🔥🔥باسلام. نمرات درس کارشناسی روش تحقیق الف وارد شد. نمرات درس کارشناسی ارشد تحقیق آزاد تا آخر هفته اعلام می شود. دانشجویان نسبت به ارسال تحقیقات خود تعجیل فرمایند.
⚡️تاریخ و واقع گرایی سیاسی
🔸مهدی کاظمی زمهریر
@mkzamharir
🔹امروز به مناسبت انجام بخشی از یک پروژه پژوهشی، مصاحبه ای از جواد کاشی با حبیب الله پیمان مورد توجه ام قرار گرفت. محور اصلی مصاحبه رادیکالیسم سیاسی پیمان و ریشه های آن در دوران انقلاب بود.
🔹سه نکته ماحصل این مصاحبه برای من بود: اولا، شاهد میزان بالایی از انتزاع اندیشی و ناواقع گرایی در افکار این گروه از متفکران در عصر انقلاب هستیم. ثانیا"، این انتزاع اندیشی باعث شده است که مفاهیم کلیدی سازنده اندیشه چپ اسلامی نه تنها در زبان عمومی رسوخ نکند، بلکه عملا مسائل مهمی را که در اندیشه چپ طرح ،و بازاندیشی درباره آنها مورد نیاز جامعه معاصر است، بتدریج مورد بی مهری قرار گیرد. ثالثا"، این تنها گفتمان ها و ایدئولوژی های سیاسی ریشه گرفته از واقعیت های عینی و متکی بر داده های تاریخی هستند که می توانند آینده ما را بطور بهینه شکل دهند.
خواندن این مصاحبه را برای شما توصیه می کنم.
@kazemizamharir
http://www.habibollahpeyman.com/Contents/Radicalism.pdf
🔸مهدی کاظمی زمهریر
@mkzamharir
🔹امروز به مناسبت انجام بخشی از یک پروژه پژوهشی، مصاحبه ای از جواد کاشی با حبیب الله پیمان مورد توجه ام قرار گرفت. محور اصلی مصاحبه رادیکالیسم سیاسی پیمان و ریشه های آن در دوران انقلاب بود.
🔹سه نکته ماحصل این مصاحبه برای من بود: اولا، شاهد میزان بالایی از انتزاع اندیشی و ناواقع گرایی در افکار این گروه از متفکران در عصر انقلاب هستیم. ثانیا"، این انتزاع اندیشی باعث شده است که مفاهیم کلیدی سازنده اندیشه چپ اسلامی نه تنها در زبان عمومی رسوخ نکند، بلکه عملا مسائل مهمی را که در اندیشه چپ طرح ،و بازاندیشی درباره آنها مورد نیاز جامعه معاصر است، بتدریج مورد بی مهری قرار گیرد. ثالثا"، این تنها گفتمان ها و ایدئولوژی های سیاسی ریشه گرفته از واقعیت های عینی و متکی بر داده های تاریخی هستند که می توانند آینده ما را بطور بهینه شکل دهند.
خواندن این مصاحبه را برای شما توصیه می کنم.
@kazemizamharir
http://www.habibollahpeyman.com/Contents/Radicalism.pdf
🔥🔥جهت اطلاع دانشجویان کلاس روش تحقیق الف: ریز کارهای عملی دانشجویان که بدست اینجانب رسیده و نمرات آن اعمال شده است، در فایل پی دی اف زیر است. اگر کارهای عملی خود را قبلا ارسال کرده بودید اما نمرات آن اعمال نشده است مجددا پیام سابق را برای من در تلگرام یا ایمیل Reply کنید، تا نمره اعمال گردد.
✔️ منازعه های طبقاتی و سیاست خارجی ایران
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹در سال های بعد از انقلاب شاهد غلبه نگرش های ستیزه جویانه علیه غرب (آمریکا و اروپا) در سیاست خارجی ایران هستیم. برآورد عقلانی و محاسبه گرایانه از این ستیزش حاکی از سرشت ناسودمند آن برای ایران است.اما با این وجود شاهد استمرار این الگوی نگرش در سیاست خارجی ایران هستیم؛علت این وضعیت را می توان در منازعه طبقات اجتماعی و ریشه های اجتماعی اقتدار سیاسی جستجو کرد.
🔹طبقات اجتماعی در ایران حول شکاف های اقتصادی، فرهنگی و مذهبی شکل گرفته¬اند؛در سال های پس از انقلاب - بویژه با پایان جنگ- شاهد فعال شدن شکاف های فرهنگی، شکل گیری منازعه سنت و تجدد در عرصه عمومی و تقابل طبقات سنتی در مقابل طبقات جدید هستیم. باتوجه به اینکه، قدرت سیاسی ، سرشت اجتماعی دارد ؛ استمرار حیات اقتدار سیاسی سنتی در ایران منوط به حفظ صورت بندی های سنتی نظم اجتماعی می باشد. لذا، هر گونه تضعیف صورت بندی های سنتی نظم اجتماعی، به معنای تضعیف اقتدار سیاسی ریشه گرفته از سنت است؛ افزایش پیوندهای اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیک و علمی میان نهادها و کنش گران اجتماعی در ایران با جهان غرب باعث رشد صورت بندی های مدرن و تقویت جایگاه طبقات جدید در مقابل طبقات سنتی می گردد؛ سنت گرایان برای استمرار موازنه قدرت در سطح اجتماعی،اقتصادی و سیاسی نیازمند جلوگیری از تقویت این ارتباطات هستند. از این رو، محافظه کاران بطور اساسی با هرگونه پیوند جدی با غرب تحت لوای شعار "استقلال " مخالفت می ورزند. در مفهوم استقلال در نگاه ایشان بیش از آنکه رنگ و بوی اقتصادی و سیاسی داشته باشد، سرشتی هویتی می یابد.در مقابل، بر ارتباط با کشورهای غیرغربی که از هویت سیاسی و فرهنگی غیرلیبرالی برخوردار هستند، تاکید می شود.
🔹بنابراین،تازمانی که بنیاد مشروعیت اقتدار سیاسی در ایران بر انگاره ها و طبقات سنتی استوار است، نهادهای حاکمیتی از هرگونه پیوند اساسی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران با کشورهای غربی - بویژه آمریکا- جلوگیری خواهند کرد. از این روست، که در چند دهه گذشته، پس از دوره های کوتاه گشایش در روابط ایران با غرب ، شاهد ظهور دوره های طولانی انقطاع و انسداد در مناسبات هستیم.
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹در سال های بعد از انقلاب شاهد غلبه نگرش های ستیزه جویانه علیه غرب (آمریکا و اروپا) در سیاست خارجی ایران هستیم. برآورد عقلانی و محاسبه گرایانه از این ستیزش حاکی از سرشت ناسودمند آن برای ایران است.اما با این وجود شاهد استمرار این الگوی نگرش در سیاست خارجی ایران هستیم؛علت این وضعیت را می توان در منازعه طبقات اجتماعی و ریشه های اجتماعی اقتدار سیاسی جستجو کرد.
🔹طبقات اجتماعی در ایران حول شکاف های اقتصادی، فرهنگی و مذهبی شکل گرفته¬اند؛در سال های پس از انقلاب - بویژه با پایان جنگ- شاهد فعال شدن شکاف های فرهنگی، شکل گیری منازعه سنت و تجدد در عرصه عمومی و تقابل طبقات سنتی در مقابل طبقات جدید هستیم. باتوجه به اینکه، قدرت سیاسی ، سرشت اجتماعی دارد ؛ استمرار حیات اقتدار سیاسی سنتی در ایران منوط به حفظ صورت بندی های سنتی نظم اجتماعی می باشد. لذا، هر گونه تضعیف صورت بندی های سنتی نظم اجتماعی، به معنای تضعیف اقتدار سیاسی ریشه گرفته از سنت است؛ افزایش پیوندهای اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیک و علمی میان نهادها و کنش گران اجتماعی در ایران با جهان غرب باعث رشد صورت بندی های مدرن و تقویت جایگاه طبقات جدید در مقابل طبقات سنتی می گردد؛ سنت گرایان برای استمرار موازنه قدرت در سطح اجتماعی،اقتصادی و سیاسی نیازمند جلوگیری از تقویت این ارتباطات هستند. از این رو، محافظه کاران بطور اساسی با هرگونه پیوند جدی با غرب تحت لوای شعار "استقلال " مخالفت می ورزند. در مفهوم استقلال در نگاه ایشان بیش از آنکه رنگ و بوی اقتصادی و سیاسی داشته باشد، سرشتی هویتی می یابد.در مقابل، بر ارتباط با کشورهای غیرغربی که از هویت سیاسی و فرهنگی غیرلیبرالی برخوردار هستند، تاکید می شود.
🔹بنابراین،تازمانی که بنیاد مشروعیت اقتدار سیاسی در ایران بر انگاره ها و طبقات سنتی استوار است، نهادهای حاکمیتی از هرگونه پیوند اساسی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران با کشورهای غربی - بویژه آمریکا- جلوگیری خواهند کرد. از این روست، که در چند دهه گذشته، پس از دوره های کوتاه گشایش در روابط ایران با غرب ، شاهد ظهور دوره های طولانی انقطاع و انسداد در مناسبات هستیم.
