روایتی از زندگی کودکان کار که قربانی آزار میشوند/همینحوالی، اطراف شهرری، در خانههای کپری
به گزارش راگانیوز ، حداقلش این است که آدمهای شهرری هرچقدر هم گره و مشکل داشته باشند و در محلههای محروم این منطقه هم زندگی کنند؛ اما بچههایشان شناسنامه دارند و زندگی و فقرشان شبیه «دیگران» شهرری نیست؛ «دیگران» شهرری همان بلوچها هستند… از اینجا مانده و از آنجا راندههایی که بعد از ۵٠ سال مهاجرت و زادوولد در ایران، هنوز ایرانی نیستند؛ اما پاکستانی هم نیستند…. بچههایی که همین محله پرزباله را دوست دارند، همینجا قد میکشند، بیشناسنامه، بدون حسابشدن، بدون دیدهشدن و پابرهنه میدوند و بچگی هم نمیکنند. از همان لحظه تولد نامزد میشوند تا همه مطمئن شوند توی ١٠-١٢سالگی یک نانخور کمتر میشود. بچههایی که شغلشان فقیری و فالفروشی است و زنانی که فکر میکنند این دیدهنشدن به خاطر تقدیری است که زنبودن را برایشان انتخاب کرده؛ زنهایی که سوزندوزی میکنند، بساط تریاک و شیشه شوهرشان را فراهم میکنند، باز سوزندوزی میکنند، بعد برای فقیریکردن سر خیابان میروند، بچه میزایند و سوزندوزی میکنند روی لباسی که قرار است لباس عروس رنگی دخترانشان باشد؛ دخترانی با لباسهای رنگی بلوچ و بختی به کوتاهی یک آه. قصه اما اینبار قصه دختران بلوچ نیست؛ قصه تکراری و غمگین بچههای کار است که دو روز در هفته را میتوانند در خانه ایرانی جمعیت امام علی در محله علائین بچگی کنند، نقاشی کنند، عکس بگیرند، کاردستی درست کنند و درس بخوانند. بچهها خانه ایرانی را شرط میکنند برای کارکردن؛ به خانوادههایشان میگویند باشد؛ ما باز هم سرچهارراه میرویم و پول میآوریم و در ازایش فرصت در خانه ایرانیماندن را از ما نگیرید… . این بچهها بچگی نمیکنند، از لحظه تولد بزرگ میشوند، آنها آنقدر بزرگ میشوند که توی هفت، هشتسالگی حسابوکتاب کنند و بدانند درآوردن روزی ۴٠ هزار تومان یعنی کمتر کتکخوردن و کمتر گرسنگیکشیدن؛ اما هنوز آنقدر بزرگ نشدهاند که بدانند این بیوطنبودنشان منشأ تمام دردسرهایشان است. خانه ایرانی شلوغ شلوغ...
🔗http://raganews.ir/?p=60769
📢راگانیوز مرجع خبری جنوب استان تهران
▶@raganews
#اجتماعی #اسیب #راگانیوز #شهرری #کار
به گزارش راگانیوز ، حداقلش این است که آدمهای شهرری هرچقدر هم گره و مشکل داشته باشند و در محلههای محروم این منطقه هم زندگی کنند؛ اما بچههایشان شناسنامه دارند و زندگی و فقرشان شبیه «دیگران» شهرری نیست؛ «دیگران» شهرری همان بلوچها هستند… از اینجا مانده و از آنجا راندههایی که بعد از ۵٠ سال مهاجرت و زادوولد در ایران، هنوز ایرانی نیستند؛ اما پاکستانی هم نیستند…. بچههایی که همین محله پرزباله را دوست دارند، همینجا قد میکشند، بیشناسنامه، بدون حسابشدن، بدون دیدهشدن و پابرهنه میدوند و بچگی هم نمیکنند. از همان لحظه تولد نامزد میشوند تا همه مطمئن شوند توی ١٠-١٢سالگی یک نانخور کمتر میشود. بچههایی که شغلشان فقیری و فالفروشی است و زنانی که فکر میکنند این دیدهنشدن به خاطر تقدیری است که زنبودن را برایشان انتخاب کرده؛ زنهایی که سوزندوزی میکنند، بساط تریاک و شیشه شوهرشان را فراهم میکنند، باز سوزندوزی میکنند، بعد برای فقیریکردن سر خیابان میروند، بچه میزایند و سوزندوزی میکنند روی لباسی که قرار است لباس عروس رنگی دخترانشان باشد؛ دخترانی با لباسهای رنگی بلوچ و بختی به کوتاهی یک آه. قصه اما اینبار قصه دختران بلوچ نیست؛ قصه تکراری و غمگین بچههای کار است که دو روز در هفته را میتوانند در خانه ایرانی جمعیت امام علی در محله علائین بچگی کنند، نقاشی کنند، عکس بگیرند، کاردستی درست کنند و درس بخوانند. بچهها خانه ایرانی را شرط میکنند برای کارکردن؛ به خانوادههایشان میگویند باشد؛ ما باز هم سرچهارراه میرویم و پول میآوریم و در ازایش فرصت در خانه ایرانیماندن را از ما نگیرید… . این بچهها بچگی نمیکنند، از لحظه تولد بزرگ میشوند، آنها آنقدر بزرگ میشوند که توی هفت، هشتسالگی حسابوکتاب کنند و بدانند درآوردن روزی ۴٠ هزار تومان یعنی کمتر کتکخوردن و کمتر گرسنگیکشیدن؛ اما هنوز آنقدر بزرگ نشدهاند که بدانند این بیوطنبودنشان منشأ تمام دردسرهایشان است. خانه ایرانی شلوغ شلوغ...
🔗http://raganews.ir/?p=60769
📢راگانیوز مرجع خبری جنوب استان تهران
▶@raganews
#اجتماعی #اسیب #راگانیوز #شهرری #کار