️ گــارد شـــاهــنــشــاهــی ️
26.3K subscribers
49.5K photos
44.9K videos
308 files
7.59K links
ما گر زسر بریده میترسیدیم

درمحفل عاشقان نمیرقصیدیم

لینک گروه

https://t.me/+Ts5ShPmJhihlQWk3

https://t.me/joinchat/AAAAAE7OUoQG1yPRXHRTxg

https://instagram.com/guard_shahanshahi

تماس با مدیریت

@Amirashkanam
Download Telegram
دوستان چه بخواهیم چه نخواهیم #جنگ قطعی ست (اگر رژیم تسلیم نشود و ملت قبل از جنگ کار را تمام نکنند یا کودتا و برکناری رهبر نباشد )

این تصمیمی ست که اربابان جهانی گرفته اند

خدای ایران نگهدار میهن باشد 🥹🥹

🚨🚨 این خیلی مهمه!

یعنی رئیس کمیته سیاست خارجی کنگره تائید کرده که سایت‌های موشکی هم هدف حملات احتمالی هستند. به ویژه اینکه از درون کنگره داره اعلام می‌شه. یعنی این سیاست‌های ترامپ تائید کامل کنگره رو داره که از یک حرکت نظامی محدود تا حتی یک جنگ تمام عیار، دست رئیس‌جمهور رو باز می‌ذاره.
در ضمن اینکه کشورهای اروپایی و چین و روسیه و اعراب هم،واکنش معنا داری برای جلوگیری از جنگ انجام نمیدهند،افکار عمومی جهان و منطقه رو برای جنگ احتمالی در اواخر بهار و ابتدای تابستان دارن آماده میکنن،،همزمان مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و تا پاییز پیش رو ارقام ۲۰۰ و ۳۰۰ هزار برای دلار پیش بینی میشود ،،انفجار قیمت ها و ابرتورم وحشتناک ،مردم رو روانه خیابان خواهد کرد...

ما باید قبل از آغاز جنگ کار رژیم را تمام کنیم
نباید منتظر حمله آمریکا بمونیم
الان دیگه ۸۰٪ مردم آماده هستند، پس نباید بترسیم و نباید بیش از این منتظر ماند...

بیایید دست در دست هم کار رو تمام کنیم


Javid Pahlavi

#ارسالی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تخلیه زباله توسط شهرداری در سراب بیستون

به اشتراک بذارید تا شاید برسه بدست کسی که بتونه از این جنایت جلوگیری کنه

#ارسالی
امروزه رسانه‌های داخلی و خارجی، از میدان نفتی «سفانیه» به‌عنوان بزرگترین میدان نفتی دریایی جهان یاد می‌کنند.
اما هرگز نمی‌گویند که نام اصلی این میدان «اسفندیار ۱» است و در سال ۱۳۳۱ (۱۹۵۱) در خلیج فارس کشف شد.
بدلایل کمبود تجهیزات، بهره‌برداری از آن انجام نشد و در سال ۱۳۴۷، میدان نفتی اسفندیار ۲، به بهره‌برداری رسید.
این میدان، پس از نفرین ۵۷، از سوی آخوندها کم‌محلی شد و عربستان (آرامکو) بهره‌برداری را در آن آغاز نمود و امروزه بیش از ۱.۵ میلیون بشکه از آن برداشت می‌شود.
این میدان در فاصله ۲۶۵ کیلومتری دفتر مرکزی آرامکو در ظَهران قرار دارد درحالی که فاصله‌ی آن تا دفتر مناطق نفت‌خیز، کمتر از ۱۷۰ کیلومتر است.
این میدان بزرگ دریایی در خلیج فارس واقع شده و میزان ذخایر آن ۵۰ میلیارد بشکه برآورد شده‌است. اطلاعات دقیقی از میزان تولید فعلی این میدان و ذخایر باقی‌مانده منتشر نشده اما عربستان برای حفظ میزان تولید این میدان و جلوگیری از کاهش چشمگیر این میدان، برنامه تزریق آب و استفاده از تکنولوژی‌های روز را در دستور کار قرار داده است.


