جمعیت امام علی
6.32K subscribers
5.75K photos
1.6K videos
61 files
3.04K links
کانال رسمی جمعیت امداد دانشجویی- مردمی امام علی(ع)

همراهان گرامی این کانال توسط اعضای جمعیت امام علی در خارج از کشور اداره می‌شود.
Download Telegram
باز این چه شورش است که در خلق عالم است


امروز عاشوراست و غمبار روزی برای اعضای جمعیت که سال‌ها صادقانه بدون هیچ چشمداشتی عمر و جوانی‌شان کنار فرزندان علی، طفلان مسلم، علی‌اصغرها و رقیه‌های زمان گذشت.

غم ما غم حسین نیست که زندگی‌اش با شکوه بود و مرگش با عزت. غم ما غم اکنون است.
ما از نزدیک لمس کردیم که راه این بزرگان چه مسیر پرسنگلاخ طاقت‌سوزی است و نشستن با فرزندان علی چه تاوان‌ها دارد.

ما دیدیم چگونه لشگریان معاویه و یزید قادرند خود را در لباس دوست درآورند و به لباس میش‌های مهربان خود را بیارایند و تار و پود کیسه‌های فقیرنوازی و یتیم‌نوازی علی را که جز نانی برای گرسنگی کودکی و آغوش مهری برای چشمان اشکبار یتیمی نداشت، با نیرنگ و فریب‌شان بدرند و حتی از رد آن چیزی باقی نگذارند. گویی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.

امروز نادان‌های افراطی و مزدبگیران سایبری از جنازه سربُریده جمعیت امام علی هم دست نمی‌کشند و هر روز سعی دارند از مقایسه‌اش با سخیفان روزگار و روسیاهان دین و دنیا و محاکمه‌اش به جرم نکرده، آن آبرو را که تنها یادگار آن سال‌های سخت است نیز به یغما ببرند.


آنها که از تیرهای حرمله‌‌گونشان بر گردن کودکانمان دریغ نکردند و بعد از ضربت بر فرق جمعیت، حتی یک روز حاضر نشدند بی‌جیره و مواجب، کیسه بر زمین مانده علی را بلند کنند و دیروز و امروز و هر روز برای رنج‌های کودکان، به جای چاره‌اندیشی در صدد توجیه و بهانه‌جویی هستند.

ما دیدیم که راه علی امروزه روز در میانه میدان چه غریب مانده و نابکاران روزگار، حیدرحیدرگویان چه خون‌های پاکی را بر زمین جاری کردند و ما راه حسین را نه در چرخ خوردن در محضر مداحان فاسد و نان‌حسین‌خوران حکومتی و اشک تمساح ریختن بر اساطیر تراژیک و جعل‌شده و قیمه‌خوران فربه شده از نان فقرا، بلکه در خطبه منای حسین بن علی یافتیم، آنجا که گفت «می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لال‌ها و ازکارافتاد‌گان در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید، و در خور مسئولیت خود کاری نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند، وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید.» و دانستیم سختیِ راه، در بلند کردن کیسه و بار سنگین مسئولیت است.

می‌دانیم هر که در این راه پا گذارد، در زمانه یزیدیان عاقبتی جز سرِ بریده ندارد. ما هنوز داغدار کودکان بسیاری هستیم که در این سالها جانشان را در بیابان‌های فقر باختند و آب را و زندگی را و حقشان را به رویشان بستند: احد و صمدها، رضاها و مجیدها و فاطمه‌ها، پریاها و صدها کودکی که یک آب خوش در این زندگی سهم نبردند و وقتی التماس کردیم این کودکان را دستکم قطره‌ای آب دهید، تیرمان زدند.

 آب چشمانِ ما از عاشورای ۱۴۰۱ هنوز خشک نشده است. از درد بزرگ خانواده شبنم اسکندری، همراه خوب کودکان، خون می‌گرییم و هنوز از چشم تخلیه شده همراه عزیزمان محسن، در شرم نیابتی و اندوهیم و هنوز در آتشِ درد پرپر شدن وحشیانه دکتر آیدا رستمی – پزشک داوطلب - می‌سوزیم.

