کانال تحلیلی حزب براندازان( موتا)
#زبان_پارسی ✍ اسلام ناب و تروریستپرور مصباحیان با حمله به ایران مهمترین چیزی را که گردن زد "زبان" بود. زبان نشانهی هویت و بودوباش یک ملت است و نابودی آن برابر با نابودی تاریخ و فرهنگ و تمدن آن سرزمین به شمار میرود. #موتا_علی_عبدالرضایی از سه سال پیش…
#زبان_پارسی
"واکه"
🔻 در آواشناسی، #واکه یا مُصَوّت (حرف صدادار) صدایی در زبان گفتاری است که ویژگی آن به وسیلهٔ وضعیت باز مجرای صوتی شناخته میشود که در آن هیچ فشار هوایی در بالای حنجره ایجاد نمیگردد.
🔺 این، در برابر همخوان (صامت، حرف بیصدا) قرار میگیرد، که ویژگیاش به وسیلهٔ یک انقباض یا بستهشدن در یک یا چند نقطه در مجرای صوتی مشخص میشود. یک واکه همچنین معمولاً به عنوان "هجا" شناخته میشود. در تمام زبانها، واکهها هسته یا اوج هجا را میسازند، در حالی که همخوانها آغاز و پایان هجا را. در هر حال، بعضی زبانها به صداهای دیگر نیز اجازه میدهند تا هستهٔ هجا را به وجود آورند مانند حرف «ط» در واژهٔ «عطف» [ع.طف] (نقطهی هجاها یا بخشهای واژه را از هم جدا کرده است).
✍ به واکهی "آ" "اَ" در زبان پارسی، به ویژه زبانهای بومیِ جامانده خوب اندیشه کنید؛ بسیاری از این واژهها ریشهشان از زبان پارسی بیرون رفته است. به جای آن واژههای "تازی" یا "اَرَبی" (عربی) جایگزین شده است. واکهی "آ" یا "ا" در آغاز یا پایان واژهها میآید و دگرگونیای را در مانیک (معنا) واژهها پدیده میآورد.
مانند
پانتهآ
موتا
خدا
امرداد
🔘 اگر "آ" یا "ا" در پایان واژه بیاید آن واژه را به خودی خود آن پدیده یا فروزه را دگرگون میکند. مانند "پانتهآ" به مانیک (به معنای) "خودنگهداری" است؛ از ریشهی "پانا" به مانیک "نگهداری" است.
🔘 مانند واژهی "خُدآ" (خدا)
"خدا" در زبان پارسی برای "کیومرس" (انسان) بکار برده میشد و به آدمهایی گفته میشد که در زندگی از توانایی خوبی در کاری از خود نشان میدادهاند. این واژه را برای بیان آن تواناییِ آدم بکار میبردند.
مانند گزارهی زیر:
پرهام، خدای "سخنوری" است.
خُدآ = خود (خُد) + آ
واکهی "آ" به واژهی "خود" مانیک "خودِ خود" را میدهد. این واژه هیچ بستگیای به آفرینش هستی در زبان پارسی ندارد. این واژه که بیانگر توانایی کیومرس است. شوربختانه این واژه را مانند بسیاری دیگری از واژهها له کردهایم.
#فرهنگنامهی_ایرانارشیستی
#ادبیات_سیاسی_براندازان
#زبان_پارسی
#سال۱۴۰۰سال_پایان_اسلام
#زندهباد_موتا
#ایران_باستان
#موتا_را_بشنوید
@Iranarchismnews
"واکه"
🔻 در آواشناسی، #واکه یا مُصَوّت (حرف صدادار) صدایی در زبان گفتاری است که ویژگی آن به وسیلهٔ وضعیت باز مجرای صوتی شناخته میشود که در آن هیچ فشار هوایی در بالای حنجره ایجاد نمیگردد.
🔺 این، در برابر همخوان (صامت، حرف بیصدا) قرار میگیرد، که ویژگیاش به وسیلهٔ یک انقباض یا بستهشدن در یک یا چند نقطه در مجرای صوتی مشخص میشود. یک واکه همچنین معمولاً به عنوان "هجا" شناخته میشود. در تمام زبانها، واکهها هسته یا اوج هجا را میسازند، در حالی که همخوانها آغاز و پایان هجا را. در هر حال، بعضی زبانها به صداهای دیگر نیز اجازه میدهند تا هستهٔ هجا را به وجود آورند مانند حرف «ط» در واژهٔ «عطف» [ع.طف] (نقطهی هجاها یا بخشهای واژه را از هم جدا کرده است).
✍ به واکهی "آ" "اَ" در زبان پارسی، به ویژه زبانهای بومیِ جامانده خوب اندیشه کنید؛ بسیاری از این واژهها ریشهشان از زبان پارسی بیرون رفته است. به جای آن واژههای "تازی" یا "اَرَبی" (عربی) جایگزین شده است. واکهی "آ" یا "ا" در آغاز یا پایان واژهها میآید و دگرگونیای را در مانیک (معنا) واژهها پدیده میآورد.
مانند
پانتهآ
موتا
خدا
امرداد
🔘 اگر "آ" یا "ا" در پایان واژه بیاید آن واژه را به خودی خود آن پدیده یا فروزه را دگرگون میکند. مانند "پانتهآ" به مانیک (به معنای) "خودنگهداری" است؛ از ریشهی "پانا" به مانیک "نگهداری" است.
🔘 مانند واژهی "خُدآ" (خدا)
"خدا" در زبان پارسی برای "کیومرس" (انسان) بکار برده میشد و به آدمهایی گفته میشد که در زندگی از توانایی خوبی در کاری از خود نشان میدادهاند. این واژه را برای بیان آن تواناییِ آدم بکار میبردند.
مانند گزارهی زیر:
پرهام، خدای "سخنوری" است.
خُدآ = خود (خُد) + آ
واکهی "آ" به واژهی "خود" مانیک "خودِ خود" را میدهد. این واژه هیچ بستگیای به آفرینش هستی در زبان پارسی ندارد. این واژه که بیانگر توانایی کیومرس است. شوربختانه این واژه را مانند بسیاری دیگری از واژهها له کردهایم.
#فرهنگنامهی_ایرانارشیستی
#ادبیات_سیاسی_براندازان
#زبان_پارسی
#سال۱۴۰۰سال_پایان_اسلام
#زندهباد_موتا
#ایران_باستان
#موتا_را_بشنوید
@Iranarchismnews