برای #عزیز_قاسم_زاده
اصغر امیرزادگان
عزیز صادقانه و بدون در نظر گرفتن نوع نگرش فکری افراد صدای گویای تمام فعالین مدنی و صنفی بود که حقوق قانونی آنان مورد تضییع واقع شده و در بند بودند و البته هنوز هم از کنج زندان برایمان می نویسد و می خواند . . اغراق نیست اگر بگوییم در جتبش معلمان، این عزیز بود که فریاد مظلومیت همکاران دربند خود را با شهامت و صداقت و با قلم و بیان شیوایش متعکس می نمود . این فریاد رسا و صدای زیبا و صداقت کلامش بود که هیات رسبدگی به تخلفات اداری تاب نیاورد و با نادیده گرفتن سابقه خدمتی بیش از ۲۵ سال با اتهاماتی همچون آواز خوانی در تجمعات معلمان او را اخراج کرد که به یقین اگر این ظلم در حق همکاری دیگر می شد با قلم و نطق گویایش تمام قد به دفاع می ایستاد کما اینکه نه صرفا" در تنها مورد مشابه(اخراج با وجود سابقه خدمتی بیش از ۳۵ سال) درخصوص اخراج خانم انامی با وجود اینکه در دوران اجرای حکم ود، ساکت ننشست بلکه حتی از همکاراانی که با سابقه کمتر اخراج شده بودند و یا همکارانی که به بازنشستگی اجباری نائل شده بودند ، نیز دفاع نمود.... عزیز قاسم زاده به دلیل صدور بیانیه در حمایت از مردم لب تشنه خوزستان و مطالبه واکسیناسیون عمومی به تبلیغ علیه نظام متهم شد و بر خلاف قانون حتی برای یک اتهام دوبار محاکمه گردید و در حال گذراندن روزهای پایانی حبس خود می باشد. این روزها ذوق آزادی عزیز معلمان ایران را داشتیم که با خبری دیگر مواجه شدیم عزیز قاسم زاده محددا از سوی شعبه ۳ دادگاه انقلاب به دوسال و یک روز حبس و دوسال ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم شد .... به امید روزی که شااهد آزادی عزیز و دیگر عزیزان در بند باشیم.. باشد که مرام و معرفت عزیز شیوه تمام فعالین صنفی گردد چرا که این مرام و معرفت او بود که باعث می شد قلم و هنرش بی تبعیض و بی چشمداشت در خدمت همکاران فرهنگی اش قرار گیرد و برای یکایک همکاران دریندش قلم بزند یا بخواند.
#عزیز_قاسم_زاده
#فعال_صنفی_معلمان
#اصغر_امیرزادگان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
اصغر امیرزادگان
عزیز صادقانه و بدون در نظر گرفتن نوع نگرش فکری افراد صدای گویای تمام فعالین مدنی و صنفی بود که حقوق قانونی آنان مورد تضییع واقع شده و در بند بودند و البته هنوز هم از کنج زندان برایمان می نویسد و می خواند . . اغراق نیست اگر بگوییم در جتبش معلمان، این عزیز بود که فریاد مظلومیت همکاران دربند خود را با شهامت و صداقت و با قلم و بیان شیوایش متعکس می نمود . این فریاد رسا و صدای زیبا و صداقت کلامش بود که هیات رسبدگی به تخلفات اداری تاب نیاورد و با نادیده گرفتن سابقه خدمتی بیش از ۲۵ سال با اتهاماتی همچون آواز خوانی در تجمعات معلمان او را اخراج کرد که به یقین اگر این ظلم در حق همکاری دیگر می شد با قلم و نطق گویایش تمام قد به دفاع می ایستاد کما اینکه نه صرفا" در تنها مورد مشابه(اخراج با وجود سابقه خدمتی بیش از ۳۵ سال) درخصوص اخراج خانم انامی با وجود اینکه در دوران اجرای حکم ود، ساکت ننشست بلکه حتی از همکاراانی که با سابقه کمتر اخراج شده بودند و یا همکارانی که به بازنشستگی اجباری نائل شده بودند ، نیز دفاع نمود.... عزیز قاسم زاده به دلیل صدور بیانیه در حمایت از مردم لب تشنه خوزستان و مطالبه واکسیناسیون عمومی به تبلیغ علیه نظام متهم شد و بر خلاف قانون حتی برای یک اتهام دوبار محاکمه گردید و در حال گذراندن روزهای پایانی حبس خود می باشد. این روزها ذوق آزادی عزیز معلمان ایران را داشتیم که با خبری دیگر مواجه شدیم عزیز قاسم زاده محددا از سوی شعبه ۳ دادگاه انقلاب به دوسال و یک روز حبس و دوسال ممنوعیت از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم شد .... به امید روزی که شااهد آزادی عزیز و دیگر عزیزان در بند باشیم.. باشد که مرام و معرفت عزیز شیوه تمام فعالین صنفی گردد چرا که این مرام و معرفت او بود که باعث می شد قلم و هنرش بی تبعیض و بی چشمداشت در خدمت همکاران فرهنگی اش قرار گیرد و برای یکایک همکاران دریندش قلم بزند یا بخواند.
#عزیز_قاسم_زاده
#فعال_صنفی_معلمان
#اصغر_امیرزادگان
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت احکام ضد بشری علیه فعالان صنفی و فعالان زنان #گیلان
🔸 شصت سال زندان برای فعالان در حوزه #زنان
🔸 بیست سال زندان برای فعالان در کانون صنفی #معلمان
ناعقلانیت قدرت، ناانسانیت نهادهای وابسته بدان را بازتولید میکند، ابتذال در این احکام، "داد" را شرمگین تاریخ ساخته است.
نادانی حاکم بر زعامت سیاسی جامعه مانع از آن شده است تا فهم شود، فرایند تبدیلِ ترس به خشم، در بین مردم چنان فزونی یافته، که "هر آنچه سخت است و استوار دود می کند و به هوا میبرد".
حکومت تنها حق راستین خود را "مجازات" کردن، با هر ابزاری و با هر سنتی که صلاح میداند، قلمداد میکند. این نگرش از آنجا نشات گرفته که، شهروند گرگ حکومت است، این منطق فرمانروایی مُردنی است.
انسان امروز، قربانی خواست غیراخلاقی ِسیاستورزیهای شما مبتنی بر بقا با مجاز شمردن هر ابزاری نخواهد شد.
حق زندگیخواهی، حق اعتراض، حق نافرمانی در برابر استبداد مطلق، حق فریاد، حق استقامت، حق بهره گیری از شور زیستن، حق خودبسندگی فردی و اجتماعی، ما و فعالیتهای صنفی و مردمگرایانهی ما را باز تولید میکند.
راهی که تاکنون برای رهایی و برابری طی کردهایم، راهی است برگشتناپذیر، "ما" دیگر "آنی" نمیشویم که خواستِ نا عقلانی فرمانروایی "زورمحور" شماست.
🔸 احکام اخیر صادره از سوی دستگاه قضا، علیه فعالان حوزه زنان، و پیشتر علیه فرهنگیان در #گیلان، لمپنیسم قلدرماب حاکمیت در بهرهگیری از خشونت محض علیه تمامی نارضایتیهایی است که مردم ایران در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خود نشان دادهاند. مردم آموختهاند، "از ترسیدن، بترسند. این یعنی: قدرت برساختن مردم.
🔸 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، احکام ناعادلانه علیه فعالان حوزه زنان، #زهره_دادرس، #فروغ_سمیعنیا، #سارا_جهانی، #یاسمین_حشدری، #شیوا_شاه_سیا، #نگین_رضایی، #متین_یزدانی، #آزاده_چاووشیان، #زهرا_دادرس، #جلوه_جواهری، #هومن_طاهری
و اعضای کانون صنفی معلمان گیلان، #محمود_صدیقی_پور، #عزیز_قاسم_زاده، #علی_نهالی، #تیمور_باقری_کودکانی، #جواد_سعیدی، #طهماسب_سهرابی، #انوش_عادلی، #جهانبخش_لاجوردی، #غلامرضا_اکبر_زاده، #یداله_بهارستانی
قویا محکوم میکند
و اعلام میدارد این رویه، در اراده مردم تحتستم ایران، جهت به ثمر رساندن جنبش رهایی بخش و برابریطلب خویش، ذرهای خلل وارد نخواهد ساخت.
دهم فروردین ماه ۱۴۰۳
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸 شصت سال زندان برای فعالان در حوزه #زنان
🔸 بیست سال زندان برای فعالان در کانون صنفی #معلمان
ناعقلانیت قدرت، ناانسانیت نهادهای وابسته بدان را بازتولید میکند، ابتذال در این احکام، "داد" را شرمگین تاریخ ساخته است.
نادانی حاکم بر زعامت سیاسی جامعه مانع از آن شده است تا فهم شود، فرایند تبدیلِ ترس به خشم، در بین مردم چنان فزونی یافته، که "هر آنچه سخت است و استوار دود می کند و به هوا میبرد".
حکومت تنها حق راستین خود را "مجازات" کردن، با هر ابزاری و با هر سنتی که صلاح میداند، قلمداد میکند. این نگرش از آنجا نشات گرفته که، شهروند گرگ حکومت است، این منطق فرمانروایی مُردنی است.
انسان امروز، قربانی خواست غیراخلاقی ِسیاستورزیهای شما مبتنی بر بقا با مجاز شمردن هر ابزاری نخواهد شد.
حق زندگیخواهی، حق اعتراض، حق نافرمانی در برابر استبداد مطلق، حق فریاد، حق استقامت، حق بهره گیری از شور زیستن، حق خودبسندگی فردی و اجتماعی، ما و فعالیتهای صنفی و مردمگرایانهی ما را باز تولید میکند.
