This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسیاری از ما خاطرات #اکبر_گنجی مشهور به #اکبرپونز و یا #محسن_مخملباف مشهور به محسن شلنگ را می دانیم و خواندهایم که چگونه در دهه ۶۰ امربه معروف میکردند و با بیحجابی مبارزه.
اما درباره نادر ابراهیمی کمتر میدانیم!
#نادر_ابراهیمی نویسنده ، اهل تهران و عضو پرسابقه #کانون_نویسندگان_ایران که تا سال ۱۳۸۷ زمان فوتش همچنان در شورای سرپرستی این کانون بود.
ابراهیمی در سال۱۳۱۵ متولد شد و در ۱۳ سالگی در ۱۳۲۸ به #حزب_توده پیوست، او در سال ۱۳۵۰ به #چریکهای_فدایی_خلق پیوست و تا پیروزی #انقلاب۵۷ در این سازمان بود.
در سال ۱۳۵۸ از سوی #شورای_انقلاب مامور تصفیه #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان میشود او تا سال ۱۳۵۹ که هیچ مدیری برای این نهاد انتخاب نشده بود عملا سرپرست کانون بود.
در این ویدیو نادر ابراهیمی از چگونگی اجباری شدن حجاب و پوشش اسلامی در کانون میگوید.
#روشنفکران_چپ #نویسندگان_ایرانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اما درباره نادر ابراهیمی کمتر میدانیم!
#نادر_ابراهیمی نویسنده ، اهل تهران و عضو پرسابقه #کانون_نویسندگان_ایران که تا سال ۱۳۸۷ زمان فوتش همچنان در شورای سرپرستی این کانون بود.
ابراهیمی در سال۱۳۱۵ متولد شد و در ۱۳ سالگی در ۱۳۲۸ به #حزب_توده پیوست، او در سال ۱۳۵۰ به #چریکهای_فدایی_خلق پیوست و تا پیروزی #انقلاب۵۷ در این سازمان بود.
در سال ۱۳۵۸ از سوی #شورای_انقلاب مامور تصفیه #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان میشود او تا سال ۱۳۵۹ که هیچ مدیری برای این نهاد انتخاب نشده بود عملا سرپرست کانون بود.
در این ویدیو نادر ابراهیمی از چگونگی اجباری شدن حجاب و پوشش اسلامی در کانون میگوید.
#روشنفکران_چپ #نویسندگان_ایرانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در پست گذشته ویدیویی کوتاه از چگونگی ایجاد گشت ارشاد در کانون پرورش فکری توسط نادر ابراهیمی منتشر کردیم، بسیاری گفتند جعلی است و تقطیع شده، اکنون کامل آن منتشر میشود.
نادر ابراهیمی، نویسنده؛ تصاویر درباره تقدیم رمان «آتش بدون دود» به علی خامنهای، نوشتن کتاب درباره روحالله خمینی، برگزاری کلاس در حوزه علمیه و سپاه پاسداران و وضع و اجرای قوانین درباره حجاب و پوشش در کانون پرورش فکری و حین ساخت فیلم میگوید.
بسیاری از ما خاطرات #اکبر_گنجی مشهور به #اکبرپونز و یا #محسن_مخملباف مشهور به محسن شلنگ را می دانیم و خواندهایم که چگونه در دهه ۶۰ امربه معروف میکردند و با بیحجابی مبارزه.
اما درباره نادر ابراهیمی کمتر میدانیم!
#نادر_ابراهیمی نویسنده ، اهل تهران و عضو پرسابقه #کانون_نویسندگان_ایران که تا سال ۱۳۸۷ زمان فوتش همچنان در شورای سرپرستی این کانون بود.
ابراهیمی در سال۱۳۱۵ متولد شد و در ۱۳ سالگی در ۱۳۲۸ به #حزب_توده پیوست، او در سال ۱۳۵۰ به #چریکهای_فدایی_خلق پیوست و تا پیروزی #انقلاب۵۷ در این سازمان بود.
در سال ۱۳۵۸ از سوی #شورای_انقلاب مامور تصفیه #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان میشود او تا سال ۱۳۵۹ که هیچ مدیری برای این نهاد انتخاب نشده بود عملا سرپرست کانون بود.
#روشنفکران_چپ #نویسندگان_ایرانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
نادر ابراهیمی، نویسنده؛ تصاویر درباره تقدیم رمان «آتش بدون دود» به علی خامنهای، نوشتن کتاب درباره روحالله خمینی، برگزاری کلاس در حوزه علمیه و سپاه پاسداران و وضع و اجرای قوانین درباره حجاب و پوشش در کانون پرورش فکری و حین ساخت فیلم میگوید.
بسیاری از ما خاطرات #اکبر_گنجی مشهور به #اکبرپونز و یا #محسن_مخملباف مشهور به محسن شلنگ را می دانیم و خواندهایم که چگونه در دهه ۶۰ امربه معروف میکردند و با بیحجابی مبارزه.
اما درباره نادر ابراهیمی کمتر میدانیم!
#نادر_ابراهیمی نویسنده ، اهل تهران و عضو پرسابقه #کانون_نویسندگان_ایران که تا سال ۱۳۸۷ زمان فوتش همچنان در شورای سرپرستی این کانون بود.
ابراهیمی در سال۱۳۱۵ متولد شد و در ۱۳ سالگی در ۱۳۲۸ به #حزب_توده پیوست، او در سال ۱۳۵۰ به #چریکهای_فدایی_خلق پیوست و تا پیروزی #انقلاب۵۷ در این سازمان بود.
در سال ۱۳۵۸ از سوی #شورای_انقلاب مامور تصفیه #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان میشود او تا سال ۱۳۵۹ که هیچ مدیری برای این نهاد انتخاب نشده بود عملا سرپرست کانون بود.
#روشنفکران_چپ #نویسندگان_ایرانی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
👍6🤬2❤1
پاکروان به من تلفن زد که: به آقای طالقانی گفتهام برود خانهاش و آزادش کردم. من [ثابتی] گفتم: او قرار بازداشت دارد قربان. گفت: کارهای تشریفاتی را خودتان انجام دهید.
فردایش درست ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ بود. طالقانی در آن ایام پیشنماز مسجد هدایت در خیابان استانبول بود. مردم آنجا جمع شده بودند و طالقانی هم رفته بود به مسجد. آخوندی بالای منبر حرف زده بود. حرفهای آخوند که تمام شده بود، گفته بود که حالا از آقای طالقانی میخواهم بیایند بالای منبر و ما را مستفیض کنند و طالقانی گفته بود: من چون به رییس سازمان امنیت قول دادهام که بالای منبر نروم، پس آن میکروفن را بدهید پایین، از همین جا حرف میزنم. و بعد طی سخنان شدیداللحنی به دولت حمله کرده بود.
بلافاصله گزارشی نوشتم برای پاکروان که دیشب چنین شده و ایشان نشسته و از پایین منبر حرف زده. پاکروان تلفن زد که: آقا اینها مگر اخلاق سرشان نمیشود؟! گفتم: تیمسار! اینها ما را ظلمه، و این کارها را تقیه میدانند؛ اینها را چه به اخلاق؟”
خاطرات #پرویز_ثابتی در دامگه حادثه
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
فردایش درست ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ بود. طالقانی در آن ایام پیشنماز مسجد هدایت در خیابان استانبول بود. مردم آنجا جمع شده بودند و طالقانی هم رفته بود به مسجد. آخوندی بالای منبر حرف زده بود. حرفهای آخوند که تمام شده بود، گفته بود که حالا از آقای طالقانی میخواهم بیایند بالای منبر و ما را مستفیض کنند و طالقانی گفته بود: من چون به رییس سازمان امنیت قول دادهام که بالای منبر نروم، پس آن میکروفن را بدهید پایین، از همین جا حرف میزنم. و بعد طی سخنان شدیداللحنی به دولت حمله کرده بود.
بلافاصله گزارشی نوشتم برای پاکروان که دیشب چنین شده و ایشان نشسته و از پایین منبر حرف زده. پاکروان تلفن زد که: آقا اینها مگر اخلاق سرشان نمیشود؟! گفتم: تیمسار! اینها ما را ظلمه، و این کارها را تقیه میدانند؛ اینها را چه به اخلاق؟”
خاطرات #پرویز_ثابتی در دامگه حادثه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7❤1
قسمت اول/سازمان مجاهدین خلق ایران نه تنها شباهت که وابستگی بسیاری با جمهوری اسلامی دارد ، بسیاری از رهبران گذشته و فعلی جمهوری اسلامی از اعضای این سازمان بودند، در واقع بین مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی از سالهای پیش از انقلاب۵۷ وحتی تا پس از انقلاب ۵۷ همکاریهای فراوانی وجود داشت این ماه عسل اما رفته رفته تا اواسط سال ۱۳۶۰ به تلخی گرائید، مجاهدین حتی در شهریور ۱۳۵۹ و با آغاز جنگ ایران و عراق تیپی تشکیل دادند وبه خرمشهر رفتند برای دفاع از این شهر، آنها نمایندگانی به مجلس شورا و خبرگان فرستاده بودند و در پی ریاست جمهوری رجوی بودند که خمینی مخالفت کرد و بنیصدر از صندوق بیرون آمد، در این نوشتار نگاهی داریم به اعضای مشهور این سازمان که از نزدیکان رهبران ومدیران جمهوری اسلامی هستند؛
#مصطفی_میرسلیم مصطفی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه و نماینده فعلی تهران در مجلس که از نزدیکان و مشاوران خامنهای هم محسوب میشود نهایتا پس از اخبار ضدونقیض و شایعات فراوان تائید کرد فرزندش به علت عضویت در سازمان مجاهدین بازداشت شده است.
اگر چه بنابر مصاحبه این نماینده مجلس فرزند او به پنج سال حبس محکوم شده بود اما وی شش ماه بعد از صدور حکم و ورودش به زندان اوین با عضو خامنهای آزاد شد.
میرسلیم مدعی شد سازمان مجاهدین «با شناسایى و سوءاستفاده از نقطه ضعف مهدى او را شکار کرده و به دام انداخته و سعى کردند از او اطلاعاتی بدست بیاورند که البته چون او فاقد هرگونه اطلاعات طبقهبندى شده بوده، موفقیتى جز به دام انداختن او به دست نیاوردند».
او اضافه کرد در هنگام دستگیرى او، با اطلاعاتى که مأموران امنیتى به من دادند متوجه مسائلى که او را گرفتار کرده بود شدم.
او در تمام این مصاحبه، از #سازمان_مجاهدین_خلق با عنوان «منافقین» نام برد، عنوانی که جمهوری اسلامی برای اشاره به این سازمان به کار میبرد. جمهوری اسلامی، این سازمان را «تروریستی» میخواند.
مهدی میرسلیم در خرداد ۱۳۹۶ پس از شکست پدرش در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، در مصاحبهای با باشگاه خبرنگاران جوان درباره وضعیت مالی خانوادهشان گفته بود «زندگی خانواده ما در حد معمولی و متوسط رو به پایین است پدرم یک ماشین پژو دارد من هم یک پژوی ۲۰۶ دارم».
مهدی میرسلیم، دارای لیسانس کتابداری و کارمند سازمان صداوسیما معرفی شده است.