ما هنوز داغدار فرزندان حسینیم که بهار عمرشان به تاراج یزیدیان خزان شد و روضه کیان، هستی، سارینا، نیکا و مهسا و ده‌ها کودک و نوجوان و جوان دیگر امروز نقل علی‌اصغر و علی اکبر زمانه ماست.

خنده‌های سرخوشانه و امیدهای واهی گروهِ موج سوارانِ کفِ آب، چون دشنه‌ای بر قلبمان فرو‌ می‌رود و اینک به تماشا ایستاده‌ایم تا ببینیم آنان که ادعای حسین و علی دارند، چگونه می‌خواهند با ماچ و بوسه بر صورت یزیدیان، این راه پر اشک و خون را دنبال کنند و نهج‌البلاغه‌خوانان چگونه خواهند توانست در این ملعبه‌خانه روزگار عمروعاصی و اشعریون، انگشتر حکمرانی را به نگین عدل بستانند و آن را حافظ باشند.

در این عاشورا، با جماعتی که از زیر عبایشان افیون بیرون آورده و رنجدیدگان و مستضعفان را به سِحرِ افیون بر سفره سکوت نشانده‌اند نیز سخنی داریم؛ همانها که امروز ردایِ سیاهِ سالیانه‌شان را پوشیده و بر سفره‌های یزیدی‌شان نام حسین نهاده‌اند و خلقی را با حیلت‌های ابن‌زیادی می‌فریبند و گروهی را به گندم ری دلخوش می‌کنند. همان ریاکاران بی‌وطن که بانی تعطیلی جمعی شدند که سالها داوطلبانه به دنبال احیای آیین واقعی عاشورا در ایام محرم بودند و کودکان بی‌پناه شهر‌ را از کانون اصلاح و تربیت تا محله‌های پر درد حاشیه، پناه می‌شدند و در شب شام غریبان می‌دویدند تا با «شام عیاران»، آزادگی حسین را به روح‌های اسیر اعتیاد ارمغان دهند و آزادشان سازند...

👈 متن کامل را در instant view بخوانید.


🆔@imamalisociety
⛔️ علامتی که می‌شنوید اعلام وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که کودکان در جامعه ما از کمترین امنیت و حقی برخوردار نیستند⛔️

در جامعه‌ای که هر روز بلندگوهای رسمی آن، آه و واویلا از پیر شدن ترکیب جمعیتی سر می‌دهند، سه فاجعه کودک آزاری دهشتبار که دو مورد آن توسط ماموران حکومت صورت گرفته است، زنگ خطر را برای همه ما به صدا در می‌آورد. این اعلام خطر است برای همه ما که فرزندی در این جامعه داریم یا به فرزندانی که در این خاک نفس می‌کشند، عشق می‌ورزیم.

اولین توصیف از یک دختر است؛ صورت زخمی، لبهای ورم کرده و لباس پاره. این توصیف از حال و روز «نفس حاجی شریف» است، پس از کوبیده شدن سرش به پست برق توسط مامور گشت ارشاد. دختر نوجوانی که در تمامی معادلات مدنی یک کودک محسوب می‌شود و مامورانی که این بار هدف اعمال خشونت‌بارشان یک کودک است.

دومین موضوع مربوط به «مهدی موسوی» کودک ناشنوای مهاجری است که مامور پلیس چون شمر ذی الجوشن بر گرده‌اش می‌نشیند و آ‌ن‌چنان با خشونت گردن و سر کودک را زیر هیکل خود می‌گیرد که کودک آسیب جدی می‌بیند و طبق اخبار واصله هنوز حال و روز مناسبی ندارد.

و داغ سوم را با اتویی، یک صاحبکار در کارگاه خیاطی بر دلمان می‌گذارد. کودکان کاری که در یک منطقه کردنشین مرزی ساکن هستند. منطقه‌ای که در آن کار نیست و پدر را برای خیاطی نمی‌پذیرند چون اجرتش بالاست، بیمه و بازنشستگی و مزایا می‌خواهد، اما کودک حقوقش پایین است و هیچ نمی‌خواهد. تازه اگر خوب بیگاری نداد، اتوی داغ هم می‌شود بر پشتش گذاشت. دستمزد کودک ناچیز است، اما صاحبکار با خویش حساب کرده که خانواده‌ها لنگ همین حق‌الزحمه اندک‌اند و شکایتی از آزارِ فرزندانشان به محکمه‌ای نخواهند بُرد.

