💢 اعتراض 💢
❇️ بخشی از یک گفتگوی توییتری:
مصطفی: مثلا اینطور میشد که حتی اونی که نظام رو قبول نداره بستری ببینه که بیاد در کنار اون کسی که طرفدار نظامه در تجمع واحد شعار واحد بده در مطالبه معیشت
آرزوئه دیگه، آرزو بر جوانان عیب نیست.
سید حمید حسینی: در صورتی میتوان از به رسمیت شناختن #اعتراض سخن گفت که قبلاً آزادی در انتخاب و تبلیغ عقیده را به رسمیت شناخته باشیم. بدون تجدید نظر در مبانی تفکری که برخورداری از حقوق طبیعی بشر را وابسته به باورهایی خاص میداند، سخن گفتن از حق اعتراض مردم، نوعی فرافکنی یا سردرگمی است.
مصطفی: همچین تلازمی نمی بینم، مشخصه که منظورم از اعتراض مثلا اعتراضات صنفی و معیشتی هست و نه اعتراض به مثلا حقوق زن در اسلام
سید حمید حسینی: بله منظور شما که مشخص است. وقتی برای کسانی که مثل شما فکر نمیکنند حق حیات و مالکیت قائل نیستید کسی توقع ندارد برای مخالفانتان حق اعتراض قائل شوید؛ اما عرضم این بود که با این مبانی در عمل همان اجازهٔ اعتراض صنفی و معیشتی را هم نخواهید داد چون اعتراض حد نمیشناسد.
مصطفی: ما کی باشیم که بخواهیم حق قائل باشیم یا نباشیم
حق و حکم متعلق بخداست که در کتاب و سنت آمده و بر لسان فقهای عادل جاری شده، اگر بگویند رحماءبینهم میگوییم چشم، اگر بگویند فأضربوا فوق الأعناق باز هم میگویم چشم
و بنظرم سلوک مسلمان و تسلیم در برابر خدا همین ست.
سید حمید حسینی: در ضرورت تبعیت از حکم الهی تردیدی نیست؛ همه سخن در این است که کدام برداشت از دین را برگزینیم؟ برداشت غیراخلاقی و ناعادلانهٔ برخی از فقها که دین را زشت جلوه میدهد یا برداشت انسانی، فطری و اخلاقی گروهی دیگر از فقها که علاوه بر تخصص فقهی، انسانشناس و زمانشناساند.
مصطفى: اختلاف من و شما بیشتر از اونکه اختلاف در نقل برداشت دو دسته از فقها باشه اختلاف التزام به متن و نص و ظاهر کتاب و سنت و عدم التزام بهشه
بعنوان مثال «و هم صاغرون» متن و نص قرآنه و اجماع فقها هم در خصوصش اتفاق برداشت دارند، ما بعنوان یک طلبه میایم اینو تحلیل میکنیم نه تأویل
سید حمید حسینی: اگر دقت میکردید «و هم صاغرون» درباره کسانی است که قصد گردنکشی و پیمانشکنی داشتند و در کنار آن «لاینهاکم الله عن الذین لمیقاتلوکم ... ان تبروهم و تقسطوا الیهم» و دهها دلیل دیگر درباره عدالت و همزیستی آمده مثل همیشه بیمهابا مخالفتان را به بیدینی و عدم التزام متهم نمیکردید.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ بخشی از یک گفتگوی توییتری:
مصطفی: مثلا اینطور میشد که حتی اونی که نظام رو قبول نداره بستری ببینه که بیاد در کنار اون کسی که طرفدار نظامه در تجمع واحد شعار واحد بده در مطالبه معیشت
آرزوئه دیگه، آرزو بر جوانان عیب نیست.
سید حمید حسینی: در صورتی میتوان از به رسمیت شناختن #اعتراض سخن گفت که قبلاً آزادی در انتخاب و تبلیغ عقیده را به رسمیت شناخته باشیم. بدون تجدید نظر در مبانی تفکری که برخورداری از حقوق طبیعی بشر را وابسته به باورهایی خاص میداند، سخن گفتن از حق اعتراض مردم، نوعی فرافکنی یا سردرگمی است.
