گلِ سرخ و گُرِ سرب


سروده ای بسیار زیبا از #محمد_نجفی وکیل آزادیخواه، محبوس در زندان مرکزی اراک
بهمن ۱۳۹۱


ای سرا پا سلاح
سرا پا صلحم.
شلیک نکن مرد جوان
قلبم را هدف نگیر
تیر به خودت اصابت خواهد کرد!
تودرقلب منی.
مغزم را نشانه نرو
خود را پریشان مکن
من به تو می اندیشم.
من به تو نزدیکم.
بنگر………
شاید زنبور، شهدِ گلِ گیلاسِ مرا، به کندویِ تو میبرد
شاید کلاغ، گردویِ باغِ تو را، در باغچۀ من میکارد
میشِ تو شاید آبستنِ قوچ من است
شاید کفترتوست که بر بام خانه من خستگی در میکند.
ما کی کجا، من و تو و اوشده ایم؟
کنارهم بودیم، چرا روبروشدیم؟
شانه به شانه هم بودیم، شاخ به شاخ شده ایم.
من تورا دوست میدارم، برمن سلاح مکِش، مرا مکُش

من ساده ترینم، ساده میخواهم
می خواهم ببویم، ببینم، بشنوم، بیاندیشم، بگویم.

#ماهستیم
#روز_موعود
#دولت_در_تبعيد
#ستاد_انقلاب_ايران
#يك_ملت_يك_پرچم

#ChinaLeaveIran

facebook.com/kanalemahastim
@KanaleMahastim