☑ عاشورا تجلیگاه #فضیلتهای اساسی
▪ فروتنی:
روزی امام حسین(ع) از کنار چند تــن از نیازمندان که پارچهای را روی زمین پهن کرده و چند تکه نان روی آن گذارده بودند و میخوردند، گذشت. چون چشم آنها به امام افتاد، گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید! امام کنار آنان نشست و از نانشان خورد. سپس فرمود: اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، آیا شما هم دعوت مرا میپذیرید؟ پاسخ دادند: آری ای پسر پیامبر خدا. پس از آن برخاستند و با آن حضرت به خانهاش رفتند. امام دستور داد غذایی را که آماده کرده بودند، برای آنها آوردند.
▪ سخاوت:
مرد عربی وارد مدینه شد و پرسید: بزرگوارترین مردم این شهر کیست؟ گفتند: حسین بن علی(ع) و نشانی آن حضرت را به او دادند. امام در حال نماز بود که صدای مرد را شنید که درخواست کمک مالی میکرد. پس از پایان نماز، چهار هزار دینار را در پارچهای پیچید و برای آنکه مرد نیازمند شرمنده نشود، دست خود را از شکاف در بیرون برد و پول را به او بخشید.
▪ نیکوکاری:
درروز عاشورا، شانه امام حسین(ع) اثری از زخم کهنه را دیدند. بعدها که موضوع را از امام سجاد(ع) پرسیدند، فرمود: این نشان زخمهایی بهجا مانده از انبانهایی بود که امام بر دوش میکشیدند و شبانه آنها را به خانههای زنان سرپرست خانواده، یتیمان و مسکینان میبردند.
▪ علم و فهم:
شب عاشورا فرمود: «خداوندا، تو را ستایش میکنم که ما را با نبوت پیامبر خود بزرگ داشتی، قرآن را به ما آموختی و ما را در دین آگاه و پژوهنده قرار دادی.»
▪ عزت و کرامت نفس:
امام حسین(ع) در پاسخ به ولید، فرمانبردار مدینه که از او خواست با یزید بیعت کند، فرمود: ای امیر، ما خاندان پیامبر، معدن رسالت، جایگاه رفت و آمد فرشتگان هستیم. خداوند به وسیله ما هستی را گشایش میدهد و به واسطه ما، سرنوشتها را پایان میبخشد، (در مقابل) یزید، شرابخواری است که دستش به خون پاکان آغشته است و آشکارا به گناه و کژکاری دست مییازد. حال، همچون منی با فردی همانند او بیعت کنم؟
▪ شجاعت:
حُمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند، تا روز عاشورا شکستخوردهای را ندیده بودم که فرزندان، خاندان و یارانش کشته شده باشند، اما اینگونه استوار و پُردل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش میبردند و او هم بر آنان، یورش میبُرد و از چپ و راست او، مانند فرار بزها به هنگام حمله گرگ، از هم شکافته میشدند.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری/ روانشناس
✅ @FlourishingCenter
▪ فروتنی:
روزی امام حسین(ع) از کنار چند تــن از نیازمندان که پارچهای را روی زمین پهن کرده و چند تکه نان روی آن گذارده بودند و میخوردند، گذشت. چون چشم آنها به امام افتاد، گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید! امام کنار آنان نشست و از نانشان خورد. سپس فرمود: اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، آیا شما هم دعوت مرا میپذیرید؟ پاسخ دادند: آری ای پسر پیامبر خدا. پس از آن برخاستند و با آن حضرت به خانهاش رفتند. امام دستور داد غذایی را که آماده کرده بودند، برای آنها آوردند.
▪ سخاوت:
مرد عربی وارد مدینه شد و پرسید: بزرگوارترین مردم این شهر کیست؟ گفتند: حسین بن علی(ع) و نشانی آن حضرت را به او دادند. امام در حال نماز بود که صدای مرد را شنید که درخواست کمک مالی میکرد. پس از پایان نماز، چهار هزار دینار را در پارچهای پیچید و برای آنکه مرد نیازمند شرمنده نشود، دست خود را از شکاف در بیرون برد و پول را به او بخشید.
▪ نیکوکاری:
درروز عاشورا، شانه امام حسین(ع) اثری از زخم کهنه را دیدند. بعدها که موضوع را از امام سجاد(ع) پرسیدند، فرمود: این نشان زخمهایی بهجا مانده از انبانهایی بود که امام بر دوش میکشیدند و شبانه آنها را به خانههای زنان سرپرست خانواده، یتیمان و مسکینان میبردند.
