#اطلاعیه
در راستای انعکاس یک سویه و خلاف واقع مدیر کل مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور در رسانه صدا و سیما در باب پرونده انحلال جمعیت امام علی(ع)، وکلای جمعیت ضمن تذکر نقض اصول ۲۲ و ۳۹ قانون اساسی و اعلام اخطار قانونی، تقاضای اختصاص فوری زمان عادلانه برای پاسخگویی نمودند.
🆔@imamalisociety
در راستای انعکاس یک سویه و خلاف واقع مدیر کل مشارکتهای اجتماعی وزارت کشور در رسانه صدا و سیما در باب پرونده انحلال جمعیت امام علی(ع)، وکلای جمعیت ضمن تذکر نقض اصول ۲۲ و ۳۹ قانون اساسی و اعلام اخطار قانونی، تقاضای اختصاص فوری زمان عادلانه برای پاسخگویی نمودند.
🆔@imamalisociety
آرزویی به بلندای لب خط تا میدان ونک
🔸مریم فقط ۹ سال دارد.برادرش صفا یک سال از او کوچکتر است. آنها از اینکه هر روز با مادر و خواهر دیگرشان برای فروش فال و دستمال از لب خط بیایند میدان ونک گلایهای نکردند، میگفتند: چرا این روزها مردم کمتر از ما خرید میکنند؟
🔸شاید مریم ته دلش میخواست با اضافه پو های فال فروشیش عروسکی داشته باشد.
او برایمان از آرزوهایش گفت، از اینکه عروسکی داشته باشد و سوار ماشینی شود و بتواند رها از دغدغهی کار، صورت و دستهای معصومش را به باد بسپرد و تمام شهر را به عروسکش نشان دهد.
🔸پدرشان فوت شده بود و همراه مادر و خواهرشان هر روز کار میکردند.
صفا که خودش را حالا مرد خانه میدانست از کار و کاسبیش در کرونا راضی نبود. او به دنبال رفاه خواهران و مادرش در آرزوی داشتن خانهای بود، خانهای به باصفایی اسمش.
#کعبه_کریمان
در شادی تحقق آرزوهایشان سهیم باشید:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
🔸مریم فقط ۹ سال دارد.برادرش صفا یک سال از او کوچکتر است. آنها از اینکه هر روز با مادر و خواهر دیگرشان برای فروش فال و دستمال از لب خط بیایند میدان ونک گلایهای نکردند، میگفتند: چرا این روزها مردم کمتر از ما خرید میکنند؟
🔸شاید مریم ته دلش میخواست با اضافه پو های فال فروشیش عروسکی داشته باشد.
او برایمان از آرزوهایش گفت، از اینکه عروسکی داشته باشد و سوار ماشینی شود و بتواند رها از دغدغهی کار، صورت و دستهای معصومش را به باد بسپرد و تمام شهر را به عروسکش نشان دهد.
🔸پدرشان فوت شده بود و همراه مادر و خواهرشان هر روز کار میکردند.
صفا که خودش را حالا مرد خانه میدانست از کار و کاسبیش در کرونا راضی نبود. او به دنبال رفاه خواهران و مادرش در آرزوی داشتن خانهای بود، خانهای به باصفایی اسمش.
#کعبه_کریمان
در شادی تحقق آرزوهایشان سهیم باشید:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
جمعیت امام علی
Video
🔰 مدرسهای که دیگر ایمن است!
🔸بعد از رسیدن نامهای از معلم یک مدرسه در شهرستان قصرقند به اعضای جمعیت امام علی مبنی خطر سقوط دانشآموزان به رودخانهی مجاور مدرسه و نیاز فوری به ساخت یک حصار برای حفظ ایمنی بچهها، در گام اول درخواست این معلم به اطلاع مردم عزیز رسید و اکنون پس از تامین هزینه از طرف حامیان گرامی ساخت حصار مدرسه با پیگیری داوطلبان جمعیت امام علی آغاز شده است.
🆔 @Imamalisociety
🔸بعد از رسیدن نامهای از معلم یک مدرسه در شهرستان قصرقند به اعضای جمعیت امام علی مبنی خطر سقوط دانشآموزان به رودخانهی مجاور مدرسه و نیاز فوری به ساخت یک حصار برای حفظ ایمنی بچهها، در گام اول درخواست این معلم به اطلاع مردم عزیز رسید و اکنون پس از تامین هزینه از طرف حامیان گرامی ساخت حصار مدرسه با پیگیری داوطلبان جمعیت امام علی آغاز شده است.
🆔 @Imamalisociety
گیرم به فال نیک خندههای معصوم تو را...
💌 پاکت مچاله شده فالها رو از تو کیفش درآورد و نشونمون داد و گفت: خیلی ساله منتظرم طالع منم بشه شبیه فالهایی که میفروشم. منم مثل اون روزهایی که بقیه وقتی فالشون رو میخونند و از ذوق میخندند، فقط بخندم. آخه ما فال بد نمیفروشیم...
💫گفت فالشو تو رویاهاش همیشه اینطور تعبیر میکنه: با یه دوچرخه صورتی که یک سبد پُر از گل جلوشه و خواهرم که ترکم نشسته، داریم میریم دم بیمارستانی که بابا اونجا عمل کرده تا از دکتر قلب بابا اجازهشو بگیریم و بیاریمش خونه، تو کل راه من دستم روی زنگ دوچرخهم هستش و با خواهر و بابام همش میخندیم، اون وقته که دیگه بابام خوب شده و ما دیگه مجبور نیستیم بیایم سرکار.
💫روی برگه آرزوهاش نوشته بود باید بتونم پول عمل بابامو جور کنم تا یه روز بالاخره زنگ دوچرخه خودمو بزنم...
🔹گزارش عضو داوطلب جمعیت امام علی (ع) از مرحله شناسایی طرح کعبه کریمان.
🔹سهیم باشیم در فال نیک سرنوشتشان..
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
💌 پاکت مچاله شده فالها رو از تو کیفش درآورد و نشونمون داد و گفت: خیلی ساله منتظرم طالع منم بشه شبیه فالهایی که میفروشم. منم مثل اون روزهایی که بقیه وقتی فالشون رو میخونند و از ذوق میخندند، فقط بخندم. آخه ما فال بد نمیفروشیم...
💫گفت فالشو تو رویاهاش همیشه اینطور تعبیر میکنه: با یه دوچرخه صورتی که یک سبد پُر از گل جلوشه و خواهرم که ترکم نشسته، داریم میریم دم بیمارستانی که بابا اونجا عمل کرده تا از دکتر قلب بابا اجازهشو بگیریم و بیاریمش خونه، تو کل راه من دستم روی زنگ دوچرخهم هستش و با خواهر و بابام همش میخندیم، اون وقته که دیگه بابام خوب شده و ما دیگه مجبور نیستیم بیایم سرکار.
💫روی برگه آرزوهاش نوشته بود باید بتونم پول عمل بابامو جور کنم تا یه روز بالاخره زنگ دوچرخه خودمو بزنم...
🔹گزارش عضو داوطلب جمعیت امام علی (ع) از مرحله شناسایی طرح کعبه کریمان.
🔹سهیم باشیم در فال نیک سرنوشتشان..
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
💫 انَّما بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق
به راستی من مبعوث گردیدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم.
روز مبعث است و باید پیامبری را به یاد آوریم که صدای محزونش آنجا که کلام خدا را بر گوشِ جاهلان زمانهاش تکرار میکند، هنوز به گوش میرسد و البته هنوز به گوش جاهلان این زمانه نرسیده: بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟!!
روز مبعث است. روزی که ۲۳ سال مجاهدت برای افشای منشأ بیعدالتی، آغاز شد. روزی که چهلسالهمردی امین، جسم و روح و فکر خویش را به تحقق رویایِ جامعهای عادلانه و پُرمهر دوخت و چراغی برافروخت که در پرتو آن، تیرگی جهل را از چهره آدمیت بشوید. مبعث، روزی که در برهوتِ داغِ بیابانهای عربستان، نسیم اخلاق انسانی، وزیدن گرفت.
اما راهی که پیامبر ما در این روز آغاز کرد، هرگز راه همواری نبوده و رسم کودککُشی، چهارده قرن پس از مبعث رسول حق، هنوز از دنیای ما برنیفتاده. هنوز کودکان قربانیِ گرسنگی، تجاوز، قاچاق، اعتیاد و انواع سواستفادهها هستند. هنوز حتی میتوانی از شمالی ترین نقطه شهر، با پیمودن چند ایستگاه مترو، به خانههایی در قلب پایتخت برسی که نوزادی در آن درد خُماری میکشد و نوزادی دیگر به یک بست مواد مخدر، فروخته میشود و نوزادی دیگر، رها شده در انبوه زبالهها، جان میسپارد.
