💢 مقررات گروه تبادل نظر کانال کلام 💢
❇️ این گروه صرفاً برای نقد و بررسی و گفتگو دربارهٔ مطالب کانال تلگرامی کلام ایجاد شده و ارسال هرگونه خبر، اظهار نظر و طرح موضوعات دیگر در آن ممنوع است.
✴️ بر این اساس اعضا میتوانند نکات تکمیلی، موافقت، مخالفت یا نقد و نظر خود دربارهٔ آخرین مطلب کانال را بدون هیچ قیدی و نکات مرتبط با مطالب قبلی کانال را با ارجاع یا اشاره به آن مطلب در گروه مطرح کنند.
✴️ همچنین پاسخ به مطالب ارسالی اعضا و گفتگو دربارهٔ آن تا جایی که حالت گفتگوی دو نفره و تکرار و اصرار بر دیدگاهها پیدا نکند بلامانع است.
✴️ اعضای محترم میتوانند سایر مطالب و موضوعاتی را که برای انتشار در کانال مناسب میدانند از طریق آیدی @hamidhosseiniii پیشنهاد دهند.
🚫 مطالبی که خارج از چارچوب فوق باشد یا بهجای بحث و نقد دربارهٔ موضوعات، به نقد اشخاص یا توهین به آنها بپردازد توسط مدیران گروه حذف خواهد شد و اعضایی که به تذکرات در این زمینه توجه نکنند، از گروه حذف خواهند شد.
❇️ بهمنظور مدیریت بهتر گروه، مقرراتی نیز بهوسیلهٔ ربات و بهصورت خودکار اعمال میشود. این مقررات به شرح زیر است:
✴️ هر یک از اعضا در هر ۲۴ ساعت میتواند حداکثر ۱۰ پیام در گروه ارسال کند و امکان ارسال پیام از کسانی که به اخطار خودکار ربات در این زمینه توجه نکنند برای مدتی سلب خواهد شد.
✴️ هر پیام ارسالی در گروه نباید بیش از ۱۴۰۰ کاراکتر باشد. کسانی که به اخطار ربات در این زمینه توجه نکنند برای مدتی از ارسال در گروه محروم میشوند.
✴️ بحث و گفتگو در گروه از ساعت ۷ الی ۲۴ امکانپذیر است.
⬅️ لینک عضویت در گروه : t.me/kalaam_hossaini
❇️ این گروه صرفاً برای نقد و بررسی و گفتگو دربارهٔ مطالب کانال تلگرامی کلام ایجاد شده و ارسال هرگونه خبر، اظهار نظر و طرح موضوعات دیگر در آن ممنوع است.
✴️ بر این اساس اعضا میتوانند نکات تکمیلی، موافقت، مخالفت یا نقد و نظر خود دربارهٔ آخرین مطلب کانال را بدون هیچ قیدی و نکات مرتبط با مطالب قبلی کانال را با ارجاع یا اشاره به آن مطلب در گروه مطرح کنند.
✴️ همچنین پاسخ به مطالب ارسالی اعضا و گفتگو دربارهٔ آن تا جایی که حالت گفتگوی دو نفره و تکرار و اصرار بر دیدگاهها پیدا نکند بلامانع است.
✴️ اعضای محترم میتوانند سایر مطالب و موضوعاتی را که برای انتشار در کانال مناسب میدانند از طریق آیدی @hamidhosseiniii پیشنهاد دهند.
🚫 مطالبی که خارج از چارچوب فوق باشد یا بهجای بحث و نقد دربارهٔ موضوعات، به نقد اشخاص یا توهین به آنها بپردازد توسط مدیران گروه حذف خواهد شد و اعضایی که به تذکرات در این زمینه توجه نکنند، از گروه حذف خواهند شد.
❇️ بهمنظور مدیریت بهتر گروه، مقرراتی نیز بهوسیلهٔ ربات و بهصورت خودکار اعمال میشود. این مقررات به شرح زیر است:
✴️ هر یک از اعضا در هر ۲۴ ساعت میتواند حداکثر ۱۰ پیام در گروه ارسال کند و امکان ارسال پیام از کسانی که به اخطار خودکار ربات در این زمینه توجه نکنند برای مدتی سلب خواهد شد.
✴️ هر پیام ارسالی در گروه نباید بیش از ۱۴۰۰ کاراکتر باشد. کسانی که به اخطار ربات در این زمینه توجه نکنند برای مدتی از ارسال در گروه محروم میشوند.
✴️ بحث و گفتگو در گروه از ساعت ۷ الی ۲۴ امکانپذیر است.
⬅️ لینک عضویت در گروه : t.me/kalaam_hossaini
کلام | سید حمید حسینی pinned «💢 مقررات گروه تبادل نظر کانال کلام 💢 ❇️ این گروه صرفاً برای نقد و بررسی و گفتگو دربارهٔ مطالب کانال تلگرامی کلام ایجاد شده و ارسال هرگونه خبر، اظهار نظر و طرح موضوعات دیگر در آن ممنوع است. ✴️ بر این اساس اعضا میتوانند نکات تکمیلی، موافقت، مخالفت یا نقد…»
💢 همفکری برای نماز 💢
❇️ یکی از موضوعاتی که همواره با آن مواجهام و بارها در مراجعات حضوری و مجازی با من در میان گذاشته میشود، نگرانی و درخواست مشاورهٔ خانوادههای مذهبی دربارهٔ سستی یا بیاعتنایی نوجوانان نسبت به نماز است.
🔺همه میدانیم که شرایط سیاسی و اجتماعی ایران، عملکرد متولیان و مدعیان دینداری، رسانهها و ابزارهای ارتباطی جدید و بسیاری دیگر از مسائل، موانع فراوانی را در برابر تربیت دینی نسل جدید ایجاد کرده است. اگرچه پرداختن به این عوامل در جای خود، مهم و لازم بهنظر میرسد، اما آنچه کمتر به آن پرداخته میشود این است که در شرایط موجود و با توجه به واقعیتهای گریزناپذیر دوران، چگونه میتوان در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه، این آسیبها را کاهش داد و به انتخاب درست نوجوانان در زمینهٔ دینداری کمک کرد؟
🔻باز هم تأکید میکنم در اینجا در پی بررسی عوامل این آسیب نیستم و به کسانی که دغدغهای دربارهٔ مذهبی بودن فرزندانشان ندارند هم کاری ندارم؛ اما مشتاقم از دیدگاه شما در زمینهٔ راههای مراقبت از تعهد دینی نسل جدید و روشهای علاقمند کردن آنها به اموری چون نماز بهرهمند شوم.
❇️ لطفاً در بخش نظرات یا در گروه تبادل نظر از تجربههای موفقی که در این زمینه سراغ دارید و راهکارهایی در اینباره میشناسید بنویسید تا با کمک شما به جمعبندی مفیدی از بحث برسیم و نتیجه را در اختیار کسانی که با این مشکل مواجهاند قرار دهیم.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ یکی از موضوعاتی که همواره با آن مواجهام و بارها در مراجعات حضوری و مجازی با من در میان گذاشته میشود، نگرانی و درخواست مشاورهٔ خانوادههای مذهبی دربارهٔ سستی یا بیاعتنایی نوجوانان نسبت به نماز است.
🔺همه میدانیم که شرایط سیاسی و اجتماعی ایران، عملکرد متولیان و مدعیان دینداری، رسانهها و ابزارهای ارتباطی جدید و بسیاری دیگر از مسائل، موانع فراوانی را در برابر تربیت دینی نسل جدید ایجاد کرده است. اگرچه پرداختن به این عوامل در جای خود، مهم و لازم بهنظر میرسد، اما آنچه کمتر به آن پرداخته میشود این است که در شرایط موجود و با توجه به واقعیتهای گریزناپذیر دوران، چگونه میتوان در محیط خانه، مدرسه و دانشگاه، این آسیبها را کاهش داد و به انتخاب درست نوجوانان در زمینهٔ دینداری کمک کرد؟
🔻باز هم تأکید میکنم در اینجا در پی بررسی عوامل این آسیب نیستم و به کسانی که دغدغهای دربارهٔ مذهبی بودن فرزندانشان ندارند هم کاری ندارم؛ اما مشتاقم از دیدگاه شما در زمینهٔ راههای مراقبت از تعهد دینی نسل جدید و روشهای علاقمند کردن آنها به اموری چون نماز بهرهمند شوم.
