This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به این مرد #نخندید. او اگاهانه آمده و کامل اگاهانه سخن می گوید.
او می خواهد #باطن و #نیت بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی را نشان بدهد
او آمده بگوید:
#پادشاه_لخت_است
@khamenism
او می خواهد #باطن و #نیت بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی را نشان بدهد
او آمده بگوید:
#پادشاه_لخت_است
@khamenism
🔴 حجاب عرف جبری یا قانون جبری؟
.....
....
از وقتی مطلب «تاملی در یک اجبار فرهنگی» را نوشته ام شاهد واکنش های #هیستریک بسیاری از دوستان که هضم نگاه متن برایشان گران بوده هستم.
در این باب چند نکته را عرض می کنم:
اول اینکه بنده موافق بی حجابی و بی عفتی و اباحه گری در پوشش به هیچ وجه نیستم و مراد مطلب هم این نیست که حاکمیت، حجاب را اجباری نکند و مسئله عفت عمومی را به فراموشی بسپارد و به حال خودش رها کند.
مگر می شود حکومت اسلامی تشکیل داد و نسبت به عفت جامعه بی تفاوت بود؟ و مگر می شود زنی با اختلاط با مردان و آشکار کردن زیبایی هایش و عرضه رایگان خودش در جامعه، به کمال انسانی خویش نائل آید؟
سخن بنده که اعتقاد بر «انتخاب» به جای «اجبار» دارد، ناشی از شناخت طبیعت و طبع انسان است که تعبیر امام معصوم، اگر او را از فضله حیوانی منع کنی، بیشتر کنجکاو می شود که درون آن را بشکافد.
وقتی ما یک پدیده را جبری میکنیم، در حقیقت راه #رشد را مسدود کرده ایم در حالی که می توان این پدیده را تبدیل به «عرف حاکم» کرد. و هر چه عرف رایج گشت، توپ و تانک هم نمی تواند آن را تغییر دهد.
اجباری کردن یک پدیده اخلاقی، آسانترین راهی بود که می توانست پیرامون حجاب روی دهد، اما آسانترین هر چیزی، الزاما بهترین راه آن نیست.
ما باید مسئله حجاب را تبدیل به یک «عرف جبری» می کردیم نه یک قانون جبری. باید به تعبیر شهید صدر، از منطق اصالت منفعت آن را رایج می کردیم نه گشت ارشاد.
همه ما به یاد داریم که زمانی بستن کمربند ایمنی خودرو رایج نبود. قانون بود اما جبری نداشت و کسی که نمی بست را تنبیه نمی کردند. اما وقتی تلفات ناشی از آن را دیدند نهادهای فرهنگی رسانه ای تبلیغات وسیعی پیرامون فواید آن با شعر و انیمیشن و .... به راه انداختند. و هم اکنون این مسئله یک عرف رایج رانندگی ما شده است.
آیا مسئله حجاب کمتر از این است؟
مردم در اخلاقیات اجتماعی باید یک مسئله را قلبا بپذیرند، تا آن را انجام دهند، به راستی ما برای گرایش قلبی به حجاب چه کردیم؟
اگر اندازه تبلیغ چیپس روی این مسئله و زیبایی های نهفته در عفت برای زنان تبلیغ و کار می شد، چه نتیجه ای می گرفتیم؟
هم اکنون فیلم و سینمای جمهوری اسلامی مملو است از ترویج بی عفتی و تبلیغ روابط آزاد. بعد می خواهید با زور مانع تسرری آن شویم؟
منتها ما اصلا لزوم چنین رویه ای را درک نکردیم چرا که گفتیم حجاب اجبار است و مردم چه خوششان بیاید چه نه، باید آن را رعایت کنند. و این «باید» افتضاح امروز را ساخته است.
سخن بنده این است که ما چهل سال است این اجبار فرهنگی را تجربه کرده ایم. بیاییم این چهل سال را بررسی کنیم.