راهی که تاکنون برای رهایی و برابری طی کردهایم، راهی است برگشتناپذیر، "ما" دیگر "آنی" نمیشویم که خواستِ نا عقلانی فرمانروایی "زورمحور" شماست.
🔸 احکام اخیر صادره از سوی دستگاه قضا، علیه فعالان حوزه زنان، و پیشتر علیه فرهنگیان در #گیلان، لمپنیسم قلدرماب حاکمیت در بهرهگیری از خشونت محض علیه تمامی نارضایتیهایی است که مردم ایران در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی از خود نشان دادهاند. مردم آموختهاند، "از ترسیدن، بترسند. این یعنی: قدرت برساختن مردم.
🔸 شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، احکام ناعادلانه علیه فعالان حوزه زنان، #زهره_دادرس، #فروغ_سمیعنیا، #سارا_جهانی، #یاسمین_حشدری، #شیوا_شاه_سیا، #نگین_رضایی، #متین_یزدانی، #آزاده_چاووشیان، #زهرا_دادرس، #جلوه_جواهری، #هومن_طاهری
و اعضای کانون صنفی معلمان گیلان، #محمود_صدیقی_پور، #عزیز_قاسم_زاده، #علی_نهالی، #تیمور_باقری_کودکانی، #جواد_سعیدی، #طهماسب_سهرابی، #انوش_عادلی، #جهانبخش_لاجوردی، #غلامرضا_اکبر_زاده، #یداله_بهارستانی
قویا محکوم میکند
و اعلام میدارد این رویه، در اراده مردم تحتستم ایران، جهت به ثمر رساندن جنبش رهایی بخش و برابریطلب خویش، ذرهای خلل وارد نخواهد ساخت.
دهم فروردین ماه ۱۴۰۳
#ژن_ژیان_ئازادی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
علیرغم پایان مدت محکومیت، عزیز قاسمزاده به زندان بازگشت
در پی مخالفت دادستانی و دادیار ناظر بر زندان با مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی که یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳به اتمام رسیده و میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد، به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) امروز پنج شنبه ۱۶ فروردین ایشان به #زندان_لاکان رشت بازگشت.
شایان ذکر است پس از انجام آزمایشات تازه در سال جدید به رغم استفاده از دارو طی چند ماه، متاسفانه psa قاسم زاده باز افزایش پیدا کرده و به بالای ۱۰ رسیده و طبق تجویز پزشک با این افزایش چند باره، احتمال مشکوک به ضایعات بدخیم در پروستات محتمل است و او می بایست بلافاصله برای ادامه درمان، MRI و cT و نمونه برداری از پروستات انجام دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
در پی مخالفت دادستانی و دادیار ناظر بر زندان با مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی که یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳به اتمام رسیده و میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد، به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) امروز پنج شنبه ۱۶ فروردین ایشان به #زندان_لاکان رشت بازگشت.
شایان ذکر است پس از انجام آزمایشات تازه در سال جدید به رغم استفاده از دارو طی چند ماه، متاسفانه psa قاسم زاده باز افزایش پیدا کرده و به بالای ۱۰ رسیده و طبق تجویز پزشک با این افزایش چند باره، احتمال مشکوک به ضایعات بدخیم در پروستات محتمل است و او می بایست بلافاصله برای ادامه درمان، MRI و cT و نمونه برداری از پروستات انجام دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دادگاه انقلاب گیلان در روزهای گذشته بنا به رویه پیشین خود در صدور احکام حداکثری علیه فعالین حکم عجیب ۲۰ سال زندان را در مجموع برای ده نفر از فعالین صنفی معلمان گیلان صادر کرد و این در حالیست که سه نفر از آنان در زمان صدور حکم در زندان لاکان رشت به سر می بردند در این کلیپ صحبتهای ۶ نفر از فعالین صنفی گیلان را میشنویم
#محمود_صدیقیپور
#انوش_عادلی
#عزیز_قاسمزاده
#علی_نهالی
#محمدجواد_حجتسعیدی
#جهانبخش_لاجوردی
#غلامرضا_اکبرزادهباغبان
#تیمور_باقریکودکانی
#طهماسب_سهرابی
#یدالله_بهارستانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
#محمود_صدیقیپور
#انوش_عادلی
#عزیز_قاسمزاده
#علی_نهالی
#محمدجواد_حجتسعیدی
#جهانبخش_لاجوردی
#غلامرضا_اکبرزادهباغبان
#تیمور_باقریکودکانی
#طهماسب_سهرابی
#یدالله_بهارستانی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده برای #رسول_بداقی از زندان لاکان رشت
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی را تجربه کرده، شغلش را از دست داده و بعد از هفت سال زندان بدون مرخصی، با حرارتی تمامتر به ادامهی فعالیت صنفی پرداخته است و بعد از آن نیز از ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ تا هم اکنون در زندان به سر میبرد و مهمتر اینکه بدون توجه به چگوگی واکنش دیگران در قبال خدمات و هزینههای او، هرگز نه کمترین شکوهای کرده و نه کوچکترین توقعی از کسی داشته است.
او در عین سرسختی نسبت به ایدهها و نظریاتش، در کار جمعی کوشاتر از هر کسی است و در امر تشکل سازی و کنشگری بیش از هر کسی تلاش کرده، وقت گذاشته و زحمت کشیده است. حتی دورههایی در زمینه تصویربرداری و تدوین را گذرانیده و این همه را بی مزد و منتی در خدمت صنف قرار داده است. آدمی به لحاظ خصایل انسانی طبیعی است که گاهی غمگین شود، گاهی از کسی دلشکسته و دلگیر و گاه خشمگین شود. اما اینکه کسی با چنین کارنامهای در عرصهی صنفی بی کمترین توقعی از کسی، مسیر مبارزه را طی کند و دچار ملال و یاس نشود، میتواند الگو و اسوه برای همگنانش باشد. حقیقت طلبی اقتضا میکند اعتراف کنم دست کم در میان کنشگران صنفی چنین شخصی را نیافتهام که تا این حد در مسیر هزینه و مبارزه، برای خود هیچ هم نخواسته باشد. گمان میکنم سایر دوستان و کنشگران صنفی دربارهی این ادعای من در حق رسول با من هم آوا و هم نظر باشند.
گاندی در کتاب «خدا آنگونه که من میفهمم» میگوید: من بر آن بودم که «خدا حقیقت است» و بعدتر به این نتیجه رسیدم که « حقیقت خداست ». با عنایت به این نکتهی ضروری است آدمی به هر حقیقتی که از ندا و وجدان درون بدو میرسد دست به اعترافی صمیمانه بزند. حال این حقیقت ممکن است خوشایند عدهای نباشد. گاهی آدمیان برای اینکه از ضعفهای خود فرار کنند، قوتهای دیگران آزارشان میدهد و آن را نشانه میگیرند. از همین رو تجربهای که من به مرور در این سالها به ویژه در دوران زندان بیشتر آموختهام این است که از رسول کنشگران صنفی «بی توقعی» را بیشتر و بیشتر بیاموزم. مسیر مبارزه سیاسی و اجتماعی و یا صنفی انتخاب فردی برای پیشبرد مقاصد شخصی نیست بلکه معطوف به یک آرمان جمعی و بشری است. از همین رو هرگونه هوای نفس و معطوف کردن این آرمانها به خویش، نقض غرض محسوب میشود. این انتخاب در درون خود انواع و اقسام ناملایمتیها را دارد. ملامت دشمنان را از یک سو و شماتت دوستان را از سوی دیگر در پی دارد. همراهانی گاه تا پای جان و گاه سست و ناتوان دارد. دوستانی همراه را دارد که به تدریج ممکن است به هر دلیلی دشمن شوند. مسیر مبارزه رهزن دل و دین است. از همین رو چنانچه در یاداشتی دیگر نگاشتهام، برای هر کنشگر صنفی و سیاسی و مدنی ضروری است که با ادبیات عرفانی غنی ما و بزرگان آن بیشتر و بیشتر مانوس باشد تا از دامهای پیش رو مصون بماند. خویشتن شناسی و شلاق بر ناکردهها و کردههای نادرست خود باید چون چراغی روشن، همیشه همراه ما باشد تا راه ضلالت را نپیماییم.
به رغم شکسته شدن حکم رسول بداقی در دیوان عالی و تعیین شعبه، انتظار میرفت او در اواخر اسفند آزاد شود؛ اما همچنان رسول بداقی زندانی است. او برای همهی ما از جان مایه گذاشته است. از کسی هم توقع حمایت و همراهی نداشته است. اما قدرشناسی اقتضایش این است که بیش از همیشه صدای او باشیم و آنقدر از رسول بداقی بگوییم و بنویسیم که هدیهی روز معلم امسال آزادی او باشد. نگارنده در یادداشتی دیگر این دو بیت مولانا را به رسول تقدیم کرده بودم که اکنون هم با این دو بیت این یادداشت را به پایان میبرم:
چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم
نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی
به نهان از او بپرسم به شما جواب گویم
عزیز قاسمزاده
پنجشنبه ۲٣ / ۰۱ / ۱۴۰٣
زندان لاکان - بند میثاق
https://bit.ly/3Jzvd9H
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
برای رسول رسولانِ کنشگری صنفی ایران
رسول بداقی را در میان کنشگران صنفی از زوایای گوناگون باید ویژه و مهم ترین شخصیت صنفی ایران نامید. او به لحاظ شجاعت و بی پروایی و تقریر حقیقت و سهولت در پرداخت هزینه بی همتاست. از شروع فعالیتهای صنفی در اواخر دههی هفتاد تا امروز، زندانهای متعدد و طولانی…
یادداشت #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان برای #امیرحسین_مرادی و #علی_یونسی
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست...