❇️ لطفاً در بخش نظرات یا در گروه تبادل نظر از تجربههای موفقی که در این زمینه سراغ دارید و راهکارهایی در اینباره میشناسید بنویسید تا با کمک شما به جمعبندی مفیدی از بحث برسیم و نتیجه را در اختیار کسانی که با این مشکل مواجهاند قرار دهیم.
⭕️ @hamidhossaini
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
💢 مسئولیت نماز خانواده 💢
❇️ و أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَانَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ ﴿طه: ١٣٢﴾
❇️ و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن صبور باش. از تو روزی نمیخواهیم، ما تو را روزی میدهیم. و سرانجام نیک برای پرواپیشگی است.
🌾
🌿🍂
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
#تدبر
⭕️ @hamidhossaini
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
💢 مسئولیت نماز خانواده 💢
❇️ و أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَانَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ ﴿طه: ١٣٢﴾
❇️ و خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن صبور باش. از تو روزی نمیخواهیم، ما تو را روزی میدهیم. و سرانجام نیک برای پرواپیشگی است.
🌾
🌿🍂
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
#تدبر
⭕️ @hamidhossaini
💢 انقلابیهای خیانتکار 💢
❇️ به این زنجیره وحشتناک و عبرتانگیز تاریخ توجه کنید:
🔻به محض اینکه لنین (رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی) مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن است، رهبران انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بخارین به کمک هم او را از کشور بیرون انداختند و بعدش در مکزیک با یخ شکن او را کشتند.
پنج سال بعد معلوم شد که کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند در نتیجه محاکمه و با دستور استالین، توسط هنریخ یاگودا که نفر اول وزارت امنیت بود اعدام شدند. اما داستان خیانتها تمام نشد. بعدا گفته شد خودِ هنریخ یاگودا (رئیس وزارت امنیت کشور) هم جاسوسِ امپریالیستهاست و گفتند نه تنها جاسوس است بلکه از خانه باغش هم، هزاران عکس، فیلم سکسی و حتی لباس زیر زنانه و [....] پیدا کردند! در کشوری که بنایش بر بیخدایی بود گفت: به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد! من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم؛ حالا حكم مرگم را صادر كرده است. بالاخره به دستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف به گلوله بسته شد. اما مدتی بعد گفتند که خودِ نیكلای یژوف هم دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان است در نتیجه محاکمه و به وسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود! این زنجیره به پایان میرسد؟ نه! به ادامهاش توجه کنید!
چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین، یک مرتبه گفته شد که خودِ لاورنتی بریا (رئیس وزارت امنیت کشور) نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و جاسوس انگلستان بوده در نتیجه به دستور خروشچف دستگیر شد و در دادگاهی به ریاست گئورگی ژوکوف به مرگ محکوم و توسط او اعدام شد. چند مدت بعد، گئورگی ژوکوف نیز مغضوب شد و از کلیه مشاغل برکنار و به اورال تبعید شد.
بعدا کاشف به عمل آمد که خود استالین نیز خائن بوده در نتیجه، گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند. بعدها گفتند خود خروشچف نیز آدمی ماجراجو و دشمن بوده در نتیجه بوسیله برژنف برکنار شد و تا زمان مرگش در ویلایی در حومه مسکو تحت نظر قرار گرفت و وقتی مرد، تحت تدابیر امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم را ندادند. وقتی برژنف مرد و گورباچف آمد، تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف، بیشترین ضربهها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده.
این داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه اتحاد جماهیر شوروی چندپاره شد و از بین رفت و تبدیل شد به کشورهای استقلال یافته!
🔺آنچه در بالا خواندیم فقط مربوط به کشور شوروری نیست. میتواند در خانواده ما هم اتفاق بیفتد. میتواند در هر خانواده، قبیله، گروه، روستا، سازمان، استان و در هر کشور دیگری رخ دهد. چطور چنین چیزی رخ میدهد؟
وقتی میبینیم که در خانواده ما یاغی پیدا شده، در سازمان ما معترض زیاد شده و در کشور، تعداد زیادی مطرود و خائن و مغضوب داریم، این یعنی یک جای کار ایراد دارد! این یعنی اینکه قبیله ما، جمع ما، سازمان ما توانایی هضم تنوعها و تفاوتها را ندارد. هر کسی که متفاوت میاندیشد و متفاوت فکر می کند، سریعا برچسب خائن، دگراندیش، تجدیدنظرطلب و ... میزنیم.
جمعهای با توان هضم بالا، هنر تبدیل تفاوتها به یکپارچگی (و نه یکی شدن) را دارند. دقیقا تفاوت در همین نقطه ظریف است:
جمعهایی که تنوع و چندصدایی را دوست دارند چنین فکر میکنند: اینکه من و تو کاملا شبیه به هم فکر کنیم یعنی یک نفر از ما اضافه است. و چه خوب است که ما متفاوت هستیم و متفاوت فکر میکنیم.
جمعهایی که تک صدایی را دوست دارند چنین فکر میکنند: تو شبیه به من فکر نمیکنی؟ پس تو باید حذف شوی! همین!
✅ راه حل چیست؟
▫️گفتگو برای درک مشترک را بیاموزیم.
▫️احترام به تصمیم مشترک را تمرین کنیم.
چرا؟ فرض کنید در مورد یک مساله ملی مثلا تبدیل ایران به هاب ارتباطی منطقه، من یک درک از مساله دارم و تو درک دیگری. با هم از طریق گفتگو به درک مشترک میرسیم اگر نرسیدیم از طریق رایگیری و انتخابات به تصمیم مشترک می رسیم. بنابراین يا با گفتگو به درک مشترک و یک تصمیم مرضیالطرفین میرسیم یا اینکه نمیتوانیم یکدیگر را با گفتگو قانع کنیم و اینجاست که باید رایگیری کنیم و هر چه جمع گفت را بپذیریم.
جامعهای که اعضای آن احساس کنند همه در آن نقش دارند و احساس کنند که میتوانند با یکدیگر یا به درک مشترک برسند یا به تصمیم مشترک دیگر به فکر انقلاب و تخریب و خیانت و دیگران و دسیسه نمیافتند.
یکسانسازی (همه دقیقا شبیه به هم فکر کنند) را رها کنیم، یکپارچهسازی (درک مشترک یا تصمیم مشترک) را در دستور کار قرار دهیم.
✍️ دکتر مجتبی لشکربلوکی
⭕️ @hamidhossaini
❇️ به این زنجیره وحشتناک و عبرتانگیز تاریخ توجه کنید:
🔻به محض اینکه لنین (رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی) مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن است، رهبران انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بخارین به کمک هم او را از کشور بیرون انداختند و بعدش در مکزیک با یخ شکن او را کشتند.
پنج سال بعد معلوم شد که کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند در نتیجه محاکمه و با دستور استالین، توسط هنریخ یاگودا که نفر اول وزارت امنیت بود اعدام شدند. اما داستان خیانتها تمام نشد. بعدا گفته شد خودِ هنریخ یاگودا (رئیس وزارت امنیت کشور) هم جاسوسِ امپریالیستهاست و گفتند نه تنها جاسوس است بلکه از خانه باغش هم، هزاران عکس، فیلم سکسی و حتی لباس زیر زنانه و [....] پیدا کردند! در کشوری که بنایش بر بیخدایی بود گفت: به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد! من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم؛ حالا حكم مرگم را صادر كرده است. بالاخره به دستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف به گلوله بسته شد. اما مدتی بعد گفتند که خودِ نیكلای یژوف هم دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان است در نتیجه محاکمه و به وسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود! این زنجیره به پایان میرسد؟ نه! به ادامهاش توجه کنید!
چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین، یک مرتبه گفته شد که خودِ لاورنتی بریا (رئیس وزارت امنیت کشور) نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و جاسوس انگلستان بوده در نتیجه به دستور خروشچف دستگیر شد و در دادگاهی به ریاست گئورگی ژوکوف به مرگ محکوم و توسط او اعدام شد. چند مدت بعد، گئورگی ژوکوف نیز مغضوب شد و از کلیه مشاغل برکنار و به اورال تبعید شد.
بعدا کاشف به عمل آمد که خود استالین نیز خائن بوده در نتیجه، گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند. بعدها گفتند خود خروشچف نیز آدمی ماجراجو و دشمن بوده در نتیجه بوسیله برژنف برکنار شد و تا زمان مرگش در ویلایی در حومه مسکو تحت نظر قرار گرفت و وقتی مرد، تحت تدابیر امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم را ندادند. وقتی برژنف مرد و گورباچف آمد، تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف، بیشترین ضربهها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده.
این داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه اتحاد جماهیر شوروی چندپاره شد و از بین رفت و تبدیل شد به کشورهای استقلال یافته!
🔺آنچه در بالا خواندیم فقط مربوط به کشور شوروری نیست. میتواند در خانواده ما هم اتفاق بیفتد. میتواند در هر خانواده، قبیله، گروه، روستا، سازمان، استان و در هر کشور دیگری رخ دهد. چطور چنین چیزی رخ میدهد؟
وقتی میبینیم که در خانواده ما یاغی پیدا شده، در سازمان ما معترض زیاد شده و در کشور، تعداد زیادی مطرود و خائن و مغضوب داریم، این یعنی یک جای کار ایراد دارد! این یعنی اینکه قبیله ما، جمع ما، سازمان ما توانایی هضم تنوعها و تفاوتها را ندارد. هر کسی که متفاوت میاندیشد و متفاوت فکر می کند، سریعا برچسب خائن، دگراندیش، تجدیدنظرطلب و ... میزنیم.
جمعهای با توان هضم بالا، هنر تبدیل تفاوتها به یکپارچگی (و نه یکی شدن) را دارند. دقیقا تفاوت در همین نقطه ظریف است:
جمعهایی که تنوع و چندصدایی را دوست دارند چنین فکر میکنند: اینکه من و تو کاملا شبیه به هم فکر کنیم یعنی یک نفر از ما اضافه است. و چه خوب است که ما متفاوت هستیم و متفاوت فکر میکنیم.
جمعهایی که تک صدایی را دوست دارند چنین فکر میکنند: تو شبیه به من فکر نمیکنی؟ پس تو باید حذف شوی! همین!
✅ راه حل چیست؟
▫️گفتگو برای درک مشترک را بیاموزیم.
▫️احترام به تصمیم مشترک را تمرین کنیم.
چرا؟ فرض کنید در مورد یک مساله ملی مثلا تبدیل ایران به هاب ارتباطی منطقه، من یک درک از مساله دارم و تو درک دیگری. با هم از طریق گفتگو به درک مشترک میرسیم اگر نرسیدیم از طریق رایگیری و انتخابات به تصمیم مشترک می رسیم. بنابراین يا با گفتگو به درک مشترک و یک تصمیم مرضیالطرفین میرسیم یا اینکه نمیتوانیم یکدیگر را با گفتگو قانع کنیم و اینجاست که باید رایگیری کنیم و هر چه جمع گفت را بپذیریم.
جامعهای که اعضای آن احساس کنند همه در آن نقش دارند و احساس کنند که میتوانند با یکدیگر یا به درک مشترک برسند یا به تصمیم مشترک دیگر به فکر انقلاب و تخریب و خیانت و دیگران و دسیسه نمیافتند.
یکسانسازی (همه دقیقا شبیه به هم فکر کنند) را رها کنیم، یکپارچهسازی (درک مشترک یا تصمیم مشترک) را در دستور کار قرار دهیم.
✍️ دکتر مجتبی لشکربلوکی
⭕️ @hamidhossaini
Forwarded from کلام | سید حمید حسینی
Forwarded from استاد علی صفایی حائری (عین صاد)
✅ پرسش و پاسخ با استاد علی صفایی حائری در خصوص #انقلاب_اسلامی 7⃣
(قسمت قبل: https://t.me/einsad/4007)
لیلهالقدر: شما در توضیحاتتان، از چند راه برای اثبات #ولایت_فقیه دلیل آوردید و به سادگی ضرورت آن را نشان دادید. فکر میکنید چرا با این وجود، برخی شما را منکر ولایت فقیه میدانند؟
🔸نكتهي اساسي كه گمان ميكنم عدهای از همانجا به آن داستان روي آوردهاند كه همان منكر ولايت فقيه است، در اين تفاوت لطيف و دقيق است كه ما در اصل تشيعمان به آن معتقد شدهايم و با توجه به اين كه انسان در هستي مطرح است و حاكمي ميخواهد واقف به اين همه، به آن روي آوردهايم...و فقيه را در دورهي غيبت، زمينه ساز ميدانيم و هر پرچمي را ـ كنايه از استقلال ـ به مقتضاي روايات در آتش ميدانيم...
🔹جمع بين اصل تشيع در حكومت و اجراي امور در دورهي غيبت، در همين زمينهسازي و ولايت فقيه است.
🔸ما نميتوانيم خود را در هر دورهاي از ولي معصوم بينياز بدانيم، و با ايجاد زمينه، ولي معصوم نميتواند بركنار بماند، كه علی علیهالسلام ميگويد: «لولا حضورالحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ اله من العلماء ان لا يقاروا عليكظه ظالم و لا سغب مظلوم لألقيتُ حبلها علي غاربها.» و در هنگامي كه معصوم نيست و مردم، فقيه را ميخواهند و تحمل ميكنند، اين ولايت و زمامداري هست و بايد زمينه ساز حكومت اسلامي باشد.
ادامه دارد...
🌿 @einsad
(قسمت قبل: https://t.me/einsad/4007)
لیلهالقدر: شما در توضیحاتتان، از چند راه برای اثبات #ولایت_فقیه دلیل آوردید و به سادگی ضرورت آن را نشان دادید. فکر میکنید چرا با این وجود، برخی شما را منکر ولایت فقیه میدانند؟
🔸نكتهي اساسي كه گمان ميكنم عدهای از همانجا به آن داستان روي آوردهاند كه همان منكر ولايت فقيه است، در اين تفاوت لطيف و دقيق است كه ما در اصل تشيعمان به آن معتقد شدهايم و با توجه به اين كه انسان در هستي مطرح است و حاكمي ميخواهد واقف به اين همه، به آن روي آوردهايم...و فقيه را در دورهي غيبت، زمينه ساز ميدانيم و هر پرچمي را ـ كنايه از استقلال ـ به مقتضاي روايات در آتش ميدانيم...
🔹جمع بين اصل تشيع در حكومت و اجراي امور در دورهي غيبت، در همين زمينهسازي و ولايت فقيه است.
🔸ما نميتوانيم خود را در هر دورهاي از ولي معصوم بينياز بدانيم، و با ايجاد زمينه، ولي معصوم نميتواند بركنار بماند، كه علی علیهالسلام ميگويد: «لولا حضورالحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر و ما اخذ اله من العلماء ان لا يقاروا عليكظه ظالم و لا سغب مظلوم لألقيتُ حبلها علي غاربها.» و در هنگامي كه معصوم نيست و مردم، فقيه را ميخواهند و تحمل ميكنند، اين ولايت و زمامداري هست و بايد زمينه ساز حكومت اسلامي باشد.
ادامه دارد...
