Forwarded from من خدا هستم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
🔞الله در خدمت تمایلات جنسی محمد🔞
🔷در این متن بدنبال بررسی یکی از احکام الله خواهم بود که بشکل اختصاصی برای محمد آمده، و در راستای تمایلات جنسی او سنگ تمام گذاشته است. این حکم بنحوی آنقدر خودخواهانه بوده است که فقط اختصاص به پیامبر دارد، و دیگر مومنین سهمی در آن ندارند.‼️
🔹این حکم برآمده از آیه ۵۰ سوره احزاب میباشد که سعی خواهم نمود، بنحویکه در متن کوتاه قابل ارائه باشد، تقدیم خوانندگان گرامی نمایم.
نخست متن آیه را میآورم بشکلی که جملات و معنایش بتواند مورد دقت نظر واقع شود.
🔸(یا ایُّهاَالنّبیُّ انَّا اَحللنالکَ ازواجکَ اللاتی آتَیتَ اجُورُهُنَّ - ای پیامبر ، ما برای تو حلال کردیم همسرانی را مهرشان را داده ای)
(و مَامَلَکَت یَمینُکَ ممّااَفاء الله عَلیکَ - و زنانی را که بدست آورده ای ( بعنوان غنیمت ) که خدا در اختیار تو قرار داده) و
(بناتِ عمّکَ و بناتِ عمّاتِکَ و بناتِ خالِکَ و بناتِ خالاتِکَ اللاتی هاجَرنَ مَعَکَ - و دختران عمویت و دختران عمّه هایت و دختران دایی تو و دختران خاله هایت که با تو مهاجرت کرده اند)
(و امراهً مومنهً اِن وَهَبَت نفسُها للنّبی اِن ارادَ النّبی اَن یَستَنکِحَها خالصهً لَکَ من دون المُومنین - و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد و پیامبر نیز اراده جماع با او را داشته باشد و این مختص توست و نه دیگر مومنین)
(قَد عَلمنا مَا فَرَضنا عَلیهم فی اَزواجهم و مَا ملَکَت اَیمانُهُم لکَیلا یَکون عَلَیکَ حَرَجَُ و کانَ الله غفورا رحیما - ما میدانیم برای آنها چه حکمی مقرر کرده ایم در مورد زنان و کنیزانشان . تا برای تو سختی و مشقتی پیش نیاید. و خدا آمرزنده و مهربان است )
🔹آیه ۵۰ را بشکلی آوردیم تا بتوانیم به راحتی از بین سطرها و کلمات نکته مهمی را بیرون بیاوریم. آن نکته در بند سوم این آیه نهفته است که بنوعی امتیازی انحصاری و اختصاصی به پیامبر داده است ،که بنظر افاده نوعی هرزه درآیی جنسی میکند.حکمی که مختص به محمد دانسته شده و حتی موجب اعتراض همسران او نیز شده است. این نوع احکام اختصاصی در قرآن بنفع محمد کم نیستند، اما این حکم از آن شاهکارهاست که تامل و دقت در آن میتواند تحلیلی از اخلاق جنسی پیامبری بدهد که در زمان نزول این آیه ۵۹ سالش بوده است. چون سوره احزاب را نازل شده در سال ۶ هجری دانسته اند.
🔹نکته مورد بررسی ما بند سوم این آیه است که در بالا تفکیک نمودیم و برای درک درست مطالب از مفسرین شیعی و سنی مطالبی آوردیم. البته بیشتر تمرکز ما بر روی مفسرین شیعه بوده است تا جای جرح و تعدیلی نسبت به مفسر ایجاد نشود. در پایان سعی میکنیم تحلیلی ارائه کنیم و قضاوت را به خواننده محترم واگذاریم.
🔹ابتدا در مورد شاَن نزول این بند از آیه (و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد و پیامبر نیز اراده جماع با او را داشته باشد و این مختص توست و نه دیگر مومنین ) گفته شده ، خوله دختر حکیم بیوه زنی زیبا بود. او آرزو میکرد با پیامبر ازدواج کند. و میخواست در فرصتی مناسب با پیامبر دیدار و از حضرت درخواست ازدواج کند. پس به منزل پیامبر رفت و خواسته اش را مطرح و اعلام کرد بدون هیچ مهری حاضر است به عقد رسول خدا درآید. او انگیزه اش را از این ازدواج ، کسب افتخار برای خود بیان کرد. عایشه وقتی این صحنه را دید با ناراحتی از جا برخاست و خود را به پیامبر رساند. در آنجا رو به پیامبر کرد و با تندی گفت ، من نمیدانم این زنان چرا حرمت دیگر زنان پیامبر را نگه نمیدارند و حتی حاضرند خود را بدون مهر در اختیار تو قرار دهند. ظاهرا سریعا آیه ۵۰ سوره احزاب نازل میشود و گفته میشود عایشه از نزول سریع این آیه شگفت زده میشود و به پیامبر میگوید ( چگونه خداوند خواسته های تو را سریع اجابت میکند و راهها را به رویت میگشاید) ( تفسیر نمونه، ج۱۷ ص ۳۷۹)
🔹در این مطلب آیت الله مکارم سعی کرده است از واژه ای استفاده کند تا قبح عمل کمتر به چشم بیاید. برای همین از واژه ( ازدواج) استفاده کرده است. در ادامه خواهیم دید که چقدر این واژه مناسب با واقعیت است. اما در همین مطلب مشاهده میشود که این عمل بسیار قبیح بوده است که عایشه لب به اعتراض گشوده و این عمل را مخالف جایگاه و کرامت زن، حتی در همان جایگاه قبیله ای عرب که زنان جایگاه بمراتب پست تری داشته اند دانسته است. دیگر مورد اینکه الله برای پیامبرش حکم مخصوص فرستاده و در جهت تمایلات او شتاب هم میکرده که این مطلب نیز از چشم عایشه دور نمانده است. نکته سوم اینکه خواستگاری زن از مرد قبیح نبوده است کما اینکه خدیجه نیز بنابر گفته مفسرین و مورخین در ازدواج با محمد پیش قدم بوده است. پس این همه واکنش از چه روست؟⁉️
عایشه نیک میدانست که پیامبر در تعدد زوجات محدودیتی ندارد ، پس سبب این نوع واکنش او چیست؟ خواهیم دید که موضوع سر ازدواج محمد با یک زن نیست.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
#اسلام_پیامبر
🔞الله در خدمت تمایلات جنسی محمد🔞
🔷در این متن بدنبال بررسی یکی از احکام الله خواهم بود که بشکل اختصاصی برای محمد آمده، و در راستای تمایلات جنسی او سنگ تمام گذاشته است. این حکم بنحوی آنقدر خودخواهانه بوده است که فقط اختصاص به پیامبر دارد، و دیگر مومنین سهمی در آن ندارند.‼️
🔹این حکم برآمده از آیه ۵۰ سوره احزاب میباشد که سعی خواهم نمود، بنحویکه در متن کوتاه قابل ارائه باشد، تقدیم خوانندگان گرامی نمایم.
نخست متن آیه را میآورم بشکلی که جملات و معنایش بتواند مورد دقت نظر واقع شود.
🔸(یا ایُّهاَالنّبیُّ انَّا اَحللنالکَ ازواجکَ اللاتی آتَیتَ اجُورُهُنَّ - ای پیامبر ، ما برای تو حلال کردیم همسرانی را مهرشان را داده ای)
(و مَامَلَکَت یَمینُکَ ممّااَفاء الله عَلیکَ - و زنانی را که بدست آورده ای ( بعنوان غنیمت ) که خدا در اختیار تو قرار داده) و
(بناتِ عمّکَ و بناتِ عمّاتِکَ و بناتِ خالِکَ و بناتِ خالاتِکَ اللاتی هاجَرنَ مَعَکَ - و دختران عمویت و دختران عمّه هایت و دختران دایی تو و دختران خاله هایت که با تو مهاجرت کرده اند)
(و امراهً مومنهً اِن وَهَبَت نفسُها للنّبی اِن ارادَ النّبی اَن یَستَنکِحَها خالصهً لَکَ من دون المُومنین - و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد و پیامبر نیز اراده جماع با او را داشته باشد و این مختص توست و نه دیگر مومنین)
(قَد عَلمنا مَا فَرَضنا عَلیهم فی اَزواجهم و مَا ملَکَت اَیمانُهُم لکَیلا یَکون عَلَیکَ حَرَجَُ و کانَ الله غفورا رحیما - ما میدانیم برای آنها چه حکمی مقرر کرده ایم در مورد زنان و کنیزانشان . تا برای تو سختی و مشقتی پیش نیاید. و خدا آمرزنده و مهربان است )
🔹آیه ۵۰ را بشکلی آوردیم تا بتوانیم به راحتی از بین سطرها و کلمات نکته مهمی را بیرون بیاوریم. آن نکته در بند سوم این آیه نهفته است که بنوعی امتیازی انحصاری و اختصاصی به پیامبر داده است ،که بنظر افاده نوعی هرزه درآیی جنسی میکند.حکمی که مختص به محمد دانسته شده و حتی موجب اعتراض همسران او نیز شده است. این نوع احکام اختصاصی در قرآن بنفع محمد کم نیستند، اما این حکم از آن شاهکارهاست که تامل و دقت در آن میتواند تحلیلی از اخلاق جنسی پیامبری بدهد که در زمان نزول این آیه ۵۹ سالش بوده است. چون سوره احزاب را نازل شده در سال ۶ هجری دانسته اند.
🔹نکته مورد بررسی ما بند سوم این آیه است که در بالا تفکیک نمودیم و برای درک درست مطالب از مفسرین شیعی و سنی مطالبی آوردیم. البته بیشتر تمرکز ما بر روی مفسرین شیعه بوده است تا جای جرح و تعدیلی نسبت به مفسر ایجاد نشود. در پایان سعی میکنیم تحلیلی ارائه کنیم و قضاوت را به خواننده محترم واگذاریم.
