◽️دُروغــها و خُــرافــاتِ اســلام◽️
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود خدا(برهان علیت)
◾️زمــان: جمعه۲۱دی ؛ ساعت 20بهوقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود خدا(برهان علیت)
◾️زمــان: جمعه۲۱دی ؛ ساعت 20بهوقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
🔘مجازات دزدی در اسلام
💢طبق قرآن
آیه ۳۸ سوره مائده
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببُرید، این عقوبتی است که خدا مقرر کرده و خدا مقتدر و به مصالح خلق داناست.
💢قرآن میگوید که دزد باید دستش قطع شود؛ این قطع کردن دست به عنوان انتقام از هر گونه سود یا منفعتی که دزد به دست آورده و همچنین به عنوان مجازات از سوی الله است.
علمای مسلمان بعدها تأکید کردند که این مجازات تنها در جامعهای که نیازهای اساسی شهروندانش به طور کافی تأمین شده باشد، میتواند اجرا شود.
🔘طبق حدیث
💢قرآن میگوید که دست دزد باید قطع شود، اما حدیث اضافه میکند که محمد این نوع مجازات را در زمان خود اجرا کرده است، همانطور که در مجموعهای از حوادث حدیث مشخص است. (ما فرض میکنیم که شهروندان تحت رهبری او به اندازه کافی تأمین میشدند).
1️⃣_جابر بن عبداللَّه انصارى گزارش داده است که دزدی را به پیامبر آوردند که دستور داد “دستش را قطع کنید” و این کار انجام شد. او برای بار دوم آورده شد و پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید” و این کار انجام شد. سپس او برای بار سوم آورده شد. باز هم پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید.” سپس دست او قطع شد. بعدها او برای بار چهارم آورده شد و زمانی که پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید” پای او قطع شد. وقتی او برای بار پنجم آورده شد، پیامبر گفت: “او را بکشید.” پس او را گرفتیم و کشتیم و سپس او را کشان کشان به چاه انداختیم و سنگها را بر روی او انداختیم.
2️⃣_فوزالهبنعبید گزارش داده که دزدی را به پیامبر آوردند و دست او قطع شد و در دستور دیگر پیامبر، دست او را به گردنش آویختند.
3️⃣_عایشه گزارش داده است که پیامبر دست دزد را برای یک چهارم دینار و بالاتر قطع کرده است.
4️⃣_ابوهریره گزارش داده که پیامبر گفته است: “لعنت خدا بر دزدی که تخممرغی دزدیده و دستش قطع شده و طنابی دزدیده و دستش قطع شده است.”
5️⃣_در شریح سنت روایت شده که صفوانبنامیه به مدینه آمد و در مسجد با استفاده از پتو به عنوان بالش خوابید. دزدی آمد و پتو را دزدید. صفوان او را گرفت و به همراه او به نزد پیامبر آورد. محمد دستور داد که دست دزد قطع شود. صفوان گفت: “من نمیخواستم چنین مجازاتی باشد؛ من این پتو را به او صدقه میدهم.” پیامبر از او پرسید: “چرا قبل از اینکه با او بیایی، این کار را نکردی؟”
به عبارت دیگر، خیلی دیر است و دست مرد باید قطع شود.
6️⃣_طبری، در تفسیر آیه 38 گزارش میدهد که حادثهای را ذکر کرده که از این آموزش پشتیبانی میکند: “زنی جواهراتی دزدید که مردم آن را به پیامبر آوردند. او دستور داد که دست راست او قطع شود. زن سپس از او پرسید که آیا جایی برای توبه هست که او پاسخ داد: “امروز [یعنی پس از اینکه دستت قطع شد] از گناهت پاک میشوی مانند روزی که متولد شدی.
@islie
💢طبق قرآن
آیه ۳۸ سوره مائده
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دست زن و مرد دزد را به کیفر اعمالشان ببُرید، این عقوبتی است که خدا مقرر کرده و خدا مقتدر و به مصالح خلق داناست.
💢قرآن میگوید که دزد باید دستش قطع شود؛ این قطع کردن دست به عنوان انتقام از هر گونه سود یا منفعتی که دزد به دست آورده و همچنین به عنوان مجازات از سوی الله است.
علمای مسلمان بعدها تأکید کردند که این مجازات تنها در جامعهای که نیازهای اساسی شهروندانش به طور کافی تأمین شده باشد، میتواند اجرا شود.
🔘طبق حدیث
💢قرآن میگوید که دست دزد باید قطع شود، اما حدیث اضافه میکند که محمد این نوع مجازات را در زمان خود اجرا کرده است، همانطور که در مجموعهای از حوادث حدیث مشخص است. (ما فرض میکنیم که شهروندان تحت رهبری او به اندازه کافی تأمین میشدند).
1️⃣_جابر بن عبداللَّه انصارى گزارش داده است که دزدی را به پیامبر آوردند که دستور داد “دستش را قطع کنید” و این کار انجام شد. او برای بار دوم آورده شد و پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید” و این کار انجام شد. سپس او برای بار سوم آورده شد. باز هم پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید.” سپس دست او قطع شد. بعدها او برای بار چهارم آورده شد و زمانی که پیامبر گفت: “دستش را قطع کنید” پای او قطع شد. وقتی او برای بار پنجم آورده شد، پیامبر گفت: “او را بکشید.” پس او را گرفتیم و کشتیم و سپس او را کشان کشان به چاه انداختیم و سنگها را بر روی او انداختیم.
2️⃣_فوزالهبنعبید گزارش داده که دزدی را به پیامبر آوردند و دست او قطع شد و در دستور دیگر پیامبر، دست او را به گردنش آویختند.
3️⃣_عایشه گزارش داده است که پیامبر دست دزد را برای یک چهارم دینار و بالاتر قطع کرده است.
4️⃣_ابوهریره گزارش داده که پیامبر گفته است: “لعنت خدا بر دزدی که تخممرغی دزدیده و دستش قطع شده و طنابی دزدیده و دستش قطع شده است.”
5️⃣_در شریح سنت روایت شده که صفوانبنامیه به مدینه آمد و در مسجد با استفاده از پتو به عنوان بالش خوابید. دزدی آمد و پتو را دزدید. صفوان او را گرفت و به همراه او به نزد پیامبر آورد. محمد دستور داد که دست دزد قطع شود. صفوان گفت: “من نمیخواستم چنین مجازاتی باشد؛ من این پتو را به او صدقه میدهم.” پیامبر از او پرسید: “چرا قبل از اینکه با او بیایی، این کار را نکردی؟”
به عبارت دیگر، خیلی دیر است و دست مرد باید قطع شود.
6️⃣_طبری، در تفسیر آیه 38 گزارش میدهد که حادثهای را ذکر کرده که از این آموزش پشتیبانی میکند: “زنی جواهراتی دزدید که مردم آن را به پیامبر آوردند. او دستور داد که دست راست او قطع شود. زن سپس از او پرسید که آیا جایی برای توبه هست که او پاسخ داد: “امروز [یعنی پس از اینکه دستت قطع شد] از گناهت پاک میشوی مانند روزی که متولد شدی.
@islie
◽️دُروغــها و خُــرافــاتِ اســلام◽️
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه دوم
◾️زمــان: جمعه۲۸دی ؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه دوم
◾️زمــان: جمعه۲۸دی ؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
🔘یکی از وحشتناکترین و بیرحمانهترین اعمالی که توسط محمد انجام شد، شکنجه خونین و قتل مردان قبیله اُکل یا اورینه بود. طبق منابع مسلمانان، تعدادی از مردان به اسلام گرویدند و به مدینه سفر کردند. به دلیل شرایط آبوهوایی مدینه، این افراد بیمار شدند و محمد به آنها توصیه کرد که برای درمان بیماریشان ادرار و شیرشتر بنوشند. منابع اسلامی ادعا میکنند که این مردان پس از آن مرتد شدند، چوپان را کشتند و گله را دزدیدند. محمد گروهی را فرستاد تا آنها را دستگیر کنند، و هنگامی که آنها دستگیر شدند، محمد دستور داد تا به طرز وحشیانهای شکنجه شوند.
💢نقل قول از صحیح بخاری:
انس بن مالک روایت کرده است: گروهی از هشت مرد از قبیله اکل نزد پیامبر آمدند و از شرایط آبوهوایی مدینه شکایت کردند.
پس گفتند: «ای پیامبر خدا، به ما مقداری شیر بدهید.»پیامبر خدا فرمود: «پیشنهاد میکنم که به گله شترها ملحق شوید.» پس آنها رفتند و از ادرار و شیر شتر نوشیدند تا زمانی که سالم شدند.
سپس چوپان را کشتند و شترها را بردند و پس از اینکه مسلمان بودند، کافر شدند.
هنگامی که پیامبر از طریق فریاد کمک آگاهی یافت، تعدادی مرد را برای تعقیب آنها فرستاد و قبل از اینکه خورشید بالا بیاید، آنها دستگیر شدند. پیامبر دستور داد دستها و پاهایشان قطع شود. سپس دستور داد میخهایی داغ کنند و بر چشمانشان بگذارند. سپس در سرزمینی سنگلاخی (حرّه) رها شدند. آنها درخواست آب کردند، اما هیچکس به آنها آب نداد تا از تشنگی مردند. (ابو قلابه، یکی از راویان گفت: «آنها قتل و دزدی کردند و با خدا و پیامبر او جنگیدند و در زمین فساد کردند.»)
💢مسلمانان روشهایی برای توجیه بیرحمی و سردمزاجی محمد ابداع کردهاند.
یک مسلمان این شکنجه شرورانه و مرگبار را با این استدلال دفاع میکند که این مردان سزاوار چنین مجازاتی بودند؛ نوعی “چشم در برابر چشم” (با قصد بازی با کلمات).
💢وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ ﴿۱۲۶﴾
و هر گاه خواستيد مجازات كنيد تنها به مقداري كه به شما تعدي شده كيفر دهيد. و اگر شكيبائي پيشه كنيد اينكار براي شكيبايان بهتر است. (۱۲۶)
💢بنابراین، مجازاتی که برای آنها دستور داده شد، اگر عادلانه و منصفانه چرا آنها را فقط نکشت و به بدترین شکل شکنجه کرد؟
یک مسلمان دیگر دفاع مشابهی ارائه میدهد:
با این حال، در یکی از روایاتی که در کتاب المنتقیٰ از ابن الجارود گزارش شده است، انس توضیحی درباره دلیل این مجازات داده است.
همراه محمد روایت کرده است:
پیامبر چشمانشان را داغ کرد زیرا آنها چشمان چوپان را داغ کرده بودند. (جلد 1، ص. 216)
این توضیح بهطور کامل روشن میکند که محمد دستور داغ کردن چشمان گناهکاران را مطابق با دستور قرآنی قصاص (بقره: 178، مائده: 45) برای مجازات قتل و آسیب جسمانی صادر کرده است.
💢نکته ای که این دو مسلمان بهطور راحت از گفتن آن به خوانندگان خود اجتناب میکنند این است که الله خودش چنین مجازاتی را در قرآن تایید نکرده و ظاهراً آیه 33 سوره مائده
را بهعنوان اصلاحی برای آینده فرستاد که در آن مجازات دقیق برای چنین جرایمی مشخص شده است.
متن اینگونه حکم میکند:
«مجازات کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ میکنند و در زمین فساد میکنند، تنها این است که کشته شوند یا به صلیب کشیده شوند یا دستها و پاهایشان از طرفهای مخالف قطع شود یا تبعید شوند؛ این برای آنان رسوایی در این دنیا است و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت. مگر کسانی که قبل از اینکه شما بر آنها غلبه کنید، توبه کنند؛ بدانید که خداوند آمرزنده و مهربان است.»
