ایرانی پاک و آزاده :

در برابر بیگانه زانو نمی زند

و چهره به خاک نمی ساید

#بابک_خرمدین
🏛فرزندان کورش🏛
❤️@great_cyrus❤️

یک روز پادشاهی
بهتر از چهل سال بردگی است!
مهم نیست ڪه زنده میمانم
یا میمیرم مهم این است
ڪه هر جا و هر زمانی
از من یاد شود، من آنجا پادشاهم...

#بابک_خرمدین
@great_cyrus

⚜آخرین گفتار #بابک_خرمدین پیش از اعدام شدن به دست اعراب⚜

🆔 @great_cyrus
تو ای معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود..
تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت !

این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد .
من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند ...
در این هنگام نخست دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود :
⚜*پاینده ایران*⚜

@great_cyrus

نقاشی ۳ تن از سپه‌سالاران ایران زمین
راست:
#رستم_فرخزاد آخرین سپهبد ایران باستان
وسط:
#سورنا سپه‌سالار اشکانیان و مخترع جنگهای چریکی
چپ:
#بابک_خرمدین سپهبد ایرانی که در برابر اعراب ایستادگی کرد

#رستم_فرخزاد آخرین سپهبد ایران باستان
وسط:
#سورنا سپه‌سالار اشکانیان و مخترع جنگهای چریکی
چپ:
#بابک_خرمدین سپهبد ایرانی که در برابر اعراب ایستادگی کرد
@great_cyrus

📝 چگونگی کشتن #بابک_خرمدین

🆔 @great_cyrus
روز پیش از جان ستانی،خلیفه بابزرگان دربارش نشستی برپا کرد تااینکه چگونه بابک رادر شهر بگرداند و به مردم نشان دهند تامایه پندآنان شود.

آنان برآن شدند تا بابک را سوار بر پیلی که با حنا رنگ کرده و نگارهای زیبایی برآن زده بودند کنند و رختی زنانه و بسیار زننده و خوار کننده بر او بپوشاندند و درشهر به گردش درآوردند.

پس ازآن، آیین سر به نیست کردن بابک با سر و صدای فراوانی در پیشگاه خلیفه برگزار شد و بابک را برفراز جایگاه ویژه ، که برای همین در بیرون شهر برپا کرده بود ، بردند.

برای آنکه همه‌ی مردم بشنوند و ترس در میان آنهااز خلیفه و رژیمش بیشترشود،چندین جارچی در هرسوی و کناری بافریادی بلند بانگ میزدند:"نَوَد نَوَد"،نود نام دژخیم بود وهمه او را میشناختند .

همچنین جارچیان گزارش میدادند:"اکنون دژخیم به بابک نزدیک میشودو چندی دیگر بابک کشته خواهد شد." و دیگر سخنان اینچنینی !
🆔 @great_cyrus
ابن الجوزی مینویسد،هنگامی که بابک را برای جان ستانی بردند ،خلیفه درکنارش نشست و بدو گفت:" تو که آن چنان ایستادگی از خود نشان میدادی،کنون خواهیم دید که طاقتت در برابر مرگ چگونه خواهد بود!"

بابک گفت:"بزودی خواهید دید!"

چون یک دست بابک رابا شمشیرزدند، بابک با خونی که از بازویش بیرون زد،چهره اش را خونین کرد.

خلیفه ازاو پرسید:"چرا چنین کردی؟"

بابک گفت:"هنگامی که دستم بریده شود،خون بسیاری از بدنم بیرون می رود و رنگ چهره‌ام به زردی خواهد رفت،و تو خواهی پنداشت که رنگ و رویم ازترس زرد شده و چهره‌ام راخونین کردم تا زردیش دیده نشود! "

بدینگونه خلیفه دستور داد دستها و پاهای بابک را ببرند و چون بابک برزمین غلتید،خلیفه دستور داد شکمش را پاره کنند و پس ازآن که زمانی بگذشت،به دژخیم دستور داد سرش را از تن جدا کند!
🆔 @great_cyrus
پس از آن چوبه‌ی داری درمیدان شهرسامرا افراشتند و پیکر بی جان بابک را بر دارزدند و سرش راخلیفه به خراسان فرستاد!

واپسین سخنان بابک خرمدین،پیش از جان ستانی چنین بود:"تو ای معتصم،گمان مکن که با کشتن من فریاد خودسالاری ایرانیان را خاموش خواهی کرد. من،بر پایه های رژیم تازیان چنان لرزه ای انداخته ام که دیر یا زود سرنگون خواهید شد."