مصطفی: همچین تلازمی نمی بینم، مشخصه که منظورم از اعتراض مثلا اعتراضات صنفی و معیشتی هست و نه اعتراض به مثلا حقوق زن در اسلام
سید حمید حسینی: بله منظور شما که مشخص است. وقتی برای کسانی که مثل شما فکر نمیکنند حق حیات و مالکیت قائل نیستید کسی توقع ندارد برای مخالفانتان حق اعتراض قائل شوید؛ اما عرضم این بود که با این مبانی در عمل همان اجازهٔ اعتراض صنفی و معیشتی را هم نخواهید داد چون اعتراض حد نمیشناسد.
مصطفی: ما کی باشیم که بخواهیم حق قائل باشیم یا نباشیم
حق و حکم متعلق بخداست که در کتاب و سنت آمده و بر لسان فقهای عادل جاری شده، اگر بگویند رحماءبینهم میگوییم چشم، اگر بگویند فأضربوا فوق الأعناق باز هم میگویم چشم
و بنظرم سلوک مسلمان و تسلیم در برابر خدا همین ست.
سید حمید حسینی: در ضرورت تبعیت از حکم الهی تردیدی نیست؛ همه سخن در این است که کدام برداشت از دین را برگزینیم؟ برداشت غیراخلاقی و ناعادلانهٔ برخی از فقها که دین را زشت جلوه میدهد یا برداشت انسانی، فطری و اخلاقی گروهی دیگر از فقها که علاوه بر تخصص فقهی، انسانشناس و زمانشناساند.
مصطفى: اختلاف من و شما بیشتر از اونکه اختلاف در نقل برداشت دو دسته از فقها باشه اختلاف التزام به متن و نص و ظاهر کتاب و سنت و عدم التزام بهشه
بعنوان مثال «و هم صاغرون» متن و نص قرآنه و اجماع فقها هم در خصوصش اتفاق برداشت دارند، ما بعنوان یک طلبه میایم اینو تحلیل میکنیم نه تأویل
سید حمید حسینی: اگر دقت میکردید «و هم صاغرون» درباره کسانی است که قصد گردنکشی و پیمانشکنی داشتند و در کنار آن «لاینهاکم الله عن الذین لمیقاتلوکم ... ان تبروهم و تقسطوا الیهم» و دهها دلیل دیگر درباره عدالت و همزیستی آمده مثل همیشه بیمهابا مخالفتان را به بیدینی و عدم التزام متهم نمیکردید.
⭕️ @hamidhossaini
💢 اعتراض 💢
❇️ بازنشر بخشی از گفتگوی چند سال پیش در توییتر:
مصطفی: مثلا اینطور میشد که حتی اونی که نظام رو قبول نداره بستری ببینه که بیاد در کنار اون کسی که طرفدار نظامه در تجمع واحد شعار واحد بده در مطالبه معیشت.
آرزوئه دیگه، آرزو بر جوانان عیب نیست.
سید حمید حسینی: در صورتی میتوان از به رسمیت شناختن #اعتراض سخن گفت که قبلاً آزادی در انتخاب و تبلیغ عقیده را به رسمیت شناخته باشیم. بدون تجدید نظر در مبانی تفکری که برخورداری از حقوق طبیعی بشر را وابسته به باورهایی خاص میداند، سخن گفتن از حق اعتراض مردم، نوعی فرافکنی یا سردرگمی است.
مصطفی: همچین تلازمی نمی بینم، مشخصه که منظورم از اعتراض مثلا اعتراضات صنفی و معیشتی هست و نه اعتراض به مثلا حقوق زن در اسلام
سید حمید حسینی: بله منظور شما که مشخص است. وقتی برای کسانی که مثل شما فکر نمیکنند حق حیات و مالکیت قائل نیستید کسی توقع ندارد برای مخالفانتان حق اعتراض قائل شوید؛ اما عرضم این بود که با این مبانی در عمل همان اجازهٔ اعتراض صنفی و معیشتی را هم نخواهید داد چون اعتراض حد نمیشناسد.
