فلاخن||سلمان کدیور
11.3K subscribers
1.59K photos
667 videos
35 files
954 links
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات

.
Download Telegram
🔴 تاملی در یک اجبار فرهنگی!
....
....
تاریخ تحولات اجتماعی در همه جوامع با هر دین و آیین و عقیده ای اثبات کرده است، مسائلی که با فرهنگ و سنت مردم آمیخته را به هیچ وجه نمی توان با #اجبار به آنان #تحمیل کرد. همانطور که نمی شود آنان را از فرهنگی، با اجبار محروم نمود.

🔵 برای همین بود که جنس دعوت پیامبران به دینداری خلاف دعوت طواغیت به بی دینی و الحاد که بر پایه اجبار بود، بر پایه انتخاب آزاد قرار داشته و #پیامبران الهی و اولیاء دینی، هیچگاه با سنت های منفی فرهنگی جوامعی که مامور هدایت آنان بودند درگیر نشدند بلکه در مقابل هر پدیده جاهلی و هر سنت سیئه ای،#یک_انتخاب_تازه قرار دادند و مردم را به آن دعوت کردند.

و این همان اصل قرآن است که می فرماید " لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ ". که بنا بر آن، هیچ پدیده دینی نباید پذیرشش توسط مردم با "اکراه" همراه باشد. بلکه باید طبق اصل " #رشد " و تبیین آن، مردم آزادانه به آن روی بیاورند و آن را بپذیرند، چرا که در غیر این صورت باعث بیزاری از دین می شود.

🔵 آنچه در عصر رضاخان پیرامون حجاب روی داد که همان " بی حجابی اجباری" بود به علّت نادیده گرفتن چنین اصلی شکست خورد. دقیق مثل تجربه ما در "اجباری کردن حجاب" که دارد به یک شکست و یک معضل در جهت عکس خودش تبدیل می شود و تجمعات #سفارشی و #حکومتی، که این روزها در حمایت از آن برگزار می کنند فقط و فقط به این پدیده دامن بیشتری می زند و "اکراه " را به مرحله " #تنفر" ارتقا می دهد.

🔵 اینکه یک عده از خانم های مذهبی و چادری بروند با سر دادن شعار "مرگ بر بی حجاب" تجمع کنند و به یک دسته دیگر از زنها که مثل آنان لباس نمی پوشند امّا هم کیش و هم دین او هستند، اینچنین ناسزا بگویند و بر او مرگ و نفرین بفرستند، ثمره ای جز افزایش تنفر از دینداری و حجاب و باحجاب ها ندارد. این قطعا و صریحا خلاف مبانی فکری و فرهنگی اسلام است و مسئولین آن نزد خداوند باید پاسخگو باشند.

✔️ به تعبیر شهید بهشتی، نمی شود اسلام و مسلمانی را به مردم تحمیل کنیم، نمی شود مردم را به زور به بهشت برد، چرا که آنان علیه هر تحمیلی ولو تحمیل خوب و مثبت، دست به قیام و اعتراض می زنند. باید به مردم حق انتخاب داد و در بستر انتخاب، آنان را "رشد" داد و تربیت نمود.

#سلمان_کدیور
....
....
@khamenism
🔴 حجاب عرف جبری یا قانون جبری؟
.....
....

از وقتی مطلب «تاملی در یک اجبار فرهنگی» را نوشته ام شاهد واکنش های #هیستریک بسیاری از دوستان که هضم نگاه متن برایشان گران بوده هستم.

در این باب چند نکته را عرض می کنم:

اول اینکه بنده موافق بی حجابی و بی عفتی و اباحه گری در پوشش به هیچ وجه نیستم و مراد مطلب هم این نیست که حاکمیت، حجاب را اجباری نکند و مسئله عفت عمومی را به فراموشی بسپارد و به حال خودش رها کند.

مگر می شود حکومت اسلامی تشکیل داد و نسبت به عفت جامعه بی تفاوت بود؟ و مگر می شود زنی با اختلاط با مردان و آشکار کردن زیبایی هایش و عرضه رایگان خودش در جامعه، به کمال انسانی خویش نائل آید؟

سخن بنده که اعتقاد بر «انتخاب» به جای «اجبار» دارد، ناشی از شناخت طبیعت و طبع انسان است که تعبیر امام معصوم، اگر او را از فضله حیوانی منع کنی، بیشتر کنجکاو می شود که درون آن را بشکافد.

وقتی ما یک پدیده را جبری میکنیم، در حقیقت راه #رشد را مسدود کرده ایم در حالی که می توان این پدیده را تبدیل به «عرف حاکم» کرد. و هر چه عرف رایج گشت، توپ و تانک هم نمی تواند آن را تغییر دهد.

اجباری کردن یک پدیده اخلاقی، آسانترین راهی بود که می توانست پیرامون حجاب روی دهد، اما آسانترین هر چیزی، الزاما بهترین راه آن نیست.

ما باید مسئله حجاب را تبدیل به یک «عرف جبری» می کردیم نه یک قانون جبری. باید به تعبیر شهید صدر، از منطق اصالت منفعت آن را رایج می کردیم نه گشت ارشاد.