روز مبعث را گرامی میداریم، چرا که پادزهری را به یاد می آورد که در قامت یک نبی و در ۲۳ سال رنج طاقت فرسای او، به خاطره جمعیِ بشریت، هدیه داده شد. پادزهری که ریشه نابرابری را میسوزاند، پادزهری که وقتی بر جانِ آدمی بنشیند، وقتی عقل او را تصرف کند، وقتی در هر ذره از پندار و گفتار و کردارش نفوذ کند، ممکن نیست دست روی دست بگذارد و مولد یا نظاره گر زجر همنوعانش باشد... پادزهری به نام اخلاق!
اخلاق! اخلاق! اخلاق!
جوهره دین و دینداری، جوهره آدمیت، جوهره زیستِ شرافتمندانه!
روز مبعث است. روزی که پیامبر برانگیخته شد تا اخلاق را تاجِ فضایلِ آدمی سازد. اخلاقی که مبتنی است بر اصل طلایی: آن چه بر خود نمیپسندی، بر دیگری نیز نپسند!
✨به امید روز و روزگاری که اخلاق حرمت یابد و دروغ گویی و تهمت بستن و تزویرگری، از جهان ما رخت بربندد.
🆔@imamalisociety
به راستی من مبعوث گردیدم تا مکارم اخلاق را کامل کنم.
روز مبعث است و باید پیامبری را به یاد آوریم که صدای محزونش آنجا که کلام خدا را بر گوشِ جاهلان زمانهاش تکرار میکند، هنوز به گوش میرسد و البته هنوز به گوش جاهلان این زمانه نرسیده: بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟!!
روز مبعث است. روزی که ۲۳ سال مجاهدت برای افشای منشأ بیعدالتی، آغاز شد. روزی که چهلسالهمردی امین، جسم و روح و فکر خویش را به تحقق رویایِ جامعهای عادلانه و پُرمهر دوخت و چراغی برافروخت که در پرتو آن، تیرگی جهل را از چهره آدمیت بشوید. مبعث، روزی که در برهوتِ داغِ بیابانهای عربستان، نسیم اخلاق انسانی، وزیدن گرفت.
اما راهی که پیامبر ما در این روز آغاز کرد، هرگز راه همواری نبوده و رسم کودککُشی، چهارده قرن پس از مبعث رسول حق، هنوز از دنیای ما برنیفتاده. هنوز کودکان قربانیِ گرسنگی، تجاوز، قاچاق، اعتیاد و انواع سواستفادهها هستند. هنوز حتی میتوانی از شمالی ترین نقطه شهر، با پیمودن چند ایستگاه مترو، به خانههایی در قلب پایتخت برسی که نوزادی در آن درد خُماری میکشد و نوزادی دیگر به یک بست مواد مخدر، فروخته میشود و نوزادی دیگر، رها شده در انبوه زبالهها، جان میسپارد.
روز مبعث را گرامی میداریم، چرا که پادزهری را به یاد می آورد که در قامت یک نبی و در ۲۳ سال رنج طاقت فرسای او، به خاطره جمعیِ بشریت، هدیه داده شد. پادزهری که ریشه نابرابری را میسوزاند، پادزهری که وقتی بر جانِ آدمی بنشیند، وقتی عقل او را تصرف کند، وقتی در هر ذره از پندار و گفتار و کردارش نفوذ کند، ممکن نیست دست روی دست بگذارد و مولد یا نظاره گر زجر همنوعانش باشد... پادزهری به نام اخلاق!
اخلاق! اخلاق! اخلاق!
جوهره دین و دینداری، جوهره آدمیت، جوهره زیستِ شرافتمندانه!
روز مبعث است. روزی که پیامبر برانگیخته شد تا اخلاق را تاجِ فضایلِ آدمی سازد. اخلاقی که مبتنی است بر اصل طلایی: آن چه بر خود نمیپسندی، بر دیگری نیز نپسند!
✨به امید روز و روزگاری که اخلاق حرمت یابد و دروغ گویی و تهمت بستن و تزویرگری، از جهان ما رخت بربندد.
🆔@imamalisociety
Forwarded from شارمین میمندی نژاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 گویند یکی جبرئیل امین بوده، فرشتهای با پرهایِ پرواز اهورایی، میان آسمانِ بالا و زمینِ این پایین، که راهگیر خیال محمد(ص) شده و وحی را چون دانهای در بطن و قلب محمد، القارعه کرده و جانش را یکسر به إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا برده، اما پیشدرآمدِ این دیدار، چیز دیگری است...
🎙 مجموعه پادکست بداههای بر ای اسماء عاشقی به قلم و صدای شارمین میمندینژاد، موسس جمعیت امام علی، درباره حضرت محمد (ص) را به زودی میتوانید در پادکست خوان های "آنکر"، "ناملیک" و "شنوتو" گوش کنید.
#شارمین_میمندی_نژاد
🆔 http://instagram.com/sharminmeymandinezhad
🆔 @shmeymandinezhad
🎙 مجموعه پادکست بداههای بر ای اسماء عاشقی به قلم و صدای شارمین میمندینژاد، موسس جمعیت امام علی، درباره حضرت محمد (ص) را به زودی میتوانید در پادکست خوان های "آنکر"، "ناملیک" و "شنوتو" گوش کنید.
#شارمین_میمندی_نژاد
🆔 http://instagram.com/sharminmeymandinezhad
🆔 @shmeymandinezhad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انکار هزاران کودک یعنی انکار همین دنیای پر از شور و شوق، همین دنیای ساده و رنگارنگی که با عشق ساخته شده؛
انکار هزاران کودک یعنی انکار امید، امیدی که بین سایهی سیاه تلخیهای زندگی، تلاش کرده که جوانه بزنه و راه خودش رو پیدا کنه؛
انکار هزاران کودک یعنی انکار ما، ما که به هیأت پرشکوه انسان زاده شدیم؛
#انکار_هزاران_کودک یعنی انکار زندگی...
#جمعیت_امام_علی
#خانه_ایرانی_مولوی
🆔@imamalisociety
انکار هزاران کودک یعنی انکار امید، امیدی که بین سایهی سیاه تلخیهای زندگی، تلاش کرده که جوانه بزنه و راه خودش رو پیدا کنه؛
انکار هزاران کودک یعنی انکار ما، ما که به هیأت پرشکوه انسان زاده شدیم؛
#انکار_هزاران_کودک یعنی انکار زندگی...
#جمعیت_امام_علی
#خانه_ایرانی_مولوی
🆔@imamalisociety
🔷🔆آرزونامه ای برای جمعیت امام علی
🖋حمید رضا همت آبادی
به نام خدای مهربان و عادل
به حضور قاضی محترم شعبهای که شمارهاش را نمیدانم
موضوع: اظهار شهادت درباره «جمعیت امام علی (ع)»
🔸رجاء واثق دارم، که به عنوان شاهد، به دادگاه خوانده شوم تا از لحن کلام و سوز گفتار، صداقتم را دریابید.
شهادت میدهم که:
در سالهای پیشین، در هنگامهای که آموزش و پرورش از پذیرش کودکان بیشناسنامه عاجز شده بود و اجازه ثبت نامِ آنان را نداشت؛ گفتگو و رایزنی هم به جایی نرسیده بود، که با نام «جمعیت امام علی (ع)» آشنا شدم..
در مشهدِ ما، آنان دو سرپناه ساخته بودند - به عنوان مدرسه - تا پناهگاه این بچههای رانده شده از تحصیل باشد.
🔹شهادت میدهم که به اتفاق استاد حسین افشین منش، نویسنده و متخصص تعلیم و تربیت، به دیدن یکی از این مدارس رفته ام. لطفا نام استاد افشین منش را، از باب محکم کاری، به این شهادت نامه اضافه فرمایید.
🔸مشتاق بودیم و زودتر از موعد به مدرسه رسیدیم. بزودی فهمیدیم که در این احساس، تنها نیستیم و بچهها هم، پشتِ درِ ناگشوده، در اشتیاقند - باکیف و لباس هایی نو نوارتر از آن چه انتظار داشتیم. حالا میگویم: مدرسه! شباهتی به ساختمان مدارس دولتی که نداشت. بلکه خانهای کهنه و بزرگ تر از خانههای حقیر محله، که اجاره کرده بودند.
🔹معلمهای مدرسه هم یک به یک از راه رسیدند. دختران و پسرانی جوان، که بچه ها «خاله» و «عمو» صدای شان میکردند.
در سالهای معلمی چنین بچههایی مشتاق، کم تر دیده بودم. راز این اشتیاق را بزودی دریافتم؛ مدرسه آنان را پذیرفته بود. پناهشان داده بود.
آقای قاضی! شما باید شش ساله باشید و به مدرسه راهتان نداده باشند و در کنار رنج فقر و نداری، هر روز مدرسه رفتن بچههای همسایه را دیده باشید تا از اشتیاق آنان سردرآورید.
🔸«خاله» و «عمو»یی، بچه ها را به حیاط محقر بردند و بازی پر جنب و جوشی را آغاز کردند.