در دهه اول انقلاب اخبار بسیاری درباره اعدام یا بازداشت فرزندان منسوبان حکومت ایران به دلیل عضویت در این سازمان منتشر شده بود.
#مهدی_میرسلیم یکی از صدها فرزندان نظام است که در سازمان مجاهدین خلق عضویت داشته.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مصطفی_میرسلیم مصطفی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه و نماینده فعلی تهران در مجلس که از نزدیکان و مشاوران خامنهای هم محسوب میشود نهایتا پس از اخبار ضدونقیض و شایعات فراوان تائید کرد فرزندش به علت عضویت در سازمان مجاهدین بازداشت شده است.
اگر چه بنابر مصاحبه این نماینده مجلس فرزند او به پنج سال حبس محکوم شده بود اما وی شش ماه بعد از صدور حکم و ورودش به زندان اوین با عضو خامنهای آزاد شد.
میرسلیم مدعی شد سازمان مجاهدین «با شناسایى و سوءاستفاده از نقطه ضعف مهدى او را شکار کرده و به دام انداخته و سعى کردند از او اطلاعاتی بدست بیاورند که البته چون او فاقد هرگونه اطلاعات طبقهبندى شده بوده، موفقیتى جز به دام انداختن او به دست نیاوردند».
او اضافه کرد در هنگام دستگیرى او، با اطلاعاتى که مأموران امنیتى به من دادند متوجه مسائلى که او را گرفتار کرده بود شدم.
او در تمام این مصاحبه، از #سازمان_مجاهدین_خلق با عنوان «منافقین» نام برد، عنوانی که جمهوری اسلامی برای اشاره به این سازمان به کار میبرد. جمهوری اسلامی، این سازمان را «تروریستی» میخواند.
مهدی میرسلیم در خرداد ۱۳۹۶ پس از شکست پدرش در انتخابات ریاست جمهوری آن سال، در مصاحبهای با باشگاه خبرنگاران جوان درباره وضعیت مالی خانوادهشان گفته بود «زندگی خانواده ما در حد معمولی و متوسط رو به پایین است پدرم یک ماشین پژو دارد من هم یک پژوی ۲۰۶ دارم».
مهدی میرسلیم، دارای لیسانس کتابداری و کارمند سازمان صداوسیما معرفی شده است.
در دهه اول انقلاب اخبار بسیاری درباره اعدام یا بازداشت فرزندان منسوبان حکومت ایران به دلیل عضویت در این سازمان منتشر شده بود.
#مهدی_میرسلیم یکی از صدها فرزندان نظام است که در سازمان مجاهدین خلق عضویت داشته.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬5❤2
قسمت دوم / پس از آنکه شورای شهر تهران پیروز حناچی را به عنوان شهردار جدید پایتخت انتخاب کرد، چند رسانه نزدیک به محافل امنیتی از او خواستند که رابطه خود با برادرش را توضیح دهد.
اشاره آنان به #پیمان_حناچی بود که از اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق بوده است.
بالاخره وزارت کشور حکم او را به عنوان شهردار تهران بیش از دو هفته پس از انتخابش صادر کرد، اما او بالاخره بر اثر فشارهای مخالفان کمتر از سه سال بعد استعفاء داد.
تا قبل از صدور حکم قطعی وزارت کشور، خبرهایی منتشر میشد که وزارت اطلاعات صلاحیت او را برای شهرداری تهران تایید نکرده است.
پیش از آن مرتضی الویری، عضو شورای شهر تهران گفته بود که خبرهای غیر رسمی حاکی از آن است که احتمالا صلاحیت آقای #پیروز_حناچی تایید نمیشود.
#مرتضی_الویری گفته بود: “تنها علتی که در مورد ایشان به صورت غیر رسمی از سوی وزارت اطلاعات شنیده شده، این است که سی و چندی سال پیش یکی از برادران ایشان از کشور خارج و اکنون با مجاهدین خلق همکاری میکند.”
همانطور که الویری میگوید خویشاوندان نزدیک تعدادی از مسئولان و سران جمهوری اسلامی عضو گروهها و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی بودهاند و حتی در در مبارزات مسلحانه نیز حضور داشته ودر بیشتر مواقع این خویشاوندی تاثیری در کارنامه آنها در جمهوری اسلامی نداشت.
عدهی از روحانیان طراز اول پس از انقلاب دست کم یک فرزند در گروههای مبارز پیش از انقلاب با گرایش چپ داشتهاند. بخش عمدهای از این فرزندان به دلیل خاستگاه مذهبیشان جذب سازمان مجاهدین خلق شدند، بسیاری از آنان پس از تغییر ایدئولوژیک این سازمان در سال ۱۳۵۴ از آن جدا شدند، اما تعدادی از آنها در سازمان مجاهدین باقی ماندند که سرنوشتشان یا با خاک گره خورد یا مجبور به ترک وطن شدند.
پر بیراه نیست اگر #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران را فرزند نظام و وابسته به فرزندان نظام بدانیم.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
اشاره آنان به #پیمان_حناچی بود که از اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق بوده است.
بالاخره وزارت کشور حکم او را به عنوان شهردار تهران بیش از دو هفته پس از انتخابش صادر کرد، اما او بالاخره بر اثر فشارهای مخالفان کمتر از سه سال بعد استعفاء داد.
تا قبل از صدور حکم قطعی وزارت کشور، خبرهایی منتشر میشد که وزارت اطلاعات صلاحیت او را برای شهرداری تهران تایید نکرده است.
پیش از آن مرتضی الویری، عضو شورای شهر تهران گفته بود که خبرهای غیر رسمی حاکی از آن است که احتمالا صلاحیت آقای #پیروز_حناچی تایید نمیشود.
#مرتضی_الویری گفته بود: “تنها علتی که در مورد ایشان به صورت غیر رسمی از سوی وزارت اطلاعات شنیده شده، این است که سی و چندی سال پیش یکی از برادران ایشان از کشور خارج و اکنون با مجاهدین خلق همکاری میکند.”
همانطور که الویری میگوید خویشاوندان نزدیک تعدادی از مسئولان و سران جمهوری اسلامی عضو گروهها و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی بودهاند و حتی در در مبارزات مسلحانه نیز حضور داشته ودر بیشتر مواقع این خویشاوندی تاثیری در کارنامه آنها در جمهوری اسلامی نداشت.
عدهی از روحانیان طراز اول پس از انقلاب دست کم یک فرزند در گروههای مبارز پیش از انقلاب با گرایش چپ داشتهاند. بخش عمدهای از این فرزندان به دلیل خاستگاه مذهبیشان جذب سازمان مجاهدین خلق شدند، بسیاری از آنان پس از تغییر ایدئولوژیک این سازمان در سال ۱۳۵۴ از آن جدا شدند، اما تعدادی از آنها در سازمان مجاهدین باقی ماندند که سرنوشتشان یا با خاک گره خورد یا مجبور به ترک وطن شدند.
پر بیراه نیست اگر #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران را فرزند نظام و وابسته به فرزندان نظام بدانیم.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3🤬2
قسمت سوم / احمد جنتی، یکی از معدود کسانی است که از ابتدای انقلاب ایران تاکنون در راس مسئولیتهای مهم بوده است و همچنان در ۹۸ سالگی همزمان در راس شورای نگهبان و عضویت مجلس خبرگان رهبری قرار دارد، او دهها مقام تشریفاتی دیگر دارد.
#علی_جنتی، فرزند او نیز پس از انقلاب ایران مسئولیتهای مهمی داشته است از سفارت کویت و استانداری و معاونت سیاسی وزارت کشور گرفته تا همین اخیرا وزارت ارشاد.
عضو دیگر این خانواده #حسین_جنتی است که از سران سازمان مجاهدین خلق بود. با این حال موضع او در قبال جمهوری اسلامی، مانعی برای پیشرفت پدر و برادرش در مسیر قدرت در جمهوری اسلامی نشد.
حسین جنتی پس از اعلام مبارزه مسلحانه سازمان مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ همراه با همسرش، فاطمه سروری به مبارزه و زندگی مخفی روآورد.
دو روایت از نحوه مرگ او وجود دارد. یکی دستگیری او پس از حمله نیروهای سپاه به خانه تیمی که او، همسرش و پسر خردسالش در آن زندگی میکرده و سپس اعدام او و دیگر اینکه پس از حمله سپاه او که میخواسته فرار کند از پنجره ساختمان به بیرون پرت میشود و میمیرد.
#احمد_جنتی در یک مصاحبه با تلویزیون ایران میگوید که صحبتهای “دلسوزانه و پدرانه” او با پسرش در قبل و بعد از انقلاب تاثیری در تغییر موضع او نداشته، چون “کاملا تحت تاثیر #مسعود_رجوی”، رهبر مجاهدین بوده است.
علی جنتی میگوید که حتی نمیداند که برادرش کجا دفن شده، چون هیچ موقع نمیخواسته که بداند مزار او کجاست.
حسین موسوی تبریزی، دادستان کل انقلاب در سالهای نخستین دهه ۱۳۶۰ نیز در مصاحبهای با همشهری گفت که پس از حمله به این خانه تیمی، محسن (عاصف) پسر ۴-۳ ساله حسین جنتی به پدربزرگش سپرده شد.
گفته شد که محسن که در نوجوانی به بسیج میپیوندد، هنگام بازرسی به دلیل تصادف کشته میشود.
اما آقای موسوی تبریزی درباره علت مرگ #محسن_جنتی میگوید: “متأسفانه او هم در قم در جریان حمله به بیت آیتالله منتظری به پشتبام منزل ایشان رفته بود و همراه با بقیه شعار میداد که چون سیمهای برق قم بهصورت نامنظمی نزدیک منازل بودند، دستش به آن سیمها میگیرد، برق میگیرد و فوت میکند.
#سازمان_مجاهدین_خلق_ایران آنچنان با فرزندان و سران جمهوری اسلامی درهم تنیده شده که پر بیراه نیست بگوئیم این سازمان نیز فرزندی است از فرزندان نظام.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#علی_جنتی، فرزند او نیز پس از انقلاب ایران مسئولیتهای مهمی داشته است از سفارت کویت و استانداری و معاونت سیاسی وزارت کشور گرفته تا همین اخیرا وزارت ارشاد.
عضو دیگر این خانواده #حسین_جنتی است که از سران سازمان مجاهدین خلق بود. با این حال موضع او در قبال جمهوری اسلامی، مانعی برای پیشرفت پدر و برادرش در مسیر قدرت در جمهوری اسلامی نشد.
حسین جنتی پس از اعلام مبارزه مسلحانه سازمان مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ همراه با همسرش، فاطمه سروری به مبارزه و زندگی مخفی روآورد.
دو روایت از نحوه مرگ او وجود دارد. یکی دستگیری او پس از حمله نیروهای سپاه به خانه تیمی که او، همسرش و پسر خردسالش در آن زندگی میکرده و سپس اعدام او و دیگر اینکه پس از حمله سپاه او که میخواسته فرار کند از پنجره ساختمان به بیرون پرت میشود و میمیرد.
#احمد_جنتی در یک مصاحبه با تلویزیون ایران میگوید که صحبتهای “دلسوزانه و پدرانه” او با پسرش در قبل و بعد از انقلاب تاثیری در تغییر موضع او نداشته، چون “کاملا تحت تاثیر #مسعود_رجوی”، رهبر مجاهدین بوده است.