▪ علم و فهم:
شب عاشورا فرمود: «خداوندا، تو را ستایش میکنم که ما را با نبوت پیامبر خود بزرگ داشتی، قرآن را به ما آموختی و ما را در دین آگاه و پژوهنده قرار دادی.»
▪ عزت و کرامت نفس:
امام حسین(ع) در پاسخ به ولید، فرمانبردار مدینه که از او خواست با یزید بیعت کند، فرمود: ای امیر، ما خاندان پیامبر، معدن رسالت، جایگاه رفت و آمد فرشتگان هستیم. خداوند به وسیله ما هستی را گشایش میدهد و به واسطه ما، سرنوشتها را پایان میبخشد، (در مقابل) یزید، شرابخواری است که دستش به خون پاکان آغشته است و آشکارا به گناه و کژکاری دست مییازد. حال، همچون منی با فردی همانند او بیعت کنم؟
▪ شجاعت:
حُمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند، تا روز عاشورا شکستخوردهای را ندیده بودم که فرزندان، خاندان و یارانش کشته شده باشند، اما اینگونه استوار و پُردل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش میبردند و او هم بر آنان، یورش میبُرد و از چپ و راست او، مانند فرار بزها به هنگام حمله گرگ، از هم شکافته میشدند.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری/ روانشناس
✅ @FlourishingCenter
🍁 #روانشناسی_مثبت و نظریه #شکوفایی
سخن بلند و امیدبخش روانشناسی مثبتنگر این است که میتوان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد:
1⃣ افراد بیمار و روانرنجور که بیشتر زمان خود را با هیجانهای منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری میکنند و درگیر بیماریهای ناتوانکننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیبهای روانی هستند.
2⃣ افرادی که نه در چنبره هیجانهای ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجانهای مثبت آنها به هیجانهای منفیشان کمتر از سه به یک است.
3⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبتگرا که هیجانهای خوشایند آنها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجانهای ناخوشایند آنهاست.
🔺 موضوع روانشناسی مثبتنگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روانشناسی مثبتنگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد:
1⃣ هیجان مثبت
«باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشهها و چیزهای جدیدی که کشف کردهایم و مجذوب آنها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل میشود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسانهای بافضیلت و ارزشهای والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت).
2⃣ اشتیاق به کار
به کاربردن منظم توانمندیها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیتها.
3⃣ روابط مثبت
ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود.
4⃣ معنا و هدف
استفاده از برترین توانمندیها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود.
5⃣ دستاورد
دستاوردها یا موفقیتهای عینی نشاندهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسانهای دیگر کردهایم یا کتابها و مقالههایی که نوشتهایم.
❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوشزیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری
📄 بخشی از مقاله #درآمدی_بر_تحلیل_شخصیت_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی
📙 #ماهنامه_سپیده_دانایی_شماره۱۰۱و۱۰۲
✅ @FlourishingCenter
سخن بلند و امیدبخش روانشناسی مثبتنگر این است که میتوان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد:
1⃣ افراد بیمار و روانرنجور که بیشتر زمان خود را با هیجانهای منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری میکنند و درگیر بیماریهای ناتوانکننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیبهای روانی هستند.
2⃣ افرادی که نه در چنبره هیجانهای ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجانهای مثبت آنها به هیجانهای منفیشان کمتر از سه به یک است.
3⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبتگرا که هیجانهای خوشایند آنها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجانهای ناخوشایند آنهاست.
🔺 موضوع روانشناسی مثبتنگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روانشناسی مثبتنگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد:
1⃣ هیجان مثبت
«باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشهها و چیزهای جدیدی که کشف کردهایم و مجذوب آنها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل میشود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسانهای بافضیلت و ارزشهای والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت).
2⃣ اشتیاق به کار
به کاربردن منظم توانمندیها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیتها.
3⃣ روابط مثبت
ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود.
4⃣ معنا و هدف
استفاده از برترین توانمندیها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود.
5⃣ دستاورد
دستاوردها یا موفقیتهای عینی نشاندهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسانهای دیگر کردهایم یا کتابها و مقالههایی که نوشتهایم.
❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوشزیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری
📄 بخشی از مقاله #درآمدی_بر_تحلیل_شخصیت_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی
📙 #ماهنامه_سپیده_دانایی_شماره۱۰۱و۱۰۲
✅ @FlourishingCenter
🍁 #روانشناسی_مثبت و نظریه #شکوفایی
👤نویسنده: #دکتر_محمود_گلزاری
سخن بلند و امیدبخش روانشناسی مثبتنگر این است که میتوان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد:
1️⃣ افراد بیمار و روانرنجور که بیشتر زمان خود را با هیجانهای منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری میکنند و درگیر بیماریهای ناتوانکننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیبهای روانی هستند.
2️⃣ افرادی که نه در چنبره هیجانهای ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجانهای مثبت آنها به هیجانهای منفیشان کمتر از سه به یک است.
3️⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبتگرا که هیجانهای خوشایند آنها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجانهای ناخوشایند آنهاست.
🔺 موضوع روانشناسی مثبتنگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روانشناسی مثبتنگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد:
1️⃣ هیجان مثبت
«باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشهها و چیزهای جدیدی که کشف کردهایم و مجذوب آنها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل میشود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسانهای بافضیلت و ارزشهای والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت).
2️⃣ اشتیاق به کار
به کاربردن منظم توانمندیها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیتها.
3️⃣ روابط مثبت
ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود.
4️⃣ معنا و هدف
استفاده از برترین توانمندیها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود.
5️⃣ دستاورد
دستاوردها یا موفقیتهای عینی نشاندهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسانهای دیگر کردهایم یا کتابها و مقالههایی که نوشتهایم.
❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوشزیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد.
@sepidehdanaei
✅ @FlourishingCenter
👤نویسنده: #دکتر_محمود_گلزاری
سخن بلند و امیدبخش روانشناسی مثبتنگر این است که میتوان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد:
1️⃣ افراد بیمار و روانرنجور که بیشتر زمان خود را با هیجانهای منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری میکنند و درگیر بیماریهای ناتوانکننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیبهای روانی هستند.
2️⃣ افرادی که نه در چنبره هیجانهای ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجانهای مثبت آنها به هیجانهای منفیشان کمتر از سه به یک است.
3️⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبتگرا که هیجانهای خوشایند آنها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجانهای ناخوشایند آنهاست.
🔺 موضوع روانشناسی مثبتنگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روانشناسی مثبتنگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد:
1️⃣ هیجان مثبت
«باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشهها و چیزهای جدیدی که کشف کردهایم و مجذوب آنها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل میشود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسانهای بافضیلت و ارزشهای والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت).
2️⃣ اشتیاق به کار
به کاربردن منظم توانمندیها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیتها.
3️⃣ روابط مثبت
ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود.
4️⃣ معنا و هدف
استفاده از برترین توانمندیها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود.
5️⃣ دستاورد
دستاوردها یا موفقیتهای عینی نشاندهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسانهای دیگر کردهایم یا کتابها و مقالههایی که نوشتهایم.
❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوشزیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد.
@sepidehdanaei
✅ @FlourishingCenter
Forwarded from کانال تخصصی روان شناسی مثبت
☑ عاشورا تجلیگاه #فضیلتهای اساسی
▪ فروتنی:
روزی امام حسین(ع) از کنار چند تــن از نیازمندان که پارچهای را روی زمین پهن کرده و چند تکه نان روی آن گذارده بودند و میخوردند، گذشت. چون چشم آنها به امام افتاد، گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید! امام کنار آنان نشست و از نانشان خورد. سپس فرمود: اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، آیا شما هم دعوت مرا میپذیرید؟ پاسخ دادند: آری ای پسر پیامبر خدا. پس از آن برخاستند و با آن حضرت به خانهاش رفتند. امام دستور داد غذایی را که آماده کرده بودند، برای آنها آوردند.
▪ سخاوت:
مرد عربی وارد مدینه شد و پرسید: بزرگوارترین مردم این شهر کیست؟ گفتند: حسین بن علی(ع) و نشانی آن حضرت را به او دادند. امام در حال نماز بود که صدای مرد را شنید که درخواست کمک مالی میکرد. پس از پایان نماز، چهار هزار دینار را در پارچهای پیچید و برای آنکه مرد نیازمند شرمنده نشود، دست خود را از شکاف در بیرون برد و پول را به او بخشید.
▪ نیکوکاری:
درروز عاشورا، شانه امام حسین(ع) اثری از زخم کهنه را دیدند. بعدها که موضوع را از امام سجاد(ع) پرسیدند، فرمود: این نشان زخمهایی بهجا مانده از انبانهایی بود که امام بر دوش میکشیدند و شبانه آنها را به خانههای زنان سرپرست خانواده، یتیمان و مسکینان میبردند.