🔹ابتدا در مورد شاَن نزول این بند از آیه (و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد و پیامبر نیز اراده جماع با او را داشته باشد و این مختص توست و نه دیگر مومنین ) گفته شده ، خوله دختر حکیم بیوه زنی زیبا بود. او آرزو میکرد با پیامبر ازدواج کند. و میخواست در فرصتی مناسب با پیامبر دیدار و از حضرت درخواست ازدواج کند. پس به منزل پیامبر رفت و خواسته اش را مطرح و اعلام کرد بدون هیچ مهری حاضر است به عقد رسول خدا درآید. او انگیزه اش را از این ازدواج ، کسب افتخار برای خود بیان کرد. عایشه وقتی این صحنه را دید با ناراحتی از جا برخاست و خود را به پیامبر رساند. در آنجا رو به پیامبر کرد و با تندی گفت ، من نمیدانم این زنان چرا حرمت دیگر زنان پیامبر را نگه نمیدارند و حتی حاضرند خود را بدون مهر در اختیار تو قرار دهند. ظاهرا سریعا آیه ۵۰ سوره احزاب نازل میشود و گفته میشود عایشه از نزول سریع این آیه شگفت زده میشود و به پیامبر میگوید ( چگونه خداوند خواسته های تو را سریع اجابت میکند و راهها را به رویت میگشاید) ( تفسیر نمونه، ج۱۷ ص ۳۷۹)
🔹در این مطلب آیت الله مکارم سعی کرده است از واژه ای استفاده کند تا قبح عمل کمتر به چشم بیاید. برای همین از واژه ( ازدواج) استفاده کرده است. در ادامه خواهیم دید که چقدر این واژه مناسب با واقعیت است. اما در همین مطلب مشاهده میشود که این عمل بسیار قبیح بوده است که عایشه لب به اعتراض گشوده و این عمل را مخالف جایگاه و کرامت زن، حتی در همان جایگاه قبیله ای عرب که زنان جایگاه بمراتب پست تری داشته اند دانسته است. دیگر مورد اینکه الله برای پیامبرش حکم مخصوص فرستاده و در جهت تمایلات او شتاب هم میکرده که این مطلب نیز از چشم عایشه دور نمانده است. نکته سوم اینکه خواستگاری زن از مرد قبیح نبوده است کما اینکه خدیجه نیز بنابر گفته مفسرین و مورخین در ازدواج با محمد پیش قدم بوده است. پس این همه واکنش از چه روست؟⁉️
عایشه نیک میدانست که پیامبر در تعدد زوجات محدودیتی ندارد ، پس سبب این نوع واکنش او چیست؟ خواهیم دید که موضوع سر ازدواج محمد با یک زن نیست.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت اول....
↩️بلکه موضوع حکمی است که خداوند برای محمد آورده و بنوعی رابطه جنسی او را بدون عقد ازدواج و مهریه با زنان دیگر رسمیت بخشیده است.
🔹نخست ملاحظه میکنیم که مفسرین چه نظری در این خصوص داشته اند.
❇️علامه طباطبایی در المیزان ذیل تفسیر این آیه آورده است( خالصه لک من دون المومنین اعلام میدارد که این حکم یعنی حلال شدن زنی برای مردی بصرف اینکه خود را به او ببخشد از خصایصی است که مختص به آن جناب( پیامبر) است. و در مومنین جریان ندارد. ص۵۰۳)
🔹ایشان در این مورد اشاره میکند این بخشش یا هبه سبب حلالیت میشود و نیاز به عقد ازدواج بطریق مرسوم نیست. این رابطه ای است خارج از عقد و قطعا الزامات و حقوق و تکالیف عقد را نیز ندارد. ایشان ادامه میدهد که
(سیاق آیات دلالت دارد بر اینکه مراد از این کلام این است که رسول خدا مخیر است در قبول و یا رد آن زنی که خود را به وی بخشیده است، ص ۵۰۴) و در ادامه اشاره میکند که ( اگر یکی از آنهایی که بعد از آنکه خود را به تو بخشید رد کردی، دوباره خواستی بپذیری منعی بر تو نیست. میتوانی بپذیری. نه گناهی دارد و نه سرزنش میشوی. ص۵۰۴)
🔹هر چند علامه این مورد را در مسائل همخوابگی و نوبت آن نیز قابل تسری میداند که فعلا محل بحث ما نیست.
بنابر این میبینیم که این رابطه کاملا خارج از عقد ازدواج است و تحت نام هبه در آیه بکار رفته که معنای بخشیدن را میدهد ، و از طرفی پیامبر نیز مخیر است هر زمان خواسته بپذیرد و رد کند و سپس رجوع کند. در آینده خواهیم دید که این رابطه بر اساس ازدواج بدون مهر استوار نیست بلکه شارع اسلام نقش عمل جنسی را برجسته دیده است که پیامبرش بتواند خارج از عقود محدود کننده و مرسوم با هر زنی که خوشش آمد و این خوش آمدن دوطرفه بوده رابطه بی قید و بند حقوقی داشته باشد و دیگران نیز دخالت نکنند.
🔹نکته اینکه این حکم بدلیل اینکه شارع مقدس برای آن احتمال تالی فاسد را هم داده سعی کرده مختص پیامبر بداند.
علامه سپس از منابع دیگر بدنبال این است تا بگوید مصداق این آیه چه کسانی بوده اند
❇️علامه میگوید ( در الدر المنثور است که ابن سعد، ابن ابی شیبه، عبدبن حمید، ابن جریر، ابن منذر و طبرانی از علی بن الحسین یعنی امام سجاد روایت کرده اند که این آیه درباره ام شریک ازدی نازل شده که خود را به رسول خدا بخشید و روایت شده که نام آن زن خوله دختر حکیم بوده و نیز آمده که لیلی دختر حطیم بوده و نیز آمده که وی میمونه بوده و ظاهرا زنانی چند بوده اند که خود را به آن جناب بخشیده اند. ص ۵۱۳)
🔹بنابراین این احتمال قوی نیز وجود دارد که در طول دوران ۴ ساله از نزول این آیه مواردی چند به آن حضرت خود را بخشیده باشند.
❇️علامه سپس از کتاب کافی کلینی، جلد ۵، ص۵۶۸ ، ح۵۳ آمده از محمد بن قیس از ابی جعفر روایت کرده که فرمود زنی از انصار نزد رسول خدا آمد و عرضه داشت یا رسول الله، هرچند رسم نیست که زن به خواستگاری شوهر رود ولی من از آنجایی که زنی رسیده هستم و سالهاست که شوهر ندارم و فرزند دار نشده ام آیا شما میل داری مرا بگیری؟ اگر حاجتی به من داشته باشی ، من خود را به تو میبخشم ، در صورتی که قبول کنی. و رسول خدا روی خوش به او نشان داد و دعای خیر کرد. ( ص ۵۱۳) و آنگاه فرمود ای خواهر انصار ، خدا از ناحیه رسول خود به همه شما جزای خیر دهد. مردان شما مرایاری کردند و زنانشان به من رغبت نمودند. حفصه ( دختر عمر و همسر آن جناب) به آن زنگفت چقدر حیای تو کم است . و چقدر پر رو و بی اختیاری در مقابل مردان. رسول خدا فرمود ای حفصه دست از او بردار که او از تو بهتر است. برای اینکه او به رسول خدا رغبت کرده و تو او را سرزنش میکنی و از او عیب میگیری . آنگاه به آن زن فرمود برگرد و خدا رحمتت کند . برگرد که خدا بهشتش را بر تو واجب کرد. به همین جهت که در من رغبت کردی و دوستدار من شدی و مرا خوشحال ساختی. به زودی خبر من به تو خواهد رسید.(ص۵۱۴)‼️
و راوی که امام شیعه است ادامه میدهد که ( خدا با این پیام (آیه) این عمل را که زنی خود را به پیامبر هبه کند برای آن جناب حلال کرد ولی برای غیر او حلال نکرد. کافی. ج۵، ص۵۶۸ ح ۸۳. المیزان ص۵۱۴)
🔹در این روایت میبینیم که اینبار حفصه دیگر همسر پیامبر اعتراض میکند و این پیشنهاد زن را دون شخصیت زنان دانسته است و او را بی حیا و بی اختیار و پررو میداند. شگفت اینکه محمد به او بشارت وجوب بهشت میدهد ، چون به او رغبت کرده است. آن زن نیز چون سالها شوهر نداشته و خود را رسیده میداند که آماده تمتع جنسی است و میداند هر رابطه ای خارج از ازدواج با مجازات زنا روبرو است به سراغ محمد میاید تا محمد حدودا ۶۰ ساله اورا از نظر جنسی تامین کند و نیاز به عقد ازدواج و مهریه هم نباشد.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت اول....
↩️بلکه موضوع حکمی است که خداوند برای محمد آورده و بنوعی رابطه جنسی او را بدون عقد ازدواج و مهریه با زنان دیگر رسمیت بخشیده است.
🔹نخست ملاحظه میکنیم که مفسرین چه نظری در این خصوص داشته اند.
❇️علامه طباطبایی در المیزان ذیل تفسیر این آیه آورده است( خالصه لک من دون المومنین اعلام میدارد که این حکم یعنی حلال شدن زنی برای مردی بصرف اینکه خود را به او ببخشد از خصایصی است که مختص به آن جناب( پیامبر) است. و در مومنین جریان ندارد. ص۵۰۳)
🔹ایشان در این مورد اشاره میکند این بخشش یا هبه سبب حلالیت میشود و نیاز به عقد ازدواج بطریق مرسوم نیست. این رابطه ای است خارج از عقد و قطعا الزامات و حقوق و تکالیف عقد را نیز ندارد. ایشان ادامه میدهد که
(سیاق آیات دلالت دارد بر اینکه مراد از این کلام این است که رسول خدا مخیر است در قبول و یا رد آن زنی که خود را به وی بخشیده است، ص ۵۰۴) و در ادامه اشاره میکند که ( اگر یکی از آنهایی که بعد از آنکه خود را به تو بخشید رد کردی، دوباره خواستی بپذیری منعی بر تو نیست. میتوانی بپذیری. نه گناهی دارد و نه سرزنش میشوی. ص۵۰۴)
🔹هر چند علامه این مورد را در مسائل همخوابگی و نوبت آن نیز قابل تسری میداند که فعلا محل بحث ما نیست.
بنابر این میبینیم که این رابطه کاملا خارج از عقد ازدواج است و تحت نام هبه در آیه بکار رفته که معنای بخشیدن را میدهد ، و از طرفی پیامبر نیز مخیر است هر زمان خواسته بپذیرد و رد کند و سپس رجوع کند. در آینده خواهیم دید که این رابطه بر اساس ازدواج بدون مهر استوار نیست بلکه شارع اسلام نقش عمل جنسی را برجسته دیده است که پیامبرش بتواند خارج از عقود محدود کننده و مرسوم با هر زنی که خوشش آمد و این خوش آمدن دوطرفه بوده رابطه بی قید و بند حقوقی داشته باشد و دیگران نیز دخالت نکنند.
🔹نکته اینکه این حکم بدلیل اینکه شارع مقدس برای آن احتمال تالی فاسد را هم داده سعی کرده مختص پیامبر بداند.
علامه سپس از منابع دیگر بدنبال این است تا بگوید مصداق این آیه چه کسانی بوده اند
❇️علامه میگوید ( در الدر المنثور است که ابن سعد، ابن ابی شیبه، عبدبن حمید، ابن جریر، ابن منذر و طبرانی از علی بن الحسین یعنی امام سجاد روایت کرده اند که این آیه درباره ام شریک ازدی نازل شده که خود را به رسول خدا بخشید و روایت شده که نام آن زن خوله دختر حکیم بوده و نیز آمده که لیلی دختر حطیم بوده و نیز آمده که وی میمونه بوده و ظاهرا زنانی چند بوده اند که خود را به آن جناب بخشیده اند. ص ۵۱۳)
🔹بنابراین این احتمال قوی نیز وجود دارد که در طول دوران ۴ ساله از نزول این آیه مواردی چند به آن حضرت خود را بخشیده باشند.