@kazemizamharir
🌸نیایش(1)
🔺 [خدایا] از كساني قرارم ده كه پناه جستن به تو خوي ايشان است، و از معامله با تو سود بسيار بردهاند، و به قهر و قدرت تو در امان ماندهاند، و از فضل تو بسا روزي حلال يافتهاند، و از بخشش بسيار و كرم تو در كار خود به گشايش رسيدهاند، و به لطف تو از خاك ذلّت به بلنداي عزّت فرا رفتهاند، و از دست ستم به دامان عدل تو گريختهاند، و در پناه رحمت تو از بلا رها شدهاند، و با توانگري تو از تنگ دستي به بينيازي راه جستهاند، و با پرهيزگاري، از گناهان و لغزشها و خطاها در امان ماندهاند، و با اطاعت از تو به نيكي و پايداري در راه حق و راستي موفق گشتهاند، و به نيروي تو ميان ايشان و گناهان حجابي پديد آمده است كه هيچ گناهي را مرتكب نميشوند، و در پناه تو آسوده ميزيَند.
🔲 بخشی از دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه
https://bit.ly/2LZ2wrl
@kazemizamharir
🔺 [خدایا] از كساني قرارم ده كه پناه جستن به تو خوي ايشان است، و از معامله با تو سود بسيار بردهاند، و به قهر و قدرت تو در امان ماندهاند، و از فضل تو بسا روزي حلال يافتهاند، و از بخشش بسيار و كرم تو در كار خود به گشايش رسيدهاند، و به لطف تو از خاك ذلّت به بلنداي عزّت فرا رفتهاند، و از دست ستم به دامان عدل تو گريختهاند، و در پناه رحمت تو از بلا رها شدهاند، و با توانگري تو از تنگ دستي به بينيازي راه جستهاند، و با پرهيزگاري، از گناهان و لغزشها و خطاها در امان ماندهاند، و با اطاعت از تو به نيكي و پايداري در راه حق و راستي موفق گشتهاند، و به نيروي تو ميان ايشان و گناهان حجابي پديد آمده است كه هيچ گناهي را مرتكب نميشوند، و در پناه تو آسوده ميزيَند.
🔲 بخشی از دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه
https://bit.ly/2LZ2wrl
@kazemizamharir
www.mouood.org
متن و ترجمه دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه
اي معبود من، به خاطر من، آنان را در زندگي كامياب ساز و عمرشان را طولاني كن. فرزندانشان را بپروران و ناتوانشان را توانا گردان. جسمشان و دينشان و خ...
✔️ بازخوانی انتقادی یک نامه ؛ ریشه های سیاسی بحران اقتصادی
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. دوستان اقتصاددان عزیزی از جمله اساتید اقتصادی دانشگاه مفید نامه بلندبالایی در باره مسائل اقتصادی کشور به رییس جمهور نوشته¬اند. این نامه مانند همه نامه ها، انبوهی از مسائل را فهرست ( 29 مشکل) و تعداد بیشمارتری از راه حل (20 راه حل ) را برای رفع معضلات پیشنهاد کرده است. به گمانم چنین نامه هایی نه تنها مشکلی از مشکلات اقتصاد کشور را حل نمی کند، بلکه اساسا" محصول نادیده گرفتن عمق و علت بحران هستند.
2. مشکلات اقتصادی جامعه ایران ریشه های سیاسی داشته، بیش از آنکه به راهکارهای اقتصادی نیاز داشته باشد، نیازمند ادراک عمیق تری از سرشت و ماهیت سیاست در ایران پس از انقلاب است.اما، منظور از سرشت سیاسی بحران اقتصادی چیست؟
3. در متن نامه 22 بار از واژه رانت برای توصیف آسیب های موجود در اقتصاد ایران استفاده شده است. در بند اول لیست مشکلات اقتصادی نیز از " انحراف مسیر توسعه کشور از «اقتصاد تولید-محور»- که تداوم آن می توانست به تدریج زمینه های یک اقتصاد مبتنی بر نوآوری را شکل دهد- به سمت یک «اقتصاد رانت-محور»" صحبت شده است.
4. به گمانم تنها نکته اساسی نامه همین بند اول آن است که محصول ویژگی های جامعه شناسی سیاسی پس از انقلاب است تا سیاست های اقتصادی به زبان فنی.
5. اگر بخواهیم انحراف از" اقتصاد تولید محور" به " اقتصاد رانت محور" را ریشه یابی کنیم، می بایست به آغاز انقلاب بازگردیم. در پس از انقلاب همراه با طرد نظام استبدادی شاهد غیریت گرایی شدید انقلابیون با طبقات کارآفرین هستیم. این ستیزه که در سطح اجتماعی و سیاسی به طرد طبقات متوسط جدید انجامید، در سطح اقتصادی نیز بخش خصوصی مولد و کارآفرین را طرد نمود. مصادره اموال این دسته از کارآفرینان و فرار ایشان به خارج از تبعات این وضعیت بود.
6. اما، این غیریت سازی شدید با طبقات جدید تنها دستاورد این وضعیت نبود، بلکه به شکل گیری بلوکی از قدرت انجامید که بزرگترین خواسته ایشان بازتوزیع رانت و مواهب مادی در اختیار حکومت میان ایشان بود.این تقاضا برای بازتوزیع منابع و مواهب یا رانت ، در چهره منازعه چپ / راست(سنتی) دردهه شصت نمودار گردید. چپ گرایان با ادعای ضرورت حمایت از طبقات فرودست و بهبود وضعیت عدالت، به جای تاکید بر "تولید ارزش" خواهان "بازتوزیع ارزش" های مادی در میان فرودستان شدند. جناح راست سنتی و بازاریان به عنوان نماد اقتصادی ایشان نیز خواهان بهره مندی از این منابع به عنوان پاداش حمایتگری از انقلاب بودند.
7. استمرار این نگرش به قدرت باعث گردیده است که در سطح اقتصادی کارآفرینان در حاشیه قرار گیرند و در سطح اجتماعی نیز طبقات جدید حامی ایشان بطور مستمر طرد گردند. انبوه مهاجرت نخبگان تحصیل کرده به خارج از کشور پس از انقلاب محصول دیگر این وضعیت است. در این میان، هوشمندان وابسته به این گروه اجتماعی آگاهانه برای ادامه حیات و دسترسی به فرصت رشد، خود را در پیوند با این طبقات مسلط قرار دادند، که به شکل گیری نوعی طبقه کارآفرین رانت جو در کنار طبقات مسلط انجامیده است.
8. اما، راهکار خروج از این وضعیت چیست؟ پاسخ را می توان در دو راهکار جستجو کرد: اولا، می بایست منابع تولید کننده رانت که در اختیار سیستم سیاسی می باشد، از سیستم سیاسی منفک و اجتماعی گشته، نقش سیستم سیاسی در بازتوزیع آن کاهش یابد؛ به نحوی که تقاضاهای بازتوزیعی دیگر معطوف به حوزه سیاست و حکمرانی نگردد. ثانیا"، در صورت ظهور چنین وضعیتی، به تدریج شاهد شکل گیری حوزه سیاست حول طبقات کارآفرین خواهیم بود، که بجای علاقه به منطق توزیعی، به کارآفرینی و تولیدگری که خصلت اساسی توسعه¬گری است، دلبسته می باشند.
لینک کوتاه نامه اقتصادانان به رییس جمهور
https://bit.ly/2Mbjy5w
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. دوستان اقتصاددان عزیزی از جمله اساتید اقتصادی دانشگاه مفید نامه بلندبالایی در باره مسائل اقتصادی کشور به رییس جمهور نوشته¬اند. این نامه مانند همه نامه ها، انبوهی از مسائل را فهرست ( 29 مشکل) و تعداد بیشمارتری از راه حل (20 راه حل ) را برای رفع معضلات پیشنهاد کرده است. به گمانم چنین نامه هایی نه تنها مشکلی از مشکلات اقتصاد کشور را حل نمی کند، بلکه اساسا" محصول نادیده گرفتن عمق و علت بحران هستند.
2. مشکلات اقتصادی جامعه ایران ریشه های سیاسی داشته، بیش از آنکه به راهکارهای اقتصادی نیاز داشته باشد، نیازمند ادراک عمیق تری از سرشت و ماهیت سیاست در ایران پس از انقلاب است.اما، منظور از سرشت سیاسی بحران اقتصادی چیست؟
3. در متن نامه 22 بار از واژه رانت برای توصیف آسیب های موجود در اقتصاد ایران استفاده شده است. در بند اول لیست مشکلات اقتصادی نیز از " انحراف مسیر توسعه کشور از «اقتصاد تولید-محور»- که تداوم آن می توانست به تدریج زمینه های یک اقتصاد مبتنی بر نوآوری را شکل دهد- به سمت یک «اقتصاد رانت-محور»" صحبت شده است.
4. به گمانم تنها نکته اساسی نامه همین بند اول آن است که محصول ویژگی های جامعه شناسی سیاسی پس از انقلاب است تا سیاست های اقتصادی به زبان فنی.
5. اگر بخواهیم انحراف از" اقتصاد تولید محور" به " اقتصاد رانت محور" را ریشه یابی کنیم، می بایست به آغاز انقلاب بازگردیم. در پس از انقلاب همراه با طرد نظام استبدادی شاهد غیریت گرایی شدید انقلابیون با طبقات کارآفرین هستیم. این ستیزه که در سطح اجتماعی و سیاسی به طرد طبقات متوسط جدید انجامید، در سطح اقتصادی نیز بخش خصوصی مولد و کارآفرین را طرد نمود. مصادره اموال این دسته از کارآفرینان و فرار ایشان به خارج از تبعات این وضعیت بود.
