This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجتبی خامنهای؛ فرار از سرنوشت احمد خمینی
جانشین شدن و یا نشدن مجتبی خامنهای و نقش او در روزگار پساخامنهای موضوعی مناقشهبرانگیز در میان فرقه تبهکاران خواهد بود. این بحران به حدی بزرگ است که قطعاً فکر و ذکر رهبر ملاهای تبهکار را نیز به خود مشغول کرده است.حذفکنندهی خونسردِ شرکای قدرت به حکم گذر زمان، خود در جایگاهی قرار گرفته که باید فکری به حال عزیزترین فرزندش بکند تا او به سرنوشتی مشابه آنچه خودش بر سر احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی آورد، دچار نشود.
#مجتبی_خامنهای
#سیاست
#خامنهای
@guard_Shahh
جانشین شدن و یا نشدن مجتبی خامنهای و نقش او در روزگار پساخامنهای موضوعی مناقشهبرانگیز در میان فرقه تبهکاران خواهد بود. این بحران به حدی بزرگ است که قطعاً فکر و ذکر رهبر ملاهای تبهکار را نیز به خود مشغول کرده است.حذفکنندهی خونسردِ شرکای قدرت به حکم گذر زمان، خود در جایگاهی قرار گرفته که باید فکری به حال عزیزترین فرزندش بکند تا او به سرنوشتی مشابه آنچه خودش بر سر احمد خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانی آورد، دچار نشود.
#مجتبی_خامنهای
#سیاست
#خامنهای
@guard_Shahh
مصاحبه #عباس_پالیزدار جدی ترین و صریح ترین تلاش برای وایرال مجدد بحث #جانشینی و پروموت #مجتبی_خامنهای بود!
ری برند نام خانوادگی #خامنهای با تکیه بر چهار عامل؛
مبارزه با فساد اقتصادی
آزادی زندانیان سیاسی
ایجاد فضای باز سیاسی
افزایش کارآمدی نظام..
اصل حرف این بود،
مجتبی میاد عین بن سلمان خیلی هارو دستگیر میکنه و اصلاحات انجام میده.
پ. ن:
به نظر میاد ۱۴۰ خانواده مافیایی که کل اقتصاد ایران را زیر چنبره دارن با اقدامات اخیر خامنه ای احساس خطر کردن و پالیزدار را به میدان فرستادن تا این پیام را به مردم و خارج کشور برسونن که أمادکی دارن با یکسری تغییرات در راس هرم به شرطی که نظام فرو نریزه، پروژه ۵۰ سال دوم جمهوری اسلامی را با ولی فقیه معتدل ادامه بدهند.
@gurd_shah
ری برند نام خانوادگی #خامنهای با تکیه بر چهار عامل؛
مبارزه با فساد اقتصادی
آزادی زندانیان سیاسی
ایجاد فضای باز سیاسی
افزایش کارآمدی نظام..
اصل حرف این بود،
مجتبی میاد عین بن سلمان خیلی هارو دستگیر میکنه و اصلاحات انجام میده.
پ. ن:
به نظر میاد ۱۴۰ خانواده مافیایی که کل اقتصاد ایران را زیر چنبره دارن با اقدامات اخیر خامنه ای احساس خطر کردن و پالیزدار را به میدان فرستادن تا این پیام را به مردم و خارج کشور برسونن که أمادکی دارن با یکسری تغییرات در راس هرم به شرطی که نظام فرو نریزه، پروژه ۵۰ سال دوم جمهوری اسلامی را با ولی فقیه معتدل ادامه بدهند.
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقدر وقیحن که برای بدنیا آوردن توله هاشون کمتر از لندن رو قبول ندارن! (#مجتبی خامنهای)بعد بچه های مردم از فقر توی سطل آشغال دنبال یه لقمه نونن.
🔗 Rick (@lllmahdillll)
@gurd_shah
🔗 Rick (@lllmahdillll)
@gurd_shah
از بن سلمان تا مجتبی خامنهای؛ خیالی خام و آخرین میخ بر تابوت حاکمیتی بیاعتبار در بزنگاه حساس ایران
در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی با بحرانهای چندلایه و ساختاری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان است، اظهارنظرهای بیپایه و قیاسهای ناشی از درماندگی، نه تنها کمکی به حل معضلات رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی نمیکنند، بلکه به عنوان «آفتِ حکمرانی» عمل کرده و نمایانگر بحران هژمونیک رژیم و سبب شتاب روند بیداری خرد جمعی بوده، و ازین جهت، این اظهارات برای ما ایرانگرایان بسیار سودمند و مغتنم هستند و آشکارا از انهدام سرمایه نمادین نظام پرده برمیدارند.