❇️علامه سپس از کتاب کافی کلینی، جلد ۵، ص۵۶۸ ، ح۵۳ آمده از محمد بن قیس از ابی جعفر روایت کرده که فرمود زنی از انصار نزد رسول خدا آمد و عرضه داشت یا رسول الله، هرچند رسم نیست که زن به خواستگاری شوهر رود ولی من از آنجایی که زنی رسیده هستم و سالهاست که شوهر ندارم و فرزند دار نشده ام آیا شما میل داری مرا بگیری؟ اگر حاجتی به من داشته باشی ، من خود را به تو میبخشم ، در صورتی که قبول کنی. و رسول خدا روی خوش به او نشان داد و دعای خیر کرد. ( ص ۵۱۳) و آنگاه فرمود ای خواهر انصار ، خدا از ناحیه رسول خود به همه شما جزای خیر دهد. مردان شما مرایاری کردند و زنانشان به من رغبت نمودند. حفصه ( دختر عمر و همسر آن جناب) به آن زنگفت چقدر حیای تو کم است . و چقدر پر رو و بی اختیاری در مقابل مردان. رسول خدا فرمود ای حفصه دست از او بردار که او از تو بهتر است. برای اینکه او به رسول خدا رغبت کرده و تو او را سرزنش میکنی و از او عیب میگیری . آنگاه به آن زن فرمود برگرد و خدا رحمتت کند . برگرد که خدا بهشتش را بر تو واجب کرد. به همین جهت که در من رغبت کردی و دوستدار من شدی و مرا خوشحال ساختی. به زودی خبر من به تو خواهد رسید.(ص۵۱۴)‼️
و راوی که امام شیعه است ادامه میدهد که ( خدا با این پیام (آیه) این عمل را که زنی خود را به پیامبر هبه کند برای آن جناب حلال کرد ولی برای غیر او حلال نکرد. کافی. ج۵، ص۵۶۸ ح ۸۳. المیزان ص۵۱۴)
🔹در این روایت میبینیم که اینبار حفصه دیگر همسر پیامبر اعتراض میکند و این پیشنهاد زن را دون شخصیت زنان دانسته است و او را بی حیا و بی اختیار و پررو میداند. شگفت اینکه محمد به او بشارت وجوب بهشت میدهد ، چون به او رغبت کرده است. آن زن نیز چون سالها شوهر نداشته و خود را رسیده میداند که آماده تمتع جنسی است و میداند هر رابطه ای خارج از ازدواج با مجازات زنا روبرو است به سراغ محمد میاید تا محمد حدودا ۶۰ ساله اورا از نظر جنسی تامین کند و نیاز به عقد ازدواج و مهریه هم نباشد.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت دوم....
↩️هر چند پرداخت مهریه برای پیامبری که خمس غنائم برای اوست مبلغی قابل تامل نبوده است که بخواهیم نقش مهریه را برجسته کنیم. مسئله اصلی همان است که محمد بدنبال ایجاد حکم مخصوصی بوده تا بتواند بدون محدودیت عقد ازدواج با هر زن راغب رابطه جنسی داشته باشد و پولی هم پرداخت نکند. 🔹برای اینکه نشان دهیم این رابطه خارج از حقوق و تکالیف مقرر برای ازدواج است باز به سراغ المیزان علامه طباطبایی میرویم که از کتاب مجمع البیان برای ما شاهد میآورد که ( از امام ابی جعفر (محمد باقر) و امام صادق نقل کرده که فرمودند هر یک را که رسول خدا ارجاء میداد در حقیقت طلاقش داده بود و هر یک را که منزل میداد نگهش داشته بود. المیزان ص ۵۱۴)
🔹پس میبینیماین رابطه جنسی خارج از ازدواج مرسوم ،آنقدر دست محمد را بازگذاشته بود ، که هر وقت دلش میخواست شخصی را که نیاز جنسی اش را برآورده کرده ،با گفتن (برو) در حقیقت طلاق میداده است و اگر هم بعدها دوباره هوای او به سرش زد میتوانست مراجعه کند. آن زن هم که خود را برای عمل جنسی به محمد بخشیده ، آنقدر که مسئله جنسی برایش اهمیت داشته ، ننگ و انگ بی حیایی و پررویی و بی اختیاری را به جان میخریده است. چون بقول خودش ( زنی رسیده هستم و سالهاست که شوهر ندارم)
🔹بعد از المیزان به سراغ تفسیر نمونه میرویم و نکاتی را روشن میکنیم. نویسنده در مورد ( خالصه لک من دون المومنین ) را مختص پیامبر دانسته و در مورد این حکم اختصاص میگوید ( بدون شک اجازه ی گرفتن همسر بدون مهر از مختصات پیامبر بود و آیه نیز صراحت در این مساله دارد. به همین جهت از مسلمات فقه اسلام است.)
🔹ایشان ادامه میدهد که ( اجرای صیغه ازدواج با لفظ هبه تنها مخصوص پیامبر بوده و هیچ فردی دیگر نمیتواند با چنین لفظی عقد ازدواج را اجرا کند)‼️
🔹میبینیم که مکارم در تفسیر ذیل این آیه از وجود نوعی لفظ در عقد ازدواج هبه خبر میدهد که مشخص نمیکند آن لفظ چیست. البته خود ایشان بهتر میداند که اصولا لفظی در کار نیست. چون نیاز به قرارداد و اصولی نبوده است. زنی نیاز جنسی اش را برطرف میکرده و پیامبر اسلام نیز نقش برآورنده آن نیاز را بعده داشته. بی جیره و مواجب.
❇️آیت الله مکارم در تفسیرش وقتی چنین مطلبی را کمی موهن و عجیب میبیند سعی میکند برخلاف نویسنده المیزان تشکیکی به این مسئله وارد کند. و میگوید ( در اینکه آیا این حکم کلی در مورد پیامبر ، مصداقی پیداکرده یا خیر ، در میان مفسرین گفتگو است. بعضی همچون ابن عباس و برخی دیگر از مفسرین معتقدند که پیامبر با هیچ زنی به این کیفیت ازدواج نکرد. بنابراین این حکم بالا فقط یک اجازه کلی برای پیامبر بوده که هرگز عملا مورد استفاده قرار نگرفت. در حالیکه بعضی دیگر نام سه یا چهار زن از همسران پیامبر را برده اند که بدون مهر به ازدواج آنحضرت درآمده اند. تفسیر نمونه. تفسیر آیه ۵۰ سوره احزاب)
❇️این نکته آیت الله مکارم و تشکیک او نشان میدهد که ایشان بدنبال راه توجیهی بوده اند تا ساحت پیامبر را از ارتکاب چنین اعمالی پاک کنند. ولی اگر ایشان به کتب اسلاف بزرگ خود دقت میکرد روایاتی را میدید که همه جانبه به وقوع چنین عملی شهادت داده اند. بهر حال این حس مولف کاملا قابل درک است. هیچ انسان معتقدی نمیتواند براحتی بپذیرد که پیامبرش در سنی حوالی ۶۰ سالگی و بیشتر ، چنین لجام گسیخته حکمی بیاورد که هر زن محروم از تمتع جنسی را به طرف خود بکشاند تا با حکم اختصاصی برآورنده نیاز جنسی او و خودش باشد.❗️
🔹اینبار به سراغ دیگر تفسیر بزرگ و معتبر شیعه میرویم بنام مجمع البیان.
مولف این تفسیر نیز ذیل آیه ۵۰ سوره احزاب میآورد ( ذیل قسمت خالصه لک من دون المومنین آورده ، اما چنین ازدواجی ویژه پیامبر است ، نه دیگر ایمان آورندگان) ایشان بعد از اینکه این حکم را اختصاصی پیامبر میداند مثل مفسرین دیگر، سپس به اقوال مختلف از مصادیق پرداخته و از قول امام سجاد نام زنی بنام ام شریک دختر جابر را بعنوان یکی از این زنان معرفی میکند. نکته دیگر اینکه مولف به اعتراض عایشه نیز توجه و اشاره کرده است در نزول این آیه.
🔹مورد بعدی از تفسیر اطیب البیان است که مفسر میگوید( ولی این حکم یعنی اینکه زنی به صرف بخشیدن خود و بدون مهر، بر رسول خدا حلال شود ، فقط اختصاص به ایشان دارد و در سایر مومنان جریان ندارد) و در مورد ادامه آیه همانند صاحب المیزان میگوید ( یعنی ای رسول ما ، تو مخیر هستی که پیشنهاد زنی را که خود را به تو بخشیده بپذیری یا رد کنی. و اگر رد کردی و دوباره خواستی او را بپذیری منعی بر تو نیست،و سرزنش وگناهی متوجه تو نمیباشد)
🔹بنابراین میبینیم که این مفسرین نیز این حکم را مختص به پیامبر دانسته و در رد و پذیرش چنین زنانی پیامبر اسلام را کاملا صاحب اختیار میدانند.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت دوم....
↩️هر چند پرداخت مهریه برای پیامبری که خمس غنائم برای اوست مبلغی قابل تامل نبوده است که بخواهیم نقش مهریه را برجسته کنیم. مسئله اصلی همان است که محمد بدنبال ایجاد حکم مخصوصی بوده تا بتواند بدون محدودیت عقد ازدواج با هر زن راغب رابطه جنسی داشته باشد و پولی هم پرداخت نکند. 🔹برای اینکه نشان دهیم این رابطه خارج از حقوق و تکالیف مقرر برای ازدواج است باز به سراغ المیزان علامه طباطبایی میرویم که از کتاب مجمع البیان برای ما شاهد میآورد که ( از امام ابی جعفر (محمد باقر) و امام صادق نقل کرده که فرمودند هر یک را که رسول خدا ارجاء میداد در حقیقت طلاقش داده بود و هر یک را که منزل میداد نگهش داشته بود. المیزان ص ۵۱۴)
🔹پس میبینیماین رابطه جنسی خارج از ازدواج مرسوم ،آنقدر دست محمد را بازگذاشته بود ، که هر وقت دلش میخواست شخصی را که نیاز جنسی اش را برآورده کرده ،با گفتن (برو) در حقیقت طلاق میداده است و اگر هم بعدها دوباره هوای او به سرش زد میتوانست مراجعه کند. آن زن هم که خود را برای عمل جنسی به محمد بخشیده ، آنقدر که مسئله جنسی برایش اهمیت داشته ، ننگ و انگ بی حیایی و پررویی و بی اختیاری را به جان میخریده است. چون بقول خودش ( زنی رسیده هستم و سالهاست که شوهر ندارم)
🔹بعد از المیزان به سراغ تفسیر نمونه میرویم و نکاتی را روشن میکنیم. نویسنده در مورد ( خالصه لک من دون المومنین ) را مختص پیامبر دانسته و در مورد این حکم اختصاص میگوید ( بدون شک اجازه ی گرفتن همسر بدون مهر از مختصات پیامبر بود و آیه نیز صراحت در این مساله دارد. به همین جهت از مسلمات فقه اسلام است.)