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سنشان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به ناگهان با انفرادیهای بسیار طولانی و بازجوییهای پی در پی مواجه شدند. آنان در یاداشتی که به مناسبت چهارمین سالروز دستگیریشان منتشر کردهاند، نوشتهاند: «ما در چهارمین سالگرد دستگیریمان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هرچه قدرهم که این زندان ادامه پیدا کند.» امیر حسین مرادی و علی یونسی در توصیف لحظه دستگیری خود چنین مینویسند: «لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاوت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیتهای علمی و تحصیلی. اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالی که هستند کودکانی که بدون آنکه هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم ماندهاند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پردرآمد فکر کرد در حالی که بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد. با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است.»
متن پر از دغدغههای انسانی و انتخابگری زندگی فضیلتمندانه این دو جوان به رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این دو سرفراز آموخت.
اینک پس از مرارتهای بسیار و انفرادیهای طولانی و چهار سال زندان، نه تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آنها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکمتر روی مواضع خود ایستادهاند. امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابتِ توأم با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا نا حق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غمبار خود میدانند و ای بسا جز نق زدنی در پستوی خانه، صدایی از آنها شنیده نمیشود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زدهاند. نه تنها بسیاری از هم سن و سالهای این دو در این سن انواع خیالها در حوصله بحر میپزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهایشان را شماره میکنند که اکثر استادان آنها نیز اغلب میخواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه میپیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج و شکنج را بر شانههای نحیف خود هموار کردند و نه چون خستهای از طلب و بی قوت که رستهای از چنگ تعلقات و هوسها و آرزوهای جوانی، دلیریها و دلبریها کردند و بر آنها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که ازنهفتنش دیگ سینه میجوشد. آنان از صورت گذشتهاند و از گلخن جَستهاند و جنّت معنا، گزیدهاند. نقد خویش را دیدهاند که مردانه فسونها و فسانهها را رها کردهاند و خود فسانهای جاودان شدهاند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنّتست و گلسِتان در گلسِتان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکِش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این دو جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا میکنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسمزاده
سهشنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
https://bit.ly/3UkKC3N
🔹🔹🔹
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست... یادداشت عزیز قاسمزاده از زندان لاکان برای امیرحسین مرادی و علی یونسی
هر گلی کاندر درون بویا بودآن گل از اسرار کل گویا بود بوی ایشان رغم اَنف منکِرانگِرد عالم می رود پرده دران امیر حسین مرادی و علی یونسی دو جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲ فروروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی…
🔴 خبر فوری:
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
#عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم زندانی دقایقی پیش، اول اردیبهشت ۱۴۰۳ برای ۱۰ روز به مرخصی درمانی اعزام شد.
🔸 عزیز قاسمزاده به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال زندان محکوم شده بود که علیرغم پایان مدت محکومیت در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ تا کنون آزاد نشده است.
🔸 شایان ذکر است با احتساب ۱۹ روز بازداشت موقت و انجام تجمیع، عزیز قاسمزاده می بایست در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ آزاد میشد اما تا این لحظه تجمیع پروندهی این خواننده و معلم زندانی بر اساس قانون مجازات واحد (مجازات اشد) انجام نشده است و با شدت یافتن بیماری پروستات، جان و سلامت وی به خطر افتاده است.
🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 بی اعتنایی به منافع ملی و حکمرانی مطلوب
✍️ اسحاق راستی
🔸با نگاهی گذرا به کشورهای توسعه یافته درمییابیم که حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی از ویژگی های این کشورهاست. در مقابل به وضوح میتوان دریافت که در کشورهای غیرتوسعهیافته این دو مولفه یعنی حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی در نقطه مطلوبی قرار ندارد. متاسفانه باید اعتراف نمود که در کشور ما ایران به جهت عدم توسعهیافتگی به این مفاهیم خصوصا در سالهای اخیر توجهی نشده بلکه مسئولان تنها در شعار و در سخنرانی ها به مواردی می پردازند اما در عمل خبری از توجه به این مفاهیم نیست. برای نمونه در بحبوحه شرایط سخت اقتصادی برای مردم ایران و تقابل با کشور اسرائیل؛ بدون توجه به منافع ملی، برخورد با بانوان در خیابان های ایران شدت میگیرد که باعث نگرانی زیادی برای خانواده ها شده است.
🔸بعد از حوادث سال ۱۴۰۰ که باعث شکاف عمیق بین ملت و حاکمیت شد. بسیاری از مسئولین در رسانههای دولتی از برچیده شدن گشت های ارشاد خبر دادند و رئیس جمهور نیز با اشاره به حذف گشتهای ارشاد به جای آن به ایجاد گشتهای ارشاد برای تخلف مسئولین خبر داده بود. اما دوباره آن چه مردم این روزها در خیابان ها مشاهده میکنند راه اندازی گشت های ارشاد و برخورد با بانوان کشورمان بهطور شدید است و این سئوال بین اذهان شکل می گیرد که این برخوردها در این شرایط چه تناسبی با منافع ملی کشورمان دارد؟! این بود وعده هایی که مسئولین در رسانههای خود و صداوسیما به برخوردهای ارشادی و مهربانانه با بانوان سرزمین مان نوید میدادند و برخی از کارشناسان برای نمونه در برنامه شیوه شبکه ۴ صدا و سیما به تئوری پردازی و مناظرههایی دراین خصوص میپرداختند. در این شرایط چه اولویتی برای برخورد با بانوان کشورمان قرار داشت که باعث شد خبرهای این برخورد با بانوان و دخترهای کشورمان در صدر رسانه ها و خبرگزاریهای داخل و خارج و فضای مجازی قرار گیرد؟ و یا برخورد با فعالان سیاسی و صنفی و اجتماعی نمونه دیگری از بی تدبیری ها در این شرایط کشورمان است.
🔸برای نمونه دکتر #سعید_مدنی از پژوهشگران دلسوز درباره مسائل اجتماعی در ایران است که حتی آثار علمی او در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان و دانشجویان واهل اندیشه و حتی برای کارشناسان و مدیران کشور است. در یک نظام حکمرانی مطلوب که رویکرد کاهش نارضایتی را اتخاذ میکند؛ افرادی نظیر سعید مدنی که با دلسوزی برای مردم و کشورشان با رویکرد علمی و انتقادی به کنشگری علمی میپردازند؛ باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند و به نظراتشان در سیاستگذاری و برنامهریزی اهمیت داده شود. متاسفانه چنین شخصیت علمی و آرام کشورمان سال هاست که در زندان به سر میبرد. حبس طولانی مدت امثال سعید مدنی از اعتبار نظام حکمرانی در نزد اهل علم و نظر و در بین بسیاری از مردم می کاهد.
🔸همچنین متاسفانه چنین برخوردی با فعالان سیاسی و فرهنگی در سطح کشور خصوصا برای معلمان و بازنشستگان روی داده که از آن جمله برخورد با برخی از فعالان فرهنگی گیلان بود که آنان را به ۲۰ سال و ۱۰ روز زندان و مجازات های تکمیلی نظیر دو سال پس از اجرای حکم در عضویت احزاب و گروهها و دسته جات سیاسی و اجتماعی منع شده اند. این حکم در حالی برای اینان صادر شده که هنگام اعلام آن، سه نفر از آنان بنام #عزیز_قاسم_زاده، #محمود_صدیقی_پور و #انوش_عادلی برای گذراندن حکم یک سال قبلی خود در زندان بهسر می بردند. ضمن این که #رامین_صفرنیا وکیل، عزیز قاسم زاده خواننده و #معلم_زندانی در مصاحبهای اعلام نموده که حکم یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و می بایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) حکم آزادی ایشان اعلام نشده و گویا در روز اول اردیبهشت ۱۴۰۳ به ایشان ده روز مرخصی دادهاند در حالی که باید محکومیت ایشان پایان یافته تلقی میشد. و این در حالی است که طبق نظر و تجویز پزشکان، عزیز قاسم زاده به جهت درمان بیماری خود باید در خارج از زندان حضور داشته باشد...
🔸به هر حال این تنها نمونههایی از برخورد با فعالان مختلف سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی بود که در این یادداشت به آن اشاره شد و این سئوال را در ذهن افراد مطرح می کند که تا چه اندازه این برخوردها ضامن تعالی کشور و توجه به منافع ملی است و باعث حکمرانی مطلوب خواهد شد و یا برعکس؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍️ اسحاق راستی
🔸با نگاهی گذرا به کشورهای توسعه یافته درمییابیم که حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی از ویژگی های این کشورهاست. در مقابل به وضوح میتوان دریافت که در کشورهای غیرتوسعهیافته این دو مولفه یعنی حکمرانی مطلوب و توجه به منافع ملی در نقطه مطلوبی قرار ندارد. متاسفانه باید اعتراف نمود که در کشور ما ایران به جهت عدم توسعهیافتگی به این مفاهیم خصوصا در سالهای اخیر توجهی نشده بلکه مسئولان تنها در شعار و در سخنرانی ها به مواردی می پردازند اما در عمل خبری از توجه به این مفاهیم نیست. برای نمونه در بحبوحه شرایط سخت اقتصادی برای مردم ایران و تقابل با کشور اسرائیل؛ بدون توجه به منافع ملی، برخورد با بانوان در خیابان های ایران شدت میگیرد که باعث نگرانی زیادی برای خانواده ها شده است.