و این تحت شرایط مخاطره آمیز بودنِ کودکان، به دلیل ضعف ضمانت اجرایی قوانین، آنان را متحمل ظلم ثانویه نیز نموده است.

سه دسته کودک تحت ستم مضاعف؛ یکی به‌خاطر دختر بودن، دیگری به‌خاطر کُرد و مرزنشین بودن و فقیر بودن و سومی به‌خاطر مهاجر بودن و ناشنوا بودن، مفهوم زیبای کودکی را در کشوری که بر منابع ثروت نشسته، به وحشت و هراس بدل می‌سازد.

در کشوری که از ثروت، فرهنگ، تاریخ و تمدن چیزی کم ندارد، اما اقلیتی متوحش با قوانین بدوی خود آن را به لحاظ خشونت، انگشت‌‌نمای عالم کرده‌اند. در کشوری که هر تفرقه و دیگری‌سازی یک دام و فریب امنیتی است تا توده‌های مردم را به‌ جای پرسش‌های صحیح از متصدیان امور، درگیر نزاع‌ها و دعواهایی با هم‌ کند و آدرس غلط به عوام دهد و مسببین بی‌کفایتی‌ها را «دیگری» معرفی نماید.

سیستمی که همواره به‌جای صلح، بر طبل نفرت می‌کوبد و جامعه را چنان در نفرت‌ها تهییج می‌کند که به این باور برسند، حکومتی که تا مکالمات، ارتباطات، داخل منازل و اتاق خواب مخالفانش را کنترل می‌کند و هر جا چند نفری دور هم جمع می‌شوند، نفر چهارم یک خبرچین حکومتی است، از کنترل مرزها و نیز ساماندهی وضعیت شهرها عاجز مانده است و باید خود دست به کار شوند و بساط مهمانی چیده شده برای همسایگان غریب در وطن اشغال شده خود را برچینند و با هشتک‌های نژادپرستانه خود حواس مخاطبان را از صحنه‌های اصلی منحرف کند و دائم القا کنند ما که نوادگان کوروش هستیم و خود را ژن برتر می‌دانیم‌، خطر بزرگی را کشف کرده‌ایم و شما که دم از حقوق بشر و‌حقوق کودک می‌زنید، در دنیای سانتیمانتال خود اسیر رویابافی غیرواقعی هستید و خیانت‌ها به این ملک کرده‌اید و این استاندارد دوگانه؛ آری به کوروش و نه به حقوق بشر، نه به اعدام و آری به فاشیسم و ... را توسط مزدبگیران قلم به دست حکومتی به خورد مردم ناراضی بدهد.

و آنچه در رابطه با مهاجران مغفول می‌ماند، سیاست‌گذاری و اقدام براساس قانونمندی، دوری از نفرت‌پراکنی و تضییع حقوق انسانها به‌خصوص کودکان است.

درهر صورت کودکان همواره مظلوم‌ترین قشر جامعه بوده‌اند. در خانواده‌های فقیر، خشونت علیه کودکان بیشتر است و  یکی از تحلیل‌ها شاید این باشد که پدری که نمی‌تواند نقش پدری‌اش را با ایجاد رفاه و تامین نیازهای کودکش فراهم کند، با اعمال خشونت دائم، قصد دارد حضور خود را در خانه گوشزد کند و به نظر می‌رسد این رفتار امروز به حکومت نیز سرایت کرده، حکومتی که امروز نمی‌تواند نقش‌های اصلی خود را از تامین امنیت گرفته تا حل بحران‌های اقتصادی ایفا کند، با خشونت‌ورزی نسبت به زنان و دختران، کتک زدن کودکان و دستگیری پناهجویان فقیر می‌خواهد ضرب شصتی به نحیف‌ترین ارکان جامعه نشان دهد و بودنی به رخ بکشد....


