در پرورشگاههای دوران چائوشسکو چه میگذشت؟
کریسمس گذشته سیامین سالگرد برگزاری دادگاه فیالبداههی نیکولا چائوشسکو، دیکتاتور خودبزرگبین و انزواطلب رومانی، و اعدام فوری او به همراه همسرش بود. اعدام او پایانی بود بر دو دهه حکومتی که برای اکثر مردم رومانی ارمغانی جز فقر و بدبختی نداشت. در بخارست هیچ موزهای برای کمونیسم وجود ندارد و آثار موزهی تاریخ کشور در سال ۱۹۱۸ پایان مییابد. اگر بازدیدکنندهای از قرن بیستم پرسوجو کند، مسئولان موزه در پاسخ او به نشانهی عصبانیت سری تکان میدهند. موضوع پرورشگاهها فوقالعاده حساس است. انتشار جهانی عکسها و فیلمهای آنها لکهی ننگی برای بسیاری از رومانیاییها است که ترجیح میدهند آن را به فراموشی بسپارند.
در اواخر دههی ۱۹۶۰ و در پی تصمیم دولت مبنی بر مبارزه با بحران جمعیت از طریق ممنوعیت سقط جنین و جلوگیری از فروش داروهای ضدبارداری، پرورشگاههای رومانی کمکم پر شد. بسیاری از کودکانی که در این خانهها قرار داده شدهاند در واقع یتیم نبودند بلکه والدینشان گمان نمیکردند که از عهدهی هزینههای بزرگ کردن بچه برآیند. بدترین موارد آزار در خانههای کودکان معلولی رخ داد که از خانوادههایشان گرفته میشدند. کودکان معلول به محض رسیدن به سه سالگی توسط بیمارستان به سه دسته تقسیم میشدند: دستههای ساختگی «درمانشدنی، تقریباً درمانشدنی، و درماننشدنی». کودکانی که در دستهی سوم قرار میگرفتند، هر چند بعضی از آنها هیچ مشکلی نداشتند یا فقط معلولیتی جزئی داشتند، در بدترین شرایط قرار میگرفتند.
ایزیدور راکل که یازده سال اولِ زندگیاش را به دلیل ابتلا به فلج اطفال در دوران نوزادی، در یکی از این خانهها سپری کرده است در سال ۱۹۹۱ به فرزندخواندگیِ یک خانوادهی آمریکایی درآمد و رومانی را ترک کرد. وی اکنون در دنورِ در ایالت کلرادو زندگی میکند.
او به خاطر میآورد که در میان کارمندانِ پرورشگاهی که وی به آنجا فرستاده شده بود چند دیگرآزار واقعی حضور داشتند. بهویژه زنی که «میتوانستی ببینی که در رگهایش عشق به آزار کودکان جاری بود» و آنقدر خشن بود که گاهی کارمندان دیگر مجبور بودند که وی را کنترل کنند. راکل به خاطر میآورد که چگونه مورد ضربوشتم شدید و دیگر انواع آزار قرار میگرفت؛ همین طور به خاطر میآورد که بچههای دیگری را میدید که به اجبار به آنها آرامبخش خورانده میشد، به شدت کتک میخوردند یا به تخت بسته میشدند. او میگوید: «بچههایی بودند که امروز کتک میخوردند و فردا مرده بودند.» برای سوآری که سالها در مورد این جنایتها تحقیق کرده است، محاکمهی مجرمان معنای فراگیرتری نیز دارد. «زخمهایی که چائوشسکو بر تن این جامعه زده است هنوز سربازند و این کار در واقع بخشی از آشتی کردن ما با گذشتهمان است».
