This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قوی باش رفیق!
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر را بشنوید.
#فرزاد_کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه #علی_حیدریان، #فرهاد_وکیلی، #شیرین_علم_هولی و #مهدی_اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد.
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر را بشنوید.
#فرزاد_کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه #علی_حیدریان، #فرهاد_وکیلی، #شیرین_علم_هولی و #مهدی_اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد.
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
#فرزاد_کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر که سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹ به همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد، در عمر کوتاه خود بواسطه دغدغه های انسانی و قلم توانمند خود نامه های سرگشاده ای را خطاب به جامعه ایرانی نوشت. نامه هایی که مملو از احساسات انسانی، امید، مقاومت و صلح و برابری است. نامه "قوی باش رفیق"، از جمله آخرین نامه هایی است که توسط فرزاد در اردیبهشت ماه ۸۹ نوشته شد. مضمون این نامه خطاب به معلمان زندانی وقت است. فایل صدای فرزاد در مقام قرائت کننده این نامه برای نخستین بار منتشر میشود.
در این نامه کمانگر بعنوان یک #معلم بر رسالت انسانی معلمان علیرغم تمام محدودیتها دست میگذارد و از همکاران خود در آستانه هفته معلم میخواهد قوی باشند و به راهی که در پیش گرفته اند ادامه دهند.
«قوی باش رفیق»
یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می کرد ، ماهی از ۱۰۰۰۰ تخمی که گذاشته بود تنها این بچه برایش مانده بود بنابراین ماهی سیاه یکی یک دانه ی مادرش بود، یک روز ماهی کوچولو گفت: مادر من می خواهم از اینجا بروم. مادرش گفت کجا؟ می خواهم بروم ببینم جویبار آخرش کجاست.
همبندی ، همدرد سلام
شما را به خوبی میشناسم. معلم، آموزگار، همسایه ی ستاره های #خاوران، همکلاسی ده ها یار دبستانی که دفتر انشایشان پیوست پرونده هایشان شد و معلم دانش آموزانی که مدرک جرمشان اندیشه های انسانیشان بود. شما را به خوبی می شناسم، همکاران صمد و خان علی هستید.
مرا هم که به یاد دارید
منم ، بندی بند #اوین
منم دانش آموز آرامِ پشت میز و نیمکت های شکسته ی روستاهای دورافتاده ی کردستان که عاشق دیدن دریاست
منم به مانند خودتان راوی قصه های صمد اما در دل کوه شاهو
منم عاشق نقش ماهی سیاه کوچولو شدن
منم، همان رفیق اعدامیتان
حالا دیگر کوه و دره تمام شده بود و رودخانه از دشت همواری می گذشت. از راست به چپ رودخانه های کوچک دیگری هم به آن پیوسته بودند و آبش را چند برابر کرده بودند…ماهی کوچولو از فراوانی آب لذت می برد…ماهی کوچولو خواست ته آب برود .می توانست هرقدر دلش خواست شنا کند و کله اش به جایی نخورد ناگهان یک دسته ماهی را دید ، ۱۰۰۰۰تایی میشدند،که یکی از آنها به ماهی سیاه گفت:به دریا خوش آمدی رفیق.
همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟
مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد.
مگر می توان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ . مگر می توان بغض فروخورده دانش آموزان و چهره ی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟
مگر می توان در قحط سال عدل و داد معلم بود ، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟
می دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی ها و مرارت های آن نشان افتخاری خواهد شد “برای تو معلم آزاده” ، تا همه بدانند که معلم ، معلم است حتی اگر سدّ راهش فیلتر گزینش باشد و زندان و اعدام ، که آموزگار نامش را ، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده اند ، نه مرغان ماهیخوار.