(ترجمه شاکر)
نسخه دیگری متن را اینگونه ترجمه میکند:
«این است جزای کسانی که علیه خدا و پیامبرش جنگ میکنند و در زمین به فساد میپردازند: آنها باید کشته شوند، یابه صلیب کشیده شوند، یا دست و پایشان از طرفهای مخالف قطع شود، یا از زمین تبعید شوند. این برای آنها خفتی در این دنیاست؛ و در آخرت عذابی بزرگ در انتظار آنهاست. مگر کسانی که قبل از اینکه شما بر آنها قدرت پیدا کنید، توبه کنند؛ پس بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.» (ترجمه آربری)
💢بنابر این مرجع به مسلمانان میگوید که آنها فقط میتوانند یکی از مجازاتهای غیراخلاقی را انتخاب کنند چرا که محمد در خشونت گوی سبقت را از قرآن هم ربوده بود:
1. کشتن فرد.
2. به صلیب کشیدن فرد.
3. قطع دست و پای مخالف (یعنی یکی از دستها و یکی از پاها قطع شود
4.زندانی کردن فرد یا تبعید از سرزمین.
@islie
💢نقل قول از صحیح بخاری:
انس بن مالک روایت کرده است: گروهی از هشت مرد از قبیله اکل نزد پیامبر آمدند و از شرایط آبوهوایی مدینه شکایت کردند.
پس گفتند: «ای پیامبر خدا، به ما مقداری شیر بدهید.»پیامبر خدا فرمود: «پیشنهاد میکنم که به گله شترها ملحق شوید.» پس آنها رفتند و از ادرار و شیر شتر نوشیدند تا زمانی که سالم شدند.
سپس چوپان را کشتند و شترها را بردند و پس از اینکه مسلمان بودند، کافر شدند.
هنگامی که پیامبر از طریق فریاد کمک آگاهی یافت، تعدادی مرد را برای تعقیب آنها فرستاد و قبل از اینکه خورشید بالا بیاید، آنها دستگیر شدند. پیامبر دستور داد دستها و پاهایشان قطع شود. سپس دستور داد میخهایی داغ کنند و بر چشمانشان بگذارند. سپس در سرزمینی سنگلاخی (حرّه) رها شدند. آنها درخواست آب کردند، اما هیچکس به آنها آب نداد تا از تشنگی مردند. (ابو قلابه، یکی از راویان گفت: «آنها قتل و دزدی کردند و با خدا و پیامبر او جنگیدند و در زمین فساد کردند.»)
💢مسلمانان روشهایی برای توجیه بیرحمی و سردمزاجی محمد ابداع کردهاند.
یک مسلمان این شکنجه شرورانه و مرگبار را با این استدلال دفاع میکند که این مردان سزاوار چنین مجازاتی بودند؛ نوعی “چشم در برابر چشم” (با قصد بازی با کلمات).
💢وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ ﴿۱۲۶﴾
و هر گاه خواستيد مجازات كنيد تنها به مقداري كه به شما تعدي شده كيفر دهيد. و اگر شكيبائي پيشه كنيد اينكار براي شكيبايان بهتر است. (۱۲۶)
💢بنابراین، مجازاتی که برای آنها دستور داده شد، اگر عادلانه و منصفانه چرا آنها را فقط نکشت و به بدترین شکل شکنجه کرد؟
یک مسلمان دیگر دفاع مشابهی ارائه میدهد:
با این حال، در یکی از روایاتی که در کتاب المنتقیٰ از ابن الجارود گزارش شده است، انس توضیحی درباره دلیل این مجازات داده است.
همراه محمد روایت کرده است:
پیامبر چشمانشان را داغ کرد زیرا آنها چشمان چوپان را داغ کرده بودند. (جلد 1، ص. 216)
این توضیح بهطور کامل روشن میکند که محمد دستور داغ کردن چشمان گناهکاران را مطابق با دستور قرآنی قصاص (بقره: 178، مائده: 45) برای مجازات قتل و آسیب جسمانی صادر کرده است.
💢نکته ای که این دو مسلمان بهطور راحت از گفتن آن به خوانندگان خود اجتناب میکنند این است که الله خودش چنین مجازاتی را در قرآن تایید نکرده و ظاهراً آیه 33 سوره مائده
را بهعنوان اصلاحی برای آینده فرستاد که در آن مجازات دقیق برای چنین جرایمی مشخص شده است.
متن اینگونه حکم میکند:
«مجازات کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ میکنند و در زمین فساد میکنند، تنها این است که کشته شوند یا به صلیب کشیده شوند یا دستها و پاهایشان از طرفهای مخالف قطع شود یا تبعید شوند؛ این برای آنان رسوایی در این دنیا است و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت. مگر کسانی که قبل از اینکه شما بر آنها غلبه کنید، توبه کنند؛ بدانید که خداوند آمرزنده و مهربان است.»
(ترجمه شاکر)
نسخه دیگری متن را اینگونه ترجمه میکند:
«این است جزای کسانی که علیه خدا و پیامبرش جنگ میکنند و در زمین به فساد میپردازند: آنها باید کشته شوند، یابه صلیب کشیده شوند، یا دست و پایشان از طرفهای مخالف قطع شود، یا از زمین تبعید شوند. این برای آنها خفتی در این دنیاست؛ و در آخرت عذابی بزرگ در انتظار آنهاست. مگر کسانی که قبل از اینکه شما بر آنها قدرت پیدا کنید، توبه کنند؛ پس بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.» (ترجمه آربری)
💢بنابر این مرجع به مسلمانان میگوید که آنها فقط میتوانند یکی از مجازاتهای غیراخلاقی را انتخاب کنند چرا که محمد در خشونت گوی سبقت را از قرآن هم ربوده بود:
1. کشتن فرد.
2. به صلیب کشیدن فرد.
3. قطع دست و پای مخالف (یعنی یکی از دستها و یکی از پاها قطع شود
4.زندانی کردن فرد یا تبعید از سرزمین.
@islie
🔘آیا محمد پیامبر اسلام یک سوپر من جنسی بود؟
💢روایات اسلامی بیان میکنند که محمد در مسائل جنسی فوقالعاده و بسیار فعال بوده است
قتاده روایت میکند:
انس بن مالک گفت: «پیامبر در طول روز و شب به همه همسرانش سر میزد و تعداد آنها یازده نفر بود.» از انس پرسیدم، «آیا پیامبر توانایی این کار را داشت؟» انس پاسخ داد، «ما میگفتیم که پیامبر قدرت سی مرد را داشت.» و سعید به نقل از قتاده گفت که انس به او درباره نه همسر (نه ،یازده) گفته بود. (صحیح بخاری، جلد ۱، کتاب ۵، شماره ۲۶۸)
💢انس بن مالک روایت میکند:
پیامبر در یک شب به همه همسرانش سر میزد و در آن زمان نه همسر داشت. (صحیح بخاری، جلد ۱، کتاب ۵، شماره ۲۸۲؛ همچنین احادیث مشابه در جلد ۷، کتاب ۶۲، شمارههای ۶ و ۱۴۲)
💢 پرسشی مطرح میشود که این روایات تا چه حد قابل اعتماد هستند؟ توجه داشته باشید که محمد در آن زمان جوانی بیست یا بیست و پنج ساله نبود و حتی در آن سن نیز چنین چیزی بسیار شگفتانگیز میبود؛ بلکه حدود ۶۰ سال سن داشت وقتی همه این نه همسر را داشت.
علاوه بر این، این روایات میگویند که این اتفاق فقط یک بار نبوده، بلکه بهطور مرتب رخ میداده است.
حدیث دیگری ممکن است توضیحی در مورد چگونگی درک این روایات ارائه دهد:
عایشه روایت میکند: جادو بر پیامبر خدا اثر گذاشته بود، بهطوریکه او فکر میکرد با همسرانش رابطه جنسی داشته است در حالیکه در واقع اینطور نبود. (صحیح بخاری، جلد ۷، کتاب ۷۱، شماره ۶۶۰؛ همچنین شماره ۶۶۱)
💢حدیثی که میگوید محمد تصور میکرد با همسرانش رابطه جنسی داشته است ،در حالیکه در واقع اینطور نبوده ، توجه داشته باشید که این روایت (که از همسر و شریک جنسی محبوب محمد نقل شده) نیز تأکید میکند که این اتفاق نه تنها یکبار بلکه بهطور مکرر رخ داده است.
💢حتی اگر محمد احتمالاً تمام روابط جنسیای که فکر میکرد انجام داده است را نداشته باشد، روایات فوق همچنان بخشی از شواهدی را ارائه میدهند که نشان میدهند مسائل جنسی در ذهن او بسیار برجسته بوده است.
💢پیامدهای گسترده
پیامدهای این مشاهده بسیار فراتر از درک واضحتر زندگی جنسی محمد است.
بهنظر میرسد که احادیث بهاصطلاح معتبر و قابلاعتماد، توهمات و خیالات پایدار محمد را بهعنوان واقعیت گزارش میدهند!
اگر این موضوع در این مسئله صحیح باشد، سؤال بعدی بهطور طبیعی مطرح میشود: چه تعداد دیگر از احادیث موجود در مجموعههای اصلی سنتها و احادیث اسلامی ممکن است در این دسته قرار گیرند؟
بسیاری از آموزههای اسلام، هم در زمینه الهیات و هم دستورالعملهای عملی زندگی، بر اساس این احادیث هستند.
آیا مسلمانان ایمان و زندگی خود را بر اساس چیزی بنا میکنند که ممکن است چیزی بیش از نتایج توهمات محمد نبوده باشد؟
💢اگرچه توهمات محمد بهعنوان واقعیت در احادیث نقل شده است، این موضوع همچنین تردیدهایی را در مورد قرآن ایجاد میکند.
اگر برخی یا همه دیدارهای ادعایی فرشته جبرئیل و وحیهایی که توسط او آورده شده محصول یک ذهن ناپایدار بوده و در واقع توهم به جای واقعیت بوده باشند، آن وقت چه؟
@islie
💢روایات اسلامی بیان میکنند که محمد در مسائل جنسی فوقالعاده و بسیار فعال بوده است
قتاده روایت میکند:
انس بن مالک گفت: «پیامبر در طول روز و شب به همه همسرانش سر میزد و تعداد آنها یازده نفر بود.» از انس پرسیدم، «آیا پیامبر توانایی این کار را داشت؟» انس پاسخ داد، «ما میگفتیم که پیامبر قدرت سی مرد را داشت.» و سعید به نقل از قتاده گفت که انس به او درباره نه همسر (نه ،یازده) گفته بود. (صحیح بخاری، جلد ۱، کتاب ۵، شماره ۲۶۸)
💢انس بن مالک روایت میکند:
پیامبر در یک شب به همه همسرانش سر میزد و در آن زمان نه همسر داشت. (صحیح بخاری، جلد ۱، کتاب ۵، شماره ۲۸۲؛ همچنین احادیث مشابه در جلد ۷، کتاب ۶۲، شمارههای ۶ و ۱۴۲)
💢 پرسشی مطرح میشود که این روایات تا چه حد قابل اعتماد هستند؟ توجه داشته باشید که محمد در آن زمان جوانی بیست یا بیست و پنج ساله نبود و حتی در آن سن نیز چنین چیزی بسیار شگفتانگیز میبود؛ بلکه حدود ۶۰ سال سن داشت وقتی همه این نه همسر را داشت.
علاوه بر این، این روایات میگویند که این اتفاق فقط یک بار نبوده، بلکه بهطور مرتب رخ میداده است.
حدیث دیگری ممکن است توضیحی در مورد چگونگی درک این روایات ارائه دهد:
عایشه روایت میکند: جادو بر پیامبر خدا اثر گذاشته بود، بهطوریکه او فکر میکرد با همسرانش رابطه جنسی داشته است در حالیکه در واقع اینطور نبود. (صحیح بخاری، جلد ۷، کتاب ۷۱، شماره ۶۶۰؛ همچنین شماره ۶۶۱)
💢حدیثی که میگوید محمد تصور میکرد با همسرانش رابطه جنسی داشته است ،در حالیکه در واقع اینطور نبوده ، توجه داشته باشید که این روایت (که از همسر و شریک جنسی محبوب محمد نقل شده) نیز تأکید میکند که این اتفاق نه تنها یکبار بلکه بهطور مکرر رخ داده است.