▪ علم و فهم:
شب عاشورا فرمود: «خداوندا، تو را ستایش میکنم که ما را با نبوت پیامبر خود بزرگ داشتی، قرآن را به ما آموختی و ما را در دین آگاه و پژوهنده قرار دادی.»
▪ عزت و کرامت نفس:
امام حسین(ع) در پاسخ به ولید، فرمانبردار مدینه که از او خواست با یزید بیعت کند، فرمود: ای امیر، ما خاندان پیامبر، معدن رسالت، جایگاه رفت و آمد فرشتگان هستیم. خداوند به وسیله ما هستی را گشایش میدهد و به واسطه ما، سرنوشتها را پایان میبخشد، (در مقابل) یزید، شرابخواری است که دستش به خون پاکان آغشته است و آشکارا به گناه و کژکاری دست مییازد. حال، همچون منی با فردی همانند او بیعت کنم؟
▪ شجاعت:
حُمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند، تا روز عاشورا شکستخوردهای را ندیده بودم که فرزندان، خاندان و یارانش کشته شده باشند، اما اینگونه استوار و پُردل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش میبردند و او هم بر آنان، یورش میبُرد و از چپ و راست او، مانند فرار بزها به هنگام حمله گرگ، از هم شکافته میشدند.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری/ روانشناس
✅ @FlourishingCenter
▪ فروتنی:
روزی امام حسین(ع) از کنار چند تــن از نیازمندان که پارچهای را روی زمین پهن کرده و چند تکه نان روی آن گذارده بودند و میخوردند، گذشت. چون چشم آنها به امام افتاد، گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید! امام کنار آنان نشست و از نانشان خورد. سپس فرمود: اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، آیا شما هم دعوت مرا میپذیرید؟ پاسخ دادند: آری ای پسر پیامبر خدا. پس از آن برخاستند و با آن حضرت به خانهاش رفتند. امام دستور داد غذایی را که آماده کرده بودند، برای آنها آوردند.
▪ سخاوت:
مرد عربی وارد مدینه شد و پرسید: بزرگوارترین مردم این شهر کیست؟ گفتند: حسین بن علی(ع) و نشانی آن حضرت را به او دادند. امام در حال نماز بود که صدای مرد را شنید که درخواست کمک مالی میکرد. پس از پایان نماز، چهار هزار دینار را در پارچهای پیچید و برای آنکه مرد نیازمند شرمنده نشود، دست خود را از شکاف در بیرون برد و پول را به او بخشید.
▪ نیکوکاری:
درروز عاشورا، شانه امام حسین(ع) اثری از زخم کهنه را دیدند. بعدها که موضوع را از امام سجاد(ع) پرسیدند، فرمود: این نشان زخمهایی بهجا مانده از انبانهایی بود که امام بر دوش میکشیدند و شبانه آنها را به خانههای زنان سرپرست خانواده، یتیمان و مسکینان میبردند.
▪ علم و فهم:
شب عاشورا فرمود: «خداوندا، تو را ستایش میکنم که ما را با نبوت پیامبر خود بزرگ داشتی، قرآن را به ما آموختی و ما را در دین آگاه و پژوهنده قرار دادی.»
▪ عزت و کرامت نفس:
امام حسین(ع) در پاسخ به ولید، فرمانبردار مدینه که از او خواست با یزید بیعت کند، فرمود: ای امیر، ما خاندان پیامبر، معدن رسالت، جایگاه رفت و آمد فرشتگان هستیم. خداوند به وسیله ما هستی را گشایش میدهد و به واسطه ما، سرنوشتها را پایان میبخشد، (در مقابل) یزید، شرابخواری است که دستش به خون پاکان آغشته است و آشکارا به گناه و کژکاری دست مییازد. حال، همچون منی با فردی همانند او بیعت کنم؟
▪ شجاعت:
حُمید بن مسلم میگوید: به خدا سوگند، تا روز عاشورا شکستخوردهای را ندیده بودم که فرزندان، خاندان و یارانش کشته شده باشند، اما اینگونه استوار و پُردل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش میبردند و او هم بر آنان، یورش میبُرد و از چپ و راست او، مانند فرار بزها به هنگام حمله گرگ، از هم شکافته میشدند.
👤 #دکتر_محمود_گلزاری/ روانشناس
✅ @FlourishingCenter