🌿 @einsad
Telegram
استاد علی صفایی حائری
✅ پرسش و پاسخ با استاد علی صفایی حائری در خصوص #انقلاب_اسلامی 6⃣
(قسمت قبل: https://t.me/einsad/4001)
لیلهالقدر: به نظر شما آیا تفاوتی میان حکومت معصوم و حکومت فقیه وجود دارد؟ اگر قائل به تفاوت میان آنها هستید، نسبتشان را با هم چه میدانید؟
🔹حكومت اسلامي…
(قسمت قبل: https://t.me/einsad/4001)
لیلهالقدر: به نظر شما آیا تفاوتی میان حکومت معصوم و حکومت فقیه وجود دارد؟ اگر قائل به تفاوت میان آنها هستید، نسبتشان را با هم چه میدانید؟
🔹حكومت اسلامي…
Forwarded from اخلاق در حوزه اجتماع (MS)
🔷تبریزیان یک استثنا نیست.
✅ آقای تبریزیان، روحانی پرآوازهای که سالیانیست در حوزههای علمیّه درس خارج میدهد، در دفاع از چیزی به نام طب اسلامی، یکی از مهمترین منابع علم پزشکی جدید را آتش زده و فیلم آن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته است.
✅ واکنشها به این رخداد، عجیب و گسترده بود. خیلیها اقدام او را محکوم کردند و کوشیدند تا او را یک استثنا و کار او را مخالف با رویّههای موجود در حوزهها نشان دهند. به یکباره، کار تا جایی پیش رفت که مدیر حوزههای علمیّه پیام داده و گفت: " روحانیّت معظم، حوزهی علمیّه و بزرگان آن در طول تاریخ همواره پرچم دار و مشوق رشد و شکوفایی علمی در همه قلمروها و در بسیاری از این زمینه ها بویژه در زمینه بهداشت و پزشکی پیشگام بوده اند و این سنت دیرپا همچنان ادامه دارد."
✅ من این دامنپیرائیها را نه میفهمم و نه باور میکنم؛ بلکه معتقدم که آقای تبریزیان نه یک استثناست و نه از جهانی اهریمنی چون بَختَک به این کشور آمده است؛ او و شماری دیگر چون او عملِ ناصالح رویّههایی هستند که چند دهه است با عنوانهایی مانند "اسلامیسازی" و یا "بومیسازی" علوم بدگمانی اجتماعی به دانشهای جدید بشری را در میان مردم تزریق میکنند. تبریزیانها میوههای درختِ توهین به دانشگاهاند. نتیجهی کار کسانی که مدّعی هستند برای مبارزه با علوم تجربی رسالتی آسمانی دارند. نتیجهی کار کسانی که تا اسم یک اندیشمند غربی را میشنوند، زیرِ لب لعنتاش میکنند.
✅ کسانی که با فاسد خواندن علومی چون جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت، و ... سالیانی است بودجههای هنگفتی میگیرند تا نوع اصلاحشده و اسلامی آنها را تولید کنند، حالا باید به این سؤالها جواب بدهند که چرا کار آنها درست و کار تبریزیان نادرست است؟ چرا آنها فکر میکنند رؤیای داشتنِ اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی، جامعهشناسی اسلامی پذیرفنی است؛ ولی خیالِ داشتنِ طبّ اسلامی خام است؟ چرا آتشزدن یک کتابِ پزشکی جدید این همه فغان دارد ولی خفهکردن علوم انسانی و لگدمال کردن ادبیات آن این همه افتخار؟
✅ تبریزیان یک خلاف قاعده و یا یک استثنا میشد، اگر علمسوزی این همه دامنگیر نمیبود و اجازه میدادند علم و دانشگاه کار خودش را میکرد.
✍ مهراب صادقنیا
۹۸/۱۱/۵
@sadeghniamehrab
✅ آقای تبریزیان، روحانی پرآوازهای که سالیانیست در حوزههای علمیّه درس خارج میدهد، در دفاع از چیزی به نام طب اسلامی، یکی از مهمترین منابع علم پزشکی جدید را آتش زده و فیلم آن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته است.
✅ واکنشها به این رخداد، عجیب و گسترده بود. خیلیها اقدام او را محکوم کردند و کوشیدند تا او را یک استثنا و کار او را مخالف با رویّههای موجود در حوزهها نشان دهند. به یکباره، کار تا جایی پیش رفت که مدیر حوزههای علمیّه پیام داده و گفت: " روحانیّت معظم، حوزهی علمیّه و بزرگان آن در طول تاریخ همواره پرچم دار و مشوق رشد و شکوفایی علمی در همه قلمروها و در بسیاری از این زمینه ها بویژه در زمینه بهداشت و پزشکی پیشگام بوده اند و این سنت دیرپا همچنان ادامه دارد."
✅ من این دامنپیرائیها را نه میفهمم و نه باور میکنم؛ بلکه معتقدم که آقای تبریزیان نه یک استثناست و نه از جهانی اهریمنی چون بَختَک به این کشور آمده است؛ او و شماری دیگر چون او عملِ ناصالح رویّههایی هستند که چند دهه است با عنوانهایی مانند "اسلامیسازی" و یا "بومیسازی" علوم بدگمانی اجتماعی به دانشهای جدید بشری را در میان مردم تزریق میکنند. تبریزیانها میوههای درختِ توهین به دانشگاهاند. نتیجهی کار کسانی که مدّعی هستند برای مبارزه با علوم تجربی رسالتی آسمانی دارند. نتیجهی کار کسانی که تا اسم یک اندیشمند غربی را میشنوند، زیرِ لب لعنتاش میکنند.
✅ کسانی که با فاسد خواندن علومی چون جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، مدیریت، و ... سالیانی است بودجههای هنگفتی میگیرند تا نوع اصلاحشده و اسلامی آنها را تولید کنند، حالا باید به این سؤالها جواب بدهند که چرا کار آنها درست و کار تبریزیان نادرست است؟ چرا آنها فکر میکنند رؤیای داشتنِ اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی، جامعهشناسی اسلامی پذیرفنی است؛ ولی خیالِ داشتنِ طبّ اسلامی خام است؟ چرا آتشزدن یک کتابِ پزشکی جدید این همه فغان دارد ولی خفهکردن علوم انسانی و لگدمال کردن ادبیات آن این همه افتخار؟
✅ تبریزیان یک خلاف قاعده و یا یک استثنا میشد، اگر علمسوزی این همه دامنگیر نمیبود و اجازه میدادند علم و دانشگاه کار خودش را میکرد.
✍ مهراب صادقنیا
۹۸/۱۱/۵
@sadeghniamehrab
💢 طب اسلامی و حفرههای دین/دانش رسمی 💢
❇️ بخشهایی از یادداشت محسن حسام مظاهری درباره فیلم آتشزدن کتاب طب هاریسون:
🔸یکی از ویژگی مشترک جریانهای حاشیهای همین است که مطرود جریان رسمی دانش/دین اند. هیچکدام توسط حوزه رسمی دانش/دین و نخبگان به رسمیت شناخته نمیشوند. اما این طرد و عدمرسمیت، خللی که در فعالیت آنها وارد نمیسازد هیچ، حتی نوعاً امتیاز آنان محسوب میشود و بر جذابیتشان میافزاید...
دلیلش آن است که این جریانها درست پاسخگوی آن نیازی از مخاطبانشان هستند که جریانهای رسمی علم/دین به آن توجهی ندارند. این جریانها درست در محل حفرههای گفتمان رسمی پدید میآیند و ازجمله نوعاً «عامهپسند»اند؛ دغدغهشان، محور فعالیتشان، زبان و ادبیاتشان، همه و همه آنگونه است که عامه مردم میپسندند.
🔸برخورد قضایی با جریانهای دینی حاشیهای، متعارفترین و البته سادهترین و کمهزینهترین نوع مواجهه با آنهاست. نمونههای قبلی نشان میدهد که این جنس برخوردها، شاید مصرف رسانهای داشته باشد، اما مانا نیست و اصل پدیده را از بین نمیبرد. تنها ادامه حیات این جریانها را زیرزمینی میکند که بهمراتب مخاطرات بیشتری دارد.
