This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠💠حمایت ابراهیم حامدی (#ابی)، #فرامرز_اصلانی، #شاهرخ، #شهرام_شبپره و شهرام آذر (#سندی)، #آرش_سبحانی، #حسن_شماعیزاده و #شهره_صولتی، #داریوش_اقبالی از اعتراضات سراسری هم میهنان.
#اعتراضات_سراسری
💎 @iranyarannetwork1398
#اعتراضات_سراسری
💎 @iranyarannetwork1398
سرانجام پوران شریعت رضوی، همسر علی شریعتی هم به دیار باقی شتافت.
او گواه زنده یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران بود.
همسر وی ، تاثیری عمیق و "ویرانگر" بر کشور ایران گذاشت و با هوش و فراست بالایی که داشت، توانست دو ایدولوژی نامتنجانس و متضاد ( اسلام و سوسیالیسم) را ترکیب کند و معجونی سمی به نام "مارکسیسم اسلامی" یا انگونه که خودش دوست داشت بنامد، "شیعه علوی"، بسازد و با صدای گیرا و گفتار سحر امیزش به حلق و جان جوانان ارمانگرا و در عین حال "جن زده" دهه پنجاه ایران بریزد، جوانان سنتی و نیمه روستایی که به لطف انقلاب سفید شاه ناگهان در کمتر از ده سال از دل قرون وسطای قجری و رمل و اسطرلاب و دعانویسی و غسل در خزینه پر کثافت به انتهای قرن بیستم مدرن و شیک پهلوی پرتاب شده بودند.
در حالی که ارتجاع مذهبی و بدبوی به ارث رسیده از خانواده هایشان را از خانه به دانشگاه اورده بودند، تاب دیدن چهره مدرن شده جامعه طبقه متوسط شهری را نداشتند، در دانشگاه ها مسحور و مست اندیشه های مارکسیستی بودند که ان روزها بازار داغی داشت و طبعا اش پخته شده و مسموم علی شریعتی در چنین اشفته بازاری خریدار و مشتاق بسیار داشت و هرکس برای کم نیاوردن در برابر اطرافیانش دست کم ظاهرا خود را پیرو این مکتب نشان می داد هرچند که در باطن حتی یک کلمه از این خزعبلات را درک نمی کرد. اما به ناچار در راستای مکتب انقلابیش دست به تخریب و خشونت می زد. مکتبی که باعث شد در میانه یک شهر مدرن و ماشینهای شیک و لامپ های نئون سینماها و دیسکوها، نماز جماعتشان را در وسط میدانهای شهر برگزار کنند! پیروی از مُد همیشه قشر بی هویت را به دنبال خود می کشد. حالا چه لباس باشه، چه ادعای مخالف بودن با نظام و...
شریعتی دست کم دو نسل را مسموم کرد. نسل پیش از من و نسل من.
ما جوانان دوران دوم خرداد بودیم و با ان اندیشه های سمی مجذوب همان انقلابیون مارکسیست اسلامیستی شدیم که همه سیاهی ها و پلیدی های اواخر دهه پنجاه و تمامی دهه شصت و غارتگریها و دزدیهای اوایل دهه هفتاد را زیر عبای هاشمی رفسنجانی ها و موسوی خویینی ها شکل داده بودند و با مسمومیتمان "حماسه دروغین دوم خرداد" را شکل دادیم.
به هر حال این زن رفت، اما هرچه بود یک راز بزرگ را هرگز اشکار نکرد و چندین راز بزرگ را با نوشتن کتاب خاطرات زندگی سیاسی اش با علی شریعتی زیر نام " طرحی از یک زندگی" افشا کرد.
رازی که افشا نکرد این بود که دلیل اصلی "مخالفت" پدر علی شریعتی با ازدواج پسرش با وی چه بود.
وی هرگز نگفت که از تبار یهودیان پنهان مشهد است و محمدتقی شریعتی با علم به این موضوع به شدت مخالف این ازدواج بود. و چندین راز را هم افشا کرد.
وی افشا کرد که مرگ شریعتی هرگز کار شاه نبود و برای دامن زدن به نفرت نسل جوان ان روز از شاه، دروغ "معلم شهید" ساخته شد. مانند دیگر دروغها و شایعات چون کشتن تختی و صمدبهرنگی. و نسل قبل تنها به دلیل اینکه از جانب دوستانش سرزنش نگردد تظاهر به باور کردن همه این شایعات نمود.