👈 لطفا ادامه مطلب را از طریق instant view مطالعه فرمایید

🆔@imamalisociety
داغ تازه طبس و چند پرسش کهنه

در ابتدا به خانواده‌های عزیز از دست داده در حادثه یا در واقع تراژدی مرگبار معدن طبس تسلیت می‌گوییم و در این غم بزرگ، صبری سترگ برایشان آرزو می‌کنیم و البته که می‌دانیم هیچ کلمه و هیچ سخنی در این لحظات قادر نیست تسلی‌بخش دل دردمندشان باشد.

و اما بعد
از یاد نبریم وقتی یک تراژدی قابل پیشگیری باشد، واژه حادثه چندان برای وصف آن صحیح نیست.

میهن ما چندین دهه است بیش از آن که اسیر بلایای طبیعی باشد، اسیر افراد غیرطبیعی و سیستم‌های غیرعلمی، غیرمنطقی و کور مدیریتی است؛ افراد و سیستم‌هایی که جان انسان را پشیزی ارج و قُرب قائل نیستند و دم‌به‌دم تراژدی خلق می‌کنند.

با جستجویی ساده در وب در خصوص مسائل و دغدغه‌های کارگران کشور، می‌توان ده‌ها نقل قول و وعده و وعید و ده‌ها حرکت نمادین و سفر استانی از مسئولین و نمایندگان مجلس و دیگر شیفتگان خدمت! در ایران پیدا کرد؛ اما اگر بخواهی ببینی در عمل چه کرده‌اند، اغلب یا با یک هیچ بزرگ مواجه می‌شوی یا با فاجعه‌ای دهشتناک!

و اینک فاجعه‌ای دیگر رخ داده است...
فاجعه‌ای که این بار به علت تعلل حاکمیت کشور در استانداردسازی و سالم‌سازی محیط کار، تا این لحظه، ۵۲ انسان، ۵۲ مرد، ۵۲ پدر دیگر نفس نمی‌کشند.

اگر چه روحیه حساس و لطیف مسئولان کشور ممکن است آسیب ببیند،
اگر چه ممکن است باز بخواهند دوغ و دوشاب را به هم بیامیزند، صورت مسئله را پاک کنند و باز با شیوه‌هایی کهنه‌ای چون تهمت زدن به منتقدان و اسیر گرفتن پرسشگران و به شرق و غرب دوختن دلسوزان کشور از کنار این واقعه هم بگریزند،


اما وظیفه ماست از متولیان امور بپرسیم:

📍پس از فجایع مهیب پیشین نظیر معدن یورت، معدن طزره و معدن شازند، چه اقدامات واقعی و اثرگذاری برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه انجام شده است؟

📍آیا فراتر از سخنان پوچ، اصولا برای جان کارگران معدن اهمیتی قائل هستند؟ اگر آری، ادامه فعالیت معادن ناامن چه معنا و مفهومی دارد و به چه دلیل دستگاه قضایی علیه این وضعیت هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد؟ اگر اقدامی انجام داده، نتیجه‌اش چه بوده؟

📍نتایج پیوستن به مقاوله‌نامه ۱۵۵ سازمان جهانی کار در زمینه ایمنی و بهداشت کار در سال گذشته، اگر چیزی جز ریاکاری و دروغ پردازی در سطح بین‌المللی نبوده، چه بوده است؟

📍و در پایان آیا باید لبخندها و سخنان و وعده‌ها و سفرهای نمادین شما را در حمایت از کارگران باور کنیم یا عملکرد تباهی‌آفرین شما را در حذف صلاحیت ایمنی پیمانکاران از شروط مناقصه پروژه‌های معدن؟

بدیهی است این سوالات به امید پاسخگویی به‌خواب‌رفتگانی که در رأس امورند، مطرح نشده. دلیلش صرفا آن است که وقتی هیچ پرسشی مطرح نشود، خواب سنگین متولیان خوش‌خواب، لذت‌بخش‌تر خواهد شد و در سکوت بی‌سوال، هر نوبت ساده‌تر از قبل، موفق خواهند شد علت مرگ‌ و میر و هر فلاکتی را به جای قدم‌های سست و بی‌حمیت و بی‌همتشان بر زمین، به آسمان حواله دهند.