مصطفی: ما کی باشیم که بخواهیم حق قائل باشیم یا نباشیم
حق و حکم متعلق بخداست که در کتاب و سنت آمده و بر لسان فقهای عادل جاری شده، اگر بگویند رحماءبینهم میگوییم چشم، اگر بگویند فأضربوا فوق الأعناق باز هم میگویم چشم
و بنظرم سلوک مسلمان و تسلیم در برابر خدا همین ست.
سید حمید حسینی: در ضرورت تبعیت از حکم الهی تردیدی نیست؛ همه سخن در این است که کدام برداشت از دین را برگزینیم؟ برداشت غیراخلاقی و ناعادلانهٔ برخی از فقها که دین را زشت جلوه میدهد یا برداشت انسانی، فطری و اخلاقی گروهی دیگر از فقها که علاوه بر تخصص فقهی، انسانشناس و زمانشناساند.
⭕️ @hamidhossaini
❇️ بازنشر بخشی از گفتگوی چند سال پیش در توییتر:
مصطفی: مثلا اینطور میشد که حتی اونی که نظام رو قبول نداره بستری ببینه که بیاد در کنار اون کسی که طرفدار نظامه در تجمع واحد شعار واحد بده در مطالبه معیشت.
آرزوئه دیگه، آرزو بر جوانان عیب نیست.
سید حمید حسینی: در صورتی میتوان از به رسمیت شناختن #اعتراض سخن گفت که قبلاً آزادی در انتخاب و تبلیغ عقیده را به رسمیت شناخته باشیم. بدون تجدید نظر در مبانی تفکری که برخورداری از حقوق طبیعی بشر را وابسته به باورهایی خاص میداند، سخن گفتن از حق اعتراض مردم، نوعی فرافکنی یا سردرگمی است.
مصطفی: همچین تلازمی نمی بینم، مشخصه که منظورم از اعتراض مثلا اعتراضات صنفی و معیشتی هست و نه اعتراض به مثلا حقوق زن در اسلام
سید حمید حسینی: بله منظور شما که مشخص است. وقتی برای کسانی که مثل شما فکر نمیکنند حق حیات و مالکیت قائل نیستید کسی توقع ندارد برای مخالفانتان حق اعتراض قائل شوید؛ اما عرضم این بود که با این مبانی در عمل همان اجازهٔ اعتراض صنفی و معیشتی را هم نخواهید داد چون اعتراض حد نمیشناسد.
مصطفی: ما کی باشیم که بخواهیم حق قائل باشیم یا نباشیم
حق و حکم متعلق بخداست که در کتاب و سنت آمده و بر لسان فقهای عادل جاری شده، اگر بگویند رحماءبینهم میگوییم چشم، اگر بگویند فأضربوا فوق الأعناق باز هم میگویم چشم
و بنظرم سلوک مسلمان و تسلیم در برابر خدا همین ست.
سید حمید حسینی: در ضرورت تبعیت از حکم الهی تردیدی نیست؛ همه سخن در این است که کدام برداشت از دین را برگزینیم؟ برداشت غیراخلاقی و ناعادلانهٔ برخی از فقها که دین را زشت جلوه میدهد یا برداشت انسانی، فطری و اخلاقی گروهی دیگر از فقها که علاوه بر تخصص فقهی، انسانشناس و زمانشناساند.
⭕️ @hamidhossaini
Twitter
@MHozeh در صورتی میتوان از به رسمیت شناختن #اعتراض سخن گفت که قبلاً آزادی در انتخاب و تبلیغ عقیده را به رسمیت شناخته باشیم. بدون تجدید نظر در مبانی تفکری که برخورداری از حقوق طبیعی بشر را وابسته به باورهایی خاص میداند، سخن گفتن از حق اعتراض مردم، نوعی…