مصاحبه روزنامه نوروز با سعید حجاریان ۱۳۸۰/۱۲/۲۲ :
یک بار هم سال ۶۰ ترور شدید؟
-بله منافق بودند،من آن روز سـوار موتـور بـودم،خانم و فرزندم هم سوار موتور بودند،از آینه موتور دیدم که دو نفر موتور سوار بـه طرفم مىآیند، آن موقع حواسم بیشترجمع بود،جلوى شوراى شـهر نبـود کـه خیالم راحت باشد و بگویم این همه پلـیس ایـستاده،خیابـان بهـشت، قـوه قـضائیّه و شهردارى هم در آن واقع است؛خیلى امن است.
خلاصه در آن ترور سال۶۰ من از آینه موتور آن دو نفر را دیدم که نزدیک مىشوند، دیدم که اسلحه کشیدند،خودم را به زمین انداختم وگلوله از بالاى سرم رد شد،من اسلحه داشتم که زدم و موتورشان را انداختم، و گرفتم ،این همان تیمى بود که آیت را هم ترور کرد،آن دو نفر پیاده فرار کردند،من دیگر پیدایشان نکردم…
[مهرماه ۱۳۶۵، قبل از اعدام اعترافات یک مجاهد از تلویزیون پخش شد که در آن وی اعتراف کرد، در آخرین ترور در نازی آباد هنگامی که برای ترور «سعید مظفری» رفته بود روز ترور او سوار موتور بـود و زنـش ترک موتور،زمانى که به سمت او نشانه رفته بچهای که همراهشان بود را سپر کرد من نتوانـستم تیراندازى کنم، اسلحه را پایین آوردم که او اسلحه کشید و تیراندازى شدیدى شد]
راستی جلیلی از اعضای تیم ضد کودتا :
بازجوى رکنى حجاریان بود، رکنی اعدام شد.
#بیژن_تاجیک بـا #خسرو_تهرانی و #بهزاد_نبوی و #محسن_سازگارا دسـتگیر شـدند سـر پرونـده #انفجار_دفتر_نخست_وزیری ولى حجاریان نه.
سعید چون هم با اینها دوستی داشت و هم از طریق خانمش یک نسبتی هم با #تقی_محمدی و سازگارا داشت پرونده را به او ندادند وگرنه بازجوى اصلی #اطلاعات_نخست_وزیری اون بود ، حالا اگر دقیق خواسـتى، نوارى را هم که تلویزیونى پخش شد، از اعترافات رکنی، صداى بازجوى سؤال کننده از رکنی صداىحجاریان هست، برادر مظّفرى !
#مسعود_کشمیرى و حجاریان توى یک اتاق بودند، تقى محمّدى هم یک حالت پادویى اینها را داشت.
تو نخست وزیری واقعا وضعیت پیچیده شده بود مثلا سازمان مجاهدین خلق «عفت غنـی پور» را که ازفامیلهای دور خانواده خانم امام بود برای ترور امام نفوذ داده بودند البته موفـق بـه تـرور نشد واین متهم ما بود، جالب بود کسی نمیرفت ازش بازجویی کنه بعد فهمیدیم که فرماندهی آن عملیات اطلاعاتی را #جواد_قدیری به عهده داشت، همسر #زهره_عطریانفر یا داماد آقای عطریانفر که آنجا بود!
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
یک بار هم سال ۶۰ ترور شدید؟
-بله منافق بودند،من آن روز سـوار موتـور بـودم،خانم و فرزندم هم سوار موتور بودند،از آینه موتور دیدم که دو نفر موتور سوار بـه طرفم مىآیند، آن موقع حواسم بیشترجمع بود،جلوى شوراى شـهر نبـود کـه خیالم راحت باشد و بگویم این همه پلـیس ایـستاده،خیابـان بهـشت، قـوه قـضائیّه و شهردارى هم در آن واقع است؛خیلى امن است.
