#شازده کوچولو و ملاقات با #روباه…
روباه گفت: سلام!
شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید، ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب...
شازده کوچولو پرسید: تو که هستی؟ چه خوشگلی!...
روباه گفت: من روباه هستم.
شازده کوچولو گفت:بیا با من بازی کن،من آنقدر غصه به دل دارم که نگو...
روباه گفت: من نمیتوانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکردهاند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت:"اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی. پی چه میگردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدمها میگردم. "اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: "اهلی کردن" چیز بسیار فراموش شدهای است، یعنی "علاقه ایجاد کردن..."
- علاقه ایجاد کردن؟!
روباه گفت:بله,تو برای من هنوز پسربچهای هستی مثل صدها هزار پسربچه دیگر، و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من نیز برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر. ولی تو اگر مرا اهلی کنی، هر دو بهم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود...
شازده کوچولو گفت: کمکم دارم میفهمم.
روباه آهی کشید و گفت:زندگی من یکنواخت است. من مرغها را شکار میکنم و آدمها مرا. تمام مرغها به هم شبیهند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت میگذرد. ولی تو اگر مرا اهلی کنی، زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد، ولی صدای پای تو همچون نغمه موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید. بعلاوه، خوب نگاه کن! آن گندمزارها را در آن پایین میبینی؟ من نان نمیخورم و گندم در نظرم چیز بی فایدهای است. گندمزارها مرا به یاد هیچ چیز نمیاندازند و این جای تاسف است! اما تو موهای طلایی داری. و چقدر خوب خواهد شد آن وقت که مرا اهلی کرده باشی! چون گندم که به رنگ طلاست مرا به یاد تو خواهد انداخت. آن وقت من صدای وزیدن باد را در گندمزار دوست خواهم داشت...
روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد. آخر گفت:
- بیزحمت... مرا اهلی کن!
شازده کوچولو در جواب گفت: خیلی دلم میخواهد، ولی زیاد وقت ندارم،من باید دوستانی پیدا کنم و خیلی چیزها هست که باید بشناسم.
روباه گفت: هیچ چیزی را تا اهلی نکنند، نمیتوان شناخت. آدمها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند. آنها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان میخرند. اما چون کاسبی نیست که دوست بفروشد، آدمهاماندهاند بیدوست . تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن!
شازده کوچولو پرسید: برای این کار چه باید کرد؟
روباه در جواب گفت: باید #صبور باشی ، خیلی صبور. تو اول کمی دور از من به این شکل لای علفها مینشینی. من از گوشه چشم به تو نگاه خواهم کرد و تو هیچ حرف نخواهی زد. #زبان سرچشمه سوءتفاهم است. ولی تو هر روز میتوانی قدری جلوتر بنشینی.
فردا شازده کوچولو باز آمد.
روباه گفت:
- بهتر بود به وقت دیروز میآمدی. تو اگر مثلا هر روز ساعت چهار بعد از ظهر بیایی، من از ساعت سه ببعد کمکم خوشحال خواهم شد، و هر چه بیشتر وقت بگذرد، احساس خوشحالی من بیشتر خواهد بود. سر ساعت چهار نگران و هیجانزده خواهم شد و آن وقت به ارزش خوشبختی پیخواهم برد, ولی اگر در وقت نامعلومی بیایی، دل مشتاق من نمیداند کی خود را برای استقبال تو بیاراید...
بالاخره شازده کوچولو روباه را اهلی کرد
روزهابعد وقتی ساعت جدایی نزدیک شد، روباه گفت:
دلم میخواهد گریه کنم
شازده کوچولو گفت:
تقصیر خودت است. من بد تو را نمی خواستم، ولی خودت خواستی که اهلیت کنم...
روباه گفت: درست است.
شازده کوچولو گفت:پس چه چیزی برای تو می ماند؟
- رنگ گندمزارها...که به رنگ موهای طلایی تو است، یاد تو را برایم زنده می کند...
سپس گفت:میخواهم رازی را به تو بگویم, آدمها این حقیقت را فراموش کرده اند.اما تو نباید فراموش کنی. تو #مسئول همیشگی آنی می شوی که اهلیش کرده ای. تو مسئول هستی...