خانم مدیر جوان توضیح میداد که ناچارند، تا حد ممکن، انرژی بچه ها را تخلیه کنند و من شاهد کار سخت آنان برای سرگرم و شاد نگه داشتن بچهها بودم.
🔸جناب قاضی!
استاد افشین منش، در ارتباط برقرار کردن با بچه ها استاد است، با آنان گفتگو میکرد. گاهی هم به «خاله» و «عمو»ها نکتهای تربیتی میگفت. اما من تنها شاهد بودم و امروز هم آماده هستم تا در دادگاه شهادت بدهم که چه ماجراهایی را دیدهام:
کودکی که چهار - پنج ساله مینمود، اما هشت سالی داشت و با فریاد میخواست سرش را به دیوار بکوبد؛ چون قصد استعمال «ناس» داشت و «خاله» مانعش شده بود. و «خاله»ی جوان چه مهارتی داشت در کنترل اوضاعی چنین بحرانی!
سرِ کلاسی، از آرزوی بچه ها پرسیدم. پسرکی که شش ساله مینمود، بی درنگ گفت: شناسنامه آقا!
پسر دیگری پیراهنش را درآورده بود تا برای تفاخر تنش را نشان دهد. سرتاسرش بدنش پر بود از چیزی شبیه به زخم چاقو. میپرسم چه شده، پسرک به جای پاسخ میخندد. خوشحالم که توضیح نداد از تحملام بیرون بود.
🔹وقت چاشتِ بچهها، لقمهای نان و پنیر و سبزی را مهمانشان شدیم. لقمهای به دست، بین بچه ها، میگشتم و سق میزدم، دخترکی به سویم آمد که سرِکلاس، از آرزویش برای معلمی گفته بود و من تشویقش کرده بودم. به امید آن که جهان تا آن زمان مهربان تر شده باشد. جثهاش کوچک بود خیلی کوچک تر از سن و سالش. لقمه اش را نصف کرد وخندان و شرمگین نصفه اش را تعارفم کرد.
گفتم: خورده ام دختر جان!
دوباره خندید و گفت: اما آقا شما چاقید!
هنوز هم این خاطره گریهام میاندازد.
آقای قاضی! خواستم شهادت نامهای بنویسم اما اجازه دهید آرزونامه شود. آرزو میکنم دخترک تصمیمش را عوض کند، از هزار و یک مانع بگذرد و قاضی یا رئیس جمهور شود. او چه خوب میدانست آدم های چاق با یک ساندویچ کوچک سیر نمیشوند.
باقی سلامت شما
منبع: کانال تلگرامی اکنون، ما و شریعتی
https://b2n.ir/p13277
🆔@Imamalisociety
🖋حمید رضا همت آبادی
به نام خدای مهربان و عادل
به حضور قاضی محترم شعبهای که شمارهاش را نمیدانم
موضوع: اظهار شهادت درباره «جمعیت امام علی (ع)»
🔸رجاء واثق دارم، که به عنوان شاهد، به دادگاه خوانده شوم تا از لحن کلام و سوز گفتار، صداقتم را دریابید.
شهادت میدهم که:
در سالهای پیشین، در هنگامهای که آموزش و پرورش از پذیرش کودکان بیشناسنامه عاجز شده بود و اجازه ثبت نامِ آنان را نداشت؛ گفتگو و رایزنی هم به جایی نرسیده بود، که با نام «جمعیت امام علی (ع)» آشنا شدم..
در مشهدِ ما، آنان دو سرپناه ساخته بودند - به عنوان مدرسه - تا پناهگاه این بچههای رانده شده از تحصیل باشد.
🔹شهادت میدهم که به اتفاق استاد حسین افشین منش، نویسنده و متخصص تعلیم و تربیت، به دیدن یکی از این مدارس رفته ام. لطفا نام استاد افشین منش را، از باب محکم کاری، به این شهادت نامه اضافه فرمایید.
🔸مشتاق بودیم و زودتر از موعد به مدرسه رسیدیم. بزودی فهمیدیم که در این احساس، تنها نیستیم و بچهها هم، پشتِ درِ ناگشوده، در اشتیاقند - باکیف و لباس هایی نو نوارتر از آن چه انتظار داشتیم. حالا میگویم: مدرسه! شباهتی به ساختمان مدارس دولتی که نداشت. بلکه خانهای کهنه و بزرگ تر از خانههای حقیر محله، که اجاره کرده بودند.
🔹معلمهای مدرسه هم یک به یک از راه رسیدند. دختران و پسرانی جوان، که بچه ها «خاله» و «عمو» صدای شان میکردند.
در سالهای معلمی چنین بچههایی مشتاق، کم تر دیده بودم. راز این اشتیاق را بزودی دریافتم؛ مدرسه آنان را پذیرفته بود. پناهشان داده بود.
آقای قاضی! شما باید شش ساله باشید و به مدرسه راهتان نداده باشند و در کنار رنج فقر و نداری، هر روز مدرسه رفتن بچههای همسایه را دیده باشید تا از اشتیاق آنان سردرآورید.
🔸«خاله» و «عمو»یی، بچه ها را به حیاط محقر بردند و بازی پر جنب و جوشی را آغاز کردند.
خانم مدیر جوان توضیح میداد که ناچارند، تا حد ممکن، انرژی بچه ها را تخلیه کنند و من شاهد کار سخت آنان برای سرگرم و شاد نگه داشتن بچهها بودم.
🔸جناب قاضی!
استاد افشین منش، در ارتباط برقرار کردن با بچه ها استاد است، با آنان گفتگو میکرد. گاهی هم به «خاله» و «عمو»ها نکتهای تربیتی میگفت. اما من تنها شاهد بودم و امروز هم آماده هستم تا در دادگاه شهادت بدهم که چه ماجراهایی را دیدهام:
کودکی که چهار - پنج ساله مینمود، اما هشت سالی داشت و با فریاد میخواست سرش را به دیوار بکوبد؛ چون قصد استعمال «ناس» داشت و «خاله» مانعش شده بود. و «خاله»ی جوان چه مهارتی داشت در کنترل اوضاعی چنین بحرانی!
سرِ کلاسی، از آرزوی بچه ها پرسیدم. پسرکی که شش ساله مینمود، بی درنگ گفت: شناسنامه آقا!
پسر دیگری پیراهنش را درآورده بود تا برای تفاخر تنش را نشان دهد. سرتاسرش بدنش پر بود از چیزی شبیه به زخم چاقو. میپرسم چه شده، پسرک به جای پاسخ میخندد. خوشحالم که توضیح نداد از تحملام بیرون بود.
🔹وقت چاشتِ بچهها، لقمهای نان و پنیر و سبزی را مهمانشان شدیم. لقمهای به دست، بین بچه ها، میگشتم و سق میزدم، دخترکی به سویم آمد که سرِکلاس، از آرزویش برای معلمی گفته بود و من تشویقش کرده بودم. به امید آن که جهان تا آن زمان مهربان تر شده باشد. جثهاش کوچک بود خیلی کوچک تر از سن و سالش. لقمه اش را نصف کرد وخندان و شرمگین نصفه اش را تعارفم کرد.
گفتم: خورده ام دختر جان!
دوباره خندید و گفت: اما آقا شما چاقید!
هنوز هم این خاطره گریهام میاندازد.
آقای قاضی! خواستم شهادت نامهای بنویسم اما اجازه دهید آرزونامه شود. آرزو میکنم دخترک تصمیمش را عوض کند، از هزار و یک مانع بگذرد و قاضی یا رئیس جمهور شود. او چه خوب میدانست آدم های چاق با یک ساندویچ کوچک سیر نمیشوند.
باقی سلامت شما
منبع: کانال تلگرامی اکنون، ما و شریعتی
https://b2n.ir/p13277
🆔@Imamalisociety
Forwarded from هنرمندان بلوچ
خندیدن هنریست که ما آموختیم
در خانه ی رویایی مان که
حال بر تیغه ی بران ایستاده
📸 :صادق بلوچ
✏️ : مرتضی بلوچ
🆔 @BaluchArtists
در خانه ی رویایی مان که
حال بر تیغه ی بران ایستاده
📸 :صادق بلوچ
✏️ : مرتضی بلوچ
🆔 @BaluchArtists
⭕️ رسانه و کودک کار
مدتی است که سریال ملکه گدایان از شبکه خانگی پخش میشود، پخش این سریال باعث انتقاداتی از سوی فعالان حوزهی کودکانکار شده است و بحث نحوهی بازنمایی رسانهای کودکان کار را دوباره بر سر زبانها انداخته است.
پژوهشگران و فعالان این حوزه، انتقاداتی را به شیوهی بازنمایی رسانه ای کودکان کار دارند...