🔹ایشان ادامه میدهد که ( اجرای صیغه ازدواج با لفظ هبه تنها مخصوص پیامبر بوده و هیچ فردی دیگر نمیتواند با چنین لفظی عقد ازدواج را اجرا کند)‼️
🔹میبینیم که مکارم در تفسیر ذیل این آیه از وجود نوعی لفظ در عقد ازدواج هبه خبر میدهد که مشخص نمیکند آن لفظ چیست. البته خود ایشان بهتر میداند که اصولا لفظی در کار نیست. چون نیاز به قرارداد و اصولی نبوده است. زنی نیاز جنسی اش را برطرف میکرده و پیامبر اسلام نیز نقش برآورنده آن نیاز را بعده داشته. بی جیره و مواجب.
❇️آیت الله مکارم در تفسیرش وقتی چنین مطلبی را کمی موهن و عجیب میبیند سعی میکند برخلاف نویسنده المیزان تشکیکی به این مسئله وارد کند. و میگوید ( در اینکه آیا این حکم کلی در مورد پیامبر ، مصداقی پیداکرده یا خیر ، در میان مفسرین گفتگو است. بعضی همچون ابن عباس و برخی دیگر از مفسرین معتقدند که پیامبر با هیچ زنی به این کیفیت ازدواج نکرد. بنابراین این حکم بالا فقط یک اجازه کلی برای پیامبر بوده که هرگز عملا مورد استفاده قرار نگرفت. در حالیکه بعضی دیگر نام سه یا چهار زن از همسران پیامبر را برده اند که بدون مهر به ازدواج آنحضرت درآمده اند. تفسیر نمونه. تفسیر آیه ۵۰ سوره احزاب)
❇️این نکته آیت الله مکارم و تشکیک او نشان میدهد که ایشان بدنبال راه توجیهی بوده اند تا ساحت پیامبر را از ارتکاب چنین اعمالی پاک کنند. ولی اگر ایشان به کتب اسلاف بزرگ خود دقت میکرد روایاتی را میدید که همه جانبه به وقوع چنین عملی شهادت داده اند. بهر حال این حس مولف کاملا قابل درک است. هیچ انسان معتقدی نمیتواند براحتی بپذیرد که پیامبرش در سنی حوالی ۶۰ سالگی و بیشتر ، چنین لجام گسیخته حکمی بیاورد که هر زن محروم از تمتع جنسی را به طرف خود بکشاند تا با حکم اختصاصی برآورنده نیاز جنسی او و خودش باشد.❗️
🔹اینبار به سراغ دیگر تفسیر بزرگ و معتبر شیعه میرویم بنام مجمع البیان.
مولف این تفسیر نیز ذیل آیه ۵۰ سوره احزاب میآورد ( ذیل قسمت خالصه لک من دون المومنین آورده ، اما چنین ازدواجی ویژه پیامبر است ، نه دیگر ایمان آورندگان) ایشان بعد از اینکه این حکم را اختصاصی پیامبر میداند مثل مفسرین دیگر، سپس به اقوال مختلف از مصادیق پرداخته و از قول امام سجاد نام زنی بنام ام شریک دختر جابر را بعنوان یکی از این زنان معرفی میکند. نکته دیگر اینکه مولف به اعتراض عایشه نیز توجه و اشاره کرده است در نزول این آیه.
🔹مورد بعدی از تفسیر اطیب البیان است که مفسر میگوید( ولی این حکم یعنی اینکه زنی به صرف بخشیدن خود و بدون مهر، بر رسول خدا حلال شود ، فقط اختصاص به ایشان دارد و در سایر مومنان جریان ندارد) و در مورد ادامه آیه همانند صاحب المیزان میگوید ( یعنی ای رسول ما ، تو مخیر هستی که پیشنهاد زنی را که خود را به تو بخشیده بپذیری یا رد کنی. و اگر رد کردی و دوباره خواستی او را بپذیری منعی بر تو نیست،و سرزنش وگناهی متوجه تو نمیباشد)
🔹بنابراین میبینیم که این مفسرین نیز این حکم را مختص به پیامبر دانسته و در رد و پذیرش چنین زنانی پیامبر اسلام را کاملا صاحب اختیار میدانند.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت سوم...
↩️حال برای اینکه نشان دهیم این حکم تا چه اندازه صرفا برای پیامبر است از تفسیر نور قرائتی شاهدی ارائه میکنیم.
❇️وی مینویسد( اسلام برای شخص پیامبر تکالیف و همچنین امتیازات خاصی قرار داده است. اینمطلب را در خصوص توضیح خالصه لک آورده است)
🔹در پایان اشاره به شواهد تفسیری به سراغ تفسیر راهنما از هاشمی رفسنجانی میرویم تا نظر وی را نیز جویا شویم.
🔹ایشان مینویسد ( هبه کردن زنی ، خود را به همسری پیامبر ، حکمی ویژه آن حضرت بوده و هیچ مومنی مشمول آننمیشود) ایشان در ادامه و در خصوص توضیح ( ان اراد النبی ... میگوید قرینه ایست بر اینکه این مورد با صیغه وهبت نفسی لک تحقق میابد و نیازی به صیغه عقد رایج نیست)
بنابراین میبینیم این نوع هبه یک ساختار ویژه ای داشته است و فلسفه ایجاد آن این بوده که زنانی که از نعمت شوهر محروم بوده اند جهت اطفای شهوت خود خود را بدون مهر و عقد مرسوم در اختیار محمد قرار دهند و او نیز چنانچه رغبت داشت آنها را برای هر چند بار مورد لطف جنسی خویش قرار دهد.‼️
این حکم کاملا اختصاصی است ، حتی اگر سبب ناراحتی همسران پیامبر شود.
🔹مومنین دیگر نیز از نعمت چنین عملی محروم هستند و رابطه آنها غیر از چارچوب ازدواج رسمی و عقد، زنا محسوب شده و مستحق ۸۰ ضربه تازیانه یا سنگسار، حسب مورد است.⁉️
🔹در بخش بالا دانستیم که بین واژه ( اَزواجَکَ ) که در مورد برخی از زنان رسمی اوست با واژه ( وَهَبَت نفسَها) که برای زنانی است که خود را به محمد میبخشند ساختار حقوقی کاملا متفاوتی برقرار است.
🔹حال در ادامه بدنبال این امر هستیم تا نشان دهیم آیا آنطور که مفسرین بالا اشاره کرده اند، این وَهَبَت ازدواج است با کلیه متعلقات و حقوق و تکالیف، یا نقش جنسی در این زمینه پررنگ است و سبب وضع و ایجاد چنین ساختار حقوقی شده است.
🔷در بخش مربوطه آمده ( و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد، و پیامبر نیز اراده ( یَستَنکَحِها) جماع با او را داشته باشد . و این مختص توست و نه دیگر مومنین)
مفسرین اسلامی سعی کرده برای عدم آبروریزی بیشتر واژه یستنکحها را بمعنای ازدواج در نظر بگیرند و نه جماع. اما بنده در ترجمه آیه واژه جماع را آورده ام. حال ببینیم نظر کدام گروه مقرون به صحت است.
🔹واژه ( نکح) هم بمعنای ازدواج کاربرد دارد و هم بمعنای جماع و وطی.
این دو معنا در اکثر فرهنگ های لغات آمده و ما در اینجا به فرهنگ عربی به عربی التوقیف علی مهمات التعاریف مراجعه میکنیم و میبینیم در مورد علاوه بر مسئله ازدواج به این مطلب نیز اشاره میکند که ( ایلاج ذکر فی الفرج لیصر بذالک کاشی الواحد - داخل کردن آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن برای اینکه یک شی واحد شود)
پس میبینیم که واژه نکاح دارای دو معنا است. اما کدام معنا بیشتر میتواند محل نظر باشد❓
در اینجا با ذکر شاهدی دیگر مطلب را ارائه میدهیم. در عقد ازدواج خطبه ای خوانده میشود و زن چنانچه بخواهد خطبه خود را بخواند میگوید( انکحتک و زوجتک نفسی الی...- )پس میبینیم که دو واژه انکحتک و زوجتک هر دو بکار رفته است. پس قاعدتا نمیتواند یکمعنا را افاده کند. پس در واقع اینجا میبینیم انکحتک بمعنای جماع و وطی میدهد. و زوجتک بمعنای عقد ازدواج.
🔹نکته دیگر اینکه محمد حسن نجفی صاحب کتاب جواهر الکلام در جلد ۲۹ صفحه ۶ چنین اشاره دارد که هیچ یک از دو معنی از لفظ نکاح فهمیده نمیشود ، مگر به قرینه. و قرینه علامت مجاز است. ایشان ادامه میدهد که مشهور آن است که نکاح در لغت حقیقت در وطی و جماع است و در شرع به عقد هم اطلاق میشود. وی این مطلب را از صحاح اللغه گرفته است.
❇️زرقانی در شرح زرقانی جلد سوم صفحه ۱۸۷ آورده است از ابن علی فارسی منقول است که هرگاه گفته شود ( نکح امراه او زوجته) غرض جماع است و وطی.
دلیل واضح است. چون وطی تابع عقد ازدواج است. و زوجه یعنی کسی که قبلا بموجب عقد به قید زوجیت درآمده و نکح در اینجا بمعنای جماع است.
🔹حال با ذکر این مقدمات به سراغ این مطلب میرویم که آنچه مفسرین نام برده آورده اند مقرون به صحت هست یا آنچه نویسنده این متن بدان معتقد است و در ترجمه آورده است. اینکه یستنکحها ازدواج است یا جماع؟
بهتر است دوباره متن آیه را بیاوریم. در بند سوم میگوید( ان وَهَبَت نفسها للنّبی ان اراد النّبی ان یَستَنکَحَها خالصه لک من دون المومنین)
اگر خوب به بند اول دقت کنیم خواهیم دید الله از واژه ازواجک استفاده کرده است ولی در این بند از این واژه استفاده ننموده است که صرفا بمعنای عقد است. پس شارع حتما منظوری داشته است از عدم استفاده از آن.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
ادامه قسمت سوم...
↩️حال برای اینکه نشان دهیم این حکم تا چه اندازه صرفا برای پیامبر است از تفسیر نور قرائتی شاهدی ارائه میکنیم.