🔸بعد از حوادث سال ۱۴۰۰ که باعث شکاف عمیق بین ملت و حاکمیت شد. بسیاری از مسئولین در رسانههای دولتی از برچیده شدن گشت های ارشاد خبر دادند و رئیس جمهور نیز با اشاره به حذف گشتهای ارشاد به جای آن به ایجاد گشتهای ارشاد برای تخلف مسئولین خبر داده بود. اما دوباره آن چه مردم این روزها در خیابان ها مشاهده میکنند راه اندازی گشت های ارشاد و برخورد با بانوان کشورمان بهطور شدید است و این سئوال بین اذهان شکل می گیرد که این برخوردها در این شرایط چه تناسبی با منافع ملی کشورمان دارد؟! این بود وعده هایی که مسئولین در رسانههای خود و صداوسیما به برخوردهای ارشادی و مهربانانه با بانوان سرزمین مان نوید میدادند و برخی از کارشناسان برای نمونه در برنامه شیوه شبکه ۴ صدا و سیما به تئوری پردازی و مناظرههایی دراین خصوص میپرداختند. در این شرایط چه اولویتی برای برخورد با بانوان کشورمان قرار داشت که باعث شد خبرهای این برخورد با بانوان و دخترهای کشورمان در صدر رسانه ها و خبرگزاریهای داخل و خارج و فضای مجازی قرار گیرد؟ و یا برخورد با فعالان سیاسی و صنفی و اجتماعی نمونه دیگری از بی تدبیری ها در این شرایط کشورمان است.
🔸برای نمونه دکتر #سعید_مدنی از پژوهشگران دلسوز درباره مسائل اجتماعی در ایران است که حتی آثار علمی او در زمره کارهای مرجع برای دانشگاهیان و دانشجویان واهل اندیشه و حتی برای کارشناسان و مدیران کشور است. در یک نظام حکمرانی مطلوب که رویکرد کاهش نارضایتی را اتخاذ میکند؛ افرادی نظیر سعید مدنی که با دلسوزی برای مردم و کشورشان با رویکرد علمی و انتقادی به کنشگری علمی میپردازند؛ باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند و به نظراتشان در سیاستگذاری و برنامهریزی اهمیت داده شود. متاسفانه چنین شخصیت علمی و آرام کشورمان سال هاست که در زندان به سر میبرد. حبس طولانی مدت امثال سعید مدنی از اعتبار نظام حکمرانی در نزد اهل علم و نظر و در بین بسیاری از مردم می کاهد.
🔸همچنین متاسفانه چنین برخوردی با فعالان سیاسی و فرهنگی در سطح کشور خصوصا برای معلمان و بازنشستگان روی داده که از آن جمله برخورد با برخی از فعالان فرهنگی گیلان بود که آنان را به ۲۰ سال و ۱۰ روز زندان و مجازات های تکمیلی نظیر دو سال پس از اجرای حکم در عضویت احزاب و گروهها و دسته جات سیاسی و اجتماعی منع شده اند. این حکم در حالی برای اینان صادر شده که هنگام اعلام آن، سه نفر از آنان بنام #عزیز_قاسم_زاده، #محمود_صدیقی_پور و #انوش_عادلی برای گذراندن حکم یک سال قبلی خود در زندان بهسر می بردند. ضمن این که #رامین_صفرنیا وکیل، عزیز قاسم زاده خواننده و #معلم_زندانی در مصاحبهای اعلام نموده که حکم یک سال زندان او به اتهام تبلیغ علیه نظام در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و می بایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که به دلیل عدم اعمال قانون تجمیع (مجازات اشد یا مجازات واحد) حکم آزادی ایشان اعلام نشده و گویا در روز اول اردیبهشت ۱۴۰۳ به ایشان ده روز مرخصی دادهاند در حالی که باید محکومیت ایشان پایان یافته تلقی میشد. و این در حالی است که طبق نظر و تجویز پزشکان، عزیز قاسم زاده به جهت درمان بیماری خود باید در خارج از زندان حضور داشته باشد...
🔸به هر حال این تنها نمونههایی از برخورد با فعالان مختلف سیاسی؛ فرهنگی و اجتماعی بود که در این یادداشت به آن اشاره شد و این سئوال را در ذهن افراد مطرح می کند که تا چه اندازه این برخوردها ضامن تعالی کشور و توجه به منافع ملی است و باعث حکمرانی مطلوب خواهد شد و یا برعکس؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔴 قاضی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد...
✍ یادداشت #عزیز_قاسم_زاده پیرامون صدور حکم اعدام #توماج_صالحی
🔸صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم است.
🔸 اینکه هنرمندی با تولید واژهها و با صدا، کلامی اعتراضی خلق کند و خود در راستای عملیاتی کردن همان مولدات هنریش اقدام کند، با چه معیاری افساد فی الارض است و مجازات اعدام دارد؟ ضمن اینکه توماج همواره در آثار خود، رپی اجتماعی- اعتراضی را با رعایت بهداشت کلامی عرضه کرده است تا عدم رعایت عفت کلام بهانهای برای صدور چنین احکامی نباشد.
🔸 در سال ۱۴۰۰ به دنبال گسترده شدن تجمعات معلمان در سراسر کشور توماج صالحی با خواندن ترانهی «چوپ معلم» حمایت خود را از معلمان اعلام کرد. اکنون قدرشناسی اقتضا می کند معلمان هم به بانگ بلند به دفاع از او برخیزند.
🔸 متأسفانه انتظار حمایت جامعه موسیقی از توماج تقریباً انتظار ناامید کنندهای است. جز تک ستارههایی چون استاد #کیهان_کلهر که از ابتدا تا به امروز از توماج دفاع کرده است و در شرایطی که از لحظهی صدور این حکم موج گستردهی اقشار مختلف جامعه و گرایشات و سلیقههای متکثر و حتی متعارض، در دفاع از توماج صالحی و اعتراض به حکم اعدام او به اتحاد رسیدهاند، متأسفانه صدایی از جامعه موسیقی و متولیان آن به گوش نمیرسد. این سکوت مسلماً قضاوت تاریخ را با خود به همراه دارد.
🔸 درحالی که طیفها و نحلههای فکری گوناگون جامعه از صدور چنین حکمی شوکه شده و نسبت به آن اعتراض کردهاند، اکثریت جامعه هنری به طور عام و اکثریت جامعه موسیقی به طور خاص، نسبت به صدور این حکم بی تفاوت ماندهاند و این نشانهی شکاف حقیقی میان ذهنیت و عینیت آحاد جامعه با اهالی هنری دارد. در این شرایط، ظهور توماج در مقابل غیاب و بی تفاوتی هنری در ژانرهای گوناگون این جامعه نسبت به ناهنجاریها و نابرابریهای حاکم بر جامعه را باید یک اتفاق مبارک در حیات تاریخ هنری در روزگار ما دانست. توماج صالحی با اِلمانی از اعتراض، آثار هنری خود را آذین بست و خیلی زود نفوذ خود را در میان جامعه و به ویژه جوانان پیدا کرد. هنرمندی که هر نوع هزینهای را تا غایت پذیرفته و اگر به همان خواندن ترانه اعتراضی بسنده میکرد، رسالتش را انجام داده بود اما او میخواست بسیار فداکارانهتر و ایثارگرایانهتر رسالت اجتماعی خود را به پیش بَرد.
🔸 حداقل انتظار از دیگرانی که هرگز کمترین اعتراض را، نه در موضع فکری خود و نه در آثار هنری خود داشتهاند، پس از صدور حکم اعدام توماج صالحی، این است که به این حکم اعتراض کنند و اگر به این کمترین هم رضایت نمیدهند و قناعت پیشه میکنند، باید پرسید مردمی که آنها در مصاحبهها و سخنانشان خود را عاشق آنها میدانند و میخوانند، کدام مردمند و در کدام سرزمین زندگی میکنند؟ مردم خیالی آنها کجای این سرزمین هستند که رنج بیشمارشان کوچکترین عاطفهای از آنان را نمیشوراند؟
https://bit.ly/4aPhCXI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
✍ یادداشت #عزیز_قاسم_زاده پیرامون صدور حکم اعدام #توماج_صالحی
🔸صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم است.
🔸 اینکه هنرمندی با تولید واژهها و با صدا، کلامی اعتراضی خلق کند و خود در راستای عملیاتی کردن همان مولدات هنریش اقدام کند، با چه معیاری افساد فی الارض است و مجازات اعدام دارد؟ ضمن اینکه توماج همواره در آثار خود، رپی اجتماعی- اعتراضی را با رعایت بهداشت کلامی عرضه کرده است تا عدم رعایت عفت کلام بهانهای برای صدور چنین احکامی نباشد.
🔸 در سال ۱۴۰۰ به دنبال گسترده شدن تجمعات معلمان در سراسر کشور توماج صالحی با خواندن ترانهی «چوپ معلم» حمایت خود را از معلمان اعلام کرد. اکنون قدرشناسی اقتضا می کند معلمان هم به بانگ بلند به دفاع از او برخیزند.
🔸 متأسفانه انتظار حمایت جامعه موسیقی از توماج تقریباً انتظار ناامید کنندهای است. جز تک ستارههایی چون استاد #کیهان_کلهر که از ابتدا تا به امروز از توماج دفاع کرده است و در شرایطی که از لحظهی صدور این حکم موج گستردهی اقشار مختلف جامعه و گرایشات و سلیقههای متکثر و حتی متعارض، در دفاع از توماج صالحی و اعتراض به حکم اعدام او به اتحاد رسیدهاند، متأسفانه صدایی از جامعه موسیقی و متولیان آن به گوش نمیرسد. این سکوت مسلماً قضاوت تاریخ را با خود به همراه دارد.