"تو که اکنون مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در اپاختر و خاور و باختر (شمال و شرق و غرب) ایران پدید خواهد آمد ونیروی پوشالی شما پاسداران نادانی و ستم را از میان برخواهد داشت!"

"تو بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و چیرگی بیگانگان را برخود نخواهد پذیرفت،مرگ من خودآزمونیست به دلاوران جوان میهنم تا هرگز آنرافراموش نکنند."

"من امروز مردانگی و نبرد دربرابرتازیان را به جوانان ایران می آموزم،و هم اکنون که دژخیم تو شمشیرش رابرای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده خروش هستند، خودمیدانی و آگاهی که هنوز هم مازیار هست و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن را ازدست متجاوزان و یوغ تازیان بدوی و مردم فریب برهانند."
🆔 @great_cyrus
و بدین سان نخست دست چپ بابک بریده شدو سپس دست راست او و در دنباله پاهایش را بریدند و دو دشنه درمیان دنده هایش فروکردند و واپسین سخنی که بابک بافریادی بلندبرزبان آورد این بود: "پاینده ایران"

🔸جان فشانی بابک خرمدین وتکه تکه کردن بدنش درروز دوم صفر سال223هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در نوشتار(کتاب) سرشناس خود"مروج الذهب"این روز را برای ایرانیان بسیار ویژه دانسته است و جان ستانی بابک رارویدادی بسیارغمناک برای آنان میداند، همچنین مینویسدجایگاه جان ستانی بابک خرمدین تا چندین سده بنام"خشبه‌ی بابک"یا چوبه‌ی دار بابک درشهرِسامرا که درآن زمان پایتخت رژیم عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از جایگاه های برجسته شهر بود.

🔹برادر بابک خرمدین که آذین نام داشت، خلیفه اورا به بغداد فرستاد و به فرماندارش در بغداد سپرد که اورا مانند برادرش بابک بکشند!

🔸طبری مینویسد که وقتی دژخیم، دستها و پاهای آذین را می‌بُرید، او نه واکنشی از خود نشان میداد و نه فریادی برمی‌آورد و سرانجام پیکر این جنگاور بزرگ را در بغداد بردار آویختند.

🔹نظام الملک در سیاست نامه خود مینویسد زمانی که سه سردار جنگاور ایرانی ، بابک و مازیار و افشین با شیله (حیله) اسیر عباسیان شدند. معتصم، خلیفه عباسی جشنی گرفت و در طول آن 3 بار پیاپی انجمن را ترک گفت و هربار پس از چندی باز می گشت تا اینکه سرانجام در بار سوم و در پاسخ حاضران که جویای این رفت و آمدها شده بودند گفت:"در هربار به یکی از دختران ویا خواهران پدر کشته این سه سردار همبستر شدم!"
و آنانی که آنجا بودند، به پاس این کار با او به نماز ایستادند و خداوند را سپاس گفتند!(تولدی دیگر-شجاع الدین شفا).

@great_cyrus

نقاشی ۳ تن از سپه‌سالاران ایران زمین
راست:
#رستم_فرخزاد آخرین سپهبد ایران باستان
وسط:
#سورنا سپه‌سالار اشکانیان و مخترع جنگهای چریکی
چپ:
#بابک_خرمدین سپهبد ایرانی که در برابر اعراب ایستادگی کرد

💢زندگی نامه سردار بابک خرمدین:

یک روز شاهی به از ۴۰ سال بردگی ...
هر جا که من باشم یا از من یاد شود، من آنجا پادشاهم.

#بابک_خرمدین

@great_cyrus

یک روز پادشاهی بهتر از چهل سال بردگی است .

مهم نیست میمانم یا میمیرم هر کجا از من یاد شود من آنجا پادشاهم

#بابک_خرمدین سردار بزرگ ایران زمین
@great_cyrus

👇👇👇👇👇👇👇👇👇🌺🌺
.