🆔@imamalisociety
🔰 قتل های ناموسی و خشونت خانوادگی؛ ضرورت اصلاح قوانین و نگرش‌ها


قتل‌های ناموسی زخمی کهنه بر پیکر جامعه ایران است، زخمی که هر روز در سایه‌ی خلأ قانونی، تعصبات سنتی، نگاه مردسالارانه، و عمیق‌تر می‌شود. این قتل‌ها نه حوادثی نادر، که تراژدی‌های تکرارشونده‌ای هستند که جان ده‌ها زن را در کشور ما می‌گیرند. زنانی که به جرم اختیار در زندگی قربانی شده و در محیطی که باید پناهگاهشان باشد، به دست نزدیکان خود به قتل می‌رسند.

مسئولیت ساختاری و فرهنگی قتل‌های ناموسی تنها مسئله‌ای خانوادگی یا حاصل تعصبات سنتی نیست، بلکه ریشه در ساختارهای قانونی، فرهنگی، و اجتماعی دارد که به تداوم این جنایت‌ها کمک می‌کند. خلأ قانونی در برخورد قاطع با مرتکبان این جنایت‌ها و نادیده‌گرفتن حقوق زنان در دستگاه قضایی، همگی بستری را فراهم آورده‌اند که در آن قاتلان نه تنها مجازات سنگینی نمی‌بینند، بلکه در مواردی از سوی خانواده و جامعه به‌عنوان مدافعان «شرف» مورد حمایت قرار می‌گیرند. به همین دلیل است که در بسیاری از موارد، قاتلان بدون هراس از قانون، با افتخار به قتل اعتراف می‌کنند. بیش از یک دهه است لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت بین قوای سه‌گانه دست به دست می‌شود و تبدیل به قانون نشده است.

نگاه متملکانه به زنان و حس تملک بر آن‌ها یکی از  عوامل زمینه ساز قتل‌های ناموسی است. این نگرش که زن جزئی از دارایی خانواده یا وابسته به اراده مردان خانواده است، باعث می‌شود خشونت علیه زنان توجیه‌پذیر جلوه داده شود.

مقابله با این مسئله نیازمند تغییرات عمیق در دو سطح فرهنگی و حقوقی است. از یک سو، باید از طریق آموزش و آگاهی‌بخشی، نگرش‌های سنتی و نابرابر نسبت به زنان اصلاح شود و از سوی دیگر، اصلاح قوانین. پایان دادن به قتل‌های ناموسی تنها در سایه تغییر ساختارهای فکری و تقویت حمایت‌های قانونی از حقوق زنان امکان‌پذیر است.

سکوت در برابر این قتل‌ها، چه از سوی عموم جامعه و چه از سوی مسئولان، به معنای همراهی با این جنایت‌هاست. واکنش‌های پراکنده و نمایشی، وعده‌های بی‌سرانجام برای اصلاح قوانین، و تلاش برای به حاشیه راندن موضوع قتل‌های ناموسی، نه‌تنها دردی دوا نمی‌کند، بلکه راه را برای تکرار این فجایع هموارتر می‌سازد.

در مناطق محروم و میان اقوام مختلف، سیاست‌های سرکوبگرانه‌ی دولتی و نگاه امنیتی به این جوامع، مانع از هرگونه اصلاحات اجتماعی و فرهنگی شده است. در چنین شرایطی، زنان این مناطق نه‌تنها قربانی خشونت خانوادگی، بلکه قربانی بی‌توجهی نظام حاکم می‌شوند. این نگاه تقلیل‌گرایانه، که قتل‌های ناموسی را صرفاً نتیجه‌ی فرهنگ اقوام غیرمرکزی می‌داند، نه‌تنها کمکی به حل مسئله نمی‌کند، بلکه به تداوم این جنایات دامن می‌زند.