🔸 درحالی که طیفها و نحلههای فکری گوناگون جامعه از صدور چنین حکمی شوکه شده و نسبت به آن اعتراض کردهاند، اکثریت جامعه هنری به طور عام و اکثریت جامعه موسیقی به طور خاص، نسبت به صدور این حکم بی تفاوت ماندهاند و این نشانهی شکاف حقیقی میان ذهنیت و عینیت آحاد جامعه با اهالی هنری دارد. در این شرایط، ظهور توماج در مقابل غیاب و بی تفاوتی هنری در ژانرهای گوناگون این جامعه نسبت به ناهنجاریها و نابرابریهای حاکم بر جامعه را باید یک اتفاق مبارک در حیات تاریخ هنری در روزگار ما دانست. توماج صالحی با اِلمانی از اعتراض، آثار هنری خود را آذین بست و خیلی زود نفوذ خود را در میان جامعه و به ویژه جوانان پیدا کرد. هنرمندی که هر نوع هزینهای را تا غایت پذیرفته و اگر به همان خواندن ترانه اعتراضی بسنده میکرد، رسالتش را انجام داده بود اما او میخواست بسیار فداکارانهتر و ایثارگرایانهتر رسالت اجتماعی خود را به پیش بَرد.
🔸 حداقل انتظار از دیگرانی که هرگز کمترین اعتراض را، نه در موضع فکری خود و نه در آثار هنری خود داشتهاند، پس از صدور حکم اعدام توماج صالحی، این است که به این حکم اعتراض کنند و اگر به این کمترین هم رضایت نمیدهند و قناعت پیشه میکنند، باید پرسید مردمی که آنها در مصاحبهها و سخنانشان خود را عاشق آنها میدانند و میخوانند، کدام مردمند و در کدام سرزمین زندگی میکنند؟ مردم خیالی آنها کجای این سرزمین هستند که رنج بیشمارشان کوچکترین عاطفهای از آنان را نمیشوراند؟
https://bit.ly/4aPhCXI
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Telegraph
قاضی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد... (پیرامون صدور حکم اعدام توماج صالحی)
صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم…
🔴 خبر فوری
با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده به زندان لاکان رشت بازگشت
🔸امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت و با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی عزیز قاسمزاده، این هنرمند و فعال صنفی فرهنگیان گیلان به #زندان_لاکان_رشت بازگشت.
🔸شایان ذکر است زندان این خواننده و معلم در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسیده و او به دلیل انجام نشدن قانون تجمیع، علیرغم نیاز به ادامهی درمان، مشغول گذران حبس اضافه میباشد.
🔸🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی #عزیز_قاسم_زاده به زندان لاکان رشت بازگشت
🔸امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت و با پایان ۱۰ روز مرخصی درمانی عزیز قاسمزاده، این هنرمند و فعال صنفی فرهنگیان گیلان به #زندان_لاکان_رشت بازگشت.
🔸شایان ذکر است زندان این خواننده و معلم در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسیده و او به دلیل انجام نشدن قانون تجمیع، علیرغم نیاز به ادامهی درمان، مشغول گذران حبس اضافه میباشد.
🔸🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران از مسؤلان قضایی انتظار دارد که طبق قانون، با تجمیع پرونده و آزادی همیشگی این معلم هنرمند، شرایطی پیش آورند تا روند درمان او بیرون زندان با آرامش انجام شود.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #خبر_فوری
لحظاتی پیش #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان رشت به مرخصی درمانی اعزام شد.
قرار است از این معلم و خواننده زندانی، نمونه برداری پروستات برای ادامه درمان او صورت گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
لحظاتی پیش #عزیز_قاسم_زاده از زندان لاکان رشت به مرخصی درمانی اعزام شد.
قرار است از این معلم و خواننده زندانی، نمونه برداری پروستات برای ادامه درمان او صورت گیرد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 بهار زخمیِ این باغ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
🔺#معلمان_زندانی
#رسول_بداقی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعلمحمدی
#محمدحسین_سپهری
#عزیز_قاسم_زاده
#محمود_ملاکی
#اصغر_امیرزادگان
#احمد_علیزاده
#ناهید_شیرپیشه
#زینب_همرنگ
#محمد_صادقی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را.
🔺#معلمان_زندانی
#رسول_بداقی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعلمحمدی
#محمدحسین_سپهری
#عزیز_قاسم_زاده
#محمود_ملاکی
#اصغر_امیرزادگان
#احمد_علیزاده
#ناهید_شیرپیشه
#زینب_همرنگ
#محمد_صادقی
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 #خبر_فوری
صبح امروز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ #عزیز_قاسم_زاده خواننده و #معلم_زندانی در بیمارستان آریا رشت مورد عمل نمونه برداری پروستات قرار گرفت و اکنون حال عمومی این خواننده و فعال صنفی معلمان مساعد است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با تاکید بر ضرورت آزادی کامل و همیشگی ایشان که علیرغم پایان مدت محکومیت یک سال حبس، همچنان محقق نشده و با مرخصی درمانی موفق به ادامه درمان خود شدند؛ برای ایشان آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
صبح امروز سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ #عزیز_قاسم_زاده خواننده و #معلم_زندانی در بیمارستان آریا رشت مورد عمل نمونه برداری پروستات قرار گرفت و اکنون حال عمومی این خواننده و فعال صنفی معلمان مساعد است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران با تاکید بر ضرورت آزادی کامل و همیشگی ایشان که علیرغم پایان مدت محکومیت یک سال حبس، همچنان محقق نشده و با مرخصی درمانی موفق به ادامه درمان خود شدند؛ برای ایشان آرزوی سلامتی و بهبودی دارد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 پیرامون تبلیغ علیه نظام، اتهام عمومی اغلب کنشگران صنفی و مدنی و سیاسی
✍ #عزیز_قاسم_زاده
اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه ای و.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده،دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است.اما حقیقت این است که کارگزاران و دست اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته اند،اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفانشان ندارند.فعالان محیط زیست هشدار می دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هم وطن ما را همراه تخریب ها و خسارات بسیار گرفت.به مسجدی در اصفهان هجوم می برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج،به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد.جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران قیمت،دست به اعتراضی می زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می شود.کارگران و معلمان که در گفتمان های رسمی تجلیل می شوند،به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می شوند یا در خیابان ها سرکوب می شوند.اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی ها هم تحمل نمی شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می گردد.دختران و زنان را به شکل های مختلف در خیابان می زنند و علی رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه ،در صورت انتشار آن تصاویر،گفته می شود آن مامور خاطی مجازات می شود.اما این رذیله نه تنها متوقف نمی شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می یابد.در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می کند،اساسا نمی پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه ها گفتگو کند تا از بحران های خود بکاهد،اگر جامعه شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف های قومی،فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست ها دهد، به جای تغییر رویکردها،صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود.اگر خواننده ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می ایستد،بالاترین راس قوه قضاییه می گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین الملی احکام را لحاظ کنند.امام جمعه ای بعد از افشای مسئله زمین خواری اول به تمام منکر آن می شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می دهد بعد که اسنادش منتشر می شود موضوع را به سو استفاده نزدیکان خود تقلیل می دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تهجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.هواپیمای اوکراینی ساقط می شود و ۱۷۶ انسان بی گناه قربانی می شوند،از خلبان تا کارشناس های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می آورند تا ثابت کنند،امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنشهای موجود بین ایران و آمریکا ندارد.بنابر شواهد انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می شود که با خطای انسانی هواپیما اوکراینی ساقط شده است.به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه تری دارد؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍ #عزیز_قاسم_زاده