💢حتی اگر محمد احتمالاً تمام روابط جنسیای که فکر میکرد انجام داده است را نداشته باشد، روایات فوق همچنان بخشی از شواهدی را ارائه میدهند که نشان میدهند مسائل جنسی در ذهن او بسیار برجسته بوده است.
💢پیامدهای گسترده
پیامدهای این مشاهده بسیار فراتر از درک واضحتر زندگی جنسی محمد است.
بهنظر میرسد که احادیث بهاصطلاح معتبر و قابلاعتماد، توهمات و خیالات پایدار محمد را بهعنوان واقعیت گزارش میدهند!
اگر این موضوع در این مسئله صحیح باشد، سؤال بعدی بهطور طبیعی مطرح میشود: چه تعداد دیگر از احادیث موجود در مجموعههای اصلی سنتها و احادیث اسلامی ممکن است در این دسته قرار گیرند؟
بسیاری از آموزههای اسلام، هم در زمینه الهیات و هم دستورالعملهای عملی زندگی، بر اساس این احادیث هستند.
آیا مسلمانان ایمان و زندگی خود را بر اساس چیزی بنا میکنند که ممکن است چیزی بیش از نتایج توهمات محمد نبوده باشد؟
💢اگرچه توهمات محمد بهعنوان واقعیت در احادیث نقل شده است، این موضوع همچنین تردیدهایی را در مورد قرآن ایجاد میکند.
اگر برخی یا همه دیدارهای ادعایی فرشته جبرئیل و وحیهایی که توسط او آورده شده محصول یک ذهن ناپایدار بوده و در واقع توهم به جای واقعیت بوده باشند، آن وقت چه؟
@islie
🔘آیا قرآن الله را فریبکار و مکار میداند؟
#بخش_اول
💢 در واقع ،قرآن الله را به عنوان بهترین فریبکار توصیف میکند، دروغگویی که از استفاده از همان نقشههای شیطانی و شرورانه مخالفانش ابایی ندارد.
به عنوان مثال، قرآن الله را «مَکر» مینامد، در واقع بهترین مَکر:
1️⃣{وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ} (آل عمران آیه 54)؛ «و آنان [یهودیان] نیرنگ زدند و الله [نیز] نیرنگ زد و الله بهترین نیرنگبازان است.
💢متون دیگری که الله را به عنوان مَکر معرفی میکنند شامل این آیات هستند:
2️⃣{أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ} (اعراف آیه 99)؛ «آیا آنان از نیرنگ الله در امانند؟ پس تنها گروه زیانکاران از نیرنگ الله در امانند.»
3️⃣{وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ} (نمل آیه 50)؛ «و دست به نيرنگ زدند و [ما نيز] دست به نيرنگ زديم و خبر نداشتند.
💢کلمهای که برای فریب/فریبکار/نیرنگ استفاده شده است، «مَکر» است. منابع لغوی این اصطلاح را اینگونه تعریف میکنند:
میم-کاف-را = به معنای فریب یا حیله یا دور زدن، عمل به سیاست، استفاده از حیله یا نیرنگ، عمل با سیاست یا تدبیر.
💢 از مفسر مشهور مسلمان، رازی، نقل شده که نوشته است:
«نیرنگ (مَکر) در واقع عملی است که با هدف ایجاد شر انجام میشود. نسبت دادن فریب به خدا ممکن نیست.
💢و اینجا نیز نحوه تفسیر یکی از قدیمیترین منابع درباره زندگی محمد آمده است:
«زمانی که مردم علیه رسول نقشه کشیدند تا او را بکشند، یا زخمی کنند، یا او را بیرون کنند؛ و آنان نیرنگ زدند و الله نیرنگ زد، و او بهترین نیرنگبازان است.»
یعنی من آنان را با حیله محکم خود فریب دادم تا تو را از آنان نجات دهم. (زندگی محمد: ترجمه سیره رسول الله ابن اسحاق، با مقدمه و یادداشتهای آلفرد گیوم [انتشارات دانشگاه آکسفورد، کراچی، چاپ دهم ۱۹۹۵]، ص. ۳۲۳)
💢بنابراین، قرآن بدون شرم، خدای محمد را بهترین دروغگو و فریبکار معرفی میکند! حتی جرات میکند بگوید که تمام فریبکاریها کاملاً متعلق به الله است:
4️⃣{وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ} (رعد آیه 42)
«كسانى كه پيش از اينان بودند مكرها كردند، ولى همه مكرها نزد خداوند است. مىداند كه هر كسى چه مىكند. و كافران به زودى خواهند دانست كه سراى آخرت از آن كيست..»
در واقع، قرآن بیان میکند که الله در واقع افراد شرور را برمیانگیزد تا فریب دهند و نیرنگ بزنند:
5️⃣{وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا ۖ وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} (انعام آیه 123)
«و اینگونه در هر شهری بزرگان مجرمانش را قرار دادیم تا در آن نیرنگ کنند، ولی آنان جز به خود نیرنگ نمیزنند و نمیفهمند.»
💢و حتی فرمان میدهد که مردم کارهای شریرانه انجام دهند تا او بتواند دلیلی برای نابودی آنان داشته باشد!
6️⃣{وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا} (اسراء آیه16)
«و هنگامی که بخواهیم شهری را هلاک کنیم، به ثروتمندانش فرمان میدهیم و آنان در آن فسق میکنند، پس فرمان [عذاب] بر آن واجب میشود و آن را کاملاً نابود میکنیم.»
@islie
#بخش_اول
💢 در واقع ،قرآن الله را به عنوان بهترین فریبکار توصیف میکند، دروغگویی که از استفاده از همان نقشههای شیطانی و شرورانه مخالفانش ابایی ندارد.
به عنوان مثال، قرآن الله را «مَکر» مینامد، در واقع بهترین مَکر:
1️⃣{وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ} (آل عمران آیه 54)؛ «و آنان [یهودیان] نیرنگ زدند و الله [نیز] نیرنگ زد و الله بهترین نیرنگبازان است.
💢متون دیگری که الله را به عنوان مَکر معرفی میکنند شامل این آیات هستند:
2️⃣{أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ} (اعراف آیه 99)؛ «آیا آنان از نیرنگ الله در امانند؟ پس تنها گروه زیانکاران از نیرنگ الله در امانند.»
3️⃣{وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ} (نمل آیه 50)؛ «و دست به نيرنگ زدند و [ما نيز] دست به نيرنگ زديم و خبر نداشتند.
💢کلمهای که برای فریب/فریبکار/نیرنگ استفاده شده است، «مَکر» است. منابع لغوی این اصطلاح را اینگونه تعریف میکنند:
میم-کاف-را = به معنای فریب یا حیله یا دور زدن، عمل به سیاست، استفاده از حیله یا نیرنگ، عمل با سیاست یا تدبیر.
💢 از مفسر مشهور مسلمان، رازی، نقل شده که نوشته است:
«نیرنگ (مَکر) در واقع عملی است که با هدف ایجاد شر انجام میشود. نسبت دادن فریب به خدا ممکن نیست.
💢و اینجا نیز نحوه تفسیر یکی از قدیمیترین منابع درباره زندگی محمد آمده است:
«زمانی که مردم علیه رسول نقشه کشیدند تا او را بکشند، یا زخمی کنند، یا او را بیرون کنند؛ و آنان نیرنگ زدند و الله نیرنگ زد، و او بهترین نیرنگبازان است.»
یعنی من آنان را با حیله محکم خود فریب دادم تا تو را از آنان نجات دهم. (زندگی محمد: ترجمه سیره رسول الله ابن اسحاق، با مقدمه و یادداشتهای آلفرد گیوم [انتشارات دانشگاه آکسفورد، کراچی، چاپ دهم ۱۹۹۵]، ص. ۳۲۳)
💢بنابراین، قرآن بدون شرم، خدای محمد را بهترین دروغگو و فریبکار معرفی میکند! حتی جرات میکند بگوید که تمام فریبکاریها کاملاً متعلق به الله است:
4️⃣{وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ} (رعد آیه 42)
«كسانى كه پيش از اينان بودند مكرها كردند، ولى همه مكرها نزد خداوند است. مىداند كه هر كسى چه مىكند. و كافران به زودى خواهند دانست كه سراى آخرت از آن كيست..»
در واقع، قرآن بیان میکند که الله در واقع افراد شرور را برمیانگیزد تا فریب دهند و نیرنگ بزنند:
5️⃣{وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا ۖ وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} (انعام آیه 123)
«و اینگونه در هر شهری بزرگان مجرمانش را قرار دادیم تا در آن نیرنگ کنند، ولی آنان جز به خود نیرنگ نمیزنند و نمیفهمند.»
💢و حتی فرمان میدهد که مردم کارهای شریرانه انجام دهند تا او بتواند دلیلی برای نابودی آنان داشته باشد!
6️⃣{وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا} (اسراء آیه16)
«و هنگامی که بخواهیم شهری را هلاک کنیم، به ثروتمندانش فرمان میدهیم و آنان در آن فسق میکنند، پس فرمان [عذاب] بر آن واجب میشود و آن را کاملاً نابود میکنیم.»
@islie
🔘فریبکاری و حیله گر بودن الله، در قرآن.
#بخش_دوم
💢قرآن از کلمه دیگری به نام «کَید» استفاده میکند تا نشان دهد که الله یک دروغگو و نیرنگباز است که از استفاده از حیله و فریب ابایی ندارد. به عنوان مثال:
1️⃣{وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ * وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ} (اعراف آیه ۱۸۲و ۱۸۳)؛ «و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج آنان را از جایی که نمیدانند به سوی عذاب میکشانیم * و به آنان مهلت میدهم، زیرا نیرنگ من استوار است.»
2️⃣*{وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ} (قلم ۶۸:۴۵)؛ «و به آنان مهلت میدهم، زیرا نیرنگ من استوار است.»
لغتنامهها تعاریف زیر را برای این کلمه ارائه میدهند:
کاف-یا-دال = به معنای قصد کردن، نزدیک بودن به انجام کاری، آرزو کردن، طراحی کردن، نقشه کشیدن، کار کردن بر روی چیزی، انجام کاری به صورت پنهانی، فریب دادن/حیله کردن/دور زدن، وسیلهای برای فرار/گریز، استفراغ کردن، آتش افروختن، قاعدگی داشتن، جان دادن.
💢قرآن نمونههای زیادی ارائه میدهد که جنبه منفی و طبیعت این اصطلاح را نشان میدهد، به عنوان مثال کسانی که از کَید استفاده میکنند، قصد انجام کاری شریرانه را دارند که منجر به مجازات آنان برای استفاده از چنین نقشههای شیطانی میشود:
3️⃣أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۗ قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ} (اعراف آیه ۱۹۵)؛ «آیا برای آنان پاهایی است که با آن راه میروند، یا دستهایی که با آن میگیرند، یا چشمانی که با آن میبینند، یا گوشهایی که با آن میشنوند؟ بگو: شریکان خود را بخوانید، سپس بر من نیرنگ بزنید و به من مهلت ندهید
ندهید] تا برای شما ثابت شود که هیچ کاری در هیچ زمینه ای از غیر خدا بر نمی آید.]
4️⃣{فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ} (طه آیه ۶۴)؛ «پس نیرنگ خود را گرد آورید، سپس به صفآرایی بیایید. امروز هر کس برتری یابد، رستگار شده است.»
5️⃣{يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ} (طور آیه ۴۶)؛ «روزی که نیرنگ آنان هیچ سودی به حالشان نخواهد داشت و یاری نخواهند شد.»
الله حتی به سطح فریبکاران و دروغگویان تنزل میکند و مانند آنان از حیله استفاده میکند:
6️⃣{إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا * وَأَكِيدُ كَيْدًا} (طارق آیات ۱۵،۱۶)؛ «آنان نیرنگی میچینند * و من [نیز] نیرنگی میچینم.»