همه ما به یاد داریم که زمانی بستن کمربند ایمنی خودرو رایج نبود. قانون بود اما جبری نداشت و کسی که نمی بست را تنبیه نمی کردند. اما وقتی تلفات ناشی از آن را دیدند نهادهای فرهنگی رسانه ای تبلیغات وسیعی پیرامون فواید آن با شعر و انیمیشن و .... به راه انداختند. و هم اکنون این مسئله یک عرف رایج رانندگی ما شده است.

آیا مسئله حجاب کمتر از این است؟
مردم در اخلاقیات اجتماعی باید یک مسئله را قلبا بپذیرند، تا آن را انجام دهند، به راستی ما برای گرایش قلبی به حجاب چه کردیم؟
اگر اندازه تبلیغ چیپس روی این مسئله و زیبایی های نهفته در عفت برای زنان تبلیغ و کار می شد، چه نتیجه ای می گرفتیم؟

هم اکنون فیلم و سینمای جمهوری اسلامی مملو است از ترویج بی عفتی و تبلیغ روابط آزاد. بعد می خواهید با زور مانع تسرری آن شویم؟

منتها ما اصلا لزوم چنین رویه ای را درک نکردیم چرا که گفتیم حجاب اجبار است و مردم چه خوششان بیاید چه نه، باید آن را رعایت کنند. و این «باید» افتضاح امروز را ساخته است.

سخن بنده این است که ما چهل سال است این اجبار فرهنگی را تجربه کرده ایم. بیاییم این چهل سال را بررسی کنیم.

اساتید و فضلا را دعوت کنیم، کرسی های بحث برپا کنیم که نتیجه و خروجی این سیاست فرهنگی چهل ساله چه بوده است؟ آیا نیاز به اصلاح و بازبینی نداریم؟چرا اینقدر #جمود باشیم که حتی نمی خواهیم مسئله را علمی پرداخت کنیم؟

نکته آخر اینکه رفتار مردم هر جامعه ای، بازتاب رفتار و اخلاقیات حاکمان آنها است.

مردم ما توصیه به اخلاق و عفت را از حاکمان ما نمی پذیرند چرا که خود آنها را عامل به آن نمی بینند.
آنها وقتی فساد و ارتشا و شکاف طبقاتی و رانت و اختلاس مسئولینی که داعیه اسلام دارند را می بینند، توصیه های اخلاقی آنها را نمی شنوند و به عکس در مقابل آن مقاومت می کنند.

اگر اسلام حقیقی در رفتار و گفتار حاکمان جاری و ساری شود، نیاز به هیچ جبری نیست و مردم فوج فوج به آن وارد می شوند.
قبل از وقوع انقلاب چند ملیون زن و دختر #مینی_ژوب پوش، تحت تاثیر امام و صحابه او محجه شدند؟
آنها انسان های عالم و عامل به اسلام را مشاهده کردند و خود را به آنان شبیه ساختند.

وقتی حاکمان #لیبرال می شوند، مردم نیز به تبع آنان اینچنین می شوند و وضعیت حجاب امروز، چیز عجیب و غیر قابل درکی نیست بلکه #کاملا_طبیعی است و اگر غیر این بود باید تعجب می کردیم.

وقتی حاکمان برای #اسلام از #شهواتشان نمی گذرند، چرا از مردم توقع داریم که چنین کنند؟
مگر می شود #ظاهر_مردم یک جامعه با #باطن_حاکمان آنها متضاد باشد؟
این #محال است.

#سلمان_کدیور
.....
.....
@khamenism
آیه تحریم شراب نکته ظریفی دارد. می فرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون.
َ. وقتی که مست هستید، به نماز نایستید، نه برای اینکه دهانت بو گند می دهد، نه اینکه حالا گناه کرده ای، نه اینکه دهان به نجاست آلوده ای، نه، برای اینکه من دوست دارم وقتی مرا عبادت می کنی، بفهمی چه می گویی .... تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون ... با معرفت عبادت کنی، همینطور یک سری لفظ بلغور نکنی. با بینش، از روی عقلانیت و فهم مرا بپرستی. نه از روی تقلید یا نقل. من بنده کم عقل نسبت به خودم نمی خواهم.

https://t.me/falaakhon/2969

جایی خوانده بودم که در سجده نباید چشم را بست. با خودم مدت ها کلنجار رفتم که آخر چه فرقی دارد من چشمم در سجده باز باشد یا بسته؟ اصلا خدا چیکار دارد به پلک من ؟ آخر به این نتیجه رسیدم که چشم نماد آگاهی و فهم عقلی است. خداوند دوست ندارد با چشم بسته، یا به استعاره ای کورکورانه عبادت شود. مثل خیلی از ما آدم ها که دوست داریم دیکتاتور مآبانه دیگران چشم و گوش بسته مطیع ما باشند، با ما چون و چرا نکنند، خداوند می خواهد پرستش ما ناشی از یک آگاهی، یک بینش و یک فهم باشد. عبادت منجر به #رشد ما شود، نه اینکه شصت سال نماز بخوانیم، عبادت کنیم، اما همان هستیم که بودیم. این نماز و عبادت ما، کم از نماز و عبادت از روی مستی ندارد.
.
نفهمیده ایم در این جهان برای چیستیم و چرا هستیم و چه باید بکنیم ؟ همان طور سُکارا (مست) زندگی کرده ایم ... حالا این سُکارا، ناشی از شراب باشد یا ناشی از جوانی یا غرور یا جهل. چه فرق می کند؟

و الله اعلم