اکثر کسانی که تجربه زندان را داشته اند چه فعال صنفی باشند یا فعال سیاسی و یا فعال مدنی و رسانه ای و.... اگر نگوییم اتهام تبلیغ علیه نظام علیه همه آنها اعمال شده،دست کم به اکثریت آنها این عنوان اتهامی، اطلاق شده است.اما حقیقت این است که کارگزاران و دست اندرکاران نظام آنگونه که خود علیه خود قیام نموده اند و انواع و اقسام تبلیغات را در حق خود روا دانسته اند،اساسا نیاز به تبلیغی علیه خود از سوی مخالفانشان ندارند.فعالان محیط زیست هشدار می دهند که نقطه کوهستان جنوبی مشهد را تخریب نکنید و جاده سازی نکنید اما بدون توجه به این هشدارها به کارشان ادامه دادند و نتیجه سیل دهشتناک دیروز در مشهد بود که جان چند هم وطن ما را همراه تخریب ها و خسارات بسیار گرفت.به مسجدی در اصفهان هجوم می برند که به جای اینکه پشت سر امام جماعت مقبول خودتان نماز بخوانید پشت سر امام جماعتی که ما تعیین می کنیم، نماز بخوانید. یعنی جهش از حجاب اجباری به نماز اجباری. از اولین اختلاسی که صورت گرفت و جامعه انتظار داشت این روند باید به تدریج متوقف شود اما بالعکس شتاب اختلاس ها طی سالهای اخیر هم به لحاظ تنوع و گونه شناسی اختلاس و هم به لحاظ میزان کمی، سیر نجومی را طی کرد.در انتخابات همیشه مرسوم چنین بود که با حذف همه مخالفان نظام، بین خودی ها رقابتی حداقلی صورت بگیرد اما آن هم به تدریج،به امری زایل و زائد تبدیل شد و بالکل تعطیل شد.جانبازان شیمیایی که دنبال عدم تامین داروهای نایاب و گران قیمت،دست به اعتراضی می زنند با ضرب و شتم از آنها پذیرایی می شود.کارگران و معلمان که در گفتمان های رسمی تجلیل می شوند،به محض مطالبه صنفی دارای پرونده امنیتی می شوند یا در خیابان ها سرکوب می شوند.اعتراض در هر قالب قلمی و کلامی حتی حداقلی و در حد مشاوره برای حل مشکلات این نظام از سوی خودی ها هم تحمل نمی شود و به توطئه و خاستگاه دشمن و نفوذ آنها تعبیر می گردد.دختران و زنان را به شکل های مختلف در خیابان می زنند و علی رغم بازخوردهای بسیار منفی آن در جامعه ،در صورت انتشار آن تصاویر،گفته می شود آن مامور خاطی مجازات می شود.اما این رذیله نه تنها متوقف نمی شود، بلکه با شتاب بیشتر ادامه می یابد.در شرایطی که این نظام، انواع و اقسام بحران ها را در حوزه اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و محیط زیست تجربه می کند،اساسا نمی پذیرد که با چند نفر کارشناس خبره این حوزه ها گفتگو کند تا از بحران های خود بکاهد،اگر جامعه شناسی تحلیلی علمی از شرایط جامعه ارائه دهد و خبر از وقوع شکاف های قومی،فکری و عقیدتی و فرهنگی در جامعه بر اثر ناکار آمدی سیاست ها دهد، به جای تغییر رویکردها،صاحب اندیشه باید به واسطه صرفا توصیف وضعیت موجود، مجازات شود.اگر خواننده ای با تولید کلام و واژه به مخالفت با سیاست های حکومتی بپردازد، به اعدام محکوم می شود و بعد که جامعه تمام قد در برابر این حکم می ایستد،بالاترین راس قوه قضاییه می گوید: قضات باید ابعاد داخلی و بین الملی احکام را لحاظ کنند.امام جمعه ای بعد از افشای مسئله زمین خواری اول به تمام منکر آن می شود و آن را به توطئه دشمنان نسبت می دهد بعد که اسنادش منتشر می شود موضوع را به سو استفاده نزدیکان خود تقلیل می دهد و بعد در میان این همه بازخوردهای منفی دوباره به نماز جمعه می رود تا راه تقوی و پرهیزکاری و تهجد و قناعت و رضایت را به همگان بیاموزد.هواپیمای اوکراینی ساقط می شود و ۱۷۶ انسان بی گناه قربانی می شوند،از خلبان تا کارشناس های به اصطلاح در این حوزه را به «بنگاه بانگ و رنگ» می آورند تا ثابت کنند،امکان ندارد این هواپیما با موشک ساقط شده باشد.خلبان مورد وثوق که کاپیتان و مهندس پرواز است مدعی می شود آسمان ایران برای تمام خطوط هوایی امن است و سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی هیچ ارتباطی به تنشهای موجود بین ایران و آمریکا ندارد.بنابر شواهد انفجاری در داخل رخ نداده و موتور هواپیما آتش گرفته که احتمالا خلبان نتوانسته آن را کنترل کند چهار روز بعد اطلاعیه رسمی صادر می شود که با خطای انسانی هواپیما اوکراینی ساقط شده است.به راستی چنین نظامی با چنین رویکردی اساسا چه نیازی به تبلیغ علیه خود دارد وقتی با تمام قوا برای تبلیغ علیه خود هر روز برنامه تازه تری دارد؟!
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 اعمال قانون تجمیع و مجازات اشد در پروندهی #عزیز_قاسم_زاده پس از بیش از دو ماه تأخیر
🔸 محکومیت زندان #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم که هم اکنون در مرخصی درمانی به سر میبرد؛ پس از بیش از دو ماه تأخیر، با اعمال قانون تجمیع و مجازات اشد، به پایان رسید. شایان ذکر است که همین ابلاغ اعمال تجمیع نیز با تأخیر و در تاریخ ۲۸ اردیبهشت به وکلای پروندهی وی، آقای رامین صفرنیا و سرکار خانم خجسته ابلاغ شده است.
🔸 عزیز قاسمزاده که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ محکومیت یک سال حبس خود را در زندان لاکان سپری نموده، در صورت اعمال شدن قانون تجمیع و احتساب ایام بازداشت موقت در دو نوبت، میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که علیرغم بیماری و نیاز به درمان تا ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ از این حق قانونی محروم نگه داشته شد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 محکومیت زندان #عزیز_قاسم_زاده خواننده و معلم که هم اکنون در مرخصی درمانی به سر میبرد؛ پس از بیش از دو ماه تأخیر، با اعمال قانون تجمیع و مجازات اشد، به پایان رسید. شایان ذکر است که همین ابلاغ اعمال تجمیع نیز با تأخیر و در تاریخ ۲۸ اردیبهشت به وکلای پروندهی وی، آقای رامین صفرنیا و سرکار خانم خجسته ابلاغ شده است.
🔸 عزیز قاسمزاده که به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ محکومیت یک سال حبس خود را در زندان لاکان سپری نموده، در صورت اعمال شدن قانون تجمیع و احتساب ایام بازداشت موقت در دو نوبت، میبایست ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ از زندان آزاد میشد که علیرغم بیماری و نیاز به درمان تا ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ از این حق قانونی محروم نگه داشته شد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 گذری بر بازار داغ هنر فروشی
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
اینکه خاستگاه هنر چیست و فرمالیسم تنها متطق حاکم بر آن است یا باید بر بستری از حقیقت استوار باشد تا زیبایی را به تجلی در آورد دیدگاه های مختلف و متعارضی عرضه شده که اکنون مجال پرداختن به آنها نیست.نیچه در اثر مشهور زایش تراژدی می گوید: «هنر زندگی را ممکن، و شایستهی زیستن می کند.» اما تمام مسئله این است که کدام زندگی است که بر بستر هنر ممکن می شود و زیستن را شایسته می سازد؟ اینکه هنرمند دغدغه انفسی و وجودی خود را در چه چیز بیابد،تاثیر مستقیم و قابل تاملی در تولید محتوای هنری او دارد.هنری که کالایی شود و به ابزاری برای تجارت و سرمایه تبدیل شود، بی تردید از صاحبانش نباید توقع داشت تا متعهد به آرمان های انسانی و اخلاقی باشند و اساسا نقد این افراد به معنی این است که آنها از رسالت ذاتی خود دور شده اند و دیگرانی در مقام معلمان اخلاق، وظیفه و رسالتی دارند تا تعهداتشان را یاد آور شوند. نگاهی به مجموعه تولیدات هنری هر هنرمند و جهت گیری های اجتماعی مستمر او در زمان ها و مکان های مختلف، گواهی روشن از نوع نگرش آن هنرمند است که به چه نوع هنری پایبند است.این روزها اجرای دو نماهنگ سفارشی از دو خواننده، موجی از اعتراض ها را در فضای مجازی بر انگیخته و در پیج های اینستایی این خوانندگان پیام های انتقادی زیادی نوشته شده است.این در حالی است که این دست از هنرمندان،هنر را به منزله کالایی می انگارند که به افزایش ثروت و سرمایه آنها منجر شود.آنها برایشان اساسا فرقی نمی کند که قرار است زیر بیرق چه کسی سینه بزنند.نه ایدئولوژی روشنی از خط و مشی فکری معینی دارند و نه اساسا کمترین آگاهی از صورت بندی های فکری و نظری حوزه های جامعه شناسی و فلسفی دارند و نه به لحاظ انفسی رنج و درد حتی طرفداران سینه چاکشان هم کمترین اثری در وضعیت روحی و عاطفی آنها ایجاد می کند.البته این دست از هنرمندان بعد از برانگیخته شدن واکنش های منفی از برخی کردارها و یا اجرای ترانه های سفارشی، تحشیه ای بر حاشیه های ایجاد شده می زنند تا بتوانند از مهلکه نقادی ها خود را رهایی بخشند اما مسئله این است که تنها بروز واقعه و اتفاق خاصی،زیست اجتماعی آنها را دچار اختلال نمی کند که استثنابردار باشد و مرتفع شدن سو تفاهم ها امری ممکن گردد. تنها فقط گاهی برخی اتفاقات اجتماعی،ممکن است واکنش های پر رنگ تر و شدیدتری را ایجاد کند و برخی پنهان کاری ها و زیرآب رفتن ها عیان گردد.این دست از هنرمندان از آنجا که بسیاری از رفتارها و موضع گیری هایشان را فراموش می کنند و یا گمان می کنند که در ذره بین افکار عمومی هم یا دیده نشده و یا حافظه کوتاه مدت جامعه آنها را از یاد خواهد برد، در چنین مواردی که واکنش ها را فراتر از پیش بینی خود می بینند،هوشمندانه و ابن الوقتانه می خواهند توضیحاتی دهند تا از وجهه مردمی بودن آنها ذره ای کاسته نشود. شاید از همین رو استاد فقید پرویز مشکاتیان در مصاحبه ای تاکید کرده بود ارزش یک هنرمند بیش از آنکه به کارهایی باشد که انجام می دهد، به کارهایی است که انجام نمی دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