💢این آیات نشان میدهند که قرآن الله را به عنوان موجودی توصیف میکند که از فریب و نیرنگ برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند، حتی اگر این به معنای تقلید از روشهای شریرانه مخالفانش باشد
بله، داستان بیشتر از این هم ادامه دارد. قرآن از کلمه دیگری به نام «خِداع» یا «خَدَع» برای توصیف فریبکاری الله استفاده میکند. به عنوان مثال:
7️⃣{إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ ۖ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا} (نساء آیه ۱۴۲)؛ «به راستی منافقان میخواهند الله را فریب دهند، ولی اوست که آنان را فریب میدهد. و هنگامی که به نماز میایستند، با تنبلی میایستند و برای نمایش به مردم نماز میخوانند و الله را جز اندکی یاد نمیکنند.»
در اینجا نیز معنای لغوی این کلمه خاص آورده شده است:
خ-د-ع = به معنای پنهان کردن/مخفی کردن، دو برابر کردن یا تا کردن، فریب دادن یا زیرکانه عمل کردن، تظاهر کردن، وارد شدن، تغییر حالت/شرایط، خودداری کردن یا امتناع کردن، رها کردن، کم تقاضا بودن، از مسیر درست منحرف شدن، مقاومت کردن/سرسخت بودن/ناسازگاری، روی گرداندن و با تکبر رفتار کردن.
💢برای اینکه هیچ شکی باقی نماند که این کلمه به معنای فریبکاری الله است، توجه کنید که این اصطلاح در آیات زیر چگونه استفاده شده است:
8️⃣{يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} (بقره،آیه ۹)؛ «آنان [منافقان] میخواهند الله و مؤمنان را فریب دهند، ولی تنها خود را فریب میدهند و نمیفهمند.»
9️⃣{وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ} (انفال آیه ۶۲)؛ «و اگر بخواهند تو را فریب دهند، پس الله برای تو کافی است. اوست که تو را با یاری خود و مؤمنان تقویت میکند.»
💢آیا شکی وجود دارد که کافران از فریب استفاده میکردند تا محمد و همراهانش را فریب دهند؟ همانطور که هیچ شکی نیست که الله نیز از فریب استفاده میکند تا آنان را فریب دهد!
@islie
#بخش_دوم
💢قرآن از کلمه دیگری به نام «کَید» استفاده میکند تا نشان دهد که الله یک دروغگو و نیرنگباز است که از استفاده از حیله و فریب ابایی ندارد. به عنوان مثال:
1️⃣{وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ * وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ} (اعراف آیه ۱۸۲و ۱۸۳)؛ «و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج آنان را از جایی که نمیدانند به سوی عذاب میکشانیم * و به آنان مهلت میدهم، زیرا نیرنگ من استوار است.»
2️⃣*{وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ} (قلم ۶۸:۴۵)؛ «و به آنان مهلت میدهم، زیرا نیرنگ من استوار است.»
لغتنامهها تعاریف زیر را برای این کلمه ارائه میدهند:
کاف-یا-دال = به معنای قصد کردن، نزدیک بودن به انجام کاری، آرزو کردن، طراحی کردن، نقشه کشیدن، کار کردن بر روی چیزی، انجام کاری به صورت پنهانی، فریب دادن/حیله کردن/دور زدن، وسیلهای برای فرار/گریز، استفراغ کردن، آتش افروختن، قاعدگی داشتن، جان دادن.
💢قرآن نمونههای زیادی ارائه میدهد که جنبه منفی و طبیعت این اصطلاح را نشان میدهد، به عنوان مثال کسانی که از کَید استفاده میکنند، قصد انجام کاری شریرانه را دارند که منجر به مجازات آنان برای استفاده از چنین نقشههای شیطانی میشود:
3️⃣أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۗ قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ} (اعراف آیه ۱۹۵)؛ «آیا برای آنان پاهایی است که با آن راه میروند، یا دستهایی که با آن میگیرند، یا چشمانی که با آن میبینند، یا گوشهایی که با آن میشنوند؟ بگو: شریکان خود را بخوانید، سپس بر من نیرنگ بزنید و به من مهلت ندهید
ندهید] تا برای شما ثابت شود که هیچ کاری در هیچ زمینه ای از غیر خدا بر نمی آید.]
4️⃣{فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا ۚ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَىٰ} (طه آیه ۶۴)؛ «پس نیرنگ خود را گرد آورید، سپس به صفآرایی بیایید. امروز هر کس برتری یابد، رستگار شده است.»
5️⃣{يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ} (طور آیه ۴۶)؛ «روزی که نیرنگ آنان هیچ سودی به حالشان نخواهد داشت و یاری نخواهند شد.»
الله حتی به سطح فریبکاران و دروغگویان تنزل میکند و مانند آنان از حیله استفاده میکند:
6️⃣{إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا * وَأَكِيدُ كَيْدًا} (طارق آیات ۱۵،۱۶)؛ «آنان نیرنگی میچینند * و من [نیز] نیرنگی میچینم.»
💢این آیات نشان میدهند که قرآن الله را به عنوان موجودی توصیف میکند که از فریب و نیرنگ برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند، حتی اگر این به معنای تقلید از روشهای شریرانه مخالفانش باشد
بله، داستان بیشتر از این هم ادامه دارد. قرآن از کلمه دیگری به نام «خِداع» یا «خَدَع» برای توصیف فریبکاری الله استفاده میکند. به عنوان مثال:
7️⃣{إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ ۖ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا} (نساء آیه ۱۴۲)؛ «به راستی منافقان میخواهند الله را فریب دهند، ولی اوست که آنان را فریب میدهد. و هنگامی که به نماز میایستند، با تنبلی میایستند و برای نمایش به مردم نماز میخوانند و الله را جز اندکی یاد نمیکنند.»
در اینجا نیز معنای لغوی این کلمه خاص آورده شده است:
خ-د-ع = به معنای پنهان کردن/مخفی کردن، دو برابر کردن یا تا کردن، فریب دادن یا زیرکانه عمل کردن، تظاهر کردن، وارد شدن، تغییر حالت/شرایط، خودداری کردن یا امتناع کردن، رها کردن، کم تقاضا بودن، از مسیر درست منحرف شدن، مقاومت کردن/سرسخت بودن/ناسازگاری، روی گرداندن و با تکبر رفتار کردن.
💢برای اینکه هیچ شکی باقی نماند که این کلمه به معنای فریبکاری الله است، توجه کنید که این اصطلاح در آیات زیر چگونه استفاده شده است:
8️⃣{يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ} (بقره،آیه ۹)؛ «آنان [منافقان] میخواهند الله و مؤمنان را فریب دهند، ولی تنها خود را فریب میدهند و نمیفهمند.»
9️⃣{وَإِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ} (انفال آیه ۶۲)؛ «و اگر بخواهند تو را فریب دهند، پس الله برای تو کافی است. اوست که تو را با یاری خود و مؤمنان تقویت میکند.»
💢آیا شکی وجود دارد که کافران از فریب استفاده میکردند تا محمد و همراهانش را فریب دهند؟ همانطور که هیچ شکی نیست که الله نیز از فریب استفاده میکند تا آنان را فریب دهد!
@islie
🔘فهرست کشتارها به نام اسلام در ۳۰ روز گذشته.
این بخشی از فهرست کشتارهایی است که به نام اسلام انجام شده و توسط وبسایت زیر گرد آوری شده.
https://www.thereligionofpeace.com/attacks/attacks.aspx?Yr=Last30
💢بیشتر این حوادث، حملات تروریستی هستند. تعداد کمی از آنها نیز قتلهای ناموسی یا اعدامهای تحت شریعت هستند.
در این بازه زمانی ۳۰ روزه
۱۲۹ حمله اسلامی،در ۲۵ کشور،رخ داده است که در آنها ،۶۱۶ نفر کشته،و ۵۲۷ نفر زخمی شدهاند.
این لیست شامل مجموعهای از حوادث خشونتآمیزی است که به نام اسلام انجام شدهاند.
در اینجا چند نکته کلیدی برای در نظر گرفتن وجود دارد:
1️⃣زمینههای خشونت:
اعمال خشونتآمیزی که به نام هر دینی، از جمله اسلام، انجام میشوند، اغلب توسط گروهها یا افراد افراطی صورت میگیرند که متون دینی را به صورت اصلي آن تفسیر میکنند.
2️⃣اسلام یک دین متنوع با بیش از ۱.۹ میلیارد پیرو در سراسر جهان است. اکثریت قاطع مسلمانان پیرو تروریسم و خشونت نیستند چرا که خیلی از آنان حتی قرآنشان را هم نخوانده اند و حقیقت اسلام واقعی را نمیدانند.
بسیاری از حوادثی که به عنوان "حملههای اسلامی" برچسب میخورند، در مناطقی رخ میدهند که دارای زمینههای سیاسی، اجتماعی و تاریخی پیچیدهای هستند.
3️⃣قتلهای ناموسی و اجرای شریعت
اقداماتی مانند قتلهای ناموسی یا مجازاتهای سختگیرانه تحت برخی تفسیرهای شریعت، به طور گسترده یکی از قتل های اسلامی محسوب میشود و توسط سازمانهای حقوق بشر محکوم شدهاند.
@islie
این بخشی از فهرست کشتارهایی است که به نام اسلام انجام شده و توسط وبسایت زیر گرد آوری شده.
https://www.thereligionofpeace.com/attacks/attacks.aspx?Yr=Last30
💢بیشتر این حوادث، حملات تروریستی هستند. تعداد کمی از آنها نیز قتلهای ناموسی یا اعدامهای تحت شریعت هستند.
در این بازه زمانی ۳۰ روزه
۱۲۹ حمله اسلامی،در ۲۵ کشور،رخ داده است که در آنها ،۶۱۶ نفر کشته،و ۵۲۷ نفر زخمی شدهاند.
این لیست شامل مجموعهای از حوادث خشونتآمیزی است که به نام اسلام انجام شدهاند.
در اینجا چند نکته کلیدی برای در نظر گرفتن وجود دارد:
1️⃣زمینههای خشونت:
اعمال خشونتآمیزی که به نام هر دینی، از جمله اسلام، انجام میشوند، اغلب توسط گروهها یا افراد افراطی صورت میگیرند که متون دینی را به صورت اصلي آن تفسیر میکنند.
2️⃣اسلام یک دین متنوع با بیش از ۱.۹ میلیارد پیرو در سراسر جهان است. اکثریت قاطع مسلمانان پیرو تروریسم و خشونت نیستند چرا که خیلی از آنان حتی قرآنشان را هم نخوانده اند و حقیقت اسلام واقعی را نمیدانند.
بسیاری از حوادثی که به عنوان "حملههای اسلامی" برچسب میخورند، در مناطقی رخ میدهند که دارای زمینههای سیاسی، اجتماعی و تاریخی پیچیدهای هستند.
3️⃣قتلهای ناموسی و اجرای شریعت
اقداماتی مانند قتلهای ناموسی یا مجازاتهای سختگیرانه تحت برخی تفسیرهای شریعت، به طور گسترده یکی از قتل های اسلامی محسوب میشود و توسط سازمانهای حقوق بشر محکوم شدهاند.
@islie
Thereligionofpeace
List of Islamic Terror Attacks
List of Islamic terror attacks from TheReligionofPeace.com
◽️دُروغــها و خُــرافــاتِ اســلام◽️
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه سوم
◾️زمــان: جمعه ۱۲ بهمن؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه سوم
◾️زمــان: جمعه ۱۲ بهمن؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
🔘اسلام، دین خشونت و ترور.
#بخش_اول
💢پس از ترور سلوان مومیکا، موضوع خشونت در اسلام بار دیگر به بحثهای شدید و مناظرههای داغ تبدیل شده است.
ما بر این باوریم که اگرچه عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی به طور قابل توجهی به افزایش خشونت و تروریسم در اسلام بنیادگرای معاصر کمک کردهاند، اما نمیتوانیم بعد مذهبی این خشونت را که به قلب و ریشه اسلام بازمیگردد، نادیده بگیریم.
نکتهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم بسیار ساده است. مسلمانانی که اعمال خشونت و تروریسم را به نام خدا انجام میدهند، میتوانند توجیهات فراوانی برای اقدامات خود بر اساس آموزههای قرآن و گفتهها و نمونههای پیامبر اسلام، محمد، بیابند! از سوی دیگر، مسلمانانی که به نام خدا دشمنان ادعایی خود را نابود میکنند، میتوانند ادعا کنند که از دستورات خدا در قرآن پیروی میکنند و پیامبرشان را به عنوان الگوی خود تقلید میکنند.