صحبتهای زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی (ع) را در ارتباط با نقش رسانه و ادبیات در موضوع کار کودک میشنویم:
https://aparat.com/v/IGimV
🆔@imamalisociety
مدتی است که سریال ملکه گدایان از شبکه خانگی پخش میشود، پخش این سریال باعث انتقاداتی از سوی فعالان حوزهی کودکانکار شده است و بحث نحوهی بازنمایی رسانهای کودکان کار را دوباره بر سر زبانها انداخته است.
پژوهشگران و فعالان این حوزه، انتقاداتی را به شیوهی بازنمایی رسانه ای کودکان کار دارند...
صحبتهای زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی (ع) را در ارتباط با نقش رسانه و ادبیات در موضوع کار کودک میشنویم:
https://aparat.com/v/IGimV
🆔@imamalisociety
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
رسانه و کودک کار
مدتی است که سریال «ملکه گدایان» از شبکه خانگی پخش میشود، پخش این سریال باعث انتقاداتی از سوی فعالان حوزهی کودکان کار شده است و بحث نحوهی بازنمایی رسانهای کودکان کار را دوباره بر سر زبانها انداخته است. پژوهشگران و فعالان این حوزه انتقاداتی را به شیوهی…
دلم لباس عید میخواد!
🔸مریم ده سالش بود و عاشق نقاشى كشيدن. هر روز با خواهر ۸ سالهش با ترازوهاشون میرفتند یه گوشه شهر مینشستند تا کمک خرج خانواده باشند. اعتیاد پدر، جبری بود که باهاش بزرگ شده بودند و کودکیشون رو ربوده بود. هشت خواهر و بردار دیگهش هم همه برای گذروندن زندگی خانواده کار میکردند.
🔸ازش خواستم تا برای ما هم یه نقاشی بکشه. چشماش از خوشحالی برق زد. وقتی نقاشی میکشید انگار تو یه دنیای دیگه بود. دنیای آرومی که تو اون نه خبری از اعتیاد پدر بود و نه کار اجباری خودش و خواهرش. شاید برای همین حتی روی ترازوش هم نقاشی کرده بود.
🔸تموم که شد کاغذ رو اوورد بالا و پرسید: خوبه؟ بهش گفتم: اره عالیه. پرسید: بازم نقاشی بکشم؟ گفتم: آره عزیزم، فقط این دفعه آرزوتو برای ما بکش. آرزوت چیه؟
✨چند دقیقه بعد کاغذ نقاشی رو بهمون داد و گفت: اینا، آرزوم اینه، یه دست لباس و یه جفت کفش، آخه نزدیک عیده و دلم میخواد منم مث بقیه بچهها لباس نو داشته باشم!
🔹گزارشی از مرحله شناسایی طرح کعبه کریمان
سهیم باشیم در تحقق یک عید واقعی برای کودکان سرزمینمان:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
🔸مریم ده سالش بود و عاشق نقاشى كشيدن. هر روز با خواهر ۸ سالهش با ترازوهاشون میرفتند یه گوشه شهر مینشستند تا کمک خرج خانواده باشند. اعتیاد پدر، جبری بود که باهاش بزرگ شده بودند و کودکیشون رو ربوده بود. هشت خواهر و بردار دیگهش هم همه برای گذروندن زندگی خانواده کار میکردند.
🔸ازش خواستم تا برای ما هم یه نقاشی بکشه. چشماش از خوشحالی برق زد. وقتی نقاشی میکشید انگار تو یه دنیای دیگه بود. دنیای آرومی که تو اون نه خبری از اعتیاد پدر بود و نه کار اجباری خودش و خواهرش. شاید برای همین حتی روی ترازوش هم نقاشی کرده بود.
🔸تموم که شد کاغذ رو اوورد بالا و پرسید: خوبه؟ بهش گفتم: اره عالیه. پرسید: بازم نقاشی بکشم؟ گفتم: آره عزیزم، فقط این دفعه آرزوتو برای ما بکش. آرزوت چیه؟
✨چند دقیقه بعد کاغذ نقاشی رو بهمون داد و گفت: اینا، آرزوم اینه، یه دست لباس و یه جفت کفش، آخه نزدیک عیده و دلم میخواد منم مث بقیه بچهها لباس نو داشته باشم!
🔹گزارشی از مرحله شناسایی طرح کعبه کریمان
سهیم باشیم در تحقق یک عید واقعی برای کودکان سرزمینمان:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
📌برگزاری اردوی شادی بازی درمان در روستای قنبرآباد از توابع بخش حسن آباد فشافویه شهرستان ری:
✅ در این اردو که در تاریخ ۹۹.۱۲.۱۶ به مدد خانه درمان جمعیت امام علی و با همکاری پزشکان متخصص (زنان و اطفال) داوطلب عضو خانه درمان صورت گرفت، با حفظ پروتکل های بهداشتی، تعداد ۹۱ نفر در مجموع ویزیت گردیدند که در این میان ۳۵ نفر آنها کودک بودند.
✅ بر اساس گزارش متخصص اطفال تمامی این کودکان به دلیل سوءتغذیه، دچار فقر آهن و مبتلا به آنمی بوده و با توجه به مشکل کمبود آب و بهداشت بسیار پایین روستا از ابتلاء به شپش و بعضی نیز از عفونت گوش رنج میبرند.
✅ بنا بر گزارش متخصص زنان، اکثریت زنان نیز دچار آنمی بوده و به ویژه مادران به دلیل کمبود کلسیم مبتلا به استئوپروز و دردهای استخوانی میباشند.
✅ لازم به ذکر است که تقریبا تمامی اهالی روستا دارای مشکلات و بیماریهای متعدد دهان و دندان میباشند.
✅ همزمان با ویزیت، داروها به ویژه مکملها و مولتی ویتامینهای مناسب برای کودکان در اختیار ویزیت شدگان قرار گرفت.
💟 بعلاوه اجرای نمایش برای کودکان و بازی و شادی در فضای باز، بخشی از برنامه این اردو بود که همراه با توزیع اسباب بازی اهدایی خیرین، ساعاتی شاد را برای همگی به ارمغان آورد.
⭕️ روستای قنبرآباد در پنجاه کیلومتری جنوب غربی تهران قرار گرفته است که به رغم داشتن بیش از بیست خانوار سکنه، فاقد هر گونه امکانات بهداشتی و معیشتی مناسب از جمله خانه بهداشت، نانوایی، سوپر مارکت و بخصوص آب آشامیدنی مناسب میباشد.
⭕️ این روستا اولین بار در سال ۱۳۹۵ در طرح کوچه گردان عاشق توسط تیم شناسایی جمعیت امام علی شناسایی شده و از آن زمان تا کنون چندین اردوی بهداشتی درمانی در این منطقه برگزار شده و پیگیریهای درمانی متعددی با همکاری تعدادی از ngo ها همچون زنجیره امید برای اهالی این روستا صورت گرفته است.
🆔@imamalisociety
✅ در این اردو که در تاریخ ۹۹.۱۲.۱۶ به مدد خانه درمان جمعیت امام علی و با همکاری پزشکان متخصص (زنان و اطفال) داوطلب عضو خانه درمان صورت گرفت، با حفظ پروتکل های بهداشتی، تعداد ۹۱ نفر در مجموع ویزیت گردیدند که در این میان ۳۵ نفر آنها کودک بودند.
✅ بر اساس گزارش متخصص اطفال تمامی این کودکان به دلیل سوءتغذیه، دچار فقر آهن و مبتلا به آنمی بوده و با توجه به مشکل کمبود آب و بهداشت بسیار پایین روستا از ابتلاء به شپش و بعضی نیز از عفونت گوش رنج میبرند.
✅ بنا بر گزارش متخصص زنان، اکثریت زنان نیز دچار آنمی بوده و به ویژه مادران به دلیل کمبود کلسیم مبتلا به استئوپروز و دردهای استخوانی میباشند.
✅ لازم به ذکر است که تقریبا تمامی اهالی روستا دارای مشکلات و بیماریهای متعدد دهان و دندان میباشند.
✅ همزمان با ویزیت، داروها به ویژه مکملها و مولتی ویتامینهای مناسب برای کودکان در اختیار ویزیت شدگان قرار گرفت.
💟 بعلاوه اجرای نمایش برای کودکان و بازی و شادی در فضای باز، بخشی از برنامه این اردو بود که همراه با توزیع اسباب بازی اهدایی خیرین، ساعاتی شاد را برای همگی به ارمغان آورد.
⭕️ روستای قنبرآباد در پنجاه کیلومتری جنوب غربی تهران قرار گرفته است که به رغم داشتن بیش از بیست خانوار سکنه، فاقد هر گونه امکانات بهداشتی و معیشتی مناسب از جمله خانه بهداشت، نانوایی، سوپر مارکت و بخصوص آب آشامیدنی مناسب میباشد.