#جاویدشاه
#پاینده_ایران
#گارد_شاهنشاهی
#پاشنا
هشدار نماینده قم به خامنه‌ای:
مذهبی‌ها را از خودت دلسرد نکن وگرنه سقوط میکنی


خامنه‌ای تو ذهنش:
پفیوز دوزاری، همین مذهبیا و آتش‌به‌اختیارا شاشیدن به حکومت و باعث سقوط شدن


#جاویدشاه
#پاینده_ایران

#ارسالی
نقدی بر دیدگاه‌های آجودانی: تحریف تاریخ ایران و توهمات دلسردکننده مشروطه‌گرایانه


در هنگامه‌ای که ایران در بستر تحولات تاریخی خود، از میان گردبادهای آشوب و نوزایی عبور می‌کند، هیچ‌گاه نباید اجازه داد که تاریخ این سرزمین کهن، دستخوش تحریف و کژفهمی گردد. گفتگوی اخیر دکتر ماشالله آجودانی با علی لیمونادی، کارگردان، روزنامه‌نگار و بنیان‌گذار تلویزیون ایرانیان در لس‌آنجلس، مصداق بارزی از چنین تحریفی است. این گفت‌وگو که بی‌تردید بوی کهنگی و ایدئولوژی شکست‌خورده‌ پنجاه‌وهفتی را با خود حمل می‌کرد، تلاشی بود برای بازتعریف تاریخ مشروطیت و دوران پهلوی بر مبنای نگرشی که نه تنها از درک واقعیت‌های ملی و تاریخی ایران عاجز است، بلکه به وضوح در تضاد با منطق تمدنی و آرمان‌های یک پادشاهی مترقی و دموکراتیک قرار دارد. دکتر آجودانی با اشاره به برخی از تحولات تاریخ ایران، به ویژه دوره مشروطه و پهلوی، نظراتی ارائه کرد که نیازمند تحلیل و بازنگری است و ما درین کوتاه‌نوشت به چهار محور اساسی اشاره می‌کنیم و جویندگان بیشتردانی را به کتاب #فیلسوف_شاه_ایرانشهر و #گفتمان_نسل_شیک_پاسارگادی و #پروژۀ_شکوفایی_ایران ارجاع می‌دهيم.

1⃣مشروطه، نه یک جنبش فرهنگی، بلکه یک چالش سیاسی چندوجهی

مشروطه ایران را بسیاری از مورخان و روشنفکران معاصر، به‌ویژه آجودانی، به‌عنوان یک «جنبش فرهنگی» توصیف کرده‌اند؛ اما این برداشت یک‌سویه و سطحی، نه‌تنها از درک ژرفا و پیچیدگی‌های آن بازمی‌ماند، بلکه نقاب بر واقعیت‌های تلخ آن دوران می‌کشد. انقلاب مشروطه، برخلاف آنچه برخی مدعی‌اند، نه یک جنبش صرفاً فرهنگی، که صحنه‌ای از آمیختگی بی‌سر و سامان میان نیروهای متجدد و واپس‌گرا، میان ملی‌گرایان راستین و بیگانگان، و میان اراده استقلال و سلطه استعماری بود. آنچه تاریخ‌نگاری رسمی از ما پنهان داشته، این است که مشروطه، در بستری از مداخلات داخلی و خارجی، بازیچه قدرت‌هایی شد که ایران را نه به سوی شکوفایی، بلکه به ورطه تفرقه و انحطاط کشاندند.

آنچه آجودانی از آن غفلت می‌ورزد، حضور مستقیم و غیرمستقیم چهره‌هایی چون ادوارد براون و سید جمال‌الدین اسدآبادی است که هر یک به شکلی، در مسیر این نهضت تأثیر نهادند. از سویی، جریان‌های غرب‌گرای وابسته، با ترویج ایده‌های بیگانه، ساختار سنتی و ملی ایران را به چالش کشیدند و از سوی دیگر، روحانیت نجف و وعاظ وابسته، تلاش داشتند که مشروطه را در چارچوب امت‌گرایی خود محدود سازند. نتیجه این تداخل منافع، آن شد که به‌جای استقلال، کشور به میدان تاخت‌وتاز قدرت‌های خارجی بدل گشت و سرانجام در ۱۹۱۷، در شرف تقسیم میان روسیه و بریتانیا قرار گرفت. این حقیقت انکارناپذیر، نه از یک پیروزی فرهنگی، که از شکستی عظیم در عرصه سیاست و ملی‌گرایی حکایت دارد.