6. اما، این غیریت سازی شدید با طبقات جدید تنها دستاورد این وضعیت نبود، بلکه به شکل گیری بلوکی از قدرت انجامید که بزرگترین خواسته ایشان بازتوزیع رانت و مواهب مادی در اختیار حکومت میان ایشان بود.این تقاضا برای بازتوزیع منابع و مواهب یا رانت ، در چهره منازعه چپ / راست(سنتی) دردهه شصت نمودار گردید. چپ گرایان با ادعای ضرورت حمایت از طبقات فرودست و بهبود وضعیت عدالت، به جای تاکید بر "تولید ارزش" خواهان "بازتوزیع ارزش" های مادی در میان فرودستان شدند. جناح راست سنتی و بازاریان به عنوان نماد اقتصادی ایشان نیز خواهان بهره مندی از این منابع به عنوان پاداش حمایتگری از انقلاب بودند.
7. استمرار این نگرش به قدرت باعث گردیده است که در سطح اقتصادی کارآفرینان در حاشیه قرار گیرند و در سطح اجتماعی نیز طبقات جدید حامی ایشان بطور مستمر طرد گردند. انبوه مهاجرت نخبگان تحصیل کرده به خارج از کشور پس از انقلاب محصول دیگر این وضعیت است. در این میان، هوشمندان وابسته به این گروه اجتماعی آگاهانه برای ادامه حیات و دسترسی به فرصت رشد، خود را در پیوند با این طبقات مسلط قرار دادند، که به شکل گیری نوعی طبقه کارآفرین رانت جو در کنار طبقات مسلط انجامیده است.
8. اما، راهکار خروج از این وضعیت چیست؟ پاسخ را می توان در دو راهکار جستجو کرد: اولا، می بایست منابع تولید کننده رانت که در اختیار سیستم سیاسی می باشد، از سیستم سیاسی منفک و اجتماعی گشته، نقش سیستم سیاسی در بازتوزیع آن کاهش یابد؛ به نحوی که تقاضاهای بازتوزیعی دیگر معطوف به حوزه سیاست و حکمرانی نگردد. ثانیا"، در صورت ظهور چنین وضعیتی، به تدریج شاهد شکل گیری حوزه سیاست حول طبقات کارآفرین خواهیم بود، که بجای علاقه به منطق توزیعی، به کارآفرینی و تولیدگری که خصلت اساسی توسعه¬گری است، دلبسته می باشند.
لینک کوتاه نامه اقتصادانان به رییس جمهور
https://bit.ly/2Mbjy5w
@kazemizamharir
letter.pdf
247.7 KB
متن نامه 38 اقتصاد دان به رئیس جمهور و مردم
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «✔️ بازخوانی انتقادی یک نامه ؛ ریشه های سیاسی بحران اقتصادی 🔸مهدی کاظمی زمهریر 1. دوستان اقتصاددان عزیزی از جمله اساتید اقتصادی دانشگاه مفید نامه بلندبالایی در باره مسائل اقتصادی کشور به رییس جمهور نوشته¬اند. این نامه مانند همه نامه ها، انبوهی از مسائل را…»
✔️ تاثیر میرزای نائینی بر زیست سیاسی ما
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. نوشتن ستایش آمیز درباره میرزا محمد حسین نائینی(1315-1239) سهل است؛ خیل پژوهشگرانی که از وی ستایش می کنند، و درباره نوآوری های وی می نویسند، به حد کافی حجت و امکان برای نویسندگان فراهم می کند، که بی هیچ نگرانی درباره وی قلم فرسایی کنند.اما، من قصد دارم نوشته خود را با عنوان « بحران بی بنیادی » در اثر نائینی یعنی "تنبیه الامه و تنزیه المله" آغاز کنم.
2. نوشته نائینی به یک عبارت نوشته فیلسوفانه¬ای نیست؛ کتاب از اسلوب فیلسوفانه برای تحلیل پدیدار سیاست بهره نمی گیرد، و نویسنده اصراری برای پیگری ریشه¬ای گزاره های کلیدی¬اش و تن دادن به الزامات نظری آنها را ندارد.اما، با این وجود کتابی تاریخ ساز و اثرگذار است.
3. ریشه اثرگذاری " تنبیه" نه در انسجام نظری آن بلکه در خصلت مرزی اثر است. این اثر در مرز سه گفتمان غالب در دوره مشروطه – یعنی نگاه مصلحت گرا، حق گرا و شریعت گرا به نظم سیاسی - شکل گرفته و تلفیقی از این سه منظررا برای ساخت الگویی از نظم سیاسی بکار بسته است. خصلت تلفیقی و مرزی اثر باعث شده که کتاب انعکاس دهنده کشاکش¬های اجتماعی و ایدئولوژیک موجود در جامعه ایران باشد، و مخاطبان متنوعی، هر کدام از منظری ، چهره خود را در آن یابند؛ همین وضعیت است که آن را به کتابی مهم و پرخواننده تبدیل کرده است.
4. نوشته نائینی، دچار تعارضات درونی است و استدلال های مقدماتی، میانی و انتهایی آن با یکدیگر سازگار نیست؛ وی در حالی که در آغاز اثر، اصل برابری شهروندان را با سلطان تاسیس می کند، اما، توانایی عرضه برداشت ریشه ای از این اصل و تبعات آن بر درک ما از سیاست و حوزه عمومی را ( بویژه در تقابل با اصل ولایت و نگرش های فقیهانه به نظم سیاسی) ندارد. میرزای نائینی همانند نویسنده کتاب "عوائد الایام"، در حالی که با روایت جدیدی از اصل "عدم ولایت " شروع می کند، اما در نهایت تالیف جدیدی از " اصل ولایت" را در پیوند با "گفتمان" و "نهادهای" مدرن عرضه می کند.
5. اما، اهمیت نائینی صرفا" در خصلت مرزی اثرش نیست.بلکه، می توان مدعی شد ترکیبی از کتاب "تنبیه" نائینی و " حکومت اسلامی" امام (ره)، بنیان نظری لازم را برای ساخت جمهوری اسلامی فراهم ساخت. حتی میتوان خطر کرد و این ادعا رامطرح نمود که کتاب "حکومت اسلامی" مکمل "تنبیه" و جانشین فصول انتهایی کتاب نائینی است که وی خود آنها را حذف کرده بود.
6. اما، اگر کتاب نائینی از منابع مهم در ساخت نظری و نهادی سیاست در دوره معاصر است، در اینصورت سه چشم انداز نظری را برای ما خلق خواهد کرد: اولا"، فهم تجربه زیست سیاسی در دوره معاصرنیازمند فهم مجادلات نظری موجود در کتاب نائینی میان گفتمان های مصلحت گرا، حق گرا و شریعت گرا است. ثانیا"، ریشه بحران نظری در کتاب نائینی، خصلت عمل گرایانه تالیف نائینی و بی بنیادی اثر وی است. این بدان معناست که حل و فصل نشدن تعارضات نظری موجود در این اثر، خود را به صورت تعارضات نظری و عملی در زیست سیاسی معاصر به نمایش گذاشته است. ثالثا"، گذار از بحران نظری فعلی نه با تمسک به الگوی نظری میرزای نائینی بلکه با نقد آن و تلاش برای تاسیس درکی فلسفی تر و بنیان گرایانه تر از نظم سیاسی ممکن است.
🔹لینک مقاله در وب سایت دین آنلاین 👇👇👇
http://dinonline.com/doc/note/fa/7867
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. نوشتن ستایش آمیز درباره میرزا محمد حسین نائینی(1315-1239) سهل است؛ خیل پژوهشگرانی که از وی ستایش می کنند، و درباره نوآوری های وی می نویسند، به حد کافی حجت و امکان برای نویسندگان فراهم می کند، که بی هیچ نگرانی درباره وی قلم فرسایی کنند.اما، من قصد دارم نوشته خود را با عنوان « بحران بی بنیادی » در اثر نائینی یعنی "تنبیه الامه و تنزیه المله" آغاز کنم.
2. نوشته نائینی به یک عبارت نوشته فیلسوفانه¬ای نیست؛ کتاب از اسلوب فیلسوفانه برای تحلیل پدیدار سیاست بهره نمی گیرد، و نویسنده اصراری برای پیگری ریشه¬ای گزاره های کلیدی¬اش و تن دادن به الزامات نظری آنها را ندارد.اما، با این وجود کتابی تاریخ ساز و اثرگذار است.
3. ریشه اثرگذاری " تنبیه" نه در انسجام نظری آن بلکه در خصلت مرزی اثر است. این اثر در مرز سه گفتمان غالب در دوره مشروطه – یعنی نگاه مصلحت گرا، حق گرا و شریعت گرا به نظم سیاسی - شکل گرفته و تلفیقی از این سه منظررا برای ساخت الگویی از نظم سیاسی بکار بسته است. خصلت تلفیقی و مرزی اثر باعث شده که کتاب انعکاس دهنده کشاکش¬های اجتماعی و ایدئولوژیک موجود در جامعه ایران باشد، و مخاطبان متنوعی، هر کدام از منظری ، چهره خود را در آن یابند؛ همین وضعیت است که آن را به کتابی مهم و پرخواننده تبدیل کرده است.
4. نوشته نائینی، دچار تعارضات درونی است و استدلال های مقدماتی، میانی و انتهایی آن با یکدیگر سازگار نیست؛ وی در حالی که در آغاز اثر، اصل برابری شهروندان را با سلطان تاسیس می کند، اما، توانایی عرضه برداشت ریشه ای از این اصل و تبعات آن بر درک ما از سیاست و حوزه عمومی را ( بویژه در تقابل با اصل ولایت و نگرش های فقیهانه به نظم سیاسی) ندارد. میرزای نائینی همانند نویسنده کتاب "عوائد الایام"، در حالی که با روایت جدیدی از اصل "عدم ولایت " شروع می کند، اما در نهایت تالیف جدیدی از " اصل ولایت" را در پیوند با "گفتمان" و "نهادهای" مدرن عرضه می کند.