جمعیت امام علی (ع) ضمن محکومیت قتل‌های ناموسی، خواستار اقدام فوری برای مقابله با آن است. از جمله اقداماتی که می‌توان اشاره کرد:

۱.  اصلاح فوری قوانین: تصویب و اجرای قوانینی که مجازات قاتلان ناموسی را تشدید کند، از تخفیف مجازات بر اساس «حق ولایت» یا «عرف محلی» جلوگیری کند، و جنبه‌ای پیشگیرانه داشته باشد؛ قوانین و لوایج باید با رویکرد ارتقای حقوق زنان و حمایت از آنان، از وقوع چنین جنایت‌هایی جلوگیری کند.

۲.  حمایت از قربانیان بالقوه: ایجاد مراکز امن برای زنانی که در معرض تهدید قتل ناموسی قرار دارند و ارائه‌ی حمایت‌های حقوقی، اجتماعی و روانی به آنها.

۳.  پایان دادن به تبلیغات توجیه‌گرانه: ایجاد فضای گفت‌وگو و آگاهی‌بخشی برای اصلاح نگرش‌هایی که به توجیه یا ترویج قتل‌های ناموسی می‌پردازند و نظارت بر نهادهای فرهنگی که چنین باورهایی را بازتولید می‌کنند.

۴.  آموزش عمومی و فرهنگ‌سازی: اجرای برنامه‌های آموزشی برای تغییر نگاه مردسالارانه به زنان و آگاه‌سازی عمومی درباره‌ی حقوق زنان.

۵.  پایان دادن به نگاه امنیتی به اقوام و مناطق محروم: اصلاح سیاست‌هایی که به جای رسیدگی به مشکلات فرهنگی و اجتماعی، تنها به سرکوب و کنترل جوامع غیرمرکزی می‌پردازد.

ما باور داریم که پایان دادن به قتل‌های ناموسی تنها از مسیر اصلاح قوانین، تغییر نگرش‌های اجتماعی، و شکستن چرخه‌ی خشونت ممکن است. این مسئولیت تک‌تک ماست که در برابر این جنایت‌ها سکوت نکنیم، آگاهی را گسترش دهیم، و برای تحقق عدالت و برابری مبارزه کنیم.

🆔@imamalisociety
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻جمعیت امام علی ( ع) سال‌ها در زمینه قدرت‌یابی زنان ساکن در سکونتگا‌ه‌های فقیرنشین و استیفای حقوق آنها فعالیت کرده است.


🔰 این موشن‌گرافی که به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن، تهیه شده به مرور این فعالیت‌ها در حوزه حمایتگری، توانمندسازی، آگاهی‌بخشی و مطالبه‌گری پرداخته‌ است.

🆔@imamalisociety
بنا بر آیین روشن ایرانیان باستان، ما نو شدن سال را پاس می‌داریم و خوب است در این روزها که سال کهنه نفس‌های آخرش را می‌کشد، به ایده و خواسته دورترین نیاکان خود بیندیشیم که آیین نوروز را بنیان نهادند.

مقصود آنها از گرامیداشت گذر سالی به سال دیگر چه بود؟


بگذاریم این نوبت، شادباش نوروزی ما، دعوت به اندیشیدن باشد:

ما اگر نو نشویم، کدام سال نو از دروازه آخرین روز زمستان به بهار سلام خواهد داد؟ و در اجتماعی که اسیر کهنه‌اندیشان شده، این نو شدن چگونه میسر است و از حد نصیحت و سخنی تکراری فراتر خواهد رفت؟

به امید روز و روزگار بهتر برای ایران که در آن، کودکان، این مظاهر تازگی و نو شدن انسان، مبارک شمرده شوند و هر روزمان به برکت لبخند آنها، نوروز باشد.



🆔@imamalisociety
در میخانه ببستند خدا را مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند


انحصار طلبی استبداد دینی تنها شامل منابع امروز مملکت نیست. بلکه هر فرد و شخصیتی را که در تاریخ و گذشته در دل ایرانیان جایگاه و پایگاهی داشـته را به خـود منحصر می‌داند و می‌خواهد تک صدایی را با قرائتی به آن صورت که او می‌پسندد و در حقیقت بقای او را تضمین می‌کند، دوام بخشد.