علی جنتی میگوید که حتی نمیداند که برادرش کجا دفن شده، چون هیچ موقع نمیخواسته که بداند مزار او کجاست.
حسین موسوی تبریزی، دادستان کل انقلاب در سالهای نخستین دهه ۱۳۶۰ نیز در مصاحبهای با همشهری گفت که پس از حمله به این خانه تیمی، محسن (عاصف) پسر ۴-۳ ساله حسین جنتی به پدربزرگش سپرده شد.
گفته شد که محسن که در نوجوانی به بسیج میپیوندد، هنگام بازرسی به دلیل تصادف کشته میشود.
اما آقای موسوی تبریزی درباره علت مرگ #محسن_جنتی میگوید: “متأسفانه او هم در قم در جریان حمله به بیت آیتالله منتظری به پشتبام منزل ایشان رفته بود و همراه با بقیه شعار میداد که چون سیمهای برق قم بهصورت نامنظمی نزدیک منازل بودند، دستش به آن سیمها میگیرد، برق میگیرد و فوت میکند.
#سازمان_مجاهدین_خلق_ایران آنچنان با فرزندان و سران جمهوری اسلامی درهم تنیده شده که پر بیراه نیست بگوئیم این سازمان نیز فرزندی است از فرزندان نظام.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4🤬3
قسمت چهارم / بر خلاف بسیاری دیگر از روحانیون سرشناس جمهوری اسلامی که در مقابل فرزندانشان که در گروههای مخالف حکومت جدید فعال بودند٬ ایستادند، محمود طالقانی٬ عضو شورای انقلاب در پی دستگیری فرزندانش فعالانه خواهان آزادی آنها شد.
البته مجتبی، فرزند او که پیش از انقلاب به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شده بود٬ زمانی دستگیر شد که هنوز این سازمان وارد مخالفت علنی با جمهوری اسلامی نشده بود.
از دستگیری #مجتبی_طالقانی و ابوالحسن برادرش٬ روایات مختلفی نقل شده است.
مهدی٬ فرزند دیگر #محمود_طالقانی میگوید که مجتبی به تحریک #علی_محمد_بشارتی٬ از اعضای ارشد سپاه پاسداران (بعدها در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی وزیر کشور شد) دستگیر شد.
بدین گونه، علیمحمد بشارتی قتل ۱۷ تن از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران را به مجتبی طالقانی نسبت داد.
#محمد_غرضی٬ از اعضای ارشد سپاه (وزیر نفت و مخابرات در سالهای بعد) به بهانه دست داشتن مجتبی طالقانی در درگیریهای درون سازمان مجاهدین پس از تغییر ایدئولوژیک او و برادرش را روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۸ دستگیر میکند.
بشارتی سالها بعد گفت: آن موقع بهترین کار ممکن را من انجام دادم. به هر حال مجتبی طالقانی دست به اقداماتی زده بود که نباید او را رها میکردیم. بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین، اینها هر کسی را که از این تغییر ایدئولوژی تبعیت نمی کرد از بین می بردند.”
او گفت: “به عنوان مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه این مطلب را به صورت مکتوب خدمت آقای غرضی، مسئول عملیات سپاه، اطلاع دادم و از ایشان خواستم که سیدمجتبی طالقانی را دستگیر کنیم. آقای غرضی با این اقدام موافقت کرد و بالاخره او را دستگیر کردیم.”
آقای غرضی میگوید در تماسهای مکرر اعضای نهضت آزادی با مقامات نهایتا مجتبی طالقانی آزاد میشود و خود او نیز ۲۴ ساعت به زندان میرود و سپس با دستور آیتالله خمینی آزاد میشود.
طالقانی در اعتراض به بازداشت پسرش از تهران خارج شد و خمینی بلافاصله دستور بررسی مسأله را داد، و سید احمد فرزندش را برای دلجویی نزد طالقانی فرستاد.
طالقانی شهریور ۱۳۵۸ و نزدیک به دو سال پیش از ورود مجاهدین به فاز مبارزه مسلحانه درگذشت.
مجتبی طالقانی٬کوچکترین فرزندش از همسر اولش کمی پس از درگذشت پدر از ایران خارج شد و اکنون در فرانسه زندگی میکند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
البته مجتبی، فرزند او که پیش از انقلاب به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شده بود٬ زمانی دستگیر شد که هنوز این سازمان وارد مخالفت علنی با جمهوری اسلامی نشده بود.
از دستگیری #مجتبی_طالقانی و ابوالحسن برادرش٬ روایات مختلفی نقل شده است.
مهدی٬ فرزند دیگر #محمود_طالقانی میگوید که مجتبی به تحریک #علی_محمد_بشارتی٬ از اعضای ارشد سپاه پاسداران (بعدها در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی وزیر کشور شد) دستگیر شد.
بدین گونه، علیمحمد بشارتی قتل ۱۷ تن از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران را به مجتبی طالقانی نسبت داد.
#محمد_غرضی٬ از اعضای ارشد سپاه (وزیر نفت و مخابرات در سالهای بعد) به بهانه دست داشتن مجتبی طالقانی در درگیریهای درون سازمان مجاهدین پس از تغییر ایدئولوژیک او و برادرش را روز ۲۳ فروردین ۱۳۵۸ دستگیر میکند.
بشارتی سالها بعد گفت: آن موقع بهترین کار ممکن را من انجام دادم. به هر حال مجتبی طالقانی دست به اقداماتی زده بود که نباید او را رها میکردیم. بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین، اینها هر کسی را که از این تغییر ایدئولوژی تبعیت نمی کرد از بین می بردند.”
او گفت: “به عنوان مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه این مطلب را به صورت مکتوب خدمت آقای غرضی، مسئول عملیات سپاه، اطلاع دادم و از ایشان خواستم که سیدمجتبی طالقانی را دستگیر کنیم. آقای غرضی با این اقدام موافقت کرد و بالاخره او را دستگیر کردیم.”
آقای غرضی میگوید در تماسهای مکرر اعضای نهضت آزادی با مقامات نهایتا مجتبی طالقانی آزاد میشود و خود او نیز ۲۴ ساعت به زندان میرود و سپس با دستور آیتالله خمینی آزاد میشود.
طالقانی در اعتراض به بازداشت پسرش از تهران خارج شد و خمینی بلافاصله دستور بررسی مسأله را داد، و سید احمد فرزندش را برای دلجویی نزد طالقانی فرستاد.
طالقانی شهریور ۱۳۵۸ و نزدیک به دو سال پیش از ورود مجاهدین به فاز مبارزه مسلحانه درگذشت.
مجتبی طالقانی٬کوچکترین فرزندش از همسر اولش کمی پس از درگذشت پدر از ایران خارج شد و اکنون در فرانسه زندگی میکند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬4❤1
قسمت پنجم / وحید لاهوتی فرزند آیت الله #حسن_لاهوتی اشکوری از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود.
آیتالله لاهوتی پس از انقلاب به عنوان نماینده رشت به مجلس اول راه یافت. او قبل از نمایندگی مجلس با حکم مستقیم آیتالله خمینی فرماندهی کمیتههای انقلاب اسلامی را بر عهده داشت.
لاهوتی همچنین امام جمعه رشت بود.
#وحید_لاهوتی ۴ آبان ۱۳۶۰ دستگیر شد و در ۶ آبان مامورین پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد به طور نامعلومی در زندان_اوین فوت کرد(در سلسله نوشتار #مرگهای_مشکوک_نظامیان به تفصیل توضیح داده شد)
وحید لاهوتی در ۴ آبان سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و در ۶ آبان مأموران پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد بهطور نامعلومی فوت کرد.جمهوری اسلامی معتقد است وحید با مأموران به ساختمان پلاسکو رفته تا دوست خود را لو بدهد اما در آنجا خود را از طبقه سوم پایین انداخته و پس از انتقال به بیمارستان خود را مجددا از تخت پایین انداخته و فوت کرد.
عروس لاهوتی یعنی #فائزه_هاشمی گفته است : «هم حسن لاهوتی و هم فرزند او، وحید را کشتند.»
#فاطمه_هاشمی، دختر دیگر #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و عروس دیگر لاهوتی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده بود که برای حفظ مصالح حکومت جمهوری اسلامی، دربارهٔ شیوه مرگ لاهوتی سکوت کنند.
#سازمان_مجاهدین_خلق_ایران در سال ١٣٤٤ پایه گذاری شد که از نظر ایدهئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان پس از استقرار جمهوری اسلامی، رهبری خمینی را پذیرفت و به دفاع از انقلاب اسلامی پرداختند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آنها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاهها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد. و رفته رفته از دهه شصت وارد مخالفت نظامی با جمهوری اسلامی شدند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آیتالله لاهوتی پس از انقلاب به عنوان نماینده رشت به مجلس اول راه یافت. او قبل از نمایندگی مجلس با حکم مستقیم آیتالله خمینی فرماندهی کمیتههای انقلاب اسلامی را بر عهده داشت.
لاهوتی همچنین امام جمعه رشت بود.
#وحید_لاهوتی ۴ آبان ۱۳۶۰ دستگیر شد و در ۶ آبان مامورین پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد به طور نامعلومی در زندان_اوین فوت کرد(در سلسله نوشتار #مرگهای_مشکوک_نظامیان به تفصیل توضیح داده شد)
وحید لاهوتی در ۴ آبان سال ۱۳۶۰ دستگیر شد و در ۶ آبان مأموران پدر او آیتالله لاهوتی را هم دستگیر کردند که چند ساعت بعد بهطور نامعلومی فوت کرد.جمهوری اسلامی معتقد است وحید با مأموران به ساختمان پلاسکو رفته تا دوست خود را لو بدهد اما در آنجا خود را از طبقه سوم پایین انداخته و پس از انتقال به بیمارستان خود را مجددا از تخت پایین انداخته و فوت کرد.
عروس لاهوتی یعنی #فائزه_هاشمی گفته است : «هم حسن لاهوتی و هم فرزند او، وحید را کشتند.»
#فاطمه_هاشمی، دختر دیگر #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و عروس دیگر لاهوتی اعلام کرد که هاشمی رفسنجانی به دختران و دامادهای خود یعنی سعید و حمید لاهوتی توصیه کرده بود که برای حفظ مصالح حکومت جمهوری اسلامی، دربارهٔ شیوه مرگ لاهوتی سکوت کنند.
#سازمان_مجاهدین_خلق_ایران در سال ١٣٤٤ پایه گذاری شد که از نظر ایدهئولوژی، تشکیلاتی مذهبی و معتقد به اصول و مبانی اسلام بود. این سازمان پس از استقرار جمهوری اسلامی، رهبری خمینی را پذیرفت و به دفاع از انقلاب اسلامی پرداختند، حضور در ارگانهای حکومتی و شرکت فعال در حیات سیاسی جامعه را در دستور کار خود قرار دادند. در دو سال اول انقلاب، آنها هواداران بسیاری، به ویژه در مدارس و دانشگاهها، یافتند ولی تلاششان برای کسب قدرت سیاسی، چه از طریق انتصاب توسط مقامات و چه از طریق انتخاب توسط مردم با مخالفت شدید رهبران جمهوری اسلامی روبه رو شد. و رفته رفته از دهه شصت وارد مخالفت نظامی با جمهوری اسلامی شدند.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬5❤1
قسمت ششم / مسعود احمدزاده فرزند طاهر احمدزاده هروی از بنیانگذاران #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق_ایران و موسس گروه احمدزاده پویان بود که در سال ۱۳۵۰ اعدام شد.