5. اما، اهمیت نائینی صرفا" در خصلت مرزی اثرش نیست.بلکه، می توان مدعی شد ترکیبی از کتاب "تنبیه" نائینی و " حکومت اسلامی" امام (ره)، بنیان نظری لازم را برای ساخت جمهوری اسلامی فراهم ساخت. حتی میتوان خطر کرد و این ادعا رامطرح نمود که کتاب "حکومت اسلامی" مکمل "تنبیه" و جانشین فصول انتهایی کتاب نائینی است که وی خود آنها را حذف کرده بود.
6. اما، اگر کتاب نائینی از منابع مهم در ساخت نظری و نهادی سیاست در دوره معاصر است، در اینصورت سه چشم انداز نظری را برای ما خلق خواهد کرد: اولا"، فهم تجربه زیست سیاسی در دوره معاصرنیازمند فهم مجادلات نظری موجود در کتاب نائینی میان گفتمان های مصلحت گرا، حق گرا و شریعت گرا است. ثانیا"، ریشه بحران نظری در کتاب نائینی، خصلت عمل گرایانه تالیف نائینی و بی بنیادی اثر وی است. این بدان معناست که حل و فصل نشدن تعارضات نظری موجود در این اثر، خود را به صورت تعارضات نظری و عملی در زیست سیاسی معاصر به نمایش گذاشته است. ثالثا"، گذار از بحران نظری فعلی نه با تمسک به الگوی نظری میرزای نائینی بلکه با نقد آن و تلاش برای تاسیس درکی فلسفی تر و بنیان گرایانه تر از نظم سیاسی ممکن است.
🔹لینک مقاله در وب سایت دین آنلاین 👇👇👇
http://dinonline.com/doc/note/fa/7867
@kazemizamharir
دینآنلاین
تأثیر میرزای نائینی در زیست سیاسی ما - دینآنلاین
نوشتن ستایشآمیز درباره میرزا محمدحسین نائینی (1315-1239) سهل است؛ خیل پژوهشگرانی که از وی ستایش میکنند، و درباره نوآوریهای وی مینویسند، به حد کافی حجت و امکان برای نویسندگان فراهم میکند، که بیهیچ نگرانی درباره وی قلمفرسایی کنند. اما، من قصد دارم نوشته…
✔️ تاملی مجدد درباره اندیشه سیاسی آیت الله نائینی
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. مصاحبه استاد و دوست عزیزم دکتر میرموسوی درباره علامه نائینی را می بایست با دیدی انتقادی خواند.
2. ما نیازمند نگرشی همدلانه در عین حال انتقادی نسبت به اندیشه علامه نائینی هستیم؛ نگرش های رومانتیک و همدلانه صرف تنها به نادیده گرفته شدن نقاط ضعف و بحران هایی می انجامد که یک اندیشه را از بسط و گسترش باز می دارد.
3. به تعبیر یگر، اساسا"، تاریخ آنچه را در درونش به مثابه امکان داشته باشد، بروز می دهد و هیچ نیرویی توان نادیده گرفتن آن را ندارد؛ به جای سخن گفتن از "اگر"ها باید دید گفتمان نائینی چگونه به عالم کنونی ما شکل داده است.( برخلاف تصور دکتر میرموسوی ، معتقدم اندیشه نائینی در شکل دادن به عالم ما بویژه در دوره معاصر بسیار موثر بوده است؛ که در پست قبلی اندکی به آن پرداخته ام.)
4. اگر هم واقعا باور داشته باشیم که اندیشه نائینی دیده نشده است، باید به جای جستجوی علت شکست در عوامل بیرونی، – که در جای خود مهم اما درجه دوم است – از خود بپرسیم چه ناسازه هایی در درون این گفتمان وجود داشت که مانع از عینیت یابی آن در زندگی عمومی گردید. چگونه گفتمانی سکولار و اقتدار گرا در جامعه بسته و مذهبی ایران در عصررضاشاه توانست خود را بر جامعه تحمیل کند،اما اندیشه ای که همه خیرات از شرق و غرب عالم را در خود جا داده بود، نتوانست مذاق نخبگان و مردم را شیرین کند و امکان عمومیت یابی بیابد.
🔹لینک مصاحبه دکتر میرموسوی در سایت مباحثات 👇👇👇
http://mobahesat.ir/16560
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. مصاحبه استاد و دوست عزیزم دکتر میرموسوی درباره علامه نائینی را می بایست با دیدی انتقادی خواند.
2. ما نیازمند نگرشی همدلانه در عین حال انتقادی نسبت به اندیشه علامه نائینی هستیم؛ نگرش های رومانتیک و همدلانه صرف تنها به نادیده گرفته شدن نقاط ضعف و بحران هایی می انجامد که یک اندیشه را از بسط و گسترش باز می دارد.
3. به تعبیر یگر، اساسا"، تاریخ آنچه را در درونش به مثابه امکان داشته باشد، بروز می دهد و هیچ نیرویی توان نادیده گرفتن آن را ندارد؛ به جای سخن گفتن از "اگر"ها باید دید گفتمان نائینی چگونه به عالم کنونی ما شکل داده است.( برخلاف تصور دکتر میرموسوی ، معتقدم اندیشه نائینی در شکل دادن به عالم ما بویژه در دوره معاصر بسیار موثر بوده است؛ که در پست قبلی اندکی به آن پرداخته ام.)
4. اگر هم واقعا باور داشته باشیم که اندیشه نائینی دیده نشده است، باید به جای جستجوی علت شکست در عوامل بیرونی، – که در جای خود مهم اما درجه دوم است – از خود بپرسیم چه ناسازه هایی در درون این گفتمان وجود داشت که مانع از عینیت یابی آن در زندگی عمومی گردید. چگونه گفتمانی سکولار و اقتدار گرا در جامعه بسته و مذهبی ایران در عصررضاشاه توانست خود را بر جامعه تحمیل کند،اما اندیشه ای که همه خیرات از شرق و غرب عالم را در خود جا داده بود، نتوانست مذاق نخبگان و مردم را شیرین کند و امکان عمومیت یابی بیابد.
🔹لینک مصاحبه دکتر میرموسوی در سایت مباحثات 👇👇👇
http://mobahesat.ir/16560
@kazemizamharir
مباحثات
اگر رویکرد نائینی ادامه مییافت در گذار به تجدد ایرانی بسیار مؤثر بود « مباحثات
مرحوم نائینی نمایندهی جریان نواندیشی دینی در گفتمان مشروطیت است و رویکرد او به مسائل مدرن ـ که حکومت قانون در کانون آن قرار دارد ـ با استفاده از روششناسی اجتهادی بود؛ یعنی تلاش میکرد در چارچوب روششناسی اجتهادی، برخی از مهمترین مسائل دولت مدرن و حاکمیت…
Forwarded from اتچ بات
✔️ رحیم پور ازغدی و سکولاریسم در حوزه
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. در سخنرانی اخیر آقای حسن رحیم پور ازغدی، حوزه های علمیه به خاطر گرفتار شدن در سکولاریسم مورد انتقاد قرار گرفته اند. از نظر وی، حوزه ها از پرداختن به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که نظام سیاسی و جامعه با آن درگیر هستند، اجتناب کرده و به جای آن به مسائل سنتی مرتبط با دینداری فردی متمرکز هستند، که به معنای سکولاریسم حوزه های علمیه است. راهکار وی، تمرکز حوزه های علمیه بر مسائل جدید و اخذ دستور کار خود از اجتماع است، نه پرداختن به مسائل ذهنی و غیرمرتبط با نیازهای اجتماعی.اما، آیا این راهکار به معنای خروج حوزه های علمیه از دایره سکولاریسم است؟
2. سکولاریسم (Secularism) را می توان به معنای « جدایی سیستم اجتماعی و آموزشی از دین » ، « جدایی دولت از موسسات دینی»، « نفی تبعیض علیه افراد به نام دین یا تعریف هویت شهروندی براساس هویت دینی» و « عدم مشارکت دین در فعالیت های سیاسی و اجتماعی روزمره » دانست. ( نگاه کنید به مدخل سکولاریسم در دیکشنری های اینترنتی کالینز، آکسفورد، مریام وبستر ) همچنین، دیکشنری بریتانیکا آن را به معنای «جنبشی در جامعه در نظر می گیرد که معطوف به زندگی دنیوی در مقابل تمایل شدید در قرون وسطی به نادیده گرفتن امور انسانی و تفکر درباره خدا و زندگی پس از مرگ است» .
3. گفتار حسن رحیم پور ازغدی بیش از هر چیز ناظر به معنای نخست از سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیستم اجتماعی است. لذا، پیشنهاد می دهد که حوزه های علمیه با درگیر شدن با مسائل جدید خود را از سلطه رویکرد سکولار نجات دهند. اما، در تعبیر دوم که به معنای دنیوی شدن و گسست میان زندگی اخروی و زندگی دنیوی است، می توان ایده رحیم پور را نه خروج از سکولاریسم بلکه تشدید دنیوی شدن فقه دانست.