ماهی کوچولو آرام و شیرین در سطح دریا شنا میکرد و و با خود می گفت: حالا دیگر مردن برای من سخت نیست، تأسف آور هم نیست، حالا دیگر مردن هم برای من…که ناگهان مرغ ماهی خوار فرود آمد و او را برداشت و برد. ماهی بزرگ قصه اش را تمام کرد و به ۱۲۰۰۰ بچه و نوه اش گفت حالا دیگر وقت خواب است.۱۱۹۹۹ ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و مادر بزرگ هم خوابید اما این بار ماهی کوچولوی سرخ رنگی هرکاری کرد خوابش نبرد. فکر برش داشته بود…
یادش گرامی
https://t.me/irannc/23654
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
در این نامه کمانگر بعنوان یک #معلم بر رسالت انسانی معلمان علیرغم تمام محدودیتها دست میگذارد و از همکاران خود در آستانه هفته معلم میخواهد قوی باشند و به راهی که در پیش گرفته اند ادامه دهند.
«قوی باش رفیق»
یکی بود یکی نبود ماهی سیاه کوچولویی بود که با مادرش در جویبار زندگی می کرد ، ماهی از ۱۰۰۰۰ تخمی که گذاشته بود تنها این بچه برایش مانده بود بنابراین ماهی سیاه یکی یک دانه ی مادرش بود، یک روز ماهی کوچولو گفت: مادر من می خواهم از اینجا بروم. مادرش گفت کجا؟ می خواهم بروم ببینم جویبار آخرش کجاست.
همبندی ، همدرد سلام
شما را به خوبی میشناسم. معلم، آموزگار، همسایه ی ستاره های #خاوران، همکلاسی ده ها یار دبستانی که دفتر انشایشان پیوست پرونده هایشان شد و معلم دانش آموزانی که مدرک جرمشان اندیشه های انسانیشان بود. شما را به خوبی می شناسم، همکاران صمد و خان علی هستید.
مرا هم که به یاد دارید
منم ، بندی بند #اوین
منم دانش آموز آرامِ پشت میز و نیمکت های شکسته ی روستاهای دورافتاده ی کردستان که عاشق دیدن دریاست
منم به مانند خودتان راوی قصه های صمد اما در دل کوه شاهو
منم عاشق نقش ماهی سیاه کوچولو شدن
منم، همان رفیق اعدامیتان
حالا دیگر کوه و دره تمام شده بود و رودخانه از دشت همواری می گذشت. از راست به چپ رودخانه های کوچک دیگری هم به آن پیوسته بودند و آبش را چند برابر کرده بودند…ماهی کوچولو از فراوانی آب لذت می برد…ماهی کوچولو خواست ته آب برود .می توانست هرقدر دلش خواست شنا کند و کله اش به جایی نخورد ناگهان یک دسته ماهی را دید ، ۱۰۰۰۰تایی میشدند،که یکی از آنها به ماهی سیاه گفت:به دریا خوش آمدی رفیق.
همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟
مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد.
مگر می توان بار سنگین مسئولیت معلم بودن و بذر آگاهی پاشیدن را بر دوش داشت و دم برنیاورد ؟ . مگر می توان بغض فروخورده دانش آموزان و چهره ی نحیف آنان را دید و دم نزد ؟
مگر می توان در قحط سال عدل و داد معلم بود ، اما “الف” و “بای” امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود؟
نمی توانم تصور کنم در سرزمین” صمد”،” خانعلی” و “عزتی” معلم باشیم و همراه ارس جاودانه نگردیم. نمی توانم تجسم کنم که نظاره گر رنج و فقر مردمان این سرزمین باشیم و دل به رود و دریا نسپاریم و طغیان نکنیم؟
می دانم روزی این راه سخت و پر فراز و نشیب، هموار گشته و سختی ها و مرارت های آن نشان افتخاری خواهد شد “برای تو معلم آزاده” ، تا همه بدانند که معلم ، معلم است حتی اگر سدّ راهش فیلتر گزینش باشد و زندان و اعدام ، که آموزگار نامش را ، و افتخارش را ماهیان کوچولویش به او بخشیده اند ، نه مرغان ماهیخوار.