اما اگر مشروطه به اضمحلال کشیده شد، پس چه کسی آن را از نو احیا کرد؟ پاسخ روشن است: رضاشاه پهلوی. آنچه سلسله پهلوی پس از انحطاط قاجار بر ایران آورد، نه‌فقط یک تحول همه‌جانبه، بلکه پالایشی اساسی از آلودگی‌های متمم قانون اساسی بود که دستاوردهای مشروطه را به زنجیر کشیده بودند. پهلوی، با اقتدار خود، دست روحانیت را از نظام آموزشی و دادگستری کوتاه کرد، ساختار دولت مدرن را بنیان نهاد و مسیر ایران را از راهِ قهقراییِ واپس‌ماندگی به سوی نوسازی گشود. در حقیقت، مشروطه‌ای که در ۱۲۸۵ خورشیدی نیمه‌جان و ناکام ماند، در دوران پهلوی، جان تازه گرفت و در هیئتی نوین به حیات خود ادامه داد. اما نکته‌ای که تاریخ‌نگاران مغرض عامدانه از آن غافل مانده‌اند، این است که رضاشاه، نه نابودگر مشروطه، بلکه یگانه احیاگر راستین آن بود.

پس باید به روشنی اذعان داشت که اگر ایران امروز هنوز بر جای ایستاده و نام آن در تاریخ جهان جاری است، این نه از صدقه سر مشروطه‌خواهان شکست‌خورده، که از عزم استوار پادشاهی است که کشور را از بحران بیرون کشید و آن را به مرزهای شکوه و عظمت رساند. این همان حقیقتی است که تاریخ‌نگاران باید به رسم امانت، بی‌هیچ لکنت و تردیدی، در سطور خود بنگارند.

ادامه دارد....👇👇👇👇👇
2⃣پهلوی‌ها و دیکتاتوری فرضی

آجودانی، همچون برخی دیگر از روشنفکران متزلزل و بی‌بنیاد، به شیوه‌ای موذیانه و دوپهلو از رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه پهلوی به عنوان "پادشاهان توانمند" یاد می‌کند، اما هم‌زمان با زهر دیکتاتوری، شکوه و عظمت اصلاحات آن‌ها را می‌آلاید. این رویکرد متناقض، که هم به خدمات این دو پادشاه بزرگ اذعان دارد و هم آنان را به استبداد متهم می‌سازد، چیزی جز تحریف تاریخ و چشم‌پوشی از واقعیت‌های دوران‌ساز ایران مدرن نیست.
در کتاب "مشروطه ایرانی"، آجودانی رضاشاه را "قهرمان توانمند و مقتدر مشروطیتی" می‌خواند که به زعم او، "دموکراسی در پای درخت استقلال و اقتدار ایران قربانی شده بود". اما در این تحلیل ناقص، آجودانی هرگز به حقیقت بنیادین عصر پهلوی اشاره نمی‌کند: دموکراسی، بدون بسترهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مناسب، هرگز نمی‌توانست در ایران آن زمان به طور پایدار تحقق یابد. این حقیقت را نه تنها تاریخ ایران، بلکه تاریخ تمامی ملت‌هایی که از استبداد سنتی به مدرنیته گذر کرده‌اند، تأیید می‌کند.

به تعبیر فریدون آدمیت در "فکر آزادی"، دموکراسی زمانی امکان‌پذیر است که سه‌گانه: سکولاریسم (تفکیک قدرت دولت از روحانیت)، طبقه متوسط نیرومند و آگاهی عمومی در جامعه مستقر شده باشد. رضاشاه، با عزم و اقتدار بی‌نظیر خود، بنیان این الزامات را در ایران پی‌ریزی کرد. او نه تنها بنیان‌گذار ساختارهای مدرن ایران بود، بلکه با درهم شکستن تار عنکبوت سنت و خرافه، راه را برای ورود ایران به جهان نوین هموار ساخت. اگر چه برخی اصلاحات او با اقتدار همراه بود، اما آیا در جامعه‌ای که قرن‌ها در اسارت جهل و واپس‌گرایی به سر می‌برد، ممکن بود بدون اقتدار، اصلاحات به سرانجامی برسد؟ تاریخ پاسخ این سؤال را داده است: بدون اراده‌ای نیرومند و اصلاحاتی قاطع، کشورها در مرداب کهنگی و افول باقی می‌مانند.