❇️وی مینویسد( اسلام برای شخص پیامبر تکالیف و همچنین امتیازات خاصی قرار داده است. اینمطلب را در خصوص توضیح خالصه لک آورده است)
🔹در پایان اشاره به شواهد تفسیری به سراغ تفسیر راهنما از هاشمی رفسنجانی میرویم تا نظر وی را نیز جویا شویم.
🔹ایشان مینویسد ( هبه کردن زنی ، خود را به همسری پیامبر ، حکمی ویژه آن حضرت بوده و هیچ مومنی مشمول آننمیشود) ایشان در ادامه و در خصوص توضیح ( ان اراد النبی ... میگوید قرینه ایست بر اینکه این مورد با صیغه وهبت نفسی لک تحقق میابد و نیازی به صیغه عقد رایج نیست)
بنابراین میبینیم این نوع هبه یک ساختار ویژه ای داشته است و فلسفه ایجاد آن این بوده که زنانی که از نعمت شوهر محروم بوده اند جهت اطفای شهوت خود خود را بدون مهر و عقد مرسوم در اختیار محمد قرار دهند و او نیز چنانچه رغبت داشت آنها را برای هر چند بار مورد لطف جنسی خویش قرار دهد.‼️
این حکم کاملا اختصاصی است ، حتی اگر سبب ناراحتی همسران پیامبر شود.
🔹مومنین دیگر نیز از نعمت چنین عملی محروم هستند و رابطه آنها غیر از چارچوب ازدواج رسمی و عقد، زنا محسوب شده و مستحق ۸۰ ضربه تازیانه یا سنگسار، حسب مورد است.⁉️
🔹در بخش بالا دانستیم که بین واژه ( اَزواجَکَ ) که در مورد برخی از زنان رسمی اوست با واژه ( وَهَبَت نفسَها) که برای زنانی است که خود را به محمد میبخشند ساختار حقوقی کاملا متفاوتی برقرار است.
🔹حال در ادامه بدنبال این امر هستیم تا نشان دهیم آیا آنطور که مفسرین بالا اشاره کرده اند، این وَهَبَت ازدواج است با کلیه متعلقات و حقوق و تکالیف، یا نقش جنسی در این زمینه پررنگ است و سبب وضع و ایجاد چنین ساختار حقوقی شده است.
🔷در بخش مربوطه آمده ( و زن مومنه ای که خود را به پیامبر ببخشد، و پیامبر نیز اراده ( یَستَنکَحِها) جماع با او را داشته باشد . و این مختص توست و نه دیگر مومنین)
مفسرین اسلامی سعی کرده برای عدم آبروریزی بیشتر واژه یستنکحها را بمعنای ازدواج در نظر بگیرند و نه جماع. اما بنده در ترجمه آیه واژه جماع را آورده ام. حال ببینیم نظر کدام گروه مقرون به صحت است.
🔹واژه ( نکح) هم بمعنای ازدواج کاربرد دارد و هم بمعنای جماع و وطی.
این دو معنا در اکثر فرهنگ های لغات آمده و ما در اینجا به فرهنگ عربی به عربی التوقیف علی مهمات التعاریف مراجعه میکنیم و میبینیم در مورد علاوه بر مسئله ازدواج به این مطلب نیز اشاره میکند که ( ایلاج ذکر فی الفرج لیصر بذالک کاشی الواحد - داخل کردن آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن برای اینکه یک شی واحد شود)
پس میبینیم که واژه نکاح دارای دو معنا است. اما کدام معنا بیشتر میتواند محل نظر باشد❓
در اینجا با ذکر شاهدی دیگر مطلب را ارائه میدهیم. در عقد ازدواج خطبه ای خوانده میشود و زن چنانچه بخواهد خطبه خود را بخواند میگوید( انکحتک و زوجتک نفسی الی...- )پس میبینیم که دو واژه انکحتک و زوجتک هر دو بکار رفته است. پس قاعدتا نمیتواند یکمعنا را افاده کند. پس در واقع اینجا میبینیم انکحتک بمعنای جماع و وطی میدهد. و زوجتک بمعنای عقد ازدواج.
🔹نکته دیگر اینکه محمد حسن نجفی صاحب کتاب جواهر الکلام در جلد ۲۹ صفحه ۶ چنین اشاره دارد که هیچ یک از دو معنی از لفظ نکاح فهمیده نمیشود ، مگر به قرینه. و قرینه علامت مجاز است. ایشان ادامه میدهد که مشهور آن است که نکاح در لغت حقیقت در وطی و جماع است و در شرع به عقد هم اطلاق میشود. وی این مطلب را از صحاح اللغه گرفته است.
❇️زرقانی در شرح زرقانی جلد سوم صفحه ۱۸۷ آورده است از ابن علی فارسی منقول است که هرگاه گفته شود ( نکح امراه او زوجته) غرض جماع است و وطی.
دلیل واضح است. چون وطی تابع عقد ازدواج است. و زوجه یعنی کسی که قبلا بموجب عقد به قید زوجیت درآمده و نکح در اینجا بمعنای جماع است.
🔹حال با ذکر این مقدمات به سراغ این مطلب میرویم که آنچه مفسرین نام برده آورده اند مقرون به صحت هست یا آنچه نویسنده این متن بدان معتقد است و در ترجمه آورده است. اینکه یستنکحها ازدواج است یا جماع؟
بهتر است دوباره متن آیه را بیاوریم. در بند سوم میگوید( ان وَهَبَت نفسها للنّبی ان اراد النّبی ان یَستَنکَحَها خالصه لک من دون المومنین)
اگر خوب به بند اول دقت کنیم خواهیم دید الله از واژه ازواجک استفاده کرده است ولی در این بند از این واژه استفاده ننموده است که صرفا بمعنای عقد است. پس شارع حتما منظوری داشته است از عدم استفاده از آن.
🔻ادامه دارد....
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
قسمت آخر...
↩️نکته مهم دیگر اینکه همانطور که گفتیم بکار بردن کلمه نکح در کنار عقد ازدواج این مطلب را یقینی میکند که نکح یعنی جماع و وطی. زیرا استفاده از ازدواج در حالیکه خود عقد ازدواج هم در جمله بکار برود فاقد موضوعیت است. مثل همان خطبه که انکحتک و زوجتک با هم میاید و انکحتک بمعنای جماع و وطی است نه ازدواج. چون کلمه ازدواج در ادامه بکار رفته است، و بکار بردن دو کلمه غیر لفظی با بار معنایی مشابه نمیتواند وجاهتی داشته باشد.
❇️حال اگر خوب دقت کنید خواهید دید در این بند سبب ایجاد رابطه حقوقی هبه است و کلمه ( وَهَبَت) همان عقد حقوقی است که پیامبر را واجد رابطه دانسته و در ادامه اشاره میکند که پیامبر نیز تمایل به نکاح داشته باشد.
🔹اگر ما منظور از نکاح را ازدواج بگیریم معنای آن درست در نمیآید. زیرا یک طرف داستان( زن) قصد هبه دارد نه ازدواج و طرف دیگر نمیتواند قصد ازدواج داشته باشد نه هبه. چون خواست دو طرف کاملا متفاوت است و چنین مطلبی نمیتواند محقق شود. حال باید به مطلب جماع و وطی مراجعه کرد.
اگر ما معنای یستنکحها را جماع و وطی بگیریم کاملا درست میشود. زیرا عقد هبه است و پیامبر هم قصد دارد از بخشیدن زن به خود نیاز جنسی را نیز برآورده کند. موید این مطلب همان روایاتی است که زن خود را رسیده و شوهر ندیده معرفی میکند و خود را بدون فرزند میداند. در این مطلب کاملا مشخص است که زن نیاز جنسی خود را نشان میدهد.
🔰نکته پایانی اینکه مهریه اصولا در مسئله جماع و نزدیکی نقش ویژه ای دارد نه صرفا در عقد. برای همین وقتی زنی میگوید حاضر است با پیامبر بدون مهریه و بصورت هبه باشد میخواهد بگوید حاضر است بخاطر لذت جنسی از حق مهریه نیز چشم پوشی کند. بنابر این واژه یستنکحها کاملا منصرف به جماع و وطی است و نقش آن بارز است.
🌀بدلیل مجال کم سعی کردیم چکیده ای از مطالب را تقدیم خوانندگان گرامی کنیم تا ببینیم چگونه پیامبر اسلام به کمک خداوندی که به کمک او میآید، تمایلات جنسی اش را تحت احکام اختصاصی شرعی قرار میدهد و رابطه ای خارج از عقد ازدواج را که برای دیگران حکم زنا دارد را برای خود حلال کرده و نوعی ساختار حقوقی و شرعی ، همانند برخی احکام اختصاصی دیگر خود ،ایجاد نموده است.
_پایان
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
#اسلام_پیامبر
قسمت آخر...
↩️نکته مهم دیگر اینکه همانطور که گفتیم بکار بردن کلمه نکح در کنار عقد ازدواج این مطلب را یقینی میکند که نکح یعنی جماع و وطی. زیرا استفاده از ازدواج در حالیکه خود عقد ازدواج هم در جمله بکار برود فاقد موضوعیت است. مثل همان خطبه که انکحتک و زوجتک با هم میاید و انکحتک بمعنای جماع و وطی است نه ازدواج. چون کلمه ازدواج در ادامه بکار رفته است، و بکار بردن دو کلمه غیر لفظی با بار معنایی مشابه نمیتواند وجاهتی داشته باشد.
❇️حال اگر خوب دقت کنید خواهید دید در این بند سبب ایجاد رابطه حقوقی هبه است و کلمه ( وَهَبَت) همان عقد حقوقی است که پیامبر را واجد رابطه دانسته و در ادامه اشاره میکند که پیامبر نیز تمایل به نکاح داشته باشد.
🔹اگر ما منظور از نکاح را ازدواج بگیریم معنای آن درست در نمیآید. زیرا یک طرف داستان( زن) قصد هبه دارد نه ازدواج و طرف دیگر نمیتواند قصد ازدواج داشته باشد نه هبه. چون خواست دو طرف کاملا متفاوت است و چنین مطلبی نمیتواند محقق شود. حال باید به مطلب جماع و وطی مراجعه کرد.
اگر ما معنای یستنکحها را جماع و وطی بگیریم کاملا درست میشود. زیرا عقد هبه است و پیامبر هم قصد دارد از بخشیدن زن به خود نیاز جنسی را نیز برآورده کند. موید این مطلب همان روایاتی است که زن خود را رسیده و شوهر ندیده معرفی میکند و خود را بدون فرزند میداند. در این مطلب کاملا مشخص است که زن نیاز جنسی خود را نشان میدهد.
🔰نکته پایانی اینکه مهریه اصولا در مسئله جماع و نزدیکی نقش ویژه ای دارد نه صرفا در عقد. برای همین وقتی زنی میگوید حاضر است با پیامبر بدون مهریه و بصورت هبه باشد میخواهد بگوید حاضر است بخاطر لذت جنسی از حق مهریه نیز چشم پوشی کند. بنابر این واژه یستنکحها کاملا منصرف به جماع و وطی است و نقش آن بارز است.