⭕️ این روستا اولین بار در سال ۱۳۹۵ در طرح کوچه گردان عاشق توسط تیم شناسایی جمعیت امام علی شناسایی شده و از آن زمان تا کنون چندین اردوی بهداشتی درمانی در این منطقه برگزار شده و پیگیریهای درمانی متعددی با همکاری تعدادی از ngo ها همچون زنجیره امید برای اهالی این روستا صورت گرفته است.
🆔@imamalisociety
Forwarded from ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻣﺎﻡ ﻋلی
🔹آسیب دیدگی عصب و تاندون در اثر بریدگی دست کودک زباله گردی که در طرح پخش پک در بین کودکان کار #یلدا_با_کودکان_کار شناسایی شده بود، با همت داوطلبین جمعیت امام علی(ع) پس از پیگیری سه روزه جراحی شد و امروز از بیمارستان مرخص گردید.
🔹این کودک چند روز قبل به همراه پدر به بیمارستان مراجعه کرده بود و به خاطر هزینه های زیاد درمان با رضایت پدر مرخص شده بود.
🆔@healthsociety
🔹این کودک چند روز قبل به همراه پدر به بیمارستان مراجعه کرده بود و به خاطر هزینه های زیاد درمان با رضایت پدر مرخص شده بود.
🆔@healthsociety
🔹بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اجتماعی انحلال جمعیت امام علی(ع)
۲۶/۱۲/۱۳۹۹ در خبر
بخش اول
همایش مجازی «جایگاه و مشکلات سازمان های مردم نهاد در ایران» توسط انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها برگزار شد و کارشناسان حقوقی و اجتماعی در این همایش به بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اجتماعی انحلال جمعیت امام علی(ع) پرداختند.
🔹محمود صادقی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها و نماینده مردم تهران در مجلس دهم در این همایش بیان کردند: ما تلاش کردیم که اطلاعی از ابعاد پیدا و پنهان علل برخورد با جمعیت امام علی(ع) پیدا کنیم. در صحبت با معاونت مشارکت های اجتماعی معاون اجتماعی وزیر کشور مطلع شدم بعد از حکم انحلال از سوی شعبه ۵۵ دادگاههای عمومی تهران، پیرو اعتراضها و پیگیریهایی که صورت گرفته، جمع بندی این شده است که موضوع این انحلال و برخورد با این جمعیت از طریق تعامل و برخورد سازنده حل و فصل شود.
🔹به گزارش خبرنگار جماران، محمود صادقی در این همایش مجازی گفت: سازمان های مردم نهاد یکی از جلوه های بارز نقش آفرینی آحاد افراد در جامعه است. چیزی که ریشه در آموزه های دینی ما دارد که «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»، آموزه هایی مانند امر به معرف و نهی از منکر، آموزه هایی مانند «تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ» و «فَاستَبِقُوا الخَیراتِ» که فراوان در دین ما دیده می شود.
🔹وی افزود: در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم تحقق هدف حکومت که رشد دادن حرکت انسان به سوی نظام اداری و سیر تکاملی انسان به سوی خدایی شدن هست را با صراحت گفته است که جز با مشارکت فعال تمامی عناصر جامعه نمی تواند باشد. سازمان های مردم نهاد یکی از قالب ها و بسترهای مناسب برای چنین مشارکتی است.
🔹صادقی با بیان اینکه ماهیت سازمان های مردم نهاد عدم وابستگی به دولت است، تصریح کرد: تشکیلات و تشکلهای مردمی هستند که در ذات آنها استقلال نهفته است. در سال ۹۷ حدود ۱۴ هزار تشکل مردم نهاد ثبت شده و این آمار در چند سال اخیر خیلی رشد کرده است. نقش آفرینی این سازمان ها و جمعیتها در حیات اجتماعی امری ضروری است. تجربه های زیادی در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که این سازمان ها در سلامت اجتماعی کشور و توسعه تعاون و مسئولیت پذیری اجتماعی آحاد جامعه نقش زیادی دارند.
🔹وی اظهار داشت: جمعیت امام علی(ع) از جمعیت ها و نهادهای به نوعی دانشجو بنیان است که در دهه ۷۰ با ابتکار مؤسس این سازمان تحت عنوان «جمعیت امداد دانشجویی و مردمی امام علی(ع) شکل گرفت. تدریجا با نگاه مبتکرانه و خلاقانه ای که به این مقوله داشتند توانستند شبکه عظیمی را در تعدادی از استانها و شهرستانهای کشور ایجاد کنند و یک نوع اعتماد را در سطح جامعه به وجود بیاورند. محور اصلی آنها هم کارهای خیرخواهانه و عمده توجه هم به کودکان بی سرپرست، کودکان آسیب دیده از اعتیاد و بدسرپرست و همچنین خانواده های محروم و زنان سرپرست خانوار است.
🔹صادقی تاکید کرد: از نظر مبنایی هم بر مبنای اندیشه ها و سیره امام علی(ع) و عشق به همنوع این جمعیت شکل گرفته و در اساسنامه غیر از کارهای امدادرسانی مستقیم، ترویج فرهنگ نوعدوستی، خدمترسانی به محرومان و همچنین نظارت بر حقوق کودکان به عنوان شخصیت حقوقی که در قانون کیفری مصوب سال ۹۲ خوشبختانه برای سازمان های مردم نهاد یک نقش شبیه دادستان که بتواند طرح دعوا کند پیش بینی شده است. در اساسنامه این جمعیت کارهای فرهنگی و هنری هم پیش بینی شده است.
🔹وی با اشاره به اینکه جمعیت امام علی(ع) یکی از جمعیت های فعال در بحران کرونا بود، افزود: گرچه معمولا با فشارها و محدودیت هایی روبرو بود؛ از جمله محدودیتی که سمن ها و امور خیریه با آن روبرو هستند مسدود شدن حساب ها است. من از ابتدای مشکل برای این سازمان برای کمک به آنها پیگیر بودم و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها هم وظیفه خودش دیده که در این زمینه بی تفاوت نباشد. اما مدنظر ما این بود که در یک هم اندیشی به بررسی همه جانبه موضوع بپردازیم.
🔹صادقی گفت: ما تلاش کردیم که اطلاعی از ابعاد پیدا و پنهان علل برخورد با جمعیت امام علی(ع) پیدا کنیم. در صحبت با معاونت مشارکت های اجتماعی معاون اجتماعی وزیر کشور مطلع شدم بعد از حکم انحلال از سوی شعبه ۵۵ دادگاه های عمومی تهران، پیرو اعتراض ها و پیگیری هایی که صورت گرفته، جمع بندی این شده است که موضوع این انحلال و برخورد با این جمعیت از طریق تعامل و برخورد سازنده حل و فصل شود. جمعیت ۲۰ روز فرصت دارد که به این حکم اعتراض کند و این طوری که بنده برداشت کردهام وزارت کشور هم تلاش دارد از طریق تعامل با این جمعیت، در مرحله بعدی موضوع را خیلی دنبال نکند.
🔹دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها افزود: مطلع شدم که از معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم دیدگاه های مثبتی به وزارت کشور ارائه شده است.
🆔@imamalisociety
۲۶/۱۲/۱۳۹۹ در خبر
بخش اول
همایش مجازی «جایگاه و مشکلات سازمان های مردم نهاد در ایران» توسط انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها برگزار شد و کارشناسان حقوقی و اجتماعی در این همایش به بررسی ابعاد حقوقی، سیاسی و اجتماعی انحلال جمعیت امام علی(ع) پرداختند.
🔹محمود صادقی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها و نماینده مردم تهران در مجلس دهم در این همایش بیان کردند: ما تلاش کردیم که اطلاعی از ابعاد پیدا و پنهان علل برخورد با جمعیت امام علی(ع) پیدا کنیم. در صحبت با معاونت مشارکت های اجتماعی معاون اجتماعی وزیر کشور مطلع شدم بعد از حکم انحلال از سوی شعبه ۵۵ دادگاههای عمومی تهران، پیرو اعتراضها و پیگیریهایی که صورت گرفته، جمع بندی این شده است که موضوع این انحلال و برخورد با این جمعیت از طریق تعامل و برخورد سازنده حل و فصل شود.
🔹به گزارش خبرنگار جماران، محمود صادقی در این همایش مجازی گفت: سازمان های مردم نهاد یکی از جلوه های بارز نقش آفرینی آحاد افراد در جامعه است. چیزی که ریشه در آموزه های دینی ما دارد که «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»، آموزه هایی مانند امر به معرف و نهی از منکر، آموزه هایی مانند «تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ» و «فَاستَبِقُوا الخَیراتِ» که فراوان در دین ما دیده می شود.
🔹وی افزود: در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم تحقق هدف حکومت که رشد دادن حرکت انسان به سوی نظام اداری و سیر تکاملی انسان به سوی خدایی شدن هست را با صراحت گفته است که جز با مشارکت فعال تمامی عناصر جامعه نمی تواند باشد. سازمان های مردم نهاد یکی از قالب ها و بسترهای مناسب برای چنین مشارکتی است.
