#در_کلاس_سوادآموزی_چه_گذشت
نان و کتک و خون
✍: اکرم نصیریان
بعد از تعطیلات تابستانی و استراحت یک ماهه امروز 12 تیر ۱۳۹۶ به مرکز رفتم تا کلاس را برگزار کنم.
دانش آموزان به همراه کودکانشان وارد مرکز شدند و شروع به خواندن و نوشتن کردند.
زهرا گفت : آدینه نمی آد ،
پرسیدم : چرا؟
گفت: همسرش به قدری کتکش زده که بعد از چهار روز تونست به من زنگ بزنه، رفتم عیادتش ، ولی نمی تونست رو پاهای خودش وایسه .
می گفت چهار نفر می خواستن مانع کتک زدن بشن نمی تونستن
« آدینه» نمی دونست چرا کتک خورده.
فقط کتک خورده.
در حین درس بودیم که خبر آمد در ساختمان بغلی ، مردی چندنفر را با چاقو زخمی کرده است.
توی همان ساختمانی که صالحه زندگی می کنداین اتفاق افتاده.
رفتیم. دیدیم جلوی درِ خانه
همه جا خون است ، آسانسور ، راه پله ها ، راهرو
وحشتناک بود.
ضارب را داخل حمام حبس کرده بودندکه فرار نکند.
مرد حدود سی ساله با ظن به رابطه همسرش با دیگری این کار را کرده بود.
یک ماه پیش هم با درگیری و کتک زدنها و دعوا ، زن قهر کرد و به خانه پدری اش رفته بود و بعد از مدتی مرد با چشم پوشی از عمل زن او را به خانه آورده بود ولی انگار کلکی در کار بوده ؛
قصد داشت زن را بکشد. و امروز ، همسر و خواهر همسر و مرد همسایه را مضروب کرده است.
در حال خفه کردن کودک هفت ساله اش بود که یکی از همسایگان دخترک را از دستش نجات داد
گریه دختران هفت و چهار ساله این خانواده دل هر بیننده ای را به درد می آورد
پلیس و ماشین اورژانس پس از 45 دقیقه رسیدند و مرد ضارب را دستگیر کردند و با دست های بسته در ماشین پلیس نشاندند.
او می گفت : سزای کسی که خیانت می کنه مرگه ، اعدامم کنید تا نفس راحت بکشم !
در این واویلا مردی به ماشین پلیس نزدیک شد و گفت: نونوای محل هستم ، ایشون به من 50 هزار تومن بدهکاره!
یکی از همراهان نانوا در کمال ناباوری دست تو جیب مرد ضارب کرد و پولهایش را بیرون آورد و 50 هزار تومان به نانوای محل داد. . .
و به این ترتیب کلاس امروز نیمه کاره ، تمام شد .
منبع: ندای زنان
@ettehad
نان و کتک و خون
✍: اکرم نصیریان
بعد از تعطیلات تابستانی و استراحت یک ماهه امروز 12 تیر ۱۳۹۶ به مرکز رفتم تا کلاس را برگزار کنم.
دانش آموزان به همراه کودکانشان وارد مرکز شدند و شروع به خواندن و نوشتن کردند.
زهرا گفت : آدینه نمی آد ،
پرسیدم : چرا؟
گفت: همسرش به قدری کتکش زده که بعد از چهار روز تونست به من زنگ بزنه، رفتم عیادتش ، ولی نمی تونست رو پاهای خودش وایسه .
می گفت چهار نفر می خواستن مانع کتک زدن بشن نمی تونستن
« آدینه» نمی دونست چرا کتک خورده.
فقط کتک خورده.
در حین درس بودیم که خبر آمد در ساختمان بغلی ، مردی چندنفر را با چاقو زخمی کرده است.
توی همان ساختمانی که صالحه زندگی می کنداین اتفاق افتاده.
رفتیم. دیدیم جلوی درِ خانه
همه جا خون است ، آسانسور ، راه پله ها ، راهرو
وحشتناک بود.
ضارب را داخل حمام حبس کرده بودندکه فرار نکند.
مرد حدود سی ساله با ظن به رابطه همسرش با دیگری این کار را کرده بود.
یک ماه پیش هم با درگیری و کتک زدنها و دعوا ، زن قهر کرد و به خانه پدری اش رفته بود و بعد از مدتی مرد با چشم پوشی از عمل زن او را به خانه آورده بود ولی انگار کلکی در کار بوده ؛
قصد داشت زن را بکشد. و امروز ، همسر و خواهر همسر و مرد همسایه را مضروب کرده است.
در حال خفه کردن کودک هفت ساله اش بود که یکی از همسایگان دخترک را از دستش نجات داد
گریه دختران هفت و چهار ساله این خانواده دل هر بیننده ای را به درد می آورد
پلیس و ماشین اورژانس پس از 45 دقیقه رسیدند و مرد ضارب را دستگیر کردند و با دست های بسته در ماشین پلیس نشاندند.
او می گفت : سزای کسی که خیانت می کنه مرگه ، اعدامم کنید تا نفس راحت بکشم !
در این واویلا مردی به ماشین پلیس نزدیک شد و گفت: نونوای محل هستم ، ایشون به من 50 هزار تومن بدهکاره!
یکی از همراهان نانوا در کمال ناباوری دست تو جیب مرد ضارب کرد و پولهایش را بیرون آورد و 50 هزار تومان به نانوای محل داد. . .
و به این ترتیب کلاس امروز نیمه کاره ، تمام شد .
منبع: ندای زنان
@ettehad