🌀بدلیل مجال کم سعی کردیم چکیده ای از مطالب را تقدیم خوانندگان گرامی کنیم تا ببینیم چگونه پیامبر اسلام به کمک خداوندی که به کمک او میآید، تمایلات جنسی اش را تحت احکام اختصاصی شرعی قرار میدهد و رابطه ای خارج از عقد ازدواج را که برای دیگران حکم زنا دارد را برای خود حلال کرده و نوعی ساختار حقوقی و شرعی ، همانند برخی احکام اختصاصی دیگر خود ،ایجاد نموده است.
_پایان
با همکاری_ایمان سلیمانی امیری
🆔 @islie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آخوند یعنی خرافات
عيسى مسيح ٧٠٠ سال پس از مرگش به زيارت قبر حسين در كربلا ميرفته است
بیشرف نادان عيسى ٧٠٠ سال قبل از تولد حسين وفات كرده
#اسلام_یعنی_جهل_و_خرافات
@islie
عيسى مسيح ٧٠٠ سال پس از مرگش به زيارت قبر حسين در كربلا ميرفته است
بیشرف نادان عيسى ٧٠٠ سال قبل از تولد حسين وفات كرده
#اسلام_یعنی_جهل_و_خرافات
@islie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢با کشته شدن ابوبکر البغدادی این توهم اسلامگرایان که میتوانند بر طبق عقاید متحجرانه اسلام با دنیا بجنگند و اسلام رو در جهان مستقر سازند نیز #کشته_شده و ضعف مسلمین اعم از شیعه و سنی در مقابل آزاد اندیشان از خورشید عیان تر گردیده است...
▪️بسیاری از #منادیان جهاد نیز در طی این چند سال اخیر سر در خشتک خود فرو بردند و با عدم قیام در مقابل مخالفین اسلام نشان دادند که حتی مبلغین اسلام و جهاد نیز به ناکارآمدی اسلام در عمل واقف گردیده اند و حاضر نیستند بر طبق عقاید دینی به جنگ با آزاداندیشان بپردازند، چرا که سرنوشت ایشان در این تلاش سرنوشت بچه گربه ای افلیج در مقابل پلنگی تیز چنگال است...👌🏿
▪️اخیرا نیز برخی از منادیان جهاد پس از کشته شدن ابوبکر البغدادی به دست ترامپ{#کافر} ؛ به رقص و پایکوبی پرداختند و بر صورت ترامپ بوسه زدند. که نیاز به تشریح ندارد 😄
▫️این کلیپ هم صحنه تجاوز به چند زن مسلمان و مجاهد پیروی داعش و عاقبت ایشان است.[که ما این عمل را تایید نمیکنیم] فی الواقع این زنان داعشی نمایانگر وضعیت تحقیرآمیز اسلام در مقابل جامعه جهانی هستند 😉
#اسلام_در_واقعیت_مرده_است
#اسلام_تلگرامی_بوی_گند_این_مردار_است
▪️بسیاری از #منادیان جهاد نیز در طی این چند سال اخیر سر در خشتک خود فرو بردند و با عدم قیام در مقابل مخالفین اسلام نشان دادند که حتی مبلغین اسلام و جهاد نیز به ناکارآمدی اسلام در عمل واقف گردیده اند و حاضر نیستند بر طبق عقاید دینی به جنگ با آزاداندیشان بپردازند، چرا که سرنوشت ایشان در این تلاش سرنوشت بچه گربه ای افلیج در مقابل پلنگی تیز چنگال است...👌🏿
▪️اخیرا نیز برخی از منادیان جهاد پس از کشته شدن ابوبکر البغدادی به دست ترامپ{#کافر} ؛ به رقص و پایکوبی پرداختند و بر صورت ترامپ بوسه زدند. که نیاز به تشریح ندارد 😄
▫️این کلیپ هم صحنه تجاوز به چند زن مسلمان و مجاهد پیروی داعش و عاقبت ایشان است.[که ما این عمل را تایید نمیکنیم] فی الواقع این زنان داعشی نمایانگر وضعیت تحقیرآمیز اسلام در مقابل جامعه جهانی هستند 😉
#اسلام_در_واقعیت_مرده_است
#اسلام_تلگرامی_بوی_گند_این_مردار_است
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢نگاهی بر فحاشی های محمد در قرآن به مخالفینش [۳] ⚜در دو پست قبل به ترتیب فحاشی محمد و مغالطه ایشان در قران رو از تفاسیر و لغت ثابت کردیم که میتوانید آنهارو در لینک زیر مطالعه کنید: 🔺۱:https://t.me/islie/17378 🔺۲:https://t.me/islie/17379 🖋با این حال یکی از…
💢نقد و ابطال تمام ادله نبوت محمد بن عبدالله به عنوان پیامبر دین تروریستی اسلام [۱]
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜نبوت در مفهوم عام خود، یكی از اصول بنیادين و مشترک همه اديان به اصطلاح الهی است. مطابق اين اصل، {خداوند در طول تاریخ با انسانهایی سخن گفته!? و آنها را مأمور هدایت و راهنمایی مردم به سوی کمال معنوی و سعادت حقیقی کرده است}!!!
▫️بعضی از این به اصطلاح پیامبران صاحب کتاب و شریعت بوده اند و بعضی دیگر فقط وظیفه تبلیغ تعالیم پیامبران پیشین را به عهده داشتند.در این تعریف کلی از نبوت، پیروان همه ادیان ابراهیمی اعم از مسیحی و یهودی و اسلامی اتفاق نظر دارند، اختلافی اگر هست در مصادیق این اصل کلی است.
🖋به عنوان مثال یهودیان معتقدند که عیسی و محمد فرستادگان واقعی خدا نیستند. مسیحیان به نبوت موسی اعتقاد دارند، ولی محمد را به عنوان یک پیامبر حقیقی نمیپذیرند و آسمانی بودن قرآن را انکار میکنند. در این میان مسلمانان معتقدند محمد آخرین و بزرگترین پیامبر الهی است. بدیهی است که پیش از پرداختن به این اختلافات، باید به یک پرسش بنیادین پاسخ داد و آن اینکه آیا دلیل محکم و قاطعی برای اثبات نبوت در مفهوم کلی و صرفنظر از مصادیق آن وجود دارد؟
▪️متفکران اسلامی خصوصا شیعه بحث را از ضرورت نبوت آغاز میکنند. به اعتقاد آنها می توان با دلایل عقلی و مقدماتی نشان داد که ارسال رسل بر خداوند واجب است ولذا محال است که پیامبرانی مبعوث نشده باشند. به عبارت دیگر حتی اگر در شرایطی باشیم که بنا به فرض خبری از رسولان الهی نداشته باشیم، میتوانیم با تجزیه و تحلیلهای عقلی صرف به این نتیجه برسیم که خداوند پیامبرانی را تاکنون فرستاده است، و وظیفه ما فقط شناخت پیامبران حقیقی و استفاده از تعالیم وحیانی آنها برای رسیدن به کمال و سعادت است.😄
{#استاد_نیکوئی}: من در اینجا ادله اقامه شده نبوت عامه رو عنوان و سپس ابطال می کنم👌🏿
=========================
🚯 @ISLIE
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜نبوت در مفهوم عام خود، یكی از اصول بنیادين و مشترک همه اديان به اصطلاح الهی است. مطابق اين اصل، {خداوند در طول تاریخ با انسانهایی سخن گفته!? و آنها را مأمور هدایت و راهنمایی مردم به سوی کمال معنوی و سعادت حقیقی کرده است}!!!
▫️بعضی از این به اصطلاح پیامبران صاحب کتاب و شریعت بوده اند و بعضی دیگر فقط وظیفه تبلیغ تعالیم پیامبران پیشین را به عهده داشتند.در این تعریف کلی از نبوت، پیروان همه ادیان ابراهیمی اعم از مسیحی و یهودی و اسلامی اتفاق نظر دارند، اختلافی اگر هست در مصادیق این اصل کلی است.
🖋به عنوان مثال یهودیان معتقدند که عیسی و محمد فرستادگان واقعی خدا نیستند. مسیحیان به نبوت موسی اعتقاد دارند، ولی محمد را به عنوان یک پیامبر حقیقی نمیپذیرند و آسمانی بودن قرآن را انکار میکنند. در این میان مسلمانان معتقدند محمد آخرین و بزرگترین پیامبر الهی است. بدیهی است که پیش از پرداختن به این اختلافات، باید به یک پرسش بنیادین پاسخ داد و آن اینکه آیا دلیل محکم و قاطعی برای اثبات نبوت در مفهوم کلی و صرفنظر از مصادیق آن وجود دارد؟
▪️متفکران اسلامی خصوصا شیعه بحث را از ضرورت نبوت آغاز میکنند. به اعتقاد آنها می توان با دلایل عقلی و مقدماتی نشان داد که ارسال رسل بر خداوند واجب است ولذا محال است که پیامبرانی مبعوث نشده باشند. به عبارت دیگر حتی اگر در شرایطی باشیم که بنا به فرض خبری از رسولان الهی نداشته باشیم، میتوانیم با تجزیه و تحلیلهای عقلی صرف به این نتیجه برسیم که خداوند پیامبرانی را تاکنون فرستاده است، و وظیفه ما فقط شناخت پیامبران حقیقی و استفاده از تعالیم وحیانی آنها برای رسیدن به کمال و سعادت است.😄
{#استاد_نیکوئی}: من در اینجا ادله اقامه شده نبوت عامه رو عنوان و سپس ابطال می کنم👌🏿
=========================
🚯 @ISLIE
Telegram
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢با کشته شدن ابوبکر البغدادی این توهم اسلامگرایان که میتوانند بر طبق عقاید متحجرانه اسلام با دنیا بجنگند و اسلام رو در جهان مستقر سازند نیز #کشته_شده و ضعف مسلمین اعم از شیعه و سنی در مقابل آزاد اندیشان از خورشید عیان تر گردیده است...
▪️بسیاری از #منادیان…
▪️بسیاری از #منادیان…
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢نقد و ابطال تمام ادله نبوت محمد بن عبدالله به عنوان پیامبر دین تروریستی اسلام [۱] Ⓜ️ https://t.me/islie/17403 🚯 @ISLIE ========================= ⚜نبوت در مفهوم عام خود، یكی از اصول بنیادين و مشترک همه اديان به اصطلاح الهی است. مطابق اين اصل، {خداوند در طول…
💢نقد و ابطال تمام ادله نبوت محمد بن عبدالله به عنوان پیامبر دین تروریستی اسلام [٢-(حکمت الهی-۱)]
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜این دلیل{حکمت الهی} بر مبنای نقصان علم و دانش بشري و عدم كفایت عقل انسان در شناخت راه كمال و سعادت اقامه شده است و گزاره های آن بدین شکل هستند:
▪️[۱_خدای متعال انسان را براي تكامل اختیاري آفریده است].