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
#من_مسئول_کسی_هستم_که_اهلیش_کرده_ام......
آنتوان دوسنت اگزوپری
روباه گفت: سلام!
شازده کوچولو سر برگرداند و کسی را ندید، ولی مودبانه جواب سلام داد.
صدا گفت: من اینجا هستم، زیر درخت سیب...
شازده کوچولو پرسید: تو که هستی؟ چه خوشگلی!...
روباه گفت: من روباه هستم.
شازده کوچولو گفت:بیا با من بازی کن،من آنقدر غصه به دل دارم که نگو...
روباه گفت: من نمیتوانم با تو بازی کنم. مرا اهلی نکردهاند.
شازده کوچولو آهی کشید و گفت:"اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: تو اهل اینجا نیستی. پی چه میگردی؟
شازده کوچولو گفت: من پی آدمها میگردم. "اهلی کردن" یعنی چه؟
روباه گفت: "اهلی کردن" چیز بسیار فراموش شدهای است، یعنی "علاقه ایجاد کردن..."
- علاقه ایجاد کردن؟!
روباه گفت:بله,تو برای من هنوز پسربچهای هستی مثل صدها هزار پسربچه دیگر، و من نیازی به تو ندارم. تو هم نیازی به من نداری. من نیز برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر. ولی تو اگر مرا اهلی کنی، هر دو بهم نیازمند خواهیم شد. تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود...
شازده کوچولو گفت: کمکم دارم میفهمم.
روباه آهی کشید و گفت:زندگی من یکنواخت است. من مرغها را شکار میکنم و آدمها مرا. تمام مرغها به هم شبیهند و تمام آدمها با هم یکسان. به همین جهت در اینجا اوقات به کسالت میگذرد. ولی تو اگر مرا اهلی کنی، زندگی من همچون خورشید روشن خواهد شد. من با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پاهای دیگر فرق خواهد داشت. صدای پاهای دیگر مرا به سوراخ فرو خواهد برد، ولی صدای پای تو همچون نغمه موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید. بعلاوه، خوب نگاه کن! آن گندمزارها را در آن پایین میبینی؟ من نان نمیخورم و گندم در نظرم چیز بی فایدهای است. گندمزارها مرا به یاد هیچ چیز نمیاندازند و این جای تاسف است! اما تو موهای طلایی داری. و چقدر خوب خواهد شد آن وقت که مرا اهلی کرده باشی! چون گندم که به رنگ طلاست مرا به یاد تو خواهد انداخت. آن وقت من صدای وزیدن باد را در گندمزار دوست خواهم داشت...
روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد. آخر گفت:
- بیزحمت... مرا اهلی کن!
شازده کوچولو در جواب گفت: خیلی دلم میخواهد، ولی زیاد وقت ندارم،من باید دوستانی پیدا کنم و خیلی چیزها هست که باید بشناسم.
روباه گفت: هیچ چیزی را تا اهلی نکنند، نمیتوان شناخت. آدمها دیگر وقت شناختن هیچ چیز را ندارند. آنها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان میخرند. اما چون کاسبی نیست که دوست بفروشد، آدمهاماندهاند بیدوست . تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن!
شازده کوچولو پرسید: برای این کار چه باید کرد؟
روباه در جواب گفت: باید #صبور باشی ، خیلی صبور. تو اول کمی دور از من به این شکل لای علفها مینشینی. من از گوشه چشم به تو نگاه خواهم کرد و تو هیچ حرف نخواهی زد. #زبان سرچشمه سوءتفاهم است. ولی تو هر روز میتوانی قدری جلوتر بنشینی.
فردا شازده کوچولو باز آمد.
روباه گفت:
- بهتر بود به وقت دیروز میآمدی. تو اگر مثلا هر روز ساعت چهار بعد از ظهر بیایی، من از ساعت سه ببعد کمکم خوشحال خواهم شد، و هر چه بیشتر وقت بگذرد، احساس خوشحالی من بیشتر خواهد بود. سر ساعت چهار نگران و هیجانزده خواهم شد و آن وقت به ارزش خوشبختی پیخواهم برد, ولی اگر در وقت نامعلومی بیایی، دل مشتاق من نمیداند کی خود را برای استقبال تو بیاراید...