و دیگر رازی که ناخواسته در کتابش افشا کرد این بود که ساواک یا شبکه ای پنهان و بسیار قدرتمندتر از ساواک علی شریعتی را در تمامی سالهای فعالیتش در ایران، پشتیبانی کرد و ترتیب خروجش را از ایران داد.
شبکه ای که بدون همکاری آن با انقلابیون هیچ گاه انقلابی اتفاق نمی افتاد. شبکه ای مزدور غرب که حتی شاه و نخست وزیرانش نیز از وجود آن بی خبر بوده و امروز پس از چند دهه کم کم ماه از پشت بیرون آمده است.
به هر روی، با نزدیک شدن مرگ نظام جمهوری اسلامی، همسر بزرگ ترین تئوریسین این انقلاب مارکسیستی اسلامیستی، زودتر از این رژیم وابسته و مزدور به خاک پیوست.
ولی بهتر بود نام کتابش را به جای طرحی از یک زندگی می نامید:
"طرحی از یک فاجعه"
#شاهرخ
💎 @iranyarannetwork1398
او گواه زنده یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ ایران بود.
همسر وی ، تاثیری عمیق و "ویرانگر" بر کشور ایران گذاشت و با هوش و فراست بالایی که داشت، توانست دو ایدولوژی نامتنجانس و متضاد ( اسلام و سوسیالیسم) را ترکیب کند و معجونی سمی به نام "مارکسیسم اسلامی" یا انگونه که خودش دوست داشت بنامد، "شیعه علوی"، بسازد و با صدای گیرا و گفتار سحر امیزش به حلق و جان جوانان ارمانگرا و در عین حال "جن زده" دهه پنجاه ایران بریزد، جوانان سنتی و نیمه روستایی که به لطف انقلاب سفید شاه ناگهان در کمتر از ده سال از دل قرون وسطای قجری و رمل و اسطرلاب و دعانویسی و غسل در خزینه پر کثافت به انتهای قرن بیستم مدرن و شیک پهلوی پرتاب شده بودند.
در حالی که ارتجاع مذهبی و بدبوی به ارث رسیده از خانواده هایشان را از خانه به دانشگاه اورده بودند، تاب دیدن چهره مدرن شده جامعه طبقه متوسط شهری را نداشتند، در دانشگاه ها مسحور و مست اندیشه های مارکسیستی بودند که ان روزها بازار داغی داشت و طبعا اش پخته شده و مسموم علی شریعتی در چنین اشفته بازاری خریدار و مشتاق بسیار داشت و هرکس برای کم نیاوردن در برابر اطرافیانش دست کم ظاهرا خود را پیرو این مکتب نشان می داد هرچند که در باطن حتی یک کلمه از این خزعبلات را درک نمی کرد. اما به ناچار در راستای مکتب انقلابیش دست به تخریب و خشونت می زد. مکتبی که باعث شد در میانه یک شهر مدرن و ماشینهای شیک و لامپ های نئون سینماها و دیسکوها، نماز جماعتشان را در وسط میدانهای شهر برگزار کنند! پیروی از مُد همیشه قشر بی هویت را به دنبال خود می کشد. حالا چه لباس باشه، چه ادعای مخالف بودن با نظام و...
شریعتی دست کم دو نسل را مسموم کرد. نسل پیش از من و نسل من.
ما جوانان دوران دوم خرداد بودیم و با ان اندیشه های سمی مجذوب همان انقلابیون مارکسیست اسلامیستی شدیم که همه سیاهی ها و پلیدی های اواخر دهه پنجاه و تمامی دهه شصت و غارتگریها و دزدیهای اوایل دهه هفتاد را زیر عبای هاشمی رفسنجانی ها و موسوی خویینی ها شکل داده بودند و با مسمومیتمان "حماسه دروغین دوم خرداد" را شکل دادیم.
به هر حال این زن رفت، اما هرچه بود یک راز بزرگ را هرگز اشکار نکرد و چندین راز بزرگ را با نوشتن کتاب خاطرات زندگی سیاسی اش با علی شریعتی زیر نام " طرحی از یک زندگی" افشا کرد.
رازی که افشا نکرد این بود که دلیل اصلی "مخالفت" پدر علی شریعتی با ازدواج پسرش با وی چه بود.
وی هرگز نگفت که از تبار یهودیان پنهان مشهد است و محمدتقی شریعتی با علم به این موضوع به شدت مخالف این ازدواج بود. و چندین راز را هم افشا کرد.
