کانال کمپین پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت
10.6K subscribers
5.18K photos
1.4K videos
393 files
3.28K links
این کمپین از آبان ۹۵ تشکیل شده. دو دستاورد عمده: #تصویب_لایحه_معلولان و اختصاص ردیف بودجه. اهداف:اجرا و بروزرسانی #قانون_معلولان
#گزارش_عملکرد👇
https://t.me/dscampaign/7628

ارسال سوژه مهم؛ @dscampaignBot

کد شامد: 1-1-70505-61-4-1
Download Telegram
باسلام اینم فقط دردو دله نه انتقاد نه چیزی چون هیچ فایده ای ندارد
من معلول جسمی حرکتی قطع هردوپاازبالای زانو35ساله اصفهان ازسن14سالگی ورزش وشروع کردم درسال اول قهرمان ورزش باستانی شدم درسالهایه بعد قهرمان وزنه برداری قهرمان قایق رانی قهرمان تیرو کمان باتیم اصفهان قهرمان والیبال نشسته
ازدست فروشی شروع کردم باحمایت پدرم جزع 6نفراول دراستان که موفق به گرفتن مدرک نقشه کشی صنعتی باکامپیوتر شدم درچند موسسه برایه استخدام آزمون دادم قبول شدم ودرمصاحبه یه کلام تومعلولی وباعث دردسر میشی درآینده به امید ورزش سخت تلاش کردم شدم نفراول توایران که مبتکر چرخ نشسته ومیل بازی نسشته شدم تاالانم هنوز کسی این کارا نکرده دررشته تیروکمان شدم مربی درجه 2 باامکاناتی که بچه های جانباز اصفهان دراختیارم گذاشتن شدم نفراول مسابقات تیروکمان چندین دوره براتیم ملی انتخاب شدم اخراردو گفتن بعزیستی باید پشتیبانی کنه تاماهم کمک کنیم نزدیک مسابقات پاراالمپیک که به گفته مربی تیم ملی اون زمان گفت توموفق میشی بهزیستی اصفهان بارها رفتم گفتن مگه ماگفتیم برو حرفه ای ورزش کن در حد سلامتید برو بازم باتلاش رفتم اردو اخراردو قرار شد بیام وپاسپورت درست کنم درست کردم ومنتظر وتمرین یه موقع فهمیدم تیم اعزام شده تمام ارزوهام یهو روسرم خراب شد بعدازمسابقات که برگشتن به سرپرست زنگ زدم گفت امتیازت کم بود من که ازشوقم همه رابه تاریخ یادداشت کرده بودم براش خوندم اخرش گفت چون نمیتونی وسایل حرفه ای تهیه کنی امدنت امکان نداشت گفتم قرارشد مناتجهیز کنید گفت بهزیستی همکاری نکرد که بنیادبرابچه ها همکاری کرد اونا رفتن کلا 6سال تلاش من نابود شد ازبین رفت رفتم توکارصنایع دستی کسی منوقبول نمیکرد براشاگردی باحقوق ناچیز روزی10ساعت کار یه شب زیربارون بودم راه زیادبود امدم باتاکسی برم مجبور بودم جلوبشینم یه تاکسی ایستاد گفتم اقا لطف کنین بشینین عقب من سختمه تامن جلو بشینم بابی احترامی درابست وبهم بی احترامی کرد نه راننده نه دوتا مسافر دیگه حتی زبون باز نکردن که چرا اینجوررفتارکرد من تاخونه که فاصله خیلی زیادی بود گریه کردم و پیاده رفتم به یکماه نکشید گواهینامه گرفتم رفتم تویه شرکت به عنوان راننده باهزار بدهی یه پیکان پکیده خریدم قراربود بهزیستی وام به شرکتشون بدد وپول بیمه منم بهشون بدد 8ماه کارکردم نداد اخرشم گفت مانه چیزی میدیم نه بیخودی هی بیااینجا گفتم بیرونم میکنه گفت به ماربطی ندارد وببخشید بازم ببخشیدعین این کلمه رابهم گفت گفت شمابرودنبال یه کارخوابیدنی که باهاش بحثم شد وازاونجا زدم بیرون شدم استاد کار برابیمه خیلی این طرف اونطرف رفتم هیچ کسی رسیدگی نکرد تهران امدم اخرین حرف دفتر نمایندگان مجلس بهم این بود که تاشما کسیو تومجلس نداشته باشید تابرات مطرح کنه هیچ کاری براتون انجام نمیشه رفتم بهزیستی مرکزی تهران که اصلا ارباب رجوعا رانمیدن داخل دم دربرمیگردونن باکلی خواهش بامسعول مربوطش تلفنی تاامدم سوال ازش کنم باتندی ولهن خیلی بد گفت مگه من اینجانشستم که براشمادلسوزی کنم راش ندین بیادبالاسرم شلوغه کاردارم بروفردابیا50 تومن بگیروبروشهرتون نمیدونم شایدم واقعا مشکل ازمن بوده
برایه به ثبت رسوندن ورزش باستانی ویژه معلولین باکلی مخالفت منافرستادن ترکیه میگفتن چرااین فلانی تاحالاخارج نرفته خلاصه کاراخدا که دلم شکست تماس گرفتن که بیاتهران قراره توهم بری
رفتم گفتن حالاامدی نمیخوادبری اون وسط نخودی باش گفتم باش ولی دلم واقعاشکست بازم کاراخدا موقعی که از22کشور تمام متخصصان برایه بازدید وفیلم برداری ازاین ورزش امده بودن منم اون کنارتوویلچربودم گفتن یکی که کامل بلده بیاد کلی ورزشا انجام بدد که خوب من همه کراراانجام میدادم ومن رفتم ورزش خلاص شد تمام سالن ایستاده چنددقیقه تشویق میکردن دکتراکه ازامپی سی امده بودن امدن جلو وقدردانی کردن گفتن باورمون نمیشه کسی اینکارابکنه اینجابود که واقعا دیگه احساس پوچی نکردم وافهمیدم که ماهم وجود داریم خیلی بیشترازاونی که بهمون میگن وسعی دارن بهمون بگن مافقط محتاجیم ازاونجابه بعد دیدم به زندگی عوض شد
بازم ببخشید خیلی سال بود ایناتوگلوم گیر کرده بود شرمنده ازهمه عزیزا بازم ببخشید.
#کمپین #درددل #پهلوانان #خودباوری #همت #شکست_ناپذیر #معلولان
@dscamaign
سلام ب همگی...
من خیلی وقته ک عضو کمپین هستم و تا جایی ک از دستم بر میومده تلاش کردم... نمیگم زیاد اما حداقل کاری ک ازم بر میومده رو انجام دادم
دعوت از دوستانم و نامه ب نماینده شهرمون...
حدود 12 سال پیش پدرم فوت کرد
مادرم چهار سال بعدش فوت کرد...
شب سوم مادرم همه جمع شدن ک ای وااای حالا با این دوتا دختر معلول چیکار کنیم? کی میخواد ازشون مراقبت بکنه?
منم خیلی ترسیدم ک واای درست میگن آخه کی حاضره از ما مراقبت بکنه?