4. در واقع، روش پیشنهادی رحیم پور ازغدی برای غلبه بر سکولاریسم یعنی اخذ پرسش ها و مسائل از جامعه و تلاش برای ارایه حکم بر آنها، روش مسلط بر فقه سنتی از گذشته تاکنون بوده است. آنچه، فقه سنتی را دچار عقب افتادگی کرده، تحول در زمینه های جامعه شناختی و ایجاد جامعه نو است که بطور اساسی از جامعه سنتی متفاوت است.در این میان، حیات حوزه های علمیه و فقه سنتی، در پیوند با جامعه سنتی ادامه یافته است. این وضعیت باعث عدم ورود نیازهای جامعه نو به درون برنامه های آموزشی و پژوهشی حوزه های علمیه گردیده است. تاکید بر ضرورت پیوند حوزه های علمیه با نیازهای جامعه نو،باعث تحول در سرشت فقه و دانش فقهی که به تعبیر سخنران سکولار است نمی شود، بلکه تنها افق فقه را از عالم سنتی به عالم مدرن تغییر جهت می دهد.
5. اما، تبعات این تغییر افق برای فقه سنتی چیست؟ پاسخ دنیوی شدن بیشتر فقه. اگر عالم جدید در گسست از عالم قدسی سازمان یافته است، تمرکز بر مسائل و نیازهای آن به معنای دنیوی شدن بیشتر نظام فقهی است.این مساله با فهرستی که سخنران از دستورکارهای جدید فقه به زعم خود عرضه می کند، عیان می گردد؛ فقه نوین بیش از هر چیز درگیر اقتصاد و نظام بانکداری، نظام قضائی، سیاست خارجی و ... است و مساله رستگاری فردی که بخش عمده ای از فقه سنتی را تشکیل می دهد و فقه از این زاویه به کردارهای روزمره نظر می کند، چندان دیگر در این نظام دانش جایگاهی نخواهد داشت.
6. نظرگاه سخنران از جنبه دیگری نیز به سکولار شدن فقه می انجامد. فقه در تعریف سنتی یعنی صدور حکم شرعی از ادله تفصیلی است. اما، سخنران بیشتر انتظار دارد که دانش فقه جانشین علوم اجتماعی گردد و به تحلیل نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید بپردازد و برای رفع مشکلات این نظامات راهکارهایی عرضه نماید.
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. در سخنرانی اخیر آقای حسن رحیم پور ازغدی، حوزه های علمیه به خاطر گرفتار شدن در سکولاریسم مورد انتقاد قرار گرفته اند. از نظر وی، حوزه ها از پرداختن به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که نظام سیاسی و جامعه با آن درگیر هستند، اجتناب کرده و به جای آن به مسائل سنتی مرتبط با دینداری فردی متمرکز هستند، که به معنای سکولاریسم حوزه های علمیه است. راهکار وی، تمرکز حوزه های علمیه بر مسائل جدید و اخذ دستور کار خود از اجتماع است، نه پرداختن به مسائل ذهنی و غیرمرتبط با نیازهای اجتماعی.اما، آیا این راهکار به معنای خروج حوزه های علمیه از دایره سکولاریسم است؟
2. سکولاریسم (Secularism) را می توان به معنای « جدایی سیستم اجتماعی و آموزشی از دین » ، « جدایی دولت از موسسات دینی»، « نفی تبعیض علیه افراد به نام دین یا تعریف هویت شهروندی براساس هویت دینی» و « عدم مشارکت دین در فعالیت های سیاسی و اجتماعی روزمره » دانست. ( نگاه کنید به مدخل سکولاریسم در دیکشنری های اینترنتی کالینز، آکسفورد، مریام وبستر ) همچنین، دیکشنری بریتانیکا آن را به معنای «جنبشی در جامعه در نظر می گیرد که معطوف به زندگی دنیوی در مقابل تمایل شدید در قرون وسطی به نادیده گرفتن امور انسانی و تفکر درباره خدا و زندگی پس از مرگ است» .
3. گفتار حسن رحیم پور ازغدی بیش از هر چیز ناظر به معنای نخست از سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیستم اجتماعی است. لذا، پیشنهاد می دهد که حوزه های علمیه با درگیر شدن با مسائل جدید خود را از سلطه رویکرد سکولار نجات دهند. اما، در تعبیر دوم که به معنای دنیوی شدن و گسست میان زندگی اخروی و زندگی دنیوی است، می توان ایده رحیم پور را نه خروج از سکولاریسم بلکه تشدید دنیوی شدن فقه دانست.
4. در واقع، روش پیشنهادی رحیم پور ازغدی برای غلبه بر سکولاریسم یعنی اخذ پرسش ها و مسائل از جامعه و تلاش برای ارایه حکم بر آنها، روش مسلط بر فقه سنتی از گذشته تاکنون بوده است. آنچه، فقه سنتی را دچار عقب افتادگی کرده، تحول در زمینه های جامعه شناختی و ایجاد جامعه نو است که بطور اساسی از جامعه سنتی متفاوت است.در این میان، حیات حوزه های علمیه و فقه سنتی، در پیوند با جامعه سنتی ادامه یافته است. این وضعیت باعث عدم ورود نیازهای جامعه نو به درون برنامه های آموزشی و پژوهشی حوزه های علمیه گردیده است. تاکید بر ضرورت پیوند حوزه های علمیه با نیازهای جامعه نو،باعث تحول در سرشت فقه و دانش فقهی که به تعبیر سخنران سکولار است نمی شود، بلکه تنها افق فقه را از عالم سنتی به عالم مدرن تغییر جهت می دهد.
5. اما، تبعات این تغییر افق برای فقه سنتی چیست؟ پاسخ دنیوی شدن بیشتر فقه. اگر عالم جدید در گسست از عالم قدسی سازمان یافته است، تمرکز بر مسائل و نیازهای آن به معنای دنیوی شدن بیشتر نظام فقهی است.این مساله با فهرستی که سخنران از دستورکارهای جدید فقه به زعم خود عرضه می کند، عیان می گردد؛ فقه نوین بیش از هر چیز درگیر اقتصاد و نظام بانکداری، نظام قضائی، سیاست خارجی و ... است و مساله رستگاری فردی که بخش عمده ای از فقه سنتی را تشکیل می دهد و فقه از این زاویه به کردارهای روزمره نظر می کند، چندان دیگر در این نظام دانش جایگاهی نخواهد داشت.
6. نظرگاه سخنران از جنبه دیگری نیز به سکولار شدن فقه می انجامد. فقه در تعریف سنتی یعنی صدور حکم شرعی از ادله تفصیلی است. اما، سخنران بیشتر انتظار دارد که دانش فقه جانشین علوم اجتماعی گردد و به تحلیل نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید بپردازد و برای رفع مشکلات این نظامات راهکارهایی عرضه نماید.
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎
فراخوان دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران
"ایران آینده؛ دشوارهها و تصمیمات حیاتی"
شرایط خطیر ایران امروز، انجمن علوم سیاسی ایران را برانگیخت تا دوازدهمین همایش خود را به فهم و تحلیل وضعیت موجود، مخاطرات پیشرو، و امکانهای گذار به یک وضعیت پایدار اختصاص دهد. انجمن علوم سیاسی همه مسئولان، صاحب نظران علوم انسانی کشور، به ویژه خانواده اساتید علوم سیاسی را به شرکت در این همایش دعوت میکند تا بتوان از همه تجارب عملی، علمی و پژوهشی کشور در جهت کمک به مردم و مسئولان در این شرایط حساس بهرهگیری شود. ویژگی این همایش، توجه بیشتر به راهکارهای عملی عبور از چشم اندازهای مخاطره آمیز متمرکز خواهد بود. این همایش حول پرسش های زیر سازمان خواهد یافت:
🌺ادامه اطلاعیه در لینک زیر👇👇👇
https://bit.ly/2OYHG8h
@kazemizamharir
"ایران آینده؛ دشوارهها و تصمیمات حیاتی"
شرایط خطیر ایران امروز، انجمن علوم سیاسی ایران را برانگیخت تا دوازدهمین همایش خود را به فهم و تحلیل وضعیت موجود، مخاطرات پیشرو، و امکانهای گذار به یک وضعیت پایدار اختصاص دهد. انجمن علوم سیاسی همه مسئولان، صاحب نظران علوم انسانی کشور، به ویژه خانواده اساتید علوم سیاسی را به شرکت در این همایش دعوت میکند تا بتوان از همه تجارب عملی، علمی و پژوهشی کشور در جهت کمک به مردم و مسئولان در این شرایط حساس بهرهگیری شود. ویژگی این همایش، توجه بیشتر به راهکارهای عملی عبور از چشم اندازهای مخاطره آمیز متمرکز خواهد بود. این همایش حول پرسش های زیر سازمان خواهد یافت:
🌺ادامه اطلاعیه در لینک زیر👇👇👇
https://bit.ly/2OYHG8h
@kazemizamharir
Forwarded from اتچ بات
🔻 بحران های و مسائل کلیدی در سال 1397
🔴 گزارش «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۷» شامل معرفی مسائل اصلی ایران در سال ۱۳۹۷ و سناریوهای پیش روی جامعه ایران در سال جاری منتشر شد. در این گزارش سناریوهای منتخب آینده با استفاده از روشهای علمی آیندهپژوهی استخراج شده است که طیف گستردهای از آیندههای قابل تصور را برای ایران در سال ۱۳۹۷ ترسیم میکنند.
