خیانتکاری به نام #سیاه_دیلمی
كه باعث #سقوط_شوشتر در حمله تازيان به ايران شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از نبرد جلولاء که سپاه ایران شکست خورد یزدگرد سوم در شهر حلوان بود.او یاران و نزدیکان خود را فراخواند و در مورد کار از آنها مشورت خواست.یزدگرد سوم رو به آنها کرد و گفت :
این سپاه تازی تمام لشکرهای فرستاده شده را شکست داده است. نظر شما چیست؟
موبدی زرتشتی گفت : به نظر من شما اینجا را ترک کنید و به شهر استخر بروید زیرا آنجا زادگاه شاهنشاهی ساسانی و خانه ی پادشاهی است. در آنجا بمانید و از همان جا سپاه تدارک ببینید و به مقابله با تازیان بفرستید.
یزدگرد این رای را پسندید و سیاه دیلمی را که هفتاد تن از بزرگان کشوری با او بودند به نزد خود خواند . سیاه مامور شد که به شوش برود و سپاهیانی آماده کند و به مقابله با تازیان بشتابد.سیاه اجازه داشت تا از تمام شهرهای طول مسیر سپاهیان فراهم کند و در شوش نبرد قطعی و نهایی را انجام دهد.
در بین راه به سیاه خبر رسید که شوشیان با ابوموسی اشعری سردار تازیان صلح کرده اند. بنابراین از رفتن به آنجا منصرف شد . ابوموسی راهی رامهرمز شد و از آنجا نیز به شوشتر رفت.
اما سیاه دیلمی با همراهان و لشکریان در منزلی بین شوشتر و رامهرمز ماندگار شد.سپس بزرگان را به نزد خود فراخواند و به آنها گفت :
تازیان تمام لشکریان را شکست داده اند و دیگر لشکری نمانده که شکست نداده باشند. نظر شما چیست و چکار باید کرد؟!
بزرگان به او گفتند که باید به دین اسلام در آییم تا از آنها در امان باشیم!!!
سیاه دیلمی یکی از افراد خود به نام شیرزاد را نزد تازیان فرستاد و با آنها صلح کرد و همگی به دین اسلام مشرف شدند و تمامی آنها به لشکر تازیان پیوستند و در حملات بعدی به آنها یاریها رساندند!!!
این سیاه دیلمی در خدمت گزاری به تازیان از هیچ کوششی فروگزاری نکرد از آنجمله در هنگام محاصره شوشتر که تازیان ناکام مانده بودند...لباس پارسی آغشته به خونی پوشید و خود را به پای قلعه انداخت.
هنگامی که هوا روشن شود دلاوران شوشتر مردی خونین را با لباس پارسی دیدند. از آنجا که فکر می کردند تازیان به او آسیب رسانده اند ..دروازه ی قلعه را گشودند و سیاه دیلمی را به درون بردند اما سیاه دیلمی با نگهبانان در آویخت و با خیانت سرانجام دروازه ها را گشود و تازیان را به شهر راه داد و بدین صورت شوشتر نیز با خیانت سیاه دیلمی به اشغال تازیان در آمد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گردآوری ونگارش : علی آریایی
بن مایه ها:
تاریخ طبری ج3 ص 6-185
دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب ص 65
https://t.me/great_cyrus
كه باعث #سقوط_شوشتر در حمله تازيان به ايران شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از نبرد جلولاء که سپاه ایران شکست خورد یزدگرد سوم در شهر حلوان بود.او یاران و نزدیکان خود را فراخواند و در مورد کار از آنها مشورت خواست.یزدگرد سوم رو به آنها کرد و گفت :
این سپاه تازی تمام لشکرهای فرستاده شده را شکست داده است. نظر شما چیست؟
موبدی زرتشتی گفت : به نظر من شما اینجا را ترک کنید و به شهر استخر بروید زیرا آنجا زادگاه شاهنشاهی ساسانی و خانه ی پادشاهی است. در آنجا بمانید و از همان جا سپاه تدارک ببینید و به مقابله با تازیان بفرستید.
یزدگرد این رای را پسندید و سیاه دیلمی را که هفتاد تن از بزرگان کشوری با او بودند به نزد خود خواند . سیاه مامور شد که به شوش برود و سپاهیانی آماده کند و به مقابله با تازیان بشتابد.سیاه اجازه داشت تا از تمام شهرهای طول مسیر سپاهیان فراهم کند و در شوش نبرد قطعی و نهایی را انجام دهد.
در بین راه به سیاه خبر رسید که شوشیان با ابوموسی اشعری سردار تازیان صلح کرده اند. بنابراین از رفتن به آنجا منصرف شد . ابوموسی راهی رامهرمز شد و از آنجا نیز به شوشتر رفت.
اما سیاه دیلمی با همراهان و لشکریان در منزلی بین شوشتر و رامهرمز ماندگار شد.سپس بزرگان را به نزد خود فراخواند و به آنها گفت :
تازیان تمام لشکریان را شکست داده اند و دیگر لشکری نمانده که شکست نداده باشند. نظر شما چیست و چکار باید کرد؟!
بزرگان به او گفتند که باید به دین اسلام در آییم تا از آنها در امان باشیم!!!
سیاه دیلمی یکی از افراد خود به نام شیرزاد را نزد تازیان فرستاد و با آنها صلح کرد و همگی به دین اسلام مشرف شدند و تمامی آنها به لشکر تازیان پیوستند و در حملات بعدی به آنها یاریها رساندند!!!
این سیاه دیلمی در خدمت گزاری به تازیان از هیچ کوششی فروگزاری نکرد از آنجمله در هنگام محاصره شوشتر که تازیان ناکام مانده بودند...لباس پارسی آغشته به خونی پوشید و خود را به پای قلعه انداخت.
هنگامی که هوا روشن شود دلاوران شوشتر مردی خونین را با لباس پارسی دیدند. از آنجا که فکر می کردند تازیان به او آسیب رسانده اند ..دروازه ی قلعه را گشودند و سیاه دیلمی را به درون بردند اما سیاه دیلمی با نگهبانان در آویخت و با خیانت سرانجام دروازه ها را گشود و تازیان را به شهر راه داد و بدین صورت شوشتر نیز با خیانت سیاه دیلمی به اشغال تازیان در آمد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گردآوری ونگارش : علی آریایی
بن مایه ها:
تاریخ طبری ج3 ص 6-185
دو قرن سکوت عبدالحسین زرین کوب ص 65
https://t.me/great_cyrus
Telegram
فرزندان کوروش
کانال فرزندان کوروش 📚📚
ایران هرگز به ویرانه تبدیل نخواهد شد
چون فرزندان کوروش همیشه بیدارند✅
https://telegram.me/great_cyrus
ایران هرگز به ویرانه تبدیل نخواهد شد
چون فرزندان کوروش همیشه بیدارند✅
https://telegram.me/great_cyrus