▪️از حاج احمد متوسلیان تا حاجیهای پشت میزنشینِ سیاستباز
🔻امیر بنان زنگ زد که فردا یک نمایش ویژه ۳-۴ نفره در پردیس کورش برای آقای بهرام رادان و خانم ساره بیات (اگر اشتباه نکنم) ترتیب دادیم. همراهشان دو سه نفر دیگر هم بودند. خوش و بش کردند و به تماشا #ایستاده_در_غبار نشستند. آنها تقریبا جزو اولین گروههایی بودند که فیلم قبل از اکران فیلم را میدیدند.
🔻ایستاده در غبار در جشنواره فجر سر و صدا کرده بود و حالا برای اکران، نیاز به کمک سینماگران برای تبلیغات داشت؛ همه نگران بودند که شاید سینماگران در چنین موضوعی کمک نکنند؛ و چقدر تصور همه غلط بود.
🔻چند دقیقهای از فیلم گذشت و کار رسیده بود به صحنههای فوقالعادهای که هادیخان حجازیفر درخشان بازی کرده بود. شانههای آقای رادان و خانم بیات مدام تکان میخورد. فضا خیلی سنگین شده بود، کم کم صدای هق هق گریه هم بلند شد؛ نه فقط آن دو عزیز، بلکه چند نفر دیگری هم که بودند.
🔻چراغ سالن که روشن شد، چشمان بهرام رادان و ساره بیات و چند نفر دیگری که به تماشای فیلم نشسته بودند از گریه پف کرده بود. توی شُک بودند. ایستاده در غبار تحت تاثیرشان گذاشته بود. چراغ اول را هم فکر کنم آقای رادان روشن کرد؛ گفت هرکاری بگید برای این فیلم میکنم و خانم بیات هم همینطور. تصورم این بود که هر دو عاشق جوان رعنای داخل فیلم شدهاند.
🔻اما چرا؟معتقدم بخشی از تاثیری که ایستاده در غبار روی مخاطب میگذاشت برای فیلم، کارگردانی مهدویان، بازی حجازیفر، فیلمبرداری بهروز، تدوین پهلوانزاده و... بود.
🔻اما بخش مهمتر خود #حاج_احمد_متوسلیان است. حاج احمد رفیق گمشده خیلی از ماست.
حاج احمدی که ایستاده در غبار نشان میدهد، تصویری از تک و توک آرمانهای خاکخورده ماست که در گذر زمان سیاستمدار نشدند، دکتر و مهندس صدایشان نزدند، آرمانشان نشستن روی صندلی بهارستان یا پاستور نبود و با جناحها رنگ عوض نکردند و تاجر نشدند.
🔻حالا آب پاکی را روی دست همهمان ریختهاند.
میگویند حاج #احمد_متوسلیان و همراهانش سالها قبل در سواحل مدیترانه توسط سربازان اسرائیلی تیرباران شده و مقبرهاش هم مشخص شده.
🔻اما نگاه ما تا ابد به ایدهالهایمان است؛ نه آن حاجیهای پشت میزنشینِ سیاستباز؛ مثل حاج احمد، مثل حاج قاسم...
💬 سید محمد لواسانی
@Fars_plus
🔻امیر بنان زنگ زد که فردا یک نمایش ویژه ۳-۴ نفره در پردیس کورش برای آقای بهرام رادان و خانم ساره بیات (اگر اشتباه نکنم) ترتیب دادیم. همراهشان دو سه نفر دیگر هم بودند. خوش و بش کردند و به تماشا #ایستاده_در_غبار نشستند. آنها تقریبا جزو اولین گروههایی بودند که فیلم قبل از اکران فیلم را میدیدند.
🔻ایستاده در غبار در جشنواره فجر سر و صدا کرده بود و حالا برای اکران، نیاز به کمک سینماگران برای تبلیغات داشت؛ همه نگران بودند که شاید سینماگران در چنین موضوعی کمک نکنند؛ و چقدر تصور همه غلط بود.
🔻چند دقیقهای از فیلم گذشت و کار رسیده بود به صحنههای فوقالعادهای که هادیخان حجازیفر درخشان بازی کرده بود. شانههای آقای رادان و خانم بیات مدام تکان میخورد. فضا خیلی سنگین شده بود، کم کم صدای هق هق گریه هم بلند شد؛ نه فقط آن دو عزیز، بلکه چند نفر دیگری هم که بودند.
🔻چراغ سالن که روشن شد، چشمان بهرام رادان و ساره بیات و چند نفر دیگری که به تماشای فیلم نشسته بودند از گریه پف کرده بود. توی شُک بودند. ایستاده در غبار تحت تاثیرشان گذاشته بود. چراغ اول را هم فکر کنم آقای رادان روشن کرد؛ گفت هرکاری بگید برای این فیلم میکنم و خانم بیات هم همینطور. تصورم این بود که هر دو عاشق جوان رعنای داخل فیلم شدهاند.
🔻اما چرا؟معتقدم بخشی از تاثیری که ایستاده در غبار روی مخاطب میگذاشت برای فیلم، کارگردانی مهدویان، بازی حجازیفر، فیلمبرداری بهروز، تدوین پهلوانزاده و... بود.
🔻اما بخش مهمتر خود #حاج_احمد_متوسلیان است. حاج احمد رفیق گمشده خیلی از ماست.
حاج احمدی که ایستاده در غبار نشان میدهد، تصویری از تک و توک آرمانهای خاکخورده ماست که در گذر زمان سیاستمدار نشدند، دکتر و مهندس صدایشان نزدند، آرمانشان نشستن روی صندلی بهارستان یا پاستور نبود و با جناحها رنگ عوض نکردند و تاجر نشدند.
🔻حالا آب پاکی را روی دست همهمان ریختهاند.
میگویند حاج #احمد_متوسلیان و همراهانش سالها قبل در سواحل مدیترانه توسط سربازان اسرائیلی تیرباران شده و مقبرهاش هم مشخص شده.
🔻اما نگاه ما تا ابد به ایدهالهایمان است؛ نه آن حاجیهای پشت میزنشینِ سیاستباز؛ مثل حاج احمد، مثل حاج قاسم...
💬 سید محمد لواسانی
@Fars_plus
Telegram
attach 📎