نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم
پنهان کنم...
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم،
تو را در حرکات دست هایم،
موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند...
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
@pesarakechoopan
و تو را
در درونم
پنهان کنم...
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم،
تو را در حرکات دست هایم،
موسیقی صدایم
و توازن گام هایم
می بینند...
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
@pesarakechoopan
بهار...
از نامه های عاشقانه ی من و تو
شکل می گیرد...
"دوستت دارم"
و پایان سطر نقطه ای نمی گذارم!
#نزار_قبانی
@pesarakechoopan
از نامه های عاشقانه ی من و تو
شکل می گیرد...
"دوستت دارم"
و پایان سطر نقطه ای نمی گذارم!
#نزار_قبانی
@pesarakechoopan
دیگر نمی توانم پنهانت کنم!
از درخشش نوشته هایم می فهمند،
برای تو می نویسم
از شادی قدم هایم،
شوق دیدن تو را در می یابند
از انبوه عسل بر لبانم،
نشان بوسه تو را پیدا می کنند
چگونه می خواهی قصه عاشقانه مان را
از حافظه گنجشکان پاک کنی
و قانع شان کنی
که خاطراتشان را منتشر نکنند!؟
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
.....
.....
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
از درخشش نوشته هایم می فهمند،
برای تو می نویسم
از شادی قدم هایم،
شوق دیدن تو را در می یابند
از انبوه عسل بر لبانم،
نشان بوسه تو را پیدا می کنند
چگونه می خواهی قصه عاشقانه مان را
از حافظه گنجشکان پاک کنی
و قانع شان کنی
که خاطراتشان را منتشر نکنند!؟
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
.....
.....
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
سمفونی پنجم جنوب
1
تو را «جنوب» نامیدم
تورا كه ردای حسین
و آفتاب كربلا را به تن كرده ای…
ای درخت گل كه پیشه ات ایثار
ای انقلاب خاك كه به افلاك در رسیده¬ای
ای تربتی كه در تو
گندم و پیامبران می¬رویند
به ما رخصتی ده كه بر شمشیرت بوسه زنیم
به ما رخصتی ده كه خدا را
-كه از چشمانت می تراود- پرستش كنیم
ای كه چونان گل سرخ
در خون خویش غسل كرده ای
تو گواهی میلاد و گل آزادی را بهرهی ما ساخته ای.
2
تو را جنوب نامیدم
ای ماه اندوه كه شبانه از چشمان فاطمه
بالا می آیی
ای كشتی صید
ای ماهی دریا
و دفتر شعر كه رسم مقاومت را می دانی
ای وزغ جویبار كه سراسر شب را
سوره مقاومت می خوانی
ای ابریق قهوه بر آتش
روزهای عاشورا
گلاب صیدا
و ای گلدسته های خدا
كه ما را به ایستادگی می خوانی
ای شعر خوانی شبانه مردم
ای صفیر گلوله در جشن عروسی
غریو شادمانه زنان
روزنامه ای بر دیوار
و قبایل مورچه كه برای روز پایداری
سلاح پنهان می كنی.
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
.....
....
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
1
تو را «جنوب» نامیدم
تورا كه ردای حسین
و آفتاب كربلا را به تن كرده ای…
ای درخت گل كه پیشه ات ایثار
ای انقلاب خاك كه به افلاك در رسیده¬ای
ای تربتی كه در تو
گندم و پیامبران می¬رویند
به ما رخصتی ده كه بر شمشیرت بوسه زنیم
به ما رخصتی ده كه خدا را
-كه از چشمانت می تراود- پرستش كنیم
ای كه چونان گل سرخ
در خون خویش غسل كرده ای
تو گواهی میلاد و گل آزادی را بهرهی ما ساخته ای.
2
تو را جنوب نامیدم
ای ماه اندوه كه شبانه از چشمان فاطمه
بالا می آیی
ای كشتی صید
ای ماهی دریا
و دفتر شعر كه رسم مقاومت را می دانی
ای وزغ جویبار كه سراسر شب را
سوره مقاومت می خوانی
ای ابریق قهوه بر آتش
روزهای عاشورا
گلاب صیدا
و ای گلدسته های خدا
كه ما را به ایستادگی می خوانی
ای شعر خوانی شبانه مردم
ای صفیر گلوله در جشن عروسی
غریو شادمانه زنان
روزنامه ای بر دیوار
و قبایل مورچه كه برای روز پایداری
سلاح پنهان می كنی.
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
.....
....
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
نامه هایت در صندوق پستی من
کبوترانی خانگی اند
بی تاب خفتن در دست هایم!
یاس هایی سفیدند!
به خاطر سفیدی یاس ها از تو ممنونم!
می پرسی در غیابت چه کرده ام؟
غیبتت!؟
تو در من بودی!
با چمدانت در پیاده روهای ذهنم راه رفتهیی!
