#پیام_شما :
امروز مورخه ۱۴۰۱/۷/۳۰
از ساعت ۹ صبح تمامی میدان های اصلی مرکز شهر مانند میدان فاطمی _میدان ولیعصر _ میدان فردوسی حافظ کالج _ چهارراه حافظ بیا تا میدان انقلاب را بیشترین نیروهای سرکوبگر را گذاشته اند میدان انقلاب حتی رژه دسته های بیست تایی هم انجام میدادند چنان از مردم تهران میترسن که فکر نکنم نيروی در پادگان سپاه مانده باشد بچه های مردم را که رفتند سربازی وارد این عرصه کرده اند ولی مردم هم کشف حجاب میروند مابين این نیروهای سرکوبگر بسیجی و سپاهی دم بچه های مبارزين گرم باشد.
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
امروز مورخه ۱۴۰۱/۷/۳۰
از ساعت ۹ صبح تمامی میدان های اصلی مرکز شهر مانند میدان فاطمی _میدان ولیعصر _ میدان فردوسی حافظ کالج _ چهارراه حافظ بیا تا میدان انقلاب را بیشترین نیروهای سرکوبگر را گذاشته اند میدان انقلاب حتی رژه دسته های بیست تایی هم انجام میدادند چنان از مردم تهران میترسن که فکر نکنم نيروی در پادگان سپاه مانده باشد بچه های مردم را که رفتند سربازی وارد این عرصه کرده اند ولی مردم هم کشف حجاب میروند مابين این نیروهای سرکوبگر بسیجی و سپاهی دم بچه های مبارزين گرم باشد.
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
#پیام_شما
جو دانشگاه امیر کبیر به شدت امنیتی هست و تعداد زیادی از خارج از دانشگاه به حراست اضافه شدند که مطمئنا از نیروی های امنیتی هستند.
با هر بار ورود به دانشگاه احساس ذلت میکنم که باید از تونلی که این افراد درست کرده اند بگذرم و کارتم را به همه شان نشان دهم تا اجازه ورود بدهند.
از دانشجویان امیرکبیر خواهش میکنم زیر بار این ذلت نروند و اینبار محکم تر از همیشه اعتراض کنیم
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
جو دانشگاه امیر کبیر به شدت امنیتی هست و تعداد زیادی از خارج از دانشگاه به حراست اضافه شدند که مطمئنا از نیروی های امنیتی هستند.
با هر بار ورود به دانشگاه احساس ذلت میکنم که باید از تونلی که این افراد درست کرده اند بگذرم و کارتم را به همه شان نشان دهم تا اجازه ورود بدهند.
از دانشجویان امیرکبیر خواهش میکنم زیر بار این ذلت نروند و اینبار محکم تر از همیشه اعتراض کنیم
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
#پیام_شما
کشف یک جنایت کثیف حکومتی
هفته پیش که ساکنان شهرک اکباتان همانند اسبی تیز رو در صحنه انقلاب به پیش میتاختند و عرصه را بر نوکران حکومتیان تنگ نموده بودند برای خرید به بازار میوه و تره بار فاز ۲ شهرک اکباتان رفته بودم که هنگام بازگشت مقابل مسجد فاز۲ خانمی محجبه با چادر و مقنعه مشکی جلو آمد و کاغذی به دستم داد و فوراً از من دور شد با نگاهم او را تعقیب کردم و دیدم که به چند نفر خانم مانتویی دیگر نیز از این برگه ها داد من با خود فکر کردم حتماً تبلیغ آرایشگاه زنانه یا مزون خیاطی هست بدون اینکه برگه را نگاه کنم او را در ساک خرید انداختم و به خانه رفتم ...