اساتید و فضلا را دعوت کنیم، کرسی های بحث برپا کنیم که نتیجه و خروجی این سیاست فرهنگی چهل ساله چه بوده است؟ آیا نیاز به اصلاح و بازبینی نداریم؟چرا اینقدر #جمود باشیم که حتی نمی خواهیم مسئله را علمی پرداخت کنیم؟
نکته آخر اینکه رفتار مردم هر جامعه ای، بازتاب رفتار و اخلاقیات حاکمان آنها است.
مردم ما توصیه به اخلاق و عفت را از حاکمان ما نمی پذیرند چرا که خود آنها را عامل به آن نمی بینند.
آنها وقتی فساد و ارتشا و شکاف طبقاتی و رانت و اختلاس مسئولینی که داعیه اسلام دارند را می بینند، توصیه های اخلاقی آنها را نمی شنوند و به عکس در مقابل آن مقاومت می کنند.
اگر اسلام حقیقی در رفتار و گفتار حاکمان جاری و ساری شود، نیاز به هیچ جبری نیست و مردم فوج فوج به آن وارد می شوند.
قبل از وقوع انقلاب چند ملیون زن و دختر #مینی_ژوب پوش، تحت تاثیر امام و صحابه او محجه شدند؟
آنها انسان های عالم و عامل به اسلام را مشاهده کردند و خود را به آنان شبیه ساختند.
وقتی حاکمان #لیبرال می شوند، مردم نیز به تبع آنان اینچنین می شوند و وضعیت حجاب امروز، چیز عجیب و غیر قابل درکی نیست بلکه #کاملا_طبیعی است و اگر غیر این بود باید تعجب می کردیم.
وقتی حاکمان برای #اسلام از #شهواتشان نمی گذرند، چرا از مردم توقع داریم که چنین کنند؟
مگر می شود #ظاهر_مردم یک جامعه با #باطن_حاکمان آنها متضاد باشد؟
این #محال است.
#سلمان_کدیور
.....
.....
@khamenism
.....
....
از وقتی مطلب «تاملی در یک اجبار فرهنگی» را نوشته ام شاهد واکنش های #هیستریک بسیاری از دوستان که هضم نگاه متن برایشان گران بوده هستم.
در این باب چند نکته را عرض می کنم:
اول اینکه بنده موافق بی حجابی و بی عفتی و اباحه گری در پوشش به هیچ وجه نیستم و مراد مطلب هم این نیست که حاکمیت، حجاب را اجباری نکند و مسئله عفت عمومی را به فراموشی بسپارد و به حال خودش رها کند.
مگر می شود حکومت اسلامی تشکیل داد و نسبت به عفت جامعه بی تفاوت بود؟ و مگر می شود زنی با اختلاط با مردان و آشکار کردن زیبایی هایش و عرضه رایگان خودش در جامعه، به کمال انسانی خویش نائل آید؟
سخن بنده که اعتقاد بر «انتخاب» به جای «اجبار» دارد، ناشی از شناخت طبیعت و طبع انسان است که تعبیر امام معصوم، اگر او را از فضله حیوانی منع کنی، بیشتر کنجکاو می شود که درون آن را بشکافد.
وقتی ما یک پدیده را جبری میکنیم، در حقیقت راه #رشد را مسدود کرده ایم در حالی که می توان این پدیده را تبدیل به «عرف حاکم» کرد. و هر چه عرف رایج گشت، توپ و تانک هم نمی تواند آن را تغییر دهد.
اجباری کردن یک پدیده اخلاقی، آسانترین راهی بود که می توانست پیرامون حجاب روی دهد، اما آسانترین هر چیزی، الزاما بهترین راه آن نیست.
ما باید مسئله حجاب را تبدیل به یک «عرف جبری» می کردیم نه یک قانون جبری. باید به تعبیر شهید صدر، از منطق اصالت منفعت آن را رایج می کردیم نه گشت ارشاد.