💢البته نباید این نکته را به این معنا بگیریم که همه مسلمانان، باید خشونتگرا باشند تا به آموزه اسلام وفادار بمانند.
ما تردید نمیکنیم که اکثریت قاطع جهان اسلام اعمال ترور و خشونت را محکوم میکنند، چرا که دین خودشان را نمیشناسند!
در اسلام مکاتب فکری مختلفی وجود دارد که تفسیرهای گوناگون و اغلب متضادی از قرآن ارائه میدهند.
با این حال، تمایز مهمی که ما قائل میشویم این است: گروههای اقلیت در اسلام که به خشونت متوسل میشوند، انحرافی از اسلام نیستند، بلکه در واقع میتوانند ادعا کنند که در چارچوب پارامترهای اساسی جهاد اسلامی عمل میکنند. اکنون به شواهدی که از ادعای ما پشتیبانی میکنند، میپردازیم.
💢در زیر تنها برخی از آیات قرآن آورده شدهاند که در تاریخ اسلام برای توجیه خشونت به نام خدا و افتخار شهادت در جنگ مقدس استفاده شدهاند:
1️⃣( بقره آیه ۱۹۰)
«و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید... و آنها را هر کجا یافتید، بکشید... و با آنها بجنگید تا فتنه و ستم باقی نماند و دین یکسره از آن خدا شود...»
2️⃣( آیه ۲۱۶ سوره بقره)
«جنگ بر شما مقرر شده است، در حالی که آن را ناخوشایند میدانید. اما ممکن است چیزی را ناخوشایند بدانید که برای شما خوب است، و چیزی را دوست داشته باشید که برای شما بد است. خدا میداند و شما نمیدانید.»
3️⃣( سوره آل عمران آیه ۱۵۷،۱۵۸)
«و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، آمرزش و رحمت خدا بهتر از همه چیزهایی است که جمع میکنید. و اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوی خدا بازگردانده میشوید.»
4️⃣(آل عمران آیه۱۶۹)
«کسانی که در راه خدا کشته شدهاند را مرده نپندارید. بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند.»
5️⃣(آل عمران آیه ۱۹۵)
«... کسانی که جهاد کردهاند یا کشته شدهاند، گناهانشان را محو میکنم و آنها را به بهشتهایی که از زیر آنها نهرها جاری است، وارد میکنم...»
6️⃣(نساء آیه ۱۰۱)
«... کافران دشمنان آشکار شما هستند.»
7️⃣(نساء آیه ۷۴،۷۵)
«کسانی که در راه خدا میجنگند و زندگی دنیوی خود را برای آخرت میفروشند، پاداشی بزرگ دریافت خواهند کرد. کسانی که ایمان آوردهاند در راه خدا میجنگند و کسانی که کفر ورزیدهاند در راه طاغوت میجنگند. پس با دوستان شیطان بجنگید...»
8️⃣(نساء آیه ۸۹)
«آنها دوست دارند که شما نیز مانند آنها کافر شوید و با آنها برابر باشید. پس از میان آنها دوست برمگیرید تا در راه خدا هجرت کنند. اما اگر روی برگرداندند، آنها را بگیرید و هر کجا یافتید، بکشید...»
9️⃣(نساء آیه ۹۵)
«کسانی از مؤمنان که در خانه مینشینند و مجروح نمیشوند، با کسانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد میکنند، برابر نیستند. خداوند به کسانی که جهاد میکنند، درجهای بالاتر از کسانی که مینشینند، داده است.»
1️⃣0️⃣(مائده آیه ۳۶)
«مجازات کسانی که با خدا و پیامبرش میجنگند و در زمین فساد میکنند، این است: اعدام شوند، یا به صلیب کشیده شوند، یا دست و پایشان به عکس قطع شود، یا از سرزمین تبعید شوند. این رسوایی آنها در دنیا است و در آخرت عذابی بزرگ دارند.»
1️⃣1️⃣(مائده آیه ۵۴)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهودیان و مسیحیان را دوست و سرپرست خود قرار ندهید. آنها تنها دوستان و سرپرستان یکدیگرند. و هر کس از شما با آنها دوستی کند، از آنهاست. خداوند گروه ستمگران را هدایت نمیکند.»
1️⃣2️⃣(انفال آیه۱۲،۱۷)
«به یاد آورید که پروردگار تو به فرشتگان الهام کرد: من با شما هستم. مؤمنان را ثابت قدم نگه دارید. من در دل کافران ترس میاندازم. پس گردنهای آنها را بزنید و سرانگشتان آنها را قطع کنید... زیرا آنها با خدا و پیامبرش به ستیز برخاستهاند... ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که با کافران در میدان جنگ روبرو میشوید، پشت به آنها نکنید...»
@islie
#بخش_اول
💢پس از ترور سلوان مومیکا، موضوع خشونت در اسلام بار دیگر به بحثهای شدید و مناظرههای داغ تبدیل شده است.
ما بر این باوریم که اگرچه عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی به طور قابل توجهی به افزایش خشونت و تروریسم در اسلام بنیادگرای معاصر کمک کردهاند، اما نمیتوانیم بعد مذهبی این خشونت را که به قلب و ریشه اسلام بازمیگردد، نادیده بگیریم.
نکتهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم بسیار ساده است. مسلمانانی که اعمال خشونت و تروریسم را به نام خدا انجام میدهند، میتوانند توجیهات فراوانی برای اقدامات خود بر اساس آموزههای قرآن و گفتهها و نمونههای پیامبر اسلام، محمد، بیابند! از سوی دیگر، مسلمانانی که به نام خدا دشمنان ادعایی خود را نابود میکنند، میتوانند ادعا کنند که از دستورات خدا در قرآن پیروی میکنند و پیامبرشان را به عنوان الگوی خود تقلید میکنند.
💢البته نباید این نکته را به این معنا بگیریم که همه مسلمانان، باید خشونتگرا باشند تا به آموزه اسلام وفادار بمانند.
ما تردید نمیکنیم که اکثریت قاطع جهان اسلام اعمال ترور و خشونت را محکوم میکنند، چرا که دین خودشان را نمیشناسند!
در اسلام مکاتب فکری مختلفی وجود دارد که تفسیرهای گوناگون و اغلب متضادی از قرآن ارائه میدهند.
با این حال، تمایز مهمی که ما قائل میشویم این است: گروههای اقلیت در اسلام که به خشونت متوسل میشوند، انحرافی از اسلام نیستند، بلکه در واقع میتوانند ادعا کنند که در چارچوب پارامترهای اساسی جهاد اسلامی عمل میکنند. اکنون به شواهدی که از ادعای ما پشتیبانی میکنند، میپردازیم.
💢در زیر تنها برخی از آیات قرآن آورده شدهاند که در تاریخ اسلام برای توجیه خشونت به نام خدا و افتخار شهادت در جنگ مقدس استفاده شدهاند:
1️⃣( بقره آیه ۱۹۰)
«و در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند، بجنگید... و آنها را هر کجا یافتید، بکشید... و با آنها بجنگید تا فتنه و ستم باقی نماند و دین یکسره از آن خدا شود...»
2️⃣( آیه ۲۱۶ سوره بقره)
«جنگ بر شما مقرر شده است، در حالی که آن را ناخوشایند میدانید. اما ممکن است چیزی را ناخوشایند بدانید که برای شما خوب است، و چیزی را دوست داشته باشید که برای شما بد است. خدا میداند و شما نمیدانید.»
3️⃣( سوره آل عمران آیه ۱۵۷،۱۵۸)
«و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، آمرزش و رحمت خدا بهتر از همه چیزهایی است که جمع میکنید. و اگر بمیرید یا کشته شوید، به سوی خدا بازگردانده میشوید.»
4️⃣(آل عمران آیه۱۶۹)
«کسانی که در راه خدا کشته شدهاند را مرده نپندارید. بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میگیرند.»
5️⃣(آل عمران آیه ۱۹۵)
«... کسانی که جهاد کردهاند یا کشته شدهاند، گناهانشان را محو میکنم و آنها را به بهشتهایی که از زیر آنها نهرها جاری است، وارد میکنم...»
6️⃣(نساء آیه ۱۰۱)
«... کافران دشمنان آشکار شما هستند.»
7️⃣(نساء آیه ۷۴،۷۵)
«کسانی که در راه خدا میجنگند و زندگی دنیوی خود را برای آخرت میفروشند، پاداشی بزرگ دریافت خواهند کرد. کسانی که ایمان آوردهاند در راه خدا میجنگند و کسانی که کفر ورزیدهاند در راه طاغوت میجنگند. پس با دوستان شیطان بجنگید...»
8️⃣(نساء آیه ۸۹)
«آنها دوست دارند که شما نیز مانند آنها کافر شوید و با آنها برابر باشید. پس از میان آنها دوست برمگیرید تا در راه خدا هجرت کنند. اما اگر روی برگرداندند، آنها را بگیرید و هر کجا یافتید، بکشید...»
9️⃣(نساء آیه ۹۵)
«کسانی از مؤمنان که در خانه مینشینند و مجروح نمیشوند، با کسانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد میکنند، برابر نیستند. خداوند به کسانی که جهاد میکنند، درجهای بالاتر از کسانی که مینشینند، داده است.»
1️⃣0️⃣(مائده آیه ۳۶)
«مجازات کسانی که با خدا و پیامبرش میجنگند و در زمین فساد میکنند، این است: اعدام شوند، یا به صلیب کشیده شوند، یا دست و پایشان به عکس قطع شود، یا از سرزمین تبعید شوند. این رسوایی آنها در دنیا است و در آخرت عذابی بزرگ دارند.»
1️⃣1️⃣(مائده آیه ۵۴)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهودیان و مسیحیان را دوست و سرپرست خود قرار ندهید. آنها تنها دوستان و سرپرستان یکدیگرند. و هر کس از شما با آنها دوستی کند، از آنهاست. خداوند گروه ستمگران را هدایت نمیکند.»
1️⃣2️⃣(انفال آیه۱۲،۱۷)
«به یاد آورید که پروردگار تو به فرشتگان الهام کرد: من با شما هستم. مؤمنان را ثابت قدم نگه دارید. من در دل کافران ترس میاندازم. پس گردنهای آنها را بزنید و سرانگشتان آنها را قطع کنید... زیرا آنها با خدا و پیامبرش به ستیز برخاستهاند... ای کسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که با کافران در میدان جنگ روبرو میشوید، پشت به آنها نکنید...»
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔘اسلام، دین خشونت و ترور. #بخش_اول 💢پس از ترور سلوان مومیکا، موضوع خشونت در اسلام بار دیگر به بحثهای شدید و مناظرههای داغ تبدیل شده است. ما بر این باوریم که اگرچه عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی به طور قابل توجهی به افزایش خشونت و تروریسم…
🔘اسلام، دین خشونت و ترور.
#بخش_دوم
(انفال آیه ۶۵)
«ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ برانگیز. اگر بیست نفر صبور و استوار باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند. و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران پیروز میشوند...»
(توبه آیه ۵)
«... با مشرکان بجنگید و آنها را هر کجا یافتید، بکشید و به محاصره بگیرید...»
(توبه آیه۱۴)
«با آنها بجنگید، خداوند آنها را به دست شما مجازات میکند...»
(توبه آیه ۲۹)
«با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را خدا و پیامبرش حرام کردهاند، حرام نمیدانند و به دین حق گردن نمینهند، بجنگید تا با خضوع جزیه بپردازند.»
(محمد آیه ۴)
«هنگامی که با کافران روبرو میشوید، گردنهای آنها را بزنید... و اگر خدا میخواست، خودش از آنها انتقام میگرفت، اما میخواهد شما را با یکدیگر بیازماید...»
(صف آیه ۴)
«خداوند کسانی را که در راه او صفبسته میجنگند، دوست دارد، گویی آنها بنایی محکم هستند.»
💢خواندن ساده این آیات قرآنی نشان میدهد که چرا بسیاری از مسلمانان ممکن است احساس نفرت و دشمنی نسبت به یهودیان، مسیحیان و دیگر غیرمسلمانان داشته باشند.
و نمیتوان تأثیر این آیات را بر یک مسلمان متدین که میخواهد اراده خدا را در قرآن بیابد و اطاعت کند، نادیده گرفت.
پیش از آنکه به نمونههای دیگری از اقدامات و گفتههای پیامبر اسلام بپردازیم، باید به دو مسئلهای که برخی مسلمانان در اینجا مطرح میکنند، پاسخ دهیم.
💢بسیاری ادعا کردهاند که آیات قرآنی که از جنگ حمایت میکنند، مربوط به شرایط خاص تاریخی در آغاز اسلام بودهاند. آنها استدلال میکنند که از آنجا که پیامبر اسلام در مکه تحت آزار و اذیت قرار گرفت، در ده سال آخر زندگی خود در مدینه برای حمایت از جنبش نوپای اسلام، اقدامات نظامی انجام داد.
مشکل این استدلال این است که در خود قرآن هیچجا این دستورات به جنگ محدود به زمان یا گروه خاصی نشدهاند.
برخلاف دستورات الهی در کتاب یوشع در عهد عتیق که مختص به زمان، مکان و گروه خاصی بودند، مسلمانان ارتدوکس معتقدند که دستورات قرآنی جهانی هستند و بنابراین برای همه زمانها و مکانها قابل اجرا هستند.
💢اعتراض دوم این است که اسلام دین صلح است و جنگ در اسلام تنها برای دفاع از خود است.
جمال بداوی، یک مدافع مشهور اسلام، ادعا میکند: «جهاد مسلحانه تنها تحت دو شرایط مجاز است: یکی دفاع از خود، و دیگری مبارزه با ستم.» (نقل شده در دیانا اِک، «یک آمریکای جدید مذهبی»، هارپر سان فرانسیسکو، ۲۰۰۱، ص ۲۳۸).
اگرچه بداوی در توصیف شرایط جهاد مسلحانه در اسلام دقیق است، اما نمیگوید که تعاریف «دفاع از خود» و «مبارزه با ستم» بسیار گستردهتر از آن چیزی است که معمولاً درک میشود. بسیاری از مسلمانان معتقدند که اگر رهبران یک کشور حکومت اسلام را نپذیرند، آنها «ستمگر» هستند و بنابراین هدف مشروع جنگ هستند. بسیاری از مسلمانان استدلال میکنند که آمریکا با صدور ارزشهای هالیوودی خود به سراسر جهان، یک متجاوز فرهنگی است و بنابراین هر مبارزهای علیه آمریکاییها در دفاع از خود انجام میشود.
بنابراین، هیچ پایانی برای تعریف «دفاع از خود» و «ستم» توسط گروههای مسلمان وجود ندارد و آنها میتوانند توجیه اسلامی برای خشونت بیابند.
💢اکنون به چند نمونه از اقدامات و گفتههای پیامبر اسلام میپردازیم تا ببینیم آیا مسلمانان میتوانند مشروعیتی برای استفاده از خشونت در جهان معاصر بیابند.
ما به خواننده یادآوری میکنیم که تنها از معتبرترین و قدیمیترین منابع اسلامی برای اثبات ادعای خود استفاده میکنیم.
قدیمیترین زندگینامه پیامبر اسلام توسط ابن اسحاق در قرن دوم هجری نوشته شده و بعدها توسط ابن هشام در قرن سوم ویرایش شده است. این اثر تحت عنوان «زندگی محمد» توسط آ. گیوم به انگلیسی ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۵۵ منتشر شده است.
در زیر برخی از گفتهها و اقدامات پیامبر اسلام و همراهان نزدیک او که در این زندگینامه آمده است، آورده شدهاند.
در قانون اساسی مدینه که پیامبر هنگام هجرت از مکه در سال ۶۲۲ نوشت، آمده است: «هیچ مؤمنی نباید مؤمن دیگری را به خاطر یک کافر بکشد، و نباید به کافری علیه مؤمن کمک کند... مؤمنان دوستان یکدیگرند و از غیر خود دوری میکنند... مؤمنان باید خون یکدیگر را که در راه خدا ریخته شده است، انتقام بگیرند.» (ص ۲۳۲).
@islie
#بخش_دوم
(انفال آیه ۶۵)
«ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ برانگیز. اگر بیست نفر صبور و استوار باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند. و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران پیروز میشوند...»
(توبه آیه ۵)
«... با مشرکان بجنگید و آنها را هر کجا یافتید، بکشید و به محاصره بگیرید...»
(توبه آیه۱۴)
«با آنها بجنگید، خداوند آنها را به دست شما مجازات میکند...»
(توبه آیه ۲۹)
«با کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان ندارند و آنچه را خدا و پیامبرش حرام کردهاند، حرام نمیدانند و به دین حق گردن نمینهند، بجنگید تا با خضوع جزیه بپردازند.»
(محمد آیه ۴)
«هنگامی که با کافران روبرو میشوید، گردنهای آنها را بزنید... و اگر خدا میخواست، خودش از آنها انتقام میگرفت، اما میخواهد شما را با یکدیگر بیازماید...»
(صف آیه ۴)
«خداوند کسانی را که در راه او صفبسته میجنگند، دوست دارد، گویی آنها بنایی محکم هستند.»
💢خواندن ساده این آیات قرآنی نشان میدهد که چرا بسیاری از مسلمانان ممکن است احساس نفرت و دشمنی نسبت به یهودیان، مسیحیان و دیگر غیرمسلمانان داشته باشند.
و نمیتوان تأثیر این آیات را بر یک مسلمان متدین که میخواهد اراده خدا را در قرآن بیابد و اطاعت کند، نادیده گرفت.
پیش از آنکه به نمونههای دیگری از اقدامات و گفتههای پیامبر اسلام بپردازیم، باید به دو مسئلهای که برخی مسلمانان در اینجا مطرح میکنند، پاسخ دهیم.
💢بسیاری ادعا کردهاند که آیات قرآنی که از جنگ حمایت میکنند، مربوط به شرایط خاص تاریخی در آغاز اسلام بودهاند. آنها استدلال میکنند که از آنجا که پیامبر اسلام در مکه تحت آزار و اذیت قرار گرفت، در ده سال آخر زندگی خود در مدینه برای حمایت از جنبش نوپای اسلام، اقدامات نظامی انجام داد.
مشکل این استدلال این است که در خود قرآن هیچجا این دستورات به جنگ محدود به زمان یا گروه خاصی نشدهاند.
برخلاف دستورات الهی در کتاب یوشع در عهد عتیق که مختص به زمان، مکان و گروه خاصی بودند، مسلمانان ارتدوکس معتقدند که دستورات قرآنی جهانی هستند و بنابراین برای همه زمانها و مکانها قابل اجرا هستند.
💢اعتراض دوم این است که اسلام دین صلح است و جنگ در اسلام تنها برای دفاع از خود است.
جمال بداوی، یک مدافع مشهور اسلام، ادعا میکند: «جهاد مسلحانه تنها تحت دو شرایط مجاز است: یکی دفاع از خود، و دیگری مبارزه با ستم.» (نقل شده در دیانا اِک، «یک آمریکای جدید مذهبی»، هارپر سان فرانسیسکو، ۲۰۰۱، ص ۲۳۸).
اگرچه بداوی در توصیف شرایط جهاد مسلحانه در اسلام دقیق است، اما نمیگوید که تعاریف «دفاع از خود» و «مبارزه با ستم» بسیار گستردهتر از آن چیزی است که معمولاً درک میشود. بسیاری از مسلمانان معتقدند که اگر رهبران یک کشور حکومت اسلام را نپذیرند، آنها «ستمگر» هستند و بنابراین هدف مشروع جنگ هستند. بسیاری از مسلمانان استدلال میکنند که آمریکا با صدور ارزشهای هالیوودی خود به سراسر جهان، یک متجاوز فرهنگی است و بنابراین هر مبارزهای علیه آمریکاییها در دفاع از خود انجام میشود.
بنابراین، هیچ پایانی برای تعریف «دفاع از خود» و «ستم» توسط گروههای مسلمان وجود ندارد و آنها میتوانند توجیه اسلامی برای خشونت بیابند.
💢اکنون به چند نمونه از اقدامات و گفتههای پیامبر اسلام میپردازیم تا ببینیم آیا مسلمانان میتوانند مشروعیتی برای استفاده از خشونت در جهان معاصر بیابند.
ما به خواننده یادآوری میکنیم که تنها از معتبرترین و قدیمیترین منابع اسلامی برای اثبات ادعای خود استفاده میکنیم.
قدیمیترین زندگینامه پیامبر اسلام توسط ابن اسحاق در قرن دوم هجری نوشته شده و بعدها توسط ابن هشام در قرن سوم ویرایش شده است. این اثر تحت عنوان «زندگی محمد» توسط آ. گیوم به انگلیسی ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۵۵ منتشر شده است.
در زیر برخی از گفتهها و اقدامات پیامبر اسلام و همراهان نزدیک او که در این زندگینامه آمده است، آورده شدهاند.
در قانون اساسی مدینه که پیامبر هنگام هجرت از مکه در سال ۶۲۲ نوشت، آمده است: «هیچ مؤمنی نباید مؤمن دیگری را به خاطر یک کافر بکشد، و نباید به کافری علیه مؤمن کمک کند... مؤمنان دوستان یکدیگرند و از غیر خود دوری میکنند... مؤمنان باید خون یکدیگر را که در راه خدا ریخته شده است، انتقام بگیرند.» (ص ۲۳۲).
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔘اسلام، دین خشونت و ترور. #بخش_دوم (انفال آیه ۶۵) «ای پیامبر، مؤمنان را به جنگ برانگیز. اگر بیست نفر صبور و استوار باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند. و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران پیروز میشوند...» (توبه آیه ۵) «... با مشرکان بجنگید و آنها را…
🔘اولین ترورهایی که محمد دستور داد، مربوط به یک مرد یهودی سالخورده به نام ابن اشرف بود. جرم او نوشتن شعر علیه مسلمانان بود.
#بخش_سوم
«محمد گفت: چه کسی مرا از شر ابن اشرف خلاص میکند؟» یکی از پیروانش داوطلب شد و گفت: «من این کار را برای تو انجام میدهم، ای پیامبر خدا، من او را میکشم.» و پیامبر پاسخ داد: «اگر میتوانی، این کار را انجام بده.»
پیامبر همچنین به قاتلانش اجازه داد که برای انجام مأموریت خود دروغ بگویند و از فریب استفاده کنند. گزارش ادامه میدهد که چگونه پیروان پیامبر این مرد سالخورده را از خانهاش در نیمه شب فریب دادند و با شمشیر و خنجر به او حمله کردند و او را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. پس از انجام مأموریت، پیروان به پیامبر گزارش دادند که «دشمن خدا را کشتهاند.»
نویسنده این حادثه را با این جمله به پایان میرساند: «حمله ما به دشمن خدا ترس را در دل یهودیان انداخت و هیچ یهودی در مدینه نبود که از جان خود نترسد.» (ص ۳۶۷-۳۶۸).
💢در حادثه بعدی در این زندگینامه میخوانیم: «پیامبر گفت: هر یهودی که به دست شما افتاد، بکشید.» نویسنده سپس داستان دو برادر را نقل میکند که یکی از آنها مسلمان بود. پس از شنیدن این دستور، برادر مسلمان یک تاجر یهودی را کشت. برادر بزرگتر از اقدام برادر کوچکترش بسیار انتقاد کرد. برادر کوچکتر در پاسخ گفت: «اگر کسی که به من دستور داد او را بکشم، به من دستور میداد تو را بکشم، سرت را از تن جدا میکردم.» برادر بزرگتر فریاد زد: «به خدا سوگند، دینی که تو را به اینجا رسانده، شگفتانگیز است!» و او مسلمان شد. (ص ۳۶۹).