🔹صادقی با بیان اینکه ماهیت سازمان های مردم نهاد عدم وابستگی به دولت است، تصریح کرد: تشکیلات و تشکلهای مردمی هستند که در ذات آنها استقلال نهفته است. در سال ۹۷ حدود ۱۴ هزار تشکل مردم نهاد ثبت شده و این آمار در چند سال اخیر خیلی رشد کرده است. نقش آفرینی این سازمان ها و جمعیتها در حیات اجتماعی امری ضروری است. تجربه های زیادی در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که این سازمان ها در سلامت اجتماعی کشور و توسعه تعاون و مسئولیت پذیری اجتماعی آحاد جامعه نقش زیادی دارند.
🔹وی اظهار داشت: جمعیت امام علی(ع) از جمعیت ها و نهادهای به نوعی دانشجو بنیان است که در دهه ۷۰ با ابتکار مؤسس این سازمان تحت عنوان «جمعیت امداد دانشجویی و مردمی امام علی(ع) شکل گرفت. تدریجا با نگاه مبتکرانه و خلاقانه ای که به این مقوله داشتند توانستند شبکه عظیمی را در تعدادی از استانها و شهرستانهای کشور ایجاد کنند و یک نوع اعتماد را در سطح جامعه به وجود بیاورند. محور اصلی آنها هم کارهای خیرخواهانه و عمده توجه هم به کودکان بی سرپرست، کودکان آسیب دیده از اعتیاد و بدسرپرست و همچنین خانواده های محروم و زنان سرپرست خانوار است.
🔹صادقی تاکید کرد: از نظر مبنایی هم بر مبنای اندیشه ها و سیره امام علی(ع) و عشق به همنوع این جمعیت شکل گرفته و در اساسنامه غیر از کارهای امدادرسانی مستقیم، ترویج فرهنگ نوعدوستی، خدمترسانی به محرومان و همچنین نظارت بر حقوق کودکان به عنوان شخصیت حقوقی که در قانون کیفری مصوب سال ۹۲ خوشبختانه برای سازمان های مردم نهاد یک نقش شبیه دادستان که بتواند طرح دعوا کند پیش بینی شده است. در اساسنامه این جمعیت کارهای فرهنگی و هنری هم پیش بینی شده است.
🔹وی با اشاره به اینکه جمعیت امام علی(ع) یکی از جمعیت های فعال در بحران کرونا بود، افزود: گرچه معمولا با فشارها و محدودیت هایی روبرو بود؛ از جمله محدودیتی که سمن ها و امور خیریه با آن روبرو هستند مسدود شدن حساب ها است. من از ابتدای مشکل برای این سازمان برای کمک به آنها پیگیر بودم و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها هم وظیفه خودش دیده که در این زمینه بی تفاوت نباشد. اما مدنظر ما این بود که در یک هم اندیشی به بررسی همه جانبه موضوع بپردازیم.
🔹صادقی گفت: ما تلاش کردیم که اطلاعی از ابعاد پیدا و پنهان علل برخورد با جمعیت امام علی(ع) پیدا کنیم. در صحبت با معاونت مشارکت های اجتماعی معاون اجتماعی وزیر کشور مطلع شدم بعد از حکم انحلال از سوی شعبه ۵۵ دادگاه های عمومی تهران، پیرو اعتراض ها و پیگیری هایی که صورت گرفته، جمع بندی این شده است که موضوع این انحلال و برخورد با این جمعیت از طریق تعامل و برخورد سازنده حل و فصل شود. جمعیت ۲۰ روز فرصت دارد که به این حکم اعتراض کند و این طوری که بنده برداشت کردهام وزارت کشور هم تلاش دارد از طریق تعامل با این جمعیت، در مرحله بعدی موضوع را خیلی دنبال نکند.
🔹دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها افزود: مطلع شدم که از معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم دیدگاه های مثبتی به وزارت کشور ارائه شده است.
🆔@imamalisociety
🔷💢جمعیت امام علی و خلق الگویی برای نجات شش میلیون کودک
🖋مرتضی کی منش
🔸میان دیوار داخلیِ پارک و یک در چوبیِ کنده شده، از سوز سردِ زمستانی پناه میگرفت. روی یک تکه مقوای روغنی و چرک، بدن کوچکش را مچاله میکرد و میخوابید تا برای کار فردا آماده شود. کارِ فردا مثل کار امروز و دیروز و مثل باقی ده سال عمرش، تکدیگری در خیابان بود. کاری که از قنداق نصیبش شد و از پنج سالگی که مادر معتادش گوشه یک جوی آب تمام کرد، تنها انجامش میداد.
🔹میلاد هر شب اگر خوشاقبال بود، میتوانست چند ساعتی در یک گوشه از این پارک بیاساید. اما کم پیش نمیآمد که در میانه شب وقتی تازه پلکهایش اندکی گرمِ خواب شده، نگهبانی از راه برسد و یقهاش را بچسبد و با چند ناسزا و یکی دو لگد بیرونش کند. آن قدر که دشنامها آزارش میداد، از کتک خوردن ناراحت نمیشد و البته تدریجا حساسیت خود را از دست داده بود، یا در واقع عزت نفسش را! تنها بغضی در گلویش مانده بود که در عالم کودکانه تباه شدهاش، نام و علتی برای آن نمییافت.
🔸یک روز عادی در شهر که هر کسی به دنبال زندگی روزمرهاش بود و میلاد نیز خوشههای رنج و شکنجه روزانهاش را از نگاه بیتفاوت یا خشمآلود عابران دستچین میکرد، یک جوان دانشجو ایستاد، یک لحظه ایستاد و به سوی او برگشت و پرسید: پسرم! اسمت چیه؟ این وقت صبح تو چرا مدرسه نیستی؟
🔹این شروع آشنایی بود. آن جوان دانشجو از داوطلبان جمعیت امام علی بود و گذشتن بیتفاوت از کنار عذابِ کودکان سرزمینش را بلد نبود. او ایستاد تا از قصه یک زندگی پردرد باخبر شود و اگر میتواند قدمی برای نجات پسرک بردارد. او شنید که میلاد از پدرش هیچ چیز نمیداند و مادرش معتاد بوده و همه زار و زندگی را به زخم خماری خود زده و آواره کوچه و خیابان شده و حالا دیگر نیست و میلاد ده ساله، روزگارش را به گدایی میگذراند. میلاد البته ساده حرف نمیزد و به حرف آن مرد جوان هم گوش نمیسپرد.
🔸به هیچکس و هیچچیز اعتماد نداشت. مدرسه میگفت نمیروم، خانه میگفت نمیخواهم، کارش را میگفت دوست میدارم، به «خانه ایرانی» جمعیت میگفت نمیخواهم بیایم، خلاصه به هیچ صراطی مستقیم نمیشد و دانشجوی عضو جمعیت، پا پس نمیکشید و هر راهی را امتحان میکرد تا لحظهای که کلمه فوتبال را در شلوغی خیابان و همهمه کرکننده ظهرِ بازار، فریاد زد و دید که چشمان میلاد برق زد: فوتبال که دیگه دوست داری بازی کنی؟!!
🔹لیگ فوتبال پرشین جمعیت امام علی از آن مواردی است که مرا بسیار به فکر فرو میبرد و با خود فکر میکنم شاید بعضیها مشکلشان با این سازمان مردم نهاد، ارائه راهکارهای عملی و اجرای آنها و الگوسازیهای موفق باشد. شاید در کنار این کار کردن است که کار نکردنهای برخی ارگانهای متولی و فسادهای نجومی عدهای، بیشتر به چشم می آید.
🔸بگذارید با عدد و رقم صحبت کنیم. بیش از هزار کودک و نوجوان و جوان در قالب ۵۰ تیم در این لیگ که از سال ۱۳۹۴ آغاز شده، به ورزش فوتبال مشغول شدهاند. هزینه برگزاری این لیگ در سال ۹۸، بالغ بر دو میلیارد تومان بود. این هزینه، در تمام طول سال شامل اجاره زمین برای تمرین تیمها از یک تا سه روز در هفته، ایاب و ذهاب داخل شهر، لباسها و توپها و وسایل ورزشی و میان وعده، و نیز در مسابقات انتخابی و بعد در بازه زمانی هفت تا ده روزه برگزاری مرحله پایانی، شامل اسکان، غذا، رفت و آمد بین شهری (هواپیما، قطار، اتوبوس)، جوایز و ... میباشد. هزار کودک، دو میلیارد تومان، یعنی به ازای هر کودک ۲ میلیون تومان هزینه شده است در طول یک سال.
🔹سال اول برگزاری لیگ، میلاد هم به تهران آمد. خیلی زود، شاید کمتر از یک ماه، دروازهبان اصلی تیمش شده بود. از همه جدیتر، فعالتر و موثرتر. با آن پسرک فرسوده فرسنگها فاصله داشت. نیروی حیات و سرزندگی در چشمهایش میجوشید. مثل یک قهرمان بزرگ قدم برمیداشت و مصمم بود. تیمشان سوم شد و با افتخار به شهرشان بازگشتند.