بالاخره شازده کوچولو روباه را اهلی کرد
روزهابعد وقتی ساعت جدایی نزدیک شد، روباه گفت:
دلم میخواهد گریه کنم
شازده کوچولو گفت:
تقصیر خودت است. من بد تو را نمی خواستم، ولی خودت خواستی که اهلیت کنم...
روباه گفت: درست است.
شازده کوچولو گفت:پس چه چیزی برای تو می ماند؟
- رنگ گندمزارها...که به رنگ موهای طلایی تو است، یاد تو را برایم زنده می کند...
سپس گفت:میخواهم رازی را به تو بگویم, آدمها این حقیقت را فراموش کرده اند.اما تو نباید فراموش کنی. تو #مسئول همیشگی آنی می شوی که اهلیش کرده ای. تو مسئول هستی...
شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند:
#من_مسئول_کسی_هستم_که_اهلیش_کرده_ام......
آنتوان دوسنت اگزوپری
☑️ صبر نیز نوعی #عمل است!
✍ سامان دیناری
🎩 بدون تردیدی یکی از نیازهای خیلی ضروري که برای رسیدن به موفقيت بهش نیاز داریم، #صبر هست! جاده موفقیت پر از سربالایی هست که سرعت شما رو ممکنه کم کنه، ولی هیچوقت نباید اجازه بدید که شما رو #متوقف کنه.
👿 یکی از خطرناک ترین و ویرانگرترین ابزار شیطان، #یأس و #ناامیدیه که در هر لحظه افراد زیادی رو با همین ابزار از حرکت بازمیداره و متوقف میکنه.
☝️🏼 گاهی #نتایج_فوری و آني رو فراموش کنید و ته مسیر رو ببینید. مسیری که پر از مشکلات و سختی هاست، اما به #مقصدی زیبا ختم میشه.
👈 صبور باشید و با نظم و برنامه به کارتون ادامه بدید. #نتایج کاراتون بزودی سروکلشون پیدا میشه!
#صبور_باشید
@karnil
✍ سامان دیناری
🎩 بدون تردیدی یکی از نیازهای خیلی ضروري که برای رسیدن به موفقيت بهش نیاز داریم، #صبر هست! جاده موفقیت پر از سربالایی هست که سرعت شما رو ممکنه کم کنه، ولی هیچوقت نباید اجازه بدید که شما رو #متوقف کنه.
👿 یکی از خطرناک ترین و ویرانگرترین ابزار شیطان، #یأس و #ناامیدیه که در هر لحظه افراد زیادی رو با همین ابزار از حرکت بازمیداره و متوقف میکنه.
☝️🏼 گاهی #نتایج_فوری و آني رو فراموش کنید و ته مسیر رو ببینید. مسیری که پر از مشکلات و سختی هاست، اما به #مقصدی زیبا ختم میشه.
👈 صبور باشید و با نظم و برنامه به کارتون ادامه بدید. #نتایج کاراتون بزودی سروکلشون پیدا میشه!
#صبور_باشید
@karnil
⚠️ اول کلیپ بالا رو ببینید!👆🏼👆🏼👆🏼
✍ سامان دیناری
📽 زیر کلیپ بالا نوشته شده بود که:
❌ غیرممکنی وجود نداره! ❌
🔆 این جمله یه مقدار غیرواقعی به نظر میرسه.
شاید درستش این باشه که بگیم بیشتر کارهایی که از نظر خیلی از افراد غیرممکن به نظر میرسه، غیرممکن نیست، بلکه فقط نیاز به تلاش مستمر و برنامه ریزی درست داره.
🔰 فردی که تو این کلیپه و میتونه انقد ماهرانه با استفاده از انگشتای پاش این وسایل رو بسازه، بدون شک روزها، ماه ها و سالها تلاش کرده، صدها و یا حتی هزاران بار آسیب دیده، پاش ضربه خورده، بارهاااا چیزایی رو ساخته که شکل درستی نداشتن، عضلات پا و انگشت پاش قطعا خیلی درد گرفتن و ... ولی با وجود همه این مشکلات، بازهم به طور مستمر به کارش ادامه داده.