هنگامی که در خانه برگه را خواندم متوجه شدم که این برگه اعلامیه ای از طرف ( مادران بسیجیان شهرک اکباتان ) هست که مضمون آن را برایتان میفرستم
و فردای آنروز اعلام شد که طلبه ای بسیجی توسط جوانان شهرک اکباتان با ضربات چاقو به قتل رسیده ( یعنی به محض پخش اعلامیه برائت مادران بسیجیِ شهرک اکباتان از حکومتیان ) حکومتیان با یک تیر دو نشان زدند و با به قتل رساندن یک بسیجی و دستگیری جوانان بیگناه اکباتانی به جرم قتل ، به مادران هر دو گروه زهر چشمی نشان دادند که شهرک اکباتان را در بُهت و شوکی ناباورانه ای توام با سکوت فرو بردند ، غافل از اینکه این سکوت همانند آتش زیر خاکستر است و در صورتی که به هر یک از جوانان بیگناه اکباتانی تعرضی شود این آتش چنان دامانشان را بگیرد که به هیچ وجه یارای خاموش کردن آن را نداشته باشند
دیگر دستتان رو شده چرا که قاتل شمایید نه جوانان و کودکان پاک و معصوم ما که با دست خالی و تنها با سلاح ( زبان ) و سر دادن شعار در کل کشور سینه هاشان را آماج گلوله هایتان ساخته اید
مادری از ایران
---------------------——————————————
این هم متن برگه مادران بسیجیان شهرک اکباتان که خانم مهجبه در بین خانمهای شهرک پخش میکرد
مادری به نام ایران
دینم را به من بازگردان
من دینم را که ۴۳ سال پیش به تو سپرده ام را میخواهم ، همان دینی که با شنیدن اذان از مناره های مسجدش آرامش به من میبخشید و تمام بغض ها ، کمبودها ، ناتوانیها و ضعفهایم را تبدیل به قطرات اشکی ناب از جنس عبودیت مینمود و با جاری شدنش از چشمهایم درونم را از هر گونه آلودگی پاک میکرد ، همان دینی که هنگام نیکوکاری و بذل و بخشش به خویشان ، دوستان ، همسایگان و حتی بیگانگان ... قلبم را صیقل میبخشید و صفا و مهربانی را در آن جای میداد، تو نبودی اما پسرانِ هر محله دخترانِ محله خود را مانند ناموسِ خویش میدانستند و در مقابل هر آسیب و هَتک حُرمت و گزندِ اجتماعی از آنان دفاع میکردند ولی تو آمدی و در ظاهر آنان را خواهر و برادر نامیدی و دینی دروغین را رنگ و لعاب بخشیدی و با نام متبرک الله بر لَوایت ، مرا فریفتی و دین زیبا ، لطیف ، پُر از مهربانی و انسانیتم را از من ربودی!
دینم را به من پس بده ، اعتقادات پاک و خالص جوانان وطنم را به من بازگردان ، بهای زیادی پرداخته ام ، خونِ پاک جوانانم را ، خاکم را ، رودخانه ها ، دریا و دریاچه ها ، کوهها به همراه تمام ذخائر مادی و معنویشان را از من گرفتی ، اما دینم را به من باز گردان ، جوانان معتقد، راستین و با ایمانم را به من بازگردان ، جوانانی که هشت سال پا به پای هم، دست در دست هم و شانه به شانه در مقابل دشمن خارجی ! خارجی ! خارجیِ سرزمینم ایستادگی کردند را به من بازگردان
تو آمدی و آن جوانانِ غیرتمندی که ناموس پرستی دخترانِ شهر و محله و کشور ( قاموس شان ) بود را به اسم دین دروغینت لباسِ رزم پوشاندی و با نام بسیجی در مقابل خواهران و برادران و ناموس داخلی ، داخلی ، داخلی قرار دادی و کشتن همنوع را از افتخارات دینت برشمردی ! و دین زیبا و پُر از مردانگی ما را که در ابتدای هر سوره آن بخشندگی و مهربانی خداوند را متذکر میشود را با باتوم و اسلحه و ریختن خونِ هموطنانشان اینگونه به نسل جدید معرفی کردی که همه جوانان را نه تنها دین زده کردی که آنها را با خدا بیگانه کردی!
واااااااای بر تو
واااااااای بر آخر و عاقبت تو
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
کشف یک جنایت کثیف حکومتی
هفته پیش که ساکنان شهرک اکباتان همانند اسبی تیز رو در صحنه انقلاب به پیش میتاختند و عرصه را بر نوکران حکومتیان تنگ نموده بودند برای خرید به بازار میوه و تره بار فاز ۲ شهرک اکباتان رفته بودم که هنگام بازگشت مقابل مسجد فاز۲ خانمی محجبه با چادر و مقنعه مشکی جلو آمد و کاغذی به دستم داد و فوراً از من دور شد با نگاهم او را تعقیب کردم و دیدم که به چند نفر خانم مانتویی دیگر نیز از این برگه ها داد من با خود فکر کردم حتماً تبلیغ آرایشگاه زنانه یا مزون خیاطی هست بدون اینکه برگه را نگاه کنم او را در ساک خرید انداختم و به خانه رفتم ...