#مجید_احمدزاده دیگر فرزند او نیز همراه برادرش در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰ اعدام شد.
او نیز در تشکیل گروه احمدزاده-پویان و سپس شکل گیری سازمان چریکهای فدایی خلق نقش موثری داشت.
#مجتبی_احمدزاده پسر کوچکتر آقا طاهر نیز در ۸ آبان ۱۳۶۰ به جرم عضویت در #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران در زندان اوین اعدام شد. #طاهر_احمدزاده پدر مسعود، مجید، مجتبی و مستوره، پس از انقلاب از سوی دولت موقت ایران به عنوان نخستین استاندار خراسان انتخاب شد،وی باجناق علی خامنهای است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#مجید_احمدزاده دیگر فرزند او نیز همراه برادرش در ۱۱ اسفند ۱۳۵۰ اعدام شد.
او نیز در تشکیل گروه احمدزاده-پویان و سپس شکل گیری سازمان چریکهای فدایی خلق نقش موثری داشت.
#مجتبی_احمدزاده پسر کوچکتر آقا طاهر نیز در ۸ آبان ۱۳۶۰ به جرم عضویت در #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران در زندان اوین اعدام شد. #طاهر_احمدزاده پدر مسعود، مجید، مجتبی و مستوره، پس از انقلاب از سوی دولت موقت ایران به عنوان نخستین استاندار خراسان انتخاب شد،وی باجناق علی خامنهای است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3🤬2
قسمت هفتم / علی باکری برادر شهیدان مهدی و حمید باکری از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق، که از اعضای مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود وی البته پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به جرم خرابکاری و برهم زدن امنیت کشور اعدام شد.
بعدها و با وقوع انقلاب اسلامی اگر چه هم حمید و هم مهدی انقلابی بودند و در شهرداری و استانداری و بعدها سپاه مناصبی یافتند اما همواره سابقه عضویت برادرشان #علی_باکری در #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بر سرشان بود، حتی مدتها بخاطر همین عضویت #حمید_باکری حق حضور در جبهه نداشت و #مهدی_باکری نیز تا مدتها تحت نظر سپاه بود.
در خلال درگیریهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، خانواده باکری از میرحسین موسوی حمایت کردند، مجتبی ذوالنور؛ جانشین پیشین و نماینده خامنهای در سپاه مدعی شد، که همسر حمید باکری، به همسری وزیر اطلاعات خاتمی؛ علی یونسی درآمده، #فاطمه_چهل_امیرانی ؛ همسر حمید باکری ضمن اعلام اینکه بعد از باکری ازدواج نکردهاست، در مورد سخنان ذوالنور گفت:«من از همه دروغگویان فتنهگر و منافق بیزارم، چرا که بین مردم با دروغهایشان نفاق انداختهاند، زیرا شهدایی که با آنان همنشین بودهام از صادقان و صالحان بودهاند و من نیز انشاءالله همپیمان آنان خواهم بود.»
خواهر باکری نیز در همان ایام، در نامهای نوشت:
«در مورد همسران برادرانم جملات نامربوطی شنیدهام،اگر ذرهای شرم از مقام و خون شهید داشتید، امروز این بیحرمتیها را به همسران شهدا نمیکردید»
زهرا باکری؛ دیگر خواهر باکریها، در مصاحبهای درباره عضویت برادرش در سازمان مجاهدین گفت:پسر برادرم را دستگیر کردهاند، بلایی سر ما آمده که زمان شاه نیامد، باور کنید یک ساواکی در خانه مرا نزد. زمان شاه من بعد از شهادتِ برادرم استخدام شدم، خواهر دیگرم نیز در محلی دیگر، در پست بالایی استخدام شد، مهدی دانشگاه قبول شد و تحصیل را شروع کرد، یک نفر درِ خانه ما را نزد. اگر چه در پرونده برادرم نوشته شده بود خرابکار یا خانواده خرابکار، ولی کسی جسارت نکرد در خانه ما را بازکند و به ما توهین کندولی در جمهوری اسلامی ما این توهینها را دیدیم.
#آسیه_باکری؛ دختر حمید باکری #صادق_محصولی؛ وزیر کشور دولت #محمود_احمدی_نژاد را متهم کرد، که در زمان مسئولیتش در سپاه پاسداران، در شهر ارومیه، اقدام به اخراج حمید باکری از سپاه پاسداران کرده بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
بعدها و با وقوع انقلاب اسلامی اگر چه هم حمید و هم مهدی انقلابی بودند و در شهرداری و استانداری و بعدها سپاه مناصبی یافتند اما همواره سابقه عضویت برادرشان #علی_باکری در #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بر سرشان بود، حتی مدتها بخاطر همین عضویت #حمید_باکری حق حضور در جبهه نداشت و #مهدی_باکری نیز تا مدتها تحت نظر سپاه بود.
در خلال درگیریهای پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، خانواده باکری از میرحسین موسوی حمایت کردند، مجتبی ذوالنور؛ جانشین پیشین و نماینده خامنهای در سپاه مدعی شد، که همسر حمید باکری، به همسری وزیر اطلاعات خاتمی؛ علی یونسی درآمده، #فاطمه_چهل_امیرانی ؛ همسر حمید باکری ضمن اعلام اینکه بعد از باکری ازدواج نکردهاست، در مورد سخنان ذوالنور گفت:«من از همه دروغگویان فتنهگر و منافق بیزارم، چرا که بین مردم با دروغهایشان نفاق انداختهاند، زیرا شهدایی که با آنان همنشین بودهام از صادقان و صالحان بودهاند و من نیز انشاءالله همپیمان آنان خواهم بود.»
خواهر باکری نیز در همان ایام، در نامهای نوشت:
«در مورد همسران برادرانم جملات نامربوطی شنیدهام،اگر ذرهای شرم از مقام و خون شهید داشتید، امروز این بیحرمتیها را به همسران شهدا نمیکردید»
زهرا باکری؛ دیگر خواهر باکریها، در مصاحبهای درباره عضویت برادرش در سازمان مجاهدین گفت:پسر برادرم را دستگیر کردهاند، بلایی سر ما آمده که زمان شاه نیامد، باور کنید یک ساواکی در خانه مرا نزد. زمان شاه من بعد از شهادتِ برادرم استخدام شدم، خواهر دیگرم نیز در محلی دیگر، در پست بالایی استخدام شد، مهدی دانشگاه قبول شد و تحصیل را شروع کرد، یک نفر درِ خانه ما را نزد. اگر چه در پرونده برادرم نوشته شده بود خرابکار یا خانواده خرابکار، ولی کسی جسارت نکرد در خانه ما را بازکند و به ما توهین کندولی در جمهوری اسلامی ما این توهینها را دیدیم.
#آسیه_باکری؛ دختر حمید باکری #صادق_محصولی؛ وزیر کشور دولت #محمود_احمدی_نژاد را متهم کرد، که در زمان مسئولیتش در سپاه پاسداران، در شهر ارومیه، اقدام به اخراج حمید باکری از سپاه پاسداران کرده بود.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🤬1
قسمت هشتم / حسن جهان آرا برادر محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر در جنگ ایران و عراق، از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود.
حسن درخرداد ١٣٦٠ در جریان تظاهرات سازمان مجاهدین بازداشت شد و در زندانهای اوین، قزلحصار و رجاییشهر زندانی بود. او تا شروع اعدامهای دستهجمعی سال ٦٧ با خانوادهاش ملاقات داشت. مادرش دوران زندان آقای جهانآرا را سخت توصیف کرده است. برای مثال گفته او در زمستان مجبور بود با آب سرد دوش بگیرد
از جزئیات حکم اعدام #حسن_جهان_آرا اطلاعی در دست نیست،در یادنامهُ سازمان مجاهدین آمده است که حسن جهان آرا در مرداد یا شهریور سال ۱۳۶۷ در زندان اوین اعدام شد.
مادر شهیدان محسن، محمد و علی جهان آرا درباره مرگ حسن در گفتوگو با یکی از رسانهها گفته بود: «ناراحتیام بیشتر از این است که اگر میخواستند پسرم را اعدام کنند چرا نزدیک هفت سال در زندان نگهش داشتند.
مادرش همچنین گفته: «میدانم پسرم بیگناه بود. محمد هم میدانست. میگفت مادر غصه نخور. حسن بیگناه است. روزنامه خواندن که جرم نیست.»
#محمد_جهان_آرا گفته بود فعالیت او به خواندن روزنامه و شرکت در چند تظاهرات خلاصه میشد،او به پدر و مادرش قول داده بود که در دیدارش با خمینی از او بخواهد برادرش را عفو کند، اما هواپیمای حامل او و دیگر فرماندهان #جنگ_ایران_عراق هرگز به تهران نرسید ودر حادثهای مرموز منفجرسد(که در گزارشهای #مرگهای_مشکوک_نظامیان مفصل آوردهایم) مادر جهان آراها میگوید که «همه بچه هام خوب بودند اما حسن از همه خوبتر و باتقواتر بود.»
تلاشهای خانواده برای آزادی حسن جهانآرا بینتیجه مانده: «پدرش برای نجات حسن همه جا رفت. پیش هر کس که دستش رسید. بهشان میگفت سه پسرم در راه انقلاب شهید شدند، شما این یکی را به ما ببخشید. اما هیچکس قبول نکرد.»
جنازه حسن نیز مانند تمامی اعدام شدگان #قتل_عام۶۷ به آنها تحویل داده نشد، زندانیان در گورهای جمعی به خاک سپرده شدهاند.
مقامات جمهوری اسلامی خانواده جهانآرا را نیز تحت فشار قرار دادند. به گفته مادرش «هر بار از #بنیاد_شهید ویا مقامهای حکومتی که به خانهشان. میآیند،میگویند عکس حسن را بردارید. بنیاد شهید زیاد مهمان ایرانی و خارجی به خانه ما میآورد. به مهمانان میگویند اینها خانواده سه شهید هستند. به ما میگویند اگر عکس حسن هم باشد دربارهٔ او چه میخواهید بگویید؟
#مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسن درخرداد ١٣٦٠ در جریان تظاهرات سازمان مجاهدین بازداشت شد و در زندانهای اوین، قزلحصار و رجاییشهر زندانی بود. او تا شروع اعدامهای دستهجمعی سال ٦٧ با خانوادهاش ملاقات داشت. مادرش دوران زندان آقای جهانآرا را سخت توصیف کرده است. برای مثال گفته او در زمستان مجبور بود با آب سرد دوش بگیرد
از جزئیات حکم اعدام #حسن_جهان_آرا اطلاعی در دست نیست،در یادنامهُ سازمان مجاهدین آمده است که حسن جهان آرا در مرداد یا شهریور سال ۱۳۶۷ در زندان اوین اعدام شد.
مادر شهیدان محسن، محمد و علی جهان آرا درباره مرگ حسن در گفتوگو با یکی از رسانهها گفته بود: «ناراحتیام بیشتر از این است که اگر میخواستند پسرم را اعدام کنند چرا نزدیک هفت سال در زندان نگهش داشتند.