🔸برای فهم و حل مسئله بهجای پرداختن به تبریزیان و غفاری و ابطحی و آقامیری و دیگر نمایندگان جریانهای دینی حاشیهای، به زمینه اجتماعی ـ فرهنگی و دینیای باید پرداخت که چنین جریانهایی در آن پدید آمده و بهسرعت رشد میکنند. همچنین فراموش نکنیم که بخشی از رونق دکان جریانهای حاشیهای و عامهپسند، ریشه در افول منابع معرفتی "رسمی" در جامعه دارد؛ چه عرفان نظری باشد، چه اسلام فقاهتی باشد و چه پزشکی مدرن.
❇️ متن کامل در اینستنت ویو
❇️ متن کامل در کانال نویسنده
⭕️ @hamidhossaini
❇️ بخشهایی از یادداشت محسن حسام مظاهری درباره فیلم آتشزدن کتاب طب هاریسون:
🔸یکی از ویژگی مشترک جریانهای حاشیهای همین است که مطرود جریان رسمی دانش/دین اند. هیچکدام توسط حوزه رسمی دانش/دین و نخبگان به رسمیت شناخته نمیشوند. اما این طرد و عدمرسمیت، خللی که در فعالیت آنها وارد نمیسازد هیچ، حتی نوعاً امتیاز آنان محسوب میشود و بر جذابیتشان میافزاید...
دلیلش آن است که این جریانها درست پاسخگوی آن نیازی از مخاطبانشان هستند که جریانهای رسمی علم/دین به آن توجهی ندارند. این جریانها درست در محل حفرههای گفتمان رسمی پدید میآیند و ازجمله نوعاً «عامهپسند»اند؛ دغدغهشان، محور فعالیتشان، زبان و ادبیاتشان، همه و همه آنگونه است که عامه مردم میپسندند.
🔸برخورد قضایی با جریانهای دینی حاشیهای، متعارفترین و البته سادهترین و کمهزینهترین نوع مواجهه با آنهاست. نمونههای قبلی نشان میدهد که این جنس برخوردها، شاید مصرف رسانهای داشته باشد، اما مانا نیست و اصل پدیده را از بین نمیبرد. تنها ادامه حیات این جریانها را زیرزمینی میکند که بهمراتب مخاطرات بیشتری دارد.
🔸برای فهم و حل مسئله بهجای پرداختن به تبریزیان و غفاری و ابطحی و آقامیری و دیگر نمایندگان جریانهای دینی حاشیهای، به زمینه اجتماعی ـ فرهنگی و دینیای باید پرداخت که چنین جریانهایی در آن پدید آمده و بهسرعت رشد میکنند. همچنین فراموش نکنیم که بخشی از رونق دکان جریانهای حاشیهای و عامهپسند، ریشه در افول منابع معرفتی "رسمی" در جامعه دارد؛ چه عرفان نظری باشد، چه اسلام فقاهتی باشد و چه پزشکی مدرن.
❇️ متن کامل در اینستنت ویو
❇️ متن کامل در کانال نویسنده
⭕️ @hamidhossaini
Telegraph
💢 «طب اسلامی» و حفرههای دین/دانش رسمی 💢
1️⃣ انتشار فیلمی از آتشزدن کتاب طب هاریسون توسط شیخ عباس تبریزیان، همانطور که انتظار میرفت، با واکنشهای تندی مواجه شد. بلافاصله شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی متعددی به تقبیح این اقدام پرداختند و در رد آن مطالب فراوانی نوشتند و گفتند. برخی این اقدام را مایه…
💢 درخواست از خیّران 💢
❇️ اگر در تهران یا اطراف آن محلی برای فعالیتهای اداری یک مؤسسهٔ آموزش قرآن سراغ دارید که امکان واگذاری آن بهصورت موقت وجود داشته باشد، لطفاً به آیدی @hamidhosseiniii پیام دهید.
✅ لازم به ذکر است در این مؤسسهٔ قرآنی که مراجعان حضوری ندارد، چهار همکار آقا مشغول بهکار خواهند بود.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ اگر در تهران یا اطراف آن محلی برای فعالیتهای اداری یک مؤسسهٔ آموزش قرآن سراغ دارید که امکان واگذاری آن بهصورت موقت وجود داشته باشد، لطفاً به آیدی @hamidhosseiniii پیام دهید.
✅ لازم به ذکر است در این مؤسسهٔ قرآنی که مراجعان حضوری ندارد، چهار همکار آقا مشغول بهکار خواهند بود.
⭕️ @hamidhossaini
Forwarded from رسول جعفریان
یک بار دیگر با آتش بیار معرکه جهل
از دیروز تاکنون که ماجرای آتش زدن کتاب هاریسون پیش آمده، مسائل زیادی گفته و نوشته شده است. شاید در آغاز تصور می شد، مسأله اهمیتی ندارد، اما به تدریج معلوم شد این اتفاق از جهات مختلفی محل توجه بوده و باید به آن پرداخته شود. این که فرض کنیم شخص بی اهمیتی دست به این اقدام زده، شاید در اصل همین طور باشد، اما کار او، اولا به عنوان «آتش زدن کتاب» یا کتابسوزی، ثانیا آتش زدن یک کتاب «علمی» رایج و ثالثا «روحانی» بودن این شخص، با همه اتهاماتی که در طول دویست سال گذشته دین به خاطر علم تحمل کرده، مسائلی بود که داستان را جدی کرد.
ما باید تلاش کنیم تا این مسأله را قدری بشکافیم و ریشه های آن را بشناسیم.
می دانیم که سالهای متمادی است این شخص، به فعالیت در این حوزه یعنی به قول خودش طب دینی مشغول است. مدتها در فیضیه آثارش را برای عده ای نسبتا فراوان تدریس می کرد، کتابهایش را همانجا می فروخت و به تربیت نیرو می پرداخت. از آن وقت و تا این اواخر، کسی جز در حد فروش داروهای گیاهی آلوده با او برخورد نداشت. پس از گذشت سالها، و بی توجه به نقدهایی که از او می شد، وی در میان بسیاری از خانواده های مذهبی و روحانیون جوان نفوذ یافت و حالا در بخشی از شهر قم، علاقه مندان او و مکتبی که بنیاد نهاده، نسبتا فراوان هستند. اکنون شاهدیم شاگردانی تربیت کرده که خود را حکیم می خوانند. اینها طلاب جوانی هستند که مشتریانی دارند و از این راه درآمد اقتصادی هم دارند.
باید پرسید در این دنیای علمی جدید، با این عظمتی که دانش طب دارد، ریشه این رفتار در جامعه ما در کجاست؟
می شود گفت بخشی از آن تاریخی و ادامه مسیری است که پدیده ای به نام طب نبوی و مانند آن از قدیم برابر طب یونانی مطرح بوده است. این امر ریشه در نوعی اخباری گری در حوزه فکر دینی دارد و این ماجرا امتداد آن است. روزگاری که طب یونانی آمد، طب روایی در مقابل آن مطرح شد و این تاریخ بیش از هزار و دویست ساله دارد. هنوز هم ناشران زیادی هستند که در این زمینه فعالیت انتشاراتی دارند.
براستی چرا این جریان طی ده بیست سال گذشته قوی تر شده است.؟
دست کم می دانیم که دو دهه اول انقلاب این مسائل یا مطرح نبود یا اگر بود، اصلا به چشم نمی آمد. این امر ما را به این نکته رهنمون می سازد، که رشد این جریان، از نظر سیاسی اولا در دولتی بود که شروع به ترویج نوعی سنت گرایی و بومی گرایی کرد و نظریاتی در این زمینه طرح کرد. رشد اخباری گری در این سالها ادامه همان ماجراست. ثانیا و به تدریج، بحث هایی در باره تمدن و علم اسلامی مطرح شد و در این زمینه نظریاتی مساعد با این جریان پدید آمد.