وی افشا کرد که مرگ شریعتی هرگز کار شاه نبود و برای دامن زدن به نفرت نسل جوان ان روز از شاه، دروغ "معلم شهید" ساخته شد. مانند دیگر دروغها و شایعات چون کشتن تختی و صمدبهرنگی. و نسل قبل تنها به دلیل اینکه از جانب دوستانش سرزنش نگردد تظاهر به باور کردن همه این شایعات نمود.
و دیگر رازی که ناخواسته در کتابش افشا کرد این بود که ساواک یا شبکه ای پنهان و بسیار قدرتمندتر از ساواک علی شریعتی را در تمامی سالهای فعالیتش در ایران، پشتیبانی کرد و ترتیب خروجش را از ایران داد.
شبکه ای که بدون همکاری آن با انقلابیون هیچ گاه انقلابی اتفاق نمی افتاد. شبکه ای مزدور غرب که حتی شاه و نخست وزیرانش نیز از وجود آن بی خبر بوده و امروز پس از چند دهه کم کم ماه از پشت بیرون آمده است.
به هر روی، با نزدیک شدن مرگ نظام جمهوری اسلامی، همسر بزرگ ترین تئوریسین این انقلاب مارکسیستی اسلامیستی، زودتر از این رژیم وابسته و مزدور به خاک پیوست.
ولی بهتر بود نام کتابش را به جای طرحی از یک زندگی می نامید:
"طرحی از یک فاجعه"
#شاهرخ
💎 @iranyarannetwork1398
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠شاهرخ عزیز خواننده معروف پاب ایران در سن ۷۴ سالگی در اثر بیماری سرطان درگذشت
⬛️ درگذشت #شاهرخ_شاهید معروف به #شاهرخ خواننده و آهنگساز پاپ ایرانی را به خانوادهی ایشان، جامعهی هنری و ملت ایران تسلیت میگوییم.
۱۰ آذر ۱۳۳۲ - ۱۲ آذر ۱۴۰۲
شاهرخ شاهید خواننده موسیقی پاپ ایران روز یکشنبه و دو روز پس از سالروز تولد ۷۰ سالگی اش در لوس آنجلس آمریکا در گذشت. او از چندی پیش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد.
شاهرخ نه تنها بواسطه صدای منحصر به فرد و ترانه های زیبایش، بلکه بواسطه حس میهن پرستی اش و این که هرگز هنرش را به پول و تجارت آلوده نکرد در نزد ایرانیان از احترامی عمیق برخوردار بود
شاهرخ در سن ۱۱ سالگی مادرش را در بستر بیماری از دست داد و سه سال بعد نیز پدرش درگذشت. شاهرخ در همان دوران نوجوانی در دامان خواهر بزرگتر خود تربیت و پرورش یافت.
وی در دبستان بامشاد و دبیرستان مروی تحصیل کرد و تحصیلات موسیقی خود را در تالار رودکی و تئاتر جامعه باربد گذرانید. در سن ۱۲ سالگی فعالیت هنری خود را در برنامه کودک رادیو ایران آغاز نمود و در همان سالها به تشویق پدرش برای فراگیری ردیفهای موسیقی ایرانی در کلاسهای اسماعیل مهرتاش به مدت ۱۰ سال شرکت کرد.
شاهرخ در ۱۴ سالگی ترانه «دوستت دارم» را به دنیای موسیقی پاپ ایران ارائه داد و پس از آن ده ها ترانه محبوب و به یادماندنی از جمله «پاییز»، «سنگسار» و «گلدسته» را از خود به یادگار گذاشت. وی همچنین ترانه ای برای سریال محبوب «غریبه» در سال های پیش از انقلاب اجرا کرد که به مدت ۲ سال هرشب از شبکه یک تلویزیون ملی ایران پخش میشد.
آخرین ترانه او «بچه ها خداحافط» بود که همزمان با درگذشتش در صفحه رسمی یوتیوب او منتشر شد.
شاهرخ در سال ۱۹۷۵ و چهار سال پیش از انقلاب جهت ادامه تحصیل موسیقی و فعالیت در ارکستر فلارمونیک شهر لس آنجلس به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد.
شاهرخ در هنگام آغاز انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت تا در کنار خانواده خود باش. او شب قبل از ورود روحالله خمینی به ایران، به ایالات متحده نقلمکان کرد، و این آخرین هجرت او از وطنی بود که به آن عشق می ورزید.