همه ما به یاد داریم که زمانی بستن کمربند ایمنی خودرو رایج نبود. قانون بود اما جبری نداشت و کسی که نمی بست را تنبیه نمی کردند. اما وقتی تلفات ناشی از آن را دیدند نهادهای فرهنگی رسانه ای تبلیغات وسیعی پیرامون فواید آن با شعر و انیمیشن و .... به راه انداختند. و هم اکنون این مسئله یک عرف رایج رانندگی ما شده است.
آیا مسئله حجاب کمتر از این است؟
مردم در اخلاقیات اجتماعی باید یک مسئله را قلبا بپذیرند، تا آن را انجام دهند، به راستی ما برای گرایش قلبی به حجاب چه کردیم؟
اگر اندازه تبلیغ چیپس روی این مسئله و زیبایی های نهفته در عفت برای زنان تبلیغ و کار می شد، چه نتیجه ای می گرفتیم؟
هم اکنون فیلم و سینمای جمهوری اسلامی مملو است از ترویج بی عفتی و تبلیغ روابط آزاد. بعد می خواهید با زور مانع تسرری آن شویم؟
منتها ما اصلا لزوم چنین رویه ای را درک نکردیم چرا که گفتیم حجاب اجبار است و مردم چه خوششان بیاید چه نه، باید آن را رعایت کنند. و این «باید» افتضاح امروز را ساخته است.
سخن بنده این است که ما چهل سال است این اجبار فرهنگی را تجربه کرده ایم. بیاییم این چهل سال را بررسی کنیم.
اساتید و فضلا را دعوت کنیم، کرسی های بحث برپا کنیم که نتیجه و خروجی این سیاست فرهنگی چهل ساله چه بوده است؟ آیا نیاز به اصلاح و بازبینی نداریم؟چرا اینقدر #جمود باشیم که حتی نمی خواهیم مسئله را علمی پرداخت کنیم؟
نکته آخر اینکه رفتار مردم هر جامعه ای، بازتاب رفتار و اخلاقیات حاکمان آنها است.
مردم ما توصیه به اخلاق و عفت را از حاکمان ما نمی پذیرند چرا که خود آنها را عامل به آن نمی بینند.
آنها وقتی فساد و ارتشا و شکاف طبقاتی و رانت و اختلاس مسئولینی که داعیه اسلام دارند را می بینند، توصیه های اخلاقی آنها را نمی شنوند و به عکس در مقابل آن مقاومت می کنند.
اگر اسلام حقیقی در رفتار و گفتار حاکمان جاری و ساری شود، نیاز به هیچ جبری نیست و مردم فوج فوج به آن وارد می شوند.
قبل از وقوع انقلاب چند ملیون زن و دختر #مینی_ژوب پوش، تحت تاثیر امام و صحابه او محجه شدند؟
آنها انسان های عالم و عامل به اسلام را مشاهده کردند و خود را به آنان شبیه ساختند.
وقتی حاکمان #لیبرال می شوند، مردم نیز به تبع آنان اینچنین می شوند و وضعیت حجاب امروز، چیز عجیب و غیر قابل درکی نیست بلکه #کاملا_طبیعی است و اگر غیر این بود باید تعجب می کردیم.
وقتی حاکمان برای #اسلام از #شهواتشان نمی گذرند، چرا از مردم توقع داریم که چنین کنند؟
مگر می شود #ظاهر_مردم یک جامعه با #باطن_حاکمان آنها متضاد باشد؟
این #محال است.
#سلمان_کدیور
.....
.....
@khamenism
🔆 وقتی در جامعه ای #ظواهر دین چنان اصالت می یابد، که حالتی بنیادین به خود می گیرد، یقین کنید دست های دیگری، مشغول دریدن #باطن و تهی کردن مغز آن هستند.
@khamenism
@khamenism