مادرش همچنین گفته: «میدانم پسرم بیگناه بود. محمد هم میدانست. میگفت مادر غصه نخور. حسن بیگناه است. روزنامه خواندن که جرم نیست.»
#محمد_جهان_آرا گفته بود فعالیت او به خواندن روزنامه و شرکت در چند تظاهرات خلاصه میشد،او به پدر و مادرش قول داده بود که در دیدارش با خمینی از او بخواهد برادرش را عفو کند، اما هواپیمای حامل او و دیگر فرماندهان #جنگ_ایران_عراق هرگز به تهران نرسید ودر حادثهای مرموز منفجرسد(که در گزارشهای #مرگهای_مشکوک_نظامیان مفصل آوردهایم) مادر جهان آراها میگوید که «همه بچه هام خوب بودند اما حسن از همه خوبتر و باتقواتر بود.»
تلاشهای خانواده برای آزادی حسن جهانآرا بینتیجه مانده: «پدرش برای نجات حسن همه جا رفت. پیش هر کس که دستش رسید. بهشان میگفت سه پسرم در راه انقلاب شهید شدند، شما این یکی را به ما ببخشید. اما هیچکس قبول نکرد.»
جنازه حسن نیز مانند تمامی اعدام شدگان #قتل_عام۶۷ به آنها تحویل داده نشد، زندانیان در گورهای جمعی به خاک سپرده شدهاند.
مقامات جمهوری اسلامی خانواده جهانآرا را نیز تحت فشار قرار دادند. به گفته مادرش «هر بار از #بنیاد_شهید ویا مقامهای حکومتی که به خانهشان. میآیند،میگویند عکس حسن را بردارید. بنیاد شهید زیاد مهمان ایرانی و خارجی به خانه ما میآورد. به مهمانان میگویند اینها خانواده سه شهید هستند. به ما میگویند اگر عکس حسن هم باشد دربارهٔ او چه میخواهید بگویید؟
#مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤4👍2
قسمت نهم / #غلامرضا_حسنی پس از پیروزی انقلاب مدتی نماینده ارومیه در مجلس بود و با حکم خمینی امام جمعه این شهر و نماینده خمینی در آذربایجان غربی بود.
حسنی عملا همهکاره ارومیه و شهرهای اطراف محسوب میشد.
او در بیشتر مواقع مسلح بود و تا پایان عمر خود را فردی مبارز و انقلابی میدانست.
#رشید_حسنی یکی از پسران او، راه برخلاف پدر را پیش گرفت.
حسنی درباره او گفته: او پس از پیروزی انقلاب، ناگهان به گروه سیاسی #سازمان_چریک_های_فدایی_خلق_ایران پیوست و از سران آنها شد، به طوری که مسئولیت شاخه آذربایجان غربی بر عهده او بود. خیلی با او صحبت کردم تا در راهش تجدید نظر کند، ولی نکرد.
او محل اختفای پسرش را پیدا میکند، به کمیته اطلاع میدهد که چند فرد مسلح بفرستند، خودش هم محافظش را همراه میکند و به آنها میگوید اگر مقاومت کرد و یا خواست فرار کند، با گلوله بزنندش،پس از تحویل به کمیته برای محاکمه به تبریز فرستاده میشود و بلافاصله اعدام میشود»
حسنی گفته که از خبر اعدام او ناراحت نشده چون به وظیفه خودعمل کرده بود و اگر فرزند دیگری از او نیز علیه انقلاب و رهبری فعالیت میکرد، همان کاری را میکرد که با رشید کرد.
حسنی سالها بعد اما در مصاحبهای گفت:«رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتی مرتکب نشده بود، یا کسی را نکشته بود تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستی داشت و این هرگز منجر به اعدام کسی نمیشود. حداکثر این است که باید به حبس ابد محکوم میشد.»
حمیده دختر غلامرضا حسنی پس از اینکه پدرش برادرش را لو میدهد دچار افسردگی و بیماری عصبی میذشود و نهایتا در سالگرد برادرش اقدام به خودسوزی میکند، روزنامه یاسنو ماجرا را چنین شرح داده است: «حمیده به روی خود نفت ریخته بود و به خاطر سوختگی شدید به بیمارستان امام خمینی ارومیه منتقل شد. حال وی اما به خاطر سوختگی ۹۰ درصد به وخامت گذاشت و پس از ۵ روز جدال بین مرگ و زندگی ۷ مهر ۱۳۸۲ درگذشت و همسر و سه فرزند خود را تنها گذاشت.»
خبر خودکشی دختر حسنی سالها مخفی مانده بود تا اینکه روزنامه یاسنو به نقل از خود حجتالاسلام حسنی نوشت: «چون عمل خودکشی در اسلام حرام است در هیچ یک از مراسم دخترم شرکت نخواهم کرد».
غلامرضا حسنی در سال ۱۳۹۲ به علت کهولت سن و بیماری از امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان غربی کنار گذاشته شد و پنج سال بعد در ۹۱ سالگی درگذشت.
#مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسنی عملا همهکاره ارومیه و شهرهای اطراف محسوب میشد.
او در بیشتر مواقع مسلح بود و تا پایان عمر خود را فردی مبارز و انقلابی میدانست.
#رشید_حسنی یکی از پسران او، راه برخلاف پدر را پیش گرفت.
حسنی درباره او گفته: او پس از پیروزی انقلاب، ناگهان به گروه سیاسی #سازمان_چریک_های_فدایی_خلق_ایران پیوست و از سران آنها شد، به طوری که مسئولیت شاخه آذربایجان غربی بر عهده او بود. خیلی با او صحبت کردم تا در راهش تجدید نظر کند، ولی نکرد.
او محل اختفای پسرش را پیدا میکند، به کمیته اطلاع میدهد که چند فرد مسلح بفرستند، خودش هم محافظش را همراه میکند و به آنها میگوید اگر مقاومت کرد و یا خواست فرار کند، با گلوله بزنندش،پس از تحویل به کمیته برای محاکمه به تبریز فرستاده میشود و بلافاصله اعدام میشود»
حسنی گفته که از خبر اعدام او ناراحت نشده چون به وظیفه خودعمل کرده بود و اگر فرزند دیگری از او نیز علیه انقلاب و رهبری فعالیت میکرد، همان کاری را میکرد که با رشید کرد.
حسنی سالها بعد اما در مصاحبهای گفت:«رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتی مرتکب نشده بود، یا کسی را نکشته بود تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستی داشت و این هرگز منجر به اعدام کسی نمیشود. حداکثر این است که باید به حبس ابد محکوم میشد.»
حمیده دختر غلامرضا حسنی پس از اینکه پدرش برادرش را لو میدهد دچار افسردگی و بیماری عصبی میذشود و نهایتا در سالگرد برادرش اقدام به خودسوزی میکند، روزنامه یاسنو ماجرا را چنین شرح داده است: «حمیده به روی خود نفت ریخته بود و به خاطر سوختگی شدید به بیمارستان امام خمینی ارومیه منتقل شد. حال وی اما به خاطر سوختگی ۹۰ درصد به وخامت گذاشت و پس از ۵ روز جدال بین مرگ و زندگی ۷ مهر ۱۳۸۲ درگذشت و همسر و سه فرزند خود را تنها گذاشت.»
خبر خودکشی دختر حسنی سالها مخفی مانده بود تا اینکه روزنامه یاسنو به نقل از خود حجتالاسلام حسنی نوشت: «چون عمل خودکشی در اسلام حرام است در هیچ یک از مراسم دخترم شرکت نخواهم کرد».
غلامرضا حسنی در سال ۱۳۹۲ به علت کهولت سن و بیماری از امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان غربی کنار گذاشته شد و پنج سال بعد در ۹۱ سالگی درگذشت.
#مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2👍1🤬1
قسمت دهم / علی مرادخانی ارنگه معروف به شیخ علی تهرانی.
او شاگرد خمینی و شوهر خواهر خامنهای است.
#شیخ_علی_تهرانی از روحانیان مبارز پیش از انقلاب بود که بارها زندانی و تبعید شد.
پس از انقلاب عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و از مقامات قضایی بود، اما اختلاف او با #محمد_حسین_بهشتی ، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و #علی_خامنه_ای در نخستین انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ بالا گرفت و نهایتا به مخالفت او با جمهوری اسلامی انجامید.
تهرانی از بنیصدر حمایت میکرد و نخستین کسی بود که ایرانیالاصل نبودن جلال الدین فارسی را مطرح کرد که نهایتا به کنار گذاشته شدن او از انتخابات ریاست جمهوری انجامید.
تهرانی پس از انتصاب خامنهای به امامت جمعه تهران در ۲۵ دی ۵۸ در نامهای تند به خمینی نوشت:فردی که امام جمعه تهران کردهاید (خامنه ای)، برای دوستان، جاه طلبی او روشن است، نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقۀ تقوایی مستحکم و با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت میشوند، صلاح است تجدید نظر نمایند»
مخالفتهای شیخ علی تهرانی رو به افزایش گذاشت. نهایتا سال ۱۳۶۳ به عراق گریخت و در آنجا تقاضای پناهندگی سیاسی کرد. یک سال بعد، بدری خامنهای، همسر او و خواهر خامنهای به همراه فرزندانشان به او در بغداد پیوست.
رفسنجانی در خاطرات ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۴ نوشته:«آقای خامنهای با ناراحتی، خبر فرار خواهرشان را با پنج فرزندش، از کشور دادند. از ترکیه اطلاع رسیده است که او اکنون در ترکیه است ولی میخواهد به عراق برود»
علی تهرانی در رادیوی فارسی بغداد به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و مشخصا خمینی و خامنهای میپرداخت.
مخالفتهای او با جمهوری اسلامی و خامنهای تا سالها پس از رهبری او ادامه داشت.
با سقوط صدام علی تهرانی و همسرش خود را در پاسگاه مرزی تسلیم نیروهای ایرانی کردند. هر کدام از اتهامات او از جمله “محاربه” و “همکاری با دشمن هنگام جنگ” میتوانست حکم اعدام را برای او در پی داشته باشد، اما او با عقوبتی مواجه نشد و آزاد بود تا اینکه در دادگاه مطبوعاتی عبدالله نوری او فاش ساخت «شیخ ملعون»(لقبی که خمینی به علی تهرانی داده بود)در تهران آزادانه میگردد، او بازداشت و به ۲۰ سال حبس محکوم شد. با این حال،تهرانی بیشتر این سالها را خارج از حبس بود تاکه درسال ۸۰ مشمول عفو رهبری شد.
تهرانی در مهر ۱۴۰۱ در ۹۶ سالگی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او شاگرد خمینی و شوهر خواهر خامنهای است.
#شیخ_علی_تهرانی از روحانیان مبارز پیش از انقلاب بود که بارها زندانی و تبعید شد.
پس از انقلاب عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و از مقامات قضایی بود، اما اختلاف او با #محمد_حسین_بهشتی ، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی و #علی_خامنه_ای در نخستین انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ بالا گرفت و نهایتا به مخالفت او با جمهوری اسلامی انجامید.