🔴 این ۱۰۰ مسئله در ۷ گروه اقتصاد، محیط زیست، علم و فناوری، سیاسی، سلامت، فرهنگی و اجتماعی دستهبندی شدهاند. لیست ۱۰۰ مسئله همچون سالهای گذشته به آرای خبرگان کشور گذاشته شد تا بر اساس دو شاخص اهمیت و عدمقطعیت نمرهدهی شوند و مهمترین مسائل ایران در سال ۱۳۹۷ مشخص شود.
🔲 لینک به وب سایت موسسه آینده بان
http://www.ayandeban.ir
@kazemizamharir
🔴 گزارش «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۷» شامل معرفی مسائل اصلی ایران در سال ۱۳۹۷ و سناریوهای پیش روی جامعه ایران در سال جاری منتشر شد. در این گزارش سناریوهای منتخب آینده با استفاده از روشهای علمی آیندهپژوهی استخراج شده است که طیف گستردهای از آیندههای قابل تصور را برای ایران در سال ۱۳۹۷ ترسیم میکنند.
🔴 این ۱۰۰ مسئله در ۷ گروه اقتصاد، محیط زیست، علم و فناوری، سیاسی، سلامت، فرهنگی و اجتماعی دستهبندی شدهاند. لیست ۱۰۰ مسئله همچون سالهای گذشته به آرای خبرگان کشور گذاشته شد تا بر اساس دو شاخص اهمیت و عدمقطعیت نمرهدهی شوند و مهمترین مسائل ایران در سال ۱۳۹۷ مشخص شود.
🔲 لینک به وب سایت موسسه آینده بان
http://www.ayandeban.ir
@kazemizamharir
Telegram
attach 📎
Forwarded from خانه کتاب
طرح تابستانه کتاب ۹۷
کتابهای ترجمه ۱۵٪
کتابهای تالیف۲۵٪
تا ۸ شهریور
در خدمت مشتریان محترم هستیم.
کتابهای ترجمه ۱۵٪
کتابهای تالیف۲۵٪
تا ۸ شهریور
در خدمت مشتریان محترم هستیم.
✔️ "پیکره فوکلی" کانون منازعه سنت و تجدد
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. مدت ها ، به صرافت افتاده بودم که گزارشی از یک فیلم قبل از انقلاب و ایده های آن برای فهم تاریخ معاصر بنویسم؛ محافظه کاری مانع بود، تا اینکه حجت الاسلام رشاد با دادن عنوان " فوکلی ها " به بخشی از نسل جوان¬تر حوزه بهانه آن را برای من فراهم ساخت.
2. تعبیر "فوکلی ها " برای نسلی که در حال پدیدار شدن هستند، و الگوی زیست و خواسته های متفاوتی را نمایندگی می کنند، چندان جدید نیست. یکی از شیوه های مواجه قدیم و جدید، برچسب زنی و طرد یکدیگر است. یکی از "فوکلی ها " ( حجت الاسلام رشاد ) صحبت می کند و دیگری ( رحیم پور ازغدی) از " بی سوادها ".
3. از منظر دیدگاهی که من در حوزه جامعه شناسی تاریخی دارم، تاریخ مجموعه¬ای از امکان¬هاست، که خود را در آینده شکوفا می کند. کنش گران فکری و اجتماعی تنها در چارچوب این امکان هاست که فرصتی برای عمل دارند. به تعبیر مارکس، « آزادی درک (شناخت) ضرورت است». تنها با شناخت ضرورت های تاریخی است که حدود آزادی ما پدیدار می شود. در نتیجه، مواجه با تاریخ و ستیز با امکان های نهفته در آن امری از پیش شکست خورده است.
4. فیلم «جوجه فکلی (1353 )»، نمایش فرسایش امکان های فعلیت یافته و ظهور امکان های جدیدی است که در تقلا برای فعلیت¬یابی می باشند. فیلم جوجه فکلی، داستان زوال اخلاق "مردی، مردانگی، لوطی گری " است؛ مردانگی که « قیصر بازاچه نواب» نماد آن است و با حضورش « رعشه به تن همه می افتد»؛ فریدون بازیگر اصلی داستان که فرزند یک لوطیست، تبدیل به " مطرب و آوازه خوانی" شده است که از اخلاقیات مردانه در او خبری نیست. لحظه واپسین فیلم، با پیروزی اخلاق مردانه (صلابت،هیبت، قدرت) بر اخلاقیات زنانه (نرم خویی،ظرافت و عاطفه) به پایان می رسد، اگرچه فریدون جدید دیگر دقیقا لوطی قدیم نیست و در لحظه انتهایی فیلم نه از « گربه را دم حجله کشتن» بلکه از «حقوق زن» سخن می گوید، که این خود خبر از پیروز واقعی می دهد. اما، در روند تاریخ پیروزی با کدام بود؟
5. بعد از 5 دهه از ساخت این فیلم می توان نشان داد، کدام پایان غالب شده است: مردسالاری یا زنانگی. صحنه پایانی جوجه فکلی که نمایش دوام فرهنگ مردسالار و تسلیم جوجه فکلی در مقابل آن بود نه تنها با گذشته زمان تحقق نیافت، بلکه شاهد نشر جوجه فکلی ها در جامعه پس از انقلاب هستیم.حال، جوجه فکلی ها نه تنها ناپدید نشدند، بلکه در حال تسخیر مهم ترین نهاد سنتی در ایران هستند.استعاره جوجه فکلی که در گذشته نه چندان دور برای برچسب زدن و تحقیر مردان شهری شده بکار می رفت، حال به برچسبی برای تمایز میان نسل گذشته و جدید حوزه تبدیل شده است. اما، تاریخ یکبار نشان داده است که آینده هیچگاه مغلوب برچسب زنی نمی شود و آنچه باید زاده شود و فعلیت یابد، زائیده خواهد شد و فعلیت خواهد یافت.
6. بعد از تحریر؛
به گمانم این دو نسل به جای طرد یکدیگر می بایست راهی برای زیستن در کنار هم بیابند.امری که نیاز ما هم در سطح جامعه و هم نهاد حوزه است.اولین گام، توقف برچسب زنی و به رسمیت شناختن یکدیگر می باشد، تا زمینه برای گفتگو و مفاهمه فراهم گردد.
☑️ لینک سخنان حجت الاسلام علی اکبر رشاد در آئین آغاز رسمی سال تحصیلی جدید حوزه علمیه تهران👇👇👇
https://bit.ly/2PON7b9
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
1. مدت ها ، به صرافت افتاده بودم که گزارشی از یک فیلم قبل از انقلاب و ایده های آن برای فهم تاریخ معاصر بنویسم؛ محافظه کاری مانع بود، تا اینکه حجت الاسلام رشاد با دادن عنوان " فوکلی ها " به بخشی از نسل جوان¬تر حوزه بهانه آن را برای من فراهم ساخت.
2. تعبیر "فوکلی ها " برای نسلی که در حال پدیدار شدن هستند، و الگوی زیست و خواسته های متفاوتی را نمایندگی می کنند، چندان جدید نیست. یکی از شیوه های مواجه قدیم و جدید، برچسب زنی و طرد یکدیگر است. یکی از "فوکلی ها " ( حجت الاسلام رشاد ) صحبت می کند و دیگری ( رحیم پور ازغدی) از " بی سوادها ".
3. از منظر دیدگاهی که من در حوزه جامعه شناسی تاریخی دارم، تاریخ مجموعه¬ای از امکان¬هاست، که خود را در آینده شکوفا می کند. کنش گران فکری و اجتماعی تنها در چارچوب این امکان هاست که فرصتی برای عمل دارند. به تعبیر مارکس، « آزادی درک (شناخت) ضرورت است». تنها با شناخت ضرورت های تاریخی است که حدود آزادی ما پدیدار می شود. در نتیجه، مواجه با تاریخ و ستیز با امکان های نهفته در آن امری از پیش شکست خورده است.
4. فیلم «جوجه فکلی (1353 )»، نمایش فرسایش امکان های فعلیت یافته و ظهور امکان های جدیدی است که در تقلا برای فعلیت¬یابی می باشند. فیلم جوجه فکلی، داستان زوال اخلاق "مردی، مردانگی، لوطی گری " است؛ مردانگی که « قیصر بازاچه نواب» نماد آن است و با حضورش « رعشه به تن همه می افتد»؛ فریدون بازیگر اصلی داستان که فرزند یک لوطیست، تبدیل به " مطرب و آوازه خوانی" شده است که از اخلاقیات مردانه در او خبری نیست. لحظه واپسین فیلم، با پیروزی اخلاق مردانه (صلابت،هیبت، قدرت) بر اخلاقیات زنانه (نرم خویی،ظرافت و عاطفه) به پایان می رسد، اگرچه فریدون جدید دیگر دقیقا لوطی قدیم نیست و در لحظه انتهایی فیلم نه از « گربه را دم حجله کشتن» بلکه از «حقوق زن» سخن می گوید، که این خود خبر از پیروز واقعی می دهد. اما، در روند تاریخ پیروزی با کدام بود؟
5. بعد از 5 دهه از ساخت این فیلم می توان نشان داد، کدام پایان غالب شده است: مردسالاری یا زنانگی. صحنه پایانی جوجه فکلی که نمایش دوام فرهنگ مردسالار و تسلیم جوجه فکلی در مقابل آن بود نه تنها با گذشته زمان تحقق نیافت، بلکه شاهد نشر جوجه فکلی ها در جامعه پس از انقلاب هستیم.حال، جوجه فکلی ها نه تنها ناپدید نشدند، بلکه در حال تسخیر مهم ترین نهاد سنتی در ایران هستند.استعاره جوجه فکلی که در گذشته نه چندان دور برای برچسب زدن و تحقیر مردان شهری شده بکار می رفت، حال به برچسبی برای تمایز میان نسل گذشته و جدید حوزه تبدیل شده است. اما، تاریخ یکبار نشان داده است که آینده هیچگاه مغلوب برچسب زنی نمی شود و آنچه باید زاده شود و فعلیت یابد، زائیده خواهد شد و فعلیت خواهد یافت.