✍️ #عزیز_قاسم_زاده
اینکه خاستگاه هنر چیست و فرمالیسم تنها متطق حاکم بر آن است یا باید بر بستری از حقیقت استوار باشد تا زیبایی را به تجلی در آورد دیدگاه های مختلف و متعارضی عرضه شده که اکنون مجال پرداختن به آنها نیست.نیچه در اثر مشهور زایش تراژدی می گوید: «هنر زندگی را ممکن، و شایستهی زیستن می کند.» اما تمام مسئله این است که کدام زندگی است که بر بستر هنر ممکن می شود و زیستن را شایسته می سازد؟ اینکه هنرمند دغدغه انفسی و وجودی خود را در چه چیز بیابد،تاثیر مستقیم و قابل تاملی در تولید محتوای هنری او دارد.هنری که کالایی شود و به ابزاری برای تجارت و سرمایه تبدیل شود، بی تردید از صاحبانش نباید توقع داشت تا متعهد به آرمان های انسانی و اخلاقی باشند و اساسا نقد این افراد به معنی این است که آنها از رسالت ذاتی خود دور شده اند و دیگرانی در مقام معلمان اخلاق، وظیفه و رسالتی دارند تا تعهداتشان را یاد آور شوند. نگاهی به مجموعه تولیدات هنری هر هنرمند و جهت گیری های اجتماعی مستمر او در زمان ها و مکان های مختلف، گواهی روشن از نوع نگرش آن هنرمند است که به چه نوع هنری پایبند است.این روزها اجرای دو نماهنگ سفارشی از دو خواننده، موجی از اعتراض ها را در فضای مجازی بر انگیخته و در پیج های اینستایی این خوانندگان پیام های انتقادی زیادی نوشته شده است.این در حالی است که این دست از هنرمندان،هنر را به منزله کالایی می انگارند که به افزایش ثروت و سرمایه آنها منجر شود.آنها برایشان اساسا فرقی نمی کند که قرار است زیر بیرق چه کسی سینه بزنند.نه ایدئولوژی روشنی از خط و مشی فکری معینی دارند و نه اساسا کمترین آگاهی از صورت بندی های فکری و نظری حوزه های جامعه شناسی و فلسفی دارند و نه به لحاظ انفسی رنج و درد حتی طرفداران سینه چاکشان هم کمترین اثری در وضعیت روحی و عاطفی آنها ایجاد می کند.البته این دست از هنرمندان بعد از برانگیخته شدن واکنش های منفی از برخی کردارها و یا اجرای ترانه های سفارشی، تحشیه ای بر حاشیه های ایجاد شده می زنند تا بتوانند از مهلکه نقادی ها خود را رهایی بخشند اما مسئله این است که تنها بروز واقعه و اتفاق خاصی،زیست اجتماعی آنها را دچار اختلال نمی کند که استثنابردار باشد و مرتفع شدن سو تفاهم ها امری ممکن گردد. تنها فقط گاهی برخی اتفاقات اجتماعی،ممکن است واکنش های پر رنگ تر و شدیدتری را ایجاد کند و برخی پنهان کاری ها و زیرآب رفتن ها عیان گردد.این دست از هنرمندان از آنجا که بسیاری از رفتارها و موضع گیری هایشان را فراموش می کنند و یا گمان می کنند که در ذره بین افکار عمومی هم یا دیده نشده و یا حافظه کوتاه مدت جامعه آنها را از یاد خواهد برد، در چنین مواردی که واکنش ها را فراتر از پیش بینی خود می بینند،هوشمندانه و ابن الوقتانه می خواهند توضیحاتی دهند تا از وجهه مردمی بودن آنها ذره ای کاسته نشود. شاید از همین رو استاد فقید پرویز مشکاتیان در مصاحبه ای تاکید کرده بود ارزش یک هنرمند بیش از آنکه به کارهایی باشد که انجام می دهد، به کارهایی است که انجام نمی دهد.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🟢آیین تجلیل از معلمان آزاد شده با حضور فعالان صنفی و کارگری تهران و البرز
🔸مراسم تقدیر از معلمان آزاد شده ماه های اخیر، در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ با میزبانی فعالان صنفی البرز انجام شد.
🔸در این مراسم به پاس تلاش ها و مصائب این کنشگران، تحمل زندان و روشنگری هایشان در راستای دفاع از آموزش رایگان و حقوق دانش آموزان، بهبود شرایط زندگی معلمان و دفاع از حقوق فعالان صنفی و معلمان زندانی و تلاش های این کنشگران در مسیر تشکل یابی مستقل، از آقایان #اسماعیل_عبدی، #عزیز_قاسم_زاده #جعفر_ابراهیمی، #طاهر_اصغر_پور، #فرزانه_ناظران_پور و #مسعود_زینال_زاده تقدیر و سپاسگزاری به عمل آمد.
🔸در پایان به پاس قدرشناسی از این فعالان صنفی تندیس سیمرغ طلایی که نماد جاودانگی و اتحاد است به این معلمان کنشگر ایستاده سمت مردم اهدا شد.
🆔 @kashowra
🔸مراسم تقدیر از معلمان آزاد شده ماه های اخیر، در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ با میزبانی فعالان صنفی البرز انجام شد.
🔸در این مراسم به پاس تلاش ها و مصائب این کنشگران، تحمل زندان و روشنگری هایشان در راستای دفاع از آموزش رایگان و حقوق دانش آموزان، بهبود شرایط زندگی معلمان و دفاع از حقوق فعالان صنفی و معلمان زندانی و تلاش های این کنشگران در مسیر تشکل یابی مستقل، از آقایان #اسماعیل_عبدی، #عزیز_قاسم_زاده #جعفر_ابراهیمی، #طاهر_اصغر_پور، #فرزانه_ناظران_پور و #مسعود_زینال_زاده تقدیر و سپاسگزاری به عمل آمد.
🔸در پایان به پاس قدرشناسی از این فعالان صنفی تندیس سیمرغ طلایی که نماد جاودانگی و اتحاد است به این معلمان کنشگر ایستاده سمت مردم اهدا شد.
🆔 @kashowra
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴ابتلای #عزیز_قاسم_زاده به توده سرطانی در ناحیه پروستات
🔸در ویدئویی که عزیز قاسمزاده منتشر کرده است، این معلم شریف اعلام کرده که برای جلوگیری از متاستاز شدن توده میبایست با جراحی پروستات او تخلیه شود.
🔸این در حالیست که مسئولان قضایی استان گیلان بارها و بارها نسبت به درمان ایشان اخلال ایجاد کردند و او را چند ماه به شکلی غیر قانونی در زندان لاکان رشت اضافه نگاه داشتند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران اعتراض شدید خود را نسبت به بیتوجهی مسئولان قضایی در ایجاد اخلال در روند درمان زندانیان سیاسی به ویژه معلمان زندانی ابراز میکند.
#عزیز_قاسم_زاده
#جای_معلم_زندان_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸در ویدئویی که عزیز قاسمزاده منتشر کرده است، این معلم شریف اعلام کرده که برای جلوگیری از متاستاز شدن توده میبایست با جراحی پروستات او تخلیه شود.
🔸این در حالیست که مسئولان قضایی استان گیلان بارها و بارها نسبت به درمان ایشان اخلال ایجاد کردند و او را چند ماه به شکلی غیر قانونی در زندان لاکان رشت اضافه نگاه داشتند.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران اعتراض شدید خود را نسبت به بیتوجهی مسئولان قضایی در ایجاد اخلال در روند درمان زندانیان سیاسی به ویژه معلمان زندانی ابراز میکند.
#عزیز_قاسم_زاده
#جای_معلم_زندان_نیست
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔴 دیوان عدالت اداری شکایت عزیز قاسمزاده را علیه آموزش و پرورش استان گیلان در عدم اعمال رتبه بندی رد کرد
🔸 شعبه ۴۱ دیوان عدالت اداری در پی شکایت رسمی #عزیز_قاسم_زاده از اداره کل آموزش و پرورش استان #گیلان پیرامون عدم اعمال #رتبه_بندی در حق او با رد شکایت او با استناد به نامه مدیر مدرسه شهید برزگر حوزه چابکسر که مدعی شده «نامبرده علاقهای به رتبه بندی نداشته و فرمهای رتبه بندی را در سامانه بارگذاری ننموده» در رأی خود قید کرده: «فلذا قصور از سوی ایشان صورت گرفته و تقصیری وجه مشتکی عنه نمیباشد» از موارد دیگر استناد دیوان عدالت به رأی هیئت تجدید نظر وزارت آموزش و پرورش در ۱۳ آذر ۱۴۰۲ است که به موجب آن عزیز قاسمزاده از دستگاه آموزش و پرورش اخراج شده است. این در حالی است که حذف رتبه بندی قاسمزاده در سال ۱۴۰۱ صورت گرفته یعنی زمانی که او شاغل در این اداره بوده است.
🔸استناد غیر حقوقی و عجیب دیوان به نامه مدیر مدرسه و مبنا قرار دادن ادعای این مدیر مبنی بر علاقمند نبودن نامبرده به دریافت مزایای رتبه بندی برای موجه نشان دادن حذف رتبه بندی او در حالی است که قاسمزاده طی نامهای به آموزش و پرورش گیلان مراتب اعتراض خود را به حذف رتبه بندی اعلام کرده بود. نامهی اعتراضی قاسم زاده به حذف رتبه بندی خود گواه روشنی است که دیوان عدالت به طرز بی سابقه و شگفت انگیزی بدون در نظر گرفتن مستندات او که مستحضر به موارد قانونی در تضیبع حقوق اوست، با رد شکایت این معلم و کنشکر صنفی، کاملاً جانب دارانه سمت آموزش و پرورش استان گیلان ایستاده است.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن محکوم کردن این تبعیض غیر قانونی در حق این فعال صنفی، انتظار دارد که دیوان عدالت اداری بیش از این به تولید یأس در میان جامعه معلمان نپردازد و با رعایت بی طرفی حقوقی و قانونی، ملجایی برای رسیدگی به دعاوی معلمان و دیگر کارمندان ادارات مختلف باشد.
