قلمروی ساسانیان در اوج قدرت (زمان خسروپرویز)
قلمروی ایران از #تاجیکستان تا #یمن گسترده بود.
@great_cyrus
قلمروی ایران از #تاجیکستان تا #یمن گسترده بود.
@great_cyrus
Forwarded from Attach Master
🔥 رشته پیوند تاجیک و ایرانی به مناسبت زلزله
#پیرو_سلیمانی (۱۹۳۳_۱۸۹۹) از شاعران و نویسندگان تاجیک در عصر شوروی است. استاد صدرالدین عینی در «نمونه ادبیات تاجیک» دربارهء او مینویسد:«پیرو صاحب استعداد کامل است و بوستان ادبیات تاجیک از آب روان صنع این جوان بسیار سرسبزیها امید دارد.(ص. ۲۳۶) استاد لاهوتی در شعر به پیرو بخشیدهء خود، او را «شاعر نامدار تاجیک و دانندهء نکتههای باریک» نامیده بود...
پیرو شعر زیر را در سال ۱۹۲۹ به فلاکتزدگان زلزله ایران بخشیده است:
یک طرف ریگها نموده هجوم
یک طرف پایمال باد سموم...
زین همه خوفناک و دهشتناک
زلزله... آه، ظالم بیباک!...
اوست مالک رقاب خوف و خطر،
اوست جلاد قتل نوع بشر...
مختصر هر زمان به هر کنجی
یک بلایی مصیبتی رنجی...
خبر دلخراش پر هیجان
میرسد از ممالک ایران
که در آن سرزمین کوهستان
روی داده مصیبتی چندان
به طبیعت جنون اثر کرده
سنگ و خاک سیه به سر کرده
لرزه بر کوه و دشت افکنده
بیخ و بنیاد خلق برکنده
روز روشن سیاه و تار شده
ده و قشلاقها مزار شده...
این یکی را پسر شده مفقود
وان دگر را پدر به خاک غنود...
همه آلودهء مصیبت و درد
از همه دل بلند نالهء سرد...
چون طبیعت نهاده رسم ستیز
تو به امداد دیگران برخیز...
بخارا، ۱۹۲۹
پیرو سلیمانی، نشریات عرفان، دوشنبه، ۱۹۸۴، صفحهء ۱۳۱.
#تاجیکستان
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#پیرو_سلیمانی (۱۹۳۳_۱۸۹۹) از شاعران و نویسندگان تاجیک در عصر شوروی است. استاد صدرالدین عینی در «نمونه ادبیات تاجیک» دربارهء او مینویسد:«پیرو صاحب استعداد کامل است و بوستان ادبیات تاجیک از آب روان صنع این جوان بسیار سرسبزیها امید دارد.(ص. ۲۳۶) استاد لاهوتی در شعر به پیرو بخشیدهء خود، او را «شاعر نامدار تاجیک و دانندهء نکتههای باریک» نامیده بود...
پیرو شعر زیر را در سال ۱۹۲۹ به فلاکتزدگان زلزله ایران بخشیده است:
یک طرف ریگها نموده هجوم
یک طرف پایمال باد سموم...
زین همه خوفناک و دهشتناک
زلزله... آه، ظالم بیباک!...
اوست مالک رقاب خوف و خطر،
اوست جلاد قتل نوع بشر...
مختصر هر زمان به هر کنجی
یک بلایی مصیبتی رنجی...
خبر دلخراش پر هیجان
میرسد از ممالک ایران
که در آن سرزمین کوهستان
روی داده مصیبتی چندان
به طبیعت جنون اثر کرده
سنگ و خاک سیه به سر کرده
لرزه بر کوه و دشت افکنده
بیخ و بنیاد خلق برکنده
روز روشن سیاه و تار شده
ده و قشلاقها مزار شده...
این یکی را پسر شده مفقود
وان دگر را پدر به خاک غنود...
همه آلودهء مصیبت و درد
از همه دل بلند نالهء سرد...
چون طبیعت نهاده رسم ستیز
تو به امداد دیگران برخیز...
بخارا، ۱۹۲۹
پیرو سلیمانی، نشریات عرفان، دوشنبه، ۱۹۸۴، صفحهء ۱۳۱.
#تاجیکستان
#ایران_بزرگ_فرهنگی
Telegram
📎