6. بعد از تحریر؛
به گمانم این دو نسل به جای طرد یکدیگر می بایست راهی برای زیستن در کنار هم بیابند.امری که نیاز ما هم در سطح جامعه و هم نهاد حوزه است.اولین گام، توقف برچسب زنی و به رسمیت شناختن یکدیگر می باشد، تا زمینه برای گفتگو و مفاهمه فراهم گردد.
☑️ لینک سخنان حجت الاسلام علی اکبر رشاد در آئین آغاز رسمی سال تحصیلی جدید حوزه علمیه تهران👇👇👇
https://bit.ly/2PON7b9
@kazemizamharir
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب | Entekhab.ir
ظهور روحانیون فوکولی و کت و شلواری حوزه را تهدید میکند / این تجربه تلخ در عالم مسیحیت هم اتفاق افتاد
تا زمانی که علوم انسانی اسلامی در حوزه های علمیه تولید نشود که رسالت حوزه است، هیچ یک از آرمان های راهبردی انقلاب به ثمر نخواهد نشست. زیرا بقا و تداوم انقلاب در گرو تکامل آن است و تکامل انقلاب در گرو تحقق رهنمودها و راهبردهایی است که مقام معظم رهبری ارائه…
Mahdi Kazemi | مهدی کاظمی زمهریر pinned «[Forwarded from اتچ بات] (https://attach.fahares.com/74XNsAKwmY+q8adRDWpagQ==) ❇️ مهمترین نکات ارائه شده توسط دکتر کاظمی زمهریر (استادیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید) در سخنرانیِ انجام شده در این دانشگاه در تاریخ ۹۷/۰۳/۲۲با عنوان « تفکر روشن فکران عصر…»
✔️ وجدان های مدرن و تسلی بخشی " نوشتن"
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- انسان مدرن معمولا گرفتار تنهایی، اضطراب و چندپارگی ذهنیست؛ این وضعیت باعث تولید بحران های روحی، افسردگی مستمر و اهمیت یابی پرسش از معنای زندگی برای وی می گردد. " نوشتن" ابزار مهمی برای خلق خودآگاهی و کاهش فشار زندگی برای روح های فردیت یافته است.چنین، روح هایی برای آنکه بتوانند وحدت و یگانگی ذهنی خود را حفظ نمایند، و پیوندی معنادار با محیط اجتماعی برقرار کنند، نیازمند نوشتن هستند.
🔹2- از حیث اجتماعی نیز فضیلت نوشتن مقدمه مفاهمه با دیگران است. نوشتن بیش از سخن گفتن و گفتگو می تواند به بسط افق ها و روشن شدن احساسات ما کمک کند. به گمانم یکی از عللی که ما در کاربرد درست حق آزادی بیان ناتوان هستیم، بی توجهی به نوشتن به مثابه ابزار سازمان بخش ذهنیت فردی است. وقتی شروع به نوشتن می کنیم، تعارضات ایده هایمان پدیدار می شود؛ در بیان شفاهی کلمات بی هیچ وقفه و تاملی به حوزه عمومی وارد می شوند، درحالی که، نوشتن همیشه همراه با تامل و تعمق می باشد: متن را می نویسیم، رهایش کرده و مجددا بازخوانیش می کنیم.اما، این خصیصه در سخن گفتن وجود ندارد. بدون وجود فرهنگ نوشتن ، حق آزادی بیان تنها به انتشار گفتارهای آشفته مدد می رساند، که زمینه ساز هیچ مفاهمه¬ای نیست. بنابرای، نوشتن و عادت نوشتن نه تنها یک حق بلکه فضیلت ضروری برای هر فردی جهت کاربست حق بیان در حوزه عمومی است.
🔹3- بعد از تحریر:
خواندن کتاب زیبای « حق نوشتن » نوشته جولیا کامرون ( انتشارات هیرمند) بهانه ای برای نوشتن درباره " نوشتن " برای من فراهم کرد. مولف با تلفیق تجربه زندگی روزمره خود با آموزش نوشتن، کتابی خواننده پسند و دلنشین را برای علاقمندان به یادگیری هنر نوشتن فراهم ساخته است.
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- انسان مدرن معمولا گرفتار تنهایی، اضطراب و چندپارگی ذهنیست؛ این وضعیت باعث تولید بحران های روحی، افسردگی مستمر و اهمیت یابی پرسش از معنای زندگی برای وی می گردد. " نوشتن" ابزار مهمی برای خلق خودآگاهی و کاهش فشار زندگی برای روح های فردیت یافته است.چنین، روح هایی برای آنکه بتوانند وحدت و یگانگی ذهنی خود را حفظ نمایند، و پیوندی معنادار با محیط اجتماعی برقرار کنند، نیازمند نوشتن هستند.
🔹2- از حیث اجتماعی نیز فضیلت نوشتن مقدمه مفاهمه با دیگران است. نوشتن بیش از سخن گفتن و گفتگو می تواند به بسط افق ها و روشن شدن احساسات ما کمک کند. به گمانم یکی از عللی که ما در کاربرد درست حق آزادی بیان ناتوان هستیم، بی توجهی به نوشتن به مثابه ابزار سازمان بخش ذهنیت فردی است. وقتی شروع به نوشتن می کنیم، تعارضات ایده هایمان پدیدار می شود؛ در بیان شفاهی کلمات بی هیچ وقفه و تاملی به حوزه عمومی وارد می شوند، درحالی که، نوشتن همیشه همراه با تامل و تعمق می باشد: متن را می نویسیم، رهایش کرده و مجددا بازخوانیش می کنیم.اما، این خصیصه در سخن گفتن وجود ندارد. بدون وجود فرهنگ نوشتن ، حق آزادی بیان تنها به انتشار گفتارهای آشفته مدد می رساند، که زمینه ساز هیچ مفاهمه¬ای نیست. بنابرای، نوشتن و عادت نوشتن نه تنها یک حق بلکه فضیلت ضروری برای هر فردی جهت کاربست حق بیان در حوزه عمومی است.
🔹3- بعد از تحریر:
خواندن کتاب زیبای « حق نوشتن » نوشته جولیا کامرون ( انتشارات هیرمند) بهانه ای برای نوشتن درباره " نوشتن " برای من فراهم کرد. مولف با تلفیق تجربه زندگی روزمره خود با آموزش نوشتن، کتابی خواننده پسند و دلنشین را برای علاقمندان به یادگیری هنر نوشتن فراهم ساخته است.
@kazemizamharir
✔️ گریزناپذیری "سکولاریسم"
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- در لغت سکولاریسم (Secularism) به دو معنا تعریف شده است: جدایی دین از زندگی سیاسی و حوزه عمومی ؛ و دوم، گسست زندگی این جهانی از ایده معاد و زندگی پس از مرگ.
🔹2- بحث درباره سکولاریسم معمولا" به دو صورت پیگیری می شود: الف) لغوی ، ب ) اندیشه ای . در حالی که سکولاریسم بیش از آنکه یک واقعیت ذهنی،زبانی یا لغوی باشد، امری عینی.
🔹3- فرایند ساخته شدن سکولاریسم به مثابه یک وضعیت اجتماعی در نظریه های کلان اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی شده است.
🔹4- وجه مشترک نظریه اجتماعی مارکس، دورکیم و وبر، نگرش آنها به جامعه به مثابه پیکره ای زنده است که نظام هنجارین متناسب با خود را در هر برهه تاریخی می سازد.ویژگی مهم این نظم هنجارین، جهت گیری آن به سوی تسهیل روابط کارکردی میان نهادهای مختلف اجتماعی می باشد. لذا، در روندتاریخی ساخته شدن خود "عقلانی شده" و بطور مستمر " اصلاح " می گردد تا متناسب با روابط کارکردی، بوروکراتیک و اقتصادی پیچیده جامعه مدرن گردد.
🔹5- خصلت پویای تحولات هنجاری در جامعه مدرن که ریشه در رد نظام های ایستا و پیشینی، و تاکید بر غایت اجتماعی نظم هنجاری و حقوقی دارد، امری است که ما از آن به سکولاریسم تعبیر می کنیم. سکولاریسم به مثابه یک واقعیت اجتماعی، محصول تنوع یابی نهادهای اجتماعی، افزایش پیچیدگی اجتماعی و عقلانی شدن روابط و کنش های اجتماعی است.
🔹6- اما، پیوستگی میان توسعه یافتگی، پویایی های هنجاری و سکولاریسم به چه معناست؟ پاسخ را می توان به طور مختصر چنین بیان کرد که انتخاب اصلی در این جوامع ، انتخاب میان سکولاریسم و دینی ماندن نظام حقوقی و هنجاری نیست، بلکه انتخاب میان توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی می باشد.
🔹7- اما، آیا یک حکومت و نظام اجتماعی که در عصر مدرن زیست می کند، از امکان زیستن بر مبنای عقلانیت سنتی برخوردار است؟ پاسخ منفی است. حکمرانی سنتی در عالم مدرن با سرشت دولت مدرن ناسازگار بوده، در نهایت به تضعیف حکومت ها و ناتوانی آنها در بازتولید خود می انجامد.