▪️[٢_تكامل اختیاري درگرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است.]
▪️[٣_عقل انسان براي چنین شناختي كفایت نميكند.]
▫️نتیجه این مقدمات این است كه حكمت خدا اقتضاء دارد كه براي اینكه نقض غرض از خلقت انسان پیش نیاید، خدا راه دیگري {وحی} در اختیار انسان قرار دهد تا از آن راه پي به سعادت دنیا و آخرت ببرد و بتواند كمال اختیاري پیدا كند.
🖋حال این استدلال رو زیر نقد عقلی قرار خواهیم داد: در مقدمه شماره ۱ این دلیل از كجا آمده است؟ لازمه منطقي حكمت الهي این است كه از آفرینش هر موجودي هدفي داشته باشد، اما این هدف ميتواند مصادیق بيشماري داشته باشد. حال چگونه و با كدام دلیل عقلي معلوم شده است كه خدا انسان را براي تكامل اختیاري آفریده است؟ در اینجا مغالطه وضع تالی رخ داده است .در مقدمه شماره ٢ این دلیل سخن از [سعادت و شقاوت دنیا و آخرت] آمده است. پیشفرض این مقدمه توانایي عقل در اثبات معاد است. در این مورد سه نكته مهم را باید در نظر داشت:
▪️الف. ابتدا باید وجود جهان آخرت و زندگي پس از مرگ را با دلیل عقلي محكم و قاطع اثبات كرد تا بتوان از آن در مقدمه این استدلال استفاده كرد. آیا چنین دلیلي تاكنون اقامه شده است؟
▪️ب. حالا با ارفاق فرض كنیم وجود جهان آخرت و زندگي پس از مرگ، با دلیل عقلي قابل اثبات است اما آنچه كه مسلم است عقل انسان حداكثر مي تواند وجود آخرت بدون جزئیات آن را اثباتّ كند و اثبات وجود دو نوع زندگي پس از مرگ از عهده عقل خارج است و لذا قبل از اثبات وجود بهشت و جهنم و اینكه بعضي از انسانها سر از اولي و بعضي دیگر سر از دومي درميآورند، نميتوان در ادله عقلي ضرورت نبوت سخن از سعادت و شقاوت اخرت زد👌🏿
🔹ادامه دارد...
========================
🚯 @ISLIE
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜این دلیل{حکمت الهی} بر مبنای نقصان علم و دانش بشري و عدم كفایت عقل انسان در شناخت راه كمال و سعادت اقامه شده است و گزاره های آن بدین شکل هستند:
▪️[۱_خدای متعال انسان را براي تكامل اختیاري آفریده است].
▪️[٢_تكامل اختیاري درگرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است.]
▪️[٣_عقل انسان براي چنین شناختي كفایت نميكند.]
▫️نتیجه این مقدمات این است كه حكمت خدا اقتضاء دارد كه براي اینكه نقض غرض از خلقت انسان پیش نیاید، خدا راه دیگري {وحی} در اختیار انسان قرار دهد تا از آن راه پي به سعادت دنیا و آخرت ببرد و بتواند كمال اختیاري پیدا كند.
🖋حال این استدلال رو زیر نقد عقلی قرار خواهیم داد: در مقدمه شماره ۱ این دلیل از كجا آمده است؟ لازمه منطقي حكمت الهي این است كه از آفرینش هر موجودي هدفي داشته باشد، اما این هدف ميتواند مصادیق بيشماري داشته باشد. حال چگونه و با كدام دلیل عقلي معلوم شده است كه خدا انسان را براي تكامل اختیاري آفریده است؟ در اینجا مغالطه وضع تالی رخ داده است .در مقدمه شماره ٢ این دلیل سخن از [سعادت و شقاوت دنیا و آخرت] آمده است. پیشفرض این مقدمه توانایي عقل در اثبات معاد است. در این مورد سه نكته مهم را باید در نظر داشت:
▪️الف. ابتدا باید وجود جهان آخرت و زندگي پس از مرگ را با دلیل عقلي محكم و قاطع اثبات كرد تا بتوان از آن در مقدمه این استدلال استفاده كرد. آیا چنین دلیلي تاكنون اقامه شده است؟
▪️ب. حالا با ارفاق فرض كنیم وجود جهان آخرت و زندگي پس از مرگ، با دلیل عقلي قابل اثبات است اما آنچه كه مسلم است عقل انسان حداكثر مي تواند وجود آخرت بدون جزئیات آن را اثباتّ كند و اثبات وجود دو نوع زندگي پس از مرگ از عهده عقل خارج است و لذا قبل از اثبات وجود بهشت و جهنم و اینكه بعضي از انسانها سر از اولي و بعضي دیگر سر از دومي درميآورند، نميتوان در ادله عقلي ضرورت نبوت سخن از سعادت و شقاوت اخرت زد👌🏿
🔹ادامه دارد...
========================
🚯 @ISLIE
Telegram
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢با کشته شدن ابوبکر البغدادی این توهم اسلامگرایان که میتوانند بر طبق عقاید متحجرانه اسلام با دنیا بجنگند و اسلام رو در جهان مستقر سازند نیز #کشته_شده و ضعف مسلمین اعم از شیعه و سنی در مقابل آزاد اندیشان از خورشید عیان تر گردیده است...
▪️بسیاری از #منادیان…
▪️بسیاری از #منادیان…
💢ماده تروریست های مسلمان داعشی که زمانی فکر میکردند در اوج قدرت قرار دارند. اکنون در اردوگاهی دستگیر شده اند و از شانس بدشون چادرهایشان هم آتش گرفته و حقارتشون رو فریاد میزنند{البته ما این وضعیت رو تائید نمیکنیم}....
▪️این سرنوشت تمام مسلمین تروریستی است که خواهان ترویج اسلام در جهان هستند.
▪️یادی هم کنیم از رقص منادیان جهاد در شکست جهاد مسلمین توسط امریکا. و البته سایرینی که در مجازی با گوشی ساخت غرب میان عربده میکشن و جهاد و جهاد میکنن و در عمل تنها نگرانیشون لایک های اینستاگرامشون هست 😄
#اسلام_در_واقعیت_مرده_است
#اسلام_تلگرامی_بوی_گند_این_مردار_است
🚯 @ISLIE
▪️این سرنوشت تمام مسلمین تروریستی است که خواهان ترویج اسلام در جهان هستند.
▪️یادی هم کنیم از رقص منادیان جهاد در شکست جهاد مسلمین توسط امریکا. و البته سایرینی که در مجازی با گوشی ساخت غرب میان عربده میکشن و جهاد و جهاد میکنن و در عمل تنها نگرانیشون لایک های اینستاگرامشون هست 😄
#اسلام_در_واقعیت_مرده_است
#اسلام_تلگرامی_بوی_گند_این_مردار_است
🚯 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢نقد و ابطال تمام ادله نبوت محمد بن عبدالله به عنوان پیامبر دین تروریستی اسلام [٢-(حکمت الهی-٢)] Ⓜ️ https://t.me/islie/17403 🚯 @ISLIE ========================= ⚜باز هم یک ارفاق دیگر به این استدلال می کنیم. با صرف نظر از نكات فوق، ميتوان فرض كرد كه سعادت و…
💢نقد و ابطال تمام ادله نبوت محمد بن عبدالله به عنوان پیامبر دین تروریستی اسلام [٢-(حکمت الهی-٣)]
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜اکنون به تعریف دینداران از سعادت و کمال میپردازیم:
▫️۱_به زعم دینداران: سعادت واقعی یعنی نجات و رستگاری در آخرت [پس از مرگ]
🖋اما همانطور که بالاتردر نقد مقدمه دوم گفتم این تعریف هنگامی درست است و میتواند پشتوانه مقدمه مورد بحث باشد که از پیش و به روش عقلی وجود زندگی پس از مرگ {آن هم با کیفیتی که در ادیان الهی آمده است} اثبات شده باشد و ثانیاً در اینجا باز با این پرسش مواجه هستیم که با فرض پذیرش معنای گفته شده توسط دینداران، دلیل این مدعا که میگوید: عقل از کشف راه رسیدن به سعادت واقعی رستگاری پس از مرگ در آخرت عاجز است، چیست؟
▪️عقل آدمی با فرض اثبات معاد و زندگی پس از مرگِ فی الجمله حکم می کند که عمل به احکام عقل و اخلاق وجدان انسانی هر چند همراه با لغزشها و خطاهای غیرعمدی میتواند ما را به سعادت آخرت برساند و اگر سعادت آخرت به چیزی بیش از این نیاز داشته باشد، خداوند به گونه ای آدمیان را از آن آگاه خواهد کرد؛ ولی فراموش نکنیم که در اینجا هم با گزارها شرطی روبرو هستیم که شرط مقدم آن ناکافی بودن عمل به احکام عقل و جدان برای رسیدن به سعادت آخرت به روش عقلی و پیشینی قابل اثبات نیست و بنابراین نتیجه یا تالی آن ضرورت وحی و نبوت معلق و مشروط به اثبات آن مقدم شرط است و این، مدعای ضرورت نبوت را زیر سوال میبرد.
▪️این مطلب را با طرح یک پرسش دیگر میتوان به گونه ای روشن تر بیان کرد و آن اینکه: با فرِض واقعیت داشتن معاد و زندگی پس از مرگ شما از کجا دانسته اید که عقل قادر به کشف راه رسیدن به سعادت آخرت نیست و عمل به احکام عقل و اخلاق و وجدان انسانی به تنهایی نمیتواند آدمی را به رستگاری برساند؟ مگر شما با خداوند رابطه ای برقرار کردید و او به شما گفته است که آنچه عقل در این مورد می یابد، کافی نیست و برای نجات در آخرت به چیزی بیش از آن نیاز است؟
▪️در اینجا حکم عقل این است که به دلیل حکیم بودن و عادل بودن خدا که مفروضات بحث در این مقامند عمل صادقانه و خالصانه به احکام عقل و اخلاق و وجدان انسانی اگر چه ممکن است با خطاهای غیرعمدی هم همراه باشد همان راهی است که خداوند برای رسیدن انسانها به سعادت آخرت قرار داده است و اگر چیزی بیش از این لازم بود، به نحوی به آدمیان ابلاغ میشد و حال که ما جز عقل و وجدان انسانی چیز دیگری نداریم، البته خداوند{بنابر فرض وجود} به همین مقدار اکتفا کرده و از ما آدمیان فقط همین مقدار را میخواهد.
