#شعر_عاشقانه
رنجها از آسمان وقتی مقدر میشوند
قسمت هر آدمی یک روز، آخر میشوند
اینکه داری میروی، تقدیر عاشقپیشههاست
قصههای این جماعت اینچنین سر میشوند
اینکه داری میروی یعنی خودت فهمیدهای
حرفهای عاشقانه باعث شر میشوند
سرسری بارانیات را که مرتب میکنی
باز هم آیینهها از تو مکدر میشوند
راست میگویی که وقت رفتنت زیباترم
برگها هم وقت مردن دیدنیتر میشوند
چادرم را میکشم با گریه روی صورتم
زن که باشی رنجها چندین برابر میشوند
راست گفتی آسمان بعد از تو هم آبی شده
ابرها از بس که میگریند پر پر میشوند
#فاطمه_هاوشکی
@khamenism
@LovePoetries
رنجها از آسمان وقتی مقدر میشوند
قسمت هر آدمی یک روز، آخر میشوند
اینکه داری میروی، تقدیر عاشقپیشههاست
قصههای این جماعت اینچنین سر میشوند
اینکه داری میروی یعنی خودت فهمیدهای
حرفهای عاشقانه باعث شر میشوند
سرسری بارانیات را که مرتب میکنی
باز هم آیینهها از تو مکدر میشوند
راست میگویی که وقت رفتنت زیباترم
برگها هم وقت مردن دیدنیتر میشوند
چادرم را میکشم با گریه روی صورتم
زن که باشی رنجها چندین برابر میشوند
راست گفتی آسمان بعد از تو هم آبی شده
ابرها از بس که میگریند پر پر میشوند
#فاطمه_هاوشکی
@khamenism
@LovePoetries
#شعر_عاشقانه
بگذار سر به سينۀ من تا كه بشنوی
آهنگ اشتياق دلی دردمند را
شايد كه پيش ازين نپسندی به كار عشق
آزار اين رميدۀ سر در كمند را
بگذار سر به سينۀ من تا بگويمت
اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست!
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمری ست در هوای تو از آشيان جداست
دلتنگم آن چنان كه اگر بينمت به كام
خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت
شايد كه جاودانه بمانی كنار من
ای نازنين كه هيچ وفا نيست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشني
من چون كبوتری كه پرم در هوای تو
يك شب ستاره های تو را دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمۀ شراب
بيمار خنده های توام بيشتر بخند
خورشيد آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@khamenism
⠀@LovePoetries
بگذار سر به سينۀ من تا كه بشنوی
آهنگ اشتياق دلی دردمند را
شايد كه پيش ازين نپسندی به كار عشق
آزار اين رميدۀ سر در كمند را
بگذار سر به سينۀ من تا بگويمت
اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست!
بگذار تا بگويمت اين مرغ خسته جان
عمری ست در هوای تو از آشيان جداست
دلتنگم آن چنان كه اگر بينمت به كام
خواهم كه جاودانه بنالم به دامنت
شايد كه جاودانه بمانی كنار من
ای نازنين كه هيچ وفا نيست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشني
من چون كبوتری كه پرم در هوای تو
يك شب ستاره های تو را دانه چين كنم
با اشك شرم خويش بريزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمۀ شراب
بيمار خنده های توام بيشتر بخند
خورشيد آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@khamenism
⠀@LovePoetries