یکی از نمونههای بارز این گل بهخودی، مواضع بیپشتوانه و فاجعهبار #فائزه_هاشمی است که با توهمی بیپایه، #مجتبی_خامنهای را در قامت #محمد_بن_سلمان، ولیعهد عربستان، قرار داده و او را به عنوان «گزینهای مطلوب» برای اداره ایران به جامعه تحمیل میکند. این قیاس نادرست نه تنها فاقد وجاهت علمی و مدیریتی است، بلکه نشان آشکاری از درماندگی رژیم فروپاشیده است.
نباید فراموش کنیم که اکبر هاشمی رفسنجانی، پدر فائزه، با روی کار آوردن #علی_خامنه_ای، خود عامل اصلی تثبیت و استمرار ساختار ناکارآمد کنونی بود؛ نظامی که کشور را در بنبست رکود اقتصادی، سرکوب سیاسی و انزوای بینالمللی گرفتار کرد. حال شاهدیم که فائزه هاشمی با همان وقاحت سیاسی، در صدد بازتولید این ساختار ناکارآمد و فاسد است؛ تلاشهایی که نه تنها در تضاد کامل با منافع ملی بلکه آینهای است از ذینفعی خانوادهای در استمرار چرخه ناکارآمدی و عدم پاسخگویی.
✅ورود محمد بن سلمان به عرصه قدرت در عربستان سعودی همزمان با موج خیزشهای مردمی «بهار عربی» صورت گرفت؛ دورهای که فضای سیاسی-اجتماعی منطقه در نقطه بحرانی و شکنندهای قرار داشت. در این برهه حساس، بن سلمان با استفاده از مهارتهای «مدیریت بحران» و «مهندسی اجتماعی» و اجرای اصلاحات ساختاری عمیق در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توانست ضمن مهار آشوبها، بستری برای ایجاد «حکمرانی نوین» و تثبیت ثبات نسبی فراهم آورد.
در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر شاهد بحران مشروعیت و فروپاشی «سرمایه اجتماعی» است که با موجهای پیدرپی اعتراضات مردمی از دیماه ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸ و اعتراضات گسترده سال ۱۴۰۱ به روشنی نشان داده شده است. سرکوب بیرحمانه این اعتراضات، نمایانگر فقدان «لیگیتیماسیون» و بحران «حکومت» در ساختار سیاسی حاکم است؛ بحرانی که هرگونه اصلاح واقعی و ریشهای را در بستر کنونی عملاً ناممکن میسازد.
✅مطالعات توسعه سیاسی و حکمرانی بر این نکته تاکید دارند که «سرمایه انسانی» و «سرمایه فرهنگی» محورهای کلیدی موفقیت در توسعه پایدار و رهبری اثربخش هستند. محمد بن سلمان با تحصیلات مدیریت و حقوق در سطح بینالمللی و تسلط به زبانهای خارجی و شبکههای گسترده دیپلماتیک و اقتصادی، از «دیپلماسی نرم» بهرهمند است و توانایی تعامل سازنده با بازیگران جهانی را دارد.
در مقابل، مجتبی خامنهای با پشتوانه صرفاً حوزوی و عدم تخصص در حوزههای کلیدی سیاست، اقتصاد و فناوریهای نوین و با پروندههای فساد گسترده، فاقد این سرمایه فرهنگی و مدیریتی است. فقدان دانش بهروز و ظرفیت تعامل با نظامهای مدرن حکمرانی، یک ریسک اساسی برای شکلگیری رهبری آینده ایران محسوب میشود و از منظر مطالعات علمی توسعه انسانی، این کمبودها به معنای ناتوانی در پاسخگویی به چالشهای پیچیده و چندوجهی کشور است.
✅تحقیقات مدیریتی و حکمرانی کلان تاکید میکند که داشتن «تجربه عملیاتی و اجرایی» در سطوح بالای ساختاری، از مولفههای بنیادین اثربخشی رهبری است. بن سلمان پیش از ولیعهدی، مسئولیتهای کلیدی همچون وزارت دفاع و مدیریت پروژههای ملی اقتصادی-فرهنگی را به عهده داشت که مهارتهای «سیاستگذاری راهبردی» و «مدیریت تغییر» را در او تقویت کرد.
اما مجتبی خامنهای فاقد هرگونه تجربه مدیریتی کلان است و فعالیتهای او محدود به حوزههای آموزش حوزوی و تامین شبکههای فساد است. این خلا جدی در توانمندیهای مدیریتی، موجب میشود وی قادر به پاسخگویی به پیچیدگیهای سیاستگذاری و اداره امور کشور نباشد و به بحرانهای مستمر ایران افزوده شود.
ادامه دارد👇👇👇👇👇👇
در شرایط کنونی که جمهوری اسلامی با بحرانهای چندلایه و ساختاری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان است، اظهارنظرهای بیپایه و قیاسهای ناشی از درماندگی، نه تنها کمکی به حل معضلات رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی نمیکنند، بلکه به عنوان «آفتِ حکمرانی» عمل کرده و نمایانگر بحران هژمونیک رژیم و سبب شتاب روند بیداری خرد جمعی بوده، و ازین جهت، این اظهارات برای ما ایرانگرایان بسیار سودمند و مغتنم هستند و آشکارا از انهدام سرمایه نمادین نظام پرده برمیدارند.