داستان تاریخی اعدام #بابک_خرمدین

روزقبل ازاعدام،خلیفه‌بابزرگان‌دربارش مشورت
كرد‌كه‌چگونه‌بابك‌رادرشهربگرداندوبه مردم نشان
بدهد تا همه بتوانند وی را ببینند.
بنا بر نظر یكی از درباریان قرار برآن شد كه وی را سوار بر پیلی كرده در شهر بگردانند.پیل را با حنا رنگ كردند و نقش و نگار برآن زدند؛ و بابك را در رختی زنانه و بسیار زننده و تحقیركننده بر آن نشاندند و در شهر به گردش در آوردند.
پس ازآن مراسم اعدام بابك با سر و صدای بسیار زیاد با حضور شخص خلیفه برفراز سكوی مخصوصی كه برای این كار در بیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد.
برای آنكه همه‌ی مردم بشنوند كه اكنون دژخیم به بابك نزدیك میشود و دقایقی دیگر بابك اعدام خواهد شد، چندین جارچی در اطراف و اكناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه او را میشناختند ابن الجوزی مینویسد كه وقتی بابك را برای اعدام بردند خلیفه در كنارش نشست و به او گفت:تو كه اینهمه استواری نشان میدادی اكنون خواهیم دید كه طاقتت در برابر مرگ چند است! بابك گفت: خواهید دید.
چون یك دست بابك را به شمشیر زدند، بابك با خونی كه از بازویش فوران میكرد صورتش را رنگین كرد.خلیفه از
او پرسید: چرا چنین كردی؟ بابك گفت:
وقتی دستهایم راقطع كنندخونهای بدنم خارج میشود و چهره‌ام زرد میشود، و تو خواهی پنداشت كه رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است. چهره‌ام را خونین كردم تا زردیش دیده نشود.به‌این‌ترتیب دستها و پاهای بابك را بریدند
چون بابك بر زمین غلتید، خلیفه دستور دادشكمش را بدرد....پس از ساعاتی كه این حالت بر بابك گذشت، دستور داد سرش‌را از تن جدا كند.پس ازآن چوبه‌ی داری در میدان شهرسامرا افراشتند و لاشه‌ی بابك را بردار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد.
آخرین گفتار بابک
[به نوشته‌کتاب‌حماسه بابک اثر نادعلی همدانی ] چنین بوده است:
تو ای معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد.من لرزه‌ای‌برارکان حکومت
عرب انداخته‌ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود. تو اکنون که مرا تکه‌تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهدکرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و
ستم را از میان بر خواهد داشت !
این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور
و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان
را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد.
من مردانگی‌ودرس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و
مازیاردیگر آماده اند تا مردانه برخیزند
و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند.
روز اعدام بابک‌خرمدین و تکه‌تکه کردن بدنش در تاریخ 2صفرسال223 هجری قمری‌انجام گرفت که مسعودی درکتاب مشهور مروج‌الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است
اعدام بابك چنان واقعه‌ی مهمی تلقی
شدكه محل اعدامش تا چندقرن دیگر
بنام خشبه‌ی بابك یعنی چوبه‌ی دار بابك در شهرِ سامرا كه در زمان اعدام بابك پایتخت دولت‌عباسی بودشهرت همگانی داشت و یكی از نقاط مهم و دیدنی.شهرتلقی میشد.برادر بابك یعنی آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد.و به
نایبش در بغداد دستور نوشت كه او را مثل بابك اعدام كند.
طبری مینویسدكه وقتی دژخیمْ دستها
و پاهای برادر بابك را می‌بُرید، او نه واكنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمی‌آورد. جسد این مرد را نیز در بغداد بردار كردند.
[ تاریخ ایران-دکتر خنجی ] معتصم خلیفه عباسیچنان که نظام الملک در سیاست نامه خود می نویسد به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ایرانی بابک ، مازیار و افشین را که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بودمجلس ضیافتی ترتیب داده بود که درطول آن
3 بارپیاپی مجلس را ترک گفت وهربار ساعتی بعد برمی گشت.
در بار سوم در پاسخ حاضران که جویای علت این غیبت‌ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به یکی از دختران پدرکشته این سه سردار تجاوز كرده است، و حاضران بااوازاین بابت به نماز ایستادند
و خداوند را شکر گفتند.
بیایید #تاریخ_ایران را بخوانیم.😢😢😢😢😢🌺🌺

@great_cyrus

۱۲ مرداد برابر با 3اوت -سالروز دستگیری قهرمان تاریخی و ملی بابک خرمدین سردار ایرانی غرور آفرین که دشمن را به زانو درآورد ب
پیشگویان به #بابک_خرمدین، آزادیخواه میهن پرست کشورمان گفتند در پایان این مبارزه کشته خواهی شد.او گفت: من سالها پیش از جان خود گذشتم.

@great_cyrus

سردار بزرگ ایرانی #بابک_خرمدین :

" آنکس که دستش در زنجیر است، گرفتار نیست.
آنکس که روانش را به بیگانه فروخته، گرفتار است. "

انقلاب ما بازگشت به ایرانگرایی و فرهنگ ایرانشهری است .

پاینده ایران