▪️حال اگر دینداران مدعی شوند که خداوند علاوه بر عقل به آدمی چیز دیگری مثلا ·وحی آسمانی· به واسطه پیامبران هم داده، اثبات آن به عهده اوست البینه علی المدعی ِبنابراین تجزیه و تحلیل عقل برای شناخت راه های عقلی و مقدماتی ما را به ناکافی بودن عقل برای سعادت نمیرساند و به ضرورت بعثت پیامبران منتهی نمیشود.👌🏿
🔹ادامه دارد...
========================
🚯 @ISLIE
Ⓜ️ https://t.me/islie/17403
🚯 @ISLIE
=========================
⚜اکنون به تعریف دینداران از سعادت و کمال میپردازیم:
▫️۱_به زعم دینداران: سعادت واقعی یعنی نجات و رستگاری در آخرت [پس از مرگ]
🖋اما همانطور که بالاتردر نقد مقدمه دوم گفتم این تعریف هنگامی درست است و میتواند پشتوانه مقدمه مورد بحث باشد که از پیش و به روش عقلی وجود زندگی پس از مرگ {آن هم با کیفیتی که در ادیان الهی آمده است} اثبات شده باشد و ثانیاً در اینجا باز با این پرسش مواجه هستیم که با فرض پذیرش معنای گفته شده توسط دینداران، دلیل این مدعا که میگوید: عقل از کشف راه رسیدن به سعادت واقعی رستگاری پس از مرگ در آخرت عاجز است، چیست؟
▪️عقل آدمی با فرض اثبات معاد و زندگی پس از مرگِ فی الجمله حکم می کند که عمل به احکام عقل و اخلاق وجدان انسانی هر چند همراه با لغزشها و خطاهای غیرعمدی میتواند ما را به سعادت آخرت برساند و اگر سعادت آخرت به چیزی بیش از این نیاز داشته باشد، خداوند به گونه ای آدمیان را از آن آگاه خواهد کرد؛ ولی فراموش نکنیم که در اینجا هم با گزارها شرطی روبرو هستیم که شرط مقدم آن ناکافی بودن عمل به احکام عقل و جدان برای رسیدن به سعادت آخرت به روش عقلی و پیشینی قابل اثبات نیست و بنابراین نتیجه یا تالی آن ضرورت وحی و نبوت معلق و مشروط به اثبات آن مقدم شرط است و این، مدعای ضرورت نبوت را زیر سوال میبرد.
▪️این مطلب را با طرح یک پرسش دیگر میتوان به گونه ای روشن تر بیان کرد و آن اینکه: با فرِض واقعیت داشتن معاد و زندگی پس از مرگ شما از کجا دانسته اید که عقل قادر به کشف راه رسیدن به سعادت آخرت نیست و عمل به احکام عقل و اخلاق و وجدان انسانی به تنهایی نمیتواند آدمی را به رستگاری برساند؟ مگر شما با خداوند رابطه ای برقرار کردید و او به شما گفته است که آنچه عقل در این مورد می یابد، کافی نیست و برای نجات در آخرت به چیزی بیش از آن نیاز است؟
▪️در اینجا حکم عقل این است که به دلیل حکیم بودن و عادل بودن خدا که مفروضات بحث در این مقامند عمل صادقانه و خالصانه به احکام عقل و اخلاق و وجدان انسانی اگر چه ممکن است با خطاهای غیرعمدی هم همراه باشد همان راهی است که خداوند برای رسیدن انسانها به سعادت آخرت قرار داده است و اگر چیزی بیش از این لازم بود، به نحوی به آدمیان ابلاغ میشد و حال که ما جز عقل و وجدان انسانی چیز دیگری نداریم، البته خداوند{بنابر فرض وجود} به همین مقدار اکتفا کرده و از ما آدمیان فقط همین مقدار را میخواهد.
▪️حال اگر دینداران مدعی شوند که خداوند علاوه بر عقل به آدمی چیز دیگری مثلا ·وحی آسمانی· به واسطه پیامبران هم داده، اثبات آن به عهده اوست البینه علی المدعی ِبنابراین تجزیه و تحلیل عقل برای شناخت راه های عقلی و مقدماتی ما را به ناکافی بودن عقل برای سعادت نمیرساند و به ضرورت بعثت پیامبران منتهی نمیشود.👌🏿
🔹ادامه دارد...
========================
🚯 @ISLIE
Telegram
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢با کشته شدن ابوبکر البغدادی این توهم اسلامگرایان که میتوانند بر طبق عقاید متحجرانه اسلام با دنیا بجنگند و اسلام رو در جهان مستقر سازند نیز #کشته_شده و ضعف مسلمین اعم از شیعه و سنی در مقابل آزاد اندیشان از خورشید عیان تر گردیده است...
▪️بسیاری از #منادیان…
▪️بسیاری از #منادیان…
📄نگاهی بر جریانات آزادىخواهانه پس از سقوط دولت ساسانیان [۱-٢]
بیدادگری و ستمکارىهای حکومت های اسلامی، ایرانیان را بر آن داشت که برای رهایىاز تحمیلات ناروا و اهانتهای بیشمار، مردانه قیام کنند و اساس این حکومت جابر را از بیخ و بن برکنند. نهضت ایرانیان، از همان عهد اُموی آغاز شد و دنباله آن به دوره های بعد کشید، تا اینکه در قرن سوم هجری به حد شدّت خودرسید. از آن پس هم حس کینه توزی و انتقامجویى گاهی به آشکار و گاهی پنهان در روح ایرانیان جایگزین بود و هر دوره به اقتضاىوقت به شکلىمخصوص نمایان میشد:
❃نهضت ایرانیان گاه به صورت جنگ و خونریزى و گاهی به صورت تدبیر و حیله های سیاسىو یک چند به شکل مناظرات ادبی و مشاجرات علمی دیده میشد، ولىبه هر صورتکه بود هدف واحد مقدسی پیروی میشد که عبارت بود از مخالفت و برانداختن سیادت دولت متجاوز اسلامی که در این راه هدف همه به تأسیس حکومت های ملّی مستقل میل داشت.
❃قیام ایرانیان بر ضدّ دستگاه خلافت اسلامی، نخست به صورت نهضت ادبی ظاهر گشت و شاعران تازیگوی ایرانی در آثار خود، مفاخرت بر عرب آغاز کردند و خاندان یسارنسائی از این لحاظ در عصر بنی امیه شهرت داشت، از فرزندان یسار؛ اسماعیل، محمد و ابراهیم در مورد ایران سخت متعصّب و نسبت به عرب دشمن و بدخواه و کینه جو بودند. گذشته از فرزندان یسار و بسیاری دیگر ... جنبش ایرانیان حتی در میان اعراب نیز منتشر گردیده بود رماح بن یزید، از شاعران متغزل معروف عصر بنی امیه و اوایل دولت عباسی است نسبت خود را از طرف مادر فارسی: { انا ابن ابی سلمی و جدی ظالم/ و امی حصان اعجم اخلصتها الاعاجم} ذکر کرده و بدین جهت افتخار نموده است با این حال دولت اسلامی به هروسیله که ممکن میبود، این صداها را خاموش و گلوی صاحبان این نغمه های آزادی را با سرپنجه خشم و کین میفشرد.
❃اینجا لازم به ذکر است خاطرنشان کنیم "مفاخرت بر اعراب" در آن دوران به معنای ضدیت با نژاد عربی در اندیشه ایرانی نبوده چرا که ایرانیان صدها سال با اعراب در کنار یکدیگر زیسته و تجارت کرده بودند فلذا ریشه این مفاخرت بیشتر به رفتار و منش حکومت "بنی امیه" در امر کشور داری بازگشت میکند که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.....
#جنبش_ملی #آزادی #ایرانیان #اسلام #بنی_امیه #شعرا #ساسانیان #پس_از_سقوط
🏴@ISLIE
بیدادگری و ستمکارىهای حکومت های اسلامی، ایرانیان را بر آن داشت که برای رهایىاز تحمیلات ناروا و اهانتهای بیشمار، مردانه قیام کنند و اساس این حکومت جابر را از بیخ و بن برکنند. نهضت ایرانیان، از همان عهد اُموی آغاز شد و دنباله آن به دوره های بعد کشید، تا اینکه در قرن سوم هجری به حد شدّت خودرسید. از آن پس هم حس کینه توزی و انتقامجویى گاهی به آشکار و گاهی پنهان در روح ایرانیان جایگزین بود و هر دوره به اقتضاىوقت به شکلىمخصوص نمایان میشد:
❃نهضت ایرانیان گاه به صورت جنگ و خونریزى و گاهی به صورت تدبیر و حیله های سیاسىو یک چند به شکل مناظرات ادبی و مشاجرات علمی دیده میشد، ولىبه هر صورتکه بود هدف واحد مقدسی پیروی میشد که عبارت بود از مخالفت و برانداختن سیادت دولت متجاوز اسلامی که در این راه هدف همه به تأسیس حکومت های ملّی مستقل میل داشت.
❃قیام ایرانیان بر ضدّ دستگاه خلافت اسلامی، نخست به صورت نهضت ادبی ظاهر گشت و شاعران تازیگوی ایرانی در آثار خود، مفاخرت بر عرب آغاز کردند و خاندان یسارنسائی از این لحاظ در عصر بنی امیه شهرت داشت، از فرزندان یسار؛ اسماعیل، محمد و ابراهیم در مورد ایران سخت متعصّب و نسبت به عرب دشمن و بدخواه و کینه جو بودند. گذشته از فرزندان یسار و بسیاری دیگر ... جنبش ایرانیان حتی در میان اعراب نیز منتشر گردیده بود رماح بن یزید، از شاعران متغزل معروف عصر بنی امیه و اوایل دولت عباسی است نسبت خود را از طرف مادر فارسی: { انا ابن ابی سلمی و جدی ظالم/ و امی حصان اعجم اخلصتها الاعاجم} ذکر کرده و بدین جهت افتخار نموده است با این حال دولت اسلامی به هروسیله که ممکن میبود، این صداها را خاموش و گلوی صاحبان این نغمه های آزادی را با سرپنجه خشم و کین میفشرد.
❃اینجا لازم به ذکر است خاطرنشان کنیم "مفاخرت بر اعراب" در آن دوران به معنای ضدیت با نژاد عربی در اندیشه ایرانی نبوده چرا که ایرانیان صدها سال با اعراب در کنار یکدیگر زیسته و تجارت کرده بودند فلذا ریشه این مفاخرت بیشتر به رفتار و منش حکومت "بنی امیه" در امر کشور داری بازگشت میکند که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.....
#جنبش_ملی #آزادی #ایرانیان #اسلام #بنی_امیه #شعرا #ساسانیان #پس_از_سقوط
🏴@ISLIE
Telegram
📎
💢اسلام اینجوریه که اهمیتی نمیده تو امروز رفتی فستیوال موزیک برای صلح !
تو را میبرد تا احکام قرآن و الله را جاری کند
#اسلام_ناب_محمدی
@islie
تو را میبرد تا احکام قرآن و الله را جاری کند
#اسلام_ناب_محمدی
@islie