خبرگر
2.25K subscribers
25K photos
19K videos
165 files
36.1K links
#خبرگرصدای_بیصدایان_وستمدیدگان_دادخواه
ارتباط با ادمینها(,عکس ها و ویدیوهای خود را برای انعکاس از این جا
با ما در میان بگذارید.)
@mansoor1999
Download Telegram
▫️ کار
▫️ هستی‌شناسیِ هستیِ اجتماعی

2 اوت 2023

نوشته‌ی: جُرج لوکاچ
ترجمه‌ی: کمال خسروی

📝 توضیح مترجم: در مجموعه‌ی عظیم «هستی‌شناسی هستی اجتماعی»، اثر جُرج لوکاچ، بخشی نیز به مقوله‌ی «کار» اختصاص دارد. این بخش شامل مقدمه‌ای کوتاه و سه مبحث «کار به‌مثابه‌ی عزم غایت‌شناختی»، «کار به‌مثابه‌ی الگوی کردار [پراکسیس] اجتماعی» و «رابطه‌ی سوژه-ابژه در کار و پی‌آمدهای آن» است. از مجموعه‌ی «هستی‌شناسی» لوکاچ، پیش‌تر ترجمه‌ی بخش مربوط به مارکس، زیر عنوان «اصول هستی‌شناختی بنیادین مارکس»، نخست در «نقد» و سپس به‌طور کامل در کتابی مستقل از سوی «نشر چرخ» در سال 1400 انتشار یافت. اینک با انتشار ترجمه‌ی مقدمه‌ی کوتاه بخش «کار»، که پیش روست، خوشحالم به اطلاع برسانم که ترجمه‌ی این بخش از مجموعه‌ی ارزش‌مند لوکاچ را آغاز کرده‌ام. (ک.خ.)
***

🔸 اگر قصدْ بازنمایی هستی‌شناختی مقوله‌های ویژه‌ی هستی اجتماعی، روئیدن و برآمدن‌شان از درون شکل‌های هستی پیشین، پیوندشان با آن‌ها، استواری‌شان بر آن‌ها و تمایزشان با آن‌ها باشد، آن‌گاه باید این تلاش را با واکاوی کار آغاز کرد. بی‌گمان هرگز نباید فراموش کرد که هر مرتبه‌ی هستی، چه در تمامیت و چه در جزئیات، سرشتی پیچیده دارد، یعنی حتی کانونی‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین مقوله‌هایش فقط می‌توانند در، و از، کل سامان‌یافتگیِ هر سطح مورد نظرِ هستیِ معطوف به آن مرتبه به شایستگی ادراک شوند. و حتی نگاهی سطحی به هستی اجتماعیْ پیشاپیش گره‌خوردگیِ بازناشدنی مقوله‌های تعیین‌کننده‌اش، مانند کار، زبان، هم‌کاری و تقسیم کار را نشان می‌دهد و رابطه‌های تازه‌ی آگاهی با واقعیت، و از آن‌جا با خودِ آگاهی را آشکار می‌کند. هیچ‌یک از این مقوله‌ها نمی‌توانند در بررسی‌ای منفک از دیگری به شایستگی دریافت شوند؛ کافی است مثلاً به بت‌واره‌کردن فن بیاندیشیم که از سوی تحصل‌گروی «کشف» شده است و با اثرگذاری‌ای ژرف بر برخی مارکسیست‌ها (به‌عنوان نمونه بوخارین)، حتی امروزه نیز نقشی نه چندان اندک ایفا می‌کند؛ آن‌هم نه فقط در شکوه‌مندنمایی کورکورانه‌ی فراگیریِ سراسریِ دست‌کاری [افکار]، که امروز چنین پرنفوذ و قدرت‌مند است، بلکه نزد حریفانِ انتزاعاً و اخلاقاً جزم‌گرایش، نیز.

🔸 از این‌رو باید برای گره‌گشایی از مسئلهْ به روشِ مسیر دوگانه‌ی مارکس رجوع کنیم که پیش‌تر مورد واکاوی قرار گرفت، یعنی مجموعه‌ی پیچیده‌ی تازه‌ای از هستی را نخست به شیوه‌ی انتزاعی-تحلیلی بشکافیم تا بر پایه‌ی شالوده‌ای که از این راه به چنگ می‌آید بتوانیم به مجموعه‌ی پیچیده‌ی هستی اجتماعی به‌مثابه‌ی چیزی نه فقط مفروض، و از آن‌رو صرفاً متّصور، بلکه ادراک‌شده در کلیت واقعی‌اش نیز بازگردیم (همانا رسوخ کنیم). در این راه گرایش‌های رو به انکشاف انواع گوناگون هستی ــ که پیش‌تر واکاوی شدند ــ نیز تا اندازه‌ای یاوریْ روش‌شناختی برای ما خواهند بود. علم امروزین به‌طور مشخص با جست‌وجوی رد و نشان زایش و پیدایش [هستیِ] اندام‌وار از درون [هستیِ] نااندام‌وار آغاز می‌کند، از این‌طریق که نشان می‌دهد تحت شرایط معینی (اتمسفر، فشار هوا و غیره) می‌توانند برخی از مجموعه‌های پیچیده‌ی معین و به حد اعلاء ابتدایی‌ای پدید آیند که در آن‌ها شاخصه‌های بنیادین [هستیِ] اندام‌وار به‌گونه‌ای نطفه‌ای گنجیده است. این مجموعه‌ها بی‌گمان دیگر نمی‌توانند تحت شرایط مشخص و حاضر وجود داشته باشند و وجودشان فقط می‌تواند از طریق تولید آزمایشی‌شان ثبت، و نشان داده شود. و آموزه‌ی تکوین ارگانیسم‌ها به ما نشان می‌دهد که تسلط‌یابی مقوله‌های مختص به بازتولیدِ اندام‌وار در درون ارگانیسم‌ها، چگونه سیری تدریجی، پُرتناقض و هم‌راه با بسیاری بن‌بست‌ها را طی می‌کند. به‌عنوان نمونه، سرشت‌نماست که گیاهان ــ بنا بر قاعده، زیرا استثناءها در این‌جا بی‌اهمیت‌اند ــ کل بازتولیدشان را بر پایه‌ی سوخت‌وساز با طبیعتِ نااندام‌وار متحقق می‌کنند. نخست در قلمرو حیوانات است که شرایطی مهیا می‌شود که این سوخت‌وساز خالصاً، یا دست‌کم عمدتاً، در قلمرو اندام‌وارگان صورت می‌پذیرد؛ و ــ باز هم بنا بر قاعده ــ حتی مواد ضروری نااندام‌وار نیز نخست از مجرای وساطتِ [اندام‌وارگان]، موضوعِ عمل قرار می‌گیرند. مسیر تکوین [انواع]، مسیر بیشینه‌ترین سلطه‌ی مقوله‌های ویژه‌ی یک سپهر زیستی بر آن سپهرهایی است که وجود و حضور کارای‌شان را به‌شیوه‌ا‌ی توقف‌ناپذیر از سپهرهای پست‌ترِ هستی به‌دست می‌آورند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3AW

#جرج_لوکاچ #کمال_خسروی #هستی‌شناسی #کار


https://t.me/khabargar