تهرانی از بنیصدر حمایت میکرد و نخستین کسی بود که ایرانیالاصل نبودن جلال الدین فارسی را مطرح کرد که نهایتا به کنار گذاشته شدن او از انتخابات ریاست جمهوری انجامید.
تهرانی پس از انتصاب خامنهای به امامت جمعه تهران در ۲۵ دی ۵۸ در نامهای تند به خمینی نوشت:فردی که امام جمعه تهران کردهاید (خامنه ای)، برای دوستان، جاه طلبی او روشن است، نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقۀ تقوایی مستحکم و با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت میشوند، صلاح است تجدید نظر نمایند»
مخالفتهای شیخ علی تهرانی رو به افزایش گذاشت. نهایتا سال ۱۳۶۳ به عراق گریخت و در آنجا تقاضای پناهندگی سیاسی کرد. یک سال بعد، بدری خامنهای، همسر او و خواهر خامنهای به همراه فرزندانشان به او در بغداد پیوست.
رفسنجانی در خاطرات ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۴ نوشته:«آقای خامنهای با ناراحتی، خبر فرار خواهرشان را با پنج فرزندش، از کشور دادند. از ترکیه اطلاع رسیده است که او اکنون در ترکیه است ولی میخواهد به عراق برود»
علی تهرانی در رادیوی فارسی بغداد به تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و مشخصا خمینی و خامنهای میپرداخت.
مخالفتهای او با جمهوری اسلامی و خامنهای تا سالها پس از رهبری او ادامه داشت.
با سقوط صدام علی تهرانی و همسرش خود را در پاسگاه مرزی تسلیم نیروهای ایرانی کردند. هر کدام از اتهامات او از جمله “محاربه” و “همکاری با دشمن هنگام جنگ” میتوانست حکم اعدام را برای او در پی داشته باشد، اما او با عقوبتی مواجه نشد و آزاد بود تا اینکه در دادگاه مطبوعاتی عبدالله نوری او فاش ساخت «شیخ ملعون»(لقبی که خمینی به علی تهرانی داده بود)در تهران آزادانه میگردد، او بازداشت و به ۲۰ سال حبس محکوم شد. با این حال،تهرانی بیشتر این سالها را خارج از حبس بود تاکه درسال ۸۰ مشمول عفو رهبری شد.
تهرانی در مهر ۱۴۰۱ در ۹۶ سالگی درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2👍2
قسمت یازدهم/ یکی از روایتهای مشهور در سالهای نخستین پس از انقلاب دستگیری٬ محاکمه و اعدام مخالفان جمهوری اسلامی به دست خویشاوندان نزدیکشان بود که در نظام تازه مسئولیت داشتند.
از مشهورترین این روایتها٬ حکم محمد محمدی گیلانی، از مقامات عالیرتبه قضایی در اوایل دهه ۱۳۶۰ برای اعدام دو یا سه پسرش بود.
این روایت بعدها زیر سوال زیر رفت و گفته شد که هیچکدام از فرزندان او اعدام نشدند و پسران محمدی گیلانی در رخدادهای دیگری جان باختند.
با این حال برخی از مسئولان جمهوری اسلامی صحت آن را تلویحا تایید کردهاند.
از جمله #محمود_احمدی_نژاد رئیس جمهور پیشین ایران هنگام اعطای نشان به #محمدی_گیلانی در سال ۱۳۸۸ گفت:کسانی میتوانند در مسیر درست حرکت کنند که در گام نخست عدالت را در مورد خودشان اجرا کنند و آیتالله گیلانی اجرای عدالت را از خودشان شروع کردند.
حسین شریعتمداری٬نماینده خامنهای در روزنامه کیهان هم در مقالهای در سال ۱۳۹۱ با انتقاد از دفاع #اکبر_هاشمی_رفسنجانی از مهدی٬ پسرش که محکوم به زندان شده بود٬ نوشت :آیا دستگیری فرزند حضرت آیتالله محمدی گیلانی که از قضا با دخالت خود ایشان صورت پذیرفت و اعدام وی را در پی داشت، اقدامی علیه شخصیت آن بزرگوار بود؟
روزنامه جمهوری اسلامی البته ادعای شریعتمداری را تکذیب کرد و نوشت:یکی از سه پسر آیتالله محمدی گیلانی در درگیری با ماموران کشته شد، و دو پسر دیگر ایشان در حال فرار به سوی مرز ترکیه، در اطراف ارومیه با واژگون شدن خودرویشان و از ترس اینکه مبادا توسط ماموران دستگیر شوند، با خوردن سیانور خودکشی کردند.”
تحقیقات نشان میدهد که هم خود #آیت_الله_گیلانی و هم جمهوری اسلامی در پرورش این شایعات تلاش داشتهاند؛ واقعیت ماجرا این است که فرزندان پسر او به ترتیب سن، «جعفر، کاظم، و مهدی» نام داشتند.
در بهار ۱۳۵۸ خورشیدی #جعفر_گیلانی ،فرزند ارشد محمدی گیلانی در حادثه رانندگی به همراه همسرش جان میسپارد و کاظم و محمدمهدی نیز در سال ۱۳۶۱ در درگیری با نیروهای امنیتی موقع فرار از کشور در استان آذربایجان غربی از ترس شناسائی و دستگیری با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه دادند و کارشان هرگز به دستگیری و محاکمه نرسید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
از مشهورترین این روایتها٬ حکم محمد محمدی گیلانی، از مقامات عالیرتبه قضایی در اوایل دهه ۱۳۶۰ برای اعدام دو یا سه پسرش بود.
این روایت بعدها زیر سوال زیر رفت و گفته شد که هیچکدام از فرزندان او اعدام نشدند و پسران محمدی گیلانی در رخدادهای دیگری جان باختند.
با این حال برخی از مسئولان جمهوری اسلامی صحت آن را تلویحا تایید کردهاند.
از جمله #محمود_احمدی_نژاد رئیس جمهور پیشین ایران هنگام اعطای نشان به #محمدی_گیلانی در سال ۱۳۸۸ گفت:کسانی میتوانند در مسیر درست حرکت کنند که در گام نخست عدالت را در مورد خودشان اجرا کنند و آیتالله گیلانی اجرای عدالت را از خودشان شروع کردند.
حسین شریعتمداری٬نماینده خامنهای در روزنامه کیهان هم در مقالهای در سال ۱۳۹۱ با انتقاد از دفاع #اکبر_هاشمی_رفسنجانی از مهدی٬ پسرش که محکوم به زندان شده بود٬ نوشت :آیا دستگیری فرزند حضرت آیتالله محمدی گیلانی که از قضا با دخالت خود ایشان صورت پذیرفت و اعدام وی را در پی داشت، اقدامی علیه شخصیت آن بزرگوار بود؟
روزنامه جمهوری اسلامی البته ادعای شریعتمداری را تکذیب کرد و نوشت:یکی از سه پسر آیتالله محمدی گیلانی در درگیری با ماموران کشته شد، و دو پسر دیگر ایشان در حال فرار به سوی مرز ترکیه، در اطراف ارومیه با واژگون شدن خودرویشان و از ترس اینکه مبادا توسط ماموران دستگیر شوند، با خوردن سیانور خودکشی کردند.”
تحقیقات نشان میدهد که هم خود #آیت_الله_گیلانی و هم جمهوری اسلامی در پرورش این شایعات تلاش داشتهاند؛ واقعیت ماجرا این است که فرزندان پسر او به ترتیب سن، «جعفر، کاظم، و مهدی» نام داشتند.
در بهار ۱۳۵۸ خورشیدی #جعفر_گیلانی ،فرزند ارشد محمدی گیلانی در حادثه رانندگی به همراه همسرش جان میسپارد و کاظم و محمدمهدی نیز در سال ۱۳۶۱ در درگیری با نیروهای امنیتی موقع فرار از کشور در استان آذربایجان غربی از ترس شناسائی و دستگیری با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه دادند و کارشان هرگز به دستگیری و محاکمه نرسید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3👍1
قسمت دوازدهم / محمد صادق ، محمد کاظم و مریم گلزاده غفوری سه فرزند #علی_گلزاده_غفوری و داماد او، #علیرضا_حاج_صمدی از اعضای عملیاتی و ارشد #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بودند.
۲۸ شهریور ۱۳۶۰ #محمد_صادق_گلزاده_غفوری فرزند بزرگ وی که ۲۳سال بیشتر نداشت به جرم همکاری با سازمان مجاهدین خلق اعدام شد. دو هفته بعد در تاریخ ۱۳ مهر فرزند کوچکش #محمد_کاظم_گلزاده_غفوری در ۱۹سالگی تیرباران شد و هفت سال بعد دخترش #مریم_گلزاده_غفوری ۲۸ساله دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه تهران و دامادش #علیرضا_حاج_صمدی دانشجوی ۳۳ساله دانشگاه تهران در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ حلقآویز شدند.
آیت الله علی گلزاده غفوری حقوقدان، مجتهد، نویسنده، استاد دانشگاه و از روحانیون طراز اول انقلاب است که از اعضای دفتر خمینی نیز محسوب میشود، وی در دوره اول انقلاب، نماینده استان تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده تهران دردوره اول مجلس شورای اسلامی بود.
گلزاده غفوری خود نیز در پیش از انقلاب در مقطعی در ابتدای دهه پنجاه عضو سازمان مجاهدین بود ، اگر چه درباره عضویت وی در انجمن حجتیه نیز شایعاتی است و علت دوری وی از خمینی نیز به همین دلیل عنوان شده.
گلزاده غفوری از جمله روحانیونی است که علیرغم همراهی با انقلاب اما از مناصب دولتی خود در نظام پهلوی هم برکنار نشده و در دهه پنجاه همراه با #محمد_حسین_بهشتی ، #محمد_جواد_باهنر و سید رضا برقعی در وزارت آموزش و پرورش استخدام بودند و نگارش کتابهای تعلیمات دینی و معارف اسلامی دبیرستان و دبستان در نظام جدید آموزش و پرورش زمان شاه را برعهده داشتند.
گلزاده غفوری از جمله مخالفان اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود،او در اعتراض به این اصل در مجلس تحصن کرد و از ۲۰خرداد ۱۳۶۰ از شرکت در جلسات مجلس خودداری کرد و دیگر به مجلس نرفت.
گلزاده غفوری بعد از ترک مجلس و خانهنشینی و پس از چهل سال کار فعالیت در لباس روحانیت، برای همیشه با این لباس (عبا و عمامه) وداع کرد تا به این وسیله فاصله خودش را با طبقه روحانیت در حاکمیت حفظ کند.
او در سالهای آخر عمر عملا از صحنه عمومی کنار رفت و سرانجام در ۱۱ دی ۱۳۸۸ در تهران درگذشت.
چند فعال سیاسی از جمله #احمد_سلامتیان و فرزند وی بعد از فوت وی اعلامکردند وی در تمام دهه هفتاد و هشتاد در حصر خانگی بسر برده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
۲۸ شهریور ۱۳۶۰ #محمد_صادق_گلزاده_غفوری فرزند بزرگ وی که ۲۳سال بیشتر نداشت به جرم همکاری با سازمان مجاهدین خلق اعدام شد. دو هفته بعد در تاریخ ۱۳ مهر فرزند کوچکش #محمد_کاظم_گلزاده_غفوری در ۱۹سالگی تیرباران شد و هفت سال بعد دخترش #مریم_گلزاده_غفوری ۲۸ساله دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه تهران و دامادش #علیرضا_حاج_صمدی دانشجوی ۳۳ساله دانشگاه تهران در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در مرداد ماه سال ۱۳۶۷ حلقآویز شدند.