💢در یکی از نبردها، پس از اینکه یکی از عموهای پیامبر اسلام به طرز وحشیانهای کشته شد، محمد چنان خشمگین شد که گفت: «اگر خدا در آینده مرا بر قریش پیروز کند، سی نفر از مردان آنها را مثله خواهم کرد.»
با دیدن اندوه پیامبر، پیروانش گفتند: «به خدا سوگند، اگر در آینده بر آنها پیروز شویم، آنها را به شکلی مثله خواهیم کرد که هیچ عربی تا به حال چنین کاری نکرده است.»
خوشبختانه، محمد نظر خود را تغییر داد و بعداً مثله کردن را ممنوع کرد. (ص ۳۸۷).
💢در یک حادثه معروف دیگر با یهودیان، پس از اخراج دو قبیله یهودی از شهر مدینه، محمد دستور اعدام تمام مردان بالغ آخرین قبیله یهودی شهر را صادر کرد و تمام اموال و زنان و کودکان آنها را تصرف کرد.
منابع مسلمان تعداد مردان یهودی که در یک روز سر بریده شدند را بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ نفر ذکر کردهاند. (ص ۴۶۴).
💢در یک مورد دیگر، پیامبر و همراهانش به دنبال گنجینه پنهان یک قبیله مغلوب بودند. فردی نزد محمد آورده شد که گمان میرفت محل گنجینه را میداند. پیامبر تهدید کرد که اگر محل گنجینه را فاش نکند، او را خواهد کشت. پس از امتناع از همکاری، «پیامبر به زبیر بن عوام دستور داد: او را شکنجه کن تا آنچه را که دارد، بیرون بیاوری.»
زبیر آتشزنهای روی سینه او روشن کرد تا نزدیک به مرگ شد. سپس پیامبر او را به محمد بن مسلمه سپرد و او سرش را از تن جدا کرد. (ص ۵۱۵).
💢پس از فتح مکه، محمد دستور داد چند نفر بدون هیچ مصونیتی کشته شوند.
جرم اکثر این افراد «سرودن شعرهای هجوآمیز» علیه محمد یا توهین به او در دوران مأموریتش در مکه بود. (ص ۵۵۱).
یکی از افرادی که خوششانس بود و بخشیده شد، عبدالله بن سعد بود. «دلیل دستور پیامبر برای کشتن او این بود که او مسلمان شده بود و وحی را مینوشت، اما سپس مرتد شد و به قریش بازگشت.» از آنجا که عبدالله برادر رضاعی یکی از نزدیکان محمد بود، توانست نزد پیامبر برود و درخواست مصونیت کند. پیامبر با اکراه مصونیت را به او اعطا کرد. پس از خروج فرد بخشوده شده، محمد به همراهانش گفت: «سکوت کردم تا یکی از شما برخیزد و سرش را از تن جدا کند!» یکی از انصار گفت: «پس چرا به من اشاره نکردی، ای پیامبر خدا؟» او پاسخ داد: «پیامبر با اشاره کسی را نمیکشد.» (ص ۵۵۰).
💢به یکی از فرماندهانی که پیامبر او را به یک «ماموریت» میفرستاد، این توصیه را کرد: «با همه در راه خدا بجنگید و کسانی را که به خدا کفر میورزند، بکشید. در غنیمت خیانت نکنید، خیانت نکنید، مثله نکنید و کودکان را نکشید. این فرمان خدا و سنت پیامبر او در میان شماست.» (ص ۶۷۲).
💢ترور دیگری که پیامبر دستور داد، مربوط به عمویش ابوسفیان، رهبر مخالفان مشرک در مکه بود. داوطلبان مسلمان برای انجام این مأموریت به مکه سفر کردند. اما ترور ناموفق بود. در راه بازگشت به مدینه، یکی از پیروان پیامبر با یک چوپان یکچشم روبرو شد که با اطمینان ادعا کرد که هرگز اسلام را نخواهد پذیرفت. گزارش از زبان قاتل مسلمان ادامه مییابد: «به محض اینکه او خوابید و خروپف کرد، بلند شدم و او را به شکلی وحشتناکتر از هر کسی که تا به حال کشته شده بود، کشتم. نوک کمانم را در چشم سالم او گذاشتم، سپس فشار دادم تا از پشت گردنش بیرون آمد...
#بخش_سوم
«محمد گفت: چه کسی مرا از شر ابن اشرف خلاص میکند؟» یکی از پیروانش داوطلب شد و گفت: «من این کار را برای تو انجام میدهم، ای پیامبر خدا، من او را میکشم.» و پیامبر پاسخ داد: «اگر میتوانی، این کار را انجام بده.»
پیامبر همچنین به قاتلانش اجازه داد که برای انجام مأموریت خود دروغ بگویند و از فریب استفاده کنند. گزارش ادامه میدهد که چگونه پیروان پیامبر این مرد سالخورده را از خانهاش در نیمه شب فریب دادند و با شمشیر و خنجر به او حمله کردند و او را به طرز وحشیانهای به قتل رساندند. پس از انجام مأموریت، پیروان به پیامبر گزارش دادند که «دشمن خدا را کشتهاند.»
نویسنده این حادثه را با این جمله به پایان میرساند: «حمله ما به دشمن خدا ترس را در دل یهودیان انداخت و هیچ یهودی در مدینه نبود که از جان خود نترسد.» (ص ۳۶۷-۳۶۸).
💢در حادثه بعدی در این زندگینامه میخوانیم: «پیامبر گفت: هر یهودی که به دست شما افتاد، بکشید.» نویسنده سپس داستان دو برادر را نقل میکند که یکی از آنها مسلمان بود. پس از شنیدن این دستور، برادر مسلمان یک تاجر یهودی را کشت. برادر بزرگتر از اقدام برادر کوچکترش بسیار انتقاد کرد. برادر کوچکتر در پاسخ گفت: «اگر کسی که به من دستور داد او را بکشم، به من دستور میداد تو را بکشم، سرت را از تن جدا میکردم.» برادر بزرگتر فریاد زد: «به خدا سوگند، دینی که تو را به اینجا رسانده، شگفتانگیز است!» و او مسلمان شد. (ص ۳۶۹).
💢در یکی از نبردها، پس از اینکه یکی از عموهای پیامبر اسلام به طرز وحشیانهای کشته شد، محمد چنان خشمگین شد که گفت: «اگر خدا در آینده مرا بر قریش پیروز کند، سی نفر از مردان آنها را مثله خواهم کرد.»
با دیدن اندوه پیامبر، پیروانش گفتند: «به خدا سوگند، اگر در آینده بر آنها پیروز شویم، آنها را به شکلی مثله خواهیم کرد که هیچ عربی تا به حال چنین کاری نکرده است.»
خوشبختانه، محمد نظر خود را تغییر داد و بعداً مثله کردن را ممنوع کرد. (ص ۳۸۷).
💢در یک حادثه معروف دیگر با یهودیان، پس از اخراج دو قبیله یهودی از شهر مدینه، محمد دستور اعدام تمام مردان بالغ آخرین قبیله یهودی شهر را صادر کرد و تمام اموال و زنان و کودکان آنها را تصرف کرد.
منابع مسلمان تعداد مردان یهودی که در یک روز سر بریده شدند را بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ نفر ذکر کردهاند. (ص ۴۶۴).
💢در یک مورد دیگر، پیامبر و همراهانش به دنبال گنجینه پنهان یک قبیله مغلوب بودند. فردی نزد محمد آورده شد که گمان میرفت محل گنجینه را میداند. پیامبر تهدید کرد که اگر محل گنجینه را فاش نکند، او را خواهد کشت. پس از امتناع از همکاری، «پیامبر به زبیر بن عوام دستور داد: او را شکنجه کن تا آنچه را که دارد، بیرون بیاوری.»
زبیر آتشزنهای روی سینه او روشن کرد تا نزدیک به مرگ شد. سپس پیامبر او را به محمد بن مسلمه سپرد و او سرش را از تن جدا کرد. (ص ۵۱۵).
💢پس از فتح مکه، محمد دستور داد چند نفر بدون هیچ مصونیتی کشته شوند.
جرم اکثر این افراد «سرودن شعرهای هجوآمیز» علیه محمد یا توهین به او در دوران مأموریتش در مکه بود. (ص ۵۵۱).
یکی از افرادی که خوششانس بود و بخشیده شد، عبدالله بن سعد بود. «دلیل دستور پیامبر برای کشتن او این بود که او مسلمان شده بود و وحی را مینوشت، اما سپس مرتد شد و به قریش بازگشت.» از آنجا که عبدالله برادر رضاعی یکی از نزدیکان محمد بود، توانست نزد پیامبر برود و درخواست مصونیت کند. پیامبر با اکراه مصونیت را به او اعطا کرد. پس از خروج فرد بخشوده شده، محمد به همراهانش گفت: «سکوت کردم تا یکی از شما برخیزد و سرش را از تن جدا کند!» یکی از انصار گفت: «پس چرا به من اشاره نکردی، ای پیامبر خدا؟» او پاسخ داد: «پیامبر با اشاره کسی را نمیکشد.» (ص ۵۵۰).
💢به یکی از فرماندهانی که پیامبر او را به یک «ماموریت» میفرستاد، این توصیه را کرد: «با همه در راه خدا بجنگید و کسانی را که به خدا کفر میورزند، بکشید. در غنیمت خیانت نکنید، خیانت نکنید، مثله نکنید و کودکان را نکشید. این فرمان خدا و سنت پیامبر او در میان شماست.» (ص ۶۷۲).
💢ترور دیگری که پیامبر دستور داد، مربوط به عمویش ابوسفیان، رهبر مخالفان مشرک در مکه بود. داوطلبان مسلمان برای انجام این مأموریت به مکه سفر کردند. اما ترور ناموفق بود. در راه بازگشت به مدینه، یکی از پیروان پیامبر با یک چوپان یکچشم روبرو شد که با اطمینان ادعا کرد که هرگز اسلام را نخواهد پذیرفت. گزارش از زبان قاتل مسلمان ادامه مییابد: «به محض اینکه او خوابید و خروپف کرد، بلند شدم و او را به شکلی وحشتناکتر از هر کسی که تا به حال کشته شده بود، کشتم. نوک کمانم را در چشم سالم او گذاشتم، سپس فشار دادم تا از پشت گردنش بیرون آمد...
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔘اولین ترورهایی که محمد دستور داد، مربوط به یک مرد یهودی سالخورده به نام ابن اشرف بود. جرم او نوشتن شعر علیه مسلمانان بود. #بخش_سوم «محمد گفت: چه کسی مرا از شر ابن اشرف خلاص میکند؟» یکی از پیروانش داوطلب شد و گفت: «من این کار را برای تو انجام میدهم، ای…
🔘اسلام، دین خشونت و ترور.
ادامه…
#بخش_چهارم
💢به محض اینکه او خوابید و خروپف کرد، بلند شدم و او را به شکلی وحشتناکتر از هر کسی که تا به حال کشته شده بود، کشتم. نوک کمانم را در چشم سالم او گذاشتم، سپس فشار دادم تا از پشت گردنش بیرون آمد... وقتی به مدینه بازگشتم... پیامبر از من پرسید چه خبر است و وقتی ماجرا را گفتم، به من دعای خیر کرد.» (ص ۶۷۴-۶۷۵).
💢زندگینامه پیامبر این گزارش را با دو گزارش دیگر از ترورهای موفق دستور داده شده توسط پیامبر ادامه میدهد. ابوعفک «نارضایتی خود را از پیامبر نشان داد» و شعری سرود. «پیامبر گفت: چه کسی این شرور را برای من رسیدگی میکند؟» سپس سالم بن عمیر... رفت و او را کشت. (ص ۶۷۵). پس از این ترور، زنی به نام اسماء بنت مروان «نارضایتی نشان داد» و شعری علیه پیامبر سرود. «وقتی پیامبر شنید که او چه گفته است، گفت: چه کسی مرا از شر دختر مروان خلاص میکند؟» عمیر... که نزد او بود، این را شنید و همان شب به خانه او رفت و او را کشت. صبح روز بعد نزد پیامبر آمد و به او گفت که چه کرده است و پیامبر گفت: «تو به خدا و پیامبرش کمک کردی، ای عمیر.» (ص ۶۷۵-۶۷۶).