یکی از نمونههای بارز این گل بهخودی، مواضع بیپشتوانه و فاجعهبار #فائزه_هاشمی است که با توهمی بیپایه، #مجتبی_خامنهای را در قامت #محمد_بن_سلمان، ولیعهد عربستان، قرار داده و او را به عنوان «گزینهای مطلوب» برای اداره ایران به جامعه تحمیل میکند. این قیاس نادرست نه تنها فاقد وجاهت علمی و مدیریتی است، بلکه نشان آشکاری از درماندگی رژیم فروپاشیده است.
نباید فراموش کنیم که اکبر هاشمی رفسنجانی، پدر فائزه، با روی کار آوردن #علی_خامنه_ای، خود عامل اصلی تثبیت و استمرار ساختار ناکارآمد کنونی بود؛ نظامی که کشور را در بنبست رکود اقتصادی، سرکوب سیاسی و انزوای بینالمللی گرفتار کرد. حال شاهدیم که فائزه هاشمی با همان وقاحت سیاسی، در صدد بازتولید این ساختار ناکارآمد و فاسد است؛ تلاشهایی که نه تنها در تضاد کامل با منافع ملی بلکه آینهای است از ذینفعی خانوادهای در استمرار چرخه ناکارآمدی و عدم پاسخگویی.
✅ورود محمد بن سلمان به عرصه قدرت در عربستان سعودی همزمان با موج خیزشهای مردمی «بهار عربی» صورت گرفت؛ دورهای که فضای سیاسی-اجتماعی منطقه در نقطه بحرانی و شکنندهای قرار داشت. در این برهه حساس، بن سلمان با استفاده از مهارتهای «مدیریت بحران» و «مهندسی اجتماعی» و اجرای اصلاحات ساختاری عمیق در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توانست ضمن مهار آشوبها، بستری برای ایجاد «حکمرانی نوین» و تثبیت ثبات نسبی فراهم آورد.
در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر شاهد بحران مشروعیت و فروپاشی «سرمایه اجتماعی» است که با موجهای پیدرپی اعتراضات مردمی از دیماه ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸ و اعتراضات گسترده سال ۱۴۰۱ به روشنی نشان داده شده است. سرکوب بیرحمانه این اعتراضات، نمایانگر فقدان «لیگیتیماسیون» و بحران «حکومت» در ساختار سیاسی حاکم است؛ بحرانی که هرگونه اصلاح واقعی و ریشهای را در بستر کنونی عملاً ناممکن میسازد.
✅مطالعات توسعه سیاسی و حکمرانی بر این نکته تاکید دارند که «سرمایه انسانی» و «سرمایه فرهنگی» محورهای کلیدی موفقیت در توسعه پایدار و رهبری اثربخش هستند. محمد بن سلمان با تحصیلات مدیریت و حقوق در سطح بینالمللی و تسلط به زبانهای خارجی و شبکههای گسترده دیپلماتیک و اقتصادی، از «دیپلماسی نرم» بهرهمند است و توانایی تعامل سازنده با بازیگران جهانی را دارد.
در مقابل، مجتبی خامنهای با پشتوانه صرفاً حوزوی و عدم تخصص در حوزههای کلیدی سیاست، اقتصاد و فناوریهای نوین و با پروندههای فساد گسترده، فاقد این سرمایه فرهنگی و مدیریتی است. فقدان دانش بهروز و ظرفیت تعامل با نظامهای مدرن حکمرانی، یک ریسک اساسی برای شکلگیری رهبری آینده ایران محسوب میشود و از منظر مطالعات علمی توسعه انسانی، این کمبودها به معنای ناتوانی در پاسخگویی به چالشهای پیچیده و چندوجهی کشور است.
✅تحقیقات مدیریتی و حکمرانی کلان تاکید میکند که داشتن «تجربه عملیاتی و اجرایی» در سطوح بالای ساختاری، از مولفههای بنیادین اثربخشی رهبری است. بن سلمان پیش از ولیعهدی، مسئولیتهای کلیدی همچون وزارت دفاع و مدیریت پروژههای ملی اقتصادی-فرهنگی را به عهده داشت که مهارتهای «سیاستگذاری راهبردی» و «مدیریت تغییر» را در او تقویت کرد.
اما مجتبی خامنهای فاقد هرگونه تجربه مدیریتی کلان است و فعالیتهای او محدود به حوزههای آموزش حوزوی و تامین شبکههای فساد است. این خلا جدی در توانمندیهای مدیریتی، موجب میشود وی قادر به پاسخگویی به پیچیدگیهای سیاستگذاری و اداره امور کشور نباشد و به بحرانهای مستمر ایران افزوده شود.
ادامه دارد👇👇👇👇👇👇