🔸میلاد تازه فرزند جمعیت شده بود و هنوز سرسخت بود و به جز فوتبال به هیچ برنامهای تن نمیداد و برای تغییر شرایطش، از جمله رها کردن تکدیگری و محل خوابیدنش در پارکها، همراهی نمیکرد. البته بسیاری دیگر از بچه ها نیز همین مسیر را رفته بودند. در واقع به بهانه فوتبال، اندک اندک ارتباط عمیقتری شکل میگرفت و امید ما به همین بود...
📌 لطفا ادامه مطلب را از طریق instant view مطالعه فرمایید.
🆔@Imamalisociety
https://bit.ly/2OSQsdt
🖋مرتضی کی منش
🔸میان دیوار داخلیِ پارک و یک در چوبیِ کنده شده، از سوز سردِ زمستانی پناه میگرفت. روی یک تکه مقوای روغنی و چرک، بدن کوچکش را مچاله میکرد و میخوابید تا برای کار فردا آماده شود. کارِ فردا مثل کار امروز و دیروز و مثل باقی ده سال عمرش، تکدیگری در خیابان بود. کاری که از قنداق نصیبش شد و از پنج سالگی که مادر معتادش گوشه یک جوی آب تمام کرد، تنها انجامش میداد.
🔹میلاد هر شب اگر خوشاقبال بود، میتوانست چند ساعتی در یک گوشه از این پارک بیاساید. اما کم پیش نمیآمد که در میانه شب وقتی تازه پلکهایش اندکی گرمِ خواب شده، نگهبانی از راه برسد و یقهاش را بچسبد و با چند ناسزا و یکی دو لگد بیرونش کند. آن قدر که دشنامها آزارش میداد، از کتک خوردن ناراحت نمیشد و البته تدریجا حساسیت خود را از دست داده بود، یا در واقع عزت نفسش را! تنها بغضی در گلویش مانده بود که در عالم کودکانه تباه شدهاش، نام و علتی برای آن نمییافت.
🔸یک روز عادی در شهر که هر کسی به دنبال زندگی روزمرهاش بود و میلاد نیز خوشههای رنج و شکنجه روزانهاش را از نگاه بیتفاوت یا خشمآلود عابران دستچین میکرد، یک جوان دانشجو ایستاد، یک لحظه ایستاد و به سوی او برگشت و پرسید: پسرم! اسمت چیه؟ این وقت صبح تو چرا مدرسه نیستی؟
🔹این شروع آشنایی بود. آن جوان دانشجو از داوطلبان جمعیت امام علی بود و گذشتن بیتفاوت از کنار عذابِ کودکان سرزمینش را بلد نبود. او ایستاد تا از قصه یک زندگی پردرد باخبر شود و اگر میتواند قدمی برای نجات پسرک بردارد. او شنید که میلاد از پدرش هیچ چیز نمیداند و مادرش معتاد بوده و همه زار و زندگی را به زخم خماری خود زده و آواره کوچه و خیابان شده و حالا دیگر نیست و میلاد ده ساله، روزگارش را به گدایی میگذراند. میلاد البته ساده حرف نمیزد و به حرف آن مرد جوان هم گوش نمیسپرد.
🔸به هیچکس و هیچچیز اعتماد نداشت. مدرسه میگفت نمیروم، خانه میگفت نمیخواهم، کارش را میگفت دوست میدارم، به «خانه ایرانی» جمعیت میگفت نمیخواهم بیایم، خلاصه به هیچ صراطی مستقیم نمیشد و دانشجوی عضو جمعیت، پا پس نمیکشید و هر راهی را امتحان میکرد تا لحظهای که کلمه فوتبال را در شلوغی خیابان و همهمه کرکننده ظهرِ بازار، فریاد زد و دید که چشمان میلاد برق زد: فوتبال که دیگه دوست داری بازی کنی؟!!
🔹لیگ فوتبال پرشین جمعیت امام علی از آن مواردی است که مرا بسیار به فکر فرو میبرد و با خود فکر میکنم شاید بعضیها مشکلشان با این سازمان مردم نهاد، ارائه راهکارهای عملی و اجرای آنها و الگوسازیهای موفق باشد. شاید در کنار این کار کردن است که کار نکردنهای برخی ارگانهای متولی و فسادهای نجومی عدهای، بیشتر به چشم می آید.
🔸بگذارید با عدد و رقم صحبت کنیم. بیش از هزار کودک و نوجوان و جوان در قالب ۵۰ تیم در این لیگ که از سال ۱۳۹۴ آغاز شده، به ورزش فوتبال مشغول شدهاند. هزینه برگزاری این لیگ در سال ۹۸، بالغ بر دو میلیارد تومان بود. این هزینه، در تمام طول سال شامل اجاره زمین برای تمرین تیمها از یک تا سه روز در هفته، ایاب و ذهاب داخل شهر، لباسها و توپها و وسایل ورزشی و میان وعده، و نیز در مسابقات انتخابی و بعد در بازه زمانی هفت تا ده روزه برگزاری مرحله پایانی، شامل اسکان، غذا، رفت و آمد بین شهری (هواپیما، قطار، اتوبوس)، جوایز و ... میباشد. هزار کودک، دو میلیارد تومان، یعنی به ازای هر کودک ۲ میلیون تومان هزینه شده است در طول یک سال.
🔹سال اول برگزاری لیگ، میلاد هم به تهران آمد. خیلی زود، شاید کمتر از یک ماه، دروازهبان اصلی تیمش شده بود. از همه جدیتر، فعالتر و موثرتر. با آن پسرک فرسوده فرسنگها فاصله داشت. نیروی حیات و سرزندگی در چشمهایش میجوشید. مثل یک قهرمان بزرگ قدم برمیداشت و مصمم بود. تیمشان سوم شد و با افتخار به شهرشان بازگشتند.
🔸میلاد تازه فرزند جمعیت شده بود و هنوز سرسخت بود و به جز فوتبال به هیچ برنامهای تن نمیداد و برای تغییر شرایطش، از جمله رها کردن تکدیگری و محل خوابیدنش در پارکها، همراهی نمیکرد. البته بسیاری دیگر از بچه ها نیز همین مسیر را رفته بودند. در واقع به بهانه فوتبال، اندک اندک ارتباط عمیقتری شکل میگرفت و امید ما به همین بود...
📌 لطفا ادامه مطلب را از طریق instant view مطالعه فرمایید.
🆔@Imamalisociety
https://bit.ly/2OSQsdt
Telegraph
جمعیت امام علی و خلق الگویی برای نجات شش میلیون کودک
مرتضی کی منش ( عضو جمعیت امام علی) میان دیوار داخلیِ پارک و یک در چوبیِ کنده شده، از سوز سردِ زمستانی پناه می گرفت. روی یک تکه مقوای روغنی و چرک، بدن کوچکش را مچاله میکرد و میخوابید تا برای کار فردا آماده شود. کارِ فردا مثل کار امروز و دیروز و مثل باقی…
آرزوهای کرونازده...
🍬آدامسهای رنگیش را نشانم میدهد. شاید حساب کتابی هم کرده بود که اگر من چندتا ازش بخرم و اون آقا پشتی و دوستش هم بخرن دیگه تموم میشن. آخه معصومهی ۱۰ سالهی ما دلش میخواست زودتر بره خونه. کنار پدر و مادرش و پنج تا خواهر برادرش که خیلی دوستشون داره باشه همیشه.
پدر معصومه هم زبالهگردی میکنه.
💌 توی برگهی آرزوها نقاشی عروسکی که دلش میخواست داشته باشه رو کشید ولی بلند گفت: خاله آرزو دارم درس بخونم، بزرگ شدم دکتر بشم و برادرم که مریض هست رو خوب کنم.
آخه معصومه اولین بچهای نیست که بعد کرونا دیگه نتونسته درس بخونه و بره مدرسه.
آخریش هم نیست...
🔹در تحقق آرزویش یاریگر باشیم:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
🍬آدامسهای رنگیش را نشانم میدهد. شاید حساب کتابی هم کرده بود که اگر من چندتا ازش بخرم و اون آقا پشتی و دوستش هم بخرن دیگه تموم میشن. آخه معصومهی ۱۰ سالهی ما دلش میخواست زودتر بره خونه. کنار پدر و مادرش و پنج تا خواهر برادرش که خیلی دوستشون داره باشه همیشه.
پدر معصومه هم زبالهگردی میکنه.
💌 توی برگهی آرزوها نقاشی عروسکی که دلش میخواست داشته باشه رو کشید ولی بلند گفت: خاله آرزو دارم درس بخونم، بزرگ شدم دکتر بشم و برادرم که مریض هست رو خوب کنم.