💢باز هم تأکید میکنیم که نمونههای فوق (که به هیچ وجه فهرست کاملی از خشونتهای موجود در قدیمیترین زندگینامه پیامبر نیست) برای توجیه کشتار و نابودی هر کسی که با ایدئولوژی اسلام و درخواست تسلیم مطلق آن مخالفت میکند، کافی است. با این حال، آنچه حتی مهمتر از این گزارشها برای شکلدهی به نگرش و رفتار مسلمانان است، مجموعهای از گفتهها و اقدامات محمد در احادیث است.
اکنون به چند نمونه از احادیث میپردازیم. در زیر چند نمونه از مجموعه احادیث بخاری، معتبرترین کتاب در اسلام سنی پس از قرآن، آورده شده است (صحیح بخاری، ۹ جلد، ترجمه دکتر محمد محسن خان، دار احیاء السنة، بیتا).
«پیامبر خدا گفت: بدانید که بهشت زیر سایه شمشیرهاست.» (جلد ۴، ص ۵۵)
«پیامبر خدا گفت: من مأمور شدهام که با مردم بجنگم تا بگویند: هیچ معبودی جز الله نیست، و هر کس بگوید: هیچ معبودی جز الله نیست، جان و مالش توسط من در امان خواهد بود...» (جلد ۴، ص ۱۲۴)
«شایسته پیامبر نیست که اسیران جنگی داشته باشد (و آنها را با فدیه آزاد کند) تا اینکه در زمین کشتار بزرگی (در میان دشمنانش) انجام دهد...» (جلد ۴، ص ۱۶۱)
«هر کس دین اسلام را تغییر دهد، او را بکشید.» (جلد ۹، ص ۴۵)
«یک جاسوس کافر نزد پیامبر آمد در حالی که او در سفر بود. جاسوس با همراهان پیامبر نشست و شروع به صحبت کرد و سپس رفت. پیامبر به همراهانش گفت: او را تعقیب کنید و بکشید. پس من او را کشتم. سپس پیامبر اموال جاسوس کشته شده را به او داد.» (جلد ۴، ص ۱۸۱-۱۸۲)
«برخی از افراد قبیله عکل نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند. آب و هوای مدینه با آنها سازگار نبود، بنابراین پیامبر به آنها دستور داد به شتران شیرده صدقه بروند و از شیر و ادرار آنها (به عنوان دارو) بنوشند. آنها این کار را کردند و پس از بهبودی از بیماریشان (سلامتی خود را به دست آوردند)، مرتد شدند (از اسلام برگشتند) و چوپان شتران را کشتند و شتران را با خود بردند. پیامبر (افرادی را) به تعقیب آنها فرستاد و آنها را (دستگیر کردند و) آوردند، و پیامبر دستور داد که دستها و پاهای آنها را قطع کنند و چشمهای آنها را با قطعات آهن داغ داغ کنند، و دستها و پاهای قطع شده آنها را نبندند، تا بمیرند.» (جلد ۸، ص ۵۱۹-۵۲۰)
«پیامبر از کنار من در مکانی به نام ابواء یا ودان گذشت و از او پرسیده شد که آیا حمله شبانه به جنگجویان مشرک با احتمال به خطر افتادن زنان و کودکان آنها جایز است یا نه. پیامبر پاسخ داد: آنها (یعنی زنان و کودکان) از آنها (یعنی مشرکان) هستند.» (جلد ۴، ص ۱۵۸-۱۵۹)
در دومین مجموعه معتبر احادیث، صحیح مسلم، فصل مربوط به این حدیث با عنوان «جواز کشتن زنان و کودکان در حملات شبانه، به شرطی که عمدی نباشد» آمده است. نویسنده سپس مینویسد: «از سعد بن جثامه نقل شده است که پیامبر خدا هنگامی که درباره کشتن زنان و کودکان مشرکان در حمله شبانه پرسیده شد، گفت: آنها از آنها هستند.» (جلد ۳، ص ۹۴۶-۹۴۷، صحیح مسلم، ترجمه عبدالحمید صدیقی، ۴ جلد)
در فصلی با عنوان «فضیلت کشتن یک کافر» میخوانیم: «ابوهریره نقل کرد که پیامبر خدا فرمود: یک کافر و کسی که او را کشته است، هرگز در جهنم جمع نخواهند شد.» مترجم مسلمان این اثر به این حدیث این پاورقی را اضافه کرده است: «این بدان معناست که کسی که در راه خدا (یعنی جهاد) کافری را بکشد، گناهانش بخشیده میشود و بنابراین به بهشت میرود. کافر حتماً به جهنم میرود. بنابراین کسی که کافری را کشته است، در جهنم با او جمع نخواهد شد.» (جلد ۲، ص ۶۹۰ از سنن ابوداوود، ترجمه احمد حسن، ۳ جلد، دهلی نو: کتب بهوان، ۱۹۹۰).
@islie
ادامه…
#بخش_چهارم
💢به محض اینکه او خوابید و خروپف کرد، بلند شدم و او را به شکلی وحشتناکتر از هر کسی که تا به حال کشته شده بود، کشتم. نوک کمانم را در چشم سالم او گذاشتم، سپس فشار دادم تا از پشت گردنش بیرون آمد... وقتی به مدینه بازگشتم... پیامبر از من پرسید چه خبر است و وقتی ماجرا را گفتم، به من دعای خیر کرد.» (ص ۶۷۴-۶۷۵).
💢زندگینامه پیامبر این گزارش را با دو گزارش دیگر از ترورهای موفق دستور داده شده توسط پیامبر ادامه میدهد. ابوعفک «نارضایتی خود را از پیامبر نشان داد» و شعری سرود. «پیامبر گفت: چه کسی این شرور را برای من رسیدگی میکند؟» سپس سالم بن عمیر... رفت و او را کشت. (ص ۶۷۵). پس از این ترور، زنی به نام اسماء بنت مروان «نارضایتی نشان داد» و شعری علیه پیامبر سرود. «وقتی پیامبر شنید که او چه گفته است، گفت: چه کسی مرا از شر دختر مروان خلاص میکند؟» عمیر... که نزد او بود، این را شنید و همان شب به خانه او رفت و او را کشت. صبح روز بعد نزد پیامبر آمد و به او گفت که چه کرده است و پیامبر گفت: «تو به خدا و پیامبرش کمک کردی، ای عمیر.» (ص ۶۷۵-۶۷۶).
💢باز هم تأکید میکنیم که نمونههای فوق (که به هیچ وجه فهرست کاملی از خشونتهای موجود در قدیمیترین زندگینامه پیامبر نیست) برای توجیه کشتار و نابودی هر کسی که با ایدئولوژی اسلام و درخواست تسلیم مطلق آن مخالفت میکند، کافی است. با این حال، آنچه حتی مهمتر از این گزارشها برای شکلدهی به نگرش و رفتار مسلمانان است، مجموعهای از گفتهها و اقدامات محمد در احادیث است.
اکنون به چند نمونه از احادیث میپردازیم. در زیر چند نمونه از مجموعه احادیث بخاری، معتبرترین کتاب در اسلام سنی پس از قرآن، آورده شده است (صحیح بخاری، ۹ جلد، ترجمه دکتر محمد محسن خان، دار احیاء السنة، بیتا).
«پیامبر خدا گفت: بدانید که بهشت زیر سایه شمشیرهاست.» (جلد ۴، ص ۵۵)
«پیامبر خدا گفت: من مأمور شدهام که با مردم بجنگم تا بگویند: هیچ معبودی جز الله نیست، و هر کس بگوید: هیچ معبودی جز الله نیست، جان و مالش توسط من در امان خواهد بود...» (جلد ۴، ص ۱۲۴)
«شایسته پیامبر نیست که اسیران جنگی داشته باشد (و آنها را با فدیه آزاد کند) تا اینکه در زمین کشتار بزرگی (در میان دشمنانش) انجام دهد...» (جلد ۴، ص ۱۶۱)
«هر کس دین اسلام را تغییر دهد، او را بکشید.» (جلد ۹، ص ۴۵)
«یک جاسوس کافر نزد پیامبر آمد در حالی که او در سفر بود. جاسوس با همراهان پیامبر نشست و شروع به صحبت کرد و سپس رفت. پیامبر به همراهانش گفت: او را تعقیب کنید و بکشید. پس من او را کشتم. سپس پیامبر اموال جاسوس کشته شده را به او داد.» (جلد ۴، ص ۱۸۱-۱۸۲)
«برخی از افراد قبیله عکل نزد پیامبر آمدند و اسلام آوردند. آب و هوای مدینه با آنها سازگار نبود، بنابراین پیامبر به آنها دستور داد به شتران شیرده صدقه بروند و از شیر و ادرار آنها (به عنوان دارو) بنوشند. آنها این کار را کردند و پس از بهبودی از بیماریشان (سلامتی خود را به دست آوردند)، مرتد شدند (از اسلام برگشتند) و چوپان شتران را کشتند و شتران را با خود بردند. پیامبر (افرادی را) به تعقیب آنها فرستاد و آنها را (دستگیر کردند و) آوردند، و پیامبر دستور داد که دستها و پاهای آنها را قطع کنند و چشمهای آنها را با قطعات آهن داغ داغ کنند، و دستها و پاهای قطع شده آنها را نبندند، تا بمیرند.» (جلد ۸، ص ۵۱۹-۵۲۰)
«پیامبر از کنار من در مکانی به نام ابواء یا ودان گذشت و از او پرسیده شد که آیا حمله شبانه به جنگجویان مشرک با احتمال به خطر افتادن زنان و کودکان آنها جایز است یا نه. پیامبر پاسخ داد: آنها (یعنی زنان و کودکان) از آنها (یعنی مشرکان) هستند.» (جلد ۴، ص ۱۵۸-۱۵۹)
در دومین مجموعه معتبر احادیث، صحیح مسلم، فصل مربوط به این حدیث با عنوان «جواز کشتن زنان و کودکان در حملات شبانه، به شرطی که عمدی نباشد» آمده است. نویسنده سپس مینویسد: «از سعد بن جثامه نقل شده است که پیامبر خدا هنگامی که درباره کشتن زنان و کودکان مشرکان در حمله شبانه پرسیده شد، گفت: آنها از آنها هستند.» (جلد ۳، ص ۹۴۶-۹۴۷، صحیح مسلم، ترجمه عبدالحمید صدیقی، ۴ جلد)
در فصلی با عنوان «فضیلت کشتن یک کافر» میخوانیم: «ابوهریره نقل کرد که پیامبر خدا فرمود: یک کافر و کسی که او را کشته است، هرگز در جهنم جمع نخواهند شد.» مترجم مسلمان این اثر به این حدیث این پاورقی را اضافه کرده است: «این بدان معناست که کسی که در راه خدا (یعنی جهاد) کافری را بکشد، گناهانش بخشیده میشود و بنابراین به بهشت میرود. کافر حتماً به جهنم میرود. بنابراین کسی که کافری را کشته است، در جهنم با او جمع نخواهد شد.» (جلد ۲، ص ۶۹۰ از سنن ابوداوود، ترجمه احمد حسن، ۳ جلد، دهلی نو: کتب بهوان، ۱۹۹۰).
@islie
◽️دُروغــها و خُــرافــاتِ اســلام◽️
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه چهارم و پایانی .
◾️زمــان: جمعه ۲۶بهمن؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group
◾️ســلســله مناظرات فلسفی
◾️مــوضــوع: اثبات وجود
خدا(برهان علیت)
◾️جلسه چهارم و پایانی .
◾️زمــان: جمعه ۲۶بهمن؛ ساعت 19 به وقت تهــران
◾️طرفین:
• جناب آرش (دگرانديش) نماینده گروه دروغ ها و خرافات اسلام
• جناب محمد صادق غفرانی (مسلمان،مستقل)
◽️لینکِ عضویَّت:
https://t.me/Islie_Group