هنگامی که در خانه برگه را خواندم متوجه شدم که این برگه اعلامیه ای از طرف ( مادران بسیجیان شهرک اکباتان ) هست که مضمون آن را برایتان میفرستم
و فردای آنروز اعلام شد که طلبه ای بسیجی توسط جوانان شهرک اکباتان با ضربات چاقو به قتل رسیده ( یعنی به محض پخش اعلامیه برائت مادران بسیجیِ شهرک اکباتان از حکومتیان ) حکومتیان با یک تیر دو نشان زدند و با به قتل رساندن یک بسیجی و دستگیری جوانان بیگناه اکباتانی به جرم قتل ، به مادران هر دو گروه زهر چشمی نشان دادند که شهرک اکباتان را در بُهت و شوکی ناباورانه ای توام با سکوت فرو بردند ، غافل از اینکه این سکوت همانند آتش زیر خاکستر است و در صورتی که به هر یک از جوانان بیگناه اکباتانی تعرضی شود این آتش چنان دامانشان را بگیرد که به هیچ وجه یارای خاموش کردن آن را نداشته باشند
دیگر دستتان رو شده چرا که قاتل شمایید نه جوانان و کودکان پاک و معصوم ما که با دست خالی و تنها با سلاح ( زبان ) و سر دادن شعار در کل کشور سینه هاشان را آماج گلوله هایتان ساخته اید
مادری از ایران
---------------------——————————————
این هم متن برگه مادران بسیجیان شهرک اکباتان که خانم مهجبه در بین خانمهای شهرک پخش میکرد
مادری به نام ایران
دینم را به من بازگردان
من دینم را که ۴۳ سال پیش به تو سپرده ام را میخواهم ، همان دینی که با شنیدن اذان از مناره های مسجدش آرامش به من میبخشید و تمام بغض ها ، کمبودها ، ناتوانیها و ضعفهایم را تبدیل به قطرات اشکی ناب از جنس عبودیت مینمود و با جاری شدنش از چشمهایم درونم را از هر گونه آلودگی پاک میکرد ، همان دینی که هنگام نیکوکاری و بذل و بخشش به خویشان ، دوستان ، همسایگان و حتی بیگانگان ... قلبم را صیقل میبخشید و صفا و مهربانی را در آن جای میداد، تو نبودی اما پسرانِ هر محله دخترانِ محله خود را مانند ناموسِ خویش میدانستند و در مقابل هر آسیب و هَتک حُرمت و گزندِ اجتماعی از آنان دفاع میکردند ولی تو آمدی و در ظاهر آنان را خواهر و برادر نامیدی و دینی دروغین را رنگ و لعاب بخشیدی و با نام متبرک الله بر لَوایت ، مرا فریفتی و دین زیبا ، لطیف ، پُر از مهربانی و انسانیتم را از من ربودی!
دینم را به من پس بده ، اعتقادات پاک و خالص جوانان وطنم را به من بازگردان ، بهای زیادی پرداخته ام ، خونِ پاک جوانانم را ، خاکم را ، رودخانه ها ، دریا و دریاچه ها ، کوهها به همراه تمام ذخائر مادی و معنویشان را از من گرفتی ، اما دینم را به من باز گردان ، جوانان معتقد، راستین و با ایمانم را به من بازگردان ، جوانانی که هشت سال پا به پای هم، دست در دست هم و شانه به شانه در مقابل دشمن خارجی ! خارجی ! خارجیِ سرزمینم ایستادگی کردند را به من بازگردان
تو آمدی و آن جوانانِ غیرتمندی که ناموس پرستی دخترانِ شهر و محله و کشور ( قاموس شان ) بود را به اسم دین دروغینت لباسِ رزم پوشاندی و با نام بسیجی در مقابل خواهران و برادران و ناموس داخلی ، داخلی ، داخلی قرار دادی و کشتن همنوع را از افتخارات دینت برشمردی ! و دین زیبا و پُر از مردانگی ما را که در ابتدای هر سوره آن بخشندگی و مهربانی خداوند را متذکر میشود را با باتوم و اسلحه و ریختن خونِ هموطنانشان اینگونه به نسل جدید معرفی کردی که همه جوانان را نه تنها دین زده کردی که آنها را با خدا بیگانه کردی!
واااااااای بر تو
واااااااای بر آخر و عاقبت تو
#اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی @irannc
#پیام_شما :
فاطمه دوستی ۲۰ساله( راجعبه اسم کوچیکش تردید دارم) کشته شده به تاریخ ۲۴ آبان.
اینجا محل زندگیشه تهرانپارس، خ ۱۳۳، کوچه نفری.
تا جاییکه اطلاع دارم پدرش هم دستگیره.