ماهی کوچولو آرام و شیرین در سطح دریا شنا میکرد و و با خود می گفت: حالا دیگر مردن برای من سخت نیست، تأسف آور هم نیست، حالا دیگر مردن هم برای من…که ناگهان مرغ ماهی خوار فرود آمد و او را برداشت و برد. ماهی بزرگ قصه اش را تمام کرد و به ۱۲۰۰۰ بچه و نوه اش گفت حالا دیگر وقت خواب است.۱۱۹۹۹ ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و مادر بزرگ هم خوابید اما این بار ماهی کوچولوی سرخ رنگی هرکاری کرد خوابش نبرد. فکر برش داشته بود…
یادش گرامی
https://t.me/irannc/23654
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
Telegram
Iranncorg شورای ملی ایران
قوی باش رفیق!
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر را بشنوید.
#فرزاد_کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه #علی_حیدریان، #فرهاد_وکیلی، #شیرین_علم_هولی و #مهدی_اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد.
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
…
صدای منتشر نشدهای از فرزاد کمانگر را بشنوید.
#فرزاد_کمانگر، معلم و فعال حقوق بشر سحرگاه ۱۹ اردیبهشت ۸۹ به همراه #علی_حیدریان، #فرهاد_وکیلی، #شیرین_علم_هولی و #مهدی_اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد.
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
…
https://bit.ly/2YRcnWr
یک نهاد سازمان ملل، چهار فعال کرد را که در سال ۱۳۸۹ اعدام شده بودند، به عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت و در نامهای به مقامات جمهوری اسلامی خواستار روشن کردن سرنوشت آنان و محل دفنشان شد.
مقامات جمهوری اسلامی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ به خانوادههای شیرین علم هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر خبر دادند که فرزندانشان را اعدام کردهاند. اما هیچگاه پیکر آنان به خانوادهها داده نشد و با گذشت بیش از نُه سال هنوز محل دفن آنها مشخص نشده است.
عدالت برای ایران همزمان با روز جهانی مبارزه با اعدام(۱۰ اکتبر ۲۰۱۸- ۱۸ مهر ۱۳۹۷)، طی چهار شکایتنامه جداگانه، از گروه کاری ناپدیدشدگان قهری درخواست کرد تا جمهوری اسلامی ایران را درباره روند غیرقانونی منجر به صدور حکم اعدام و تعیین سرنوشت این چهار زندانی سیاسی پاسخگو کند.
با به رسمیت شناختهشدن این چهار زندانی سیاسی بهعنوان ناپدیدشده قهری، قوانین بینالمللی دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف میکند که حق خانوادههای آنها را برای دانستن حقیقت درباره سرنوشت و محل دفن عزیزانشان ادا کند و مسئولان آن را تحت تعقیب قرار دهد. از نظر حقوق بینالملل، ناپدیدشدگی قهری نقض مداوم حقوق بشر و یک جرم بینالمللی است و تا زمانی که فرد ناپدیدشده پیدا، و یا سرنوشتاش بهطور کامل معلوم نشود، حتی با وجود گذشت چندین سال، مشمول مرور زمان نمیشود./ عدالت برای ایران
📌بیشتر بخوانید: سازمان ملل چهار فعال کُرد را به عنوان «ناپدیدشده قهری» به رسمیت شناخت
https://bit.ly/305k4or
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علم_هولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #اعدام
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
یک نهاد سازمان ملل، چهار فعال کرد را که در سال ۱۳۸۹ اعدام شده بودند، به عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت و در نامهای به مقامات جمهوری اسلامی خواستار روشن کردن سرنوشت آنان و محل دفنشان شد.
مقامات جمهوری اسلامی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ به خانوادههای شیرین علم هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و فرزاد کمانگر خبر دادند که فرزندانشان را اعدام کردهاند. اما هیچگاه پیکر آنان به خانوادهها داده نشد و با گذشت بیش از نُه سال هنوز محل دفن آنها مشخص نشده است.
عدالت برای ایران همزمان با روز جهانی مبارزه با اعدام(۱۰ اکتبر ۲۰۱۸- ۱۸ مهر ۱۳۹۷)، طی چهار شکایتنامه جداگانه، از گروه کاری ناپدیدشدگان قهری درخواست کرد تا جمهوری اسلامی ایران را درباره روند غیرقانونی منجر به صدور حکم اعدام و تعیین سرنوشت این چهار زندانی سیاسی پاسخگو کند.