کاروان به راه افتاد ،کاروان به راه افتاد
بچه ها خدا حافظ ،خدا حافظ
🖤🖤🖤
◾️ترانه معروف یک غریبه ضمیمه پست، خواننده؛ شاهرخ
♥️ به امید برپایی مراسمی درخور این عزیزان در ایران فردا بدون ملا
💎 @iranyarannetwork1398
⬛️ درگذشت #شاهرخ_شاهید معروف به #شاهرخ خواننده و آهنگساز پاپ ایرانی را به خانوادهی ایشان، جامعهی هنری و ملت ایران تسلیت میگوییم.
۱۰ آذر ۱۳۳۲ - ۱۲ آذر ۱۴۰۲
شاهرخ شاهید خواننده موسیقی پاپ ایران روز یکشنبه و دو روز پس از سالروز تولد ۷۰ سالگی اش در لوس آنجلس آمریکا در گذشت. او از چندی پیش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد.
شاهرخ نه تنها بواسطه صدای منحصر به فرد و ترانه های زیبایش، بلکه بواسطه حس میهن پرستی اش و این که هرگز هنرش را به پول و تجارت آلوده نکرد در نزد ایرانیان از احترامی عمیق برخوردار بود
شاهرخ در سن ۱۱ سالگی مادرش را در بستر بیماری از دست داد و سه سال بعد نیز پدرش درگذشت. شاهرخ در همان دوران نوجوانی در دامان خواهر بزرگتر خود تربیت و پرورش یافت.
وی در دبستان بامشاد و دبیرستان مروی تحصیل کرد و تحصیلات موسیقی خود را در تالار رودکی و تئاتر جامعه باربد گذرانید. در سن ۱۲ سالگی فعالیت هنری خود را در برنامه کودک رادیو ایران آغاز نمود و در همان سالها به تشویق پدرش برای فراگیری ردیفهای موسیقی ایرانی در کلاسهای اسماعیل مهرتاش به مدت ۱۰ سال شرکت کرد.
شاهرخ در ۱۴ سالگی ترانه «دوستت دارم» را به دنیای موسیقی پاپ ایران ارائه داد و پس از آن ده ها ترانه محبوب و به یادماندنی از جمله «پاییز»، «سنگسار» و «گلدسته» را از خود به یادگار گذاشت. وی همچنین ترانه ای برای سریال محبوب «غریبه» در سال های پیش از انقلاب اجرا کرد که به مدت ۲ سال هرشب از شبکه یک تلویزیون ملی ایران پخش میشد.
آخرین ترانه او «بچه ها خداحافط» بود که همزمان با درگذشتش در صفحه رسمی یوتیوب او منتشر شد.
شاهرخ در سال ۱۹۷۵ و چهار سال پیش از انقلاب جهت ادامه تحصیل موسیقی و فعالیت در ارکستر فلارمونیک شهر لس آنجلس به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد.
شاهرخ در هنگام آغاز انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت تا در کنار خانواده خود باش. او شب قبل از ورود روحالله خمینی به ایران، به ایالات متحده نقلمکان کرد، و این آخرین هجرت او از وطنی بود که به آن عشق می ورزید.
کاروان به راه افتاد ،کاروان به راه افتاد
بچه ها خدا حافظ ،خدا حافظ
🖤🖤🖤
◾️ترانه معروف یک غریبه ضمیمه پست، خواننده؛ شاهرخ
💎 @iranyarannetwork1398
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from آزاد فارسانی / Azad Farsani (Azad Farsani)
تقریبا تنها پیامی که در رد #شاهرخ نازنین، شرف هنر ایران، دیدم. نوشتهی یکی از کثیفترین، پلیدترین و رذلترین اهریمنهایی که در سراسر عمرم دیدم: سید عطاءالله مهاجرانی
خوابت آشفته باد اهریمن
ننگ بر تو و اسلام و جمهوری اسلامی تو
شاهرخ مرد است و زنده است
«مرده آن است که نامش به نکویی نبرند»
سید عطاءالله مهاجرانی نامرد مرده است
@AzadFarsani
@RoshangaranMedia
خوابت آشفته باد اهریمن
ننگ بر تو و اسلام و جمهوری اسلامی تو
شاهرخ مرد است و زنده است
«مرده آن است که نامش به نکویی نبرند»
سید عطاءالله مهاجرانی نامرد مرده است
@AzadFarsani
@RoshangaranMedia