آنچه آجودانی و همفکرانش نادیده می‌گیرند، این است که ایرانِ پیش از دوران پهلوی، در ورطه عقب‌ماندگی مطلق قرار داشت. اصلاحات رضاشاه، که در دوران محمدرضاشاه به اوج خود رسید، همان بستر حیاتی بود که زمینه هرگونه حرکت دموکراتیک پسین را فراهم کرد. چگونه می‌توان حقیقت را واژگون کرد و پادشاهی را که دانشگاه، راه‌آهن، ارتش نوین، قانون‌گذاری مدرن، کشف حجاب، ملی‌گرایی مدرن و بسیاری دیگر از دستاوردهای تمدنی را به ارمغان آورد، با واژه‌ای سبک و نادرست همچون "قلدر" خطاب کرد؟

پهلوی، نه تنها پدر ایران نوین، بلکه پایه‌گذار دموکراسی در مفهوم حقیقی آن بود. اقتدار او، نه برای شخص خود، بلکه برای نجات یک ملت از ورطه نابودی و زایش دوباره آن در قامت یک کشور مدرن بود. آنان که این حقیقت را نمی‌بینند، یا اسیر تعصبات کور هستند یا آگاهانه در مسیر تحریف تاریخ گام برمی‌دارند. ما در عصری ایستاده‌ایم که نه‌تنها بازخوانی، بلکه بازشناسی این حقایق بر همگان واجب است. دوران مماشات با تاریخ‌سازانی که عظمت ایران را به پای تحریف‌های خود قربانی می‌کنند، به سر آمده است. اینک زمان آن است که حقیقت با صلابت بیان شود: پهلوی، افزون بر اینکه معمار ایران نوین و بنیان‌گذار مسیری بود که آینده‌ای شکوه‌مند را برای این سرزمین رقم زد، بلکه پدر دموکراسی ایران نیز بود.

ادامه دارد....👇👇👇👇👇
3⃣معرفی غرض ورزانه از پهلوی‌ها و ایران‌شناسی

در ادامه، آجودانی ادعا می‌کند که رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه پهلوی فاقد درک و شناخت واقعی از فرهنگ ایران بوده است. به نظر می‌رسد که این اظهارنظر، حقیقتی پیچیده‌تر و عمیق‌تر را از آنچه که در ظاهر مشاهده می‌شود، پنهان دارد. واقعیت این است که محمدرضاشاه پهلوی نه تنها نیک‌ترین اندیشمندان ایران را به دور خود گرد آورد، بلکه در ابعاد مختلف تاریخ، فلسفه و فرهنگ ایرانی به جستجوی ریشه‌های اصیل و قدیمی ملت ایران پرداخت و با عزمی راسخ در تلاش بود تا هویت ملی ایران را در دنیای نوین بازآفرینی کند.

محمدرضاشاه، آن‌گونه که باید درک می‌شد، نه تنها یک پادشاه نیک‌خواه و خیرخواه بود، بلکه می‌توان او را فیلسوفی ایرانی به شمار آورد که در آثار مکتوب خود به تحلیل و بررسی ژرفای تاریخ و فرهنگ ایرانی پرداخته است. در کتاب‌های خود، شاهنشاه ایران، علاوه بر تبیین اصول بنیادین حاکمیت، به تأسیس مجدد هویت ایرانی و بازسازی عزت و قدرت ملت ایران در دوران مدرن پرداخته است. این تلاش‌های فلسفی و فکری در راستای دستیابی به شکوه و جلال ایران، بازخوانی تاریخ و فرهنگ این سرزمین کهن بود.