در خوشبینانه ترین حالت باید بگوییم، این داستان، زاییده نامشروع همان جریان است. برآمدن نظریاتی که از یک سو ضد غربی و از سوی دیگر ضد علم جدید، و به علاوه، قرین شدن آن با اختلاف نظرهای بیشتر میان حاکمیت سیاسی در ایران با غرب در این اواخر، همه اینها دست به دست هم داد تا نحله های تازه ای از جمله همین جریان شکل بگیرد. خطیبان ما آن قدر ضد غرب سخن گفتند که مخاطبان را به این فکر انداختند که علم و دانش غربی هم مزخرف و بی پایه است. نوعی اعتماد به نفس کاذب، به اسم بومی گرایی در میان مردم پدید آورند که حالا آثار مخرب آن آشکار می شود.
این که امروز، پس از حمله به اقدام زشت او، کانال وی، به آب و آتش می زد تا انقلاب، امام و رهبری و قاسم سلیمانی و همه و همه چیز را به حرکت ضد غربی خود در آتش زدن این کتاب وصل کند، شاهدی بر این مدعاست. امروز دهها بار کلماتی از امام و رهبری را علیه غرب، به عنوان شاهدی بر درستی رفتار خود آورد. به نظر می رسد وی فردی زرنگ است و می داند از چه طریقی چه طیفی از افراد جامعه را جذب کند.
باید عرض کنم، متأسفانه امروز در قم، بحث های مربوط به تمدن اسلامی و علم اسلامی، زمینه بروز این قبیل اندیشه های افراطی را فراهم کرده است. بماند که خود آن مباحث هم سر و ته روشنی ندارد و اگر حرف حقی هم در این میانه هست، در میان انبوهی از بافتنی های نادرست به اسم کلام جدید، نابود شده و در عوض این قبیل رفتارهای نامتعادل و مسخره برآمده است.
به نظرم این ماجرا می تواند درس عبرت برای کسانی باشد که با پز خاص خود و در حالی که فکر می کردند روی کوهی از دانش هستند، می گفتند، البته علم جدید هم همه مطالبش درست نیست! و حالا باید شاهد باشند که از دل این طعنه ها، آن هم نسبت به علمی که هیچ گاه بر این باور نبوده که همه حرفهایش درست است، جریانی در آمده که زیر میز دانش زده و این طور آموز های رایج انقلاب را هم به تمسخر می گیرد. ما باید به ریشه یابی این افکار بپردازیم و دست کم این احتمال را بدهیم که مشکل، تفکرات موجود در میان خود ماست. کجای کار ما اشکال داشته که این اتفاق افتاده است.
از دیروز تاکنون که ماجرای آتش زدن کتاب هاریسون پیش آمده، مسائل زیادی گفته و نوشته شده است. شاید در آغاز تصور می شد، مسأله اهمیتی ندارد، اما به تدریج معلوم شد این اتفاق از جهات مختلفی محل توجه بوده و باید به آن پرداخته شود. این که فرض کنیم شخص بی اهمیتی دست به این اقدام زده، شاید در اصل همین طور باشد، اما کار او، اولا به عنوان «آتش زدن کتاب» یا کتابسوزی، ثانیا آتش زدن یک کتاب «علمی» رایج و ثالثا «روحانی» بودن این شخص، با همه اتهاماتی که در طول دویست سال گذشته دین به خاطر علم تحمل کرده، مسائلی بود که داستان را جدی کرد.
ما باید تلاش کنیم تا این مسأله را قدری بشکافیم و ریشه های آن را بشناسیم.
می دانیم که سالهای متمادی است این شخص، به فعالیت در این حوزه یعنی به قول خودش طب دینی مشغول است. مدتها در فیضیه آثارش را برای عده ای نسبتا فراوان تدریس می کرد، کتابهایش را همانجا می فروخت و به تربیت نیرو می پرداخت. از آن وقت و تا این اواخر، کسی جز در حد فروش داروهای گیاهی آلوده با او برخورد نداشت. پس از گذشت سالها، و بی توجه به نقدهایی که از او می شد، وی در میان بسیاری از خانواده های مذهبی و روحانیون جوان نفوذ یافت و حالا در بخشی از شهر قم، علاقه مندان او و مکتبی که بنیاد نهاده، نسبتا فراوان هستند. اکنون شاهدیم شاگردانی تربیت کرده که خود را حکیم می خوانند. اینها طلاب جوانی هستند که مشتریانی دارند و از این راه درآمد اقتصادی هم دارند.
باید پرسید در این دنیای علمی جدید، با این عظمتی که دانش طب دارد، ریشه این رفتار در جامعه ما در کجاست؟
می شود گفت بخشی از آن تاریخی و ادامه مسیری است که پدیده ای به نام طب نبوی و مانند آن از قدیم برابر طب یونانی مطرح بوده است. این امر ریشه در نوعی اخباری گری در حوزه فکر دینی دارد و این ماجرا امتداد آن است. روزگاری که طب یونانی آمد، طب روایی در مقابل آن مطرح شد و این تاریخ بیش از هزار و دویست ساله دارد. هنوز هم ناشران زیادی هستند که در این زمینه فعالیت انتشاراتی دارند.
براستی چرا این جریان طی ده بیست سال گذشته قوی تر شده است.؟
دست کم می دانیم که دو دهه اول انقلاب این مسائل یا مطرح نبود یا اگر بود، اصلا به چشم نمی آمد. این امر ما را به این نکته رهنمون می سازد، که رشد این جریان، از نظر سیاسی اولا در دولتی بود که شروع به ترویج نوعی سنت گرایی و بومی گرایی کرد و نظریاتی در این زمینه طرح کرد. رشد اخباری گری در این سالها ادامه همان ماجراست. ثانیا و به تدریج، بحث هایی در باره تمدن و علم اسلامی مطرح شد و در این زمینه نظریاتی مساعد با این جریان پدید آمد.
در خوشبینانه ترین حالت باید بگوییم، این داستان، زاییده نامشروع همان جریان است. برآمدن نظریاتی که از یک سو ضد غربی و از سوی دیگر ضد علم جدید، و به علاوه، قرین شدن آن با اختلاف نظرهای بیشتر میان حاکمیت سیاسی در ایران با غرب در این اواخر، همه اینها دست به دست هم داد تا نحله های تازه ای از جمله همین جریان شکل بگیرد. خطیبان ما آن قدر ضد غرب سخن گفتند که مخاطبان را به این فکر انداختند که علم و دانش غربی هم مزخرف و بی پایه است. نوعی اعتماد به نفس کاذب، به اسم بومی گرایی در میان مردم پدید آورند که حالا آثار مخرب آن آشکار می شود.
این که امروز، پس از حمله به اقدام زشت او، کانال وی، به آب و آتش می زد تا انقلاب، امام و رهبری و قاسم سلیمانی و همه و همه چیز را به حرکت ضد غربی خود در آتش زدن این کتاب وصل کند، شاهدی بر این مدعاست. امروز دهها بار کلماتی از امام و رهبری را علیه غرب، به عنوان شاهدی بر درستی رفتار خود آورد. به نظر می رسد وی فردی زرنگ است و می داند از چه طریقی چه طیفی از افراد جامعه را جذب کند.
باید عرض کنم، متأسفانه امروز در قم، بحث های مربوط به تمدن اسلامی و علم اسلامی، زمینه بروز این قبیل اندیشه های افراطی را فراهم کرده است. بماند که خود آن مباحث هم سر و ته روشنی ندارد و اگر حرف حقی هم در این میانه هست، در میان انبوهی از بافتنی های نادرست به اسم کلام جدید، نابود شده و در عوض این قبیل رفتارهای نامتعادل و مسخره برآمده است.