چراااا اینجور فکر کردم?
چون وابسته نگهداری پدرمادرم شده بودم و خودمو یک فرد معلول و ناتوان فرض میکردن... و اینم باز میگرده ب رفتارهای نادرستی ک باهام شده بود
من عاشق درس خوندن بودم اما نشد ک بخونم شاید میشد اما نزاشتن... بازم چراا چون ورود یک فرد معلول توی جامعه هنوز جا نیوفتاده بود و با یک دید دیگه بهش نگاه میشد
من تا یکسال بعداز فوت مادرم سر سفره برادرم بودم
اما بخودم گفتم اینجوری نمیشه باید کاری کرد... ی اتاق داشتم ک جلولوشو ساختم و شد یک سوییت... و جدا شدم بعدش رفتم دنبال کار توی بیمه کار گیرم اومد حقوقش کم بود اومدم بیرون
ی صدتومنی داشتم رفتم لوازم آرایشی آوردم توی خونه فروختم شد سیصد چهارصد یک میلیون و... تا شد ک یک ویترین برا خودم درست کردم و کارمو گسترش دادم
اما دیدم همشو باید بدم اجاره اینم ولش کردم ی چند ماهی بیکار بودم اما باز کار گیرم اومد شدم ویزیتور پخش نایلون واسه ی بنده خدا کار میکردم با حقوق 250 هزارتومن الان هم دارم با یک کارخونه کار میکنم ک خداروشکر حقوقش خیلی بهتره
شاید از نظر شماها ک درس خوندین و مهندس فلان کارین و دکترا و لیسانسو و... هستید یک کار پیش پا افتاده باشه
اما واسه خودم خیلی عالیه
چون بسنده نمیتونم بکنم ب حقوق بهزیستی.


خلاصه حرفم اینه آدم اگه خودش بخواد میتونه هرکاری انجام بده...
ما نباید ب کسی بگیم آره شما ی کاری واسه من پیدا بکن
خودمون باید آستین همت بالا بزنیم
من معلول جسمی حرکتی هستم خواهرمم معلول جسمی حرکتی شنوایی گفتاری هست خیییلی شدید
با تشکر از وقتی ک گذاشتین واسه خوندن این مطلب🙏🌺🌺🌺🌺
#کمپین #خودباوری #فرهنگ_سازی #معلولان #همت
@dscampaign