با به رسمیت شناختهشدن این چهار زندانی سیاسی بهعنوان ناپدیدشده قهری، قوانین بینالمللی دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف میکند که حق خانوادههای آنها را برای دانستن حقیقت درباره سرنوشت و محل دفن عزیزانشان ادا کند و مسئولان آن را تحت تعقیب قرار دهد. از نظر حقوق بینالملل، ناپدیدشدگی قهری نقض مداوم حقوق بشر و یک جرم بینالمللی است و تا زمانی که فرد ناپدیدشده پیدا، و یا سرنوشتاش بهطور کامل معلوم نشود، حتی با وجود گذشت چندین سال، مشمول مرور زمان نمیشود./ عدالت برای ایران
📌بیشتر بخوانید: سازمان ملل چهار فعال کُرد را به عنوان «ناپدیدشده قهری» به رسمیت شناخت
https://bit.ly/305k4or
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علم_هولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #اعدام
#humanrights #civilrights #iranncorg #IranRegimeChange
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
۱۱ سال از اعدامشان گذشت...
.
حتی پیکرها را از خانوادههایشان دریغ کردند و هنوز محل دفن آنها مشخص نیست. ۱۱سال است که خانوادههایشان آرام و قرار ندارند، ۱۱ سال ...
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علم_هولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #اعدام #دادخواهی #رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی #۱۹اردیبهشت۱۴۰۰ #9May2021
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
۱۱ سال از اعدامشان گذشت...
.
حتی پیکرها را از خانوادههایشان دریغ کردند و هنوز محل دفن آنها مشخص نیست. ۱۱سال است که خانوادههایشان آرام و قرار ندارند، ۱۱ سال ...
#فرزاد_کمانگر #شیرین_علم_هولی #فرهاد_وکیلی #علی_حیدریان #اعدام #دادخواهی #رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی #۱۹اردیبهشت۱۴۰۰ #9May2021
ارسال فيلم، عکس و مطلب به ما:
▫️Telegram ID: @iranncmedia 👈
@irannc
🟣#شیرین_علم_هولی در خانوادهای فقیر در روستای دیم قشلاق در حوالی #ماکو به دنیا آمد.
•شیرین علم هولی به دلیل فقر شدید خانواده فرصت تحصیل نداشت و دختری بیسواد بود. او تنها در زندان توانست پنج کلاس درس بخواند. با این همه شیرین علم هولی از ابتدا با فرهنگ مبارزاتی و ظلمستیزی مردم کردستان آشنا بود.
•شیرین علم هولی در سال ۱۳۸۴ در زمره هواداران حزب حیات آزاد #کردستان به فعالیت پرداخت. او در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به اتهام عضویت در این حزب و اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شد.
•این در حالی بود که وی در دوران بازجویی بدلیل ندانستن زبان فارسی قادر به دفاع از خود و حتی پاسخگویی درست به بازجو نبود. شیرین علم هولی در بامداد ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به همراه علی حیدریان، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی اسلامیان اعدام شد.
•شیرین علم هولی به دلیل فقر شدید خانواده فرصت تحصیل نداشت و دختری بیسواد بود. او تنها در زندان توانست پنج کلاس درس بخواند. با این همه شیرین علم هولی از ابتدا با فرهنگ مبارزاتی و ظلمستیزی مردم کردستان آشنا بود.
•شیرین علم هولی در سال ۱۳۸۴ در زمره هواداران حزب حیات آزاد #کردستان به فعالیت پرداخت. او در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به اتهام عضویت در این حزب و اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شد.
•این در حالی بود که وی در دوران بازجویی بدلیل ندانستن زبان فارسی قادر به دفاع از خود و حتی پاسخگویی درست به بازجو نبود. شیرین علم هولی در بامداد ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به همراه علی حیدریان، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی اسلامیان اعدام شد.