یکی از مظلوم‌ترین این شخصیت‌ها هم علی(ع) است که در هر برهه‌ای با سلیقه حاکمان قرائت‌های رنگ به رنگ شده اسـت و در نهایت چهره‌ای از این امام شیعیان ساخته شده که
کم کم بخش زیادی از مردمان سـابقا دیندار عطایش را به لقایش بخشـیده و چون بسیاری دیگر از نمادهای دینی بصورت کامل آن را به کناری می‌نهند.

در حکم دادگاه جمعیت امـام علی(ع) صادره توسط قاضی مجتمع قضایی بهشتی، سلمان پورمریدی، که رونویسی پر از غلط املایی از مقالات مغالطه‌بازانه کیهانیون است، این موضوع به صورت کامل عیان است که مهم‌ترین ترس حاکمیت از سازمانی مانند جمعیت امام علی (ع)، محبوبیت یافتن قرائت این جمعیت از امام علی(ع) و جلوه بیشـتر قلب ماهیتی اسـت که فرقه حاکم به نام دین در جامعه به سرنیزه می‌خواهد بنشاند.

امروز روز شهادت علی(ع) و سالگرد برگزاری آیین کوچه گردان عاشق است که ۲۳ سال بصورت رسمی و بعد از آن بصورت خودجوش همه ساله در شهرهای مختلف برگزار می‌شود و از جمله آیین‌هایی است که در دلایل انحلال جمعیت امام علی(ع) آن را بدیل‌سازی برای عزاداری و گرفتن مراسم احیا به سبک مداحان دربار ولایت دانسته‌اند.

همان‌طور که بیانیه جمعیت امام علی در آبان ماه که سراسر نقل قول و برگرفته از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر بود سرمنشأ فشارهای امنیتی فراوان بر جمعیت و اعضای آن بود و مدام در بازجویی‌ها و جلسات شبه بازجویی در وزارت کشور عنوان می‌شد که قرار نیست هر مطلب و نقل قولی از امام علی(ع) در مقابل عموم جامعه بیان شود، که خوشبحتانه فایل ضبط شده یکی از این جلسات هم موجود است، یا در جایی موسس جمعیت به دلیل این که حضرت علی(ع) را بالاتر از رهبر ایران دانسته مواخذه شده و مورد عتاب قرار می‌گیرد که منظور از بالاتر از ایشان چیست؟

سوال اینجاست؛ کوچه گردان عاشق چرا توانسته بود دل‌های بسیاری از جوانان حتی از نوع غیر دینی را جذب کند و آنقدر محبوبیت پیدا کند که حتی بسیاری از ارگان‌های حکومتی بخواهند کپی شبه دولتی چون "همای رحمت" و نظایر آن را اجرا کنند و مقامات کشوری برای خوش رقصی در نزد آنان که خود را منتسب و گاه بالاتر از علی(ع) می‌دانند، عکس‌ها و فیلم‌های آن را به نام خود ارائه دهند؟

کوچه گردان عاشق شب قدری بود برای قدر گذاشتن به آنان که نه دست زمانه، که یزید و معاویه زمانه بی‌قدرشان کرده بودند و زیر سنگینی بار زندگی، کمرهایشان شکسته بود و بارها فریاد یا علی و بک یا الله‌شان در هیاهوی وهن‌آلود دهلیزهای سیاست گم شده بود.

آنان که در جواب یا علی و تقاضای یک کار عادلانه و یک زندگی شرافتمندانه در این خاک گهرخیز، دستانشان در دستان تریاک و هرویین و کراک و شیشه گذاشته می‌شد و زندگی‌های سوخته کودکان سرزمین‌مان در پای منقل‌های آرزوسوزی "برای یک زندگی معمولی" رقم می‌خورد. آتش کوچه گردان عاشق از آه نفس‌گیر زنان مظلوم و کودکان گرسنه شهرها دم می‌گرفت و بر جان‌های آگاه و دل‌های بیدار شعله می‌زد و هزاران سوال بی‌جواب را از مدعیان علی‌مداری به میدان می‌آورد که قطعاً سلاح فریب و انکار نمی‌توانست با آن هماورد شود. این‌ها دیگر مداحی‌های بی‌اساس ۱۴۰۰ سال قبل و روایت‌های طنزگونه مرفهان بی‌درد با دین نبود که عقل سلیم از شنیدن‌شان مشمئز می‌شود، بلکه چشمان بی‌سو شده دخترکی تکیده بود از گرسنگی که هر مجازی را پرده می‌درید و حقیقت عریان را بر گوش‌های بی‌حیای پرده‌نشینان دینی سیلی می‌زد. آری، هیچ فریادی از این خواب شکن‌تر و رعب آورتر نیست که حاکمان مست زر و زور ببینند جمعی بدون دسترسی به منابع ثروت و قدرت، فریادرسان کودکی شده‌اند که حقش در جیب آن‌هاست. این علیِ دوست داشتنی ما بود. علی‌ای که به دنبال حق آن کودکان کوچه به کوچه گشت و آنقدر فریاد زد تا در شب قدری با شمشیر سپاه تاریکی ضربت خورد.

آری این امام علی(ع) از آنها دور بود و اما چون در دل مردم جای داشت بدل‌های زیادی برایش ساخته شد تا اگر کسی هوس تکرار آن حال و هوا را کرد و خواست یک روز تجربه‌ای از جنس علی داشته باشد نسخه بدلی معاویه‌ای آن در دسترس باشد و آمدند گفتند که آن جمع مدعی علی(ع) که برای انسان گرد آمده بودند و فرزند انسان را پاس می‌داشتند و از دردهای کودکان می‌گفتند، آن شب‌ها به دنبال کشیدن همسایگان به خانه بودند و می‌خواستند نژاد پاک آریایی ریشه در خاک را با کیسه غذایی از این سرزمین برکنند و بیگانگان را با کیسه غذایی جایگزین کنند...


👈 لطفا ادامه مطلب را از طریق instant view مطالعه فرمایید
🆔@imamalisociety
«بحران امنیت و مسئولیت‌ناپذیری ساختاری»


فاجعه‌ی تلخ و تکان‌دهنده‌ی بندرعباس، که جان ده‌ها تن از هموطنان ما را گرفت و صدها زخمی برجا گذاشت، بار دیگر بحران عمیق امنیت در کشور را به نمایش گذاشت.


سیستمی که در سال‌های اخیر بارها نهادهای مدنی و فعالان اجتماعی را با شدیدترین برخوردها مواجه ساخته و در مقابل تهدیدات واقعی، ناکارآمد عمل کرده، امروز نمی‌تواند مسئولیت این فجایع را از دوش خود بردارد. این درحالیست که بسیاری از اقشار فعال و دلسوز جامعه بارها شاهد این شاخ و شانه کشیدن‌ها و قدرت به رخ کشیدن‌های نهادهای امنیتی بوده‌اند که در هر مناسبتی تیغ تیز شمشیر قلع و قمعشان بر سر فعالان و کنشگران بلند است اما حالا در زمان‌های نزدیک به هم شاهد اتفاقاتی هستیم که امنیت کشور را در سطح وسیعی زیر سوال می‌برد و نشان می‌دهد سیستم امنیتی تا عمق خود دچار بحران و حفره بوده و قادر به تامین امنیت در هیچ یک از ابعاد آن نیست.

فاجعه بندر عباس به هر دلیلی رخ داده باشد انگشت اتهام آن به سمت سیستم امنیتی و حکومتی است که همواره برای قربانی کردن از شهروندانِ خود‌ مایه گذاشته است و این قربانی شدن آنقدر ساده و پیش پا افتاده شده که حتی حفظ ظاهر و پیام تسلیت را هم دیگر به دنبال ندارد.

جمعیت امام علی ضمن تسلیت و همدردی با خانواده هموطنان بی‌گناهی که در این حادثه جان خود را از دست داده‌اند و آرزوی سلامتی برای مجروحان‌حادثه، حکومت ایران و دستگاه‌های امنیتی را مسبب این حادثه و ملزم به پاسخگویی می‌داند.

🆔@imamalisociety