به نظرم این ماجرا می تواند درس عبرت برای کسانی باشد که با پز خاص خود و در حالی که فکر می کردند روی کوهی از دانش هستند، می گفتند، البته علم جدید هم همه مطالبش درست نیست! و حالا باید شاهد باشند که از دل این طعنه ها، آن هم نسبت به علمی که هیچ گاه بر این باور نبوده که همه حرفهایش درست است، جریانی در آمده که زیر میز دانش زده و این طور آموز های رایج انقلاب را هم به تمسخر می گیرد. ما باید به ریشه یابی این افکار بپردازیم و دست کم این احتمال را بدهیم که مشکل، تفکرات موجود در میان خود ماست. کجای کار ما اشکال داشته که این اتفاق افتاده است.
Forwarded from سی مرغ (ALI TABIATPOOR)
موانع گفتگو
1⃣ جامعه ی ایران، جامعه ی متکثر مذهبی، قومیتی، نسلی، جنسیتی و معرفتی است. تک صدایی در چنین جامعه ای نه اخلاقی است، نه شدنی است، نه مفید و نه پایدار.
2⃣ گفتگو تنها رویکردی است که می تواند هم راهکار و هم راهبرد برای همزیستی مسالمت آمیز در چنین جامعه ی متکثری باشد و موجبات هم افزایی اقشار متنوع را فراهم کند.
3⃣ این رویکرد با موانعی، از جمله "نشناختن مفهوم گفتگو"، روبرو است. گفتگو، نصیحت کردن نیست. در نصیحت ، فرض بر این است که شما به حقیقت دست یافته اید و دیگران را باید هدایت کنید. گفتگو، مذاکره هم نیست. در مذاکره دو طرف بر حق بودن مواضع خود مصرند و تنها به دنبال چانه زدن برای وصول به یک توافقند.
4⃣ اولین شرط گفتگو، "تواضع معرفتی" است. بپذیریم که عدالت خداوند اقتضای این را دارد که حقیقت میان ابنای بشر توزیع شده است نه این که تمام حقیقت در انحصار من باشد. هر یک از ما در تاریکخانه ای هستیم که بخشی از حقیقت فیل را توصیف می کنیم. پس با گفتگو می توانیم از هم بیاموزیم و تصویر کاملتری از حقیقت فیل را به چنگ آوریم.
5⃣ دومین شرط گفتگو "گشودگی" است. "گشودگی" در برابر داده ها و دانش های جدید و خودداری از "فروبستگی".
"گشودگی" و "فروبستگی" دو اصلاح روانشناختی است که امروزه زیاد مطرح می شود و بسیار به دو مفهوم اسلامی "ایمان" و "عقیده" نزدیک است. در قرآن هیچگاه از ما عقیده خواسته نشده است ولی مکررا بر ایمان تاکید شده است. عقیده به معنی گره زدن ، اشاره به این دارد که انسان آنچنان روح خود را با یک مدل ذهنی گره بزند که با به مخاطره افتادن آن مدل، دچار وحشت شود و لذا از پذیرش داده های ضد آن پرهیز کند.
ولی ایمان از امنیت است و لذا مومن ، گشوده است بر هر چه پیش آید، که الخیر فی ما وقع.
@Cmorghgrom30
1⃣ جامعه ی ایران، جامعه ی متکثر مذهبی، قومیتی، نسلی، جنسیتی و معرفتی است. تک صدایی در چنین جامعه ای نه اخلاقی است، نه شدنی است، نه مفید و نه پایدار.
2⃣ گفتگو تنها رویکردی است که می تواند هم راهکار و هم راهبرد برای همزیستی مسالمت آمیز در چنین جامعه ی متکثری باشد و موجبات هم افزایی اقشار متنوع را فراهم کند.
3⃣ این رویکرد با موانعی، از جمله "نشناختن مفهوم گفتگو"، روبرو است. گفتگو، نصیحت کردن نیست. در نصیحت ، فرض بر این است که شما به حقیقت دست یافته اید و دیگران را باید هدایت کنید. گفتگو، مذاکره هم نیست. در مذاکره دو طرف بر حق بودن مواضع خود مصرند و تنها به دنبال چانه زدن برای وصول به یک توافقند.
4⃣ اولین شرط گفتگو، "تواضع معرفتی" است. بپذیریم که عدالت خداوند اقتضای این را دارد که حقیقت میان ابنای بشر توزیع شده است نه این که تمام حقیقت در انحصار من باشد. هر یک از ما در تاریکخانه ای هستیم که بخشی از حقیقت فیل را توصیف می کنیم. پس با گفتگو می توانیم از هم بیاموزیم و تصویر کاملتری از حقیقت فیل را به چنگ آوریم.
5⃣ دومین شرط گفتگو "گشودگی" است. "گشودگی" در برابر داده ها و دانش های جدید و خودداری از "فروبستگی".
"گشودگی" و "فروبستگی" دو اصلاح روانشناختی است که امروزه زیاد مطرح می شود و بسیار به دو مفهوم اسلامی "ایمان" و "عقیده" نزدیک است. در قرآن هیچگاه از ما عقیده خواسته نشده است ولی مکررا بر ایمان تاکید شده است. عقیده به معنی گره زدن ، اشاره به این دارد که انسان آنچنان روح خود را با یک مدل ذهنی گره بزند که با به مخاطره افتادن آن مدل، دچار وحشت شود و لذا از پذیرش داده های ضد آن پرهیز کند.
ولی ایمان از امنیت است و لذا مومن ، گشوده است بر هر چه پیش آید، که الخیر فی ما وقع.
@Cmorghgrom30
💢 ظرافتهای تبلیغ دین 💢
❇️ به این حدیث و ترجمهٔ آن دقت کنید:
🔻قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص فِي الْمَرَضِ يُصِيبُ الصَّبِيَّ فَقَالَ كَفَّارَةٌ لِوَالِدَيْهِ.
📚 کافی، ج ۶، ص ۵۲.
🔺امیرمؤمنان دربارهٔ بیماری کودک فرمودند: گناهان پدر و مادرش را پاک میکند.
❇️ اخیراً ترجمهٔ ارائهشده در بنر تبلیغاتی بالا سوء تفاهمهایی را در فضای مجازی پدید آورده است.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ به این حدیث و ترجمهٔ آن دقت کنید:
🔻قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص فِي الْمَرَضِ يُصِيبُ الصَّبِيَّ فَقَالَ كَفَّارَةٌ لِوَالِدَيْهِ.
📚 کافی، ج ۶، ص ۵۲.
🔺امیرمؤمنان دربارهٔ بیماری کودک فرمودند: گناهان پدر و مادرش را پاک میکند.
❇️ اخیراً ترجمهٔ ارائهشده در بنر تبلیغاتی بالا سوء تفاهمهایی را در فضای مجازی پدید آورده است.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ بهنظر شما برداشت اغلب مخاطبان از بنر تبلیغاتی مطلب قبلی کانال این است که بچهها بهخاطر گناه پدر و مادرشان بیمار میشوند یا چنین برداشت میکنند که گناهان قبلی پدر و مادر بهخاطر مراقبت از فرزند بیمارشان بخشیده میشود؟
Anonymous Poll
56%
گناه والدین، عامل بیماری فرزند
44%
مراقبت از بیمار، عامل مغفرت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❇️ ناحلة الجسم یعنی ...
🔻أنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ.
📚 مناقب آل ابیطالب، جلد ۳, صفحه ۳۶۲.
🔺حضرت زهرا سلام الله علیها پس از پدرش همواره سر خود را (از شدت درد) بسته بود و بدنش نحيفتر و شكستهتر ميشد، تکیهگاهش ویران، چشمش گریان و دلش سوزان بود و گاه به گاه از حال ميرفت.
⭕️ @hamidhossaini
🔻أنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ.
📚 مناقب آل ابیطالب، جلد ۳, صفحه ۳۶۲.
🔺حضرت زهرا سلام الله علیها پس از پدرش همواره سر خود را (از شدت درد) بسته بود و بدنش نحيفتر و شكستهتر ميشد، تکیهگاهش ویران، چشمش گریان و دلش سوزان بود و گاه به گاه از حال ميرفت.