برگزاری جشن‌های هزاره شاهنشاهی، که آجودانی آنها را به غلط "تبلیغاتی بی‌فایده" می‌پندارد، نه تنها یک برنامه فاقد هدف نبوده، بلکه به عنوان حرکتی استراتژیک و هوشمندانه به‌منظور معرفی و تجلیل از تاریخ پرافتخار ایران به جهانیان طراحی شده بود. حقیقت این است که این جشن‌ها هم‌زمان زمینه‌ساز انتشار هزاران کتاب معتبر در زمینه ایران‌شناسی، برگزاری کنگره‌های علمی و معرفی ایران در سطح جهانی شدند. این جشن‌ها نه تنها به تقویت هویت ایرانی کمک کردند، بلکه ایران را در معرض توجه پژوهشگران و دانشمندان از سرتاسر دنیا قرار داد. این یک حرکت برخاسته از شناخت عمیق و فهم حقیقی فرهنگ ایرانی بود که هدف آن به هیچ‌وجه خودنمایی یا صرفاً تجلیل سطحی از گذشته نبود، بلکه در پی احیای افتخار و عظمت ایران در افق‌های جهانی بود.

آجودانی نیک می‌داند که در دوران پهلوی، ایران‌شناسان برجسته‌ای همچون پیرنیا، فروغی، فروزانفر، معین و بسیاری دیگر در زمینه‌های مختلف ایران‌شناسی فعالیت می‌کردند و آثار علمی آنان هنوز هم به عنوان مرجع و سنگ بنای تحقیقاتی در سطح بین‌المللی شناخته می‌شود. این امر گواهی است بر آنکه رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه نه تنها درک عمیقی از تاریخ و فرهنگ ایران داشتند، بلکه با پیگیری اهداف بلندمدت خود، ایران را به عنوان یک قطب علمی و فرهنگی در جهان معاصر معرفی کردند.

بنابراین، آنچه که به نظر می‌رسد یک نقد ساده به سیاست‌های دولت شاهنشاهی ایران است، در واقع از عمق دیدگاه و تلاش‌های خردمندانه‌ای که در راستای احیای هویت ملی و فرهنگی ایران صورت گرفته بود، غفلت می‌کند. محمدرضاشاه پهلوی، به‌عنوان یک پادشاه رنسانس‌خواه، با عزمی راسخ و نگاهی نوین، ایران را به مسیر جدیدی هدایت کرد که نه تنها در سطح داخلی، بلکه در عرصه جهانی نیز اثرات عمیقی به جای گذاشت.

ادامه دارد....👇👇👇👇👇
4⃣تحلیل آینده ایران و نقد ناتمام آینده‌نگری‌ها

آجودانی در بخش دیگری از سخنان خود، در نگاهی به‌ظاهر غم‌انگیز و تیره و در واقع فریبکارانه و ناامیدکننده به آینده ایران اشاره کرده و به طرز غریبی ادعا می‌کند که حتی در صورت سقوط جمهوری اسلامی، وضعیت ایران هیچ‌گونه بهبودی نخواهد یافت. این دیدگاه، که همچون نغمه‌ای نومیدکننده از آینده‌ای بی‌افق به نظر می‌رسد، به وضوح در تناقض با واقعیت‌های موجود و تحولات دگرگون‌کننده‌ای است که در دل سرزمین ایران رخ می‌دهند. حقیقت این است که تاریخ گواهی می‌دهد جنبش‌های مردمی، از آغاز قیام‌ها در پاسارگاد در سال ۱۳۹۵، تا دی‌ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، و جنبش مهسا در ۱۴۰۱ همگی نشانه‌هایی از حرکات عظیم اجتماعی و تغییرات ریشه‌ای در ایران هستند. این رویدادها، که تحت رهبری شاهزاده رضا پهلوی و از سوی نسل‌های نوین ایرانی، به ویژه نسل شیک پاسارگادی، پیش می‌روند، به وضوح بیانگر بیداری ملی و جستجوی مجدد برای آرمان‌های نیکو و ارزشمند ایران باستان است.

آجودانی با نادیده گرفتن این جنبش‌های عظیم و انقلابی که توسط نسل جدید ایران هدایت می‌شود، به نوعی تحولاتی مثبت در آینده ایران را به سخره می‌گیرد. در حالی که این جنبش‌ها نه تنها بیانگر اراده و عزم راسخ ایرانیان برای بازسازی هویت ملی خود هستند، بلکه همچنین شعاری همچون "ایران را پس خواهیم گرفت" را با صدای بلند اعلام می‌کنند. این شعار نه تنها نشانه‌ای از همبستگی ملی است، بلکه گواهی است بر تلاشی مستمر و پیگیر برای بازسازی عزت و عظمت ایران در برابر چالش‌های بزرگ، که خاستگاه آن اندیشه ژرف ملی نسل نوخاسته ایرانی است که آجودانی آن را به‌کلی منکر می‌شود!!