اصلا نذاشتن اسمش درز کنه.
ما چون توی اون محل خیلی آشنا داریم متوجه شدیم.
خواهشا نذارید اسم این بیگناه گم بشه.
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری @irannc
فاطمه دوستی ۲۰ساله( راجعبه اسم کوچیکش تردید دارم) کشته شده به تاریخ ۲۴ آبان.
اینجا محل زندگیشه تهرانپارس، خ ۱۳۳، کوچه نفری.
تا جاییکه اطلاع دارم پدرش هم دستگیره.
اصلا نذاشتن اسمش درز کنه.
ما چون توی اون محل خیلی آشنا داریم متوجه شدیم.
خواهشا نذارید اسم این بیگناه گم بشه.
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری @irannc
#پیام_شما
امروز مدرسه آرمینه مصلی نژاد دور فلکه هشتصد مشهد دوتا از بچه ها رو تحویل داده و یکی رو اخراج کرده به علاوه چندین نفر تعلیق
امروز مدیر مدرسه زنگ زده و با آمبولانس اومدن دوتا از بچه ها رو بردن
و معاون ها و مشاور و معلم پرورشی زنگ تفریح همش میچرخیدن تو مدرسه میگفتن میخواین چیکار کنین و تا یجا جمع میشدیم میومدن به حرفامون گوش میدادن بعدشم میگفتن پاشین برین سر کلاساتون دیگه
بچه هایی که بردن دوازدهم بودن
یازدهما که زنگ ورزش شون بوده رو کردن تو اتاق ورزش و در و روشون قفل کردن بعد آمبولانس با پلاک دولت اومده اون دونفر و برده .
در ادامه ..
یکی از کلاس های دهم دو هفتس که بچه هاش ربان مشکی دور مچشون میبندن و روی لباس فرم لباس مشکی میپوشن .
بعد معاون برداشته گفته اگه بخوابین به این کاراتون ادامه بدین زنگ میزنم حراست اداره بیان همتون و ببرن ....
بخاطر یک ربان مشکی ...
حتی شعارم ندادن .... @irannc
امروز مدرسه آرمینه مصلی نژاد دور فلکه هشتصد مشهد دوتا از بچه ها رو تحویل داده و یکی رو اخراج کرده به علاوه چندین نفر تعلیق
امروز مدیر مدرسه زنگ زده و با آمبولانس اومدن دوتا از بچه ها رو بردن
و معاون ها و مشاور و معلم پرورشی زنگ تفریح همش میچرخیدن تو مدرسه میگفتن میخواین چیکار کنین و تا یجا جمع میشدیم میومدن به حرفامون گوش میدادن بعدشم میگفتن پاشین برین سر کلاساتون دیگه
بچه هایی که بردن دوازدهم بودن
یازدهما که زنگ ورزش شون بوده رو کردن تو اتاق ورزش و در و روشون قفل کردن بعد آمبولانس با پلاک دولت اومده اون دونفر و برده .
در ادامه ..
یکی از کلاس های دهم دو هفتس که بچه هاش ربان مشکی دور مچشون میبندن و روی لباس فرم لباس مشکی میپوشن .
بعد معاون برداشته گفته اگه بخوابین به این کاراتون ادامه بدین زنگ میزنم حراست اداره بیان همتون و ببرن ....
بخاطر یک ربان مشکی ...
حتی شعارم ندادن .... @irannc
#پیام_شما
گشت ارشاد یه دروغ بزرگه. گشت ارشاد مال زمان احمدی نژاد هست. الان اسمش شده پلیس امنیت اخلاقی و قرار هم نیست جمع بشه. فیلم اون مادری که میگه دخترم مریضه و جلوی ماشین رو گرفته رو مجددا ببینید. روی ماشین ننوشته گشت ارشاد. اون ماشین دقیقا متعلق به نیروی انتظامی و بخشی از پلیس ایران هست و به کارشون ادامه میدن. این خبر یه فریب هست. @irannc
گشت ارشاد یه دروغ بزرگه. گشت ارشاد مال زمان احمدی نژاد هست. الان اسمش شده پلیس امنیت اخلاقی و قرار هم نیست جمع بشه. فیلم اون مادری که میگه دخترم مریضه و جلوی ماشین رو گرفته رو مجددا ببینید. روی ماشین ننوشته گشت ارشاد. اون ماشین دقیقا متعلق به نیروی انتظامی و بخشی از پلیس ایران هست و به کارشون ادامه میدن. این خبر یه فریب هست. @irannc