ویزای تو پیش من استُ
بلیط سفرت!
ممنوع الخروجی
از مرزهای قلب من!
ممنوع الخروجی
از سرزمین احساسم!
...
نامه هایت کوهی از یاقوت است
در صندوق پستی من!
از بیروت پرسیده بودی!
میدان ها و قهوه خانه های بیروت،
بندرها وُ هتل ها وُ کشتی هایش
همه وُ همه در چشم های تو جا دارند!
چشم که ببندی
بیروت گم می شود.
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
...
...
@khamenism
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
کبوترانی خانگی اند
بی تاب خفتن در دست هایم!
یاس هایی سفیدند!
به خاطر سفیدی یاس ها از تو ممنونم!
می پرسی در غیابت چه کرده ام؟
غیبتت!؟
تو در من بودی!
با چمدانت در پیاده روهای ذهنم راه رفتهیی!
ویزای تو پیش من استُ
بلیط سفرت!
ممنوع الخروجی
از مرزهای قلب من!
ممنوع الخروجی
از سرزمین احساسم!
...
نامه هایت کوهی از یاقوت است
در صندوق پستی من!
از بیروت پرسیده بودی!
میدان ها و قهوه خانه های بیروت،
بندرها وُ هتل ها وُ کشتی هایش
همه وُ همه در چشم های تو جا دارند!
چشم که ببندی
بیروت گم می شود.
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
...
...
@khamenism
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
می توانم نامت را در دهانم
و تو را
در درونم
پنهان کنم...
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم،
موسیقی صدایم
وتوازن گام هایم
می بینند...
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
....
....
@khamenism
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
و تو را
در درونم
پنهان کنم...
گل با بوی خود چه می کند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم،
موسیقی صدایم
وتوازن گام هایم
می بینند...
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
....
....
@khamenism
https://telegram.me/joinchat/B2MpND7vXdj_QcOR9C0pCQ
Telegram
فلاخن||سلمان کدیور
سلمان کدیور
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات
.
نویسنده
دانش آموخته روابط بین الملل - گرایش کنترل تسلیحات
.
همیشه از تاریخ تولدم میپرسی
برایت میگویم آن چه نمیدانستی:
روزی که عاشق تو شدم
روز تولد من است!
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
....
....
@khamenism
برایت میگویم آن چه نمیدانستی:
روزی که عاشق تو شدم
روز تولد من است!
#نزار_قبانی
#شعر_جهان
....
....
@khamenism
دوست داشتنت را
از سالی به سال دیگری
جابه جا میکنم!
مثل دانش آموزی
که مشقش را
در دفتری تازه
پاک نویس می کند...!
صدای تو،
عطر تو،
نامههای تو
شماره تلفن تو و صندوق پستی تو را هم
منتقل میکنم
و میآویزمشان به کمد سال جدید
اقامت دائمی قلبم را
به تو می دهم
تو را دوست دارم
و هرگز رهایت نمی کنم!
بر برگهی تقویم آخرین روزِ سال
در آغوش میگیرمت
و در چهار فصل سال
میچرخانمت
#شعر
#نزار_قبانی
.....
.....
@Falaakhon
از سالی به سال دیگری
جابه جا میکنم!
مثل دانش آموزی
که مشقش را
در دفتری تازه
پاک نویس می کند...!
صدای تو،
عطر تو،
نامههای تو
شماره تلفن تو و صندوق پستی تو را هم
منتقل میکنم
و میآویزمشان به کمد سال جدید
اقامت دائمی قلبم را
به تو می دهم
تو را دوست دارم
و هرگز رهایت نمی کنم!
بر برگهی تقویم آخرین روزِ سال
در آغوش میگیرمت
و در چهار فصل سال
میچرخانمت
#شعر
#نزار_قبانی
.....
.....
@Falaakhon
عشق تو کودکی بازیگوش است
همه در خواب فرو میروند
و او بیدار میماند
کودکی که بر اشکهایش ناتوانم
عشق تو یکه و تنها قد میکشد
آنسان که باغها گل میدهند
آنسان که شقایقهای سرخ
بر درگاه خانهها میرویند
آنگونه که بادام و
صنوبر بر دامنه کوه سبز میشوند
آنگونه که حلاوت در هلو جریان مییابد
#نزار_قبانی
#شعر
....
....
@Falaakhon
همه در خواب فرو میروند
و او بیدار میماند
کودکی که بر اشکهایش ناتوانم
عشق تو یکه و تنها قد میکشد
آنسان که باغها گل میدهند
آنسان که شقایقهای سرخ
بر درگاه خانهها میرویند
آنگونه که بادام و
صنوبر بر دامنه کوه سبز میشوند
آنگونه که حلاوت در هلو جریان مییابد
#نزار_قبانی
#شعر
....
....
@Falaakhon