آیت الله علی گلزاده غفوری حقوقدان، مجتهد، نویسنده، استاد دانشگاه و از روحانیون طراز اول انقلاب است که از اعضای دفتر خمینی نیز محسوب میشود، وی در دوره اول انقلاب، نماینده استان تهران در مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده تهران دردوره اول مجلس شورای اسلامی بود.
گلزاده غفوری خود نیز در پیش از انقلاب در مقطعی در ابتدای دهه پنجاه عضو سازمان مجاهدین بود ، اگر چه درباره عضویت وی در انجمن حجتیه نیز شایعاتی است و علت دوری وی از خمینی نیز به همین دلیل عنوان شده.
گلزاده غفوری از جمله روحانیونی است که علیرغم همراهی با انقلاب اما از مناصب دولتی خود در نظام پهلوی هم برکنار نشده و در دهه پنجاه همراه با #محمد_حسین_بهشتی ، #محمد_جواد_باهنر و سید رضا برقعی در وزارت آموزش و پرورش استخدام بودند و نگارش کتابهای تعلیمات دینی و معارف اسلامی دبیرستان و دبستان در نظام جدید آموزش و پرورش زمان شاه را برعهده داشتند.
گلزاده غفوری از جمله مخالفان اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود،او در اعتراض به این اصل در مجلس تحصن کرد و از ۲۰خرداد ۱۳۶۰ از شرکت در جلسات مجلس خودداری کرد و دیگر به مجلس نرفت.
گلزاده غفوری بعد از ترک مجلس و خانهنشینی و پس از چهل سال کار فعالیت در لباس روحانیت، برای همیشه با این لباس (عبا و عمامه) وداع کرد تا به این وسیله فاصله خودش را با طبقه روحانیت در حاکمیت حفظ کند.
او در سالهای آخر عمر عملا از صحنه عمومی کنار رفت و سرانجام در ۱۱ دی ۱۳۸۸ در تهران درگذشت.
چند فعال سیاسی از جمله #احمد_سلامتیان و فرزند وی بعد از فوت وی اعلامکردند وی در تمام دهه هفتاد و هشتاد در حصر خانگی بسر برده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤3🤬2👍1
Forwarded from ایران بریفینگ
قسمت سیزدهم / آیت الله مشکینی سه پسر داشت که دوتن از آنان از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بودند و دیگری در ۱۶ سالگی بر اثر ترکش خمپاره بخشی از مغز و سرش برداشته شده که باعث شده بود بر اثر موج گرفتگی تا آخر عمرش فقط عبادت و فحاشی کند، وی درسال ۱۳۸۷ فوت نمود.
#اکبر_هاشمی_رفسنجانی در خاطراتش نوشته:«بعد از نماز به حرم حضرت معصومه رفتم. انبوه زائران، ابراز احساسات پُرشوری کردند. [آقای جواد فیض]، فرزند سی ساله آقای [علی] مشکینی، [رئیس مجلس خبرگان] که جانباز موجی است، در گوشهای با صدای بلند مشغول مناجات بود تا مرا دید شروع به فحاشی کرد، محافظین رفتند و ساکتش کردند، بعد از آیتالله مشکینی درباره او سئوال کردم. گفتند، در اثر ضربهای در جنگ، نیمی از مغزش آسیب دیده و بُعد دنیاطلبیاش زایل شده و بُعد آخرتجویی مانده است و روزانه بالای ده یاعت نماز میخواند.
از سرنوشت دو فرزند مجاهد وی اخبار ضد و نقیض بسیاری منتشر شده، برخی روایتها دال بر اعدام هردوی آنهاست و برخی اخبار نیز از ابراز ندامت و توبه و آزادی آنها دلالت دارد.
در سلسله یادداشتهای #جمهوری_اشباح ایران بریفینگ مرور کردیم که:«هر دو در دهه شصت آزاد شدند و سپس از ایران گریختند و به عراق رفتند و در حمله مجاهدین به ایران در عملیات فروغ جاویدان هر دوکشته شدهاند…»
مستند ترین خبر در مورد آنها این است که پس از راهپیمایی وسیع مجاهدین در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و ورودشان به فاز مسلحانه دوفرزند وی توسط پاسداران کمیته بازداشت شدند، متعاقب آن #آیت_الله_مشکینی ، نامهای تشکر آمیز به سرپرست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی ایران نوشت که در آن نامه آمده است: به قرار مسموع فرزندان اینجانب به وسیله ماموران کمیته پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شدند. برای من شنیدن این خبر به عنوان طلیعه عدالت در حکومت اسلامی، مسرتبخش است و از کوشش و زحمات پاسداران انقلاب که به سپاس از نعمت انقلاب و حفظ رهآورد آن انجام میدهد، تشکر میکنم.
#علی_مشکینی نخستین رئیس مجلس خبرگان رهبری از زمان تأسیس آن، رئیس #جامعه_مدرسین_حوزه_علمیه_قم وامام جمعه دائم العمر قم بود، وی در مرداد ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#اکبر_هاشمی_رفسنجانی در خاطراتش نوشته:«بعد از نماز به حرم حضرت معصومه رفتم. انبوه زائران، ابراز احساسات پُرشوری کردند. [آقای جواد فیض]، فرزند سی ساله آقای [علی] مشکینی، [رئیس مجلس خبرگان] که جانباز موجی است، در گوشهای با صدای بلند مشغول مناجات بود تا مرا دید شروع به فحاشی کرد، محافظین رفتند و ساکتش کردند، بعد از آیتالله مشکینی درباره او سئوال کردم. گفتند، در اثر ضربهای در جنگ، نیمی از مغزش آسیب دیده و بُعد دنیاطلبیاش زایل شده و بُعد آخرتجویی مانده است و روزانه بالای ده یاعت نماز میخواند.
از سرنوشت دو فرزند مجاهد وی اخبار ضد و نقیض بسیاری منتشر شده، برخی روایتها دال بر اعدام هردوی آنهاست و برخی اخبار نیز از ابراز ندامت و توبه و آزادی آنها دلالت دارد.
در سلسله یادداشتهای #جمهوری_اشباح ایران بریفینگ مرور کردیم که:«هر دو در دهه شصت آزاد شدند و سپس از ایران گریختند و به عراق رفتند و در حمله مجاهدین به ایران در عملیات فروغ جاویدان هر دوکشته شدهاند…»
مستند ترین خبر در مورد آنها این است که پس از راهپیمایی وسیع مجاهدین در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و ورودشان به فاز مسلحانه دوفرزند وی توسط پاسداران کمیته بازداشت شدند، متعاقب آن #آیت_الله_مشکینی ، نامهای تشکر آمیز به سرپرست کمیته مرکزی انقلاب اسلامی ایران نوشت که در آن نامه آمده است: به قرار مسموع فرزندان اینجانب به وسیله ماموران کمیته پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شدند. برای من شنیدن این خبر به عنوان طلیعه عدالت در حکومت اسلامی، مسرتبخش است و از کوشش و زحمات پاسداران انقلاب که به سپاس از نعمت انقلاب و حفظ رهآورد آن انجام میدهد، تشکر میکنم.
#علی_مشکینی نخستین رئیس مجلس خبرگان رهبری از زمان تأسیس آن، رئیس #جامعه_مدرسین_حوزه_علمیه_قم وامام جمعه دائم العمر قم بود، وی در مرداد ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤2🤬2👍1😁1
قسمت چهاردهم / بزرگترین نوه پسری بنیانگذار جمهوری اسلامی، ماجرا و سرنوشتی کمابیش مشابه با برادر همسر رهبر دوم جمهوری اسلامی دارد.
حسین خمینی، فرزند مصطفی خمینی، پسر ارشد آیتالله خمینی است که در سالهای پس از انقلاب به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخت.
او نیز مانند #شیخ_علی_تهرانی از حامیان ابوالحسن بنیصدر بود و در دفاع از او در زمان ریاستجمهوریاش در مشهد سخنرانی کرد که به درگیری میان او و نیروهای امنیتی انجامید. بعد خمینی دستور داد که تحت الحفظ به تهران منتقل شود.
در پی این ماجرا آیتالله خمینی در اردیبهشت ۱۳۶۰ در نامهای از اومیخواهد که وارد«بازیهای سیاسی»نشود:«علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپرداز»
با وجود این حمایت سرسخت #حسین_خمینی از #ابوالحسن_بنی_صدر ، پس از عزل او و خروجش از ایران برخلاف بسیاری دیگر از هواداران او که یا از ایران خارج و یا دادگاهی شدند، حسین خمینی همچنان آزادانه در ایران ماند و حتی همچنان تا مدتی با مقامات جمهوری اسلامی در تماس بود. برای مثال در خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی آمده که حسین خمینی برای دادن نامهای از سوی پدربزرگ مادریاش در سال ۱۳۶۱ به او مراجعه کرده است.
حسین خمینی در اواسط دهه ۱۳۸۰ به خارج رفت و مستقیما علیه جمهوری اسلامی صحبت کرد و حتی گفت حاضر است رهبری مخالفان را برعهده بگیرد. او حتی با رهبران اپوزیسیون در خارج از کشور دیدار کرده است.
او حتی به آمریکا هم سفری داشت و از مقامهای آمریکایی خواست به ایران حمله نظامی و جمهوری اسلامی را ساقط کند.
حسین خمینی صراحتا نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد خواند و گفت:در عصر غیبت امام دوازدهم، نمیتوانیم اقامه حکومت دینی و اسلامی داشته باشیم»
او گفته بود که حتی بر سر نظریه ولایت فقیه با پدربزرگش (آیتالله خمینی) اختلافی اجتهادی و فکری دارد.
با این حال اونه تنها پس از بازگشت به ایران با آنکه اظهاراتش میتوانست محکومیتی سنگین داشته باشد، اما نه تنها مشکل برایش پیش نیامد که چندی بعد در دیداری خصوصی با خامنهای هم دیده شد، پس از آن گفته شد وساطت همسر آیتالله خمینی عامل اصلی این مصونیت بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
حسین خمینی، فرزند مصطفی خمینی، پسر ارشد آیتالله خمینی است که در سالهای پس از انقلاب به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخت.
او نیز مانند #شیخ_علی_تهرانی از حامیان ابوالحسن بنیصدر بود و در دفاع از او در زمان ریاستجمهوریاش در مشهد سخنرانی کرد که به درگیری میان او و نیروهای امنیتی انجامید. بعد خمینی دستور داد که تحت الحفظ به تهران منتقل شود.
در پی این ماجرا آیتالله خمینی در اردیبهشت ۱۳۶۰ در نامهای از اومیخواهد که وارد«بازیهای سیاسی»نشود:«علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپرداز»
با وجود این حمایت سرسخت #حسین_خمینی از #ابوالحسن_بنی_صدر ، پس از عزل او و خروجش از ایران برخلاف بسیاری دیگر از هواداران او که یا از ایران خارج و یا دادگاهی شدند، حسین خمینی همچنان آزادانه در ایران ماند و حتی همچنان تا مدتی با مقامات جمهوری اسلامی در تماس بود. برای مثال در خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی آمده که حسین خمینی برای دادن نامهای از سوی پدربزرگ مادریاش در سال ۱۳۶۱ به او مراجعه کرده است.