اما در عین حال، در کمال ناباوری، آجودانی نه تنها به این قیام‌ها و جنبش‌های پویا و متمدنانه توجه نمی‌کند، بلکه در اشاره‌ای غیرمنطقی و بی‌پایه، می‌گوید که باید "یقه ملت را بگیریم که چرا نظام جمهوری اسلامی را تحمل و حفظ کرده‌اند." این سخنان، در حالی که تلاش‌های قهرمانانه مردم ایران را نادیده می‌گیرد، به شکلی اغراق‌آمیز و بی‌پاسخ به تمام آن سرکوب‌های وحشیانه و خونینی می‌پردازد که هر قیام و اعتراضی علیه جمهوری اسلامی با آن روبه‌رو بوده است. در واقع، آنچه باید مورد تأمل قرار گیرد، نه تنها مقاومت مردم ایران در برابر ظلم و فساد است، بلکه قدرت و اراده‌ای است که در عمق دل مردم برای تغییر و بازسازی وجود دارد.

آیا این خود نشانه‌ای از روح رنسانس در ایران امروز نیست؟ آیا این حرکت‌ها که با عزمی راسخ از سوی نسل‌های جدید ایرانی پیگیری می‌شود، بیانگر آن نیست که ایران در آستانه تولدی جدید است؟ ایرانی که از دل درد و رنج‌های گذشته، همچون ققنوس دوباره متولد خواهد شد. این روند نشان‌دهنده یک احیای عظیم است، که در آینده‌ای نه چندان دور، ایران را به کشوری پیشرو و تاثیرگذار تبدیل خواهد کرد، کشوری که در آن آزادی، عدالت و هویت ملی جایگاه واقعی خود را خواهد یافت.

نتیجه‌گیری
در پایان، باید به این نکته پرداخته شود که آیا اکنون زمان آن نرسیده است که با توجه به پیشرفت‌های فکری و فرهنگی و اجتماعی که نسل نوین ایران در این سال‌های اخیر به دست آورده، دیدگاه‌ها و مواضع گذشته خود را کنار بگذاریم؟ آیا اکنون وقت آن فرا نرسیده که نظرات سنتی مشروطه‌چی ها و پنجاه‌وهفتی ها را که در گذشته مانع پیشرفت واقعی ایران شده‌اند، کنار بگذاریم و به جای تکیه بر مفاهیم کهنه‌ای چون "پادشاهی مشروطه"، از ایده‌ی نوین "پادشاهی دموکراتیک" سخن بگوییم؟ به نظر می‌رسد که ایران اکنون در مسیری قرار گرفته است که می‌تواند به تجدید حیات ملی و فرهنگی خود بپردازد و با اتکا به دستاوردهای علمی و نوآوری‌های اجتماعی، بر قدرت تاریخی خود بیفزاید.

بدون شک، در تاریخ ایران، دوره‌های مختلفی از آزمایش و خطا وجود داشته است؛ اما اکنون که با گشایش‌های جدید در عرصه‌های مختلف جهانی روبرو هستیم، باید به تحلیل دقیق‌تر و نوینی از وضعیت کنونی پرداخته و از مفاهیم سنتی و ناموفق گذشته عبور کنیم. ایران در حال تجربه یک رنسانس ملی است؛ رنسانسی که باید از گذشته‌های پر از بحران‌ها و شکست‌ها عبور کند و به سمت یک هویت ملی جدید، مبتنی بر اصول پیشرفته و مدرن، حرکت نماید.

در حالی که بسیاری هنوز به تکیه بر ایده‌های قدیمی و اصلاحات نیمه‌تمام گذشته ادامه می‌دهند، آیا نمی‌توان به جای تکرار اشتباهات گذشته، به سمت تحولی جامع‌تر و اصولی‌تر گام برداریم؟ ایران باید از پیچیدگی‌های تاریخ خود درس بگیرد و در عین حال، به سمت آینده‌ای مستقل و روشن حرکت کند. آنچه که امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است، تفکر در مورد پادشاهی دموکراتیک است؛ شکلی از حکمرانی که نه تنها اصالت تاریخی ایران را حفظ می‌کند، بلکه به آزادی، عدالت و پیشرفت در تمام عرصه‌ها کمک خواهد کرد.