🔹8- اگر حکومت های سنتی در عالم معاصر ممکن نیست، پس نظام سنت چه جایگاهی در عالم مدرن دارد؟ اگر حکومت هایی که قصد بهره مندی از منابع سنتی در حکمرانی را دارند، تنها می توانند، عناصر عقلانی شده سنت را در حکمرانی بکار گیرند و هر گونه کاربست این منابع در روایت سنتی آن تنها به خلق آشفتگی و بحران در نظام حکمرانی می انجامد.
☑️ لینک متن کامل مقاله در وب سایت دین آنلاین 👇👇👇
http://www.dinonline.com/doc/note/fa/7921
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- در لغت سکولاریسم (Secularism) به دو معنا تعریف شده است: جدایی دین از زندگی سیاسی و حوزه عمومی ؛ و دوم، گسست زندگی این جهانی از ایده معاد و زندگی پس از مرگ.
🔹2- بحث درباره سکولاریسم معمولا" به دو صورت پیگیری می شود: الف) لغوی ، ب ) اندیشه ای . در حالی که سکولاریسم بیش از آنکه یک واقعیت ذهنی،زبانی یا لغوی باشد، امری عینی.
🔹3- فرایند ساخته شدن سکولاریسم به مثابه یک وضعیت اجتماعی در نظریه های کلان اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی شده است.
🔹4- وجه مشترک نظریه اجتماعی مارکس، دورکیم و وبر، نگرش آنها به جامعه به مثابه پیکره ای زنده است که نظام هنجارین متناسب با خود را در هر برهه تاریخی می سازد.ویژگی مهم این نظم هنجارین، جهت گیری آن به سوی تسهیل روابط کارکردی میان نهادهای مختلف اجتماعی می باشد. لذا، در روندتاریخی ساخته شدن خود "عقلانی شده" و بطور مستمر " اصلاح " می گردد تا متناسب با روابط کارکردی، بوروکراتیک و اقتصادی پیچیده جامعه مدرن گردد.
🔹5- خصلت پویای تحولات هنجاری در جامعه مدرن که ریشه در رد نظام های ایستا و پیشینی، و تاکید بر غایت اجتماعی نظم هنجاری و حقوقی دارد، امری است که ما از آن به سکولاریسم تعبیر می کنیم. سکولاریسم به مثابه یک واقعیت اجتماعی، محصول تنوع یابی نهادهای اجتماعی، افزایش پیچیدگی اجتماعی و عقلانی شدن روابط و کنش های اجتماعی است.
🔹6- اما، پیوستگی میان توسعه یافتگی، پویایی های هنجاری و سکولاریسم به چه معناست؟ پاسخ را می توان به طور مختصر چنین بیان کرد که انتخاب اصلی در این جوامع ، انتخاب میان سکولاریسم و دینی ماندن نظام حقوقی و هنجاری نیست، بلکه انتخاب میان توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی می باشد.
🔹7- اما، آیا یک حکومت و نظام اجتماعی که در عصر مدرن زیست می کند، از امکان زیستن بر مبنای عقلانیت سنتی برخوردار است؟ پاسخ منفی است. حکمرانی سنتی در عالم مدرن با سرشت دولت مدرن ناسازگار بوده، در نهایت به تضعیف حکومت ها و ناتوانی آنها در بازتولید خود می انجامد.
🔹8- اگر حکومت های سنتی در عالم معاصر ممکن نیست، پس نظام سنت چه جایگاهی در عالم مدرن دارد؟ اگر حکومت هایی که قصد بهره مندی از منابع سنتی در حکمرانی را دارند، تنها می توانند، عناصر عقلانی شده سنت را در حکمرانی بکار گیرند و هر گونه کاربست این منابع در روایت سنتی آن تنها به خلق آشفتگی و بحران در نظام حکمرانی می انجامد.
☑️ لینک متن کامل مقاله در وب سایت دین آنلاین 👇👇👇
http://www.dinonline.com/doc/note/fa/7921
@kazemizamharir
✔️ داستان جهان اکبر: بیندیشید و ثروتمند شوید
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- این هفته فرصتی دست داد که کتاب " بیندیشید و ثروتمند شوید " نوشته ناپلئون هیل با ترجمه مهدی قرچه داغی را مطالعه کنم. این کتاب ایده مهمی را برای کسب اهداف و رویاهای فردی از جمله ثروت ارایه می کند. مضمون کتاب که در افق مدرن و وجه نظر اومانیستی ساخته شده است، بر اهمیت ذهنیت و توان انسان برای تغییر پیرامون خود و غلبه بر آن استوار می باشد. در این کتاب برخلاف سنت کلاسیک فلسفی، جهان اکبر، جهان ذهن است و جهان برون ِ ذهن، تابعی از آن می باشد. این ایده بدان معناست که حدود امکان های بشری با حدود ذهنیت بشر تعیین می گردد و با رشد ذهنیت انسانی شاهد رشد امکان های بشر برای زیستن متناسب با رویاهای خود هستیم.
🔹2- دستاورد این ایده برای انسان نوعی آن است که موانع ، ناتوانی ها و فرصت ها زائیده ذهن می باشند، لذا گذار از موانع به فرصت ها ، از ضعف ها به توانایی و از فقر به ثروتمندی همه وابسته به توانایی ما برای تغییر نقطه نظرها و زاویه نگرش ما به جهان و باور کردن رویاهایمان است.بنابراین، اگر شما بدنبال موفقیت در زندگی روزمره خود هستید بیش از هرچیز نیازمند ذهن خلاق و باور به رویاهای خود می باشید.تنها با ایمان به ذهنیت خود و ترکیبش با اراده قوی ، امکان رسیدن به رویاها وجود دارد. انسان مدرن با همین روحیه بود که توانست نه تنها بر محیط پیرامون خود غلبه کند بلکه با گذار از قواعد متعارف زیست بشر، به عرصه های ناممکن ورود پیدا کند.
🔹3- بعضی گزاره های کلیدی این کتاب را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:
1. موفقیت از آن کسانی هست که ذهنیت موفق دارند.
2. اندیشه به معادل فیزیکی خود مبدل می شود.
3. رویاهای بزرگ داشته باشید.
4. هر قدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم، همان اندازه به دست می آوریم.
5. فقر نصیب کسی می شود که ذهنش مایل به آن است.
6. اشتیاق سوزان به موفقیت نقطه شروع همه موفقیت ها هست.
7. اگر اراده¬ای باشد همیشه راهی وجود دارد.
8. شکست همیشه در یک قدمی موفقیت چهره می نماید.
9. همکاران در موفقیت و شکست نقش اساسی دارند.
10. به حکم قانون اقتصاد تا چیزی ندهید، چیزی دریافت نمی کنید.
11. شرط لازم موفقیت عمل کردن است.
@kazemizamharir
🔸مهدی کاظمی زمهریر
🔹1- این هفته فرصتی دست داد که کتاب " بیندیشید و ثروتمند شوید " نوشته ناپلئون هیل با ترجمه مهدی قرچه داغی را مطالعه کنم. این کتاب ایده مهمی را برای کسب اهداف و رویاهای فردی از جمله ثروت ارایه می کند. مضمون کتاب که در افق مدرن و وجه نظر اومانیستی ساخته شده است، بر اهمیت ذهنیت و توان انسان برای تغییر پیرامون خود و غلبه بر آن استوار می باشد. در این کتاب برخلاف سنت کلاسیک فلسفی، جهان اکبر، جهان ذهن است و جهان برون ِ ذهن، تابعی از آن می باشد. این ایده بدان معناست که حدود امکان های بشری با حدود ذهنیت بشر تعیین می گردد و با رشد ذهنیت انسانی شاهد رشد امکان های بشر برای زیستن متناسب با رویاهای خود هستیم.
🔹2- دستاورد این ایده برای انسان نوعی آن است که موانع ، ناتوانی ها و فرصت ها زائیده ذهن می باشند، لذا گذار از موانع به فرصت ها ، از ضعف ها به توانایی و از فقر به ثروتمندی همه وابسته به توانایی ما برای تغییر نقطه نظرها و زاویه نگرش ما به جهان و باور کردن رویاهایمان است.بنابراین، اگر شما بدنبال موفقیت در زندگی روزمره خود هستید بیش از هرچیز نیازمند ذهن خلاق و باور به رویاهای خود می باشید.تنها با ایمان به ذهنیت خود و ترکیبش با اراده قوی ، امکان رسیدن به رویاها وجود دارد. انسان مدرن با همین روحیه بود که توانست نه تنها بر محیط پیرامون خود غلبه کند بلکه با گذار از قواعد متعارف زیست بشر، به عرصه های ناممکن ورود پیدا کند.
🔹3- بعضی گزاره های کلیدی این کتاب را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:
1. موفقیت از آن کسانی هست که ذهنیت موفق دارند.
2. اندیشه به معادل فیزیکی خود مبدل می شود.
3. رویاهای بزرگ داشته باشید.
4. هر قدر در زندگی بخواهیم و توقع داشته باشیم، همان اندازه به دست می آوریم.
5. فقر نصیب کسی می شود که ذهنش مایل به آن است.
6. اشتیاق سوزان به موفقیت نقطه شروع همه موفقیت ها هست.
7. اگر اراده¬ای باشد همیشه راهی وجود دارد.
8. شکست همیشه در یک قدمی موفقیت چهره می نماید.
9. همکاران در موفقیت و شکست نقش اساسی دارند.
10. به حکم قانون اقتصاد تا چیزی ندهید، چیزی دریافت نمی کنید.
11. شرط لازم موفقیت عمل کردن است.
@kazemizamharir