حسین خمینی در اواسط دهه ۱۳۸۰ به خارج رفت و مستقیما علیه جمهوری اسلامی صحبت کرد و حتی گفت حاضر است رهبری مخالفان را برعهده بگیرد. او حتی با رهبران اپوزیسیون در خارج از کشور دیدار کرده است.
او حتی به آمریکا هم سفری داشت و از مقامهای آمریکایی خواست به ایران حمله نظامی و جمهوری اسلامی را ساقط کند.
حسین خمینی صراحتا نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد خواند و گفت:در عصر غیبت امام دوازدهم، نمیتوانیم اقامه حکومت دینی و اسلامی داشته باشیم»
او گفته بود که حتی بر سر نظریه ولایت فقیه با پدربزرگش (آیتالله خمینی) اختلافی اجتهادی و فکری دارد.
با این حال اونه تنها پس از بازگشت به ایران با آنکه اظهاراتش میتوانست محکومیتی سنگین داشته باشد، اما نه تنها مشکل برایش پیش نیامد که چندی بعد در دیداری خصوصی با خامنهای هم دیده شد، پس از آن گفته شد وساطت همسر آیتالله خمینی عامل اصلی این مصونیت بوده است.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
❤1👍1🤬1
قسمت پانزدهم / هستند دیگر کسانی که بجز فرزند و نوه و دیگر اعضای خانوادهشان به مخالفت علنی با جمهوری اسلامی و عضویت در سازمان مجاهدین مشغول هستند و نه تنها نسبت خانوادگی آنها چندان بحث برانگیز نشده بلکه پی در پی خودش به دنبال افشای دیگران و کشف نیمه پنهان روابط خانوادگی دیگران هست.
در پی قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۷۷ روزنامه صبح امروز نوشت که برادر همسر #حسین_شریعتمداری ، نماینده خامنهای و مدیر مسئول روزنامه کیهان از اعضای ارشد #شورای_ملی_مقاومت و #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران است.
حسین شریعتمداری کمی بعد ابن موضوع را تائید کرد و گفت که در واقع سازمان مجاهدین به #حسین_باروتی برادر همسرش ماموریت داده بود که او را ترور کند.
پس از آن، این موضوع چندان در رسانهها مطرح نشد تا اینکه در ماجرای #پیروز_حناچی و اتهاماتی که شریعتمداری به او به خاطر عضویت برادرش در سازمان مجاهدین وارد میکرد، #عبدالرضا_داوری که آن زمان از مشاوران #محمود_احمدی_نژاد بود ، در توییتر خود پرسید «احیانا از جناب حسین شریعتمداری در مورد حضور حسین باروتی، برادر همسرشان در راس سازمان منافقین و از آیت الله جنتی و دکتر مرندی در مورد عضویت فرزندانشان در گروه رجوی هم سوال کنید»
مسعود خدابنده، عضو سابق سازمان مجاهدین که تا اواخر دهه ۱۳۷۰ در کمپ اشرف در عراق بود، نیز تائید کرده که #یعقوب_باروتی با نام سازمانی حسین مسئول تسلیحات #کمپ_اشرف تا زمان برچیده شدن کمپ در عراق بوده اما پس از آن خبری از او در دست نیست.
خدابنده احتمال میدهد در حملات مکرر جمهوری اسلامی به اشرف باروتی کشته شده باشد .
حدس خدابنده البته درست نبود و یعقوب(حسین) باروتی در گردهمایی سازمان مجاهدین در سال ۲۰۲۳ در پاریس در کنار مریم رجوی دیده شد و کمی بعدتر نیز نام وی در میان مجروحان حمله پلیس آلبانی به کمپ مجاهدین در آلبانی هم دیده شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در پی قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۷۷ روزنامه صبح امروز نوشت که برادر همسر #حسین_شریعتمداری ، نماینده خامنهای و مدیر مسئول روزنامه کیهان از اعضای ارشد #شورای_ملی_مقاومت و #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران است.
حسین شریعتمداری کمی بعد ابن موضوع را تائید کرد و گفت که در واقع سازمان مجاهدین به #حسین_باروتی برادر همسرش ماموریت داده بود که او را ترور کند.
پس از آن، این موضوع چندان در رسانهها مطرح نشد تا اینکه در ماجرای #پیروز_حناچی و اتهاماتی که شریعتمداری به او به خاطر عضویت برادرش در سازمان مجاهدین وارد میکرد، #عبدالرضا_داوری که آن زمان از مشاوران #محمود_احمدی_نژاد بود ، در توییتر خود پرسید «احیانا از جناب حسین شریعتمداری در مورد حضور حسین باروتی، برادر همسرشان در راس سازمان منافقین و از آیت الله جنتی و دکتر مرندی در مورد عضویت فرزندانشان در گروه رجوی هم سوال کنید»
مسعود خدابنده، عضو سابق سازمان مجاهدین که تا اواخر دهه ۱۳۷۰ در کمپ اشرف در عراق بود، نیز تائید کرده که #یعقوب_باروتی با نام سازمانی حسین مسئول تسلیحات #کمپ_اشرف تا زمان برچیده شدن کمپ در عراق بوده اما پس از آن خبری از او در دست نیست.
خدابنده احتمال میدهد در حملات مکرر جمهوری اسلامی به اشرف باروتی کشته شده باشد .
حدس خدابنده البته درست نبود و یعقوب(حسین) باروتی در گردهمایی سازمان مجاهدین در سال ۲۰۲۳ در پاریس در کنار مریم رجوی دیده شد و کمی بعدتر نیز نام وی در میان مجروحان حمله پلیس آلبانی به کمپ مجاهدین در آلبانی هم دیده شد.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جلسه مدیران حوزههای علمیه کشور در فومن برگزار شد ، برای مردم جهنم میسازند برای خودشان بهشت!
#نه_به_جمهوری_آخوندی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#نه_به_جمهوری_آخوندی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
😁4🤬2
مهدی رحیمی سپهبد نیروی زمینی شاهنشاهی ایران و آخرین رئیس شهربانی شاهنشاهی و فرماندار نظامی تهران بعد از ارتشبد غلامعلی اویسی بود.
وی از نخستین افرادی بود که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه رفاه تیرباران شد.
#ابراهیم_یزدی ماجرای بازداشت وی را اینطور بیان میکند:«تیمسار رحیمی، به عنوان فرماندار نظامی تهران ارشدترین افسر ارتش بود که توسط نیروهای مجاهدین خلق در صبح روز ۲۲ بهمن در خیابان شناخته و بازداشت شد. به موجب آنچه بعداً کسی که او را دستگیر و به مدرسه رفاه آورده بود برای من شرح داد، در حالی که وی با لباس سیویل در کنار خیابان سپه، حمله مردم به پادگان باغشاه را تماشا میکردهاست، توسط یکی از افسران زیردستش، که از اعضای مجاهدین یا توده بود و با انقلابیون همکاری داشت و او هم با لباس غیرنظامی در میان مردم بود، مورد شناسایی قرار میگیرد و با کمک چند نفر وی را گرفتند و به مدرسه رفاه آوردند.
روزنامه اطلاعات نوشت:
سپهبد رحیمی در مورد بازداشتش میگوید: «امروز ظهر (۲۲ بهمن) در حالی که به تنهایی در میدان سپه راه میرفتم چند نفر روی سرم ریختند و مرا دستگیر کردند و به اینجا آوردند. کمی هم اذیتم کردند و کتکم زدند ولی مهم نیست جوان بودند.»
#مهدی_رحیمی توسط #صادق_خلخالی به عنوان مفسد فی الارض شناخته شد، رحیمی در دادگاه چند دقیقهایاش به سوگند دفاع از قانون اساسی اشاره کرد و این که او در مقامی که بوده است وظیفه اش دفاع از سلطنت و قانون اساسی بوده است:«من سرباز بودم و سوگند خورده بودم و باید به سوگند وفادار میماندم من ضمن ستایش شخصیت امام خمینی در مسیری حرکت میکردم که در آن مسیر خود را موظف میدانستم آنچه را که در خدمت ارتش است انجام دهم.»
رحیمی در نیمه شب پنج شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ بر روی پشت بام مدرسه رفاه به همراه نعمت الله نصیری و سید رضا ناجی و منوچهر خسروداد در حالی تیرباران شد که فریاد میزد «جاویدشاه» بعدها خمینی هم از وفاداری وی به شاه یاد کرد.
سپهبد رحیمی در بهشت زهرا (قطعه:۸۲ ردیف:۲۸ شماره:۴۰) به خاک سپرده شده است.
#فتنه۵۷ #مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
وی از نخستین افرادی بود که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ در مدرسه رفاه تیرباران شد.
#ابراهیم_یزدی ماجرای بازداشت وی را اینطور بیان میکند:«تیمسار رحیمی، به عنوان فرماندار نظامی تهران ارشدترین افسر ارتش بود که توسط نیروهای مجاهدین خلق در صبح روز ۲۲ بهمن در خیابان شناخته و بازداشت شد. به موجب آنچه بعداً کسی که او را دستگیر و به مدرسه رفاه آورده بود برای من شرح داد، در حالی که وی با لباس سیویل در کنار خیابان سپه، حمله مردم به پادگان باغشاه را تماشا میکردهاست، توسط یکی از افسران زیردستش، که از اعضای مجاهدین یا توده بود و با انقلابیون همکاری داشت و او هم با لباس غیرنظامی در میان مردم بود، مورد شناسایی قرار میگیرد و با کمک چند نفر وی را گرفتند و به مدرسه رفاه آوردند.
روزنامه اطلاعات نوشت:
سپهبد رحیمی در مورد بازداشتش میگوید: «امروز ظهر (۲۲ بهمن) در حالی که به تنهایی در میدان سپه راه میرفتم چند نفر روی سرم ریختند و مرا دستگیر کردند و به اینجا آوردند. کمی هم اذیتم کردند و کتکم زدند ولی مهم نیست جوان بودند.»
#مهدی_رحیمی توسط #صادق_خلخالی به عنوان مفسد فی الارض شناخته شد، رحیمی در دادگاه چند دقیقهایاش به سوگند دفاع از قانون اساسی اشاره کرد و این که او در مقامی که بوده است وظیفه اش دفاع از سلطنت و قانون اساسی بوده است:«من سرباز بودم و سوگند خورده بودم و باید به سوگند وفادار میماندم من ضمن ستایش شخصیت امام خمینی در مسیری حرکت میکردم که در آن مسیر خود را موظف میدانستم آنچه را که در خدمت ارتش است انجام دهم.»
رحیمی در نیمه شب پنج شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ بر روی پشت بام مدرسه رفاه به همراه نعمت الله نصیری و سید رضا ناجی و منوچهر خسروداد در حالی تیرباران شد که فریاد میزد «جاویدشاه» بعدها خمینی هم از وفاداری وی به شاه یاد کرد.
سپهبد رحیمی در بهشت زهرا (قطعه:۸۲ ردیف:۲۸ شماره:۴۰) به خاک سپرده شده است.
#فتنه۵۷ #مزاحمین_خلق
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
🤬7❤3