💥 متاسفانه ما معمولا فقط یه کلیپ ۱ دقیقه ای از زندگی دیگران رو میبینیم که یه تیتر قشنگ روش زدن تحت عنوان: هیچ کاری غیرمممکن نیست!
🔺 اتفاقی که افتاده اینه که ما موفقیت رو فقط تو فیلما، کلیپهای انگیزشی، داستان های چند دقیقه ای و کتاب های چند صفحه ای دیدیم، شنیدیم و خوندیم و این باعث شده که صبور نباشیم و دنبال رسیدن به موفقیت های سریع باشیم.
🔰 واقعیت اینه که تو هرکاری، برای رسیدن به هدف، تلاش منظم و برنامه ریزی درست لازمه که این تلاش باید بسته به هدفمون، در یک مدت زمان مشخص ادامه داشته باشه. تنها کسی میتونه این کار رو انجام بده که #صبور باشه و سختی های این راه، شکستها و زمین خوردن هاش رو به عنوان #واقعیات_انکارناپذیر این راه بپذیره.
🌱 هر هدفی که تو ذهنتون دارید، یادتون باشه که بزرگترین چالش شما صبور بودن و ادامه دادن به پیشروی در مسیر درستیه که برای خودتون انتخاب کردید. با تلاش مستمر و درست، قطعا نظرتون درباره خیلی از اهدافی که ممکنه براتونغیرممکن به نظر برسه، عوض خواهد شد.
🎯 میتونید امتحان کنید... البته اگه صبرش رو دارید!🤞🏼💚
@karnil
✍ سامان دیناری
📽 زیر کلیپ بالا نوشته شده بود که:
❌ غیرممکنی وجود نداره! ❌
🔆 این جمله یه مقدار غیرواقعی به نظر میرسه.
شاید درستش این باشه که بگیم بیشتر کارهایی که از نظر خیلی از افراد غیرممکن به نظر میرسه، غیرممکن نیست، بلکه فقط نیاز به تلاش مستمر و برنامه ریزی درست داره.
🔰 فردی که تو این کلیپه و میتونه انقد ماهرانه با استفاده از انگشتای پاش این وسایل رو بسازه، بدون شک روزها، ماه ها و سالها تلاش کرده، صدها و یا حتی هزاران بار آسیب دیده، پاش ضربه خورده، بارهاااا چیزایی رو ساخته که شکل درستی نداشتن، عضلات پا و انگشت پاش قطعا خیلی درد گرفتن و ... ولی با وجود همه این مشکلات، بازهم به طور مستمر به کارش ادامه داده.
💥 متاسفانه ما معمولا فقط یه کلیپ ۱ دقیقه ای از زندگی دیگران رو میبینیم که یه تیتر قشنگ روش زدن تحت عنوان: هیچ کاری غیرمممکن نیست!
🔺 اتفاقی که افتاده اینه که ما موفقیت رو فقط تو فیلما، کلیپهای انگیزشی، داستان های چند دقیقه ای و کتاب های چند صفحه ای دیدیم، شنیدیم و خوندیم و این باعث شده که صبور نباشیم و دنبال رسیدن به موفقیت های سریع باشیم.
🔰 واقعیت اینه که تو هرکاری، برای رسیدن به هدف، تلاش منظم و برنامه ریزی درست لازمه که این تلاش باید بسته به هدفمون، در یک مدت زمان مشخص ادامه داشته باشه. تنها کسی میتونه این کار رو انجام بده که #صبور باشه و سختی های این راه، شکستها و زمین خوردن هاش رو به عنوان #واقعیات_انکارناپذیر این راه بپذیره.
🌱 هر هدفی که تو ذهنتون دارید، یادتون باشه که بزرگترین چالش شما صبور بودن و ادامه دادن به پیشروی در مسیر درستیه که برای خودتون انتخاب کردید. با تلاش مستمر و درست، قطعا نظرتون درباره خیلی از اهدافی که ممکنه براتون
🎯 میتونید امتحان کنید... البته اگه صبرش رو دارید!🤞🏼💚
@karnil