متن کامل نامهی عزیز قاسمزاده را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XDjaAe
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
🔸 شعبه ۴۱ دیوان عدالت اداری در پی شکایت رسمی #عزیز_قاسم_زاده از اداره کل آموزش و پرورش استان #گیلان پیرامون عدم اعمال #رتبه_بندی در حق او با رد شکایت او با استناد به نامه مدیر مدرسه شهید برزگر حوزه چابکسر که مدعی شده «نامبرده علاقهای به رتبه بندی نداشته و فرمهای رتبه بندی را در سامانه بارگذاری ننموده» در رأی خود قید کرده: «فلذا قصور از سوی ایشان صورت گرفته و تقصیری وجه مشتکی عنه نمیباشد» از موارد دیگر استناد دیوان عدالت به رأی هیئت تجدید نظر وزارت آموزش و پرورش در ۱۳ آذر ۱۴۰۲ است که به موجب آن عزیز قاسمزاده از دستگاه آموزش و پرورش اخراج شده است. این در حالی است که حذف رتبه بندی قاسمزاده در سال ۱۴۰۱ صورت گرفته یعنی زمانی که او شاغل در این اداره بوده است.
🔸استناد غیر حقوقی و عجیب دیوان به نامه مدیر مدرسه و مبنا قرار دادن ادعای این مدیر مبنی بر علاقمند نبودن نامبرده به دریافت مزایای رتبه بندی برای موجه نشان دادن حذف رتبه بندی او در حالی است که قاسمزاده طی نامهای به آموزش و پرورش گیلان مراتب اعتراض خود را به حذف رتبه بندی اعلام کرده بود. نامهی اعتراضی قاسم زاده به حذف رتبه بندی خود گواه روشنی است که دیوان عدالت به طرز بی سابقه و شگفت انگیزی بدون در نظر گرفتن مستندات او که مستحضر به موارد قانونی در تضیبع حقوق اوست، با رد شکایت این معلم و کنشکر صنفی، کاملاً جانب دارانه سمت آموزش و پرورش استان گیلان ایستاده است.
🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران ضمن محکوم کردن این تبعیض غیر قانونی در حق این فعال صنفی، انتظار دارد که دیوان عدالت اداری بیش از این به تولید یأس در میان جامعه معلمان نپردازد و با رعایت بی طرفی حقوقی و قانونی، ملجایی برای رسیدگی به دعاوی معلمان و دیگر کارمندان ادارات مختلف باشد.
متن کامل نامهی عزیز قاسمزاده را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XDjaAe
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
Telegraph
دیوان عدالت اداری شکایت عزیز قاسم زاده را علیه آموزش و پرورش استان گیلان در عدم اعمال رتبه بندی رد کرد
شعبه ۴۱ دیوان عدالت اداری در پی شکایت رسمی عزیز قاسمزاده از اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان پیرامون عدم اعمال رتبه بندی در حق او با رد شکایت او با استناد به نامه مدیر مدرسه شهید برزگر حوزه چابکسر که مدعی شده «نامبرده علاقهای به رتبه بندی نداشته و فرمهای…
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 دیوان عدالت اداری شکایت عزیز قاسمزاده را علیه آموزش و پرورش استان گیلان در عدم اعمال رتبه بندی رد کرد 🔸 شعبه ۴۱ دیوان عدالت اداری در پی شکایت رسمی #عزیز_قاسم_زاده از اداره کل آموزش و پرورش استان #گیلان پیرامون عدم اعمال #رتبه_بندی در حق او با رد شکایت…
🔴 پاسخ #عزیز_قاسم_زاده به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
🔸دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
🔸پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
🔸این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
🔸متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
📎 متن کامل و تصویر دادنامه را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XEyvR5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید
🆔 @kashowranews
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه
به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟
چنان خسب کآید فغانت به گوش
اگر دادخواهی برآرد خروش
که نالد ز ظالم که در دور توست
که هر جور کاو میکند جور توست
🔸دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در اقدامی عجیب و شگرف به جای بررسی شواهد متقن و محکم و داوری بی طرفانه و غیر جانبدارانه، با مبنا قرار دادن یک مدعای مضحک و دروغین از مدیری مطیع که خود را از سینه چاکان ولایت و از وفاداران حکومت می خواند، در رای صادر شده پیرامون حذف رتبه بندی اینجانب، به استناد نامه این مدیر از قول او آورده که اینجانب علاقه ای به رتبه بندی نداشته ام!!! چگونه است دیوان نامه ی اعتراضی اینجانب به اداره آموزش و پرورش چابکسر مبنی بر اعمال نشدن رتبه بندی در حق اینجانب و پیگیری و شکایت این مطالبه را از طریق اداره کل در عدم برقراری رتبه بندی و ادله های حقوقی و قانونی ذکر شده در نامه را برای داوری عادلانه و رای علیه قانون شکنی آشکار آموزش و پرورش را ملاک تصمیم خود قرار نداده است؟ قانون رتبه بندی به سان همه قوانین مصوب مجلس با سیر مراحل دیگر و ابلاغ آن از سوی دولت برای برنامه و بودجه رفت. یعنی عملیاتی شدن آن برای همه کارکنان شاغل در آموزش و پرورش. ظاهرا در حالی که حقوقدانانی معتقدند حتی شورای نگهبان نمی تواند مفسر قانون باشد،دیوان عدالت اداری بر آن است که آموزش و پرورش به طور سلیقه ای می تواند مفسر قانون باشد و به میل خود و بدون ضابطه و قانون حقوق مصرحه قانونی برخی از پرسنل خود را مسدود و محروم نماید. از شگفتی های عجیب دیگر رای دیوان در موجه دانستن عدم اعمال رتبه بندی اینجانب،اشاره به اخراجم از آموزش و پرورش است که قید گردیده: «طبق رای شماره ۶۴۶ مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۳ صادره از هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت مطبوع نام برده از دستگاه اخراج گردیده است،لهذا نظر به اینکه شاکی در جهت اثبات خواسته خود دلیل موجهی اقامه ننموده و مدرک مستندی که مثبت مدعای خود و تضییع حقوق قانونی وی باشد،ارائه نکرده و تخلفی در اقدامات و تصمیمات مشتکی عنه احراز نشد».
🔸پرسش اینجاست که آیا می توان شکایت درباره عدم رتبه بندی که تاریخش به ۱۴۰۱ و دورانی است که اینجانب شاغل در آموزش و پرورش بودم را به ایام پس از اخراج یعنی یک سال بعد از آن مرتبط دانست؟ مگر موضوع شکایت اینجانب حذف رتبه بندی پس از اخراج است یا پیش از آن؟ دیوان که مدعی است اینجانب برای ادعای خود مدرک مستندی ارائه نکرده ام چگونه است، به لایحه دفاعی اینجانب که به زودی برای تنویر افکار عمومی منتشر می شود و نامه های اعتراضی و ادله های حقوقی اینجانب در تاریخ های ۳۰ آذر ۱۴۰۱ به آموزش و پرورش و ۲۵ دی ۱۴۰۱ به اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، کمترین وقعی ننهاده است؟
🔸این دیوان همچنین در قسمتی از رای خود با فهرست کردن صفاتی چون دانش،مهارت،نگرش،بینش،خلاقیت،نوآوری و.....چنین نتیجه گرفته که «رتبه بندی بر خلاف افزایش حقوق سالانه نمی باشد که بدون استثنا شامل همه کارمندان و معلمان شود.»
🔸متاسفانه صادر کننده رای هنوز نمی داند که رتبه بندی شمولیتی عمومی برای همه معلمان دارد و نمی توان معلمی را از آن محروم کرد آنچه که بر اساس ضوابط و آیین نامه رتبه بندی(فارغ از نقدهای محتوایی و شیوه های اجرایی آن) انجام می گیرد و شامل همه معلمان به یکسانی نمی شود،تقسیم بندی رتبه های پنجگانه آن :آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشیار معلم و استاد معلم است که از رتبه یک تا رتبه ۵ را شامل می شود. ضمن اینکه باید پرسید ملاک و معیار تعیین شایستگی ها و ارزیابی آن چگونه است؟ آیا غیر از حاکمیت سلیقه ،امر دیگری هم در این میان، ملاک و مبنای داوری درست و اصولی قرار گرفته است؟ روزگاری اینجانب برای سرگروه های ادبیات در سطح استان تدریس داشته ام و اکنون بر طبق این رای و انشا کردن تنسیق الصفات، می خواهند نتیجه بگیرند که شایسته رتبه بندی هم در دورانی شاغلی و معلمیم،نبوده ام. نگارنده به زودی با انتشار داد خواست و لایحه دفاعی ارائه شده به دیوان عدالت اداری، عمق عدم رعایت بی طرفی و جانبداری این نهاد و عدم توجه به مستندات را نشان خواهم داد که تا چه حد بوده است.
📎 متن کامل و تصویر دادنامه را در لینک زیر بخوانید
https://bit.ly/3XEyvR5
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹اخبار، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آیدی زیر برای درج در کانال ارسال کنید
🆔 @kashowranews
Telegraph
پاسخی به دیوان عدالت اداری در رد شکایت از آموزش و پرورش گیلان
تو کی بشنوی نالهٔ دادخواه به کیوان برت کلهٔ خوابگاه؟ چنان خسب کآید فغانت به گوش اگر دادخواهی برآرد خروش که نالد ز ظالم که در دور توست که هر جور کاو میکند جور توست دیوان عدالت اداری که باید بی طرفانه و عادلانه ملجایی برای کسانی باشد که بر آنها ستمی روا شده،در…