✍️جهان_ایرانی
نام اثر
چهار تاقی، باز مانده از یک بنای متعلق به دوران ساسانیان است
شماره ثبت ملی 39
سازمان میراث فرهنگی و صنایع و گردشگری

🙏🙏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️🤍💚
نوای ای ایران
کوهستان و طبیعت
به امید همبستگی ملی و گسترده در خصوص گردهمایی ها و مناسبت ها

پاینده ایران جاوید شاه رمز پیروزی نور بر تاریکی ✌️🩵

🙏🙏
❤️🤍💚

قابل توجه مبارزان راه آزادی ایران
همانگونه که مستحضرید امروز سیزدهم فروردین ماه سیزده بدر ( روز طبیعت )
نوای ای ایران با توجه به ارسالی ها از جای جای میهن عزیزمان ایران شنیده شده و شرح آن در رسانه‌ها رفته و گزارش شده اعم از امکان تاریخی، پارک و بوستان های تفریحی ، گردشگری، طبیعت گردی که بسیاری از مردم شریف ایران با حضور خود و بصورت گسترده و با شکوه این روز مهم را گرامی داشته و به رقص و شادی و پایکوبی پرداخته و جشن آئین سیزده بدر را بخوبی برگزار کردند، به امید هر چه با شکوه تر مناسبت ها و گردهمایی های اجتماعی، دست در دست هم با سرود اتحاد ملی و در نهایت قیام سراسری به روز رستاخیز ملی علیه رژیم منحوس ملایان برای سقوط و سر نگونی و تمام

پاینده ایران و ایرانی جاوید شاه جاوید شاه ✌️🩵

🙏🙏
🔰 "سیزده‌بدر شادباش"🔰
‏امروز فقط درباره‌ی پهن کردن سفره‌ی غذا نیست این یک غریزه‌ی
#کهن است؛ بیرون رفتن زیر آسمان باز برای دور کردن دروغ (دروژ/دُروج)
‏بخور،بخند،حرکت کن.
‏بگذار دردهای قدیمی در چمنزار حل شوند.
‏بگذار
#شادی دوباره آسان شود.

‏زنده باد ⁧
#ایرانشهر
‏⁧
#جاويدشاه‌
‏⁧
#سیزده_بدر_شاهنشاهی

#ارسالی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴فرزانه انصاری‌فر، خواهر جاویدنام فرزاد انصاری‌فر از جان‌باختگان آبان ۹۸ در شهر بهبهان، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:

🔸«من باز از تو می‌نویسم؛ از خاطرات‌مون، از خنده‌هامون، از نوروز و سیزده‌به‌درمون، از دورهمی‌ها، دلخوشی‌ها، از هرچه بخوام بگم خیلی کم گفتم. دلتنگی‌هام هر روز داره بیشتر و بیشتر می‌شه، دلم خیلی بهانه‌گیر شده. دوری تو روح و روانم رو به‌هم ریخته. چه کنم که کاری از دستم برنمیاد...

🔸من تنهایِ خواهر نبودم، من برات مثل یه مادر بودم. همیشه نگرانت بودم. اگه خاری به پات می‌رفت، جیگرم آتیش می‌گرفت. اگه کسی ناراحتت می‌کرد، دنیا رو براش جهنم می‌کردم. حاضر بودم گرسنه بخوابم، ولی تو با شکم خالی نخوابی. خواب به چشم‌هام نمی‌رفت تا تو برگردی خونه. مثل یه مادر شوقِت رو داشتم...

ولی همه را با یه تیر خلاص کردند...

آخرین سیزده‌به‌در، سال ۹۷»

@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📜🕯🖋 همکاری کامل فرقه جنون و فرقه رجوی با ج.ا، در پروژه کثیف افشای هویت پادشاهی‌خواهان و میهن‌پرستان

🔸 عکس: امیرحسین موسوی

#وحید_بهمن

🔸 لینک ویدئوی کامل در کانال یوتیوبم👇

https://youtu.be/DC6ftU3yENg?si=Op85OziachSpX3ml

@gurd_shah