️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
26.5K subscribers
48.9K photos
44.5K videos
308 files
7.41K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
وضعیت انقلابی ایران: مسیر رهایی و تجدید حیات

جمهوری اسلامی به وضوح در #وضعیت_انقلابی قرار دارد، وضعیتی که در آن شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دچار بحران‌های متعدد و پیچیده‌ای شده است. در این راستا، نظریه‌های مختلفی از سوی جامعه‌شناسان انقلاب‌ها و پژوهشگران علوم سیاسی برای تحلیل و درک بهتر این وضعیت مطرح شده‌اند. انقلاب‌های تاریخی بزرگ مانند انقلاب‌های شوروی و جمهوری وایمار آلمان نیز الگوهایی برای فهم وضعیت مشابه در جمهوری اسلامی ارائه می‌دهند. با توجه به این زمینه، می‌توان به دلایل متعددی اشاره کرد که جمهوری اسلامی را در وضعیت انقلابی قرار داده است.

بحران مشروعیت سیاسی
از منظر ماکس وبر، مشروعیت سیاسی به سه نوع اصلی تقسیم می‌شود: سنتی، کاریزماتیک و قانونی-عقلانی. در مورد جمهوری اسلامی، در ابتدا مشروعیت رژیم به‌طور عمده بر پایه مشروعیت کاریزماتیک و دینی استوار بود. اما در شرایط کنونی، شاهد فرسایش این مشروعیت‌ها هستیم. اعتراضات گسترده مردمی، کاهش مشارکت در انتخابات، و بروز شعارهای ساختارشکن نشان‌دهنده شکاف‌های عمیق در درون جامعه است که به تضعیف پایه‌های مشروعیت رژیم منتهی شده است. این وضعیت به‌طور فزاینده‌ای به کاهش اعتماد عمومی نسبت به ساختار حاکمیتی منجر شده و تهدیدات سیاسی و اجتماعی قابل توجهی برای آینده جمهوری اسلامی به‌وجود آورده است.

فروپاشی اقتصادی
فروپاشی اقتصادی یکی دیگر از نشانه‌های برجسته وضعیت انقلابی است. در جمهوری اسلامی، ناتوانی در حل بحران‌های اقتصادی مانند افزایش قیمت‌ها و مشکلات اساسی در تأمین کالاهای ضروری، از جمله #بحران_سیب_زمینی، به وضوح قابل مشاهده است. این نوع بحران‌های اقتصادی، که در آنها دولت قادر به مدیریت مشکلات اقتصادی نیست، باعث افزایش نارضایتی مردم و تقویت جنبش‌های اعتراضی می‌شود. نظریه‌های بحران اقتصادی در علوم سیاسی نشان می‌دهند که مشکلات اقتصادی می‌توانند به شدت باعث تشدید تنش‌های اجتماعی و ایجاد شرایط مساعد برای وقوع انقلاب شوند. در جمهوری اسلامی، این بحران اقتصادی به دلیل مشکلات ساختاری و عدم توانمندی نهادهای حکومتی در حل بحران‌ها، به وضعیت انقلابی دامن زده است.

بحران انرژی
بحران انرژی یکی دیگر از بحران‌هایی است که رژیم با آن مواجه است. خاموشی‌های گسترده، تعطیلات اجباری ادارات و مدارس و کمبود انرژی از جمله مشکلاتی هستند که نارضایتی عمومی را افزایش داده است. این بحران‌ها نه تنها بر زندگی روزمره مردم تأثیر می‌گذارند، بلکه به شدت اعتبار حکومت را کاهش می‌دهند و این مسئله می‌تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر در وضعیت انقلابی به شمار آید. تحلیلگران علوم سیاسی و جامعه‌شناسی بر این باورند که بحران‌های اساسی در تأمین منابع حیاتی مانند انرژی، می‌توانند نقطه عطفی برای اعتراضات گسترده و تغییرات سیاسی باشند.

افزایش اعتراضات مدنی
یکی از ویژگی‌های بارز وضعیت انقلابی، افزایش اعتراضات مدنی و جنبش‌های اعتراضی است. در جمهوری اسلامی، اعتراضات گسترده‌ای از سوی اقشار مختلف جامعه، از جمله بازنشستگان، پرستاران، کارگران، معلمان و مالباختگان مشاهده می‌شود. این اعتراضات، که اغلب ناشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی است، نشان‌دهنده عدم رضایت عمومی از وضعیت موجود و تمایل به تغییرات بنیادی در ساختار سیاسی و اجتماعی کشور است. طبق نظریه‌های جامعه‌شناسی انقلاب‌ها، زمانی که تعداد بیشتری از گروه‌های اجتماعی وارد عرصه اعتراضات می‌شوند، احتمال وقوع تغییرات اجتماعی و سیاسی نیز افزایش می‌یابد.

شکاف در میان نخبگان حکومتی
شکاف در میان نخبگان حکومتی یکی دیگر از علائم وضعیت انقلابی است. در جمهوری اسلامی، اختلافات عمیقی میان گروه‌های مختلف حکومتی، از جمله تیم‌های مختلف وابسته به افرادی مانند قالیباف، جلیلی، ظریف، روحانی و خامنه‌ای و سرداران سپاه وجود دارد. این شکاف‌ها نه تنها باعث تضعیف کارآیی حکومت می‌شوند، بلکه به تشدید بحران‌ها و افزایش بی‌اعتمادی عمومی منجر می‌شوند. تحلیلگران سیاسی بر این باورند که در هر رژیمی که نخبگان آن قادر به هم‌گرایی مؤثر نباشند، احتمال وقوع بحران‌های سیاسی و اجتماعی و در نتیجه انقلاب افزایش می‌یابد.

اعتراف به خطر براندازی
یکی از ویژگی‌های دیگری که در جمهوری اسلامی به وضوح دیده می‌شود، اعتراف هسته سخت حکومت به خطر براندازی است. اظهارات الیت رژیم مانند محسنی اژه‌ای، رئیس سازمان انرژی اتمی و حسین طائب نشان‌دهنده نگرانی شدید حکومت از وقوع #براندازی است. این اعترافات، که به طور مستقیم از سوی نخبگان حکومتی بیان می‌شوند، نشان‌دهنده بحران عمیق در درون نظام است. در علوم سیاسی، زمانی که نخبگان حکومتی خود به وجود بحران و خطر براندازی اذعان می‌کنند، این موضوع می‌تواند به عنوان یک پیش‌درآمد برای تغییرات بزرگ سیاسی در نظر گرفته شود.
👇👇👇👇👇👇