خلاصه در آن ترور سال۶۰ من از آینه موتور آن دو نفر را دیدم که نزدیک مىشوند، دیدم که اسلحه کشیدند،خودم را به زمین انداختم وگلوله از بالاى سرم رد شد،من اسلحه داشتم که زدم و موتورشان را انداختم، و گرفتم ،این همان تیمى بود که آیت را هم ترور کرد،آن دو نفر پیاده فرار کردند،من دیگر پیدایشان نکردم…
[مهرماه ۱۳۶۵، قبل از اعدام اعترافات یک مجاهد از تلویزیون پخش شد که در آن وی اعتراف کرد، در آخرین ترور در نازی آباد هنگامی که برای ترور «سعید مظفری» رفته بود روز ترور او سوار موتور بـود و زنـش ترک موتور،زمانى که به سمت او نشانه رفته بچهای که همراهشان بود را سپر کرد من نتوانـستم تیراندازى کنم، اسلحه را پایین آوردم که او اسلحه کشید و تیراندازى شدیدى شد]
راستی جلیلی از اعضای تیم ضد کودتا :
بازجوى رکنى حجاریان بود، رکنی اعدام شد.
#بیژن_تاجیک بـا #خسرو_تهرانی و #بهزاد_نبوی و #محسن_سازگارا دسـتگیر شـدند سـر پرونـده #انفجار_دفتر_نخست_وزیری ولى حجاریان نه.
سعید چون هم با اینها دوستی داشت و هم از طریق خانمش یک نسبتی هم با #تقی_محمدی و سازگارا داشت پرونده را به او ندادند وگرنه بازجوى اصلی #اطلاعات_نخست_وزیری اون بود ، حالا اگر دقیق خواسـتى، نوارى را هم که تلویزیونى پخش شد، از اعترافات رکنی، صداى بازجوى سؤال کننده از رکنی صداىحجاریان هست، برادر مظّفرى !
#مسعود_کشمیرى و حجاریان توى یک اتاق بودند، تقى محمّدى هم یک حالت پادویى اینها را داشت.
تو نخست وزیری واقعا وضعیت پیچیده شده بود مثلا سازمان مجاهدین خلق «عفت غنـی پور» را که ازفامیلهای دور خانواده خانم امام بود برای ترور امام نفوذ داده بودند البته موفـق بـه تـرور نشد واین متهم ما بود، جالب بود کسی نمیرفت ازش بازجویی کنه بعد فهمیدیم که فرماندهی آن عملیات اطلاعاتی را #جواد_قدیری به عهده داشت، همسر #زهره_عطریانفر یا داماد آقای عطریانفر که آنجا بود!
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤6👍4
از سری یادداشتهای #جمهوری_اشباح : روایت ۴۸ / عبور از بحران- خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی : شنبه ۷ شهریور ۱۳۶۰ :
... عصر در دفتر آقای رجایی جلسهای داشتیم،گزارش پیشرفت کار
مبارزه با گروههای خرابکار را دادند،خیلی خوب بـود و مـشورتهایی در کیفیـت برخـورد شد. آقایان رجایی، باهنر علی قدوسی، #محسن_رضایی_میرقائد ، مهدوی کنی، خامنهای، #مرتضی_رضایی ،#رضا_سیف_اللهی ، #یوسف_کلاهدوز ،#خسرو_تهرانی #مسعود_کشمیری ، فخرالـدین حجـازی و #بهزاد_نبوی بودند...
یکشنبه ۸ شهریور - ۱۳۶۰ :
جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطـرح بـود. سـاعت سـه بعـدازظهر،
هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخست وزیری بوده، دود و آتش بلند شد. از پنجره دفتر، نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است،فوراً خبر رسید کـه جلـسه شـورای امنیـت بـوده و آقایـان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست وزیری بوده، سـخت ناراحت و شوکه بود. گفت: آقایان باهنر و رجایی و کشمیری شهید شدهاند و عدهای نجات یافتهاند. معتقد بود به خاطر نبودن وسائل آمـاده آتش نـشانی و نرسـیدن فوری، در دو سه دقیقه اول، اینها شهید شدهاند و اگر سرعت عمل بیشتر میشد،
نجات مییافتند.