آخه معصومه اولین بچهای نیست که بعد کرونا دیگه نتونسته درس بخونه و بره مدرسه.
آخریش هم نیست...
🔹در تحقق آرزویش یاریگر باشیم:
🌐 donation.sosapoverty.org/kabekariman
🆔@imamalisociety
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۸۰۰ کیلومتر از تهران تا سی سخت...
🔸کمپین امید برای سی سخت به همت یکی از جوانان این مرز و بوم و همراهی جمعیت امام علی(ع) برگزار میشود.
🔸 این سفر پنج روزه با دوچرخه، کوششی است برای بخشیدن امید به مردمان آسیبدیده از زلزله سی سخت.
🔸 خانههای ایرانی جمعیت در طول مسیر، ایستگاههای امیدآفرینِ این سفر هستند؛ خانههایی که خشتبهخشت با عشق بنا شده و به غیرتِ جوانان آگاه و مسئولیت پذیر ایران، تکیهگاه و سرپناه شدهاند و چراغِ امیدی در برهوتِ تنهاییِ کودکان دردمندِ دیارمان.
🔸 نفس به نفس، این راه را رکاب میزنیم، به امیدِ آسان شدنِ روزگارِ سختِ سیسخت.
✅همراه ما باشید در #امید_برای_سی_سخت...
🆔@imamalisociety
🔸کمپین امید برای سی سخت به همت یکی از جوانان این مرز و بوم و همراهی جمعیت امام علی(ع) برگزار میشود.
🔸 این سفر پنج روزه با دوچرخه، کوششی است برای بخشیدن امید به مردمان آسیبدیده از زلزله سی سخت.
🔸 خانههای ایرانی جمعیت در طول مسیر، ایستگاههای امیدآفرینِ این سفر هستند؛ خانههایی که خشتبهخشت با عشق بنا شده و به غیرتِ جوانان آگاه و مسئولیت پذیر ایران، تکیهگاه و سرپناه شدهاند و چراغِ امیدی در برهوتِ تنهاییِ کودکان دردمندِ دیارمان.
🔸 نفس به نفس، این راه را رکاب میزنیم، به امیدِ آسان شدنِ روزگارِ سختِ سیسخت.
✅همراه ما باشید در #امید_برای_سی_سخت...
🆔@imamalisociety
🔷💢سمن ها روزنه ی امید جامعه
🖋طناز احمدزاده
🔸اتفاق اخیری که گریبان جمعیت امام علی را گرفت نه تنها فعالین اجتماعی را بلکه اکثر افراد جامعه علی الخصوص قشر فرودست را آزرده خاطر کرد. در روزگاری که مردم با مرگ ناشی از کرونا و جوانب مختلف آن دسته و پنجه نرم میکنند این اخبار باعث افزودن رنجی به دردهای طاقت فرسای این روزهاست. نقش جامعهی مدنی و سازمانهای مردم نهاد در هیچ یک از جوامع قابل چشم پوشی نیست همچنین در شرایط اقتصادی ضعیف حضور و تاثیر اینگونه سازمانها مانند جمعیت امام علی قابل انکار نیست و تضعیف و مانع تراشی برای آن ها تنها منجر به نا امیدی و سرخوردگی افراد در اجتماع میشود. جامعهای همچون جامعه ی ما که در آن روابط و رخداد ها از اصل خودی – غیر خودی تاثیر میگیرند نمیتوان از افراد انتظار داشت که تبدیل به نیروهای جامعهی مدنی شوند؛ همان اندک افرادی هم که سراغ آن میروند و برای رفع فقر و محرومیت میکوشند با چنین برخوردهایی انگیزه های خود برای ادامهی فعالیت و ورود به این حوزه را از دست میدهند .
🔹برخلاف آنچه تصور میشود که ناامیدی مسالهی فردی است باید اشاره کرد که یک معضل اجتماعی است و در ابتدا ممکن است “معضل” به چشم نیاید اما پیامدها و آسیب های آن چشمگیر است. کودکانِ کار بسیاری که هر روزه در تمام نقاط شهر نظاره گرشان هستیم در صورت نبود حمایت سازمانی که آنها را مورد هدف قرار دهد چگونه خواهد بود ؟ آیا میتوان به آنها گفت که با وجود عدم تغییر شرایط موجود به آینده امیدوار باشند؟ آیا میتوان امید را برای آنها معنا کرد و جوانهاش را در وجودشان کاشت؟ ناامیدی یک کنش نیست که بتوان با قانون گذاری آن را کنترل کرد باید به ریشههای آن توجه کرد و برای قطع آن تلاش کرد . در نتیجه حضور سازمانهای مردم نهاد که برخواسته از یک مسئولیت اجتماعی است میتواند برای بهتر شدن وضعیت موجود موثر باشد.
🔸از طرفی برای پیشرفت و توسعهی جامعه نیاز به تلاشهای بسیاری است اما نقش امید در این میان پررنگ است امیدی که با کاهش اسیبهای اجتماعی ، کاهش فساد و رانت ، کاهش فقر و ... شکل میگیرد یعنی اهداف و برنامههایی که در صورت فعالیت مستمر و مستقل جامعهی مدنی کاستیهای دیگر ارگانها پوشش داده میشود.
🔹توصیههای بسیاری برای توسعهی جوامع وجود دارد اما کلیشهی آینده سازی کودکان را نباید فراموش کرد دولتها و حکومتها باید سیاستها و تصمیماتی اتخاذ کنند که آیندهای بهتر در انتظار کودکان باشد نه تصمیماتی که کورسوی امید آنان را از بین ببرد.
منبع: کانال تلگرامی اکنون، ما و شریعتی
🆔@imamalisociety
🖋طناز احمدزاده
🔸اتفاق اخیری که گریبان جمعیت امام علی را گرفت نه تنها فعالین اجتماعی را بلکه اکثر افراد جامعه علی الخصوص قشر فرودست را آزرده خاطر کرد. در روزگاری که مردم با مرگ ناشی از کرونا و جوانب مختلف آن دسته و پنجه نرم میکنند این اخبار باعث افزودن رنجی به دردهای طاقت فرسای این روزهاست. نقش جامعهی مدنی و سازمانهای مردم نهاد در هیچ یک از جوامع قابل چشم پوشی نیست همچنین در شرایط اقتصادی ضعیف حضور و تاثیر اینگونه سازمانها مانند جمعیت امام علی قابل انکار نیست و تضعیف و مانع تراشی برای آن ها تنها منجر به نا امیدی و سرخوردگی افراد در اجتماع میشود. جامعهای همچون جامعه ی ما که در آن روابط و رخداد ها از اصل خودی – غیر خودی تاثیر میگیرند نمیتوان از افراد انتظار داشت که تبدیل به نیروهای جامعهی مدنی شوند؛ همان اندک افرادی هم که سراغ آن میروند و برای رفع فقر و محرومیت میکوشند با چنین برخوردهایی انگیزه های خود برای ادامهی فعالیت و ورود به این حوزه را از دست میدهند .
🔹برخلاف آنچه تصور میشود که ناامیدی مسالهی فردی است باید اشاره کرد که یک معضل اجتماعی است و در ابتدا ممکن است “معضل” به چشم نیاید اما پیامدها و آسیب های آن چشمگیر است. کودکانِ کار بسیاری که هر روزه در تمام نقاط شهر نظاره گرشان هستیم در صورت نبود حمایت سازمانی که آنها را مورد هدف قرار دهد چگونه خواهد بود ؟ آیا میتوان به آنها گفت که با وجود عدم تغییر شرایط موجود به آینده امیدوار باشند؟ آیا میتوان امید را برای آنها معنا کرد و جوانهاش را در وجودشان کاشت؟ ناامیدی یک کنش نیست که بتوان با قانون گذاری آن را کنترل کرد باید به ریشههای آن توجه کرد و برای قطع آن تلاش کرد . در نتیجه حضور سازمانهای مردم نهاد که برخواسته از یک مسئولیت اجتماعی است میتواند برای بهتر شدن وضعیت موجود موثر باشد.
🔸از طرفی برای پیشرفت و توسعهی جامعه نیاز به تلاشهای بسیاری است اما نقش امید در این میان پررنگ است امیدی که با کاهش اسیبهای اجتماعی ، کاهش فساد و رانت ، کاهش فقر و ... شکل میگیرد یعنی اهداف و برنامههایی که در صورت فعالیت مستمر و مستقل جامعهی مدنی کاستیهای دیگر ارگانها پوشش داده میشود.
🔹توصیههای بسیاری برای توسعهی جوامع وجود دارد اما کلیشهی آینده سازی کودکان را نباید فراموش کرد دولتها و حکومتها باید سیاستها و تصمیماتی اتخاذ کنند که آیندهای بهتر در انتظار کودکان باشد نه تصمیماتی که کورسوی امید آنان را از بین ببرد.
منبع: کانال تلگرامی اکنون، ما و شریعتی
🆔@imamalisociety