#چائوشسکو #رومانی #اروپای_شرقی #کمونیسم #تاریخ_معاصر #۱۷بهمن۹۸ #6Feb2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
کریسمس گذشته سیامین سالگرد برگزاری دادگاه فیالبداههی نیکولا چائوشسکو، دیکتاتور خودبزرگبین و انزواطلب رومانی، و اعدام فوری او به همراه همسرش بود. اعدام او پایانی بود بر دو دهه حکومتی که برای اکثر مردم رومانی ارمغانی جز فقر و بدبختی نداشت. در بخارست هیچ موزهای برای کمونیسم وجود ندارد و آثار موزهی تاریخ کشور در سال ۱۹۱۸ پایان مییابد. اگر بازدیدکنندهای از قرن بیستم پرسوجو کند، مسئولان موزه در پاسخ او به نشانهی عصبانیت سری تکان میدهند. موضوع پرورشگاهها فوقالعاده حساس است. انتشار جهانی عکسها و فیلمهای آنها لکهی ننگی برای بسیاری از رومانیاییها است که ترجیح میدهند آن را به فراموشی بسپارند.
در اواخر دههی ۱۹۶۰ و در پی تصمیم دولت مبنی بر مبارزه با بحران جمعیت از طریق ممنوعیت سقط جنین و جلوگیری از فروش داروهای ضدبارداری، پرورشگاههای رومانی کمکم پر شد. بسیاری از کودکانی که در این خانهها قرار داده شدهاند در واقع یتیم نبودند بلکه والدینشان گمان نمیکردند که از عهدهی هزینههای بزرگ کردن بچه برآیند. بدترین موارد آزار در خانههای کودکان معلولی رخ داد که از خانوادههایشان گرفته میشدند. کودکان معلول به محض رسیدن به سه سالگی توسط بیمارستان به سه دسته تقسیم میشدند: دستههای ساختگی «درمانشدنی، تقریباً درمانشدنی، و درماننشدنی». کودکانی که در دستهی سوم قرار میگرفتند، هر چند بعضی از آنها هیچ مشکلی نداشتند یا فقط معلولیتی جزئی داشتند، در بدترین شرایط قرار میگرفتند.
ایزیدور راکل که یازده سال اولِ زندگیاش را به دلیل ابتلا به فلج اطفال در دوران نوزادی، در یکی از این خانهها سپری کرده است در سال ۱۹۹۱ به فرزندخواندگیِ یک خانوادهی آمریکایی درآمد و رومانی را ترک کرد. وی اکنون در دنورِ در ایالت کلرادو زندگی میکند.
او به خاطر میآورد که در میان کارمندانِ پرورشگاهی که وی به آنجا فرستاده شده بود چند دیگرآزار واقعی حضور داشتند. بهویژه زنی که «میتوانستی ببینی که در رگهایش عشق به آزار کودکان جاری بود» و آنقدر خشن بود که گاهی کارمندان دیگر مجبور بودند که وی را کنترل کنند. راکل به خاطر میآورد که چگونه مورد ضربوشتم شدید و دیگر انواع آزار قرار میگرفت؛ همین طور به خاطر میآورد که بچههای دیگری را میدید که به اجبار به آنها آرامبخش خورانده میشد، به شدت کتک میخوردند یا به تخت بسته میشدند. او میگوید: «بچههایی بودند که امروز کتک میخوردند و فردا مرده بودند.» برای سوآری که سالها در مورد این جنایتها تحقیق کرده است، محاکمهی مجرمان معنای فراگیرتری نیز دارد. «زخمهایی که چائوشسکو بر تن این جامعه زده است هنوز سربازند و این کار در واقع بخشی از آشتی کردن ما با گذشتهمان است».
#چائوشسکو #رومانی #اروپای_شرقی #کمونیسم #تاریخ_معاصر #۱۷بهمن۹۸ #6Feb2020
شما میتوانید فایلهای ویدیویی، صوتی و تصویری خود را از طریق سیگنال، واتساپ و تلگرام ارسال کنید.
0033 7 88 80 62 30
@irannc
Telegraph
در پرورشگاههای دوران چائوشسکو چه میگذشت؟
عکسهای آنها در سراسر دنیا تبدیل شد به تصویر رومانی پس از انقلاب سال 1989: کودکانی نحیف و ژندهپوش با چشمانی گودافتاده که در میان ویرانههای پرورشگاههای کشور به دوربین زل زده بودند. کریسمس گذشته سیامین سالگرد برگزاری دادگاه فیالبداههی نیکولا چائوشسکو،…