⭕️ @hamidhossaini
Forwarded from کلام | سید حمید حسینی
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
💠 امام صادق (علیهالسلام) دربارهٔ سبب نامگذاری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به «زهراء» (درخشانتر) فرمودند:
🔻لأنَّها كانَت اذا قامَت في مِحرابِها زَهَر نورُها لأهلِ السَّماءِ كَما يَزهَر نورُ الكواكبِ لأهلِ الأرض. (معانیالاخبار، ص ۶۴)
🔺چون وقتى در محرابش به نماز میايستاد، نور او براى اهل آسمان چنان میدرخشيد كه نور ستارگان براى اهل زمين میدرخشد.
💠 این حدیث ما را نیز به خواندن نمازهایی بهتر برای حرکت در این مسیر دعوت میکند.
🌾
🌿🍂 @hamidhossaini
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
💠 امام صادق (علیهالسلام) دربارهٔ سبب نامگذاری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به «زهراء» (درخشانتر) فرمودند:
🔻لأنَّها كانَت اذا قامَت في مِحرابِها زَهَر نورُها لأهلِ السَّماءِ كَما يَزهَر نورُ الكواكبِ لأهلِ الأرض. (معانیالاخبار، ص ۶۴)
🔺چون وقتى در محرابش به نماز میايستاد، نور او براى اهل آسمان چنان میدرخشيد كه نور ستارگان براى اهل زمين میدرخشد.
💠 این حدیث ما را نیز به خواندن نمازهایی بهتر برای حرکت در این مسیر دعوت میکند.
🌾
🌿🍂 @hamidhossaini
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
Forwarded from کلام | سید حمید حسینی
💢 درخواست از خیّران 💢
❇️ اگر در تهران یا اطراف آن محلی برای فعالیتهای اداری یک مؤسسهٔ آموزش قرآن سراغ دارید که امکان واگذاری آن بهصورت موقت وجود داشته باشد، لطفاً به آیدی @hamidhosseiniii پیام دهید.
✅ لازم به ذکر است در این مؤسسهٔ قرآنی که مراجعان حضوری ندارد، چهار همکار آقا مشغول بهکار خواهند بود.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ اگر در تهران یا اطراف آن محلی برای فعالیتهای اداری یک مؤسسهٔ آموزش قرآن سراغ دارید که امکان واگذاری آن بهصورت موقت وجود داشته باشد، لطفاً به آیدی @hamidhosseiniii پیام دهید.
✅ لازم به ذکر است در این مؤسسهٔ قرآنی که مراجعان حضوری ندارد، چهار همکار آقا مشغول بهکار خواهند بود.
⭕️ @hamidhossaini
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
❇️ ربَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿بقرة: ٢٠١﴾
❇️ ای خداوندگار ما، به ما در دنیا بهرهٔ نیک و در آخرت هم بهرهٔ نیک عطا فرما و ما را از عذاب آتش در امان بدار.
🌾
🌿🍂
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
#نیایش_قرآنی
@hamidhossaini
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
❇️ ربَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿بقرة: ٢٠١﴾
❇️ ای خداوندگار ما، به ما در دنیا بهرهٔ نیک و در آخرت هم بهرهٔ نیک عطا فرما و ما را از عذاب آتش در امان بدار.
🌾
🌿🍂
🍂🌺🍃
🌹🍃🌿🌸🍃🌾
#نیایش_قرآنی
@hamidhossaini
Forwarded from یاسر عرب
اگر مردم صد بار اشتباه کنند؟
✍استاد شهید مرتضی مطهری
✅ بسياري از مسائل اجتماعي است که اگر سرپرستهاي اجتماع افراد بشر را هدايت و سرپرستي نکنند گمراه ميشوند، اگر هم بخواهند ولو با حسن نيت (تا چه رسد به اين که سوء نيت داشته باشند) به بهانه اين که مردم قابل و لايق نيستند و خودشان نميفهمند و لياقت ندارند آزادي را از آنها بگيرند اين مردم تا ابد بيلياقت باقي ميمانند.
♨️مثلا انتخابي مانند "انتخاب وکيل مجلس" ميخواهد صورت بگيرد...
✅ممکن است شما که در فوق اين جمعيت قرار گرفتهايد حسن نيت هم داشته باشيد و واقعا تشخيص شما اين باشد که خوب است اين ملت فلان فرد را انتخاب کند، و فرض ميکنيم واقعا هم آن فرد شايستهتر است.
✅اما اگر شما بخواهيد اين را به مردم تحميل کنيد و بگوييد شما نميفهميد و بايد حتما فلان شخص را انتخاب کنيد، اينها تا دامنه قيامت مردمي نخواهند شد که اين رشد اجتماعي را پيدا کنند.
✅بايد آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آن که ميخواهد وکيل شود تبليغات کند، آن کسي هم که ميخواهد انتخاب کند مدتي مردّد باشد که او را انتخاب کنم يا ديگري را، او فلان خوبي را دارد، ديگري فلان بدي را دارد. يک دفعه انتخاب کند، به اشتباه خودش پي ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربياتش کامل شود و بعد آن ملت به صورت ملتي در بيايد که رشد اجتماعي دارد.
✅والّا اگر به بهانه اين که اين ملت رشد ندارد و بايد به او تحميل کرد، آزادي را براي هميشه از او بگيرند، اين ملت تا ابد غير رشيد باقي ميماند. رشدش به اين است که آزادش بگذاريم ولو در آن آزادی اشتباه هم بکند. "صد بار هم اگر اشتباه کند" باز بايد آزاد باشد.
@yaser_arab57
📚آینده انقلاب اسلامی ص۳۱۶
پ.ن:
۱۳ بهمن یکصدمین سالگرد ولادت استاد مطهری است.
http://uupload.ir/files/5fzn_shahid-motahhari-10_resize.jpg
✍استاد شهید مرتضی مطهری
✅ بسياري از مسائل اجتماعي است که اگر سرپرستهاي اجتماع افراد بشر را هدايت و سرپرستي نکنند گمراه ميشوند، اگر هم بخواهند ولو با حسن نيت (تا چه رسد به اين که سوء نيت داشته باشند) به بهانه اين که مردم قابل و لايق نيستند و خودشان نميفهمند و لياقت ندارند آزادي را از آنها بگيرند اين مردم تا ابد بيلياقت باقي ميمانند.
♨️مثلا انتخابي مانند "انتخاب وکيل مجلس" ميخواهد صورت بگيرد...
✅ممکن است شما که در فوق اين جمعيت قرار گرفتهايد حسن نيت هم داشته باشيد و واقعا تشخيص شما اين باشد که خوب است اين ملت فلان فرد را انتخاب کند، و فرض ميکنيم واقعا هم آن فرد شايستهتر است.
✅اما اگر شما بخواهيد اين را به مردم تحميل کنيد و بگوييد شما نميفهميد و بايد حتما فلان شخص را انتخاب کنيد، اينها تا دامنه قيامت مردمي نخواهند شد که اين رشد اجتماعي را پيدا کنند.
✅بايد آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آن که ميخواهد وکيل شود تبليغات کند، آن کسي هم که ميخواهد انتخاب کند مدتي مردّد باشد که او را انتخاب کنم يا ديگري را، او فلان خوبي را دارد، ديگري فلان بدي را دارد. يک دفعه انتخاب کند، به اشتباه خودش پي ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربياتش کامل شود و بعد آن ملت به صورت ملتي در بيايد که رشد اجتماعي دارد.
✅والّا اگر به بهانه اين که اين ملت رشد ندارد و بايد به او تحميل کرد، آزادي را براي هميشه از او بگيرند، اين ملت تا ابد غير رشيد باقي ميماند. رشدش به اين است که آزادش بگذاريم ولو در آن آزادی اشتباه هم بکند. "صد بار هم اگر اشتباه کند" باز بايد آزاد باشد.
@yaser_arab57
📚آینده انقلاب اسلامی ص۳۱۶
پ.ن:
۱۳ بهمن یکصدمین سالگرد ولادت استاد مطهری است.
http://uupload.ir/files/5fzn_shahid-motahhari-10_resize.jpg