روانیِ» داغ خورده با مجموعهای از منافع مالی که وابسته به تولید مستمر نوع خاصی از تشخیصهای پزشکی هستند، در هم تنیده است. مثلاً تحلیل «مجتمع صنایع اوتیسم» در ایالات متحد نشان میدهد که چگونه تغییرات اقتصادی شرایط لازم برای دامنهای از اقدامات فراهم میکنند که تضعیف داغ ننگ را وعده میدهند؛ این اقدامات شامل آموزش ویژه، کنشگری/مدافعهگری و خودنمایندگی هستند. این امر در زمینه و زمانه گذار به اشتغال منعطف و افزایش ارزش مهارتهای فنآورانه و هنری که با تنوعِ عصبی در ارتباط هستند، در حال وقوع است. با اینکه منطق سرمایهداری همچنان به تعریف ارزشگذارانه از شخصیّت ادامه میدهد، خانوادهها و خودمدافعهگران اوتیستیک در سالهای اخیر در استفاده از استراتژیهایی برای رهایی از داغ ننگ و بیماری، و مقاومت در برابر تعاریف مرسوم از اوتیسم به مثابه نشانگانی از نقصان تواناتر شدهاند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1lN
#روی_ریچارد_گرینکر #حمیدرضا_واشقانی_فراهانی
#کالایی_شدن #روانشناسی #اوتیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ اوتیسم، «داغ ننگ»، معلولیت
▫️ میدانی تاریخی و در حال تغییر
نوشتهی: روی ریچارد گرینکر
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
18 آوریل 2020
📝 یادداشت مترجم: مقالهای که در ادامه از ریچارد گرینکر میخوانید، تلاش میکند در زمانهای که تجاری شدن ابعاد گوناگون حیات بشری را بلعیده است، تحلیلی از تطور داغ ننگ و دگردیسی آن به فراخور نیازهای سرمایهداری در رابطه با مسالهی معلولیت ارائه کند. این مقاله به میانجی اوتیسم نشان میدهد که طرد کردن و داغ ننگ زدن بر افراد اوتیستیک، چگونه شکل گرفتهاند و سپس در طی زمان تضعیف شدهاند، اما آن طبقهبندی روانشناختی و روانپزشکی که برسازنده داغ ننگ بود و به میانجی نامولد بودنْ افراد اوتیستیک را طرد میکرد، همچنان در خدمت سرمایهداری است و این بار در قالب دربرگیرندگی و زدودن داغ ننگ و به میانجی تجاری کردن اوتیسم. گرچه میتوان با همه مواضع نویسنده موافق نبود، اما باید چند نکته را در باره اهمیت این مقاله در نظر داشت. اولاً گرینکر، مفهوم داغ ننگ را، بر خلاف جریانات غالب آکادمیک متاثر از گافمن، در بستری تاریخی و مادی بررسی میکند. ثانیاً، او گرچه در بیان چندان از اصطلاحات رایج در کاربست روش ماتریالیسم تاریخی بهره نمیبرد، اما در عمل از این روش استفاده میکند که نمونههای پرشماری در حوزه مطالعات معلولیت ندارد. ثالثاً، او به درستی نشان میدهد که چگونه گفتارهای غالب میتوانند جنبشی اجتماعی را مستحیل و بدل به بخشی از صنعت و ابزار گردش و انباشت سرمایه کنند. رابعاً او با تحلیل خود از روندهایی که در جهان امروز با تبلیغات گسترده مدعی تحقق حقوق افراد دارای معلولیت در جهان سرمایهداری هستند، توهمزدایی میکند. و در نهایت اینکه این مقاله و به صورت کلی جریان انتقادی در مطالعات معلولیت، بخشی از تلاشی هستند در برابر سلطه بیچون و چرای گفتارها و ایدئولوژیهای پزشکی و روانشناختی که با تخصصی کردن و پزشکینه کردن حوزه معلولیت، انقیادی مضاعف را به افراد دارای معلولیت تحمیل کردهاند.
🔸 در حوزهی مطالعات معلولیت و سایر حوزهها از بحث بنیادین سال 1963 اروینگ گافمن دربارهی بدنامی و داغ ننگ هم استقبال شده است، هم انتقاد. در تحلیل میانکنشی و غیرتاریخی گافمن، فرض بر این است که داغ ننگ و بدنامی یکی از ویژگیهای طبیعی بشری است و این توجه را از تحلیل تاریخی پرت میکند. اما این مقاله استدلال میکند که داغ ننگ ــ مشخصاً بدنامی حول «بیماریهای روانی» ـ عمیقاً در شرایط ساختاری تاریخی سرمایهداری مدرن و ایدئولوژیهای فردمداری حک شده است که ایدئالهای کارگر مدرن را شکل دادهاند. من بهطور خاص از نمونه اوتیسم ــ و کالایی شدن آن در ایالات متحد ــ استفاده میکنم تا نشان دهم چگونه یک «بیماری روانیِ» داغ خورده با مجموعهای از منافع مالی که وابسته به تولید مستمر نوع خاصی از تشخیصهای پزشکی هستند، در هم تنیده است. مثلاً تحلیل «مجتمع صنایع اوتیسم» در ایالات متحد نشان میدهد که چگونه تغییرات اقتصادی شرایط لازم برای دامنهای از اقدامات فراهم میکنند که تضعیف داغ ننگ را وعده میدهند؛ این اقدامات شامل آموزش ویژه، کنشگری/مدافعهگری و خودنمایندگی هستند. این امر در زمینه و زمانه گذار به اشتغال منعطف و افزایش ارزش مهارتهای فنآورانه و هنری که با تنوعِ عصبی در ارتباط هستند، در حال وقوع است. با اینکه منطق سرمایهداری همچنان به تعریف ارزشگذارانه از شخصیّت ادامه میدهد، خانوادهها و خودمدافعهگران اوتیستیک در سالهای اخیر در استفاده از استراتژیهایی برای رهایی از داغ ننگ و بیماری، و مقاومت در برابر تعاریف مرسوم از اوتیسم به مثابه نشانگانی از نقصان تواناتر شدهاند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-1lN
#روی_ریچارد_گرینکر #حمیدرضا_واشقانی_فراهانی
#کالایی_شدن #روانشناسی #اوتیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
اوتیسم، «داغ ننگ»، معلولیت
میدانی تاریخی و در حال تغییر نوشتهی: روی ریچارد گرینکر ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی در حوزه مطالعات معلولیت و سایر حوزهها از بحث بنیادین سال 1963 اروینگ گافمن دربارهی بدنامی و داغ ننگ هم است…