خبرهای متناقض میرسید. عدهای مـدعی بودنـد کـه بعـد از انفجـار، آقایـان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارسـتان، زنـده دیـدهانـد و عـدهای میگفتند اشتباه میکنند، آنها در آتش سوختهاند.
یوسف کلاهدوز مـسئول سـپاه پاسـداران و خـسرو تهرانـی سـالم درآمده بودند.
تهرانی کمی سوخته بود، آقای #موسوی_خوئینی_ها مجلس را اداره میکرد. برق منطقه را به خاطر جلوگیری از سرایت آتش قطع کردند. ناچار مجلس هم تعطیل شد. ساعت پنج دوباره برق آمد و مجلس کار خود را شروع کرد...
[میگویند بمبی که #انفجار_نخست_وزیری با آن صورت گرفته همان بمبی است که قرار بوده کشمیری در جماران منفجر کند-یعنی بمب وتصمیم از مدتها قبل محیا بوده، از خاطرات هاشمی اینگونه مشخص است که روز قبل از انفجار جلسه دیگری با کیفیت مهمتر و شخصیتهای مهمتری برگزار بوده که در آن هاشمی، خامنهای و نبوی و رضایی و… هم حضور داشتهاند، حالا بزرگترین سئوال اینجاست چرا کشمیری بمب را در آن جلسه منفجر نکرده است؟]
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
... عصر در دفتر آقای رجایی جلسهای داشتیم،گزارش پیشرفت کار
مبارزه با گروههای خرابکار را دادند،خیلی خوب بـود و مـشورتهایی در کیفیـت برخـورد شد. آقایان رجایی، باهنر علی قدوسی، #محسن_رضایی_میرقائد ، مهدوی کنی، خامنهای، #مرتضی_رضایی ،#رضا_سیف_اللهی ، #یوسف_کلاهدوز ،#خسرو_تهرانی #مسعود_کشمیری ، فخرالـدین حجـازی و #بهزاد_نبوی بودند...
یکشنبه ۸ شهریور - ۱۳۶۰ :
جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطـرح بـود. سـاعت سـه بعـدازظهر،
هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخست وزیری بوده، دود و آتش بلند شد. از پنجره دفتر، نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است،فوراً خبر رسید کـه جلـسه شـورای امنیـت بـوده و آقایـان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست وزیری بوده، سـخت ناراحت و شوکه بود. گفت: آقایان باهنر و رجایی و کشمیری شهید شدهاند و عدهای نجات یافتهاند. معتقد بود به خاطر نبودن وسائل آمـاده آتش نـشانی و نرسـیدن فوری، در دو سه دقیقه اول، اینها شهید شدهاند و اگر سرعت عمل بیشتر میشد،
نجات مییافتند.
خبرهای متناقض میرسید. عدهای مـدعی بودنـد کـه بعـد از انفجـار، آقایـان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارسـتان، زنـده دیـدهانـد و عـدهای میگفتند اشتباه میکنند، آنها در آتش سوختهاند.
یوسف کلاهدوز مـسئول سـپاه پاسـداران و خـسرو تهرانـی سـالم درآمده بودند.
تهرانی کمی سوخته بود، آقای #موسوی_خوئینی_ها مجلس را اداره میکرد. برق منطقه را به خاطر جلوگیری از سرایت آتش قطع کردند. ناچار مجلس هم تعطیل شد. ساعت پنج دوباره برق آمد و مجلس کار خود را شروع کرد...
[میگویند بمبی که #انفجار_نخست_وزیری با آن صورت گرفته همان بمبی است که قرار بوده کشمیری در جماران منفجر کند-یعنی بمب وتصمیم از مدتها قبل محیا بوده، از خاطرات هاشمی اینگونه مشخص است که روز قبل از انفجار جلسه دیگری با کیفیت مهمتر و شخصیتهای مهمتری برگزار بوده که در آن هاشمی، خامنهای و نبوی و رضایی و… هم حضور داشتهاند، حالا بزرگترین سئوال اینجاست چرا کشمیری بمب را در آن جلسه منفجر نکرده است؟]
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍6